| تاريخ: 12 بهمن 1388 | تعداد بازديد: 1939 |
|
| وهابي‌ها به آبميوه‌فروشي در ايران روي آوردند | ||
|
يک منبع آگاه با اشاره به فعاليت يک شرکت آبميوه سازي معروف متعلق به يکي از تجار وهابي در سطح منطقه گفت:اين شرکت که ثبت شده در عربستان سعودي است،يک نمايندگي در ايران راه اندازي کرده و دست اندرکاران بهائي را به مديريت آن گماشته است. جوان‌‌آنلاين: همکاري و فعاليت اقتصادي وهابيون و بهائي ها در داخل ايران در قالب يک شرکت آبميوه سازي در حال انجام است. يک منبع آگاه با اشاره به فعاليت يک شرکت آبميوه سازي معروف متعلق به يکي از تجار وهابي در سطح منطقه گفت:اين شرکت که ثبت شده در عربستان سعودي است،يک نمايندگي در ايران راه اندازي کرده و دست اندرکاران بهائي را به مديريت آن گماشته است. وي با اشاره به توزيع محصولات به وفور اين شرکت آبميوه سازي در ايران گفت:مديريت اين شرکت پس از آگاهي برخي نيروها از ماهيت اين شرکت اقدام به تسويه حساب بااين افراد کرده و بهائيان را جذب اين شرکت کرده است. | ||
| فهرست نظرات |
| 1 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 13 بهمن 88 - 00:00:00
به کامم زهر باد، به تنم خار باد، به دستانم تيغ باد، به پايم زنجير باد، به سرم آتش باد، به بدنم درد باد، به چشمانم کوري باد، به روحم رنج باد: نوشابه و لباس و شوينده و کفش و کلاه و جاانداز و رسانه و محبتي که از دشمن حضرت زهرا (سلام الله عليه) و وهابي ها باشد. اگر بعد از يک هفته تشنگي در دهان زخمي بنده نمک کنند برايم گواراتر است از نوشابه ساخت وهابي ها. نوشابه اي که مايع آن خون چندين ميليون شيعه عراق و افغانستان و يمن و پاکستان و حجاز اشغالي است. لعنت رب العالمين که بر کساني که پير زن شيعه را روانه بازار مکه اشغالي مي‌کنند. يا علي |
| 2 |
نام و نام خانوادگي: غلام مولايم علي(ع)علي محمدي -
تاريخ: 13 بهمن 88 - 00:00:00
سلام بهتر نيست نام ان شركت يا نام ان اب زهره ماري اب ميوه كذائي را هم مينوشتيد تا حجت تمام ميكرديد اينجاست كه مشكل ميشه دوتا!!!!!!!!!!!!!! شايد افراد كمي بدانند هرچند با كمي دقت ميتونن نشانش را از ارزان بودن ان و حتي همه جا ارائه دادن ان ويا از روي كارتن هاي دست نوشته كه هم نام دارد و هم قيمت وهم نام كشور .......... پي به نيت پليد ان از خدا بي خبران برد ولي قشنگ تران است كه جوان انلاين بنويسد و يا شما چرا ننوشتيد |
| 3 |
نام و نام خانوادگي: امين -
تاريخ: 14 بهمن 88 - 00:00:00
اقاي momen abdullah من برايت صد بار آمين ميگويم . انشالله افراد مثل شما از غيض وغضب وجهل اونطوري خواهي شد که نويشتي. من که تو اين کشور وهابي هستم دختراني به اسم فاطمه و پسراني به اسم حسن وحسين وعلي و مدارس ومساجد وخيابانهاي بزرگ به اسم فاطمه وعلي ميبينم . اينهمه از محبت ميشود يا از دشمني؟ برادران مسلمان باهوش, خود تان قضاوت نماييد که دروغ وبهتان هاي اين اقا را بايد باور کرد يا حقايق پيش چشمانرا ؟ ماها که ديگه تقيه نداريم تا دروغ بگوييم. اقايون مثل مومن عبدالله انقدر دروغ وبهتان بافتند که ديگه دروغهايشان باور خود شان شده است. اللهم صلي علي محمد وعلي ال محمد کما صليت علي ابراهيم وال ابراهيم انک حميدا مجيد. والسلام علي من اتبع الهدي. |
| 4 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 14 بهمن 88 - 00:00:00
جناب امين نمي‌دانم نظر شما چه بنامم؟ اگر بگويم استدلال کرده‌ايد به دليل توهين کرده ام! اگر بگويم برهان آورده ايد به عقل توهين کرده ام! اگر بگويم نشانه‌اي آورده ايد به هوش بشر توهين کرده‌ام!! آخر نامگذاري هم شد دليل؟؟؟ مگر دين بر اساس نامگذاري است؟؟؟؟ اگر دليل محب نامگذاري است پس از همه محب تر پيامبران الهي (عليهم السلام) اسرائيلي ها هستند!!!! براستي چه کسي بيش از تر اسرائيليها اسامي اين پيامبران الهي (عليهم السلام) را براي فرزندان خود انتخاب مي‌کند؟: MOSHE همان موسي David داوود Benjamin بنيامين Daniel دانيال Yosef يوسف آيا از يهود دشمن تر با موسي (عليه السلام) هم يافت ميشود؟ آيا از يهود معاندتر با پيامبران الهي يافت ميشود؟ حقيقتا چه کسي از يهود معاندتر با راه رسولان خدا است؟ ****** راستي از صدام حسين دشمن تر با حسين چه کسي بود؟ شايد شما اين مردک خراب و هرزه باراک حسين را دوست حسين مي‌داني؟ ****** جناب امين گرچه پيروي از عمر چيزي جز استدلال خنده دار شما را به بار نمي‌آورد. ولي حداقل سعي کن، سعي، که قرآن را با تدبر و تفکر بخواني: «يعلمون ظاهرا من الحياة الدنيا و هم عن الْآخرة هم غافلون» از ناميدن به نام «حسين» توسط وهابي ها گفتي. از ناميدن به نام «يزيد» هم مي‌گفتي. از ناميدن به نام «عمر» هم مي‌گفتي. از ناميدن به نام «معاويه» هم مي‌گفتي. محبت شما نسبت به اهل بيت (عليه السلام) در عقيده شما نسبت به حضرت ابوطالب (عليه السلام) مشخص است. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
| 5 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 14 بهمن 88 - 00:00:00
جناب امين لابد از روي محبت به امام حسين (ع) به يزيد اميرالمومنين مي گوييد و از روي محبت به حضرت امام حسن معاويه را خليفه تان مي دانيد و بر او صلوات هم مي فرستيد و لابد از روي محبت به حضرت علي (ع) قاتل ايشان را زاهد و عابد مي خوانيد و لابد از روي محبت به حضرت فاطمه (س) قاتلين ايشان را تقديس مي كنيد؟ از غيضتان بميريد چرا كه خوب مي دانيد پيامبر (ص) را شيعيان امير المومنين (ع) اهل هدايت خوانده و با خرج دلارهاي نفتي تان از هيچ جنايت شنيعي عليه شيعيان دريغ نكرده ايد. هر جه از دستتان بر آمده هم انجام داده ايد كه مگر شيعيان را منحرف كنيد و لي آنقدر بدبختيد كه تا كنون حتي يك عالم شيعه از دينش دست بر نداشته بلكه هر روز از علماي شما تا مردم عادي پي يه حقانيت شيعيان برده و هدايت مي شوند. وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ شما تقيه نداريد (دينتان ناقص است و خيلي چيز هاي ديگر هم نداريد) اما در عوض دروغ بسيار داريد از تحريف مستمر كتابهايتان گرفته تا خيانت در خلق شخصيتهاي واهي و وارونه جلوه دادن تاريخ... ميثاق پروردگار كه همان ولايت اهل بيت (ع) بود را فراموش كرديد و براي سرپوش گذاشتن بر شناعت خود مدام در حال تحريف هستيد: فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (مايده 13) اين هم نمونه هايي از خيانت و تحريفتان: 1. «ابن شهرآشوب» و ديگران به نقل از نسخه خطي كتاب جمهره ابن دريد تأليف محمد حسن (متوفاي سال 321 ) آورده‌اند كه: « غدير خم همان جايي است كه پيامبر (ص) در آنجا بر علي نص كرد و تصريح فرمود». اما در نسخه چاپي اين كتاب ، در جلد اول ، ص 71 آمده است: «غدير خم معروف است و همان جايي است كه رسول خدا (ص) در آن خطبه‌اي در فضل علي ايراد كرد» !! 2. در چاپ اول كتاب حياة محمد، فصل 5 ص 104 ، داستان نخستين دعوت عمومي پيامبر (ص) را كه از بستگان خود دعوت به عمل آورد به تفصيل آورده و مي‌نويسد: «رسول خدا (ص) به آنان فرمود : كدامين شما مرا بر اين كار ياري مي‌دهد و برادر و وصي و جانشين من در ميان شما باشد ؟... » اما در چاپ دوم و سوم اين كتاب به سال‌هاي 1354 و 1358 كه بوسيله دارالكتب المصرية چاپ شده است جمله «و برادر و وصي و جانشين من در ميان شما باشد» حذف گرديده است!! 3. در چاپ دوم كتاب تفسير طبري كه به وسيله «محمد ابوالفضل ابراهيم» در دائرةالمعارف مصر چاپ شده در جلد دوم ، صفحه 321 آمده است: «رسول خدا (ص) فرمود : اي فرزندان عبدالمطلب .... كدامين شما مرا بر اين كار ياري مي دهد تا برادر و وصي و جانشين من در ميان شما باشد، سخن او را بشنويد و اجابت كنيد و از او فرمان بريد». اما در چاپي كه به وسيله «مصطفي بابي حلبي و فرزندان» در سال 1373 در مصر چاپ شده است : «كدامين شما مرا بر اين كار ياري مي دهد تا برادر من و "كذا " و "كذا " باشد ؟ ... سپس فرمود : اين (علي) برادر من و "كذا " و "كذا" است ...» يعني به جاي كلمات وصي و جانشين ، از كلمه مبهم كذا استفاده كرده است!! 4. از جمله اين تحريفات، حذف نام‌هاي ائمه معصومين (ع) از كتاب فتوحات مكية تأليف «محي‌الدين ابن عربي» است. در كتاب اليواقيت والجواهر ، تأليف «علامه عبدالوهاب شعراني» متوفاي سال 973 ، چاپ دارالمعرفه بيروت جلد 2 مبحث 65 آمده است: «و عبارت شيخ محي الدين در باب 366 فتوحات چنين است : بدانيد كه ناگزير مهدي بايد خروج كند . ولي خروج نمي كند تا زمين از ظلم و جور پر شود و حضرتش آن را از عدل و داد پر كند ، و اگر از دنيا باقي نماند مگر يك روز خداوند آن روز را چندان طولاني كند تا آن خليفه روي كار آيد . او از خاندان رسول خدا (ص) و از اولاد فاطمه رضي الله عنها است و جد او حسين بن علي بن ابي طالب و پدرش حسن عسكري فرزند امام علي نقي (بانون ) فرزند امام محمد تقي (با تا ) فرزندان امام علي الرضا فرزند امام موسي كاظم (ع) فرزند امام جعفر صادق (ع) فرزند امام محمد باقر (ع) فرزند امام زين العابدين علي فرزند امام حسين (ع) فرزند امام علي بن ابي طالب رضي الله عنها مي باشد. او همنام رسول خدا (ص) است . مسلمانان بين ركن و مقام با او بيعت مي كنند ، در شكل و شمايل شبيه رسول خدا (ص) است و در اخلاق اندكي پايين تر از اوست». اين عباراتي است كه يواقيت از ابن عربي نقل كرده است. اما در جلد سوم كتاب فتوحات چاپ بولاق مصر آمده است: «بدان ـ خداوند تأييدت كند ـ كه خدا را خليفه‌اي است كه خروج مي‌كند زماني كه زمين سرشار از جور و ستم شده باشد و آن را پر از عدل و داد خواهد كرد ، و اگر از دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد خداوند آن روز را چندات طولاني مي كند تا اين خليفه روي كار آيد كه از خاندان رسول خدا (ص) و از اولاد فاطمه و جد او حسن بن علي است...»!! در اين چاپ ، دو تحريف صورت گرفته است: يكي در نام جد آن حضرت كه به جاي حسين بن علي ، حسن بن علي آمده و ديگر حذف نام‌هاي مبارك ائمه(ع) به طور كلي!! 5. تحريف در كتاب مسند احمد حنبل: مؤلف ينابيع المودة، در باب نهم كتابش "حديث برادري" را از احمد در مسندش به نقل از «زيدبن ابي اوفي» آورده است. «علامه حلي» نيز همين حديث را در كتاب منهاج الكرامة به نقل از مسند احمد آورده است. اما در نسخه هاي چاپي مسند اين حديث عمدا حذف شده است . (حديث برادري : پيامبر (ص) ميان مردم عقد برادري بست و علي را رها نمود و برادري براي او قرار نداد. علي عرض كرد: اي رسول خدا، ميان يارانت برادري برقرار كردي و مرا رها ساختي! فرمود: همانا تو را براي خودم نگه داشتم تو برادر مني و من برادر تو ، هر كس از تو ياد كرد بگو من بنده خدا و برادر رسول اويم ؛ اين مقام را پس از تو احدي ادعا نكند مگر دروغگو . سوگند به آن كه مرا به حق مبعوث كرد تو را واپس نداشتم جز براي خودم، و تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسي هستي جز آنكه پس از من پيامبري نخواهد بود ...) 7. تحريف در كتاب صحيح مسلم: «حاكم نيشابوري» در جلد سوم مستدرك نقل كرده است كه «مسلم» حديث ابو موسي از پيامبر را روايت كرد كه فرمود : «بهترين زنان جهان ، چهارتن هستند... ». اما اين حديث ، اكنون نه در باب فضائل خديجه (س) آمده است نه در باب فضائل فاطمه (س) !! 8. اين تحريفات شوم به قصيده مشهور «علي بن عبدالله بن وصيف حلا» معروف به «ناشي صغير» نيز راه يافته است. وي در قصيده خود مي‌گويد: بآل محمد عرف الصواب و في ابياتهم نزل الكتاب هم الكلمات و الاسماء لاحت لاآدم حين عزٌ له الكتاب و هم حجج الإله علي البرايا بهم و بحكمهم لا يسرٌاب و أنوار تري في كل عصر لارشاد الوري فهم شهاب «علي» الدر و الذهب المصفي و باقي الناس كلهم تراب كأن سنان ذابله ضمير فليس عن القلوب له ذهاب و صارمه كبيعته بخم معاقدها من القوم الرقاب بيت آخر يعني: و شمشير او مانند بيعتش در غدير خم ، برگردن آن قوم جاي گرفته است. اما اين بيت، به اين شكل تحريف شده است: و صارمه لبغتته كنجم مقاصدها من القوم الرقاب يعني عبارت «كبيعته بخم» به «لبغتته كنجم» تغيير يافته است و معني اينگونه شده است: شمشيرش از آن رو كه ناگهان وارد مي‌آيد مانند ستاره‌اي است كه مقصدش گردن خلايق است!! 9. تحريف در كتاب معارف از «ابن قتبيبة»: ابن شهرآشوب در كتاب مناقب، پس از ذكر نام اولاد فاطمة (س)، به نقل از كتاب معارف ابن قتيبه آورده است: «محسن در اثر زخمي كه "قنفذ عدوي" به آن حضرت زد سقط شد». اما متأسفانه در چاپ‌هاي گوناگون كتاب معارف ــ از جمله چاپ 1353 ق. در مصر ــ اين عبارت حذف شده است. 10. تحريف در كتاب تاريخ يعقوبي: «يعقوبي» در جلد دوم تاريخ خود (چاپ نجف اشرف) آورده است: در مدينه 32 سوره از قرآن بر پيامبر نازل شد ... روايتي صحيح، ثابت و صريح است كه آخرين آيه‌اي كه بر او نازل شد آيه‌ي اليوم اكملت لكم دينكم ... بوده، و نزول آن در روز نص بر اميرالمؤمنين علي بن ابي‌طالب در غدير خم بود. اما متن اين كتاب در چاپ دارصادر در بيروت اينگونه تحريف شده است: «... و نزول در روز نفر بر امير الؤمنين علي بن ابي طالب بعد از ترحم بود » !! ـــــــــــــ با استفاده از كتاب امام علي بن ابي طالب (ع) ، تأليف حاج شيخ احمد رحماني همداني ، ترجمه حسين استاد ولي ، تهران : مركز فرهنگي انتشاراتي منير ، 1367 . |
| 6 |
نام و نام خانوادگي: حقيقت جو -
تاريخ: 15 بهمن 88 - 00:00:00
سلام عليکم وهابيان نه تنها به آبميوه فروشي و مجالس لهو لعب و شرابخواري و زنبارگي روي آورده اند بلکه بهتر است تحقيق کنيد حتي عمل همجنس بازي در بينشان زياد است |
| 7 |
نام و نام خانوادگي: سيد حفيظ رهسپار از افغانستان -
تاريخ: 15 بهمن 88 - 00:00:00
با سلام به شيعيان مولا اميرالمومنين (ع). امين خان, شما که اسمت از القاب پيامبر اکرم (ص) است, پس چرا راه و روش و وصاياي آن حضرت را در مورد تبعيت از اهل (ع) فراموش کردي؟ مگر پيامبر (ص) نفرمود: من دو چيز را به شما به وديعه مي گذارم، کتاب خدا و عترت من. اين دو از هم جدا نمي شوند تا در حوض کوثر به من ملحق گردند؟ منظور پيامبر (ص) از عترت کي بود؟ اگر بگوييد ابوبکر و عمر و عايشه و معاويه بود که مثل پيشوايانتان (خلفا؟؟؟) دروغ گفتيد و دروغگو دشمن خداست. اما اگر تصديق کنيد که منظور از عترت امير مومنان، فاطمه زهرا و اولاد شان (عليهم السلام) بود، پس چرا کينه آنان را در دل گرفتيد و براي ريشه کن کردن کانون تشيع (ايران اسلامي) کمر بسته ايد؟ نه شما و نه پيشوايان سني و وهابي تان هيچگاهي ايمان قلبي نياورديد، بلکه فقط به منظور اهدافي که داشتيد، شهادتين بر زبان رانديد. مگر اين عمر نبود که چند جا به رسالت ختمي مرتبت (ص) شک کرد؟ اين ابوبکر و عمر نبودند که از فرمان پيامبر (ص) براي پيوستن به لشگر اسامه سرپيچي کردند؟ اين عمر نبود که وقتي پيامبر در آخرين لحظه حيات شان قلم و مرکب خواستند، حرف شانرا به مسخره گرفت و گفت: محمد (ص) هذيان مي گويد؟ آيا ممکن است معصوم هذيان بگويد؟ پيامبر (ص) هرچه مي گفت کلام خدا بود، پس حتما خدا هم هذيان مي گويد (نعوذ بالله). اين ابوبکر نبود که وقتي بانوي زنان هردو عالم (زهراي صديقه) براي احقاق حق خود (باغ فدک) نزد ابوبکر به مسجد رفت، وي گفت: پيامبر از خود چيزي به ميراث نگذاشته است پس ادعاي شما بي مورد است. مگر اين عايشه که تو و همکيشانت نصف دين تانرا از وي مي گيريد، نبود که بارها با الفاظ ناشايسته خود روح پاک پيامبر را آزرد و حتي به ايشان گفت: اين تويي که فکر مي کني رسول خدا هستي. اين بود چکيده اي از فلسفه اعتقادي خودت و مذهب ؟؟؟ و پيشوايان ؟؟؟ . پس با اين عقايدت چطور ميتواني ادعا کني که محب اهل بيت (عليهم السلام ) هستي؟ در ايران و افغانستان خيابان ها و مراکز عمومي زيادي به نام هاي خارجي اغلبا غير مسلمان مسمي شده است، پس افغانها همه محب و دوستدار انديرا گاندي هندوستاني مي باشند؟ آنچه را که به عنوان استدلال نوشتي، مانند حرف هاي ابلهانه خليفه عمر بود. يا علي |