به گزارش شيعه آنلاين، فتوا در لغت به معناي بيان حکم خدا بوسيله فقيه يا مفتي است. در اين مطلب به فتواي فقهاي شيعه کاري نداريم، بلکه هدف ما بررسي جوانب و اهداف مختلف صدور يک فتوا توسط يک مفتي وهابي است. با نگاهي گذرا به فتواهاي مختلف صادر شده توسط چهره هاي سرشناس وهابيت، ميتوان انواع، اهداف و جوانب صدور يک فتوا را به چند دسته تقسيم بندي کرد که بدين شرح است:
1- فتواي خالصانه: هدف از صدور اين گونه فتواها، واقعا خالصانه است و براي راهنمايي مردم صادر ميشود. مفتي هنگام صدور اين گونه فتواها، به آيات قرآن کريم، روايات و احاديث نبوي – البته از شش کتاب اصلي اهل سنت – استناد ميکند. با وجود اين که به دليل ضعيف بودن سند و غير صحيح بودن بسياري از احاديث موجود در اين شش کتاب اصلي مانند «صحيح مسلم»، «صحيح بخاري»، «سنن ترمذي» و غيره، پايه اين فتواها نيز ضعيف و نادرست خواهد بود، اما در هر صورت نسبت به انواع ديگري از فتواها که در ذيل ميآيد، از پايه محکم تري برخوردار است. ناگفته نماند تعداد بسيار اندکي از فتواهاي مفتيان وهابي از اين دسته فتواها است.
2- فتواي حکومتي: هدف از صدور چنين فتواهايي، حمايت از يک تصميم حکومتي است. اين به معني آن است که حکومتي که صاحب فتوا در آن زندگي ميکند، کاري انجام ميدهد که از مقبوليت مردمي برخوردار نيست از همين رو با کمک گرفتن از مفتيان درباري، از آنان ميخواهند که فتوايي در آن زمينه صادر کند و از اقدام آن حکومت حمايت کند. نمونهي اين گونه فتواها در مصر، توسط «محمد سيد طنطاي» رئيس سابق دانشگاه الأزهر به کثرت صادر ميشد. در عربستان سعودي نيز «هئيت علماي سعودي» که از تعداد زيادي مفتي سرشناس تشکيل شده، اين وظيفه را برعهده دارد. البته مفتي اعظم عربستان و هر يک از ديگر مفتيان اين کشور نيز گاهي به طور جداگانه و خودجوش، به صدور چنين فتواهايي اقدام مي ورزند.
3- فتواي شاذ: هدف از صدور اين دسته از فتواها، شهرت يافتن و به اصطلاح اسم در کردن است. يعني مفتي صادر کننده چنين فتواهايي تلاش ميکند با صدور فتواهايي بسيار عجيب و شاذ، همه را غافلگير کند و موجب انتقاد و اعتراض شديد ديگر مفتيان و حتي گاهي نزديک ترين دوستان و همفکران خود شود. در اين گونه فتواها، مفتي هر اعتراض، انتقاد و فشاري را تحمل ميکند و به تن مي خرد تا در عوض شهرت يابد. شايد بتوان به راحتي گفت بسياري از فتواهاي صادر شده توسط مفتيان وهابي در اين دسته از فتواها قرار ميگيرند. درجه شاذ بودن اين دسته از فتواها به قدري زياد است که مورد تمسخر افکار عمومي و حتي ديگر مفتيان قرار ميگيرد. آخرين فتواي شاذ که توسط يکي از مفتيان وهابي صادر شد، درباره «جواز شير خوردن مردم نامحرم از زن يا مادر يک خانواده، با هدف محرم شدن با اعضاي آن خانواده» بود.
4- فتواي شهرت: هدف از صدور اين گونه فتواها نيز شهرت يافتن است. يعني مفتي صادر کننده آن تلاش ميکند در يک برهه زماني مشخص فتوايي عجيب و کاملا غيرقابل پيش بيني از خود صادر کند تا با جنجالي شدن موضوع، موجب شهرت وي شود. صدور اين گونه فتواها اکثرا با واکنش و اعتراضات شديد اطراف مختلف مواجه ميشود. اکثر اين فتواها توسط مفتيان جوان و يا آن دسته از مفتيهايي صادر ميشود که از شهرت کم و يا ضعف شخصيتي رنج ميبرند از همين رو به دنبال شهرت ميگردند تا با آن جاي خالي را پر کنند. نمونه اين دسته از فتواها توسط مفتي جوان «محمد العريفي» عليه حضرت آيت الله سيد علي سيستاني، مرجع عاليقدر جهان تشيع صادر شد و ايشان را مورد اهانت شديد قرار داد. در پي آن، انتقاد و اعتراضات بسيار زيادي از سوي شيعيان و بسياري از اهل سنت و حتي برخي از شخصيت هاي سياسي و ديني عربستان سعودي مواجه شد. حجم انتقادات و فشار عليه «العريفي» به قدري زياد بود که ناچارا حرف خود را پس گرفت و عذرخواهي کرد.
5- فتواي تخريبي: هدف از صدور چنين فتواهايي، چيزي نميتواند باشد به جز تخريب وجه دين مبين اسلام. البته ناگفته نماند هر عاقلي با نگاهي گذرا به عقايد و انديشههاي انحرافي اين مفتيان وهابي، به راحتي ميتواند فاصله ميان آنان با دين اسلامي را درک کند اما در هر صورت خواسته يا ناخواسته آنها در حال حاضر حداقل از نگاه کشورهاي غربي و افکار عمومي غرب، مسلمان به شمار ميرود. البته بر هيچ کس پنهان نيست که کشورهاي غربي با هدف مقابله با اسلام، همواره وهابيها را نماينده مسلمانان در جهان معرفي ميکنند تا با نشان دادن حماقت آنان، به دين اسلامي ضربه بزنند. متأسفانه مفتيان وهابي نيز خواسته يا ناخواسته در مسير اين هدف غرب در حال حرکت هستند. فتواهايي که در حمايت از شبکه تروريستي القاعده صادر ميشود، از اين دسته فتواها به شمار ميرود.
6- فتواي دروغي: هدف از صدور اين دسته از فتواها فقط نشان دادن التزام پيروان وهابيت به دين مبين اسلام است. يعني در حقيقت محتواي اين گونه فتواها هيچ گاه توسط مفتيان وهابي و مريدان آنها اجرا نميشود بلکه صدور آن تنها با اين هدف صادر ميشود که به ديگران بگويند "ما مسلمانان واقعي هستيم که به روش صحابه پيامبر (ص) زندگي ميکنيم". اما در حقيقت با نگاهي گذرا به زندگي اين مفتيان وهابي و مريدانشان، به راحتي ميتوان به دروغي بودن اين فتواها پي برد. نمونه اين دسته فتواها، تحريم استفاده از وسايل مدرن مانند دوربين، تلويزيوني، اينترنت، خودرو و غيره است. بسياري از مفتيان وهابي استفاده از اين ابراز آلات مدرن را بدعت ميدانند و ميگويند "چون صحابه در زمان رسول الله (ص) از چنين وسايلي استفاده نميکردند، پس ما نيز استفاده از آن را بدعت ميدانيم. اما واقعيت اين است که خودشان از آن استفاده ميکنند.
7- فتواي تحقير: هدف از صدور اين گونه فتواها تحقير افراد است. بيشتر اين دسته فتواها عليه دختران و زنان صادر ميشود. با نگاهي گذرا به نمونههايي از اين دسته فتواها، ميتوان به راحتي گفت پديده زنده به گور کردن دختران که پيش از اسلام در سرزمين حجاز وجود داشته، در حقيقت از بين نرفته بلکه به شکلي ديگر نمود پيدا کرده است. يعني در آن زمان اين پديده به صورت جسمي صورت ميگرفت اما اکنون به صورت زنده به گور کردن شخصيت دختران و زنان با تحقير آنان انجام ميگيرد. نمونه اين دسته از فتواها «اجازه ازدواج مردان ميانسال و مسن با دختران کم سن و سال» است. بر اساس اين فتوا حتي مردان 60 يا 70 ساله هم ميتوانند با دختران 9 ساله ازدواج کنند. اخبار اين دسته از ازدواجها به کرات در کشورهايي همچون يمن، مصر، عربستان سعودي و غيره شده است. در عراق نيز بسياري از نيروهاي شبکه تروريستي القاعده که خود را «مجاهدين» ميناميدند، چنين ازدواجهايي با دختران عراقي انجام دادند.