* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 15 فروردين 1387 تعداد بازديد: 2142 
دو سند درباره بناي مهديه در مدينه منوره و مخالفت دولت سعودي با آن
 
اقامه نماز جماعت توسط آيت‌الله شريعتمداري، سخنراني آقاي فلسفي و گذاشتن بلندگو بر فراز ديوار بقيع، ديدار برادران شيرازي با برخي از چهره‌هاي سعودي، نماز آيت‌الله شاهرودي و همين طور اعلان افتتاح ساختمان آيت‌الله عمروي (که ايشان تاکنون زنده‌ است) سبب برآشفتن وهابي‌ها شده است.


بررسي دو سند تاريخي مربوط به چهل سال پيش، نشان مي‌دهد كه در آن مقطع، شيعيان مدينه در حال ساخت ساختمان «مهديه مدينه» بوده‌اند، اما چند حادثه و اقدام آنها را نگران كرده و باعث جلوگيري از ساخت اين ساختمان شده است.

به گزارش خبرنگار «تابناك» به نقل از سايت كتابخانه تاريخ اسلام و ايران، شمار زيادي شيعه، بالغ بر چند ده هزار نفر به نام «نخاوله» در مدينه منوره زندگي مي‌کنند. محقق آلماني با نام «ورنر انده» کتابي درباره آنان نوشته است که به فارسي ترجمه و تحت عنوان جامعه شيعه نخاوله در مدينه منوره (قم، انتشارات دليل ما) منتشر شده و شرحي تاريخي در باره آنان به دست داده شده است.

در دوران آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني و سپس آيت‌الله بروجردي، دو تن از علماي برجسته شيعه ايراني که در عراق بودند يکي مرحوم آيت‌الله سيد محمد تقي طالقاني (آل احمد &ndash برادر جلال) (م 1331ش) و پس از وي آيت‌الله سيد محمد لواساني پس از طالقاني، به نمايندگي از مراجع در مدينه حضور داشتند.
در آن مقطع شيعيان در حال ساخت مهديه‌اي تحت اشراف نمايندگان مراجع تقليد بودند.

دو نامه زير مربوط به وقايع سال 7-1386 ق (1345 &ndash 1346ش/1966 &ndash 1967) است. زماني که آيت‌الله لواساني بر آن بوده است تا مهديه اي در مدينه بسازد. وي زمين آن را از مال خويش خريداري کرده و سپس اقدام به ساختن آن کرده است.

در ابتدا مشکلي وجود نداشته است، اما يک باره چند اقدام همزمان، سبب شده است تا سعودي‌هاي وهابي نگران شده ساختمان را توقيف کنند.

بر اساس آنچه در نامه ذيل آمده است اقامه نماز جماعت توسط آيت‌الله شريعتمداري، سخنراني آقاي فلسفي و گذاشتن بلندگو بر فراز ديوار بقيع، ديدار برادران شيرازي با برخي از چهره‌هاي سعودي، نماز آيت‌الله شاهرودي و همين طور اعلان افتتاح ساختمان آيت‌الله عمروي (که ايشان تاکنون زنده‌ است) سبب برآشفتن وهابي‌ها شده است.

درخواست آيت‌الله لواساني آن بود كه آيت‌الله ميلاني اقدامي در جهت رفع توقيف از بناي مهديه در مدينه منوره به عمل آورد و به خصوص پيشنهاد او اين است که به نحوي دست به دامن دولت هم بشود.

هرچه هست، اين دو نامه، دو سند زنده از فعاليت‌هاي شيعه در مدينه منوره و برخورد سعودي‌ها با اين اقدامات است. اين داستان در شکل جديد آن بيش از يکصد سال است که ادامه دارد.

 

رسول جعفريان ـ 7/1/1387           



بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك حضرت آيت‌الله العظمي آقاي حاج سيد محمد‌هادي ميلاني دامت بركاته
به عرض عالي مي‌رساند، ساختمان المهديه در مدينه منوره كه مركزي از مراكز شيعه در اين خاك و ديار مي‌باشد به عوارض و عوامل چندي جلب نظر علماي وهابي را نموده است.

مثلاً نماز جماعت حضرت آيت‌الله آقاي شريعتمداري، منابر آقاي فلسفي و سر و صداي بلندگوي ايشان در بالاي بقيع، ديدار آيت‌الله زادگان شيرازي كربلا از شخصيت‌هاي برجسته سعودي، نماز حضرت آيت‌الله شاهرودي، اقامه مجلس افتتاح ساختمان نماينده آيت‌الله حكيم شيخ محمد علي عمروي و عوامل ديگر.

در نتيجه در 27 ذي الحجه 1386 از طرف اينجانب و در روز ديگر هم شيخ محمد علي عمروي را از طرف محكمه شرعيه مدينه منوره احضار نموده و امر نمودند كه تابلوئي كه نام المهديه بر آن نقش شده، پائين آورده شود و سؤالاتي چند از مقصد اين ساختمان و طول و عرض و عدد غرف و طبقات آن نموده؛ البته غير از امتثال چاره اي نبود.

در 20 صفر 1387 مجددا ً اينجانب را خواسته و در اين مرتبه رئيس قضات جده و رئيس هيأت‌ امر به معروف قسمت غربي خاك سعودي در مكه به اضافه رئيس قضات مدينه منوره حضور داشتند و اسئله در اين مرتبه كتبي و به امضا رسيد، مانند اسئله سابق.

تقريبا دو روز بعد از طرف شهرداري هر دو ساختمان را امر به توقيف نمودند، يعني استمرار بناء را موقوف كردند. پس از آن بيشتر از سابق به تكاپو افتاده و به شيخ محمد سرور صبّان رئيس رابطة عالم اسلامي در مكه متوسل شده و از طرفي در روز 20 صفر كه به محضر قضات رفتم، ديدار ساختمان را خواستار شدند و به المهديه آمدند.

در همان حين شخصي از اعضاء سفارت كه به قصد ديدار امين دولت در مدينه آمده بود از درب ساختمان المهديه عبور نموده و علما و هيأت را ديده، به دنبال آنها به داخل ساختمان آمده و تمام سؤالات و چگونگي را حاضر بوده و مراتب را به سفير ايران در جده اطلاع داده،‌ ايشان هم به اندازه خودشان دخالت نموده ولكن مصيبت عظمي اين است كه از منبع وثيق به اطلاع رسيده كه دولت قصد دارد دو ساختمان المهديه و آن را كه نماينده آيت‌الله حكيم مي‌سازد، گرفته و در مقابل پولي بدهند و خلاصه به دستگاه شيعه در مدينه، بلكه تمام خاك حجاز خاتمه بدهند.

چون ما زور و قوه در مقابل نداريم، لذا مي‌بايست تسليم شويم. از اين جهت دست نياز به طرف شما دراز كرده و مطلب را به عرضتان مي‌رسانم، چون ساختمان المهديه سنگر امام زمان (عج) مي‌باشد و شما نائب و نماينده ايشان هستيد. پس دفاع از اين سنگر در مرتبه اول به عهده شماست.

آنچه به نظر مي‌رسد اين كه حضرت عالي شخصي را به عنوان سؤال و اعتراض به سفارت سعودي طهران ارسال فرمائيد. در ضمن به دوستان دستور فرموده كه در حدود پنجاه نامه به امضاء و خط‌هاي مختلف به نام اينجانب ارسال دارند كه مضمون آن سؤال باشد به عنوان اين كه شنيده شده است ساختمان المهديه از طرف دولت سعودي متوقف يا توقيف شده است؛ چگونگي را اطلاع دهيد و هر گونه اقدامي لازم است دستور نمائيد.

و چنانچه صلاح بدانيد از دولت ايران هم خواستار شويد دخالت نمايند خوبست، چون دولت سعودي فعلاً سياست را مقدم بر هر چيزي مي‌دارد و چنانچه به اطلاعش برسد كه اين كار به سياست خارجي او ضرر مي‌رساند، علما را وقعي به كارشان نمي‌گذارد و الا جهت رضايت آنها دو ساختمان كه سهل است صد ساختمان را هم ويران مي‌كند.
اين است آنچه من بر خود لازم مي‌دانم. بيش از اين مصدع نمي‌شوم. سركار حاج فرج الله موحدي طهران سراي مشير خلوت جزئيات مطلب را مي‌دانند و به اطلاعشان رسانده ام. آقازادگان و اخوي محترم عارض سلام.

 

ـ 8/5/1387                                  
مدينه منوره: سيد محمد لواساني                   
رونوشت جهت حضرت آيت‌الله آقاي گلپايگاني          
رونوشت جهت حضرت آيت‌الله آقاي مرعشي           
رونوشت جهت حضرت آيت‌الله آقاي خوانساري         
رونوشت جهت حضرت آيت‌الله آقاي شريعتمداري       



ساختمان المهديه در درجه اول وقف جهت سكونت ايرانيان است. متولي آن اينجانب مي‌باشد و تابع دولت سعودي مي‌باشم. تا به حال سه طبقه آن ساخته شده است و دو طبقه باقي مانده است. ابتداي وقف و ساختمان آن از سال 1381 [ق]. اصل زمين را اينجانب از مال خود وقف نموده و بعداً شروع به ساختمان شده است و هر چه حجاج كمك كنند، گرفته مي‌شود و براي جمع آوري هيأت و دفتري تهيه نشده است.

زيرزمين جهت استراحت و منزلگاه حجاج است و جهت نماز جماعت و مجالس ساخته نشده است.
سالون طبقه اول جهت سفره و پذيرائي مي‌باشد و ابداً ساختمان عنوان اجتماعات و يا نماز جماعت و يا روضه خواني ندارد. اين گونه در محضر قضات جواب داده شده است.

در ايام حج گاهي از طرف حجاج اقامه جماعت مي‌شود و مجالسي همه احياناً جهت ارشاد آنها به وظائف و اعمال حج و بينائي در امور مدينه منوره از قبيل اشتراك در جماعت و نبوسيدن ضريح و نماز نخواندن در بقيع و امثال آن برپا مي‌شود.

نامه دوم:

بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك حضرت آيت‌الله العظمي آقاي حاج سيد محمد‌هادي ميلاني دام ظله

به عرض عالي مي‌رساند اين كه تمام ماه رجب و قسمتي از ماه شعبان را از اين شهر به آن شهر گشته و به اين و آن پناهنده شده و دنبال راه چاره مي‌گشته و اخيرا ً به حضور اعليحضرت ملك فيصل مشرف شدم و نامه شرح حال خود و ساختمان المهديه و سبب آن را تقديم نمودم.
پس از دو روز به خط مباركشان جواب مرقوم فرموده: «به ايشان بگوئيد خودت را در زحمت نيانداز. ما امر نموديم پول ساختمان را بپردازند و اگر مي‌خواهي بنائي بنمائي در محل خودت باشد، اما در اين جا ممكن نيست».

به اين جمله اشاعات سابق تأكيد شد و همچنين آنچه واضح گشته است از ساختمان كمسيون حج هم جلوگيري به عمل آمده است.
بناء براين طايفه شيعه را مي‌خواهند از خاك حجاز برانند.

بنابراين اهمال و سكوت از حضرت آيت‌الله العظمي روا نيست و بدون خجالت عرضه مي‌دارم آنچه را بعد از استيلاء بر ساختمان‌ها مي‌خواهيد عمل فرمائيد، دستور فرموده قبل از فوات اوان اجرا سازند. و من هنوز از رحمت الهي مأيوس نيستم چه اين كه امر فرموده اند و نقض آن بر خودشان آسان است. البته مخالفت ما بسيار سخت و گران تمام خواهد شد.

مشكله‌اي كه در بين وجود دارد اين كه ساختمان المهديه وقف مي‌باشد و قانون دولت در اوقاف اين است كه پولش را در محكمه امانت مي‌گذارند و متولي محل ديگري را انتخاب نموده و به محكمه اطلاع مي‌دهد و محكمه اگر موافقت نمود پول را مي‌دهند و محل دوم جاي محل اول را مي‌گيرد و در محل المهديه تا روز قيامت محكمه موافقت نخواهد نمود.

 

ـ12/8/1387              
السيد محمد لواساني       

 

---------------------------------------------
منبع: علم و جهاد، حياة آيت‌الله العظمي السيد محمد‌هادي الحسيني الميلاني ج 2،‌ 54 &ndash 56




لينک خبر: سايت تابناک
http://tabnak.ir/pages/?cid=8420


آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما