|
به گزارش مرکز خبر حوزه، آيت الله سبحاني در آخرين جلسه از سلسله جلسات کلام و انديشه اسلامي در مدرسه علميه عالي نواب مشهد، با بيان اينکه همه علماي شيعه و سني زيارت قبور را از مستحبات مي دانند، اظهارداشتند: اهل سنت حديثي از پيامبر اکرم (ص) نقل کرده اند که مي فرمايند « زوروا القبور، فإنّها تذکّرکم الآخرة»زيارت کنيد قبور را زيرا آن آخرت را به ياد شما مي اندازد.(پيام پيامبر صفحه 782 باب العاشر)
اين مرجع تقليد با بيان اينکه زيارت قبور به انسان درس مي دهد که اين دنيا پايدار نيست و نبايد مغرور اين دنيا شد، اظهار داشتند: زيارت قبور علاوه بر تذکر و توجه دادن به آخرت، نفع ديگري هم دارد، که آن نوعي تقدير از آنان نيز هست.
زيارت پيامبر و ائمه عليهم السلام ، نوعي تجديد بيعت
معظم له در ادامه زيارت پيامبر و ائمه (ع) را نوعي تجديد بيعت با آنان دانسته و افزودند: استحباب در لمس حجر الاسود که اثري از آثار ابراهيم (ع) است در واقع به منظور بيعت با اين پيامبر در راه توحيد و خداپرستي مي باشد.
ايشان با اشاره به اين روايت « وَ قَالَ ص مَنْ أَتَانِي زَائِراً کُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَنْ أَتَى مَکَّةَ حَاجّاً وَ لَمْ يَزُرْنِي بِالْمَدِينَةِ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ جَفَانِي جَفَوْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَ» (پيغمبر (ص) فرمود هر کس بيايد بزيارت من شفيع او باشم در روز قيامت و هر که بيايد در مکه بحج و زيارت نکند مرا بمدينه بتحقيق که جفا کرده است بر من و هر که جفا کند مرا جفا کنم او را در روز قيام) (جامع الخبارص 20الفصل الثامن) اضافه کردند: يک روايت با چهل سند نقل شده است و تمام مسلمين در اين 14 قرن به زيارت پيامبر (ص) نيز مي رفته اند و سنت بر همين مي باشد.
آيت‌الله سبحاني با بيان اين که وهابيون مناقشه مي کنند که مردم به زيارت مسجد مي روند نه زيارت پيامبر (ص)، اذعان داشتند: اين يک دروغ بزرگ است که تمام مسلمين بر اين امر اقدام کرده و در حال حاضر هم اين سنت را ادامه مي دهند و زيارت نامه را هم مي خوانند..
حضرت آيت الله سبحاني با اشاره به شبهه اي که وهابيون در مورد زيارت دارند، اظهارداشتند: اين افراد قبول دارند که زيارت مستحب است و در بخاري نيز به روايتي اشاره شده که پيامبر اکرم (ص) در روزهاي آخر عمر خود به قبرستان رفته و به عايشه هم چگونگي زيارت اموات را تعليم نموده است
.
ايشان با اشاره به کتاب «الفقه علي المذاهب الاربعه» نوشته عبدالرحمن الجزيري يادآور شدند: همه زيارت را مستحب مي دانند اما سفر براي زيارت را جايز نمي دانند زيرا بر اساس حديث پيامبر(ص): «لا تشد الرحال الا الي ثلاثة مساجد، مسجد الحرام و مسجد الاقصي و مسجدي هذا» بار سفر بستن فقط در اين مساجد صحيح مي باشد پس زيارت مسجد درست است اما زيارت پيامبر ص صحيح نمي باشد.
اين مرجع تقليد در پاسخ به اين شبهه بيان کردند: اولا اينجا مستثني منه حذف شده و استثناء آن مفرغ مي باشد و اگر وهابيون مستثني منه را مکاني از مکان ها بدانند و بگويند «لا تشد الرحال الي مکان من الامکنة الا الي ثلاثة ...» اين مطلب آنها ضرورتاً باطل است زيرا در اين صورت هر سفري براي تجارت، تحصيل، تفريح، صله رحم و ... حرام محسوب مي شود.
ايشان توضيح دادند: در اين حديث مستثني منه «مسجد» است و بحث پيامبر اکرم (ص) نفياً و اثباتاً حول مسجد است مثلاً کسي که در شهرش مسجد جامع دارد، اگر به شهر ديگري برود براي نماز کار لغو و نه حرام انجام داده و اين حديث ربطي به زيارت قبر اولياء و انبياء و ائمه ندارد.
حضرت آيت الله سبحاني به آيه « وَ لَقَدْ بَعَثْنا في کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَيْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبينَ (نحل 36)}ما در هر امتى رسولى برانگيختيم که: «خداى يکتا را بپرستيد؛ و از طاغوت اجتناب کنيد!» خداوند گروهى را هدايت کرد؛ و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تکذيبکنندگان چگونه بود{!
نيز اشاره کرده و در ادامه پاسخ خود، روايت ابو هريره را مخدوش دانسته و تبيين نمودند: مسجد کوفه را ائمه اهل بيت(ع) از مساجد چهارگانه برشمرده اند و پيامبر اکرم(ص) نيز هر شب پنجشنبه به مسجد قبا مي رفتند
اين مرجع تقليد آخرين مطلب خود در اين دوره از مباحث کلام اسلامي را درباره ارتباط اخلاق با علم فقه و تفاوت آنها برشمرده و اظهار داشتند: اگر بحث در اخلاق عملي باشد تفاوتي با فقه نخواهد داشت، اما اگر در مورد اخلاق نظري بحث شود، با فقه در معنا متفاوت مي شود.
ايشان فرق اخلاق نظري را با فقه در موضوع و محمول دانسته و گفتند: اخلاق نظري از صفت دروني مانند حسن و قبح مي گويد، ولي فقه، صفات بيروني مانند استحباب، وجوب و يا حرمت چيزي را بيان مي کند.
معظم له با بيان اين پرسش که آيا مي شود مسأله اي هم اخلاقي تلقي شود و هم فقهي، پاسخ دادند: اگر اخلاق، اخلاق نظري باشد خير، زيرا اخلاق نظري دروني است و موضوعاً و محمولاً با فقه که صفاتش بيروني است، تفاوت دارد، اما در اخلاق عملي اين چنين نيست و تفاوت در محمول است و در موضوع تفاوتي ندارند.
حضرت آيت الله سبحاني در ادامه به صفحه 18 کتاب «معراج السعادة» درباره اخلاق نظري و موضوع نفس اشاره و با طرح اين سؤال که آيا وجود علم فقه نيازي به وجود اخلاق دارد يا خير؟ يادآور شدند: اخلاق نظري درون گراست و درباره خوبي و بدي بحث مي کند، اما "فقه" عهده دار تنظيم زندگي فردي و اجتماعي انسان مي باشد.
ايشان با بيان اين که هر عملي جايگاهي دارد، اظهارداشتند: ملا احمد نراقي يکي از بزرگترين کتب فقهي را با نام «مستند الشيعه» نوشته، اما در عين حال کتابي اخلاقي با عنوان«معراج السعادة» را نوشته است.
معظم له افزودند: معارف به دو دسته ارزش و دانش تقسيم مي شوند که ارزش همان اخلاق نظري و دانش همان فقه مي باشد.
ايشان در ادامه به اخلاق جديدي به نام اخلاق نسبي اشاره کرده و يادآور شدند: ما معتقد به اخلاق مطلق هستيم، اما غربي ها به نسبيت دراخلاق معتقد مي باشند.
اين مرجع تقليد با اشاره به اين که غرب معتقد است اخلاق مي تواند در بعضي جاها و در ميان برخي اقوام و ملل به غير اخلاق تبديل شود، پاسخ دادند: اين افراد بين رسوم و فرهنگ با اخلاق را اشتباه درک کرده و برايشان خلط مبحث شده است، مثلاً احکام و رسوم در يک محيط نظامي با محيط خانه تفاوت دارد و همه ملتها در رسوم مثل هم نيستند، ولي اخلاق نظري عقلي است و مثلاً تمام دنيا عهد شکني را عمل قبيحي مي دانند.
آيت الله سبحاني تصريح کردند: همانطور که فرمول هاي رياضي ثابت است، اخلاق نظري هم ثبات دارد و بين مردم فرقي نمي کند.
ايشان در پايان به جوانان و به ويژه طلاب علوم ديني توصيه کردند: دوران ، دوران درس خواندن است و بايد با وجود و حضور اساتيد و حوزه هايي مثل حوزه مشهد، قدر اين دوران را دانست.
معظم له اذعان داشتند: جهان اسلام براي تسهيل در راه ظهور و آماده شدن شرايط آن، به حضور مبلغ و محقق نياز داشته و انتظار حضور آنان را دارد
| 
