* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 26 مرداد 1389 تعداد بازديد: 3153 
پاسخي به جايزه دو ميليون درهمي شبکه وهابييون
 
همگان بدانند آيه هاي قرآن در امامت اهل بيت (ع) نه يک آيه بلکه بيش از 300 آيه است (و لَو کَرِهَ الکافِرون) و محققين عزيز و بزرگوار اگر مي خواهند بيشتر در اين موضوع تحقيق کنند به کتاب هاي «آيات الولايه» تأليف سيد کاظم ارفع، «عليٌ في القرآن» تأليف آيت الله شيرازي، «ائمه در قرآن» تأليف خيرالله مرداني، «علي (ع) از نگاه ديگران» خيرالله مرداني مراجعه نماييد.


به گزارش شيعه آنلاين، چندي پيش خبري توسط برخي پايگاه هاي خبري منتشر شد مبني بر تعيين جايزه دو ميليون درهمي وهابييون در شبکه ماهواره اي «نور» براي انکار امامت. بدون شک هدف اين وهابييون شيطان صفت مقابله با اصل امامت و ولايت است.

پس از بررسي اجمالي و رصد بيشتر پايگاه هاي خبري فعال در جمهوري اسلامي ايران، متأسفانه متوجه شديم که هيچ يک از آنها به اين خبر اهميت نداده و نسبت به آن واکنش نشان ندادند. از همين رو بر آن شديم که طي مطلبي که منبع آن کتب اهل سنت است، پاسخ ادعاهاي واهي آنان را بدهيم. متن کامل اين مطلب که توسط حجة الإسلام سيد «رضا بحرالعلوم ميردامادي» به شرح ذيل است:

بسم الله الرحمن الرحيم - فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبَابِ» (زمر/17و18) «پس بندگان را بشارت ده همان کسانى که سخنان را مى‏شنوند و از بهترين آنها پيروى مى‏کنند، آنان کسانى هستند که خدا هدايتشان کرده، و آنها خردمندانند»

خداوند متعال را شاکريم که دشمنان ما را از کساني قرار داد که تا حدّي متعصب هستند که علاوه بر کور دلي و بي بصيرتي، کور ظاهر هم هستند و کتاب هاي معتبر خودشان را هم نيم نگاهي نمي اندازند و بي خردانه و عجولانه ادعايي را در شبکه ماهواره اي مطرح مي کنند که بر خلاف گفته و اعتقاد بزرگان و علماي خودشان است. جايزه 2 ميليون درهمي براي کسي که حتي يک آيه از قرآن در اثبات امامت مولا و سرور عالَم، حبل الله المتين اميرالمومنين علي (ع) بياورد! اين ادعّا به اندازه اي ناشيانه و احمقانه است که جز عناد و ولادت خبيث و ناپاک، منشاء ديگري برايش نمي توان يافت ولي ما به حسب وظيفه، پاسخي کوبنده هر چند موجز و مختصر بحول الله و قوته خواهيم داد چرا که شيعه ي اهل بيت (ع) شعار«نحن ابناء الدليل» را با عمل اثبات نموده است:

1- مگر شما براي خلافت و جانشيني خلفاء سه گانه و احترام گذاشتن تمامي اصحاب بدون تفکيک خوب و بدِ آنها - عدم وصيّت پيامبر - نداشتن وصيّ و جانشين آيه اي داريد؟ خلافت ابوبکر را با کدام آيه قرآن اثبات مي کنيد يا خلافت عمر و يا عثمان را؟ هذيان گفتن پيامبر را از کجاي قرآن آورده ايد؟ (صحيح بخاري باب کتابه العلم من کتاب العلم : 1/22 - صحيح البخاري، ج 7 ص 9، کتاب المرضى باب قول المريض قوموا عنّى؛ و ج 5 ص 137 کتاب المغازي، باب مرض النبي (ص) و وفاته؛ صحيح مسلم فى آخر کتاب الوصيّة، ج 5، ص 76 - مسند احمد حنبل تحقيق احمد محمد شاکر، حديث 2992 - طبقات ابن سعد: 2/244 چاپ بيروت)

کداميک از عقايد شما با قرآن کريم، همخواني دارد که به خود جرأت داده ايد امامت الهي علي (ع) که نصّ صريح قرآن است را به انتقاد بگيريد؟ شکّ اربابتان عمر به نبوت خاتم الأنبياء محمد مصطفي (ص) را مستند به کدام آيه قرآن و يا دليل شرعي ديگري مي کنيد؟ در صحيح البخاري ک الشروط باب الشروط في الجهاد ج 2 / 122 طبع دار الکتب العربية به حاشية السندي وج 3 / 256 ط مطابع الشعب، مسند أحمد ج 4 / 330 ط 1 آمده است: عمر مکرر در نبوت رسول خدا شک مي کرد. از جمله شک هاي وي در روز حديبه بود که حميدي در جمع بين الصحيحين اعتراف به آن کرده که عمر گفت : ما شَکَکتُ في نُبُوَّةِ مُحمّد قطّ کَشَکّي يَومَ الحديبية!

يعني هرگز به اندازه شکي که در روز حديبيه در نبوت پيامبر اکرم (ص) کردم شک نکرده بودم. اين کلام وي خود نشان دهنده آن است که وي مادام و هميشه در نبوت پيامبر اکرم (ص) شک مي کرده است. ولي شک وي در روز حديبيه با بقيه شک ها فرق مي کرده است. علت شک عمر آن بود که پيامبر اکرم (ص) فرموده بودند که به مکه مي رويم و اعمال حج انجام خواهيم داد و به همين منظور به همراه جمع کثيري از اصحاب به سوي مکه به راه افتادند. ولي مشرکان که از طرفي نمي خواستند که مسلمانان به حج بيايند و از طرفي هم خود را قادر به مقابله و جنگ با ايشان نمي دانستند تصميم گرفتند که با پيامبر عظيم الشان اسلام صلح کنند. براي همين مشرکان چندي از بزرگان خود را پيش پيامبر (ص) فرستادند. پيامبر (ص) نيز صلاح ديدند که به مدينه برگردند و به حج نروند و با ايشان صلح کنند. که البته مفاد و شروط اين صلح منافع بسياري بعدها براي مسلمانان به وجود آورد. ولي عمر که از شروط صلح نامه خمشگين شده بود به محضر پيامبر اکرم رسيد و مثل هميشه با تندي و توهين با ايشان سخن گفت.

بخارى ماجراي توهين عمر را در آخر کتاب شروط صحيح خود نقل مى کند که عمر مى گويد: به پيغمبر گفتم: آيا تو پيغمبر بر حقّ خدا نيستى؟ فرمود: چرا هستم. گفتم: آيا ما بر حقّ و دشمن ما بر باطل نيستند؟ فرمود: چرا. گفتم: پس چرا در دين خود پستى و خفت نشان دهيم؟ در اين هنگام پيغمبر فرمود: من پيغمبر خدا هستم و نافرمانى او را نخواهم کرد! و خدا هم ياور من است. عمر گفت: به پيغمبر گفتم: مگر تو نمى گفتى که ما بزودى به خانه خدا مى رسيم و آن را طواف مى کنيم؟ فرمود: چرا، ولى آيا گفتم امسال چنين خواهد شد؟ گفتم: نه. فرمود: پس اين را بدان که به خانه خدا مى آيى و آن را طواف مى کنى. اين نوع سخن گفتن وي با پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله خود دليل واضح و روشني است بر عدم اعتقاد وي به نبوت ايشان. و به همين دليل در روز حديبيه عمر حقيقت درون خودش را بيان مي کند و اظهار مي دارد که در نبوت پيامبر شک دارد و در واقع اصلا عقيده ندارد. آيا کسي که عقيده به نبوت دارد و طبق حکم قرآن کلام پيامبر را وحي مي داند در کارها و سخنان وي شک مي کند و او را توبيخ مي کند؟!

تفکر جسم بودن خدا که احمد بن حنبل بزرگِ فرقه حنبلي ها به آن معتقد است را از کدام آيه قرآن استنباط مي کنيد؟ شايد از آيه «ليس کمثله شيء» به اين نتيجه رسيده ايد و يا شايد از آيه ي «و لم يکن له کفواً احد». ارباب هايتان کداميک، عالم قرآن بودند که حالا شما داعيه دار قرآنيد؟ بزرگ ارباب شما حکم قرآني و ساده ي تيمم را هم نمي دانست (صحيح مسلم ک الطهارة باب التيمم ج 1 / 193، صحيح البخاري ج 1 / 87، الطرائف لابن طاوس ص 464 عن الجمع بين الصحيحين، سنن أبى داود ج 1 / 53، سنن ابن ماجة ج 1 / 200، مسند أحمد ج 4 / 265، سنن النسائي ج 1 / 59 و 61، سنن البيهقى ج 1 / 209، الغدير ج 6 / 83. فتح الباري ج 1 / 352، صحيح مسلم ج 1 / 193) و جاهل بود، آن وقت شما دم از نبودن آيه امامت در قرآن مي زنيد؟ ارباب شما خود آيات را نمي فهميد و به ديگران هم مي گفت که در آيات تدبّر نکنند، اين که ديگر حرف شيعه نيست، حرف خودتان است: روزي عمر آيه وَ فَاکِهَةً وَأَبًّا (عبس/31) را مي خواند کلمه ابا را نفهميد که به چه معناست. بعد گفت: لزومي ندارد ياد بگيريم و در کتاب خدا لازم نيست زياد تعمق و تفکر کنيم! از قرآن هرچه مي دانيد عمل کنيد و هر چه را که نمي دانيد به خدا واگذارش کنيد! (تفسير ابن جرير ج 30 ص 38- مستدرک ج2 ص514- تفسير کشاف ج3 ص 253- الموافقات شاطبي ج1 ص21 و 25- الدر المنثور ج 6 ص 317) همچنين روايت شده است که شخصي به خليفه گفت: من شديدترين آيه را در قرآن مي دانم. عمر با تازيانه بر سر او کوبيد و گفت: به تو چه مربوط که در قرآن تحقيق مي کني! ( الدر المنثور ج2ص227).

عايشه که خود به تحريف قرآن معتقد بوده، اين را چه پاسخي داريد که بدهيد؟ خداوند در قرآن مي فرمايد: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون‏(حجر/9) يعني: البته ما قرآن را بر تو نازل کرديم و ما هم آن را محققا محفوظ خواهيم داشت‏. خداوند با تأکيدات فراوان در اين آيه بيان مي کند که حافظ بر قرآن خود خداوند جل جلاله مي باشد و امکان تحريف به هيچ وجه ندارد. وليکن عايشه معتقد بود که قرآن تحريف شده است و ادعا مي کرد بعضي آيات در قرآن بوده که الان از بين رفته است! عايشه مى‏گويد: که آيه رضاع کبير (يعني زنى جهت محرم شدن، پسر بزرگ يا مردى را شير دهد!) و نيز آيه رجم (مراد از آيه رجم اين عبارت است "الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما"، کتاب الرضاع، ح 26 در قرآن بوده و در ضمن صحيفه‏اى زير رختخوابم قرار داشت و چون ما به موت رسول خدا مشغول شديم، داجن (بره يا بزغاله‏اى که در اطاق نگهدارى مى‏شد) آن را خورد!

همچنين أبو يونس، غلام عايشه مى‏گويد که عايشه به من دستور داد تا مصحفى بنويسم و گفت: چون به اين آيه رسيدى: حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ (بقره/238) «بر تمامى نمازها مخصوصا نماز وسطى محافظت کن» مرا خبر کن. من هم چنين کردم. او اينگونه به من املاء کرد( وصلاة العصر) (همان آيه با اضافه کردن «و نماز عصر» و تتمه آيه را خواند) و گفت: من از رسول خدا اينگونه شنيدم. با اين حساب مطابق اين گفته عايشه، بايد کلمه «وصلاة العصر» از وسط آيه‏اى حذف شده باشد و اين معنايى جز تحريف قرآن ندارد. ((سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625، کتاب النکاح، باب 36، ح 1943. «عن عايشه قالت: لقد نزلت آية الرجم ورضاعة الکبير عشرا ولقد کان في صحيفة تحت سريرى فلما مات رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم وتشاغلنا بموته دخل داجن فأکلها». /صحيح مسلم، ج 1، ص 437، کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب 36، ح 207))

اي کاش کتاب هاي معتبر علماي خود را تورّق مي زديد و اين ادعّاي مضحکانه را نمي کرديد و بيشتر از پيش خود را مفتضح نمي نموديد. شما اگر حقيقتاً صادق بوديد، يک مناظره علمي از بزرگترين شخصيت علمي و نابغه ي خود در عصر حاضر و يکي از اساتيد و علماي شيعه تدارک مي ديديد تا نور حقيقت، به اين نحو، خود را نشان دهد و پرده هاي ابهام کنار رفته و حقيقت امر کشف گردد، نه با عربده هاي فريبکارانه، حق را باطل و باطل را حق جلوه دهيد. ولي قطعا ًشما به دنبال اين مسائل نرفته و نمي رويد چرا که تجربه هايي بسيارتلخ در اين زمينه داريد همچون: مناظره سيد سلطان الواعظين شيرازي با علماي بزرگ اهل سنت در پيشاور پاکستان در کتاب شبهاي پيشاور، مناظرات علامه سيد شرف الدين عاملي درکتاب المراجعات، مناظرات دکتر عصام العماد ره يافته ي يمني با شيخ الاسلام کويت شيخ عثمان الخميس که تبديل به کتابي بنام الزلزال شده است، کتاب آنگاه هدايت شدم سيد محمد تيجاني ره يافته ي تونسي، کتاب فرياد مناظره اي در مدينه منوره محمود بحرالعلوم، مناظرات دکتر حسيني قزويني درشبکه شيعي سلام و المستقلّه و مناظرات ديگر ايشان، کتاب مناظره ثمر بخش خيرالله مرداني، و مثل ديگر مناظره ها که بحمدلله تعالي منجر به نوراني شدن دلها شده است و شما کور دلان و کور چشمان هم اگر شبکه تان نور است، تبليغ نور را بکنيد و نَه ترويج ظلمت را، اکنون هم بزرگان شيعه بارها و بارها شما را دعوت به مناظره ي دوستانه کردند ولي پاسخي نشنيدند، که اين نشان دهنده ضعف شماست، با جايزه گذاشتن وهياهوي تبليغاتي و عربده هاي ابتذال و امثال اينها حقيقت مذهب اسلامي کشف نمي شود. با منطق صحيح، با استناد به قرآن کريم و روايات معتبره و ذهني خالي از هرگونه تعصّب، حقيقت معلوم مي گردد، حال اگر شما از اين ابزار خوب يعني انصاف، منطق و استدلال و برهان استفاده مي کنيد نظرتان در مورد اين آيات و روايات ذيلِ آن چيست و چه پاسخي داريد:

«إِنَّمَا وَلِيُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ * وَمَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ»(مائده/55 و56) «فقط خدا و رسولش و مؤمناني که نماز را به پا دارند و در رکوع زکات مي‌دهند سرپرست شما هستند * و کسانى که ولايت خدا و پيامبر او و افراد باايمان را بپذيرند، پيروزند (زيرا) حزب و جمعيت خدا پيروز است»

به اتفاق شيعه وسني اين آيه در مورد اميرالمؤمنين علي نازل شده است. جناب ابوذر نقل مي‌کند که روزي با رسول خدا در مسجد نماز مي‌خواندم که گدايي وارد مسجد شد واز مردم تقاضاي کمک کرد ولي کسي چيزي به او نداد. گدا دست خودش را به آسمان برد و گفت خدايا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو از مردم کمک خواستم اما کسي اهميت نداد. در همين موقع اميرالمؤمنين که در رکوع بودند با انگشت کوچک دست راستشان اشاره کردند و گدا نزديک شد و انگشتر را از دست حضرت بيرون آورد. پس از اين واقعه پيامبر سرشان را به آسمان بردند وگفتند خدايا برادرم موسي از تو تقاضا کرد که روح او را وسيع کني و کارها را براي او آسان کني و گره از زبان او بگشايي تا مردم گفتارش را درک کنند وهارون راکه برادرش بود وزير و ياورش قرار دهي. خداوندا من محمّد، پيامبر و برگزيده توام سينه من را گشاده کن و کارها را بر من آسان کن و از خاندانم علي را وزير من قرار ده تا به وسيله او پشتم قوي و محکم شود. ابوذر مي‌گويد که هنوز دعاي پيامبرتمام نشده بود که جبرئيل نازل شد و اين آيه را نازل کرد. (( درتفاسير معتبر اهل سنت مانند در المنثور سيوطي، تفسير کبير فخر رازي، تفسير طبرى، تفسير قرطبي، تفسير ابن‌کثير، تفسير کشاف زمخشري، تفسير شوکانى، تفسير آلوسى و... در ذيل آيه‌ي ولايت اين شأن نزول بيان شده است)).

جالب اينکه در کتاب غاية المرام علامه بزرگوار بحراني تعداد 24 حديث در اين باره از طرق اهل تسنن و 19 حديث از طرق شيعه نقل کرده است (به ديگر سخن اهل سنت بيشتر از شيعه اين حديث را نقل کرده اند). کتاب هاى معروفى که اين حديث در آن نقل شده از سى کتاب تجاوز مى کند که همه از منابع اهل تسنن است، از جمله محب الدين طبرى در ذخائر العقبى صفحه 88 و علامه قاضى شوکانى در تفسير فتح الغدير جلد دوم صفحه 50 و در جامع الاصول جلد نهم صفحه 478 و در اسباب النزول واحدى صفحه 148 و در لباب النقول سيوطى صفحه 90 و در تذکرة سبط بن جوزى صفحه 18 و در نور الابصار شبلنجى صفحه 105 و در تفسير طبرى صفحه 165 و در کتاب الکافى الشاف ابن حجر عسقلانى صفحه 56 و در مفاتيح الغيب رازى جلد سوم صفحه 431 و در تفسير در المنصور جلد 2 صفحه 393 و در کتاب کنز العمال جلد 6 صفحه 391 و مسند ابن مردويه و مسند ابن الشيخ و علاوه بر اينها در صحيح نسائى و کتاب الجمع بين الصحاح السته و کتابهاى متعدد ديگرى اين احاديث آمده است.

با اين حال چگونه مى توان اين همه احاديث را ناديده گرفت، در حالى که در شان نزول آيات ديگر به يک يا دو روايت قناعت مى کنند، اما گويا تعصب اجازه نمى دهد که اين همه روايات و اين همه گواهى دانشمندان درباره شان نزول آيه فوق مورد توجه قرار گيرد. و اگر بنا شود در تفسير آيه اى از قرآن اين همه روايات ناديده گرفته شود ما بايد در تفسير آيات قرآنى اصولا به هيچ روايتى توجه نکنيم، زيرا درباره شان نزول کمتر آيه اى از آيات قرآن اين همه روايت وارد شده است. اين مساله بقدرى روشن و آشکار بوده که حسان بن ثابت شاعر معروف عصر پيامبر (ص) مضمون روايت فوق را در اشعار خود که درباره على (ع) سروده چنين آورده است:

فانت الذى اعطيت اذ کنت راکعا زکاتا فدتک النفس يا خير راکع
فانزل فيک الله خير ولاية و بينها فى محکمات الشرايع

يعنى: تو بودى که در حال رکوع زکات بخشيدى، جان بفداى تو باد اى بهترين رکوع کنندگان.
و به دنبال آن خداوند بهترين ولايت را درباره تو نازل کرد و در ضمن قرآن مجيد آنرا ثبت نمود.

يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليک من ربک و ان تفعل فما بلغت رسالته ... سوره مائده آيه 67
ابو اسحاق ثعلبي در تفسير خود و طبري در کتاب الولاية و ابن صباغ مالکي و همچنين ديگران نوشته اند که اين آيه در باره علي عليه السلام نازل شد و رسول خدا صلي الله عليه و آله دست علي را گرفت و فرمود: من کنت مولاه فعلي مولاه اللهم و ال من والاه....( شواهد التنزيل جلد 1 ص 189 ـ فصول المهمه ص 27.)

يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم. سوره نساء آيه 59 (اي مؤمنين خدا و رسول او صاحبان امر از خودتان را اطاعت کنيد). شيخ سليمان حنفي ِبلخي و ديگران نوشته اند که اين آيه در باره امير المؤمنين نازل شده و منظور از اولي الامر ائمه (ع) از اهل بيت اند. (ينابيع المودة شيخ سليمان حنفي ص 114 ـ شواهد التنزيل حاکم حسکا ني جلد 1 ص 149 ـ غاية المرام باب 58).

شما اهل سنت هر رئيس و زعيمي را که نسبت به مسلمين رياست داشته باشد اولوالامر گوييد و اطاعت او را به موجب اين آيه واجب ميدانيد ولي اين قول به هيچ وجه صحيح نيست زيرا در اينصورت بايد اطاعت معاويه و يزيد و عبد الملک و متوکل عباسي و امثال آنها که ستمگر و فاسق بودند بر مردم واجب باشد در صورتيکه آيات ديگري هست که خداوند از اطاعت چنين اشخاصي نهي فرموده است چنانکه فرمايد: و لا تطيعوا امر المسرفين، الذين يفسدون في الارض و لا يصلحون( سوره شعرا آيه 151 و 152). (امر اسراف کنندگان را که در روي زمين فساد نموده و اصلاح نميکنند اطاعت نکنيد) بنابراين اطاعت آن اولي الامري واجب است که پاک و معصوم بوده و دستورات وي همان اوامر و نواهي خدا و پيغمبر باشد و چنين کساني جز علي عليه السلام و يازده فرزندش که جانشينان پيغمبر اکرم اند هيچکس ديگري نميباشد چنانکه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده و شما هم نقل کرده ايد:) انا و علي و الحسن و الحسين و تسعة من ولد الحسين مطهرون معصومون) يعني: من و علي و حسن و حسين و نه تن از فرزندان حسين پاک و معصوم هستيم (ينابيع الموده شيخ سليمان حنفي مذهب ص 445)

2 - آيات فراواني در قرآن کريم در فضائل امير مومنان وبرتري وي بر ديگران نازل شده است و بسياري از علماي شيعه و سني تا 350 آيه را در اين باره برشمرده‌اند که ما به نقل رواياتي از طريق اهل سنت در اين باره اشاره مي کنيم:

ابن عساکر، از علماي بزرگ اهل سنت در تاريخ دمشق مي‌نويسد: عن ابن عباس، قال: «نزلت في عليّ ثلاثمائة آية». تاريخ مدينة دمشق، ج 42، ص364، تاريخ الخلفاء، ص 171، الصواعق المحرقة، 196. ابن عباس مي گويد: 300 آيه از قرآن کريم در باره علي (ع) نازل شده است. و همچنين خطيب بغدادي در تاريخ بغداد مي‌نويسد: عن ابن عباس قال: نزلت في علي ثلاثمائة آية. تاريخ بغداد، ج 6، ص 221. و سيوطي از بزرگترين علماي تاريخ اهل سنت نيز مي‌نويسد: عن ابن عباس قال: نزلت في علي ثلاثمائة آية. تاريخ الخلفاء، ص 171، الصواعق المحرقة، ص 196.

و در جاي ديگر مي‌نويسد: قال ابن عباس: نزلت في علي أکثر من ثلاثمائة آية في مدحه. تاريخ الخلفاء، ص 172، و السيرة النبويّة، زيني دحلان بهامش السيرة الحلبيّة، ج2، ص11 و الصواعق المحرقة، ص 125 ط . المحمديّة و 76 ط. الميمنة بمصر.

بيش از سيصد آيه از قرآن کريم، در ستايش از علي (ع) نازل شده است. و ابن حجر هيثمي در کتاب الصواعق المحرقة که آن را در رد عقائد شيعه نوشته است، در اين باره مي‌نويسد: وروى سعيد بن جبير، عن ابن عباس، قال: ما نزل في أحد من کتاب اللّه ما نزل في علي. الصواعق المحرقة، ص 76، الباب التاسع، الفصل الثالث. و همچنين او در جاي ديگر و نيز سيوطي در تاريخ الخلفاء مي نويسند: أنّه ما نزل في أحد من کتاب اللّه کما نزل في علي. تاريخ الخلفاء، ص 171، و الصواعق المحرقة، ص 127.

در حق هيچ کسي، به اندازه علي (ع) در قرآن نازل نشده است. حتي بسياري از علماي اهل سنت نقل کرده‌‌اند که يک چهارم قرآن در حق علي بن أبي طالب (ع) نازل شده است. حاکم حسکاني از بزرگان اهل سنت مي‌نويسد: عن الاصبغ بن نباتة، عن على قال: نزل القرآن أربعة أرباع: ربع فينا، وربع في عدونا، وربع حلال وحرام وربع فرائض وأحکام ولنا کرائم القران. شواهد التنزيل، ج 1، ص59 و ص62 و تاريخ اليعقوبي، ج 2، ص136 و ينابيع المودة، ج 1،‌ ص377.

اصبغ بن نباته از اميرمومنان نقل کرد که فرمودند قرآن چهار جزء نازل شد. يک چهارم در مورد ما، يک چهارم در مورد دشمنان ما، يک چهارم در مورد حلال و حرام و يک چهارم در مورد واجبات و احکام؛ و آيات شاخص قرآن (کريمه به بهترين شيء در هر مجموعه گفته مي شود) در مورد ماست. معلوم نيست شما پيرو کدام مذهب و مسلک هستيد اگر اين ها علماي بزرگوار شمايند پس شما چه مي گوييد؟ و اگر اين ها علماي بزرگوار شما نيستند پس چرا شما از اين ها حديث نقل مي کنيد؟

به نظر مي رسد با اين همه استنادها و کتب معتبرتان و حرف هاي بي خِرَدانه تان، شما به نوعي سردر گمي دچار شده ايد، البته دفعه اول نبوده و نيست مثلاً شما در قضيه شهادت حضرت زهرا (س) هم همين طور عمل مي کنيد، شهادت بانوي مظلومه عالم فاطمه زهرا (س) از کتب معتبر خودتان اثبات مي شود حال آنکه هنوز شما اصرار مي کنيد و با پافشاري متعصبانه مي گوييد افسانه شهادت!

فرياد مظلومانه ي تنها دختر آخرين پيامبر خدا را رها مي کنيد و به کسي عرض ارادت مي کنيد که هيچ تناسبي با اسلام و دين و پيامبر ندارد، اربابتان را کسي انتخاب مي کنيد که به پيامبرتان نسبت هذيان داده (برخي از اصحاب صبح روز شهادت پيامبر اکرم) گرد بستر آن حضرت جمع شدند. پيامبر (ص) فرمودند: «اتوني بدوات و قرطاس اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده ابدا‌». يعني: قلم و کاغذ بياوريد تا نامه اي براي شما بنويسم که بعد از من هرگز گمراه نشويد، عمر گفت: ان النبي غلبه الوجع و عندکم کتاب الله، حسبنا کتاب الله يعني: بيماري بر پيامبر غلبه کرده است – کنايه از اينکه نمي داند چه مي گويد – و نزد شما کتاب خداست و کتاب خدا ما را بس است. (صحيح بخاري باب کتابه العلم من کتاب العلم: 1/22 - صحيح البخاري، ج 7 ص 9، کتاب المرضى باب قول المريض قوموا عنى؛ و ج 5 ص 137 کتاب المغازي، باب مرض النبي (ص) و وفاته؛ صحيح مسلم فى آخر کتاب الوصيّة، ج 5، ص 76 - مسند احمد حنبل تحقيق احمد محمد شاکر، حديث 2992 - طبقات ابن سعد: 2/244 چاپ بيروت** صحيح مسلم، باب من ترک الوصيه 5/76 و تاريخ طبري 3/193 بدين عبارت آمده است که عمر گفت: ان رسول الله (ص) يهجر يعني پيامبر هذيان مي گويد)) و آيه قرآن ( وَمَا يَنطقُ عَن الْهَوَى ﴿۳﴾إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴿۴﴾ عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ﴿۵﴾ سوره نجم ) را رد مي کند و شما از اربابتان با سواد تريد چرا که شما در نبود آب تيمم مي کنيد ولي اربابتان ترک نماز، آيا مي توانيد اين اسناد را هم رد کنيد (صحيح مسلم ک الطهارة باب التيمم ج 1 / 193، صحيح البخاري ج 1 / 87، الطرائف لابن طاوس ص 464 عن الجمع بين الصحيحين، سنن أبى داود ج 1 / 53، سنن ابن ماجة ج 1 / 200، مسند أحمد ج 4 / 265، سنن النسائي ج 1 / 59 و 61، سنن البيهقى ج 1 / 209، الغدير ج 6 / 83 *** فتح الباري ج 1 / 352، صحيح مسلم ج 1 / 193.)

جالب است شيعيان حضرت امام علي (ع) بدانند که حقير در نمايشگاه کتاب امسال در بخش عربي اکثر چاپ هاي کتاب صحيح مسلم را ديدم وليکن بخش هايي از اين حديث که به ضرر اربابشان بود حذف شده بود مي دانيد اين يعني چه؟ يعني آنها به حقيقت امر واقف است ولي (يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ) سوره نحل آيه ۸۳. و قرآن چه زيبا فرموده که: وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ..

همگان بدانند آيه هاي قرآن در امامت اهل بيت (ع) نه يک آيه بلکه بيش از 300 آيه است (و لَو کَرِهَ الکافِرون) و محققين عزيز و بزرگوار اگر مي خواهند بيشتر در اين موضوع تحقيق کنند به کتاب هاي «آيات الولايه» تأليف سيد کاظم ارفع، «عليٌ في القرآن» تأليف آيت الله شيرازي، «ائمه در قرآن» تأليف خيرالله مرداني، «علي (ع) از نگاه ديگران» خيرالله مرداني مراجعه نماييد.

سخن آخر
در آخر عرضه مي داريم: اللهم إنا نشکوا اليک فقد نبينا، و غيبه إمامنا، و شده الزمان علينا، و وقوع الفتن بنا، و تظاهر الاعداء علينا، و کثره عدونا، و قله عددنا، اللهم فافرج ذلک عنا بفتح منک تعجله، و نصر منک تعزه، و امام عدل تظهره، اله الحق أمين. خدايا! به درگاهت شکوه مي کنيم از نبود پيغمبرمان در ميان ما، و غيبت امام مان، و فشار زمان بر ما و وقوع فتنه ها بر ما، و همبستگي دشمنان عليه ما، و زيادي دشمنانمان و کمي ياران مان. خدايا! پس از اين گرفتاري به ما گشايش ده با فتحي از جانب تو که با غلبه و اقتدار همراه باشد، و امام عدالت پيشه اي که ظاهرش سازي، اي معبود حق! آمين (دعاي عصر غيبت/ مفاتيح الجنان).



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  محمد از زاهدان     -   تاريخ:  26 مرداد 89 - 20:45:59
بسم رب الحسين
فتبارك الله احسن الخالقين

حال مي كنم يه همچين شيعه هايي تو يه عصر زندگيم وجود دارن كه ميتونن دهن عمريان رو ببندن!

ماشاالله...
اللهم عجل لوليك الفرج
2   نام و نام خانوادگي:  تقي نژاد     -   تاريخ:  27 مرداد 89 - 11:41:32
با سلام
واقعا از اين همه دلايل و مدارك محكم لذت بردم اين مفت خورهاي وهابي اگه سر قولشون هستند جايزه دو ميليون درهمي رو بايد بدهند به آقاي قزويني
فقط 1شهه هست كه اين ملاعين مطرح كرده اند
چگونه ممكن است كه حضرت علي هم حواسش به نماز باشد و هم به اطرافش با توجه به اينكه ايشان در موقع نماز غرق در عبادت مي شوند و به هيچ چيز جز خدا فكر نمي كنند البته خود پيامبر چي يعني ايشان هم با ملاحظه اين صحنه حواسشان به خدا نبود؟
3   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  27 مرداد 89 - 12:10:29
انکار امامت براي وهابيون که سهل است
اگر لازم باشد بخاطر خاخام اعظم عمربن سهاک خدا را هم انکار ميکنند!

از پيروان کساني که زنانشان به مردان ديگر براي محرميت شير ميدهند و مردانشان خود را با لباس زنانه براي انفجار مساجدي که ذکر الله در آن گفته ميشود خود را آماده ميکنند (البته بعد از روحيه بخشي فيزيکي به هميکيشانشان در اماکت تمريني) داريد؟!!

کساني که بخاطر عمر مساجد را منفجر و موحديت را ميشکند در واقع نه تنها امامت، نه تنها نبوت ، بلکه خدا را هم انکار ميکنند و انفجار مساجدالله دليلي بر همين ادعاست.
پس اي اهل بدعت
اي وهابيون
اي دشمنان خدا
منتظر عذاب الهي باشيد
و آن عذاب براي شما از جهل مرکب آغاز شده و به مرگتان ختم خواهد شد.
يا حق
4   نام و نام خانوادگي:  سيدحسين     -   تاريخ:  27 مرداد 89 - 14:14:32
سلام

احسنت به اين احاطه .

واقعا در عجبم . بلاهت . جهالت . غفلت . تا چه حد ؟

عوام بودن عالمان اين بدعت عظيم تا چه حد .

اخر ان امام غزالي اخر عمر شيعه شده ي شما كه ديوانه مي خوانيدش كفايتتان نمي كند كه بعد از مناظره با ان شير بيشه ي تحقيق . گفت :

آمدو برهان ايمان كردو رفت
پير گبري را مسلمان كردو رفت

امام شكاكين به گري بودنش اعتراف كرد . تو دگر طالب پرخاش نشو ي داغ تر از اش نشو .

حلالتون باد شيري كه مادانتون به حق حضرت صديقه در كامتون ريختن .

مرهبا

ايشالله اقامون مي اد شمشير زدنتونو هم مي بينن اين ملعونين .

فعلا زمان اتمام حجته هر چند كه حجت اعظم كه عقل باشه براي اينها اصلا محل اعراب نداره . حالا نقل هم كه اعراب نداره اي خدا اينا كين ديگه .
پناه بر خدا از شر شياطين و منافقين و ناكثين و مارقين و جاهلين و فاسدين و فاسقين .



5   نام و نام خانوادگي:  مهدي     -   تاريخ:  28 مرداد 89 - 17:16:59
انشاالله خداوند از عمر اين بدبختهاي بيچاره فلک زده مخصوصا مفتي قرضاوي(كه واقعا مفتي است) کم کند و به عمر با عزت استاد قزويني بيافزايد
6   نام و نام خانوادگي:  سيد ابطحي     -   تاريخ:  29 مرداد 89 - 00:51:45
برادران مستحضر هستند آن روحيه بخشي فيزيکي که جناب شاه اسماعيل بدان اشاره داشتند در مکتب عمريان حنفي کاملا عادي است والا چطور يارو راحت چادر سرش مي کند خوب تمرينهاي زيادي داشته اگر چه فتواي وجائز نيک الغلا م الامرد .....از مالک است ولي احناف در عمل به آن کوتاهي را روا نمي دارند هنيئا لکم يا شيعه آل ابي سفيان وابن الصهاک
7   نام و نام خانوادگي:  علي يار     -   تاريخ:  29 مرداد 89 - 07:34:57
با سلام عرض كنم كه اشتباه نشه اين جواب را اقاي بحرالعلوم داده بودندواقعا دستشون دردنكنه ضمن ارادت به اقاي قزويني با تشكرازتمام اين عزيزان علي يار
جواب نظر:

با سلام

در متن خبر (بالاي صفحه) به نام ايشان (سيد رضا بحرالعلوم ميردامادي) به عنوان پاسخ دهنده اين شبهه اشاره شده است

موفق و مؤيد باشيد

معاونت اطلاع رساني

8   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  29 مرداد 89 - 09:07:02
با سلام
جناب تقي زاده . در مورد قسمت اخر نظر شما برادر عزيز .
1 ) اين نماز حضرت علي ( عليه السلام ) از نمازهاي يوميه نبوده و ايشان به فرادا نماز ميخواندند و براي همينه در ان زمان حضرت رسول اكرم محمد صلي الله عليه و اله بيرون از مسجد بودند كه اين صدقه از طرف حضرت علي عليه السلام داده شد كه بعد ايشان وارد مسجد شدند و .......

2 ) در اينكه اين ايه فقط براي حضرت علي عليه السلام نازل شده هيچ شكي نيست , اما چگونه ايشان متوجه فقير شدند انهم در نماز , حتما صد در صد خواست و امر الهي بوده و ايشان فقط اطاعت امر الهي كرده بودند و بس در غير اين صورت خداوند اين ايه را در شاُن حضرت نازل نمي كردند .
=================================================================================
البته اونهائي كه اين اشكال را بر نماز حضرت علي عليه السلام ميگيرند , اگر كمي رو پيدا كنند اشكالاتي هم نعوذ بالله بر حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم ميگيرند كه مثلاً روز مباهله ميباست عايشه را هم باخود ميبرد , و يا او را زير كساء خويش قرار ميداد, و و و .
=================================================================================
جناب مهدي خداوند ان شاء الله عمر طولاني و با عزت به حضرت ايت الله قزويني عطا كند . احتاجي به دم ( نفس ) اون نفرات فلك زده و امثالشون نيست .
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يا علي
9   نام و نام خانوادگي:  ژنرال     -   تاريخ:  29 مرداد 89 - 18:41:03
اهل تشيع هر وقت از ارتداد به گمراهي به در آمديد جار وجودين و موجوديت بزنيد همين قضيه امامت مگر نه اينکه آيت الله طباطبايي رحمه الله عليه هم انکار مي کردند و وقتي از امام نام مي بردند بيشتر بحثشون سر يکي از عالمان اهل سنت بود و بس
متاسفم براي شما واقعا . . . .
10   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  30 مرداد 89 - 04:08:29
جناب ژنرال
دليل انتخاب بن باز به عنوان امام خود را ذکر فرماييد:
http://www.al-eman.com/Monwat/Ozamaa/BenBaz.asp
«الإمام عبد العزيز بن باز»

چون محب معاويه ابوسگباز بود؟؟ و يا چون يک صنم دست و پا دار در آسمان را مي‌پرستيد؟؟ و يا شايد به دليل نوکري اش براي فهد خائن او را امام خود قرار داديد؟؟

براستي که شما اهل عمر عجب امامتي داريد!!! امامتي که بر پايه حب يزيد سگباز شکل گرفته است!!!
11   نام و نام خانوادگي:  حامد پ     -   تاريخ:  30 مرداد 89 - 08:54:25
يه شعر بي قافيه به ذهنم رسيده اگه بخونين کفاره واجب مي شين :

بني اميه و عباس سرنگون شنو سعود اومده رو کار مهران رفت و ژنرال اومدتا ابوبکريسم نمونه بي کار

بني اميه خونخوار بود و بني عباس و آل سعود پول خوار مهران رو يادم نيس اما ژنرال : تاسف خوار

محض خنده بد نيس من که استقبال مي کنم .
12   نام و نام خانوادگي:  قنبري     -   تاريخ:  30 مرداد 89 - 10:39:38
من كه نفهميدم اين ژنرال قلابي چي از دهان خود استخراج نمودند و در آخر به آيه الله طباطبائي هم تهمت زدند و هيچ آدرسي و مدركي هم ندادند اگر دوست دارد كمي شيعه را بشناسد به آدرسهاي زير رجوع كند.
http://www.valiasr-aj.com/lib/pdf/Hedayat.pdf آنگاه هدايت شدم
http://www.al-shia.org/html/far/books/falsafe/ahl_k_moshkelh/fehrest.htm اهل بيت کليد مشکلها
http://al-shia.com/html/far/books/falsafe/hqiqt_gom/fehrest.htm حقيقت گمشده
http://al-shia.org/html/far/books/falsafe/farib/fehrest.htm فريب
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=56 راز دلبران
http://masih555.persiangig.com/document/haqiqat-ahle-sonat.zip حقيقت سنت در کتاب هاي اهل سنت
http://masih555.persiangig.com/document/shieh.pdf حقانيت شيعه در کتب اهل سنت
http://www.aqaed.com/shialib/books/all/alshia/indexs.html الشيعة هم اهل السنه
http://www.14masom.com/aqaeed/etarat/75/75.htm الأدلة على أن الأئمة، اثنى عشر، في صحاح اهل السنه
http://shiaweb.org/shia/index.html من هم الشيعة ومن أين ؟؟
http://www.islam4u.com/maghalat_show.php?rid=1270 الشيعه والفرس
http://www.islam4u.com/maghalat_show.php?rid=2074 من هم الشيعه و من هم السنه؟
http://www.islam4u.com/maghalat_show.php?rid=2193 لماذا هؤلاء شيعة و نحن سنة؟
13   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  30 مرداد 89 - 16:09:39
جناب ژنرال

ايا شما واقعا مباني اهل سنت را قبول داريد؟

پس بي درنگ به مادرتان بگوئيد که به چند نفر از مردان همسايه شما طبق فتواي عايشه شير دهد تا به آنان محرم شويد!
در ضمن اگر قصد شهادت داريد لطفا ايدز بگيريد که به فتواي علماي خودتان شهيد از دنيابرويد.
راستي دليل اين فتوا از سوي علماي شما چيست؟؟!!!
مگر در ميان علماي شما چه اتفاقاتي رخ داده است؟؟/
مگر بين علماي شما و اهل سنت ايدز شيوع پيدا کرده است؟!!!
دليل انرا بفرمائيد
يا حق
14   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:  30 مرداد 89 - 16:48:34
بسيار جواب عالي بود البته كاربران عزيز با تمام احترام و عزتي كه براي استاد دكتر قزويني قائل هستم اين پاسخ نوشته استاد سيد رضا بحرالعلوم است من ايشان را مي شناسم ايشان از شاگردان آيت الله مجتهدي تهراني اند و در تهران فعاليت مي كنند
خدا به تمام خدمت گزاران دين و مكتب امام علي عليه السلام خير دهد
اي كاش امثال حسيني قزويني ها و بحرالعلوم ها و ميلاني ها و ديگر علما زياد تر شود .
15   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  30 مرداد 89 - 17:38:07
با سلام ژنرال صفر سندي چيزي تا خداي ناكرده فكر نكنيم كه تو هم مثل امام فاسق و زنديق و ???? وهابيون ابن تيمه دروغگو هستي , فوراً سند حرفتو بده , اسم كتاب ايشان با ذكر شماره صفحه . تازه بگو كدام يكشان . آيت الله علامه سيد محمد حسين طباطبايي آيت‌الله محمدعلي قاضي طباطبايي،يا آيت الله سيدمحمدحسن الهي طباطبايي , حضرت آيت الله العظمي سيداسماعيل طباطبايي ... آيت الله العظمي سيدمحمدكاظم طباطبايي , سيد محمد طباطبايي , علامه حاج سيد علي طباطبايي ,,,, ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ اگر جواب ندادي يعني از خط اون فاسق و زنديق و ??? وهابيون ابن تيمه دروغگو هستي =================================== يا علي
16   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  31 مرداد 89 - 10:14:39
جناب ژنرال حماقت

من به شما حق ميدهم اينگونه جاهلانه بنويسيد بخاطر اينکه عاقلان از جمله حلال زادگانند.
و حلال زاده بودن در مذهب اهل بدعت نادر است.
يا حق
17   نام و نام خانوادگي:  جان آغا     -   تاريخ:  31 مرداد 89 - 14:27:56
جناب محسن
در كجاي مقاله آمده كه اين نوشته استاد قزويني است؟ اين جا بخش خبر است و مقالاتي را كه در سايت‌هاي ديگر باشد، مي‌گذارند نه بخش مقالات و پاسخ به سؤالات
18   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:  31 مرداد 89 - 18:08:59
جناب آقاي جان آغا
من اين مطلب را مي دانم خودتان در نظرات قبلي ببينيد بعضي اين تصور را نمودند كه استاد دكتر قزويني جواب دادند
يا حق
19   نام و نام خانوادگي:  محمد رضايي     -   تاريخ:  03 شهريور 89 - 15:24:33
خانم به اصطلاح حکيمه
اگر انتقادي به جواب داريد علنا بگوييد توهين نشانه ضعف است من اصلا آقاي بحرالعلوم را نمي شناسم ولي خيلي از پاسخ کوبنده ايشان خوشحال شدم ايشان هم مثل استاد قزويني پاسخ داده بودند و به ايشان هم مثل تمامي بزرگان و علما احترام مي گذارم
خانم حکيمه علما نگهبانان و حافظان دين و شريعت اند اگر باب توهين به علما باز شود اساس اسلام متزلزل مي شود مگر کلام امام زمان را نخوانده ايد که : و اما الحوادث الواقعه فارجعو الي رواه حديثنا.....
براي ما هر کسي که به دين و مذهب خدمت مي کند در هر لباس و پست و مقامي باشد بايد محترم باشد چرا که او خادم اسلام است چيزي که در اين دوره و زمانه کم است خادم دين است حالا اگر چندتايي امثال دکتر حسيني قزويني و امثال استاد سيد علي ميلاني و استاد بحرالعلوم ميردامادي و ...... پيدا شدند بايد اينها را روي چشمانمان بگذاريم و تکريم شان کنيم
اگر ايرادي به اين حرف و منطق است بگوييد و اعلام کنيد
20   نام و نام خانوادگي:  حسين كرم     -   تاريخ:  04 شهريور 89 - 16:14:37
دم همتون گرم چه جواب كوبنده اي و چه نظرات و چه سايتي خدا قوت
فقط يك نكته چرا اينگونه جواب ها را زياد پخش نميشه من اصلن نمي دونستم تو را خدا اينارا به گوش تموم جوان ها برسنيد تا پاد زهري باشه

مخلص نوكراي اهل بيت هستيم
21   نام و نام خانوادگي:  حسين علوي     -   تاريخ:  11 شهريور 89 - 16:24:49
اين اراجيف، ساخته و پرداخته تفکرات غلط و انديشه هاي کج تشيع صفوي است، وگرنه هيچ شيعه اصيل، چنين تفکراتي درباره خلفا و عايشه ام المومنين ندارد. آيا عايشه در سوره نور از آيه 11 الي 23 که در شان و برائت ام المومنين نازل شد، دست داشته است؟ و يا اين آيه ساخته ذهن و افکار خلفا راشدين و يا شخص عايشه بوده است؟ شما شيعيان صفوي، آيه‌هاي شريف قران که بارها در شان همسران پيامبر نازل شده است و آنان را مادران مومنان خطاب کرده است را ناديده مي‌گيريد و هر آنچه که برازنده خودتان است را به همسر پيامبر ام المومنين عايشه صديقه روا مي‌داريد.
22   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  12 شهريور 89 - 03:09:10
جناب يزيد عمري (21)
مي‌شود بفرماييد چرا عايشه مسلمان مومنه و قرمانبر و توبه‌کار و عابده نبود؟؟؟ مگر مشکلش چه بود؟؟
«ازواجا خيرا منكن مسلمات مومنات قانتات تايبات عابدات سايحات ثيبات وابكارا»

آري! تمام زنان مسلمان و مومنه و فرمانبردار از عايشه بهتر بودند و هستند. چرا که عايشه مسلمان مومنه نبود!!!

يا علي
23   نام و نام خانوادگي:  سيد     -   تاريخ:  12 شهريور 89 - 15:39:03
در جواب به حسين علوي که هيچ تناسبي با اين نام ندارد و بايد به او بگوييم: ابوبکر عمري در جواب اين جمله ((اين اراجيف، ساخته و پرداخته تفکرات غلط و انديشه‌هاي کج تشيع صفوي است، وگرنه هيچ شيعه اصيل، چنين تفکراتي درباره خلفا و عايشه ام المومنين ندارد)) بايد به منطق شما آفرين گفت. شما مي‌گوييد صحيح بخاري و ديگر کتب اهل سنت را هم شيعه نوشته است؟؟؟؟؟؟؟؟ آيا استاد بحر العلوم جز سند اهل سنت چيز ديگري گفته ؟؟؟ در کتب خود اهل سنت هست که عايشه معتقد به تحريف بوده؟ حالا تو چه مي‌گويي ؟؟؟ در کتاب‌هاي معتبر خود اهل سنت آمده که بيش از 300 آيه درباره علي عليه السلام نازل شده؟؟؟؟ شما پس پيرو کدام مسلک و مذهب هستيد؟؟ اگر شيعه‌اي که اين حرف‌ها چيست؟ عوض دفاع از غاصبين خلافت به دفاع از مولي الموحدين علي عليه السلام بپرداز اگر اهل سنتي، در ميان کتاب‌هاي شما 6 کتاب از بالاترين اعتبارها برخوردار است (صحاح سته) اگر تورقي به آنان بزني و نيم نگاهي بدون تعصب بيندازي مي‌بيني که: نسبت هذيان دادن به پيامبر پيامبر : (صحيح بخاري باب کتابه العلم من کتاب العلم : 1/22 - صحيح البخاري، ج 7 ص 9، کتاب المرضى باب قول المريض قوموا عنّى؛ و ج 5 ص 137 کتاب المغازي، باب مرض النبي (ص) و وفاته؛ صحيح مسلم فى آخر کتاب الوصيّة، ج 5، ص 76 - مسند احمد حنبل تحقيق احمد محمد شاکر، حديث 2992 - طبقات ابن سعد: 2/244 چاپ بيروت) شکّ عمر بن الخطاب به نبوت خاتم الأنبياء محمد مصطفي (ص) : در صحيح البخاري ک الشروط باب الشروط في الجهاد ج 2 / 122 طبع دار الکتب العربية به حاشية السندي وج 3 / 256 ط مطابع الشعب، مسند أحمد ج 4 / 330 ط 1 آمده است: عمر مکرر در نبوت رسول خدا شک مي کرد. از جمله شک هاي وي در روز حديبه بود که حميدي در جمع بين الصحيحين اعتراف به آن کرده که عمر گفت : ما شَکَکتُ في نُبُوَّةِ مُحمّد قطّ کَشَکّي يَومَ الحديبية! ندانستن حکم قرآني و ساده تيمم و امر خليفه دوم به ترک نماز : (صحيح مسلم ک الطهارة باب التيمم ج 1 / 193، صحيح البخاري ج 1 / 87، الطرائف لابن طاوس ص 464 عن الجمع بين الصحيحين، سنن أبى داود ج 1 / 53، سنن ابن ماجة ج 1 / 200، مسند أحمد ج 4 / 265، سنن النسائي ج 1 / 59 و 61، سنن البيهقى ج 1 / 209، الغدير ج 6 / 83. فتح الباري ج 1 / 352، صحيح مسلم ج 1 / 193) عمر بن الخطاب آيات را نمي‌فهميد و به ديگران هم مي‌گفت که در آيات تدبّر نکنند، اين که ديگر حرف شيعه نيست، حرف خودتان است: روزي عمر آيه وَ فَاکِهَةً وَأَبًّا (عبس/31) را مي‌خواند کلمه «ابّاً» را نفهميد که به چه معناست. بعد گفت: لزومي ندارد ياد بگيريم و در کتاب خدا لازم نيست زياد تعمق و تفکر کنيم! از قرآن هرچه مي‌دانيد عمل کنيد و هر چه را که نمي‌دانيد به خدا واگذارش کنيد! (تفسير ابن جرير ج 30 ص 38- مستدرک ج2 ص514- تفسير کشاف ج3 ص 253- الموافقات شاطبي ج1 ص21 و 25- الدر المنثور ج 6 ص 317) همچنين روايت شده است که شخصي به خليفه گفت: من شديدترين آيه را در قرآن مي‌دانم. عمر با تازيانه بر سر او کوبيد و گفت: به تو چه مربوط که در قرآن تحقيق مي‌کني! ( الدر المنثور ج2ص227). عايشه که خود به تحريف قرآن معتقد بوده، اين را چه پاسخي داريد که بدهيد؟ عايشه مي‌گويد: که آيه رضاع کبير (يعني زنى جهت محرم شدن، پسر بزرگ يا مردى را شير دهد!) و نيز آيه رجم (مراد از آيه رجم اين عبارت است "الشيخ والشيخة إذا زنيا فارجموهما"، کتاب الرضاع، ح 26 در قرآن بوده و در ضمن صحيفه‏اى زير رختخوابم قرار داشت و چون ما به موت رسول خدا مشغول شديم، داجن (بره يا بزغال‌ه‏اى که در اطاق نگهدارى مى‏شد) آن را خورد! همچنين أبو يونس، غلام عايشه مي‌گويد که عايشه به من دستور داد تا مصحفى بنويسم و گفت: چون به اين آيه رسيدى: حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ (بقره/238) «بر تمامى نمازها مخصوصا نماز وسطى محافظت کن» مرا خبر کن. من هم چنين کردم. او اينگونه به من املاء کرد( وصلاة العصر) (همان آيه با اضافه کردن «و نماز عصر» و تتمه آيه را خواند) و گفت: من از رسول خدا اينگونه شنيدم. با اين حساب مطابق اين گفته عايشه، بايد کلمه «وصلاة العصر» از وسط آيه‏اى حذف شده باشد و اين معنايى جز تحريف قرآن ندارد. ((سنن ابن ماجه، ج 1، ص 625، کتاب النکاح، باب 36، ح 1943. «عن عايشه قالت: لقد نزلت آية الرجم ورضاعة الکبير عشرا ولقد کان في صحيفة تحت سريرى فلما مات رسول اللّه صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم وتشاغلنا بموته دخل داجن فأکلها». /صحيح مسلم، ج 1، ص 437، کتاب المساجد ومواضع الصلاة، باب 36، ح 207)) آقاي به اصطلاح حسين علوي! اگر زنگار تعصب و دشمني و جهل را از دل بزدايي، نور حقيقت را ان شاء لله خواهي ديد.
24   نام و نام خانوادگي:  محمد ايماني     -   تاريخ:  18 فروردين 90 - 22:54:38
باسلام:ضمن تشكر از حضرات آيات بحرالعلوم و قزويني-جهت اطلاع دوستان بايد بگويم كه منظور از بحرالعلوم حضرت آيت الله بحرالعلوم توليت محترم مركز جهاني حضرت ولي عصر مي باشد كه هميشه در مقابله با همه اين شبهات آماده مي باشد -خداوند ان شالله ايشان را حفظ بفرمايد.باتشكر موفق باشيد
25   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  15 تير 90 - 11:21:32
خدا اين و هابي هاي رو لعنت كنه ولي اين رضا ميردامادي كه علمي نداره با اونها بحث كنه كار بچه نيست كه- بايد الولياي الهي واقعي مخصوصا اونهايي كه عارف و وحدت وجودي هستند بياند اونا رو قانع كنن اين رضا ميردامادي ؟؟؟؟ نسبت به يه سر از علما زده بود ؟؟؟؟؟
26   نام و نام خانوادگي:  ساسان محمدي     -   تاريخ:  05 مهر 90 - 16:26:30
لعنت بر وهابي
27   نام و نام خانوادگي:  ريزه خوار خوان مولا     -   تاريخ:  03 آبان 90 - 13:13:38
متاسفانه شبكه وهابيت (كلمه) ملعون در همين قم هم دفتر دارد. ما كه از اهل قم هستيم ميدانيم ولي واقعا وزارت اطلاعات نمي داند؟؟؟؟!!!!! چرا شبكه هاي شيعي پارازيت داشته باشند ولي شبكه هاي كافر وهابي اصلا پارازيت نداشته باشد؟؟؟؟!!!! واقعا اطلاعت و مخابران نمي توانند پارازيت روي اين شبكه هاي كفر بندازد؟؟؟؟!!!!! خدا عاقبتمان را بخير كند و در اين آخر الزمان از خداي منان مي خواهيم كه ما را از اين ذوات مقدس و 14 نور پاك عليهم السلام جدا نكند و اين دعا را از خداي منان خواستاريم اللهم لا تجعلنا من خصما, آل محمد عليهم السلام آمين يا رب العالمين بجاه محمد و آله الطاهرين عليهم السلام حشر محبان علي با علي عليه السلام حشر محبان عمر با عمر
جواب نظر:

 

28   نام و نام خانوادگي:  عباس از مشهد     -   تاريخ:  04 آبان 90 - 11:31:04
دوستان عزيزم پاسخهاي حضرت آقاي بحرالعلوم بسيار شفاف و گويا است خصوصا اينكه توپ را در زمين خود عامه انداخته اند تا اول خودرا تطهير كنند از شرك و كفري كه در مذاهبشان وجود دارد ،بعد در مورد امامت و مقام منيع 14معصوم افاضه بفرمايند.پس نيازي به فحاشي و توهين نيست چون خداي ناكره موجب عكس العمل متقابل آنان ميشود ورهبري هم فرمودند فقط بحث طلبگي.آنها چون پاسخي ندارند مجبور به اهانت ميشوند ما كه مجبور نيستيم!
پس به آن مفتي وهابي ميگوييم اگر همه ثروت عربستان و ممالك شيخ نشين را هم بدهي كسي چيزي ندارد كه بگويد الا فحش!!!!
موفق باشيد در پناه حضرت رضا(ع)
29   نام و نام خانوادگي:  عمر     -   تاريخ:  15 آبان 90 - 00:57:53
خيلي از حواله هاطبق عادت هميشگي محققين شيعه ساختگي وبي اساس وتلبس گونه بود اي شيعيان به اين چيزها دل خوش نکنيد چرا منتظر مرد مجهول وموهومي هستيد وخداي زنده وحي وقادر را رهانموده ايد ففرو الي الله اني لکم نذير مبين
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

كسي كه شما مرد مجهول و مبهوم  مي‌پنداريد كسي است كه علماي اهل سنت هم اقرار به حيات او كرده‌اند و حتي بعضي از آنها ايشان را ديده‌اند !

گروه پاسخ به شبهات

 

30   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  21 اسفند 91 - 14:39:57
سلام از برادران اهل سنت خواهش ميکنم کتاب (آنگاه آگاه شدم دکتر تيجاني)را بدون تعصب بخوانند وبعد قضاوت کنند
البته کتاب (شبهاي پيشاور)هم است.
از اول بحث بر شيعه وسني بودن است،اين وهابي ها اين وسط چي ميگن
31   نام و نام خانوادگي:  سيد محمد رضا عباس پور     -   تاريخ:  02 ارديبهشت 92 - 15:06:04
آقاي عمر در رابطه اين حواله ها که شما مي فرماييد ساختگي هستند .لطفا سند بياريد وثابت کنيد .تمام اين اسناد از کتاب هاي خود شما اهل سنت است. شما ها هر جاکه کم مياريد احاديث را ساختگي مي دونيد . و شما که انقدر نگران آينده ما شيعه ها هستيد مي تونيد از علما ي خودتون درخواست کنيد با علماي ما مناظره کننند . نه اينکه از مناظره فرار کنند. از تمام شيعيان ،که از شبکه ولايت بي اطلاع هستنددرخواست دارم به سايت اين شبکه برند واز قسمت آرشيو اين شبکه جواب هاي محکم ومنطقي اين شبکه را مبني بر شبهات دانلو کنند. http://www.velayattv.com/ يا مهدي
32   نام و نام خانوادگي:  رضا جابري     -   تاريخ:  22 بهمن 92 - 22:33:09
خدا حق است و علي(ع) با حق .يا عليييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي مولا مددي




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما