| تاريخ: 06 ارديبهشت 1387 | تعداد بازديد: 1977 |
|
| جاسوسان فلسطيني در خدمت سربازان اسرائيلي! | ||
|
اين مصاحبه ها اطلاعات بسيار مهمي را در بر دارند، و چه بسا تعداد زيادي از اين فلسطينيان فريب خورده، که در خدمت اسرائيل باشند و خود آگاه نباشند!
در يک اقدام مناسب، دستگاه امنيتي فلسطين به نماينده روزنامه "الحياة" و تلويزيون «LBC» لبنان اجازه داد تا مصاحبه اي را با خائنان و مزدوران فلسطيني اسرائيل، و کساني که متأسفانه راهنماي اسرائيل در ترور بهترين مجاهدان فلسطيني بوده اند، انجام دهند. اين مصاحبه ها اطلاعات بسيار مهمي را در بر دارند، و چه بسا تعداد زيادي از اين فلسطينيان فريب خورده، که در خدمت اسرائيل باشند و خود آگاه نباشند! در يکي از اين مصاحبه ها، جاسوس فلسطيني در مورد کيفيت عضويت و سپس فعاليت با اخلاصش! و فداکاري باورنکردني اش به نفع سرويس اطلاعاتي صهيونيستي "موساد"، براي نابودي ملّت خويش! چنين توضيح داده است: ................................................. خبرنگار: چگونه صهيونيستها توانستند تو را عضو خود کنند تا به ملّت و وطنت خيانت کني؟ مزدور فلسطيني: در ابتدا اعلاميه اي را در يک روزنامه هاي داخلي، در مورد وجود يک مرکز استراتژيکي اجتماعي که مقرّش در سنگاپور بود خواندم، آنها از روزنامه نگاران کرانه غربي فلسطين براي انجام مطالعات اجتماعي و مطبوعاتي در مورد محيط زيست و فقر و... دعوت کرده بودند. من براي آنها مشخصات و مدرک خود را فرستادم و بعد از دو هفته جواب پذيرفته شدن من آمد، (مرکز مذکور به طور پنهاني از سوي سرويس هاي جاسوسي موساد اداره مي شد و در ظاهر از سوي فلسطينياني اداره مي شد که با اسرائيل براي عضو گيري اعراب و فلسطينيان همکاري مي کردند، آن هم به طريقي جهنمي که به ذهن هيچ کس خطور نمي کند). آنها از من خواستند گزارشهاي اجتماعي و استراتژيکي تهيه کنم و در مقابل پول هنگفتي به من مي دادند... سپس اين مرکز استراتژيکي خيالي از من خواست دست به تهيه گزارشات بسيار حساس بزنم، و من هم اين اقدامات را انجام مي دادم، تا آنکه کم کم برايم روشن شد که اين مرکز تابع موساد است، در آن زمان ديگر راه بازگشتي براي من نبود؛ زيرا من گزارشات بسيار حساسي راجع به امنيت وطنم، شخصيتهاي مجاهد، اماکن سکونتشان و محلهايي که حضور داشتند، به آنها داده بودم و به سبب گزارشات من، آنها توانسته بودند بهترين مجاهدان جنبش حماس و جهاد اسلامي را ترور کنند، بتدريج وضعيت آنها کاملاً بر من آشکار شد، آنها به من اجازه دادند در يک هتل پنج ستاره در تل آويو با آنها ملاقات کنم و تمام امکانات رفاهي را برايم فراهم کردند، آنجا از من به همراه دختر جواني در وضعيتي بسيار شرم آور عکس گرفتند... از اينجا به بعد کار با دقّت بيشتري ادامه يافت؛ زيرا به من تمام اصول کار اطلاعاتي و جاسوسي را آموزش دادند، ارتباط من با آنها از طريق اينترنت و ارسال گزارشات و اطلاعات با تلفن همراهي که آنها به من داده بودند وارد مرحله ديگري شد، من با دقيقترين و حساسترين اطلاعات از رهبران انتفاضه و مقاومت به اسرائيلي ها کمک مي کردم، از آنجا که کار مطبوعاتي داشتم توسط عناصر مجاهدين فلسطيني جذب شدم و از مبارزان و نزديکان رهبران مقاومت بودم! به دقيقترين اطلاعات دست مي يافتم، به دقت اماکن تحرکاتي و حتي محل خواب آنها را نيز شناسايي مي کردم، از اين رو صهيونيستها به راحتي مي توانستند بسياري از عمليات هاي ترور خود را با نهايت دقت و با هلي کوپترها، و يا با عمليات ربودن شبانه، يا بمباران ماشينها اجرا کنند، از سوي ديگر توانستم بسياري از افراد را به نفع سرويس هاي اسرائيلي با حقوقي کمتر از 1500شکل به خدمت در آورم. خبرنگار: چگونه وارد جماعات ملي و مذهبي مسلمانان مي شدي و از آنها سوء استفاده ميکردي؟ مزدور: در حقيقت صهيونيستها از ساده لوحي و بي فکري و عدم تحليل فلسطينيان حدّاکثر بهره برداري را مي کنند، چنانکه "به ما دستور دادند سايتهاي اينترنتي با اسمهايي همچون فلسطين اسلامي، جهاد مقدس، آزادي قدس و جوانان انتفاضه و... راه بيندازيم که از طريق اين سايتها توانستيم با بسياري از جوانان پرشور مرتبط شويم، کساني که روحيه جهادي عظيمي داشتند، به آنها سلاح و پول فراوان داديم، و به آنها مي گفتيم اين پولها از سوي ثروتمندان خليجي و اسلامگرايان در مصر و اردن و کويت است... بدين ترتيب توانستيم به اسم اسلام و جهاد در بسياري از حلقه هاي مجاهدين نفوذ کنيم" . خطرناکتر از همه اينها، بهره برداري از مجاهدان پرشور سلفي (وهابي) براي نشر کتبي است که با پول "موساد اسرائيلي" بذر فتنه و تفرقه را ميان مسلمانان مي پاشد و براي ايجاد درگيري هاي حاشيه اي بين اسلام گرايان و بخصوص شيعه و سني در فلسطين، پاکستان، يمن و اردن چاپ مي شود... به عوان مثال کتابهايي با عناويني چون: تهاجم شيعيان و تهاجم سنيان، همچنين آنها از روي تعصب دو طرف، بهترين سوء استفاده را مي نمودند و به اعضا مي گفتند اين کتابها از سوي نيکوکاران خليج نشين چاپ مي شود. در حالي که هدف اصلي آنها از نشر و چاپ اين کتابها برانگيختن آتش فتنه و کينه و دشمني و تکفير دو طرف و سرگرم کردن آنها به جنگهاي طايفه اي بين خودشان است، تا از اين رهگذر اسرائيلي ها بتوانند به راحتي به اهداف خود در جهت نابودي اسلام و زمين خواري و مسخ هويت جوانان دست يابند و از آنها يا عده اي ذوب شده و يا منحرف از نظر اخلاقي بسازند، يا انسانهايي بيرون از متن زندگي و متعصب و عقده اي که دلهايشان از کينه نسبت به برادران مسلمانشان از شيعه و سني پر است، و حقيقتا موساد در اجراي اين برنامه ها به موفقيت هاي فراواني دست يافت، به طوري که شما امروزه مي بينيد که مساجد و تجمعات جوانان در يمن و پاکستان و فلسطين از اين کتابها پر شده و به طور مجاني چاپ و توزيع مي شود، با اين گمان که اين کتابها را نيکوکاران گمنام سعودي چاپ مي کنند! اما در حقيقت موساد در پشت اين کتابها است و متأسفانه بسياري از فريب خوردگان و ائمه مساجد و خطبا و داعيان، افکار خودشان را مجدانه و مخلصانه به نشر اين کتابها سرگرم کرده اند که کمترين توصيفي که مي توان از آنها داشت، اين جمله است: " کتابهايي نفرت آور و فتنه ساز، و الفتنة أشد من القتل" فقط به خاطر اينکه عقل هاي اين آدمها حقير است و اصلاً به علل حقيقي نشر اين کتابها نمي انديشند... اين کتابها نخستين تأثيرات خود را در پاکستان نشان داد، در آنجا سپاه صحابه بوجود آمد، آنها به مسلمانان شيعه و اعتقاداتشان حمله مي کنند؛ چه در خانه هايشان و چه در حال نماز در مساجد به قتل مي رسانند و قتلگاههايي با هزاران کشته بر جاي مي گذارند. "خوارج اين عصر مسلمانان متعصبي هستند که موساد آنها را براي شعله ور کردن آتش نژادپرستي و تکفير و قتل به خدمت مي گيرد، اولين دولت اسلامي که به بمب اتم دست يافت، پاکستان بود... نقشه هاي آنان در يمن نيز به شکل وسيع اجرا مي شود و متأسفانه نتايج آن را به زودي خواهيد ديد. خبرنگار: آيا اکنون احساس پشيماني نمي کني؟ چگونه وجدانت به تو اين اجازه را مي داد که به صهيونيستها مخفيگاههاي رهبران مقاومت را نشان بدهي تا آنها را بمباران کنند و آن کشتارهاي ننگين را به وجود آورند و يا با هلي کوپترهاي آپاچي و موشکها مردم بيگناه را هدف بگيرند؟ مزدورفلسطيني: پشيماني چه سودي دارد! آنگاه که ساختماني را با تمام ساکنانش نابود کردند تا يکي از مجاهدان مورد نظرشان را به قتل برسانند، ناراحت شدم، زيرا در نتيجه اين عمليات هفده زن و کودک بيگناه کشته شدند و همچنين آن مجاهد مورد نظر، و فقط من سبب آن بودم، بنابراين خودم را مستحقق حکم "اعدامي" مي دانم که دادگاه به آن رأي داده است. منبع: شبکه انصار ترجمه: سلام شيعه | ||