* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 04 بهمن 1389 تعداد بازديد: 1184 
شيعيان عربستان؛ پروژه همزيستي و نقدهاي انقلابي
 
مهمترين انتقاد وارده شده از طرف منتقدان اين است که رابطه شيعيان عربستان با حاکميت سعودي رابطه ظالم و مظلوم است و اين رابطه نمي تواند منجر به همزيستي مسالمت آميز شود.
به گزارش حوزه نيوز، اشاره؛ ضرورت شناخت دقيق و عميق جريان هاي مختلف سياسي و مذهبي امت اسلامي در جهت تعامل بهتر و موضع گيري دقيق تر نسبت به آنها، بر کسي پوشيده نيست، در اين راستا موسسه گفت وگوي ديني با برگزاري سلسله نشست هاي جريان شناسي جنبش هاي سياسي معاصر، سعي داردگام هايي را براي شناخت بهتر جريانات و جنبش هاي سياسي معاصر در امت اسلامي بردارد.

آنچه در پي مي آيد، بخشي از سخنراني حجت الاسلام حميد رضا غريب رضا، رييس موسسه گفت وگوي ديني است که در نشست تخصصي جريان شناسي جنبش هاي سياسي معاصر با موضوع «تحليل دو جريان شيعي همزيستي و انقلابي عربستان» به تحليل اين دو جريان پرداخته است.

تاثير جريان شناسي معاصردر انتقال تفکرات شيعي
جريان شناسي معاصر، امري است که در حوزه هاي علميه کمتر به آن توجه مي شود؛ در حالي که اگر تعامل جهاني قوي تري داشته باشيم، بهتر مي توانيم اسلام را به دنيا معرفي و تفکرات شيعي را به انسان معاصر انتقال داده و همچنين فلسفه سياسي تشيع و مسئله ولايت فقيه را به خوبي براي جهانيان ترسيم کنيم.

حوزه علميه به عنوان مهمترين متولي ديني جامعه براي تعامل بهتر مي بايست مخاطبين خود را دقيق تر بشناسد و محققين و مولفين حوزوي قبل از تحقيق و تاليف شناخت خود را نسبت به جريان ها و افکار مختلف عميق تر و وسيع تر کنند.

دسته اي از نويسندگان به متون اصلي فرق و مذاهب مراجعه مي کنند، ولي نگاهي تاريخي دارند؛ يعني فقط متون کهن اين فرق را مطالعه و نقد مي کنند. اين در حالي است که در اديان و مذاهب فرقه هاي متعدد و جديدي به وجود آمده که بايد تفاوت هاي مباني اين جريان ها را شناخت. امروز جريان هاي فکري، سياسي و حتي تبليغي متعددي در وهابيت وجود دارد که اگر حوزه و حوزويان جريان هاي جديد وهابيت و ساير فرق و مذاهب را نشناسند و به طور مثال فقط به کتاب هاي ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب اکتفا کنند، قطعاً در تعامل و تقابل با وهابيت به مشکلات بزرگي برخورد مي کنند. همچنين امروز جريان هاي مختلفي همچون جريان هاي سنتي، جهادي و اصلاح طلب در درون وهابيت فعال است و در فضاي سياسي و مذهبي عربستان حضور دارند که بايد دقيقاً مورد ارزيابي و بازشناسي قرار گيرند.

حکومت عربستان رسماً به شيعيان اجحاف مي کند
بحث از اوضاع سياسي، اجتماعي و فرهنگي شيعيان عربستان مسئله اي است که کتاب ها و سخنراني هاي بسياري را به سوي خود معطوف داشته، ولي حجم بحران ها، مشکلات و تبعيض هاي حکومت عربستان نسبت به قشر ضعيف و محروم شيعه در اين کشور به اندازه اي وسعت دارد که بسياري از زواياي اين بحران همچنان پنهان است و آنان از مظلوميت فراواني برخوردارند. از زمان تشکيل حکومت پادشاهي عربستان تا امروز، شيعيان در حاشيه زندگي کرده اند و سياست تبعيض مذهبي در طول حاکميت آل سعود نسبت به مذهب تشيع اعمال شده است.

بازشناسي دو جريان همزيستي و انقلابي شيعيان در عربستان
پيروزي انقلاب اسلامي ايران نه تنها براي مسلمانان الهام بخشبود، بلکه براي همه حرکت ها و جنبش هاي شيعي و اسلامي و حتي فراتر از آن موجب تولد برخي حرکت ها و جنبش هاي مسيحيت در آمريکاي لاتين شد، امروز شاهد نوعي بازخواني مسيحي از انقلاب اسلامي ايران در کشورهاي آمريکايي هستيم. «الهيات آزادي بخش» در آمريکاي جنوبي، قرآئتي انقلابي از مباني فکري مسيحي است که تحت تأثير انقلاب اسلامي به وجود آمد؛ براين اساس فرصت بسيار مناسبي براي گسترش مطالعات و شناسايي اين حرکت ها در جهت شناخت زواياي مختلف انقلاب اسلامي ايران در ابعاد جهاني ايجاد شده است.

انقلاب اسلامي ايران، شيعيان سراسر جهان را تحت تاثير خود قرار داده که از جمله آنها شيعيان عربستان به ويژه جريان انقلابي آنها است و اين موضوع موجب هراس حکومت عربستان و لرزش ارکان اين حکومت شده است. هراس مسئولان سعودي در اقداماتي که بعد از پيروزي انقلاب اسلامي انجام داده و مي دهند، کاملاً مشهود است.

انقلاب اسلامي روح تازه اي در شيعيان عربستان دميد
انقلاب اسلامي روح تازه اي در شيعيان عربستان دميد و بعد از پيروزي انقلاب ايران، شيعيان عربستان نيز اعتراضات خود را شروع کرده و تظاهرات مختلفي برپا کردند که منجر به برخورد شديد پليس و نيروهاي امنيتي سعودي با تظاهرات ها شد و در اين زد و خوردها تعداد زيادي کشته و دستگير شدند و بسياري از فعالان سياسي براي حفظ جان خود از کشور عربستان گريختند.

با خروج فعالان سياسي شيعه از کشور عربستان، اپوزيسيون شيعه در خارج شکل گرفت، اين فعالان ابتدا در ايران، سپس در سوريه و در نهايت در لندن به فعاليت خود ادامه دادند و مقر اين حرکت ها در لندن شکل گرفت.

تظاهرات هايي که در عربستان شکل گرفت، کاملاً رنگ و بوي انقلاب اسلامي ايران مي داد، حتي شعارهاي آن الهام گرفته از انقلاب اسلامي بود. به طور مثال در تظاهرات شعار «مبدؤنا حسيني، قائدنا خميني»، به گوش مي رسيد که ترجمه شعار معروف ما يعني «نهضت ما حسيني است، رهبر ما خميني است» مي باشد. کم کم اعتراضات گسترده تر شد و سازمان انقلاب اسلامي شکل گرفت. اين سازمان بعدها به سازمان آزادي بخش شبه جزيره عربستان تغيير نام داد.

درباره راهبردهاي اين سازمان، مي توان به هجرت رهبران و ايفاي نقش مطلوب تر در خارج از عربستان، حرکت هاي مسلحانه براي پيروزي انقلاب شيعيان عربستان و تشکيل جبهه هاي متعدد براي پشتيباني از سازمان اشاره کرد، اعضاي اين سازمان ابتدا به ايران، بعد از آن به دمشق و در آخر مقر خود را در لندن تاسيس کردند و در کنار فعاليت هاي خود به انتشار نشريه انقلاب اسلامي پرداختند.

به مرور زمان نام هاي مختلفي براي سازمان پديد آمد که آخرين نام آن جنبش اصلاحي شبه جزيره عربستان بود، همچنين نشريه انقلاب اسلامي نيز به مجله الجزيره العربيه تغيير نام داد، اين تغييرات حاکي از تحول در افکار و انديشه هاي رهبران سازمان بود و به تدريج سازمان شاهد تشکيل دو جريان دروني بود، يکي از اين جريانات، همگرايي و تعامل با حکومت سعودي را قبول کرده به جريان همزيستي معروف شد و ديگري مخالفت با حکومت را همچنان در برنامه داشت که به جريان انقلابي شناخته شد.

سران جريان همزيستي ديداري با ملک فهد پادشاه عربستان داشتند و به نوعي صلح و آتش بس با حاکميت عربستان را قبول کردند و بدين ترتيب مخالفت علني شيعيان در خارج از عربستان عليه حکومت سعودي به نحوي تعطيل شد، از سوي ديگر حکومت نيز زندانيان سياسي را آزاد نمود. افرادي که درتبعيد بودند، اجازه ورود به کشور و کساني که ممنوع الخروج بودند اجازه خروج پيدا کردند.

مهمترين شخصيت هاي جريان سياسي شيعه در عربستان
از مهمترين شخصيت هاي اين سازمان مي توان، شيخ حسن صفار را نام برد، ايشان مهمترين شخصيت و نماد گرايش همزيستي و گفت وگو در ميان شيعيان عربستان است؛ البته جناب آقاي صفار ابتدا موسس و نظريه پرداز جنبش و جريان انقلابي شيعيان و سازمان آزادي بخش شبه جزيره عربستان بوده است. شخصيت ديگر اين جريان دکتر توفيق السيف است.

دکتر حمزه الحسن که پيشتر همکار آقاي حسن صفار بود و سردبيري نشريه الجزيره العربيه را به عهده داشت، امروز همچنان روش انقلابي را در پي گرفته است و يکي از منتقدان جدّي جريان همزيستي و شيخ حسن صفار به شمار مي آيد. دکتر حمزه الحسن کتاب هايي در نقد جريان همزيستي نگاشته و استدلال هاي متعددي در مضار همکاري با حاکميت عربستان مطرح کرده است.

آقايان عادل سلمان، حبيب ابراهيم، محمد حسين، جعفر شايب و فواد ابراهيم از ديگر شخصيت هاي مهم اين سازمان هستند که گرايش هاي متفاوتي دارند. همگي پيشتر عضو سازمان آزادي بخش شبه جزيره عربستان بودند ولي امروز برخي رويکرد انقلابي را در پيش گرفته اند و برخي گرايش به همزيستي مسالمت آميز دارند. البته اغلب اين شخصيت ها، چه انقلابيون و چه اصلاح طلبان، شخصيت هاي متفکر، قوي و نويسندگان قابل توجه و افراد برجسته اي هستند که در نظريه پردازي يد طولايي دارند.

گرچه در سال 1993 توافقي ميان برخي از اعضاي سازمان با حکومت ايجاد شد و دفتر هاي خارج از کشور بسته شد ولي برخي مانند دکتر حمزه الحسن و دکتر فؤاد ابراهيم همچنان در لندن باقي ماندند و  مبارزات خود را ادامه دادند.

جريان حزب الله حجاز

جريان حزب الله حجاز جرياني سياسي و همسو با نظام جمهوري اسلامي بود که در ادامه کار رويکرد نظامي گرفت؛ البته در برخي نوشته هاي منتشر شده، عده اي اين گروه را اهل تسنن همسو با ايران معرفي کرده اند که اشتباه است. اين جريان سياسي شيعه هستند و برخي رهبران آنان امروز در قم حضور دارند. برخي هم اين حزب را زير شاخه سازمان آزادي بخش عربستان به شمار مي آوردند، ولي اين جريان گروه مستقلي هستند که با سازمان آزادي بخش تفاوت هايي هم داشتند.

اختلاف نظرهايي در نوع مبارزه حزب الله حجاز و سازمان آزادي انقلاب اسلامي وجود داشت، ولي بعد از واقعه کشتار حجاج، جريان حزب الله به ميدان آمد و مبارزه هاي مسلحانه را شروع کرد.

البته آمريکا نسبت به اقدامات محدود نظامي اين جريان بسيار بزرگ نمايي کرد. تا جايي که انفجار بزرگي در منطقه خُبَر عربستان در «اقامتگاه افسران نيروي هوايي آمريکايي » انجام شد به اين گروه منتسب گرديد. اين انفجار ضربه سنگيني به آمريکا بود و 19 کشته و بيش از 300 از نظاميان آمريکا زخمي شدند. آمريکا بعد از اين انفجار، حزب الله حجاز، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران و حزب الله لبنان را متهم کرد.

گرايش سياسي شيعيان به ايران يا حاکميت هاي عربي؟
کشورهاي عربي با هدايت آمريکا تلاش بسيار دارند تا در مقابل الگوي انقلابي تشيع در ايران، الگوي جديدي از تشيع خنثي و همسو با نظام سلطه جهاني و سياست هاي استکباري را طراحي و در منطقه تثبيت کنند.  اين اقدام در راستاي ايجاد اسلام آمريکايي در مقابل اسلام ناب محمدي(ص) است و قصد دارد، دو جريان شيعي مخالف هم درست کند؛ يعني شيعيان آمريکايي که با حاکميت عربستان سازگاري و همزيستي داشته باشند و شيعيان ناب که در مقابل حاکميت عربستان تسليم نمي شوند؛ براين اساس تلاش حاکميت هاي عربي اين است که شيعه اي رسمي و با گرايش ملي در مقابل الگوي انقلابي اسلام ناب به وجود بياورند.

پروژه شيعه هراسي
امام خميني(ره) تقابل عميق اسلام ناب محمدي و اسلام آمريکايي را در عرصه هاي مختلف براي ما ترسيم نمودند، امروز با همين نوع تقابل؛ البته بسيار عميق تر و پيچيده تر در سطح مذاهب روبرو هستيم؛ يعني تشيع آمريکايي با تشيع ناب محمدي درگير است و چالش دارد. تسنن آمريکايي با تسنن ناب درگير است و اختلاف نظر دارد. به همين دليل است که پروژه شيعه هراسي در نهايت به ايران هراسي يا حمله به انديشه ولايت فقيه منجر مي شود.

آمريکايي ها فضاسازي زيادي در جهت شکاف ميان تشيع به عمل آورده اند. ترويج اصطلاح تشيع عربي و علم کردن شخصيت هايي به نمايندگي اين جريان در کشورهاي عربي و به راه انداختن سناريو شيعيان عرب در مقابل شيعيان فارسي و ايراني هدفي جز ايجاد شکاف ميان شيعيان و دور کردن آنان از الگوي جهادي و انقلابي تشيع در جمهوري اسلامي ايران ندارد. مسلما بايد نسبت به اين جريان هوشيار بود و تحرکات دشمن در اين عرصه را زيرنظر گرفت.

تلاش هوشيارانه براي تعامل و حفظ استقلال
جريان تشيع عربي توانسته در برخي کشورها نمايندگاني براي خود دست و پا کند. طبيعتا حاکميتي مانند عربستان سعودي ها که از فرق سر تا نوک پا به آمريکا وابسته است، در اجراي اين سياست آمريکايي هم کوشا بوده است. ولي نکته قابل توجه اين است که جريان همزيستي و گفتگو در عربستان که با حاکميت تعامل داشته است، هوشيارانه عمل کرده است.

هدف اصلي حاکميت عربستان از ميدان دادن به تشيع، پاسخ واقعي به مطالبات سياسي و اجتماعي و ديني شيعه نيست؛ زيرا برخوردهاي تبعيض آميز بعد از دوران اصلاحات در عربستان هم چنان ادامه دارد. سران سعودي به دنبال ايجاد جايگزيني شيعي نسبت به تفکر سياسي جمهوري اسلامي درون عربستان هستند، ولي برخي رهبران شيعه توانستند با بهره برداري از اين فضاي به وجود آمده و تعامل با حاکميت به برخي دستاوردهاي مثبتي دست پيدا کنند.

ادعاي ما نسبت به هوشياري اين جريان، به اين جهت است که تا کنون عربستان نتوانسته از رهبران اين جريان موضعي عليه نظام جمهوري اسلامي و رهبران سياسي و ديني ايران بگيرد. به عکس در موارد متعددي رهبران اين جريان به ايران سفر نموده و در کنفرانس هاي تقريب مذاهب شرکت کرده اند. ضمن اين که جريان تندرو وهابي در عربستان شخصيت هايي مانند شيخ حسن صفار را نماينده ايران در عربستان معرفي مي کند! بنابراين به اعتقاد ما بستر ايجاد شده توسط حکومت عربستان در راستاي پروژه آمريکايي شيعيان عربي است، ولي برخي رهبران شيعه عربستان توانستند از اين فضا جهت به دست آوردن برخي حقوق شيعيان استفاده کنند و از سويي هدف آنان براي تهاجم به ايران را ناکام بگذارند.

البته سخن اين نيست که اين جريان الگوي مطلوب فکري جمهوري اسلامي ايران در عربستان است، ولي سخن در بررسي واقعيت اين حرکت و نگاه به نقدهايي است که از طرف جريان انقلابي به اين جريان وارد شده است.

نقدهاي جريان انقلابي
نقدهاي متعددي از طرف جريان انقلابي به گرايش همزيستي مسالمت آميز به رهبري شيخ حسن صفار و انديشمندان همسو با ايشان وارد شده است. برخي از اين منتقدان رفقيان ديروز شيخ صفار بودند، مانند دکتر حمزه الحسن و دکتر فواد ابراهيم و برخي ديگر از جريان حزب الله حجاز و گروه هاي همسو با اين جريان هستند.

نگاه منفي به جريان همزيستي و انتقاد به اين جريان بدون بررسي دستاوردهاي جريان هم زيستي شيعيان عربستان منطقي نيست، از جمله دستاوردهاي اين جريان، برداشته شدن ديوار بي اعتمادي انديشمندان سعودي با شيعيان، کاهش خصومت هاي سعوديان با شيعيان و تحت تاثير افکار شيعي قرار گرفتن برخي انديشمندان سعودي و نفوذ خوب شيعيان در جامعه عربستان است. اين نفوذ هرگز به اکتفا به شيوه انقلابي محقق نمي شد. اين نفوذ به اندازه اي بود که شيعيان توانستند در شوراهاي شهرداري شرکت کنند و حتي مطالبه شيعيان در داشتن وزير شيعه را علناً مطرح کردند. اين تحولات وهابيت را واقعاً در موضع انفعال قرار داد و باعث شد شيعيان به خوبي به ميدان آمده و هويت خودي نشان دهند.

اتفاقي که در تاريخ عربستان بي سابقه است
براي عربستان که جامعه اي تک صدايي بوده به ويژه روشنفکران اين کشور، شنيدن ديدگاه هاي شيعيان جالب و تأثيرگذار است همچنين اجازه چاپ 20 کتاب شعيه مانند مثل صحيفه سجاديه در تاريخ عربستان بي سابقه است.

ديدارهاي زيادي ميان رهبران جريان همزيستي با متفکران، فعالان اجتماعي و حتي برخي رهبران معتدل و غيرتکفيري جريان وهابيت انجام شده است که در تلطيف فضاي فکري عربستان و منفعل کردن جريان تکفيري وهابيت تأثيرمثبت داشته است.

حضور شيعيان در شبکه هاي ماهواره اي و مطبوعات و ارايه ديدگاه هاي خود در جامعه اي که نهاد ديني آن در فتواهاي رسمي خود شيعه را تکفير مي کردند، بسيار قابل توجه است.

شيخ حسن صفار در چندگفتگوي طولاني با عبدالعزيز قاسم يکي از روزنامه نگاران مشهور عربستان ضمن پاسخ به پرسش هاي متعدد اعتقادي او، توانست چهره واقعي باورهاي شيعه را در برابر آماج شبهات وهابيت نشان دهد. اين گفتگو که به مکاشفات صفاريه مشهور شد همچنين مصاحبه ها و مقالات و کتب متعدد ايشان در موضوع گفتگو و تقريب مذاهب و همزيستي مسالمت آميز يقينا در تغيير فضاي فکري عربستان تأثيرجدي داشته است.

مناظره اي که جناب شيخ حسن صفار با آقاي شيخ البريک يکي از روحانيان معتدل وهابي در شبکه اي ماهواره اي انجام داد، پيروزي قدرتمندي براي اعتقادات شيعه به شمار مي آمد؛ البته بايد اذعان داشت اين دستاوردها همچنان حداقلي و به اندازه اي است که حکومت عربستان اجازه بدهد، ولي شروع اين جريان مثبت است و مي تواند با استمرار حرکت دستاوردهاي بيشتري داشته باشد.

منافع عربستان در تعامل ظاهري با شيعيان
حکومت عربستان نيز در مقابل دستاوردهايي کسب کرده که با بررسي و مقايسه آنها مي توان در يافت برآيند جريان همزيستي موافق يا مخالف منافع شيعيان عربستان است.

اولين دستاورد حاکميت عربستان از جريان همزيستي اين است که حاکميت اين کشور به رسميت شناخته شد و براي شيعيان عقب نشيني به حساب آمد که منتقدان بر روي اين مطلب تاکيد مي کنند.

نمونه ديگر موضعي بود که فعالان اين جريان نسبت به جنگ ميان عربستان با جنبش الحوثي اتخاذ کردند. در بيانيه اي که صادر کردند، هر چند انتقادي گذرا نسبت به حاکميت عربستان براي ورود به جنگي بي فايده مطرح کرده بودند، ولي جنبش مظلوم شيعيان يمن را متهم کرده بودند. طبيعي بود که اين موضع تحت فشار سنگين حاکميت عربستان اتخاذ شده بود، اما به هر حال نشان داد که عربستان مي تواند در بحران هاي سياسي از اين جريان استفاده کند.

برخي منتقدين تغيير راهبرد سازمان به همزيستي را نوعي کودتا تفسير مي کنند و اين تغيير روش را به سود حکومت عربستان دانسته وتاکيد دارند اين تغيير استراتژي در زماني انجام شد که جريان معارضه و اپوزسيون شيعه در اوج قدرت خود قرار داشت و مي توانست با اصرار بر مبارزه به دستاوردهاي بسيار بيشتر و کارآمدي برسد. در نتيجه اين تعامل باعث رام شدن حرکت توفنده و انقلابي شيعيان  شده است.

برخي ديگر معتقد هستند تمامي اين تحولات صوري و ظاهري است و تغييري اساسي و واقعي در رفتار حکومت سعودي در تعامل با شيعيان به وجود نيامده است.

مهمترين انتقاد وارده شده از طرف منتقدان اين است که رابطه شيعيان عربستان با حاکميت سعودي رابطه ظالم و مظلوم است و اين رابطه نمي تواند منجر به همزيستي مسالمت آميز شود.

البته منتقدان انقلابي هم بر تعامل با روشنفکران و اصحاب انديشه عربستان تأکيد دارند و گفتگوي مذاهب را نقد و رد نمي کنند، ولي نسبت به تعامل و همکاري با حاکميت اشکالاتي جدي مطرح مي کنند.

ديدگاه ميانه
نگاه معتدل در اين اختلاف، با نگاهي به سيره اهل بيت(ع) روشن مي گردد، در سيره اهل بيت(ع) نيز تعامل برخي اصحاب با حاکميت هاي جور بر اساس اصل تقيه با هدف تأمين حقوق شيعيان توصيه مي شده، ولي اين نوع تعامل به ضرر شيعيان و فعاليت هاي آنها نبوده و برآيند حرکت همواره به نفع جامعه شيعي بوده است. براي ارزشگذاري حرکت همزيستي شيعيان عربستان بايد بدون تعصب هاي سياسي، منصفانه دستاوردها و مضار اين جنبش را فهرست نمود و در پايان به اين جمع بندي رسيد که اين گرايش چه مقدار به سود شيعيان بوده است؟

نقدي بر هر دو جريان
نقدي که به هر دو جريان وارد است، اين که اهداف آنان محدود مي باشد، مبارزات جريان همزيستي و انقلابي، امروز فقط بر محور دفاع از حقوق شيعيان مي چرخد. جريان مطالبه حقوق شيعيان با توجه به شرايط شيعيان عربستان ضرورت و لازم است، ولي کافي نيست. با توجه به رشد گفتمان تمدني تشيع در ايران که با تجربه ورود به حاکميت تا عرصه هاي اسلامي کردن نظام هاي علوم انساني و جنبش نرم افزاري به پيش رفته است، مناسب است شيعيان عربستان هم فراتر از بحث حقوق شهروندي به افق هاي فکري وسيع تري وارد شوند؛ البته برخي انديشمندان و متفکران شيعه عربستان هم درباره نوانديشي ديني و اجتهاد معاصر مباحث معرفتي جديد و ارزشمندي ارايه کرده اند که در جاي خود قابل تقدير است.

نزاع شيعيان به سود حاکميت عربستان است
در پايان بايد گفت که نزاع درون خانواده شيعه به سود حاکميت عربستان است و باعث گسست انسجام دروني اقليت شيعي در اين کشور خواهد شد. راهکاري که براي جلوگيري از پيدايش اين نزاع ارائه مي شود اين است که دو جريان بايد در عرصه فکري و سياسي به تقسيم کاري منطقي برسند. گرايش هاي انقلابي و اصلاح طلبانه بايد با هماهنگي و اهداف مشترک هر کدام در لايه و سطحي گفتماني مبارزه را ادامه دهند تا با تعامل دروني ميان شيعه، بتوانند به دستاوردهاي حداکثري برسند. به عبارت ديگر ضمن حفظ تعامل با ساير مذاهب به گفتگو و ايجاد انسجام درون شيعي بهاي کافي بدهند.



آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما