ژانويه سال 2011 ميلادي را بايد نقطه عطفي در تاريخ جهان عرب دانست. جهان عرب دهها سال تحت لواي ديکتاتورهايي زيسته است که به جاي منافع کشورها و ملتهاي خود به منافع کشورهاي فرامنطقهاي انديشيدهاند و به نحوي برنامهريزي شده در تلاش براي حفظ بقاي رژيم صهيونيستي تلاش کردهاند. يک ماه گذشته در کشورهايي چون تونس، مصر، يمن و ... شعار "الشعب، يريد، اسقاط النظام" (ملت خواستار تغيير نظامي سياسي است) شنيده شد و خودسوزي "محمد بوعزيزي"، ميوهفروش دورهگرد اما تحصيلکرده تونسي جرقهاي شد که به انبار باروت خشم ملتهاي عربي افتاد. کساني که دوران انقلاب اسلامي ايران را به خاطر دارند، با مقايسهاي ساده درمييابند که شباهتهاي فراواني بين انقلاب ملتهاي مسلمان منطقه و انقلاب اسلامي مردم ايران وجود دارد که مهمترين شباهتها را بايد در "تمايل مذهبي" آن ها مشاهده کرد. در اين ميان، خاندان آلسعود که خود را "خادم الحرمين الشريفين" ميداند، در بحبوحه قيام مردماني که همه سال زوار اين "حرمين شريفين" محسوب ميشوند، به پناهگاهي براي ديکتاتورها تبديل شده است! کشوري که بايد "ام القراي" جهان اسلام باشد، نه تنها امالقري نيست، بلکه به "امالاستبداد" بدل شده است! سران رژيم سعودي که ظاهرا تصميم ندارند سر از لاک فرهنگ قبيلهاي خود بيرون آورده و حقايق را ببينند، پس از فرار زينالعابدين بنعلي، ديکتاتور تونس و در حالي که حتي متحدين اروپايي وي حاضر به پذيرش او نبودند، بنعلي را پناه دادند و در شرايطي که دادگاه تونس حکم بازداشت بين المللي وي را صادر کرده است، همچنان حاضر به تحويل دادن ديکتاتور به کشوري که 23 سال در آن به ستمگري اشتغال داشت، نيستند. از سوي ديگر گزارشها حاکي از آن است که ديکتاتور مصر نيز به دنبال پناهگاهي در عربستان ميگردد تا اگر بقايش در مصر ناممکن شد، به سرعت در آن جاي بگيرد. هشدار عمرو موسي به تمام ديکتاتورهاي عرب در همين حال "عبدالله بن عبدالعزيز" پادشاه عربستان سعودي ديروز صبح با اعلام حمايت از حسني مبارک، اعتراضات مردمي در اين کشور را محکوم کرد. عبدالله که هماکنون و بعد از گذارندن يک عمل جراحي در آمريکا به مراکش سفر کرده است، طي تماس تلفني با مبارک، معترضان را "مزاحم" خواند و مدعي شد که آنها "به اسم آزادي بيان در حالي از بين بردن ثبات و امنيت مصر هستند." وي همچنين تاکيد کرد که با تمامي امکانات خود با دولت مبارک همراهي خواهد کرد. رژيم عربستان سعودي در حالي مردم مصر را مزاحم ميخواند که سالهاي سال از تروريستهاي طالبان حمايت مادي و معنوي کرده و آنها را به جان مردم افغانستان انداخته بود. زماني که طالبان در افغانستان قدرت را به دست گرفت، عربستان يکي از دو کشوري بود که رژيم طالبان را به رسميت شناخت. خاندان آلسعود با پراکندن افکار سلفيگري در سراسر دنياي اسلام همواره سعي داشته است که به جنگهاي فرقهاي در جهان اسلام دامن بزند و به اين ترتيب مسلمانان را در مقابل هم قرار دهد، مبادا که روزي يک ميليارد مسلمان با يکديگر متحد شده و در برابر دشمنان مشترک خود يعني آمريکا و رژيم صهيونيستي بايستند. از نظر شيوخ پرورشيافته در دامن آلسعود، هر کس که منکر تعاليم تکفيري "شيخ ابن تيميه" و "شيخ محمد بن عبدالوهاب" باشد، کافر است! "عمرو موسي" دبير کل اتحاديه عرب روز گذشته هشدار داد که تمام ديکتاتورهاي عرب بايد در انتظار خيزش مردم سرزمينهاي خود باشند. شايد حمايت مرتجعين حاکم بر رياض از ديکتاتورها تنها بيانگر هراس آنها از اين واقعيت باشد که ممکن است صداي "الشعب، يريد، اسقاط النظام" پس از تونس، مصر و يمن، اين بار در سرزمين حجاز به گوش رسد
|