«معاويه، حسن و حسين» نام سريالي است که سازندگان آن منافقانه با سر دادن شعار وحدت بين فرق مختلف اسلامي دست به تهيهي آن زده و اصوليترين پايههاي هويتي جهان اسلام را هدف قرار دادهاند. در خصوص نقد و بررسي اين سريال با دکتر «محمد حسين ساعي» عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به گفتگو نشسته ايم. «معاويه، حسن و حسين» نام سريالي است که شرکت فيلم سازي کويتي «المها» با سرمايهاي بيش از 7 ميليون دلار و با همکاري شرکت «نور»، توليد کرده است و در آن سعي نموده چهرههاي «معاويه» و «يزيد» را تطهير کرده و حکومت حضرت علي(عليهالسلام) را به توطئهي يک يهودي، نسبت دهد. اين سريال به رغم مخالفتهاي بسيار، از روز اول ماه رمضان در شبکههاي عربي مانند: روتانا و الحيات «التحرير» ، «النهار»، «السادسه»، «النسمه»، «ال بي سي» به نمايش درآمده است. اين سريال با تحريف در تاريخ صدر اسلام براي اولين بار چهرهي معصومين(عليهم السلام) و ائمهي شيعه را نمايش داده است. توليد کنندگان اين سريال که پيش از اين نامهايي چون «الاسباط» به معني نوهها، «معاويه و فتنههاي بزرگ»، «فتنههاي بزرگ» و «مشعلهاي نور» را براي اين سريال انتخاب کرده بودند، منافقانه با شعار وحدت بين فرق مختلف اسلامي و گفتوگو بين مذاهب دست به تهيهي اين سريال زده و اصوليترين پايههاي فکري و هويتي جهان اسلام را هدف قرار دادهاند. آقاي ساعي، چه کشورهايي در پشت پردهي توليد اين سريال حضور دارند؟ توليد اين سريال در سطح توليد فيلم و سريال عربي، يک توليد خاص محسوب ميشود و تهيه کنندگان آن، 7 ميليون دلار هزينه صرف توليد اين فيلم کردهاند که در قالب فيلم و سريال عربي کم نظير است. شايد اين هزينه در کشور ما با توجه به پروژههاي عظيم سينمايي مانند: «مختارنامه» با هزينهي 30 تا 40 ميليون دلاري، قابل توجه نباشد اما در کشورهاي عربي چنين هزينهاي براي تهيه و توليد يک سريال، بسيار نادر است. عوامل تهيهي اين سريال نيز ازکشورهاي مختلف عربي انتخاب شدهاند. کارگردان اين سريال اهل کشور سوريه و با باورهاي کمونيستي و ضد اسلامي است که انتخاب چنين فردي براي کارگرداني اين سريال خود جاي تأمل دارد. تهيه کنندهي اين سريال نيز يک شرکت فيلم سازي کويتي به نام «المها» است و گروه بازيگري اين سريال از کشورهاي سوريه، مصر، اردن و ساير کشورهاي عربي انتخاب شدهاند. در اين ميان بازيگران نقش امام حسن(عليهالسلام) و امام حسين(عليهالسلام)، دو بازيگر اردني ناشناخته در جهان عرب هستند در حالي که بازيگران نقش «معاويه» و «ابن ملجم» از بازيگران معروف و محبوب جهان عرب به شمار ميروند. هزينههاي اين سريال را چه کساني بر عهده گرفتهاند؟ تأمين کنندهي مالي اين سريال، شرکت ثروتمند «نور» و از اصليترين شبکههايي است که اين سريال را پخش ميکند و همچنين شبکهي «روتانا»، حمايت لوجستيک از اين سريال را برعهده دارد. اين شبکه متعلق به يک شاهزادهي سعودي به نام «وحيد بن طلال» است که از بزرگترين ثروتمندان جهان و صاحب مجموعه رسانههايي چون «MBC» و «العربيه» ميباشد که غالب برنامههايي که از اين شبکهها به نمايش در ميآيد در راستاي القاي بيديني و سکولاريسم انتخاب شده و پخش ميگردد. وحيد بن طلال همچنين با «رابرت مرداک» نيز روابط و سرمايهگذاريهاي مشترکي داشته است. شبکهي روتانا که مختص پخش کليپهاي موسيقي است، در ميان اين برنامهها در ماه مبارک رمضان امسال اقدام به پخش سريال «معاويه، حسن و حسين» کرده است. داستان اين سريال مربوط به چه برههاي از تاريخ اسلام است؟ داستان سريال «معاويه، حسن و حسين» از قتل خليفهي سوم آغاز ميشود. آنجا که مسلمانان منزل «عثمان» را محاصره کرده و آب را بر روي وي ميبندند و در فضايي که برضد عثمان است، حضرت علي(عليهالسلام) به امام حسن(عليهالسلام) و حسين(عليهالسلام) ميگويد که براي عثمان آب ببرند و داستان بر اين نکته تأکيد دارد که خود آن حضرت مخالف کشتن عثمان بود. تهيه کنندگان اين سريال با نشان دادن اين مسايل به دنبال اثبات اين موضوع هستند که حضرت علي(عليهالسلام) با عثمان، ابوبکر و عمر مشکلي نداشته و خلافاي پس از پيامبر(صلياللهعليهوآله) مورد تأييد اهل بيت(عليهالسلام) بودهاند. داستان سريال حتي به جايي ميرسد که معاويه و يزد را با ائمه هم عقيده ميداند. داستان ساختگي اين سريال چه اهدافي را دنبال ميکند؟ يکي از مهمترين اهداف اين سريال، تبرئهي يزيد در ماجراي کربلا و قتل امام حسين(عليهالسلام) و 72 تن از يارانش ميباشد. در جريان سريال زماني که داستان بردن اسرا به شام و سخنراني حضرت زينب(سلامالله) و امام سجاد(عليهالسلام) فرا ميرسد، يزيد به ميان مردم ميآيد و اظهار ميدارد که من قصد کشتن امام حسين(عليهالسلام) را نداشتهام و دستور کشتن او از سوي من صادر نشده است و تقصير را بر گردن «عبيد الله ابن زياد» و «عمر سعد» مياندازد. محور اصلي اين داستان شخصيتي است به نام «عبدالله ابن سبا»، که اين فرد براساس تواريخ اهل شيعه و برخي از اهل سنت، شخصيت افسانهاي است. بسياري از علما معتقدند که اين شخصيت از قرن دوم هجري ساخته شده است که بسياري از ظلمهاي خلفا و پادشاهان اموي برضد اهل بيت را توجيه کند. براساس داستان ساختگي اين سريال، عبدالله ابن سبا، يک يهودي يمني بوده که منافقانه اسلام ميآورد، در بين مسلمانان اختلاف مياندازد و به دفاع از امام علي(عليهالسلام) به مقابله با عثمان ميپردازد. حتي جنگ «جمل» در اين سريال بر پايهي فتنهي عبدالله سبا نمايش داده ميشود و بيعت مردم با حضرت علي(عليهالسلام) نيز در راستاي فعاليتهاي او نمايانده ميشود. اين سريال قصد دارد نشان دهد عقايدي که امروزه شيعيان دارند با باورهايي که خود حضرت علي(عليهالسلام) و امام حسن(عليهالسلام) و امام حسين(عليهالسلام) داشتهاند، در تضاد است و نفرت زيادي که شيعيان در طول تاريخ نسبت به معاويه و يزيد داشتهاند، در حالي است که خود حضرت علي(عليهالسلام) و حسنين اين احساس را نسبت به آنها نداشتهاند. توليد کنندگان اين سريال با سوء استفاده از نسبت خانوادگي ميان ائمه و معاويه داستان را به گونهاي تعريف کردهاند که اهل بيت(عليهالسلام) با معاويه و يزيد، هم خون بودند و هيچ مشکلي با يکديگر نداشتند. بازخوردهاي اين سريال در سطح کشور و سطوح بينالمللي را چگونه ارزيابي ميکنيد؟ يکي از مهمترين وظايفي که مراکز پژوهشي و دانشگاهي در يک جامعه بر عهده دارند اين است که بتوانند اتفاقاتي که در درون و اطراف آن جامعه رخ ميدهد را رصد کرده و پيش از آنکه يک اتفاق تبديل به يک بحران شود، راهکارهاي مقابله با آن را تعيين کنند. در عرصهي رسانه به خصوص حوزهي رسانههاي بينالمللي و جهان اسلام نيز بايد اين رصد پيرامون به صورت گسترده انجام گيرد. پخش اين سريال در يکي دو ماه اخير در جهان عرب بازتاب گستردهاي داشته اما متأسفانه در کشور ما آن طور که بايد و شايد به آن پرداخته نشده است. پخش اين سريال دو مسألهي اساسي براي شيعيان به وجود آورده، مسألهي اول اين است که براي اولين بار در جهان در يک سريال با تصوير سازي از امام حسن(عليهالسلام) و امام حسين(عليهالسلام) و در کنارشان حضرت زينب(سلاماللهعليه) مواجه ميشويم. نکتهي بعدي نمايش دادن يک تاريخ تحريف شده از تاريخ صدر اسلام به گونهاي است که پايهي هويتي جهان تشيع را هدف قرار داده است. بسياري از کشورها از لحاظ نظامي تحرکات دشمن را به صورت دقيق رصد ميکنند، اما در حوزهي جنگ نرم اين اتفاق نميافتد. در مقابل پخش اين سريال که مباني پايههاي هويتي شيعه را نشانه گرفته است و يک تهديد هويتي براي جهان تشيع محسوب ميشود، ما با بيتوجهي از سوي مسؤولان روبهرو هستيم. اين سريال با يک سکوت خبري توليد شد. خبرهاي اوليهي توليد آن در بهار سال 88 به صورت کوتاه منتشر شد تا اينکه در ماههاي اخير درگيريها آغاز گرديد و واکنشهاي گستردهاي از سوي علماي شيعه و برخي از علماي اهل سنت به اين موضوع بروز داده شد، مانند شکايت «آيتالله مهري» ـ که وکيل تمامي مراجع در کويت است ـ به محاکم کشور کويت. اعتراضهاي مراجع به اين سريال باعث گرديد، غير از شبکهي «6 مراکش»، هيچ شبکهي دولتي ديگري اقدام به پخش اين سريال نکند و شبکههاي پخش کنندهي اين سريال، شبکههاي خصوصي باشند. در کشور خودمان نيز واکنش «آيتالله مکارم شيرازي»، «آيتالله سيستاني» و «آيتالله نوري همداني» را شاهد بوديم. در ميان علماي اهل سنت، «شيخ الازهر» نيز موضعگيري شديدي داشت. افزون بر اين، اشراف مدينه نيز نامهاي به پادشاه عربستان نوشتند و خواستار جلوگيري از پخش اين سريال شدند. در چنين فضايي، تهيه کنندهي اين سريال ادعاهايي مطرح کرده و گفته است: «از 18 مرجع از علماي اهل تسنن که در رأس آنها «يوسف قرضاوي» رييس اتحاديهي جهاني کميتهي علماي اسلامي قرار دارد، مجوز پخش اين سريال را گرفته است.» نکتهي جالب توجه اين بود که توليد کنندگان اين سريال مدعي شدند که از چند مرجع شيعي نيز استفتا کردهاند، مانند: مرحوم «علامه فضل الله» از لبنان و حتي «آيتالله سيستاني!» در آخرين مصاحبهي توليد کنندهي اين سريال در شبکهي روتانا، ادعاي کذبي مطرح شده است مبني بر اينکه با دفتر آقاي «خامنهاي» نيز مکاتبهاي رسمي داشته و اجازهي پخش سريال را از دفتر ايشان نيز اخذ کرده است! واکنش مراجع در مقابل ادعاهاي کذب تهيه کنندگان اين سريال چه بود؟ آقاي «کربلايي» که نمايندهي «آيتالله سيستاني» در کربلا است، در مقابل ادعاي تهيه کنندگان اين سريال دربارهي اينکه آيتالله سيستاني اجازهي ساخت اين سريال را دادهاند، در نماز جمعه حضور مييابد و واکنش نشان ميدهد. به اعتقاد مراجع کشور ما به خصوص آيتالله سيستاني، نشان دادن چهرهي ائمه و معصومين(عليهالسلام) به ذات به نظر نميآيد حرمت داشته باشد، اما تبعاتي در پي دارد که به آن حرمت ميدهد. به اين معنا که بازيگري که نقش معصومين(عليهالسلام) را بازي ميکند، پيش از آن چه سابقهاي داشته است يا اينکه نقشهايي که پس از برعهده گرفتن نقش معصومين(عليهالسلام) ايفا ميکند و يا در زندگي شخصي خودش، قداست نقش ائمه(عليهالسلام) را در اذهان عمومي خدشهدار نميکند و حرمت آن را زير سؤال نميبرد؟ قائم مقام مرکز افکارسنجي و رصد فرهنگي ميافزايد: «آيتالله سيستاني اگر فتواي عام داده شرايطي را براي آن در نظر گرفته است.» پسر علامه فضل الله هم با عباراتي مشابه ادعاهاي توليد کنندگان اين سريال را تکذيب کرده است. اما اين موضوع در ايران تکذيب نشد و نکتهي مهم اين است که اکنون يک فضاي درگيري در جهان عرب به وجود آمده است و ميليونها عرب شيعه منتظر واکنش جمهوري اسلامي ايران به پخش اين سريال هستند. علما، حوزويان و مسؤولان در ايران چگونه ميتوانند با اين تحريفها و بدعت گذاريها مقابله کنند؟ راهکارهاي مقابله با اين اتفاق و رخدادهاي مشابه آن را ميتوان در پنج حوزه تحليل کرد که اولين حوزهي مقابله، حوزهي فقهي است. پيش از هر کاري، حوزههاي علميه و علما بايد در خصوص پردهبرداري از چهرهي معصومين(عليهالسلام) حکم مشترکي بدهند. اين موضوع مرزها را در نورديده و چندي پيش هاليوود نيز از توليد فيلمي از زندگي حضرت محمد(صلياللهعليهوآله) به تهيه کنندگي «باري.ام اسبورن» که تهيه کنندهي سه گانهي «ماتريکس» و «ارباب حلقهها» نيز بوده، خبر داده است. سريال «معاويه، حسن و حسين» بايد درس عبرتي براي ما باشد تا نگذاريم اتفاقات مشابه و در سطح جهاني تکرار شود. به عنوان مثال سريال مختار نامه و تصوير حضرت ابوالفضل(عليهالسلام) که محل اختلاف شد و يا فيلمي که قرار است «مجيد مجيدي» دربارهي کودکي حضرت محمد(عليهالسلام) بسازد، همه و همه باعث ميشود که از لحاظ فقهي در اين خصوص رويکرد مشخصي براي تصوير سازي معصومين(عليهالسلام) داشته باشيم و در غير اين صورت ممکن است در آينده دچار مشکل شويم. اگر در نقطهي اول ما به عنوان مهد تشيع در جهان به اجماع نرسيم، مشکلات بينالمللي ايجاد ميشود. از سوي ديگر اين سريال يک سري تحريفهاي تاريخي را نيز ايجاد کرده مانند شخصيت عبدالله سبا و تمام مشکلات صدر اسلام را بر گردن او انداخته در حالي که اين شخصيت از نظر ما افسانهاي است و پيش از قرن دوم هجري به هيچ وجه وجود خارجي نداشته و بعدها در تاريخ طبري نقل شده است. حتي «برنارد لوييس» اسلام شناس غير معتقد هم، وجود عبدالله سبا را آشکارا تکذيب کرده است. زماني «علامه اميني» دنيا را گشت براي اينکه کتاب «الغدير» را براي دفاع از هويت شيعه بنويسد. امروز هم جمهوري اسلامي بايد در حوزههايي تاريخي که مربوط به مباني هويتي شيعه است فعاليت و سرمايهگذاري بيشتري داشته باشد و در دانشگاهها، رسانهها و حوزههاي علميه در سطح جهان اسلام، اين سريال را از لحاظ تاريخي تحليل و بررسي کند و پاسخ ادعاهاي تاريخي کذب اين سريال داده شود. بايد توجه داشت که سريال «معاويه، حسن و حسين» واکنشي است که اعراب در مقابل سريال سازي اسلامي در ايران نشان دادهاند. سريالهاي ايراني با موضوع بزرگان دين و استقبال گسترده از آن در کشورهاي اسلامي مانند سريال مختار و يوسف پيامبر که پر بينندهترين سريالهاي جهان عرب نام گرفتند، فضايي ايجاد کرد که کساني که فکر ميکردند از اين سريالها ضربه ميخورند تصميم به ساخت چنين سريالي بگيرند. اين نشان ميدهد ما در اين حوزه از جايگاه برتري برخورداريم و بايد با سرمايهگذاري بيشتر، اثرات جديتري را توليد کنيم. در اتحاديهي راديو تلويزيونهاي جهان اسلام که 200 راديو تلويزيون با 8 زبان، برنامه پخش ميکنند و 30 کشور در اين اتحاديه عضويت دارند، فضاي رسانهاي ايجاد شده است که ما ميتوانيم با ساخت سريالهايي استراتژيک که هويت ما را تبليغ کند و همچنين تهيهي برنامههاي گفتوگو با محور شبهات تاريخي، مواضع فقهي، مباحث سياسي و امنيتي اين سريال را بررسي کنيم. اين ظرفيت در صدا و سيما کشور ما وجود دارد که هر سال يک سريال استراتژيک در حد مختارنامه در کنار 4 تا 5 فيلم سينمايي استراتژيک توليد شود تا باعث تقويت باورهاي شيعي در سطح جهان اسلام گردد. چرا دولتهاي عربي در مقابل ايران شمشير را از رو بستهاند و از هر راه قصد تخريب باورهاي شيعي و ايراني را دارند؟ سالها است که اعراب يک رقابت ناسالم در حوزهي روابط بينالملل در مقابل ايرانيها داشتهاند. از وقتي که مفهوم ناسيوناليسم عربي در ميان اعراب در مقابل ناسيوناليسم ايراني ترويج شد، فضاي نامناسبي بر روابط ايران و کشورهاي عربي حکم فرما گرديد که عمدتاً اين تحريک از سوي کشورهاي عربي صورت ميگرفت. به عنوان مثال اصرار بر عرب بودن خليجي که قرنها به نام فارس بوده است. جنگ ميان ايران و عراق نيز بر اين فضا تأثير به سزايي داشت. نقش عبدالله سبا در اين سريال به عنوان يک يهودي که به دروغ اسلام آورده، نشان دهندهي تلاش کشورهاي عربي براي منحرف ساختن دشمن جهان عرب از اسراييل به سمت ايران است. يکي از مهمترين اهداف اين سريال زمينه سازي براي ايجاد اين تفکر است که به حکومت رسيدن حضرت علي(عليهالسلام) به عنوان پشتوانهي شيعيان در ادامهي توطئهي يک فرد يهودي است و ميخواهند تشيع را باقي ماندهي يک توطئهي يهودي نشان دهند. اعراب با زيرکي به دنبال اين هستند که روابط و مفاهيم 60 سالهي ناسيوناليسم عرب برضد ايران را رنگ بوي مذهبي دهند. از آنجا که در سالهاي اخير ايران به يکي از محبوبترين کشورها در ميان اعراب بدل شده است دولتهاي عربي با تکيه به اختلافات شيعه و سني به دنبال اين هستند که ايران را دشمن ديگر اعراب در کنار اسراييل بدل کنند و در اين بين ايران را خطر اول و اسراييل را خطر دوم معرفي نمايند. دولتهاي عربي از راه تشديد تقابل بين اعراب و ايرانيها در پي بازسازي مشروعيت براي حکومتهاي خود هستند و با ساخت چنين سريالهايي ميخواهند شيعيان را حاصل توطئهي يهوديان بدانند. در مقابل اين تخريب، مسؤولان ايراني چگونه ميتوانند از باورها و اعتقادهاي تشيع دفاع کنند؟ نقطه نظر مورد توجه ديگر در اين ميان موضوع وحدت فرق اسلامي و گفتوگوي بين مذاهب اسلامي است. انقلاب اسلامي ايران حرکتي بود که ميتوانست در جهان اسلام منتشر شود. اينکه عدهاي در جهان اسلام توانسته بودند حکومتي به نام اسلام تأسيس کنند براي خيلي از افراد در جهان اسلام، جذاب بود و دولتهاي عربي براي اينکه انقلاب اسلامي را در چارچوب مرزهاي خود محدود کنند و از انتشار انقلاب در ساير کشورهاي عربي جلوگيري نمايند، بلافاصله پس از وقوع انقلاب، بحث شيعه و سني را مطرح کردند و ايران را در تقابل با اعراب قرار دادند. سياستي که انقلاب اسلامي براي مقابله با اين رويکرد اتخاذ کرد، شعار وحدت اسلامي بود و در چارچوب همين وحدت اسلامي ميباشد که ما بايد به اين سريال پاسخ دهيم. برخورد ما با اين سريال نبايد به گونهاي باشد که به جنگ و درگيري بين مذاهب اسلامي ختم شود و اگر به اين نکته توجه نکنيم شايد پاسخمان باعث تحريک بيشتر و افزايش اختلافات و درگيريهاي فرقهاي شود. درست است که اين سريال حملهي شديدي به مباني هويتي ما کرده است ولي ما با فجايع سنگينتري مانند تخريب حرمين امام عسگري(عليهالسلام) و امام هادي(عليهالسلام) روبهرو بودهايم که حادثهي بسيار دردناکي براي شيعيان به شمار ميرود، اما چون ميدانستيم که هدف افرادي که اين عمل را انجام دادهاند، ايجاد جنگ ميان شيعه و سني در سطح جهان بوده است، اين رفتار نابخردانه تحمل شد و نوع مواجهه با اين حادثه در چارچوب اصول وحدت اسلامي انجام گرفت. در مقابل سريالي که توليد کنندگانش منافقانه ساخت آن را در راستاي وحدت اسلامي ميدانند اگر پاسخ هوشمندانهاي داده نشود، ميتواند حرکتي در راستاي اهداف تفرقه افکنانهي آنها باشد.(*) *دکتر محمدحسين ساعي؛ عضو هيأت علمي پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و معاون پژوهشي دفتر مطالعات و برنامهريزي رسانهها/ منبع: برهان نيوز
|