* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 08 مهر 1390 تعداد بازديد: 1468 
ماجراي ملاقات آيت‌الله مرعشي نجفي با حضرت معصومه (سلام الله عليها)
 
مرحوم آيت‌الله‌ سيدشهاب‌الدين مرعشي نجفي در خاطرات خود، نمونه‌اي از عنايت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به ايشان را نقل کرده‌اند.


اين مرجع تقليد شيعه در بيان اين کرامت مي‌گويند؛

روزگارى كه جوانتر بودم، روزى بر اثر مشكلات فراوانى كه داشتم، از جمله آن كه مى خواستم دخترم را شوهر دهم، ولى مال و ثروتى نداشتم تا براى دخترم جهيزيّه تهيّه كنم، با ناراحتى به حرم حضرت فاطمه معصومه عليهاالسّلام رفته و با عتاب و خطاب، در حالى كه اشكهايم سرازير بود، گفتم اى سيده و مولاى من، چرا نسبت به امر زندگى من اهميّتى نمى دهى؟ من چگونه با اين بى مالى و بى چيزى دخترم را شوهر دهم؟ سپس با دلى شكسته به منزل بازگشتم. در اين حال، حالت غشوه اى مرا فرا گرفت و در همان حال شنيدم كسى در مى زند. رفتم پشت در و آن را باز كردم. شخصى را ديدم كه پشت در ايستاده، وقتى مرا ديد گفت: سيّده تو را مى طلبد، با عجله به حرم رفتم و چون به صحن شريف آن حضرت رسيدم، چند كنيز را ديدم كه مشغول تميز كردن ايوان طلا هستند. از سبب آن پرسيدم. گفتند هم اكنون سيّده مى آيد. پس از اندكى حضرت فاطمه معصومه عليهاالسّلام آمد، در حالى كه بسيار نحيف و لاغر و رنگ پريده و در شكل و شمايل چون مادرم فاطمه زهراعليهاالسّلام بود (چون جدّه ام فاطمه زهرا را سه بار پيش از آن در خواب ديده بوده و مى شناختم ). به نزد عمه ام رفته و دست وى را بوسيدم. آنگاه آن حضرت به من فرمود؛ اى شهاب: كى ما به فكر تو نبوده ايم كه ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاكى هستى؟ تو از زمانى كه به قم وارد شدى، زير نظر و مورد عنايت ما بوده اى. در اين حال از خواب بيدار شدم و چون دانستم كه نسبت به حضرت معصومه عليهاالسّلام اسائه ادب كرده ام، فوراً براى عذرخواهى به حرم شريف رفتم. پس از آن حاجتم برآورده شد و در كارم گشايشى صورت گرفت. قبسات، ص 101

منبع : مرکز خبر حوزه



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  10 مهر 90 - 19:56:36
با سلام

با خواندن اين مقاله جالب ياد ماجراي جالبي افتادم كه سال پيش براي خانم لورن بوتث ( Lauren Booth ) .
خانم بوتث كه خواهر زن اقاي توني بلر ميباشد يكي از انقلابيون انگليسي ميباشد و از طرف داران سر سخت فلسطين و ازادي قدس ميباشد .
ايشان سال پيش براي تهيه گزارش از روز قدس به تهران امد و سخت تحت تاثير قرار گرفت .
بعد از روز جهاني قدس با دوستان ايراني خود عازم جنوب ايران شد و اتفاقاً وارد قم شد و چونكه دوستانشان قصد زيارت حضرت معصوم عليها السلام داشتند ايشان هم با انها وارد حرم شد و در گوشه اي نشست .
انچه را كه ايشان ميگويند اين است كه يك بانو با ايشان مشغول صحبت شد و چند ساعتي با هم صحبت كردند , خلاصه مطلب اينه كه روز بعد ايشان مسلمان شد و اكنون با حجاب كامل اسلامي براي پرس تيوي برنامه اجرا ميكند .
ايشان در ان برنامه در مورد صحبتش با ان بانو شرح زيادي نداد .
ان بانو چه كسي ميتوانست باشد ؟؟؟؟ چگونه خانم لورن بوتث Lauren Booth با اين بانو ارتباط برقرار كرد؟؟؟ با چه زباني با يكديگر گفته گو ميكردند ؟؟
اگر خانم لورن بوتث در اين مورد حرفي زده باشد از دوستان مطلع تقاضا ميكنم انرا درج كنند .
www.presstv.ir/detail/149292.html
www.presstv.ir/detail/148014.html


لبيك يا علي




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما