* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 13 شهريور 1387 تعداد بازديد: 2870 
وهابيت در جمهوري آذربايجان
 
حسن گلي
اشاره
بانگاهي به تاريخ پرفراز و نشيب كشورهاي اسلامي متوجه مي شويم كه دين اسلام همواره در مسير حركت خود با آسيبها و آفتهايي مواجه بوده است ، چه اينكه اين دين از صدر اسلام تاكنون منافع نامشروع افراد، گروهها و كشورهاي مختلفي را به چالش كشيده واز اين رو سختي ها و مشكلاتي را از ناحيه آنان متحمل گرديده است. از جمله آسيب ها و آفت هايي كه روند رو به گسترش دين اسلام و به تبع آن حركت مسلمانان به سوي پيشرفت هاي دنيوي و سعادت اخروي را با مشكلاتي مواجه ساخته است، جريان ها و حركت هاي افراطي كه گاه و بيگاه به نام اسلام سر برآورده و براي رسيدن به مقاصد نامشروع خود به تكاپو مي افتند.
به نظر مي رسد در پيدايش وادامه فعاليت اين گروه ها دو عامل تعصبات جاهلانه برخي افراد و دخالت ها و توطئه هاي برخي گروه ها و كشور ها يي كه ترويج اسلام حقيقي را مغاير منافع خود مي پندارند، نقش اساسي داشته باشد.
امروزه از مهمترين جريانات افراطي كه در اقصي نقاط جهان اسلام به مانعي بر سر راه پيشرفت اسلام تبديل شده و مصائب زيادي را متوجه دنياي اسلام كرده است، جريان وهابيت است.
در حال حاضر اين جريان كه علاوه بر تعصبات جاهلانه به اغراض سياسي نيز آلوده گشته، در نقاط مختلف به ابزار قدرت هاي جهاني براي كشتار مسلمانان و يا ايجاد اختلاف و دودستگي بين آنان تبديل شده است. هجوم آمريكا به افغانستان به بهانه مبارزه با تروريسم طالباني كه در حقيقت نمود باورهاي وهابيت بود و نيز حضور برخي كشورهاي فرا منطقه اي در قفقاز جنوبي به بهانه هايي از قبيل مبارزه باتروريسم و بنيادگرايي اسلامي و... گواه صدق اين مدعاست.
در حال حاضر جمهوري آذربايجان از مهمترين كشورهايي است كه به محل فعاليت و تكاپوي اين جريان افراطي تبديل شده است ، اصولا پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق، جمهوريهاي تازه استقلال يافته آسياي مركزي و قفقاز به ويژه جمهوري آذربايجان با توجه به ويژگي هاي خاص جغرافيايي ، مذهبي ، سياسي و... خود مورد توجه جريانات افراطي - انحرافي مخصوصا وهابيت قرار گرفته است.
با توجه به آنچه مذكور افتاد و به دليل اهميت موضوع ؛ در اين مقال سعي خواهد شد بعد از معرفي اجمالي جمهوري آذربايجان و بررسي ماهيت جريان انحرافي وهابيت؛ زمينه ها و علل بروز ورشد فرقه وهابيت در جمهوري آذربايجان ، گسترده فعاليت وهابيت و نتايچ آن در جمهوري آذربايجان مورد بررسي قرار گيرد.
جمهوري آذربايجان
همانطور كه مي دانيم سرزميني كه امروزه جمهوري آذربايجان ناميده مي شود روزگاري نه چندان دور جزئي از ايران بزرگ محسوب مي گرديد و آلبانيا ناميده مي شد. بعد از ورود اسلام به اين منطقه، اسم اين منطقه به آران تغيير يافت؛ اين منطقه در جريان جنگ هاي ايران و روس و به موجب قراردادهاي تحميلي گلستان و تركمانچاي از ايران منتزع گرديد . بعد از انقلاب 1917 روسيه و سقوط تزاريسم در آن كشور؛ حزب مساوات به رهبري محمد امين رسول زاده، به سال 1918 در سرزمين آران جمهوري مستقلي تاسيس كرد و اين جمهوري در راستاي سياست هاي برخي قدرت هاي آن زمان از جمله امپراطوري عثماني، «جمهوري آذربايجان» ناميده شد. تغيير نام آران به آذربايجان تحريف تاريخي بود كه به اصرار تركان عثماني و به طمع به دست آوردن آذربايجان ايران انجام شد. ] 1[ آن روز واحدهاي ارتش سرخ شوروي، شهر باكو را تصرف كردند و بسياري از سران حزب مذكور را دستگير و اعدام نمودند و بدين ترتيب به استقلال دوساله جمهوري آذربايجان پايان داده شد و اين جمهوري تا سال 1991 (فروپاشي اتحاد جماهير شوروي) به عنوان يكي از جمهوري هاي شوروي سابق به حيات خود ادامه داد. در دوران هفتاد ساله كمونيست ها بر مردم مسلمان اين منطقه، همه سياست هاي دولت در راستاي جدا نمودن مردم اين منطقه از دين، فرهنگ و تاريخ خود طراحي و اجرا مي شد و مردم در اجراي تكاليف ديني خود با محدوديت هاي زيادي مواجه بوده و مشكلات فراواني را تحمل مي نمودند. با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در سال 1991، جمهوري آذربايجان نيز در كنار جمهوري هاي ديگر به استقلال رسيد. اين جمهوري تا 28 آوريل 1920 به عمر خود ادامه داد.
اين جمهوري درحال حاضر با 86.600 كيلومتر مربع مساحت يكي از كشورهاي ثلاثه قفقاز جنوبي است. براساس برآورد سازمان ملل در دهم تيرماه 1385 بالغ بر 8 ميليون و 483 هزار نفر جمعيت دارد. بنا بر اظهارات مسئولين كميته دولتي امور ديني جمهوري آذربايجان، 96% مردم اين كشور مسلمان هستند كه از اين تعداد حدود 80 درصد را شيعيان تشكيل مي هند. از زمان استقلال جمهوري آذربايجان تاكنون و مخصوصا در سال هاي اخير بنا به دلايلي كه در ادامه خواهد آمد اين كشور به محل فعاليت جريان انحرافي وهابيت تبديل شده است، كه ادامه اين وضعيت مي تواند علاوه بر خسارت ها و مصائبي كه براي مردم جمهوري آذربايجان به بار مي آورد براي كشور ايران نيز خطرناك باشد. چه اينكه دو كشور ايران و آذربايجان به عنوان بزرگترين كشورهاي شيعه جهان داراي اشتراكات فراوان تاريخي، مذهبي، فرهنگي و... بوده و داراي مرزهاي طولاني مشترك مي باشند و بطور طبيعي از شرايط همديگر متاثر مي شوند.
وهابيت
فرقه وهابيت منسوب به «محمدبن عبدالوهاب» از مردم «نجد» است كه درسال 1115 ق (1082 شمسي) در شهر عيينه (از توابع نجد واقع در حجاز) متولد شد. وي از كودكي به مطالعه كتاب هاي تفسير و عقايد و حديث سخت علاقه داشت و فقه حنبلي را نزد پدر خود كه از علماي حنبلي بود آموخت محمدبن عبدالوهاب از آغاز جواني، بسياري از اعمال مذهبي مردم «نجد» را زشت مي شمرد.
او در سفري كه به زيارت خانه خدا رفته بود، بعداز انجام مناسك حج به «مدينه» رفت و در آن جا، توسل مردم به پيامبر را كه نزد قبر حضرت انجام مي دادند، انكار كرد. سپس به «نجد» مراجعت كرد و از آن جا به بصره رفت و مدتي در آن شهر ماند و با بسياري از اعمال مردم آن شهر نيز مخالفت كرد. لازم به توضيح است «محمدبن عبدالوهاب» در ايام حضور خود در شهره بصره با همفر- جاسوس معروف انگليس در ممالك اسلامي- آشنا شد و تحت تاثير او بيش از پيش به احكام متعالي اسلام بدبين گشت(2) و لذا برداشتهاي جاهلانه و مغرضانه خود را به عنوان اسلام تبليغ كرد. وي پس از مرگ پدر علنا به اظهار عقايد خود پرداخت و قسمتي از اعمال مذهبي مردم را انكار نمود. «محمدبن عبدالوهاب» در سال 1160 پس از آن كه از عيينه بيرون رانده شد، رهسپار «درعيه» از شهرهاي معروف نجد گرديد. در آن وقت امير درعيه، محمد بن سعود جد آل سعود بود. وي به ديدن شيخ محمد رفت و به وي عزت و نيكي را بشارت داد. شيخ محمد نيز غلبه و قدرت محمد بن سعود را بر همه بلاد نجد بشارت داد. بدين ترتيب ارتباط ميان آن دو شكل گرفت. حمايت محمدبن سعود از شيخ محمد موجب شد كه وي بر عقايد و افكار خود پافشاري كند. هر كدام از مسلمانان كه از عقايد وي پيروي نمي كردند، كافر محسوب مي شدند و براي جان و مال و ناموس آنان ارزشي قايل نبود.
جنگ هايي كه وهابيان در نجد و خارج از آن از قبيل يمن و حجاز و اطراف سوريه و عراق مي كردند، بر همين پايه قرار داشت. هر شهري كه با جنگ و غلبه بر آن دست مي يافتند، براي آن ها حلال بود. كساني كه با عقايد او موافقت مي كردند، بايد با وي بيعت نمايند و اگر كساني به مقابله برمي خاستند، بايد كشته شوند و اموالشان تقسيم گردد. سرانجام شيخ محمدبن عبدالوهاب در سال 1206 ق (1170 شمسي) درگذشت و پس از وي پيروان او به همين روش ادامه دادند، مثلا در سال 1216 ق امير سعود سپاهي مركب از بيست هزار را مجهز كرد و به كربلا حمله ور شدند. سپاه وهابي جنايات بسياري در شهر كربلا انجام دادند، از جمله پنج هزار تن و يا بيشتر (تا بيست هزار گفته اند) را به قتل رساندند. آيين وهابيت براساس عملكرد، عقايد و باورهاي شيخ محمد بن عبدالوهاب شكل گرفت و در طول زمان با اغراض سياسي برخي قدرتهاي بزرگ كه همواره اسلام حقيقي را مانعي در راه برنامه استعماري خود مي ديدند، همراه گشته است. فرقه وهابيه مبتني بر اصول و عقايدي است كه به بعضي اشاره مي شود: وهابي ها معتقدند كه هيچ انساني نه موحد است و نه مسلمان مگراين كه اموري را ترك كند، ازجمله؛
الف) به هيچ يك از رسولان و اوليا توسل نجويد. هر كس اقدام به اين كار كند، مشرك مي باشد(3) از اين رو، وهابيان زيارت قبر پيامبر و ائمه(ع) را جايز نمي دانند و معتقدند هر كس از پيامبر طلب شفاعت كند، مانند اين است كه از بت ها شفاعت خواسته است. (4)
ب) از مسائل ديگري كه وهابيان درباره آن حساسيت خاصي دارند، تعمير قبور و ساختن بنا روي قبر پيامبر و اولياي الهي و صالحان است. براي نخستين بار اين مسئله را «ابن تيميه» و شاگرد معروف او «ابي القيم» عنوان كرد و بر تحريم ساختن بنا و لزوم ويراني آن فتوا داده اند. (5) بر همين اساس سعودي ها هنگامي كه در سال 1344 هجري بر مكه و مدينه و اطراف آن تسلط پيدا كردند، به فكر افتادند كه براي تخريب مشاهد و آثار خاندان رسالت و صحابه پيامبر مستمسكي به دست آورند و اقدام نمايند. (6)
ج) وهابيان بر اين باورند كه مسلمانان در طي قرون، از آيين اسلام منحرف شده اند و در دين خدا بدعت هايي نهاده اند كه با شرع اسلام مخالف است. بر اين اساس بايد از اصولي كه پيامبر(ص) تعيين كرده است، پيروي كرد.
د) بنابر عقايد وهابيان، هيچ كس حق ندارد به رسول خدا سوگند ياد كند و از الفاظي مانند: به حق محمد و... استفاده نمايد، ]7[ زيرا قسم خوردن به ديگران و درخواست حاجت از غير خداوند با آيات قرآن منافات دارد: «فلاً تدعوا مع الله احداً».]8[
هـ) آنان معتقدند، تشييع جنازه و سوگواري حرام است؛ زيرا ارواح اموات كاري نمي توانند بكنند و در امور دنيوي و اخروي نمي توانند دخالت داشته باشند.]9[
و) وهابيان معتقدند القابي را كه بر عزت و احترام دلالت دارند، در مورد انسان ها نبايد به كار برد و ناصواب است؛ زيرا احترام و تعظيم تنها شايسته خداوند است.
ز) وهابيون به جنگ با ديگر فرقه ها و مذاهب اسلامي معتقد هستند و مدعي اند بايد به آيين وهابيت در آيند، يا جزيه دهند، از اين رو هميشه مسلمانان ديگر را به كفر متهم نموده، اموال و نواميس بقيه را حلال مي دانند. آنان مي گويند كه هر كس مرتكب گناه كبيره شود، كافر است.]10[
البته موارد فوق الذكر تنها بخشي از اصول به اصطلاح اعتقادي وهابيون را تشكيل مي دهند وگرنه امروزه اين جريان كه به طرق مختلف از طرف آمريكا و صهيونيسم حمايت مي شود به ابزار آنان براي نيل به مقاصد خود در اقصي نقاط دنيا تبديل گشته است. البته اين حمايت تا آنجايي است كه فعاليت آنها در راستاي منافع دولت هاي مذكور باشدكما اينكه آنان طالبان را كه در حقيقت مجسمه وهابيت بودند براي رو در رو قرار دادن با جمهوري اسلامي ايران و نيز براي نيل به مقاصد ديگر به وجود آوردند و زماني كه ادامه حيات آن را به صلاح خود نديدند به افغانستان لشكر كشي و حكومت آنان را ساقط كردند.
امروزه علاوه بر موارد فوق الاشاره، از خشونت فوق العاده، تحميل عقيده، تعصب شديد و افراطي، عدم آشنايي با ارزشهاي فرهنگي، جمود و مخالفت با هر پديده نوين و ضعف منطق مي توان به عنوان ويژگي هاي بارز فرقه وهابيت نام برد.]11[
خلاصه اينكه وهابيت نه دين است و نه مذهب بلكه فرقه اي است خود ساخته كه منشعب از مذهب سني حنبلي است، علماي اهل سنت و به ويژه مذهب حنبلي نيز بارها، با محكوم كردن عملكرد اين گروهك در دويست سال اخير كه سبب جنگ ها و خونريزي هاي بسياري در بين مسلمانان شده است برائت خود از اين فرقه را اعلام نموده اند.
زمينه ها و علل بروز و رشد فرقه وهابيت در جمهوري آذربايجان
همانطور كه پيش از اين اشاره شد اكثريت قريب به اتفاق مردم جمهوري آذربايجان را مسلمانان تشكيل مي دهند. اين مسلمانان در دوران هفتاد ساله حكومت كمونيست ها در ميان اختناق موجود زندگي مي كردند و از هيچ گونه آزادي براي انجام مراسم ديني و عمل به تكاليف خود و نيز اظهار اعتقادات خود برخوردار نبودند. بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و استقلال جمهوري آذربايجان ، مردم اين كشور دنبال هويت گمشده خود بودند ليكن به دليل سياست هاي فوق الذكر دچار نوعي سردرگمي و بلا تكليفي شده بودند؛ آنان خود را مسلمان مي پنداشتند ولي غالباً از اسلام چيزي جز پوسته (اسم) آن برايشان باقي نمانده بود؛ به عبارتي بعد از استقلال، مردم اين كشور دچار نوعي خلأ مذهبي بودند كه ميراث حكومت كمونيست ها و قبل از آنان تزارها بود. در اين شرايط دولت جمهوري آذربايجان به جاي تلاش براي پوشش دادن اين نقيصه، كه مي توانست منشأ مشكلات فراواني براي مردم آذربايجان گردد، سياستي را برگزيد كه نه تنها به سردرگمي و بلاتكليفي ها پايان نداد بلكه مشكلات اعتقادي مردم را دوچندان كرد. وضع كنندگان قانون اساسي جمهوري آذربايجان كه در حقيقت مبناي فعاليت هاي دولتمردان در دوره هاي مختلف را تشكيل مي دهد بدون توجه به دين و فرهنگ اكثريت مردم، نظام سياسي خود را بر مبناي دو اصل لائيسم (دنيوي بودن) و سكولاريسم (جدايي دين از سياست) طراحي كردند كه در آن هيچ گونه توجهي به دين بيش از 95% مردم نشده بود.
اصل اول قانون اساسي جمهوري آذربايجان يگانه منبع حاكميت دولت جمهوري آذربايجان را ملت معرفي كرده است و در بند 1 اصل 7 چنين تصريح شده است كه «دولت آذربايجان، دموكراتيك، حقوق، دنيوي و يونيتار است» و نيز در بند اول اصل 18 به جدايي دين و دولت اشاره گرديده و چنين آورده شده است كه «در آذربايجان دين و دولت از هم جداست و تمام عقايد ديني در برابر قانون يكي است.» اصل 48 قانون اساسي جمهوري آذربايجان به موضوع دين (اعتقادات و مراسم ديني) مي پردازد و در بند 2 و 3 و 4 اشاره مي كند كه:
بند 2- هر كس حق نگرش مستقل به دين، اعتقاد به هر ديني بصورت فردي و يا جمعي، عدم اعتقاد به هيچ ديني و همچنين بيان و انتشار اعتقاد ديني خود را دارد.
بند 3- «انجام مراسم ديني در صورتي كه قواعد و انضباط اجتماعي را بر هم بزند و يا در ضديت با اخلاق عمومي نباشد آزاد است.»
بند 4- «عقيده و اعتقاد ديني موجب برائت بر هم زدن حقوق جمعي نمي شود.»
چنانچه ملاحظه مي شود قانون اساسي جمهوري آذربايجان نه تتها از اسلام و مذهب تشيع كه دين و مذهب اكثريت مطلق مردم اين كشور است، اسمي به ميان نياورده بلكه با قيد واژه هر ديني اين امكان را به افراد و گروه هاي انحرافي و افراطي داده است تا افكار و اعتقادات خود را تحت عنوان دين مطرح نمايند و همچنين با بيان اينكه عدم اعتقاد به هيچ ديني آزاد است، بي ديني را نيز تجويز و حتي تائيد كرده است بندهاي 3 و 4 اين ماده نيز در حقيقت تبصره هايي هستند كه مجوز هرگونه برخورد با مراسم و اعتقادات ديني را عليرغم صراحت بند 2 اين ماده داده اند.
از آنچه گفته شد به خوبي مي توان زمينه ها و علل اصلي رشد وهابيت در جمهوري آذربايجان را به دست آورد. در حقيقت آن بخش از مردم آذربايجان كه امروزه اسير وهابيت شده اند مردمي بودند كه براساس فطرت پاك خود و نيز در جستجوي هويت تاريخي و به تاراج رفته خود تشنه آب گوارا و حيات بخشي به نام اسلام بودند كه به دليل عدم حمايت از سوي دولتمردان، سرابي به نام وهابيت به آنان عرصه شده است. بديهي است در جامعه اي كه ميل به دين وجود داشته باشد ولي متخصصاني نباشد كه معارف حقيقي و اصيل ديني را به آنان بياموزد؛ اديان، مذاهب و مكاتب اعتقادي مختلفي وارد عرصه شده و به عرضه و تبليغ كيش و آئين خود مي پردازند.
علاوه بر آنچه گفته شد ذكر اين نكته ضروري است كه بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و به ويژه بعد از حوادث يازده سپتامبر سال 2001 دولت آمريكا همه تلاش خود را براي تاثيرگذاري در منطقه آسياي مركزي و قفقاز به كار گرفته است و در اين ميان با توجه به موقعيت استراتژيك جمهوري آذربايجان و همسايگي آن با جمهوري اسلامي ايران توجه ويژه اي به اين جمهوري پيدا كرده است. دولت آمريكا همزمان سياست هاي مختلفي را براي نيل به اهداف خود در جمهوري آذربايجان در پيش گرفته است كه يكي از سياست هاي فوق سياست «شبيه سازي» در جمهوري آذربايجان مي باشد. اين كشور كه از دين و مذهب مردم اين كشور آگاهي دارد به خوبي مي داند پيش شرط بهره برداري هاي سياسي، اقتصادي، نظامي و از دولت جمهوري آذربايجان جلوگيري از بازگشت واقعي آنان به دامان مذهب تشيع مي باشد. لذا اين كشور با حمايت از گروه هاي انحرافي مانند وهابيت در تلاش است تا احساس نياز به آموزه هاي ديني در مردم آذربايجان را در راستاي اهداف خود پاسخ دهد چرا كه به خوبي از توانايي خود در تاثيرگذاري بر جريان وهابيت و قرار دادن آن در مسير خواسته هاي نامشروع خويش و نيز از ذلت ناپذيري و عزت خواهي اسلام واقعي مخصوصا مذهب تشيع آگاهي دارد.
در كنار نقش آمريكا در حمايت از جريان وهابيت در ازمنه و امكنه مختلف، بايستي به نقش رژيم صهيونيستي در حمايت از اين جريان نيز اشاره كرد. آنچه در اين بحث حائز اهميت است ارتباطات پيدا و پنهاني است كه بين منابع ثروت و قدرت غربي يعني آمريكا و كشورهاي غربي و صهيونيسم، با شيوخ وهابي وجود دارد. اگر صهيونيسم را منشا فكري و سياسي تاثيرگذار در معادلات بين المللي به عنوان راس يك مثلث فرض كنيم، و از طرفي آمريكا و سرسپردگي دولتمردانش به منافع و سياست هاي صهيونيست را در كنار تعلقات خاص سران كشورهاي غربي به اسرائيل ضلع ديگر آن در نظر بگيريم، آنچه باعث تكميل ضلع سوم اين مثلث شده است، نقش و حمايت سران و حاكمان وهابي برخي كشورهاي عربي، و نيز گروه هاي وهابي برخي كشورهاي مسلمان از سياست هاي آنها براي تحقق اهداف شان است.
وهابيت به خصوص طيف سلفي و تكفيري آنها، با عملكردهاي جاهلانه و ظالمانه خود باعث تحقق دو هدف عمده سران استكبار به شرح ذيل شده است:
الف) آنها با برداشت هاي غلط و افراطي از احكام و دستور العمل هاي اسلام، مثل دادن حكم تكفير و اعدام غيرمسلمان، كه به خصوص بعد از سقوط صدام در عراق با دستگيري يك عده انسان عادي غربي به جرم كافر همراه بود، و سر بريدن و گردن زدن آنها در مقابل دوربين و نشان دادن آن به جهان در حالي كه نواي قرآن در حال پخش آيات جهاد است و ساير اقدامات تروريستي، مردم جهان را نسبت به اسلام بدبين كرده و علاوه بر باز كردن باب توهين و افترا به اسلام نظير آنچه كه پاپ در خشونت گرا بودن اسلام و قرآن خواند، مسير تحقق اهداف ضد اسلامي دشمنان اسلام و بويژه صهيونيسم را نيز هموارتر مي كنند.
ب) وهابيت به جهت اينكه نطفه تشكيلش، همچون القاعده، كشورهاي استعماري مانند انگليس بوده و از پايه هاي اعتقادي منحرف و متزلزل و جدا از ولايت ائمه اطهار(ع) كه منشا تفسير و تبيين آيات الهي اند، برخوردار است؛ لذا هميشه جاهلانه شيعه را دشمن شماره يك خود خوانده و همواره سعي در ضربه زدن به شيعيان دارد، و در اين بين آمريكا و صهيونيسم بين الملل هستند كه بيشترين نفع را براي دشمني با كل اسلام مي برند. آنها با اطلاع از فرهنگ شيعه كه در سه عنصر انتظار و شهادت و ولايت پذيري خلاصه مي شود، به اهميت قدرت شيعيان پي برده و لذا همواره با حمايت و تحريك پنهان وهابيت در جمهوري آذربايجان، سعي مي نمايند از احياي تفكر شيعي در كشور شيعه نشين جمهوري آذربايجان جلوگيري نمايند.
آمريكا، صهيونيسم، غرب و نيز سران وهابي برخي كشورهاي عربي آگاهند كه تنها خطري كه ثروت و قدرت نامشروع و اهداف استعماري و ظالمانه شان را در مقابل مستضعفين جهان تهديد مي كند، موج اسلام خواهي مردم جهان است كه الگوي فكري و سياسي خود را از عقايد و تجارب منطبق بر ظلم ستيزي و عدالت طلبي يگانه مذهب رهايي بخش اسلام يعني شيعه كسب مي كند. لذا آنها با تشكيل يك مثلث شوم كه داراي ابزار مشترك قدرت، مذهب و ثروت هستند، درصددند تا با مقابله با اصل اين آرمانخواهي شيعه كه ريشه در مهدويت و اعتقاد به ظهور منجي عالم، مهدي موعود - عج - دارد، و با شناخت از علائمي كه براي اين روز موعود در روايت شيعه بيان شده است، از گسترش اين فرهنگ در افكار عمومي مردم جهان مخصوصا در بين مردم جمهوري آذربايجان، كه بعد از ايران دومين كشور شيعي جهان است جلوگيري كنند، و در اين بين نقش وهابيت كه داراي انگيزه هاي اعتقادي و مادي است، قابل تامل و توجه به نظر مي رسد.
علاوه بر زمينه ها و علل ياد شده، دو دليل ديگر نيز وجود دارد كه از آنها مي توان به عنوان عوامل تسريع كننده نفوذ وهابيت در جمهوري آذربايجان نام برد. اين دو عامل عبارتند از:
الف) مناقشه قره باغ و حضور مبارزان افغاني با گرايشات وهابي در محل مناقشه براي كمك به نيروهاي آذري
ب) مناقشه چچن و استفاده افراد و گروه هاي وهابي حاضر در اين مناقشه از سرزمين هاي جمهوري آذربايجان به عنوان يك مسير ارتباطي دو عامل فوق خواه به دو صورت برنامه ريزي شده و خواه به صورت ناخواسته توانسته است توجه بخشهايي از مردم جمهوري آذربايجان را به سوي وهابيت جلب نمايد.
در كنار همه دلايل گفته شده ذكر اين نكته ضروري است كه اگر در اوايل استقلال جمهوري آذربايجان كه مردم اين كشور بيش از هر زماني آمادگي دريافت معارف حقيقي مذهب تشيع را داشتند اين معارف بصورت صحيح و با شناخت مقتضيات زماني به آنان عرضه مي شد، جريانهاي انحرافي از قبيل وهابيت نمي توانستند جمهوري آذربايجان را جولانگاه فعاليت هاي ضد اسلامي خود كنند.
گستره فعاليت وهابيت در جمهوري آذربايجان
امروزه ميزان فعاليت وهابيت در جمهوري آذربايجان به گونه اي گسترش يافته است كه حتي كارشناسان و تحليلگران غربي نيز آن را بزرگترين تهديد براي ثبات در آذربايجان مي دانند.
اخيرا «جوشوا كاچر» خبرنگار نشريه اينترنتي آمريكايي باكو كه اصلي ترين محل فعاليت وهابيت در جمهوري آذربايجان است گزارش از فعاليت وهابيت در مسجد ابوبكر the state تهيه كرده بود. به نوشته وي، «هر روز بر تعداد عبادت كنندگان وهابي در اين مسجد كه در يكي از محلات شلوغ و پر رفت و آمد باكو قرار دارد، افزوده مي شود، «قامت سليمان اف» امام اين مسجد خطبه هاي افراطي از نوع سعودي كه حكومت آذربايجان از آن واهمه دارد، قرائت مي كند. عجيب است كه حكومت آذربايجان عليرغم تعطيل كردن چنين مساجدي در كشور، اجازه ادامه فعاليت به مسجد ابوبكر را داده است. به عقيده برخي، مسئله ناشي از ترس حكومت از محبوبيت قامت سليمان اف است.»
اين خبرنگار در ادامه گزارش خود چنين مي نويسد: «ميدان كه يكي از حاضرين در مسجد است، در مورد دليل ارجحيت اين مسجد نسبت به مساجد شيعه مي گويد؛ شيعيان مشغول كارهايي هستند كه با اسلام راستين در تضاد است. آنها به آرامگاه اشخاصي كه مقدسشان مي پندارند، اعتقاد دارند. آب مقدس مي نوشند و خودشان را كتك مي زنند.»
كاچر همچنين ديده هاي خود را چنين توصيف مي كند: «وهابي ديگري فيلمي از يك زن چادري را كه روز عاشورا خودش را كتك مي زند، در صفحه تلفن همراهش نشان مي دهد و مي گويد؛ افراد سالم و حتي مسيحيان نيز چنين كاري نمي كنند. ميدان مي گويد كه به اعتقاد او اسلام راستين همان است كه در عربستان موجود است، اگر به اين كشور بروي، نيازي به اقامت در هتل احساس نمي كني، زيرا آحاد مسلمانان آنجا حاضرند ميهمان را سه روز در منزل خود نگه دارند. اين است اسلام راستين!» بر اساس اين گزارش هر هفته حدود 01 هزار نفر براي اقامه نماز جمعه در اين مسجد و خيابان هاي اطراف دور هم جمع مي شوند (31)
لازم به توضيح است مسجد ابوبكر حدود 11 سال قبل با حمايت همه جانبه عربستان سعودي و كويت ساخته شد و امروزه به محل اصلي فعاليت وهابيت در آذربايجان تبديل شده است. «قامت سليمان اف» امام جماعت اين مسجد نيز آذري تحصيل كرده عربستان سعودي است كه تحت تعاليم اين كشور از هيچ كوششي براي ترويج وهابيت دريغ نمي كند.
امروزه علاوه بر باكو در شهرهايي از قبيل قوبا، زاكاتالا، قوسارو ... كه داراي مردم سني مذهب هستند، وهابي ها به شدت فعاليت مي نمايند با مرور اخبار مربوط به جمهوري آذربايجان مي توان به نفوذ وهابي ها در ادارات و حتي مراكز نظامي جمهوري آذربايجان پي برد.
اقدامات تبليغي در مساجد و مراكز آموزشي، حضور فعال در زمينه چاپ و توزيع كتاب، جذب طلاب علوم ديني و اعطاي بورس به متقاضيان و علاقمندان تحصيل در دانشگاه هاي عربستان و برخي ديگر از كشورهاي عربي، برپايي كلاس هاي قرآن، انجام امور تجاري همراه با تبليغ وهابيت، ورود در برخي ادارات و مشاغل حساس از قبيل مراكز نظامي و نيز در اختيار گرفتن مشاغلي كه در ارتباط مستقيم با مردم باشند از جمله اقدامات جريان وهابيت در جمهوري آذربايجان است.
نتايج گسترش فعاليت وهابيت در جمهوري آذربايجان
با توجه به اينكه جمهوري آذربايجان از لحاظ مذهبي كشوري يك دست محسوب مي گردد، ادامه فعاليت گروه هاي وهابي در اين كشور مي تواند به ثبات ديني اين كشور آسيب جدي وارد نمايد و اقليت سني را رو در روي اكثريت شيعه قرار دهد موضوعي كه نتيجه آن براي كشوري كه حدود 02% از خاك آن در اشغال ارمنستان است خوشايند نخواهد بود.
علاوه بر آن با توجه به روابط پيدا و پنهان فرقه وهابيت با آمريكا و پيوندهاي موجود بين وهابيت با صهيونيسم و نيز نظر به خواستگاه استعماري اين فرقه، گسترش فعاليت وهابي ها در جمهوري آذربايجان، زمينه هاي لازم جهت افزايش بهره برداري هاي سياسي، اقتصادي، نظامي و... دولت هاي فرامنطقه اي مخصوصاً آمريكا و نيز رژيم صهيونيستي از جمهوري آذربايجان را فراهم خواهد كرد؛ ضمن اينكه ادامه فعاليت اين فرقه در جمهوري آذربايجان، اين فرصت را براي دولتمردان آذربايجان فراهم مي كند تا به بهانه مبارزه با وهابيت گروه هاي اصيل اسلامي را مورد تهاجم قرار دهند. همچنين ادامه فعاليت اين فرقه مي تواند در درازمدت حاكميت جمهوري آذربايجان را با چالش هاي جدي مواجه كند.
علاوه بر موارد گفته شده بايستي به اين نكته نيز اشاره كرد كه به دليل اشتراكات فراوان مذهبي، تاريخي و فرهنگي دو كشور ايران و جمهوري آذربايجان و نيز به دليل مرزهاي طولاني مشترك بين دو كشور گسترش وهابيت در جمهوري آذربايجان منافع ملي جمهوري اسلامي ايران را نيز با چالش جدي مواجه خواهد كرد.
سخن آخر اينكه امروزه مردم مسلمان و شيعه جمهوري آذربايجان در كنار همه مشكلات فرهنگي، سياسي و اقتصادي با مشكل اساسي ديگري به نام فعاليت فرقه وهابيت رو در روست و بر همه مسلمانان مخصوصاً علما و دانشگاهيان فرض است تا با معرفي اسلام اصيل به مردم جمهوري آذربايجان از گسترش بيش از پيش وهابيت جلوگيري كنند. ضمن اينكه دولت جمهوري اسلامي ايران نيز مي تواند به منظور پيشگيري از به خطر افتادن منافع ملي خود توسط اين جريان خطرناك، با لحاظ ارتباط عميق تاريخي و فرهنگي بين ايران و آذربايجان همكاري هاي سودمندي را با دولت اين كشور به عمل آورد.
پانويس ها
]1[ براي اطلاعات بيشتر ر.ك: رضا. عنايت الله. آذربايجان و اران. نشر هزار. تهران. چاپ اول. ص 721 تا 523
]2[ ر.ك همفر. خاطرات همفر. ترجمه دكتر محسن مويدي. انتشارات اميركبير. تهران. چاپ دهم.
]3[ مبلغي. احمد. تاريخ اديان. ج3. ص 9142
]4[ همان.
]5[ برنجكار. رضا. آشنايي با فرق و مذاهب اسلامي. ص614
]6[ سبحاني. جعفر. آيين وهابيت. ص 83
]7] مبلغي. احمد. تاريخ اديان. ص 0143
]8[ سوره مباركه جن آيه 8
]9[ مبلغي. احمد. تاريخ اديان. ص 0143
]01[ همان ص 1143
]11[ مكارم شيرازي. ناصر. وهابيت بر سر دو راهي. انتشارات مدرسه الامام علي ابن ابيطالب(ع). چ هفتم. قم. 4138ص51 تا 61
]21[ جهت آشنايي بيشتر ر.ك قانون اساسي جمهوري آذربايجان.
]31[ روزنامه يني مساوات چاپ باكو مورخه 387.3.


    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  عدالت-منطقي     -   تاريخ:  13 شهريور 87 - 00:00:00
)مهم ترين مقاله
همه مي دانند كه فرقه وهابي ضاله مي باشد
از نظر سياسي:
و تابع حكومت هاي جور ظلم وستم هستند مانند حكومت ال سعود كه صاحب قصر و كاخ هستند و بجه هاي در عالم اسلامي بدون شام مي خوابند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ولي به حرم مطهر بيامبر وائمه ايراد مي كنند جون اين اماكن واقعا بع مردم ياد مي دهد جكونه به خدا در مقابل مشكلات تمسك كنند وجكونه از انسانهاي عظيم كه واقعا هادي بشريت مي باشند تعظيم كنند
ما بيامبر و ائمه اطهار را فقط به خاطر نسب يا اسم انها تعظيم نمي كنيم ما ياعلي نمي كوييم بخاطر شخص علي ولي علي و فرزندان ان بخاطر اعمال انها بسوي خدا انها را تعظيم مي كنيم مانند: دفاع از مظلوم و شجاعت در راه عدالت وسيلي از اخلاق بزركوار تعظيم اهل البيت در واقع تعظيم هر عملي كه به غرض محبت خدا انجام مي شود يعني تشويق كردن هر عملي كه موجب رضايت خدا مي باشد
اين در واقع اساس توحيد هست نه شرك؟.؟؟؟؟؟؟؟؟ و خودشان بايد جوابكو باشند وقتي كه از سلاطين ظالم و اصحاب قصور دفاع مي كنند ولي اخلاق مكتب اهل البيت شرك كفتن به كسي نيست ولي هيج نمي توان كفت جز ) و ان خاطبكم الجاهلون قولو سلاما
از نظر عقيده ودين:
جكونه علماي بزرك انها مثل ابن باز و ابن تيميه تجيسم را قبول دارند؟؟؟؟؟ ايا واقعا مسلم ساده نه ان مسلمي كه به درجه دكتوراه رسيده ايا قبول دارد كه خداي ان مستوي بر عرش يا اينكه دست و با دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تناقضي كه بين صحابه هست جكونه توجيه مي كنند كه از انها قدرداني مي كنند در حالي كه سبب كشتن هزاران شخص بي كناه در زمان خود هستند يعني ياران صحابه در همان زمان بنهايت بدي خاتم شدند؟؟ ايا شما بعد از هزار سال مي خواهيد بوسيله انها هدايت يابيد؟؟؟؟؟
جمهوري اسلامي ايران عزيز :
من مي دانم كه رهبران عزيز ما در مقابل ظلم همه عالم ايستادكي مي كنند واهل جق هميشه كروه اندكي بودند ولي جمهوري اسلامي ايران در طول تاريخ ثابت كرد كه مدافع حق مي باشد وحتي اكر كل جهان بر ضد حق باشند جون كه منبع تفكر ايراني اقايي همجون امام حسين كه ناصر مظلومين اين جهان مي باشند ؟؟؟
سلام
2   نام و نام خانوادگي:  مسلمان     -   تاريخ:  15 شهريور 87 - 00:00:00
با عرض سلام و ادب
ممنون مي شم توضيحي در باره وهابيت به ما بدهيد
وهابي كيست و به چه كسي وهابي گفته مي شود


جواب نظر:
جناب آقاي مسلمان عزيز ! ما پيش از اين مقاله‌هايي را در باره وهابيت روي سايت گذاشته‌ايم كه مي‌توانيد به آدرس‌هاي ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=1



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=3



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=4



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=5



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=72



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=77



البته اخيراً كتاب «وهابيت از منظر عقل و شرع » نوشته استاد حسيني قزويني چاپ شده است كه مي‌توانيد از قسمت انتشارات سايت سفارش خريد بدهيد تا به آدرس شما پست شود .



والسلام علي من اتبع الهدي



گروه پاسخ به شبهات
3   نام و نام خانوادگي:  م . ن     -   تاريخ:  12 آذر 87 - 00:00:00
دست از تفرقه شيعه سني
ترك و ايراني برداريد
اون دنيا بايد جواب بديد
4   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:  23 خرداد 90 - 15:55:05
در اصل فرقه يا مذهبي بنام وهابيت وجود خارجي ندارد بلكه اين ساخته ي دست حكومت ايران است چون با باورهاي شيعه تضاد دارد ميشه گفت باورهاي توحيدي دارن و براي تك تك اعتقاداتشون دليل محكمي از قران دارند . اگر به پيروان امام محمد ابن عبدالوهاب ميگوييد وهابي كه كاملا در اشتباه هستيد چراكه اسم ايشون محمد هستش و عبدالوهاب اسم پدرشون هست پس نتيجه ميگيريم كه نميشه گفت وهابي بايد گفت محمدي
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

1- ظاهرا شما از مفتي اعظم عربستان بهتر مي فهميد که گفته است وهابي ، فرقه اي است منسوب به محمد بن عبد الوهاب

2- نام اين فرقه وهابي گذاشته شد ، تا مشخص شود آنها محمديه و اتباع شريعت رسول خدا (ص) نيستند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات





   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما