ساخت بزرگترين مرکز ديني توسط عربستان سعودي در شهر کابل، يکي از مهمترين فرصتهايي است که حامد کرزي در اختيار اين کشور براي تبليغ وهابيت قرار داده است. کرزي نيز تصور ميکند که با ساخت يک مرکز آموزش مذهبي با پول عربستان، ميتواند جايگزيني براي مدارس پرنفوذ پاکستاني بسازد.
از زمانهاي گذشته تاکنون وزارت آموزش و پرورش افغانستان سعي در ساخت مدارس مذهبي در داخل خاک افغانستان داشت تا طلاب علوم ديني براي فراگيري دروس مذهبي، به مدارس پاکستان نروند.
تصور بر اين است که مدارس ديني پاکستان، نقش مهمي در تربيت اعتقادي طالبان و تجهيز عوامل انتحاري بازي ميکنند.
در اين مدارس به طلبههاي جوان گفته ميشود که جنگ در افغانستان عليه نيروهاي خارجي و دولت، جهاد برحق است.
کرزي نيز تصور ميکند که با ساخت يک مرکز آموزش مذهبي با پول عربستان، ميتواند جايگزيني براي مدارس پرنفوذ پاکستاني بسازد.
اما غافل از اين است که عربستان يکي از بزرگترين حاميان مالي همان مدارسي است که طالبان در آن پرورش مييابند و براي جهاد عليه دولت کرزي، سلاح به دست ميگيرند و جليقههاي انتحاري ميپوشند.
کرزي با صدور اجازهي ساخت اين مرکز، شايد در کوتاهمدت به دنبال اهداف سياسي خاص باشد، اما در بلندمدت سنگبناي افراطيت «سلفي» و طالباني را در افغانستان ميگذارد.
همان افراطيتي که با دين سنتي افغانها مخالف است، زيارتگاههاي مردم را تخريب ميکند، بناها و مجسمههاي تاريخيشان را با ديناميت از بين ميبرد، شيعيان و هزارهها را کافر ناميده و آزار و اذيت ميکند و براي زنان هيچ حق اجتماعي قائل نيست.
دلارهاي نفتي و تبليغ وهابيت
در هجدهم اکتبر2012 ميلادي، پليس فدرال آمريکا مرد جواني را به اتهام بمبگذاري در مقابل ساختمان وزارت خزانهداري آمريکا در نيويورک بازداشت کرد.
«رضوانالحسن نفيس» 21 ساله از کشور بنگلادش، تحت تأثير مجلات القاعده بهسوي فعاليتهاي تروريستي گرايش پيدا کرد. جالب اينجا است که کمتر کسي باور ميکرد که بمبگذار از کشور بنگلادش باشد، زيرا در اين کشور اسلام مخلوطي از مذهب حنفي و آموزشهاي صوفيانه است.
اين خود نشان ميدهد که گروههاي تبليغي افراطي با دلارهاي نفتي فرستاده شده توسط کشورهايي مانند عربستان و کويت، اسلام محلي بنگالي را تحت نفوذ خود قرار داده است.
به گزارش «دويچهوله»، «امتياز احمد» روحاني ديني و استاد روابط بينالملل در دانشگاه داکاي بنگلادش، ميگويد که وهابيت از خاورميانه وارد اين کشور ميشود. عربستان نفت را ارزانتر در اختيار بنگلادش قرار ميدهد و در عوض دست به تبليغ وهابي دين اسلام ميزند.
وي به نکته جالبي اشاره ميکند و آن اين است که کارگران بنگلادشي که براي کار به عربستان ميروند در آنجا تحت تأثير وهابيت قرار ميگيرند.
به عنوان مثال، کارگراني که از عربستان به بنگلادش بازگشتهاند از ميلاد پيامبر(صلي الله عليه و آله) که يک جشن مهم براي مسلمانان بنگلادشي است تجليل نميکنند. به دليل اينکه کسي در عربستان از جشن تولد رسولالله تجليل نميکند.
نگراني از مدارس سعودي در افغانستان
بايد از چه چيز نفوذ مذهبي عربستان در افغانستان نگران باشيم؟ در قدم نخست بايد بپذيريم وهابيتي که عربستان با دلارهاي بيشمار خود در جهان اسلام و اکنون در افغانستان ترويج ميکند، براي ما خطرناک است.
طالبان دقيقاً به دنبال همان توصيفي از دين اسلام هستند که عربستان سعودي از طريق شبکهاي از مدارس تحت پوشش خود به دنبال آن ميباشد.
اين مدارس در پاکستان، آسياي ميانه، فيلپين، اندونزي، اروپا و آمريکا بهشدت فعالاند. براي ما نمونه طالبان بسيار آشنا است، چون هم با عقايد مذهبيشان آشنا هستيم و هم ميدانيم که به دنبال چه نوع نظام سياسي هستند.
عربستان سعودي، اختلاف ايدئولوژيک و مذهبي با طالبان ندارد
در عربستان دولت منتخب مشروعيت ندارد، زنان نميتوانند در بيرون از خانه کار کنند، آنان شناسنامه و هويت هم ندارند، اگر نياز به عمل جراحي داشته باشند بايد شوهر و يا پسر بزرگ آنها به دکتر اجازه دهند، زنان براي بيرون رفتن از خانه نياز به همراهي يک محرم دارند، پليس امر به معروف با خشونت تمام زندگي روزمره مردم را کنترل ميکند. اين پليس بهشدت با اقليتهاي مذهبي و فرق اسلامي مانند اهل تشيع برخورد ميکند.
در کتابهاي مدارس آنجا، به دانشآموزان گفته ميشود که در جهان اسلام 2 نوع مسلمان وجود دارد: يکي، مسلمانان واقعي و هدايت شده است که عبارت از وهابيون هستند. دوم، مسلماناني هستند که در ظاهر مسلماناند. در آنجا گفته ميشود که شيعيان مسلمانان کامل نيستند و بسياري از روحانيان وهابي قتل شيعيان را مباح ميدانند.
در اکتبر 2006 ميلادي، يک دادخواست توسط 38 روحاني برجسته ديني عربستان سعودي منتشر شد که طي آن از تمام مسلمانان اهل تسنن درخواست شده بود، عليه توطئه «صليبيان آمريکا، صفويان ايرانيها و رافضيها (لفظ تحقييرآميز در مورد شيعيان)» که سنيهاي عراق را هدف قرار دادهاند، متحد شوند.
پس بايد به کرزي بگوييم که در مدارس مذهبي تحت حمايت عربستان سعودي، اسلام رايج در ترکيه و اندونزي تدريس نميشود.
اسلامي که اهل مدارا و آشتي است و با تمدن جديد سر سازگاري دارد آموزش داده نميشود. به کودکان ما در کابل همان چيزهايي تدريس خواهد شد که به طلبههاي «تحريک طالبان» در کويته ياد داده ميشود.
صلح با طالبان از کانال عربستان
اشتباه کرزي اين است که ميخواهد از کانال عربستان با طالبان صلح کند. اگر عربستان چنين تأثير سياسي بر طالبان داشت، اين گروه در همان سالهاي 98 و 99 ميلادي «اسامه بنلادن» را دستبسته به عربستان سعودي تحويل ميداد و يا دستکم او را از افغانستان اخراج ميکرد.
طالبان در ارتباط با القاعده بيشتر به حرف پاکستانيها گوش دادند. زيرا، اکنون ميدانيم پاکستان به القاعده بهعنوان يک سرمايه استراتژيک نگاه ميکند و تا آخرين لحظه نيز در «ايبتآباد»، رهبر مخوفترين سازمان تروريستي را مخفي نگه داشته بود.
براساس گزارشهاي مختلف، ميدانيم که عربستان سعودي و شبکهاي از سازمانهاي خيريه ثروتمند در اين کشور، بزرگترين منبع اصلي کمک به سازمانهاي افراطگرايي مانند طالبان هستند.
هيچ کشوري به اندازه عربستان روي مدارس مذهبي و ترويج «وهابيسم» سرمايهگذاري نکرده و پول مصرف نميکند. «ولي نصر»، نويسندهي کتاب مهم «خيزش سرمايهداري اسلامي» ميگويد: افراطيت مذهبي مناطق وسيعي از پاکستان و افغانستان تا ازبکستان را فرا گرفته است.
انعکاس آن را حتي ميتوان در بوسني، کوزوو، اندونزي و فيلپين نيز ديد. نتايج آن پس از بازگشت دانشجويان درس خوانده در اين مدارس به کشور خود ديده ميشود.ر گروههاي افراطي در اندونزي (که هنوز هم بهعنوان کشوري با اسلام معتدل و تجددگرا شناخته ميشود)، روز به روز در حال رشد هستند.
آيا ارتباطي ميان افراطگرايي طالبان و افراطگرايي وهابي وجود دارد؟
پاسخ ولي نصر اين است که در 20 سال گذشته اين ارتباط خيلي نزديک شده است.
مهمترين و غالبترين برداشتي که از دين در نزد طالبان وجود دارد، برداشت مکتب «ديوبندي» است که در افغانستان، پاکستان و شمال هند نفوذي بسيار دارد. مدارس ديوبندي از ديرباز بهسوي آموزههاي وهابي کشيده شده و يک ارتباط بسيار قوي سازماني با رهبران وهابيت پيدا کردهاند.
ولي نصر، رئيس مطالعات عالي روابط بينالملل در دانشگاه «جان هاپيکنز» در اين مورد تنها نيست، «اقبال حيدر» از کميسيون حقوق بشر پاکستان ميگويد که بيشتر سازمانهاي افراطي و تروريستي که در پاکستان فعاليت دارند، وهابياند.
بهگفته وي، چه آنان طالبان باشند و يا «لشکر طيبه»، ايدئولوژي آنان الهام گرفته شده از اسلام وهابي عربستان است. تمام اين سازمانها توسط ارتش و سازمان اطلاعاتي پاکستان نيز حمايت ميشوند.
عربستان سعودي براي تثبيت اقتدار سياسي و مذهبي خود، و همچنين مبارزه با نفوذ شيعيان در منطقه، به افراطگرايي وهابي و سازمانهاي وابسته به آن نياز دارد. اگر عربستان به چنين چيزي دست يابد، بهراحتي ميتواند با نفوذ ايران در عراق، لبنان و فلسطين مبارزه کند.
براي وهابيون عربستان سعودي، ايران شيعه به همان اندازه خطرناک است که ترکيه سکولار و اندونزي معتدل و مردمسالار. جالب است که کرزي با ساخت مرکز ملکعبدالله به جبههي عربستان در منطقه پيوسته است.
منبع: فارس به نقل از روزنامه 8 صبح افغانستان