شيعه نمي تواند حتي يک مطلب از کتاب هاي محمدبن عبدالوهاب(مثلا کتاب توحيد ايشان) بياورد که مخالف قرآن و سنت باشد،اگر شيعه توانست يک مطلب مخالف قرآن بياورد،ما از اين همه پول که از شبکه وصال و ملازاده برده اييم و در دستمان هست،60 ميليون تومان به ايشان جايزه مي دهيم.
پيدا کردن مطالب ضدقرآني در کتب محمدبن عبدالوهاب،کار زياد مشکلي نيست،شما کافي ست براي نمونه به صفحه 8 و 9 کتاب توحيد اين شخص،مراجعه کنيد، روايتي از معاذبن جبل آورده که:
کنت رديف النبي -صلى الله عليه وسلم- على حمارٍ فقال لي: ‹‹يا معاذ، اَتدري ما حقّ الله على العِباد، و حق العِباد على الله؟» قلت: الله ورسوله أعلم، قال «حقُّ الله على العباد اَن يَعبُدوه و لايُشرِکوا به شيئاً و حقّ العبادِ على الله اَن لايُعَذِّبَ من لايُشرک به شيئاً» قلتُ: يا رسول الله أَفلا اُبَشّر النّاس؟ قال: لاتُبشِّرهُم فَيَتّکلوا››.
معاذ مي گويد: من پشت سر رسول خدا، سوار بر مرکب ايشان بودم که فرمود: اي معاذ! ميداني حق خدا بر بندگان و حق بندگان بر خدا چيست؟ گفتم: الله و رسولش بهتر ميدانند. فرمود: حق خدا بر بندگان اينست که او را بپرستند و با او چيزي را شريک نسازند و حق بندگان، بر خدا اينست که عذاب ندهد کسي را که با او چيزي را شريک نگرفته است.
گفتم: اي رسول خدا، آيا مردم را به اين، بشارت ندهم؟ فرمود: خير. زيرا بر همين اکتفا ميکنند(و ديگر کار خير و عمل صالحي انجام نمي دهند)
تضاد اين مطلب محمدبن عبدالوهاب با قرآن:
1- ميگويد:حق بندگان، بر خدا اينست که عذاب ندهد کسي را که با او چيزي را شريک نگرفته است.اين خلاف صريح قرآن هست.زيرا قران در سوره بقره25 مي فرمايد:بعد از اينکه مردم ايمان آوردند،بايد عمل صالح داشته باشند،تا وارد بهشت بشوند.
وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ...به کساني که ايمان آورده، و کارهاي شايسته انجام دادهاند، بشارت ده که باغهايي از بهشت براي آنهاست که نهرها از زير درختانش جاريست....بقره25
2- معاذ ميگويد:به رسول خداص گفتم: اي رسول خدا، آيا مردم را به اين، بشارت ندهم؟ فرمود: خير.اين بشارت را به مردم ندهيد! اين نيز خلاف قرآن هست...آنجا که مي فرمايد:
وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا..و ما تو را جز بشارت دهنده و هشداردهنده براى تمام مردم، نفرستاديم سبا 28
3- معاذ ميگويد:گفتم: اي رسول خدا، آيا اين را به مردم بگويم: فرمود: خير،نگو..اين نيز خلاف قرآن است.چون قران مي فرمايد:يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْکَ مِن رَّبِّکَ...اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن و به مردم بگو.
4- پيامبرص (در اين چيزي که محمدبن عبدالوهاب گفته) مي فرمايد:اين پيام و اين خبر را به مردم نرسان و به آنان نگو،يعني پيامبرص خواسته کتمان کند آنچه را که خدا به او وحي کرده که به مردم برساند! اين هم خلاف قرآن هست.زيرا قرآن مي فرمايد:إِنَّ الَّذِينَ يَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْکِتَابِ أُولَـئِکَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ..کساني که دلايل روشن، و وسيله هدايتي را که نازل کردهايم، بعد از آنکه در کتاب براي مردم بيان نموديم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت ميکند؛بقره159
5- در اينجا،پيامبرص به معاذ فرموده: اي معاذ،به مردم نگو..اما معاذ آمده و گفته:آهاي مردم،پيامبر اين رو به من گفته و حتي گفته به مردم نگو! اما من ميگم!! اين نيز مخالف قرآن هست.چون قرآن مي فرمايد:مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا...آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد (و اجرا کنيد)، و از آنچه نهي کرده خودداري نماييد؛حشر7
6- معاذ بن جبل گفته:پيغمبر به من گفته به مردم نگم،اما ميگم،حالا ما فرض مي کنيم که معاذ اشتباه کرده و آمده اين را گفته!آقاي محمدبن عبدالوهاب،شما چرا آمدي و اين را گفتي و اين رو در اول کتاب توحيد آورده ايي؟پس خود محمدبن عبدالوهاب هم خلاف دستور پيغمبرص عمل کرده که اين را آورده است.
7-محمد بن عبدالوهاب ميگويد:پيغمبر(ص)فرموده::قال: لاتُبشِّرهُم فَيَتّکلوا››.گفتم: اي رسول خدا، آيا مردم را به اين، بشارت ندهم؟ فرمود: خير. زيرا بر همين اکتفا ميکنند(و ديگر کار خير و عمل صالحي انجام نمي دهند) در حقيقت پيغمبر نمي خواسته که مردم به رحمت خدا اميدوار باشند تا مبادا سراغ اعمال صالح بروند! پيغمبر ترسيده و نگفته،اما محمدبن عبدالوهاب نترسيده و آمده و گفته!! اين نيز از جهاتي مخالف قرآن هست.چون قران مي فرمايد:قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا...بگو: «اي بندگان من که بر خود ستم کرده و گناه کرده اييد، از رحمت خداوند نوميد نشويد که خدا همه گناهان را ميآمرزد..زمر53
حال اي سينه چاکان محمدبن عبدالوهاب،چه پاسخي براي اينها داريد؟