* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 16 مهر 1387 تعداد بازديد: 1878 
فضيلت بقيع
 

در فضيلت بقيع احاديث و روايات متعددي از پيامبراکرم(ص) نقل گرديده است از جمله اينکه در حديثي فرمودند: &rdquoاز بقيع هفتاد هزار نفر که صورتشان مانند ماه شب چهارده است محشور خواهند شد و بدون حساب وارد بهشت مي شوند.&rdquo
و در حديث ديگر آمده است که رسول خدا(ص) در بقيع حضوريافتند و اهل قبور را بدين گونه خطاب مي کردند: &ldquoدرود بر شما، خداوند ما و شما را بيامرزد شما پيشاهنگان ما بوديد و ما هم در پي شما خواهيم آمد.&rdquo

حرم ائمه بقيع در کتب تاريخ به عنوان مشهد و حرم اهل بيت(ع) معروف گرديده است و در اين حرم مطهر قبر چهار تن از ائمه هدي- امام مجتبي، امام سجاد، امام باقر و امام صادق عليهم السلام- در کنار هم و به فاصله 2 تا 3 متري اين قبرها، قبر عباس عموي گرامي رسول خدا(ص) قرار گرفته و در کنار آن نيز قبر ديگري است که متعلق به فاطمه بنت اسد مي باشد. قبل از ويراني ساختمان اين حرم مطهر همه قبور شش گانه در زير گنبد و داراي ضريح زيبايي بودند. همچنين مدفن تعدادي از همسران، فرزندان، اقوام و عشيره پيامبر اکرم و جمع کثيري از صحابه و ياران آن حضرت و تعداد بي شماري از شهدا و علما در اين قبرستان قرار دارند.


پيشينه قبرستان بقيع

بقيع اولين مدفن و مزاري است که به دستور رسول اکرم(ص) و به وسيله مسلمانان صدراسلام به وجودآمده است. در بقيع اولين کسي که از انصار دفن شده اسعدبن زراره و از مهاجرين عثمان بن مظعون مي باشد. سمهودي مي گويد: پس از فوت ابراهيم فرزند رسول خدا(ص) آن حضرت به صحابه فرمودند: &rdquoابراهيم رابه سلف ما عثمان لاحق کنيد و در کنار او به خاک بسپاريد.&rdquo او مي گويد پس از دفن شدن ابراهيم در بقيع، مردم مدينه علاقه مند شدند پيکر اقوام و عشيره خود را در آنجا دفن کنند و هر يک از قبايل مدينه درختان و ريشه هاي بخشي از بقيع را قطع و زمين آن را براي همين منظور آماده نمودند.


تخريب بقيع

روز هشتم شوال سال 1344هجري قمري روزي سياه براي مسلمانان جهان به شمار مي رود. در اين روزها وهابيان دين ناشناس حرم امامان معصوم بقيع را با خاک يکسان کردند. بنابر نقل مورخان آنچنان بقيع خراب گرديد که به تپه اي از پاره سنگ و پاره آجر تبديل شد و از کينه وهابيان به گونه اي زير و رو گشت که به منطقه اي زلزله زده شباهت پيدا کرد.

لازم به ذکر است آفات بزرگ و خطرناک در ميان تمام مذاهب و آئين ها کج فهمي و تندروي ها وبرداشت هاي غلط وانحرافي است که به اصطلاح قرائت هاي خود ساخته از دين مي باشد که از زمان هاي مختلف در ميان پيروان همان مذاهب به وجود آمده و موجب تضعيف و تفرقه در آن مذهب شده است. يکي از اين نمونه هاي بارز انحرافات فکري و برداشت هاي غلط گروه خوارج هستند. از جمله اوصاف آنها که در روايات به آنها اشاره شده، کثرت عبادت و تقيد آنان به نماز و روزه و قرائت قرآن است به طوري که عبادت ساير مسلمانان نسبت به عبادت آنها حقير و کم مي باشد. ويژگي بعدي آنها اين بود که به خاطر غرور و تحجر حاضر نبودند از هيچ ناصحي نصيحت بپذيرند. از ديگر ويژگي خوارج تکفير مسلمانان بود تا جايي که هر مسلمان متعهدي را که با عقيده و تفکرات انحرافي آنان موافق نبود مرتد و خارج از اسلام مي دانستند.

پس از گذشت چندين قرن از ظهور خوارج و در آستانه قرن هشتم بود که نمونه اي ديگر از اين انحرافات در جامعه اسلامي ظاهر شد و آن ظهور احمدبن تيميه بود که در شام مطالبي را در مسائل اسلامي خلاف مسلمات اسلام و مخالف با فتاواي علما و پيشينيان به شکل هاي سخنراني و مکتوب منتشر کرد. در اين هنگام بود که بسياري از علما و دانشمندان از شام و مصر و بغداد در مخالفت با نظريات او به ميدان آمده و به نقد عقايد او پرداخته و بر انحراف و ارتداد او فتوا صادر کردند.

ابن تيميه پس از چندين بار زنداني شدن در مصر و شام، سرانجام در سال 728 هـ ق در زندان دمشق از دنيا رفت.

اوضاع به همين گونه گذشت تا اينکه در قرن يازدهم در شهر نجد حجاز شخصي به نام محمدبن عبدالوهاب ظهور کرد و پس از چهار قرن بار ديگر به ترويج عقايد و افکار ابن تيميه پرداخت. از آنجا که مردم شهر نجد افرادي دور از تمدن و معارف بودند عبدالوهاب در فعاليت خود موفق شد. يکي از مهمترين فتاواي فقهي وهابيان ،حرمت سفر براي زيارت قبور پيامبران و صالحان و حرمت تبرک وتوسل به آنان و ساختن حرم و بارگاه بر قبور آنهاست. بنابراين هرگونه توسل و تبرک جستن به ساحت پيامبران و ائمه معصومين(ع) اظهار شرک و کفر و بت پرستي محسوب و موجب حلال شدن مال و جان چنين افرادي است.

مرحوم آيت الله امين عاملي در کتابش پيرامون عقايد وهابيان مي نويسد: &ldquoاعتقاد وهابيان درباره عموم مسلمانان اين است که مسلمين پس از ايمان به کفر برگشته اند و پس از توحيد به شرک گراييده اند زيرا آنان در دين بدعت گذاشته اند و به جهت زيارت و تبرک جستن به انبيا و صالحين به کفر و شرک روي آورده اند لذا جنگ با آنان واجب و ريختن خون آنان و تصرف اموالشان بر مسلمانان (وهابيان) حلال است.&rdquo

جالب اينکه صنعاني وهابي در رساله اش با عنوان تطهير الاعتقاد به اين حقيقت اعتراف کرده که زيارت مرقدها و آثار اولياي خدا سيره مسلمين بوده است و آنان از زمان هاي گذشته اين کار را انجام مي دادند.(1)

براساس اين افکار غلط و نادرست بود که آنها به هرجا و هر شهر و دياري که دست مي يافتند قبل از هر چيز به تخريب مشاهد شريفه و بقاع متبرکه مي پرداختند، کشتار وهابيان در عتبات عاليات صحنه اي سياه در تاريخ اسلام است.

در سال 1216 هـ ق اميرسعود با لشکري بسيار به شهر کربلاحمله ور شد و تعداد بيست هزار نفر از اهالي کربلاو زوار کشته شدند، خزانه حرم و تمام تزئينات و جواهرات حرم به تاراج رفتند. همچنين آنان به هنگام تسلط بر طائف و مکه قبور جد و عموي پيامبر، خديجه همسر پيامبر و بسياري از اماکن مقدسه را ويران کردند. در ماه رمضان 1344 هـ ق وارد مدينه شدند و پس از گذشت چند روز در هشتم شوال گنبد و بارگاه ائمه معصومين(ع) در بقيع را به طورکلي منهدم کردند و از اين حرم و قبور به جز قطعه سنگ هايي که در اطراف قبور نصب کردند اثر وعلامتي باقي نماند. به کارگراني که اين عمل ننگين را انجام دادند مبلغ هزار ريال سعودي دستمزد پرداخت گرديد.

در اين ماجرا تنها حرم پيامبراکرم(ص) محفوظ ماند و وهابيان در ادامه هتاکي هاي خود تصميم داشتند قبر مطهر رسول خدا(ص) را نيز تخريب کنند اما از بازتاب اين کار در جهان اسلام و برانگيخته شدن احساسات مسلمانان بر ضد خويش ترسيدند و به طور موقت از اين عمل منصرف شدند. غارت اموال و طلاو جواهرات خزانه عظيم حرم رسول خدا(ص) و ائمه بقيع يکي ديگر از اعمال شنيع اين گروهک بوده است. (2)

بعضي از نويسندگان و هابي اين مصونيت را اين گونه توجيه مي کنند: &ldquoکه ما اين گنبد را به عنوان يکي از گنبدهاي مسجد مي شناسيم نه به عنوان گنبد و بارگاه حرم پيامبر والا...&rdquo

يکي از جهانگردان غربي به نام ميسترکه به فاصله کوتاهي از ويراني اين حرم بقيع را ديده، ويراني و خرابي آنجا را اين گونه ترسيم مي کند: &ldquoچون وارد بقيع شدم، آنجا را همانند شهري ديدم که زلزله شديدي در آن به وقوع پيوسته و به ويرانه اي تبديل شده است،زيرا در جاي جاي بقيع به جز قطعات سنگ و کلوخ به هم ريخته و تيرهاي چوب کهنه چيز ديگري نمي توان ديد. ولي اين ويراني ها و خرابي ها در اثر وقوع زلزله و يا حادثه طبيعي بلکه با عزم و اراده انسانها به وجود آمده بود و همه آن گنبد و بارگاه هاي زيبا و سفيدرنگ که نشانگر قبور فرزندان و ياران پيامبر اسلام بود، با خاک يکسان گرديده است.&rdquo

پي نوشتها:
1- تبديد الظلام، ص 389
2- لمعات الشهاب في سيره محمدبن عبدالوهاب، ص 108




    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  رضوي     -   تاريخ:  27 تير 89 - 18:01:54
مي خواستم بدانم چرا ساختن گنبد و بارگاه برروي قبور جايز نيست؟آيا دليل خاصي دارد؟ جــواب از مـامـوسـتا عـبدالـحـمـيد عــالـي سلام عليکم و رحمه الله و برکاته الحمدلله والصلاة والسلام علي رسول لله واشهد ان لا اله الاالله وحده لا شريک له واشهدان محمدعبده ورسوله چون بارگاه ساختن باعث تعظيم وتقديس مي شود رسول الله صلي الله عليه وسلم صراحتا از درست کردن بارگاه نهي فرموده ، 1662 - السادس والخمسون عن ابن جريج عن أبي الزبير عن جابر قال نهى رسول الله {صلى الله عليه وسلم} أن يجصص القبر وأن يقعد عليه وان يبني عليه الجمع بين الصحيحين البخاري ومسلم تأليف: محمد بن فتوح الحميدي جابر مي فرمايد رسول الله صلي الله عليه وسلم نهي فرمود ازاينکه قبري گچکاري شود يابروي ان بنشينند واينکه بروي آن بنا وبارگاه بنا کنند .
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است از اين جناب ماموستا سوال مي شد آيا نشستن بر روي قبر حرام است يا مکروه ؟ اگر مکروه است ، پس گچ کاري و ساختن ساختمان روي قبر نيز مکروه است و نه حرام !

جداي از اينکه ممکن است مقصود از نهي اين باشد که روي قبر ساختمان مسکوني ساخته نشود ، تا حرمت قبر حفظ شود ! نه مانند قبوري که زير ساختمان هاي مسکوني مخفي شده و اثري از آنها باقي نيست !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

2   نام و نام خانوادگي:  شيعه واقعي علي     -   تاريخ:  11 شهريور 89 - 18:14:17
جناب پاسخگر به شبهات: اولا هر نهي براي تحريم است، مگر اينكه قربينه صارفه داشته باشد. مي‌شه بفرمائيد قرينه صارفه گچ‌كاري روي قبور چيست تا حكم به كراهت تنزل پيدا كند؟ مطمئناَ قياس به حركت روي قبور نمي‌تواند دليلي قانع كننده‌اي باشد. چون در اينجا نص وجود داشته و لازم به قياس نيست......... رسوال الله ص در روايات متعددي لفظ مسجد را به كار مي‌برد. مطمئناَ مسجد به محل عبادت و سجده گفته مي‌شود و منظور منزل مسكوني نيست.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

قرينه صارفه ، همان قرينه‌اي است كه در دست بزرگان علماي اهل سنت بوده است (يعني روايت به صورت كامل) :
201 وسألته عن تطيين القبور وتجصيصها فقال أما التجصيص فمكروه والتطيين أسهل
مسائل الإمام أحمد رواية ابنه أبي الفضل صالح  ج 1   ص 263، اسم المؤلف:    الوفاة: 266هـ ، دار النشر : الدار العلمية - الهند - 1408هـ- 1988م

اما روايت به صورت كامل :
1052 حدثنا عبد الرحمن بن الْأَسْوَدِ أبو عَمْرٍو الْبَصْرِيُّ حدثنا محمد بن رَبِيعَةَ عن بن جُرَيْجٍ عن أبي الزُّبَيْرِ عن جَابِرٍ قال نهى النبي صلى الله عليه وسلم أَنْ تُجَصَّصَ الْقُبُورُ وَأَنْ يُكْتَبَ عليها وَأَنْ يُبْنَى عليها وَأَنْ تُوطَأَ قال أبو عِيسَى هذا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ

سنن الترمذي  ج 3   ص 368 ، اسم المؤلف:  محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي الوفاة: 279 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت -  - ، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون

و به اجماع مسلمانان ، راه رفتن روي قبور حرام نيست ، پس نهي مذكور در روايت نهي تحريمي نيست !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات





   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما