* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 26 شهريور 1392 تعداد بازديد: 1092 
ناکام گذاشتن شهادت شحاته اي ديگر اين بار به بهانه جشن ميلاد امام رضا (عليه السلام) در مصر
 
 
تعداد زيادي از عناصر سلفي روز دوشنبه منزل يکي ديگر از رهبران شيعه منطقه جيزه به نام فرحات محمد علي را محاصره کردند و منزل وي را مورد پرتاب مداوم سنگ قرار دادند تا مانع از خروج اهالي خانه و شرکت آنها در جشن ميلاد امام رضا عليه السلام شوند.

به گزارش «شيعه نيوز»، سرتيپ محمود فاروق رييس اداره تحقيقات جيزه مصر دراظهاراتي اعلام کرد: ماموران امنيتي مانع از تکرار يک جنايت ديگر در حق شيعيان منطقه ابومسلم شده اند.

تعداد زيادي از عناصر سلفي روز دوشنبه منزل يکي ديگر از رهبران شيعه  منطقه جيزه به نام فرحات محمد علي را محاصره کردند و منزل را پرتاب مداوم سنگ مورد هدف قرار دادند تا مانع از خروج اهالي خانه و شرکت آنها در جشن ميلاد امام رضا عليه السلام شوند.
 
اما اين بار نيروهاي امنيتي مصر نگذاشتند بار ديگر شهادت فاجعه بار حسن شحاته تکرار شود و با اقدام به موقع خود به اين محاصره بدون هيچ تلفاتي پايان دادند.

فرحات محمد علي در سخناني اظهار داشت: يک شکايت رسمي بر عليه کساني که منزل وي را محاصره کرده اند تنظيم شده است، وي اين اقدام را تکميل جنايت دو ماه قبل سلفي ها در حق شهيد حسن شحاته و چهار تن از يارانش برشمرد و شرکت در جشن ميلاد امام رضا عليه السلام را فقط بهانه اي از سوي سلفي ها توصيف نمود.


    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  غلامحسين ( کمي بينديشيم )     -   تاريخ:  27 شهريور 92 - 07:25:40
سلام :
معلومه که قوه قضايي مصر با قاتلان شهيد شحاته برخورد جدي نکردند . که سلفي هاي خون آشام جرات حمله ديگري به خودشان دادند.
2   نام و نام خانوادگي:  عبدالله محمدي     -   تاريخ:  27 شهريور 92 - 14:58:48
به نظر من بايد جلوي اينگونه مراسمات گرفته شود! مراسم جشن يک بدعت آشکار است. کدام امام يا اصحاب امام براي پيغمبر يا امامي جشن تولد گرفته اند؟ آيا درسلف، اصحاب مکرم براي هم جشن تولد ميگرفتند؟ آيا يک امامي سراغ داريد که براي پيغمبر يا امام ديگر جشن ميلاد گرفته باشد؟ يا به اصحاب خود دستور پرپائي مراسم ميلاد داده باشد؟ اميدوارم مسئولين سايت وزين وليعصر جواب قانع کننده براي مخاطبينشان داشته باشند!
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ دو آيه از قران مي تواند شاهد براي اين كار باشد:
آيه اول: وقتي خداوند به حضرت زكريا(ع) وعده يك پسر يعني حضرت يحيي(ع) را داد قرآن مي فرمايد: «فخََرَجَ عَلىَ‏ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَيهِْمْ أَن سَبِّحُواْ بُكْرَةً وَ عَشِيًّا؛ او از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت: « (بشكرانه اين موهبت،) صبح و شام خدا را تسبيح گوييد!» (سوره مريم آيه 11)
آلوسي در تفسير اين آيه مي گويد:
«إنه عليه السلام كان قد أخبر قومه بما بشر به قبل جعل العلامة فلما تعذر عليه الكلام أشار إليهم بحصول ما بشر به من الأمر العجيب فسروا بذلك» (روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني ج16 ص72، دار إحياء التراث العربي – بيروت)
آيه دوم: «قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقينَ؛ عيسى بن مريم عرض كرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده‏ اى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عيدى باشد، و نشانه‏ اى از تو و به ما روزى ده! تو بهترين روزى دهندگانى!» (سوره مائده آيه 114)
آيا نزول يك مائده آسماني براي تعدادي حواريون مي تواند عيد براي كل مسيحيان باشد ، اما نزول رحمة للعالمين عيد براي مسلمانان نيست ؟!
همچنين طبق روايتي رسول الله صلي الله عليه و آله در روز تولد خود قرباني كرد سيوطي مي گويد:
«أخرجه البيهقي عن أنس أن النبي صلى الله عليه وسلّم عق عن نفسه بعد النبوة مع أنه قد ورد أن جده عبد المطلب عق عنه في سابع ولادته والعقيقة لا تعاد مرة ثانية ، فيجعل ذلك على أن الذي فعله النبي صلى الله عليه وسلّم إظهار للشكر على إيجاد الله إياه رحمة للعالمين وتشريع لأمته كما كان يصلي على نفسه لذلك فيستحب لنا أيضاً إظهار الشكر بمولده بالاجتماع وإطعام الطعام ونحو ذلك من وجوه القربات وإظهار المسرات ثم رأيت إمام القراء الحافظ شمس الدين بن الجزري قال في كتابه المسمى عرف التعريف بالمولد الشريف ما نصه : قد رؤي أبو لهب بعد موته في النوم فقيل له ما حالك ؟ فقال : في النار إلا أنه يخفف عني كل ليلة اثنين وأمص من بين أصبعي ماء بقدر هذا وأشار لرأس أصبعه وإن ذلك باعتاقي لثويبة عند ما بشرتني بولادة النبي صلى الله عليه وسلّم وبإرضاعها له ، فإذا كان أبو لهب الكافر الذي نزل القرآن بذمة جوزي في النار بفرحه ليلة مولد النبي صلى الله عليه وسلّم به فما حال المسلم الموحد من أمة النبي صلى الله عليه وسلّم يسر بمولده ؛ با آنكه عبدالمطلب از رسول الله صلي الله عليه و آله در روز سوم تولد ايشان عقيقه كرده بود ولي ايشان پس از نبوت دوباره اين كار را انجام دادند با انكه عقيقه دوباره انجام نمي شود پس ايشان اين كار را بخاطر شكر و حمد خدا بخاطر ايجادشان انجام داده اند و اينكه ايشان را رحمة للعالمين قرار داده و خواسته اين كار را براي امت خود تشريع كند چنانكه در اين روز به همين خاطر بر خود صلوات مي فرستاد پس براي ما هم مستحب است شكر خدا بجا آوريم بخاطر تولد ايشان و اطعام كنيم و كارهاي ديگري كه موجبات خوشحالي است را انجام دهيم.
در كتاب عرف التعريف بالمولد الشريف شمس الدين جزري ديدم كه نوشته بود ابولهب را بعد از مرگش در خواب ديدند و از حالش سوال كردند گفت در آتش هستم فقط در شبهاي دوشنبه بر من تخفيف مي دهند به اين صورت كه از بين انگشتانم كمي آب جاري مي شود و اين بخاطر اين است كه من چون تولد رسول الله را شنيدم ثويبه كنيز خود را آزاد كردم چون او به ايشان شير داد. اگر ابولهب كافر بخاطر خوشحالي در تولد ايشان به اين فيض مي رسد پس حال مسلمان كه در تولد ايشان خوشحالي كند چه خواهد بود.» (الحاوي للفتاوي في الفقه وعلوم التفسير والحديث والاصول والنحو والاعراب وسائر الفنون، ج 1، ص 187، دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1421هـ - 2000م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد اللطيف حسن عبد الرحمن)
قضيه ابولهب در صحيح بخاري هم آمده است: «ثُوَيْبَةُ مَوْلَاةٌ لِأَبِي لَهَبٍ كان أبو لَهَبٍ أَعْتَقَهَا فَأَرْضَعَتْ النبي صلى الله عليه وسلم فلما مَاتَ أبو لَهَبٍ أُرِيَهُ بَعْضُ أَهْلِهِ بشرحيبة قال له مَاذَا لَقِيتَ قال أبو لَهَبٍ لم أَلْقَ بَعْدَكُمْ غير أَنِّي سُقِيتُ في هذه بِعَتَاقَتِي ثُوَيْبَةَ» (صحيح البخاري، ج 5، ص 1961،ش 4813)
سخن برخي از علماي اهل سنت در مورد جشن تولد گرفتن:
حضرمي شافعي(م930ه) مي گويد :
«يجتمع أهل ( مكة ) ليلة المولد الشريف ، للذكر والدعاء والتبرك بمسقط رأسه [ صلى الله عليه وسلم ] . وأفتى جماعة من المتأخرين بأن عمل المولد على هذا القصد حسن محمود؛ مردم در شب تولد رسول الله صلي الله عليه و آله در محل تولد ايشان در مكه اجتماع مي كنند و ذكر و تسبيح و تبرك مي جويند گروهي از متاخرين جشن تولد را به اين نيت نيكو و پسنديده دانسته اند.» (حدائق الأنوار ومطالع الأسرار في سيرة النبي المختار ج 1، ص 105 ، دار الحاوي - بيروت - 1998م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد غسان نصوح عزقول)
ابن عباد مي گويد:
«اما المولد ، فالذي يظهر لي انه عيد من أعياد المسلمين وموسم من مواسمهم ، وكلّ ما يفعل فيه ممّا يقتضيه وجود الفرح والسرور بذلك المولد المبارك . . أمرٌ مباح لا منكر؛ تولد رسول الله صلي الله عليه و آله عيد مسلمانان است و هرآنچه كه باعث شادي است در اين روز انجام دادن امر مباحي است.» (القول الفصل بمولد خير الرسل: 175)
صالحي شامي(م942ه) مي گويد :
وقال الشيخ الإمام العلامة نصير الدين المبارك الشهير باب الطباخ في فتوى بخطه : إذا أنفق المنفق تلك الليلة وجمع جمعا أطعمهم ما يجوز إطعامه وأسمعهم ما يجوز سماعه ودفع للمسمع المشوق للآخرة ملبوسا ، كل ذلك سرورا بمولده صلى الله عليه وسلم فجميع ذلك جائز ويثاب؛ اب الطباخ گفته است: اطعام و شنيدنيهاي جايز و لباس پوشيدن اگر بخاطر خوشحالي در تولد رسول الله صلي الله عليه و آله باشد همه جايز و ثواب دارد» (سبل الهدى والرشاد في سيرة خير العباد ج 1، ص 363 ، دار الكتب العلمية - بيروت - 1414هـ ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عادل أحمد عبد الموجود وعلي محمد معوض)
همانطور كه كلام علماي اهل سنت را آورديم ، آنها اين كار را از سيره خود رسول خدا (ص) گرفته اند ! يعني آن حضرت خود در سالگرد ولادت خويش قرباني مي كرده اند ! آيا تبعيت از ايشان مي شود بدعت ؟
جداي از اين ، ديگر علماي اهل سنت صريحا گفته بودند كه حتي اگر اين كار بدعت باشد ، بدعت به نظر اهل سنت ، بر دو نوع است ، بدعت قبيح و بدعت حسن كه اين كار جزء بدعتهاي حسن قرار مي گيرد. چنانكه بكري دمياطي مي گويد:
«من البدع الحسنة التي عليها صاحبها لما فيه من تعظيم قدر النبي صلى الله عليه وسلم وإظهار الفرح والاستبشار بمولده الشريف؛ اظهار فرح و شادي در تولد رسول الله صلي الله عليه و آله از بدعتهاي حسنه است.»
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
3   نام و نام خانوادگي:  سيد علي اکبر موسوي (مشهد مقدس)     -   تاريخ:  02 مهر 92 - 09:39:07
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
حداقل خوب است از سقوط از عرش به فرشي که براي اخواني ها در چندي قبل بعد از شهادت مظلومانه حسن شحانه و چهارتن از يارانش رخ داد عبرت بگيرند
شايد هم وهابيت و تکفيرها دلشان مي خواهد که از اساس ريشه کن شوند
خودشان مي دانند ان ربک لبالمرصاد
هر که با آل علي و شيعيانش در افتاد از ريشه ور افتاد
4   نام و نام خانوادگي:  موسوي     -   تاريخ:  02 مهر 92 - 14:44:11
بسمه تعالي
سلام
براي بنده خيلي جالب است که چرا وقتي يکي از برادران يا خواهران اهل تسنن و حتي علماي آنها اشکالي به مکتب وزين شيعه وارد مي کنند غالبا نه از يک منبع بلکه از منابع مختلف خود اهل تسنن جواب صريح به آنها داده مي شود
مثلا در خصوص ولايت بلا فصل حضرت علي - عليه السلام - يا در خصوص موارد ديگر حتي در مورد اعياد تشيع و ... مانند سوالي که برادر ارجمند عبدالله محمدي فرمودند و گروه محترم پاسخ به شبهات آنطور تقريبا مفصل جواب اين دوست گرامي را بيان کردند
قصد جسارت ندارم اما از اين طرف وقتي شبهه اي از طرف شيعه به عقايد برادران گرامي اهل تسنن وارد مي شود معمولا دست ايشان از پاسخ خالي است و اگر هم پاسخي بدهند باز همان پاسخ با منابع خود اهل تسنن رد يا بطور جدي مخدوش مي شود
من خواهش مي کنم از برادران اهل تسنن که در اين خصوص کمي تامل کنند و حتي بالاتر مقداري به سطح علمي علماي و بزرگان خودشان دقيق شوند و به ميزان اطلاع ايشان در خصوص کتب معتبر اهل تسنن (نه کتب تشيع) حساسيت نشان دهند و ببينند که آنها نسبت به معارف و عقايد دين خودشان چقدر ا طلاع دارند و چقدر آنرا کتمان مي فرمايند و ...
اما درخصوص وهابيت که روشن است وقتي شبهه اي به عقايد آنها مطرح شود اول بحث خودشان را با آرامش و حق به جانب نشان مي دهند و بعد که شبهه کننده کمي مطلع و صريح و شجاع باشد و به نقد قانع کننده و منصفانه جوابهاي آنها بپردازد، آنها از هر شيوه ناجوانمردانه جدلي استفاده مي کنند که فرافکني يکي از کارهاي عادي آنهاست و در نهايت وقتي مي بينند اين هم کار ساز نيست توهين و افترا را در دستور کار خود قرار مي دهند
آيا همين براي صاحبان خرد جاي تامل ندارد؟!
5   نام و نام خانوادگي:  موسوي     -   تاريخ:  02 مهر 92 - 14:44:14
بسمه تعالي
سلام
براي بنده خيلي جالب است که چرا وقتي يکي از برادران يا خواهران اهل تسنن و حتي علماي آنها اشکالي به مکتب وزين شيعه وارد مي کنند غالبا نه از يک منبع بلکه از منابع مختلف خود اهل تسنن جواب صريح به آنها داده مي شود
مثلا در خصوص ولايتبلا فصل حضرت علي - عليه السلام - يا در خصوص موارد ديگر حتي در مورد اعياد تشيع و ... مانند سوالي که برادر ارجمند عبدالله محمدي فرمودند و گروه محترم پاسخ به شبهات آنطور تقريبا مفصل جواب اين دوست گرامي را بيان کردند
قصد جسارت ندارم اما از اين طرف وقتي شبهه اي از طرف شيعه به عقايد برادران گرامي اهل تسنن وارد مي شود معمولا دست ايشان از پاسخ خالي است و اگر هم پاسخي بدهند باز همان پاسخ با منابع خود اهل تسنن رد يا بطور جدي مخدوش مي شود
من خواهش مي کنم از برادران اهل تسنن که در اين خصوص کمي تامل کنند و
و حتي بالاتر مقداري به سطح علمي علماي و بزرگان خودشان دقيق شوند و به ميزان اطلاع ايشان در خصوص کتب معتبر اهل تسنن (نه کتب تشيع) حساسيت نشان دهند و ببينند که آنها نسبت به معارف و عقايد دين خودشان چقدر ا طلاع دارند و چقدر آنرا کتمان مي فرمايند و ...
اما درخصوص وهابيت که روشن است وقتي شبهه اي به عقايد آنها مطرح شود اول بحث خودشان را با آرامش و حق به جانب نشان مي دهند و بعد که شبهه کننده کمي مطلع و صريح و شجاع باشد و به نقد قانع کننده و منصفانه جوابهاي آنها بپردازد، آنها از هر شيوه ناجوانمردانه جدلي استفاده مي کنند که فرافکني يکي از کارهاي عادي آنهاست و در نهايت وقتي مي بينند اين هم کار ساز نيست توهين و افترا را در دستور کار خود قرار مي دهند
آيا همين براي صاحبان خرد جاي تامل ندارد؟!




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما