* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 15 دي 1392 تعداد بازديد: 1005 
ان شاءالله از جمله سربازان سپاه سفياني عليه امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) باشم
 
بر طبق روايات فتنه سفياني در نواحي مختلف بلاد اسلامي گسترش مي‌يابد و در اين فتنه به طور خاص بر اصحاب اميرالمومنين (عليه السلام) و شيعيان آن حضرت (عليه السلام) سخت مي‌گذرد تا جايي که ندا دهنده‌اي از سوي سفياني ندا مي‌دهد: «آگاه باشيد هر کس سرِ شيعه‌اي از شيعيان اميرالمومنين(عليه السلام) را بياورد هزار درهم جايزه مي‌گيرد.»
 
عدنان عرعور، شيخ سلفي سوري که مقيم عربستان است، طي سخناني از تريبون تبليغاتي خود موسوم به شبکه "شذا" گفت: اميدواريم ان شاء الله زير لواي پرچم لشكر سفياني باشيم..
 
سفياني کيست؟
 
احاديث و روايات درباره السفياني متعدد و متواتر است. او «عثمان بن عنبسه» از فرزندان «خالد بن يزيد بن معاويه است و چون از نسل ابوسفيان است، معروف به «سفيان» است. او مردي است با چهره‌اي ترسناك و آبله روست و چشماني كبود دارد. او از سرزميني خشك به نام «بيدا» كه سرزميني بي آب و علف در بين مكه و شام است، خروج مي‌كند.
 
عثمان بن عنبسه کيست و ادعاي او چيست؟
 
سفياني از فرزندان يزيد بن معاويه بن ابوسفيان ـ لعنة الله عليهماـ است. در حديثي از امام صادق (عليه السلام) آمده است که فرمود: «آنگاه که خورشيد به مغرب خود نزديک مي‌شود، کسي از مغرب فرياد مي‌زند: اي مردم، مولاي شما در بيابان خشک (بيدا) ظهور کرد و او عثمان بن عنبسه از فرزندان خالد بن يزيد بن معاويه بن ابوسفيان است. با او بيعت کنيد تا هدايت شويد و با او مخالفت نکنيد که گمراه مي‌شويد. پس ملائکه و جن او را تکذيب مي‌کنند. هر آن‌ که در شک و ترديد است و هر کافر و منافقي با نداي او گمراه مي‌شود».
 
شيخ صدوق از ابو منصور البحبي نقل کرده است که مي‌گويد: از امام صادق (عليه السلام) درباره اسم سفياني سؤال کردم. فرمود: «تو را با اسمِ او چه کار؟ هر گاه مناطق پنج‌گانه شام: دمشق، حمص، فلسطين، اردن و حلب را تصرف کرد، منتظر فرج باشيد.» گفتم: آيا 9 ماه اين را در تصرف دارد؟ فرمود: «خير بلکه تصرف او 8 ماه است که يک روز هم بر آن اضافه نمي‌شود.»
 
بعد از اين‌که سفياني تسليم پيشنهاد اطرافيان خود مي‌شود، در مقابل امام مهدي (عليه السلام) مي‌ايستد و آن حضرت (عليه السلام) را به مبارزه مي‌خواند. پس امام مهدي (عليه السلام) او را از جنگ بيم مي‌دهد. اما سفياني بر جنگ عليه امام (عليه السلام) پا فشاري مي‌کند. بدين ترتيب بين لشکر سفياني و لشکر امام (عليه السلام) جنگي در مي‌گيرد، که پيروز آن مهدي (عليه السلام) است. حکم‌راني سفياني پايان مي‌يابد و اسير مي‌شود و امام (عليه السلام) او را به درک واصل مي‌کند. و اين گونه امام (عليه السلام) بر عراق مسلط مي‌شود.
 
[قول ديگر دربارة کشته شدن سفياني] اين است که او به شام فرار مي‌کند و امام (عليه السلام) عده‌اي از ياران خود را به دنبال او روانه مي‌کند و آنان پس از دستگيري سفياني او را به قتل مي‌رسانند.
يکي از رويدادهاي مهم زمان سفياني فرو رفتن لشکر سفياني در زمين است.
 
اين واقعه ـ خسف ـ چند روز پس از ظهور صورت مي‌گيرد و معجزة بزرگي است که امدادي الهي براي قيام مهدي (عليه السلام) است و با اين رخداد مردم به صراحت به عدالتِ دعوت اما (عليه السلام) و حقانيت قيامش ايمان مي‌آورند و حتي اين امر سفياني را هم تحت تاثير قرار مي دهد که مهم‌ترينِ نتايج آن‌ فتح عراق بدون خون‌ريزي است.
 
اندکي بعد سفياني به شام فرار مي کند و امام مهدي (عليه السلام) عده‌اي را به دنبال او روانه مي‌کند. اين افراد در بيت المقدس به سفياني مي‌رسند و در آن‌‌جا بر روي صخره‌اي او را گردن مي‌زنند.
 
سفياني پس از خروج پس از خروج مناطق پنج گانه شام: دمشق و حمص در سوريه، فلسطين، اردن و حلب را تصرف مي کند.
 
او به اين مناطق اکتفا نمي کند بلکه لشکريان خود را به اطراف گسيل مي‌دارد که بخش بزرگي از لشکريان او به طرف بغداد و کوفه مي‌روند و در آنجا قتل و فساد به راه مي‌اندازند و اهل آنجا را تارومار مي‌کنند. در کوفه و نجف اشرف نيز قتل عام مي‌کنند. پس از آن، قسمتي از لشکر آن ملعون به شام و قسمتي ديگر به مدينه مي‌روند. بخشي از لشکر سفياني که به شام مي‌رود [با لشکر امام (عليه السلام) مواجه مي‌شود که]، لشکر حضرت حجت (عليه السلام) بر آن پيروز شده و آن را نابود مي‌کند و اموال آنان به غنيمت گرفته مي‌شود.
 
با رسيدن لشکر سفياني به مدينه، به مدت سه روز هر عملي را در اين شهر مباح اعلام مي‌کنند و در آن به قتل و ويراني مشغول مي‌شوند. اما در راه مکه و در منطقه بيداء در زمين فرو مي روند و جز سه نفر از آنان کسي زنده نمي ماند.
 
فتنه سفياني در نواحي مختلف بلاد اسلامي گسترش مي‌يابد و در اين فتنه به طور خاص بر اصحاب اميرالمومنين (عليه السلام) و شيعيان آن حضرت (عليه السلام) سخت مي‌گذرد تا جايي که ندا دهنده‌اي از سوي سفياني ندا مي‌دهد: «آگاه باشيد هر کس سرِ شيعه‌اي از شيعيان اميرالمومنين (عليه السلام) را بياورد هزار درهم جايزه مي‌گيرد.» در اين اوضاع همسايه بر همسايه‌اش هجوم مي‌برد و مي‌گويد: او از شيعيان اميرالمومنين (عليه السلام) است. پس گردنِ او را مي‌زند و هزار درهم جايزه مي‌گيرد.
 
منبع:العالم



آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما