حجت الاسلام عابدي حمله به خانه بنت رسول الله(صلي اله عليه وآله) براي گرفتن بيعت از ساکنان آن را مسئله اي مشهور در منابع شيعه و سني خوانده و تصريح مي کند: آتش زده شدن خانه حضرت فاطمه(سلام الله عليها) چنان معروف و مشهور بوده که وقتي عبدالله بن زبير بر شهر مکه مسلط شد، اعلام کرد: هر کس با من بيعت نکند خانه او را آتش ميزنم، آن گونه که خانه فاطمه را آتش زدند.
به گزارش «شيعه نيوز»، حجت الاسلام والمسلمين دکتر احمد عابدي رئيس دانشگاه علوم و معارف قرآن کريم طي يادداشتي که در پايگاه اطلاع رساني خويش قرار داده است، به مسئله چگونگي حمله به خانه حضرت زهرا(سلام الله عليها) پرداخته است که در پي مي آيد:
خانه اميرالمؤمنين عليه السلام و فاطمه زهرا سلام الله عليها تنها خانهاي بود که يک درب به داخل مسجد النبي(صلي اله عليه وآله) و يک درب به بيرون داشت.(و سدّ الابواب الّا بابه)
اين خانه چند بار مورد تعدّي و حرمتشکني قرار گرفت، عبدالملک مروان اين خانه را تخريب کرد (مناقب ابن شهر آشوب، جلد 2، صفحه 211) و در موقع اخذ بيعت براي خلافت خليفه اول و براي تثبيت موقعيت او اين خانه مورد هجوم واقع شده و به آتش کشيده شد.
مسعودي در «اثبات الوصية» صفحه 123 گويد: فهجموا عليه و اُحرقوا بابه.
آتش زده شدن خانه حضرت فاطمه(سلام الله عليها) چنان معروف و مشهور بوده که وقتي عبدالله بن زبير بر شهر مکه مسلط شد، اعلام کرد: هر کس با من بيعت نکند خانه او را آتش ميزنم، آن گونه که خانه فاطمه را آتش زدند و سپس حسن بن محمد بن حنفيه که بيعت نکرده بود را دستگير و زنداني کرد و خانه او را آتش زد و بنيهاشم را در شعب جمع کرده و ميخواست آنها را زنده زنده در آتش بسوزاند.(مروج الذهب، جلد 3، صفحه 77)
اين هم يک نوعي آزادي و دموکراسي است که اول بر حکومت مسلط شوند و سپس شروع به بيعت گرفتن کرده و هر کس مخالف باشد، بايد خانه او را آتش زده و اهل خانه نيز در آتش سوزانده شوند! در شهر مدينه تمام مردم انصار- که اکثريت شهر بودند- و بخش عمدهاي از مهاجر طرفدار حضرت علي(عليه السلام) بودند، اينان که اکثريت را تشکيل ميدادند مخالف بيعت با خليفه اول بودند و چون حکومت آنان مشروعيت الهي نداشت سعي کردند مشروعيت مردمي را با تهديد و تطميع دست و پا کنند.
کسي که بعداً خودش خليفه شد به درب منزل حضرت علي(عليه السلام) آمد - در حاليکه حضرت علي(عليه السلام)، حضرت فاطمه(سلام الله عليها)، حسن(عليه السلام) و حسين(عليه السلام) و طلحه و زبير و عدهاي از بزرگان قبايل مهاجر و انصار داخل منزل بودند و از بيعت خودداري ميکردند- و گفت: يا براي بيعت با ابوبکر بيرون ميآييد و يا آنکه خانه را با اهل آن به آتش ميکشم، زبير شمشير خود را برهنه کرد و از منزل بيرون آمد ولي مهاجمان به خانه، او را سنگ باران کرده و سپس او را دستگير کردند.(تاريخ طبري، جلد 2، صفحه 443).
و اين گونه مخالفان را سرکوب کردند. آنان که طرفدار مشروعيت الهي و خواهان اجراي دستورات رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بودند مورد تهديد و آتش زده شدن خانه و فرزندان شدند و نوع جديدي از دموکراسي پايه ريزي شد که امروزه نيز شبيه آن در کشور بحرين و عربستان مشاهده مي شود.
اسامي مهاجمان به خانه حضرت زهرا(سلام الله عليها) 1- خليفه اول، وي موقع مرگ خود از اين تهاجم اظهار تأسف ميکرد، بنابراين معلوم ميشود به دستور او انجام شده است.(شرح نهج البلاغه ابن ابيالحديد، جلد 6، صفحه 51).
2- خليفه دوم (تاريخ طبري، جلد 2، صفحه 433 و کنزالعمال جلد 5، صفحه 651).
3- اسيد بن حضير ( الامامة و السياسه جلد 1، صفحه 11) نام وي را برخي اسيد بن حصين گفتهاند. (احقاق الحق، جلد 2، صفحه 370).
4- سلمة بن سلامة (شرح نهج البلاغه، جلد 6 ، صفحه 47)
5- ثابت بن قيس خزرجي (همان مدرک)
6- خالد بن وليد (همان مدرک).
7- محمد بن مسلمة (همان مدرک، صفحه 48).
8- بشير بن سعد (احتجاج، جلد 1، صفحه 414 و اختصاص مفيد، صفحه 185).
9- مغيرة بن شعبه (همان مدرک).
10- ابوعبيدة بن جراح (اختصاص مفيد، صفحه 185)
11- سالم مولي ابي حذيفه (همان مدرک)
12- معاذ بن جبل (الوافي بالوفيات، جلد 6 صفحه 17. ملل و نحل، جلد 1 صفحه 5. الامامة و السياسة، جلد 1 صفحه 12).
13- قنفذ (همان مدرک)
14- عثمان (اختصاص مفيد، صفحات 184 و 187)
15- عبدالرحمن بن عوف (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68. البدايه و النهايه، جلد 5 ، صفحه 250. سير اعلام النبلاء، صفحه 26)
16- زياد بن لبيد (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68)
17- معاويه بن ابيسفيان (وقعه صفين، صفحه 163)
18- عمروبن عاص (همان مدرک).
19- زيد بن اسلم (احقاق الحق، جلد 2، صفحه 370).
اينان کساني هستند که نام خود را بر پيشاني تاريخ به عنوان «مهاجمان و آتش زنندگان به خانه وحي» ثبت کردند.
و اما برخي از کساني که داخل منزل بودند عبارتند از:
1- حضرت علي(عليه السلام)
2- حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)
3- امام حسن(عليه السلام)
4- امام حسين(عليه السلام)
5- زبير (تاريخ طبري، جلد 2، صفحه 443)
6- طلحه (همان مدرک)
7- ثابت بن قيس (شرح نهج البلاغه، جلد2، صفحه 50)
8- سعد بن ابيوقاص (همان مدرک)
9- مقداد (همان مدرک)
10- سلمان (کتاب سليم، جلد 2 ، صفحه 580).
11- ابوذر (همان مدرک)
12- عباس بن عبدالمطلب (الامامة و السياسة، جلد 1، صفحه 11)
13- اکثر بني هاشم، ابن ابي الحديد يک مرتبه گفته جمهور هاشميين و سادات داخل خانه بودند (شرح نهج البلاغه، جلد 6 ، صفحه 48) و يک مرتبه گفته مردمي از بنيهاشم داخل خانه بودند(شرح نهج البلاغه، جلد 2، صفحه 56).
به هرحال جاي اين سؤال باقي است که حکومتي که مشروعيتي نداشت و هنوز عده زيادي با آن بيعت نکرده بودند، چگونه حق داشت خانه وحي را به آتش کشد، انسانهاي بيگناه بلکه معصوم را بکشد و عدهاي را تهديد و مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار دهد؟ و چگونه عدهاي اين گونه حکومتي را جانشين حکومت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) ميدانند؟ اميرالمؤمنين عليهالسلام خليفه و جانشين حکومت رسول خدا است که ميگويد: اگر همه دنيا را به من بدهند در برابر آنکه به مورچهاي ستم کنم هرگز نخواهم پذيرفت.