مديريت مسجد الحرام در مکه، براي جلوگيري از تبرک و لمس پرده کعبه که به زعم آنان "شرک" بوده و ممکن است به "سرقت نخ آن" منجر شود، پايين اين پرده را به مقدار 3 متر بالا بردند!
به گزارش خبرگزاري اهل بيت(ع) ـ ابنا ـ مسؤولان مسجد الحرام در مکه، براي جلوگيري از تبرک و لمس پرده کعبه از سوي حجاج و زائران، پايين اين پرده را به مقدار 3 متر بالا بردند!
کارگران اين مسجد با حضور شبانه در حرم، اقدام به بالا بردن پرده کعبه شريف نمودند.
پس از بالا بردن پرده، زير آن با پارچه پنبه اي سفيدي به عرض 2.5 و طول 47 متر پوشانده شد تا دست طواف کنندگان به پرده کعبه نرسد.
« محمد بن عبدالله باجوده» مدير کارگاه ويژه دوخت پرده کعبه پيش از اين گفته بود: اين تدبير براي جلوگيري از دست کشيدن افراد به پرده صورت مي گيرد، زيرا بسياري از حجاج در جريان مراسم طواف، اقدام به لمس کردن پرده کعبه مي کنند. برخي از اعتقادات غلط در نزد حجاج و عمره گزاران آنان را به پاره کرده بخش هايي از پرده کعبه وا مي دارد و از بخش هاي پاره شده به عنوان تبرک استفاده مي کنند، به همين دليل سه متر از بخش پاييني کعبه به بالا برده مي شود.
همچنين پيش از اين يک فيلم کوتاه موبايلي از جدا کردن نخ پرده کعبه توسط تعدادي از حجاج پخش شد که با واکنش علماي وهابي مواجه شد و بهانه را براي محدوديت هاي بيشتر به مسؤولان سعودي داد.
آيا تبرّک جستن به پرده کعبه و اشياء مقدس شرک است؟
«تبرک» به معنى مبارک شدن و برکت پيدا کردن است و پيروان اديان گوناگون ـــ از جمله اسلام ــ همواره اين سن را انجام مي دادند؛ تا اينکه فرقه وهابيت ساخته شد و بر خلاف نظر و عمل همه مسلمانن اين کار را شرک دانست.
برخي از دلايل غلط بودن اين بدعت وهابيون به شرح زير است:
1. تبرک، منشأ و مبداء و ريشه قرآنى دارد. زمانى که حضرت يعقوب(ع) از اندوه فراق فرزندش يوسف(ع) نابينا شد، به تصريح قرآن کريم، لباس يوسف را بر چشم خود نهاد و بينايى خود را باز يافت؛ «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکمْ إِنِّى أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» يعني: «پس چون مژده رسان آمد، آن پيراهن را بر چهره او انداخت؛ پس بينا گرديد. گفت: آيا به شما نگفتم که بى شک من از (عنايت) خدا چيزهايى مي دانم که شما نمىدانيد؟» (سوره يوسف، آيه 96). انجام اين عمل به وسيله يک پيامبر(ع) و نقل اين داستان توسط قرآن و عدم رد آن، نشان دهنده تأييد آن مىباشد.
2. بنا بر آيات قرآن کريم و مجموعه نقلهاي تفاسير اسلامي، حضرت موسي(ع) الواح تورات و پارهاي از آثار نبوت خويش را در تابوتي نهاد و پس از خود آن را به حضرت يوشع(ع) سپرد. اين تابوت ــ که به "تابوت عهد" معروف شد ــ در ميان بنياسرائيل محترم و مقدس بود و آن را ــ که نماد حمايت و حضور خداوند در ميان ايشان بود ــ همه جا با خود ميبردند و بدين وسيله در جنگها و ساير امور مهم خود پيروز ميشدند. اين صندوق بعدها به دست عمالقه، دشمنان بنياسرائيل، افتاد و از آن پس تا مدتها بنياسرائيل با خواري و شکست روبرو بودند تا آنکه بار ديگر در ماجراي انتخاب «طالوت» به سرداري و امارت بنياسرائيل، اين صندوق به گونهاي معجزهآسا به ايشان برگردانده و موجب برکت ايشان شد.
3. در تاريخ نبى مکرم(ص) نيز چنين چيزى مکرراً اتفاق افتاده است. معروف ترين مورد اينکه وقتي «جناب فاطمه بنت اسد» همسر حضرت ابوطالب(ع) سرپرست پيامبر(ص) و مادر حضرت علي(ع) از دنيا رفت، پيامبر(ص) قباى خود را کفن فاطمه بنت اسد قرار داد و مدتي نيز در قبر او خوابيد؛ تا به برکت اين عمل، فاطمه بنت اسد از سختى شب اول قبر در امان باشد.
4. اصحاب پيامبر(ص) نيز اين کار را مي کردند و آن را شرک نمي دانستند. بر اساس روايات معتبر نزد شيعه و سنى، اصحاب پيامبر اکرم(ص) هنگام وضو گرفتن ايشان، هجوم مي آوردند تا قطره هاى آب وضوى او را به عنوان تبرّک، برگيرند؛ به گونه اى که نمي گذاشتند قطره اى از آب وضوى پيامبر(ص) بر زمين بريزد. حتي اگر به کسى قطره اى نمي رسيد، از رطوبت دست ديگرى استفاده مي کرد. (صحيح بخارى، ج 1، ص 33 و ج 7، ص 50؛ مسند احمد، ج 4، ص 329 و 330)
5. سيره اصحاب، تبرّک جستن به ظرف غذاى پيامبر(ص) و چاه هايى بود که آن حضرت از آنها آب نوشيده بود. اين برک چه در زمان حيات او و چه بعد از رحلت وى وجود و ادامه داشت. (صحيح بخارى، ج 3، ص 35؛ المغازى؛ فضائل اصحاب النبى، باب مناقب على بن ابيطالب؛ صحيح مسلم، کتاب الجهاد السير، ح 132؛ صحيح مسلم، کتاب الحج، ح 323 و 326؛ مسند احمد، ج 5، ص 68)
6. اگر تبرّک جستن به لبتس، قطرات آب يا ظرف غذاى پيامبر(ص) شرک و حرام و خرافات بود، وظيفه آن حضرت، نهى و بازداشتن اصحاب از اين عمل بود؛ چنانکه در مورد تصور مردم هنگام فوت ابراهيم، فرزند آن حضرت درباره ارتباط خورشيد گرفتگى با غم پيامبر(ص)، وى بر فراز منبر، مردم را از اين خرافه نهى فرمود؛ زيرا اصولاً مبارزه با شرک و خرافه پرستى، جزء اصلىترين وظايف پيامبران بوده است.
7. هم اکنون که هر ساله پرده کعبه تعويض مي شود، دولتمردان سعودي پرده سال قبل را قطعه قطعه مي کنند و با تشريفات خاص به عنوان احترام، به رؤساي کشورها و سفراى آنان هديه مي دهند. آيا معناى اين عمل، چيزى غير از تبرّک است که خود وهابيون آن قدر از آن نهى مىکنند؟
بنابراين بر اساس داورى وهابيان - که صرف بوسيدن و تبرک جستن به آثار اولياى الهى شرک و حرام است - پيامبر اکرم و اصحابش و نيز يعقوب نبى و همه انسانها و حتي خودشان ــ نعوذ بالله ـــ مرتکب شرک و حرام شده اند!
شرک چيست؟
شرک آن است که انسان براي افراد يا اجسام، مقام و ارزشى مستقل در برابر خداوند قائل باشد و آنان را مستقل از خدا داراي اثر بداند. بنابراين، اصل تبرک، جايز است؛ ولى بايد توجه داشت که اشياى متبرک شده، هيچ اختيارى از خود ندارند و هيچ مشکلى را به خودى خود نمي توانند از انسان برطرف کنند. حتى حفظ خود افراد مقدس ــ چه رسد به پرده کعبه و پارچه ها و ضريح ائمه اطهار(ع) ــ بستگي تام به خداوند دارد.
البته براي براى حاجي مکه و زائر پبامبر(ص) و امام معصوم(ع)، سنگ و چوب و پارچه، ارزشى ندارد. لمس کردن پرده کعبه و بوسيدن ضريح و در حرم، از آن جهت است که منسوب به محبوب است. بنابراين، بوسيدن و تبرک جستن، بدون اعتقاد به الوهيت، ربوبيت و فاعليت مستقل، شرک نيست و سنت پيامبران و مؤمنان نيز بوده است.