* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 13 آبان 1391 | تعداد بازديد: 263 | |
* معروفترين شبهه وهابيت درباره غدير خم | ||
مدير شبکه جهاني ولايت گفت: وهابيها براي تحريف واقعه تاريخي و روايت متواتر غدير، ماجراي سپاه يمن را عنوان ميکنند، در حالي که اين واقعه از لحاظ زماني دو سال قبل از غدير بود. وي علاوه بر اجتهاد در حوزه علميه، دکتراي فلسفه و تقارن اديان از دانشگاه اسلامي الحره هلند را دارد و عضو هيئت علمي دانشگاه بين المللي آل البيت و موسس موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر(عج) است و هم اکنون رئيس شبکه جهاني ولايت است. از اين استاد حوزه علميه بيش از 23 جلد کتاب، منتشر شده و در حدود 45 جلد کتاب نيز آماده چاپ و انتشار است. وي بيش از 200 جلسه گفتگو و مناظره با اساتيد و مفتيان در عربستان و شبکههاي مختلف ماهوارهاي انجام داده است. گفتوگوي مشروح آيتالله سيدمحمد حسيني قزويني درباره «وهابيت و غدير خم» با فارس به شرح زير است: ماجراي سپاه يمن * معروفترين شبههاي که سال گذشته در ايام غدير خم، از سوي وهابيت به صورت گشترده در اينترنت و ماهوارهها مطرح شد بحث سپاه يمن بود. لطفا در اينباره توضيح بفرماييد. ـ بله، اساسيترين شبهه، جايگزيني يکي از وقايع تاريخي به جاي علت اصلي غدير است که اين چنين مطرح ميکنند: در سفري که علي عليهالسلام به يمن داشت با سپاهيان دچار اختلاف شد، و آنها براي شکايت از علي عليهالسلام نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمدند و بعد از آن، پيامبر مردم را به دوستي با علي فراخواند. جريان سپاه يمن از لحاظ زماني دو سال قبل از حادثه غدير بود * آيا اين حادثه از نظر زماني و مکاني متناسب با غدير خم است؟ ـ اولا زيني دهلان، مفتي مکه مکرمه، از بزرگان اهل سنت در کتاب سيره نبوي جلد 2 صفحه 371 ميگويد: شکايت سپاه يمن دو سال قبل از حادثه غدير بوده است. همچنين در معجم اوسط طبراني جلد 6 صفحه 163 نقل شده که شکايت سپاه يمن در مدينه بوده و ارتباطي به مکه و واقعه غدير نداشته است. ثانيا وهابيت معتقدند که صحابه با علي عليه السلام مشکلي نداشتند در حالي که اين قضيه ثابت ميکند که برخي از صحابه با علي عداوت داشتند. ثالثا طبراني در معجم اوسط جلد 6 صفحه 163 چنين نقل ميکند: وقتي يکي از سپاهيان از يمن آمد، تعدادي از صحابه پرسيدند چرا زود بازگشتي؟ پاسخ داد: از علي شکايت دارم. آنها گفتند: برو به پيامبر شکايت کن تا علي از چشمش بيفتد. «فَخَرَجَ مُغضِبَاً»؛ پيامبر با ناراحتي از حجره بيرون آمد و فرمود: هر کس از علي بد بگويد از من بد گفته است. ميدانيد که خداوند در مورد غضب پيغمبر فرموده است: «اِنَّ الَذينَ يوذون اللهَ ورَسولَه لَعَنَهُمُ الله في الدُنيا وَالاخِرَه وَلَهُم عَذابٌ اليم»؛ همانا کساني که خدا و رسولش را آزار مي دهند خداوند آنها را در دنيا و آخرت لعنت ميکند و براي آنها عذاب دردناکي است. رابعا اگر - به فرض محال - قبول کنيم که علت غدير شکايت سپاه يمن از علي است، آيا سبب حديث، باعث تخصيص موضوع ميشود؟ توضيح آنکه در قضاياي مختلف، مثلا در مورد ازدواج پيامبر با زن سابق زيد بن حارثه - پسرخوانده پيامبر - خداوند فرموده که زن پسرخوانده عروس نيست و ميتواند با او ازدواج کند. اين يک حکم کلي است که تا قيامت شامل همه مسلمانان ميشود. پس اگر - بر فرض محال - علت اصلي واقعه غدير خم، شکايت سپاه يمن بوده و باعث شده پيامبر در مقابل جمعيت 124 هزار نفري بفرمايد: «من کنت مولاه فعلي مولاه» نشان ميدهد که اين مربوط به زمان خاصي نيست. سبب که مخصّص موضوع نيست. نظر احمد بن حنبل درباره حديث سپاه يمن * نظر علماي اهل سنت درباره اين موضوع چيست؟ ـ احمد بن حنبل در مسندش جلد 5 صفحه 350 مي نويسد: بعد از شکايت سپاه يمن از علي، پيغمبر فرمود: «مَن کُنتُ وَليهُ فَعلي وَليه» ؛ مردم هر کس من ولي امر او هستم، علي، ولي امر اوست. همچنين ابن ابي شيبه در مصنف جلد 7 صفحه 504 همين مطلب را نقل ميکند و حاشيه هم نميزند و نيز طبراني در معجم کبير جلد 18 صفحه 128 آن را نقل ميکند. در مستدرک جلد 3 صفحه 110 نقل شده و ميگويد: «هذا حَديثٌ صَحيحٌ علي شَرط مسلم» اين حديث تمام شرايط صحيح مسلم را دارد. قاضي عبدالجبار معتزلي در کتاب المغني في الإمامة، ج20، ص154 ميگويد: حديث غدير اگر صحيح باشد، دلالت بر ولايت ديني علي عليهالسلام ميکند و شکايت سپاه يمن اگر صحت داشته باشد مانع دلالت آن بر ولايت علي نميکند «دون بيان السبب الذي وجوده کعدمه في أن وجود الاستدلال بالخبر لا يتغير» دو آيهاي که غدير را اثبات ميکند * سرچشمه جاودانگي غدير چيست؟ ـ دو آيه قرآن که اهل سنت با اسناد صحيح ميگويند که مربوط به غدير است و اين باعث جاودانگي حادثه غدير شده است: الف- در آيه 67 سوره مائده خداوند ميفرمايد: «يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يهْدِي الْقَوْمَ الْکافِرين» يعني اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملًا (به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد و خداوند، جمعيت کافران (لجوج) را هدايت نمىکند. در دهها کتاب اهل سنت آوردهاند که اين آيه مربوط به غدير خم است. يکي از علماي سلفي، آقاي آلوسي متوفاي 1270 در کتاب روح المعاني جلد 6 صفحه 193 اينگونه نقل ميکند که: عبد الله بن مسعود گفته که در زمان پيامبر، ما اين آيه را اينطور ميخوانديم: «يا اَيها الرَسول بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيکَ مِن رَبِّک أنَّ عَلِياً ولِي المُؤمِنِين واِنْ لَم تَفعَلْ فَما بَلَّغتَ رِسالَته». اين مطلب کوچکي نيست و آلوسي هم کوچکترين اشکال سندي و مناقشهاي بر آن نميکند. يکي ديگر از مفسران نامي اهل سنت ابن ابي حاتم است که در جلد 4 صفحه 1172 تفسيرش ميگويد که اين آيه در حق حضرت علي عليهالسلام نازل شده و جالب است که او ميگويد من در اين کتاب صحيح ترين روايت را انتخاب کردم. و وقتي ابن تيميه به تفسير ابي حاتم ميرسد ميگويد که اين تفسيري است که مطالب دروغين ندارد و احاديثش قابل اعتماد است و اينها بيانگر آن است که آيه در حق حضرت علي عليهالسلام نازل شده و نشانه جاودانگي واقعه غدير خم است. ب- در آيه 3 سوره مائده خداوند متعال ميفرمايد: «...الْيوْمَ يئِسَ الَّذينَ کَفَرُوا مِنْ دينِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دينَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيکُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دينا...» يعني امروز، کافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنابراين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم... جبرئيل بعد از منصوب کردن حضرت علي عليهالسلام به امامت و براي اولين بار در طول 23 سال نازل ميشود و ميگويد که خداوند فرمود: امروز من دين را کامل کردم و امروز از اسلام راضي هستم و قبل از اين اعلام رضايت نکرده است. تبريک خليفه دوم به علي(ع) بعد از خطبه پيامبر در غدير در روايتي منقول از خطيب بغدادي در کتاب تاريخ بغداد جلد 8 صفحه 284 اينگونه آمده که در روز 18 ذي الحجه در محل غدير خم و پس از آنکه پيامبر (ص)، حضرت علي عليهالسلام را به عنوان خليفه و جانشين خود نصب کرد اين آيه بر پيامبر نازل شد. و در ادامه مينويسد: پس از آنکه حضرت علي عليهالسلام به مقام امامت منصوب شد خليفه دوم آمد و در مقابل آن حضرت ايستاد و گفت: بخ بخ لک يابن أبي طالب، أصبحت مولاي ومولى کل مسلم؛ به ! به ! اي فرزند ابيطالب امروز مولاي من و مولاي همه مسلمانان شدي! حال آنهايي که ميگويند خداوند، محبت حضرت علي عليهالسلام را در روز غدير مشخص کرده است. بايد از آنها پرسيد آيا محبت آن حضرت تبريک دارد؟ مگر در قرآن کريم نيامده: المومنون بعضهم اولياء بعض، اگر پيامبر هم در غدير خم مرادش اين باشد که هر کس مرا دوست دارد علي عليهالسلام را نيز دوست دارد. آيا اين خلل در حکمت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله ايجاد نميکند که 120 هزار نفر جمعيت را با شرايط و سختي، به خاطر دوستي علي عليهالسلام نگه دارد؟!! ابن کثير در کتاب تاريخ اسلامش به نام البدايه و النهايه جلد 7 صفحه 350 اينگونه نقل ميکند که خليفه دوم آمد و در مقابل حضرت علي عليهالسلام ايستاد و گفت: هنيئاً لک يابن أبي طالب أصبحت اليوم ولي کل مؤمن». اي فرزند ابوطالب! مبارک باد بر شما که امروز ولي امر تمام مؤمنان گشتي! (أسد الغابة لابن الأثير ج 4 ص 28، البداية والنهاية ج 7 ص 350 (386) تاريخ مدينة دمشق ج 42 ص 220) کلمه «ولي» يعني چه؟ / دلالت کلمه ولي در کلام خليفه اول و دوم به خلافت، زعامت و رهبري حال آيا کلمه ولي مانند کلمه مولا شبهه دارد؟ در کتاب صحيح مسلم جلد 5 صفحه 152 حديث 4468 عمر خطاب ميگويد: «فَلَمَّا تُوُفِّي رَسُولُ اللَّهِ (ص) قَالَ أَبُوبَکْر أَنَا وَلِي رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ تُوُفِّي أَبُو بَکْر وَأَنَا وَلِي رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وَوَلِي أَبِي بَکْر.» يعني پيامبر که از دنيا رفت ابوبکر گفت من ولي و خليفه بعد از پيغمبرم. بعد از اين که ابوبکر از دنيا رفت من ولي و خليفه پيغمبر و ولي و خليفه ابوبکرم. يا ابوبکر ميگويد: «وُلِّيتُ أمرکم ولست بخيرکم» ؛ من ولي شما هستم درحالي که بهترين شما نيستم. ابن کثير سلفي هم در کتاب البداية والنهاية، ج 6 ، ص 301 ميگويد: وهذا إسناد صحيح. سند اين روايت صحيح است. در تاريخ طبري، ج 3 ص 429، آمده که ابوبکر در رابطه با عمر ميگويد: «وليت عليکم عمر»؛ من عمر را ولي و خليفه شما قرار دادم. سؤال روشن ما از کساني که کلمه «ولي» و «مولا» در حديث متواتر غدير را به معناي دوست ميگيرند، اين که شما چرا و به چه دليل وقتي کلمه «ولي» در رابطه ابوبکر و عمر به کار ميرود به معناي ولي امر، خليفه و حاکم ميدانيد اما اگر در رابطه با حضرت علي عليهالسلام استعمال ميشود به معناي دوست ميگيريد؟! وهابيت، فرقهاي براي جدايي پيامبر و اهل بيت از امت اسلام است * نظر شما درباره وهابيت چيست؟ ـ وهابيت فرقه تاسيس شده براي جدايي پيامبر و اهل بيت عليهمالسلام از امت اسلامي است. ابن تيميه از موسسان فکري و محمد بن عبد الوهاب موسس سياسي وهابيت، رفتن به زيارت و قسم خوردن به پيامبر و شفاعت از پيامبر را حرام ميدانند. همچنين واسطه قرار دادن پيامبر بين خود و خدا و توسل به او را حرام ميدانند که شالوده کارشان جدايي امت از پيامبر عظيم الشان اسلام صلي الله عليه و آله است. نظر ابن تيميه اين است که خدا به پيامبر، مقام شفاعت داده ولي او را از شفاعت نهي کرده است. لذا کتب اهل سنت درباره نفي اين عقيده ابن تيميه، بيشتر از شيعه و نزديک به دو برابر است. در قرآن کريم آيات متعددي براي اثبات شفاعت و توسل آمده است. خداوند در آيه 35 سوره مائده ميفرمايد: «يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيهِ الْوَسيلَة ...» يعني اى کسانى که ايمان آوردهايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد! و در آيه 64 سوره نساء ميفرمايد: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيما» و اگر اين مخالفان، هنگامى که به خود ستم مىکردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مىگذاردند)، به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىکردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مىکرد خدا را توبه پذير و مهربان مىيافتند. کساني که متوسل به پيغمبر بشوند و از او طلب مغفرت کنند خدا آنها را ميبخشد. اين منطق قرآني است. وهابيت در مقابل قرآن ايستاده است. توصيه مقام معظم رهبري به اهل سنت و فتنه وهابيت مقام معظم رهبري روز غدير 2 سال قبل، جمله بسيار زيبا و راهگشايي فرمودند. عبارت دقيق سخنان ايشان اين بود: «ما هيچ اصراري نداريم که فرقهاي از فرق اسلامي عقايد فرقه ديگر را قبول کند، اما درخواست منطقي داريم که همه مسلمانان جهان در واقعيتها و حقايقي که علمايي بزرگي همچون علامه سيد شرف الدين عاملي و علامه اميني درباره اميرالمومنين ارائه کردهاند تأمل کنند.» اين سخن، خيلي زيباست ولي در سايتهاي وهابي بعد از اين سخنراني، اهانتهاي زيادي به ساحت مقام معظم رهبري کردند و سخنان رکيکي در مورد کتاب الغدير و المراجعات گفتند. همچنين يکي از ايرانيان پناهنده عربستان به نام عبدالله حيدري که مزدور وهابيت است مقالهاي تحت عنوان «غدير سياهترين روز تاريخ» در سايت وهابي «فتنه نيوز» منتشر کرد. من از علماي اسلام ميپرسم آيا با غدير خم بايد اين گونه رفتار کرد؟ آيا اين اهانت به پيامبر و حدود 120 هزار صحابه و بي احترامي به خود اسلام نيست؟ وهابيت، مخالف وحدت شيعه و سني است * ريشه کينه و دشمني وهابيت با اسلام در چيست؟ ـ وهابيها از وحدت شيعه و سني زجر ميکشند، از اين که بعد از تاسيس نظام جمهوري اسلامي، شيعه و سني حتي در استانهاي سني نشين به طور مسالمت آميز در کنار هم زندگي ميکنند، بله براي وهابيت، غدير سياهترين روز است. چون غدير عامل و زمينه ساز وحدت است. تنها چيزي که ميتواند يک ميليارد و نيم مسلمان را در کنار هم جمع کند مائده اهل بيت است. مطالبي که نبي مکرم صلي الله عليه و آله در غدير خم بيان کردهاند ميتواند به عنوان الگو براي وحدت جهان اسلام باشد. وهابيها از وحدت جهان اسلام وحشت دارند، چرا که با وحدت مسلمانان ديگر جايي براي آنها نميماند. بارها گفتهايم که براي شيعه و سني اعتقادات تقليدي به درد نميخورد، هر کدام بايد تحقيق و مطالعه کنند و دين حق و مذهب مطابق قرآن را انتخاب کنند. تحقيق از مباحث اعتقادي و مذهبي از اولويتهاي يک مسلمان است. نظر بزرگان اهل سنت درباره وهابيت * به عنوان نمونه ميتوانيد نظر بزرگان اهل سنت درباره وهابيت را بيان کنيد؟ ـ بنا به نقل مجله «الحياة» دکتر احمد طيب شيخ الازهر در تاريخ چهارم آوريل 2011 مطابق 15 فروردين 1390 رسما اعلام کرد: وأن السلفيين الجدد هم خوارج العصر، اين سلفيهاي جديد و اين وهابيهاي عصر ما، خوارج زمانه هستند. و بنا به نقل سايت شيعه نيوزدر تاريخ 07 شهريور 1391 ، دکتر علي جمعه، مفتي اعظم مصر زماني که وهابيها قبر يکي از نوادگان امام حسن مجتبي عليهالسلام در ليبي را خراب کردند گفت: وهابيها خوارج عصر و سگان جهنم هستند. کمکي از جانب دولت دريافت نکردهايم * شبکه ولايت موفقيت خوبي کسب کرده است و در پاسخگويي به شبهات وهابيت، پيشرو است. آيا اين شبکه پر بيننده از سوي دولت هم حمايت ميشود؟ ـ شبکه ولايت از طرف دولت فعلي به هيچ عنوان حمايت مالي يا غير مالي نميشود. حتي يک برگه کاغذ و يک مداد هم به ما کمک نکردهاند. * از وقتي که در اختيار ما گذاشتند ممنونيم ـ بنده هم از شما تشکر ميکنم و عيد غدير خم را به همه مسلمانان تبريک ميگويم. | ||