| تاريخ: 08 دي 1392 | تعداد بازديد: 1739 |
|
| * برخي شبکه‌هاي به ظاهر شيعه به آيت‌الله بهجت هم توهين مي‌کنند/ اهل‌سنت دارنده بغض علي(ع) را منافق مي‌داند/ «رفع‌القلم» سنديت ندارد | ||
|
آيت‌الله حسيني‌قزويني به روايت‌هاي جالبي از فعاليت شبکه ولايت و نحوه برخورد با شبهات و برخي فعاليت‌هاي افراطي که به نام شيعه و سني انجام مي‌شود، پرداخت. به گزارش خبرنگار آئين و انديشه خبرگزاري فارس، آيت‌الله سيدمحمد حسيني قزويني مدير شبکه ولايت از جمله افرادي است که به طور تخصصي در حوزه تشيع فعاليت مي کند و شبکه «ولايت» نيز يکي از فعاليت هاي وي به شمار مي‌آيد. تجربه و نگاه مناسب وي سبب شده که شبکه «ولايت» و سايت «وليعصر» امروز يکي از مراکز مهم پاسخگويي به شبهات و مقابله با وهابي ها باشد. آيت الله قزويني در اين مصاحبه عنوان مي کند که چگونه برخي شبکه ها چه به نام شيعه و چه به نام سني به تخريب اسلام همت گماشته اند. اهم موارد مطرح شده در اين مصاحبه به شرح زير است: * شبکه هاي توهين کننده هم شيعه هستند و هم سني *برخي شبکه‌هاي به ظاهر شيعه رکيک‌ترين توهين‌ها را به آيت‌الله سيستاني و آيت‌الله بهجت کردند که وهابي‌ها تاکنون نکرده‌اند * برخي شبکه‌هاي به ظاهر شيعه مرجعيت را هدف گرفته‌اند * برخي شبکه هاي شيعه و سني در مسير دشمن حرکت مي‌کنند * يک سني را هم نديده ام که بگويد اهل بيت را قبول ندارد * برخي تکفيري ها به نام شبکه هاي اهل سنت حرف هايي عليه اهل بيت مي زنند که بني اميه نزده است * بيش از 50 نفر از علماي اهل سنت در شبکه ولايت تفکر سلفي و وهابي را محکوم کردند * سايت «وليعصر» قوي‌ترين سايت پاسخ به شبهات در خاورميانه *محصول 4 دهه کار حوزوي من 4 کارشناس موثر بوده است *حدود 95 درصد شبهات را پاسخ مي دهيم/جوانهايي در اروپا اين موارد را تدريس مي‌کنند * مبلغ وهابي که شيعه شد * روايتي از استاد کانادايي که در عربستان شيعه شد * ترويج فرهنگ شيعه جز با احترام به مقدسات طرف مقابل امکان پذير نيست *حديث جالب امام صادق(ع) درباره اهل سنت *در اهل سنت روايات صحيح داريم که هر کس بغض حضرت علي را داشته باشد منافق است *روايت هاي جالبي از زرقاوي و ريگي درباره ناسزاگويي به خلفا *حديث رفع‌القلم به هيچ وجه من الوجوه سنديت ندارد * سخت‌ترين شبهه‌اي که شنيدم  متن کامل مصاحبه به شرح زير است: * شبکه هاي توهين کننده هم شيعه هستند و هم سني شبکه هاي ماهواره اي موجود که درباره اسلام برنامه توليد مي کنند را در يک تقسيم بندي ابتدايي به شبکه‌هاي شيعه و سني تقسيم بندي مي‌شوند. شبکه‌هاي شيعي برخي شان معاند با نظام جمهوري اسلامي و برخي هم غيرمعاند هستند و شبکه‌هاي اهل سنت هم يا برخي مربوط به دانشگاه الازهر است که بين ما و آنها بحث علمي و مودبانه در جريان است و يا برخي افراطي هايي هستند که اهل بحث سالم و ادب نيستند که اين مورد البته در برخي شبکه هاي شيعي هم وجود دارد. *برخي شبکه‌هاي به ظاهر شيعه رکيک‌ترين توهين‌ها را به آيت الله سيستاني و آيت‌الله بهجت کردند که وهابي‌ها تاکنون نکرده‌اند مثلاً شبکه‌هايي مثل اهل بيت، فدک، عترت يا برخي ديگر را ما شبکه شيعه نمي‌دانيم چون اولاً شيعه يک مؤلفه و شاخصه‌اي دارد که اگر رعايت نشود، هويت شيعي بودن از دست مي‌رود. در همين شبکه هاي به ظاهر شيعه به مراجع و مقدسات شيعه، رکيک‌ترين توهين‌ها را مي‌کنند که سرسخت‌ترين دشمنان شيعه تاکنون نکردند. مثلا شبکه عترت و فدک که به آيت‌العظمي سيستاني رکيک‌ترين توهين‌ها را کرده‌اند. توهين‌هايي که حتي وهابي‌ها نکردند يا به آيت‌الله العظمي بهجت به همين شکل چون که ايشان مباحث عرفاني مطرح مي‌کردند و به اين واسطه نستجير بالله ايشان را زنديق خواندند و تعابير وقيحي را بکار بردند که اصلاً بيان کردنش صحيح نيست. جالب اينکه اينها اسم خودشان را هم شبکه شيعي گذاشتند. * برخي شبکه‌هاي به ظاهر شيعه مرجعيت را هدف گرفته‌اند حالا يک زماني است که اينها به امام يا رهبري دروغ هايي را نسبت مي‌دهند، اين بحث سياسي دارد و تحت تأثير رسانه‌ها و استکبار جهاني قرار مي‌گيرند و توهين مي‌کنند که آن بحث جدايي است چون رنگ و بوي سياسي دارند ولي نسبت به آيت‌الله العظمي بهجت يا سيستاني يا بعضي مراجع بزرگوار ديگر که در مسائل سياسي هم نيستند و دخالت در کارهاي سياسي کشورهاي شيعه و سني نمي‌کنند، اما باز اينطور تعابير زشت و وقيح برايشان بکار مي‌برند نشان مي دهد که قطعاً اينها شيعه نيستند. دکتر مايکل يکي از کارشناسان غربي در رابطه با رمز موفقيت شيعه مي‌گويد که يکي از مهمترين رموز موفقيت شيعه در طول تاريخ نفوذ مرجعيت بوده است حتي صدام با آن قدرتش بر تمام مخالفين پيروز شد ولي درباره حوزه علميه نجف نتوانست کاري از پيش ببرد. يا دکتر هانتينگتون کتابي دارد به نام برخورد تمدن‌ها و در آنجا رسماً اعلام مي‌کند که اگر آمريکا مي‌خواهد کاري جلو ببرد بايد از طريق تهاجم فرهنگي جلو برود و تمدنهاي موجود مخالف با فرهنگ آمريکا را نابود کند. * برخي شبکه هاي شيعه و سني در مسير دشمن حرکت مي‌کنند با توجه به سياست دشمنان اسلام در نقاط مختلف مثل سوريه، مصر (حالا ما کاري نداريم که اخواني‌ها چه کردند و چه نکردند)، افغانستان، پاکستان و ... که خواهان اختلاف بين مسلمانان هستند و تمام تلاششان را مي‌کنند که در ايران هم اين نقشه شيطاني را پياده کنند به نظر مي رسد بهترين راهي که انتخاب کردند اين شبکه‌هاي به ظاهر شيعي است. قرآن مي فرمايد شما حق نداريد به بت‌پرستان فحش بدهيد زيرا آنها هم در مقابل خدا را ناسزا مي‌دهند و اگر ما بخواهيم با اين منطق قرآن پيش برويم قطعاً اين شبکه‌ها نه شاخصه‌هاي اسلامي دارند و نه شيعه و از آن طرف هم وهابي‌ها که خود را اهل سنت مي‌دانند مثل شبکه صفا و وصال و 12-10 شبکه ديگر نيز به ظاهر خود را اهل سنت مي‌دانند ولي در مسير دشمن حرکت مي‌کنند. * يک سني را هم نديده ام که بگويد اهل بيت را قبول ندارد طبق آماري که در سايت دانشگاه علم و صنعت ديدم حدود 300 شبکه ماهواره‌اي در خاورميانه، برنامه‌هاي عليه شيعه پخش مي‌کنند و از اين تعداد 6-5 شبکه عربي 5-4 شبکه فارسي شاخص هستند. من گمان نمي‌کنم در کره زمين يک سني پيدا بشود که بگويد من اهل بيت را دوست ندارم من 35-34 سال است که چه در داخل و چه در خارج با اهل سنت مرتبط هستم و چنين چيزي را نديده ام. حتي با برخي از وهابيهاي عربستان سعودي هم بنده ارتباط تنگاتنگ دارم مثلا دکتر عبدالوهاب ابوسليمان عضو هيئت کبار عربستان (اين هيأت کبار توسط پادشاه عربستان تعيين مي‌شود) که اتفاقا به ايران هم آمد و مهمان مراجع بود و ما هم چندين بار منزل ايشان رفتيم که بسيار مؤدب و متين بود يا شيخ عاقر از شخصيت‌هاي طراز اول مکه که فرد بسيار مؤدبي هستند يا دکتر دهش که تفکرات وهابي دارند ولي هميشه در بحث ها ادب را رعايت مي کند. من با خيلي از اينها ارتباط داشتم اما يک کلمه از اينها يا در کتابهايشان نگفتند که ما اهل بيت را دوست نداريم. * برخي تکفيري ها به نام شبکه هاي اهل سنت حرف هايي عليه اهل بيت مي زنند که بني اميه نزده است اما يک سري تکفيريهايي که امروز آمدند و در رأس شبکه‌هاي به اصطلاح خودشان سني قرار گرفته اند بدترين توهين ها را به امام حسين (ع) مي‌کنند. حتي بني اميه‌اي که اهل بيت را شهيد و اسير کردند اين طور به اهل بيت فحاشي نکرده اند. يا جسارتهايي که به حضرت امير(ع) کردند که البته الحمدالله ما هم در شبکه ولايت آن چنان آنها را با جوابهاي علمي و نقلي منکوب کرديم که در برنامه زنده‌شان هقt>t>t>t> هق گريه کردند و نتوانستند جواب بدهد. اهانت از هر طرف که باشد از نظر ما محکوم است ولي گاهي برخي افراطي گري ها به مسايلي دامن مي زند. شبکه‌هايي هستند که به نام اهل سنت به خود اهل سنت هم جسارت مي‌کنند. مثلا همين چند روز قبل يکي از کارشناسان گفت که در کردستان 400 مرکز فحشا وجود دارد که خود کردهاي کردستان اعتراض کردند. يا حرف هاي سخيفي که نمي شود عنوان کرد و اينها نشان مي دهد که مطلب علمي ندارند و به همين خاطر روي فاز اهانت و افترا و فحش و ناسزا رفتند. * بيش از 50 نفر از علماي اهل سنت در شبکه ولايت تفکر سلفي و وهابي را محکوم کردند يکي از هموطنان اهل سنت روزي روي خط آمده بود و مي‌گفت که اينها که اينطور اهانت به اهل بيت مي‌کنند، ما نه تنها آنها را سني نمي‌دانيم بلکه مسلمان هم نمي‌دانيم طبق روايت پيامبر هر کس بغض اهل بيت را داشته باشد زنازاده است و کساني که اين طور به امام حسين (ع) توهين مي‌کنند از نسل پدرشان نيستند. البته اخيراً من احساس مي‌کنم که اينها به خاطر اهانتهاي تند به اهل بيت و يا اهل سنت، بينندگان خود را از دست دادند اما ما بارها گفتيم، انتظار ما از علماي اهل سنت ايران، اين است که صريحاً در برابر توهين‌هاي اينها در مورد اهل بيت و ايرانيها و کردها دارند، موضع بگيرند و محکوم کنند. البته بيش از 50 نفر از علماي اهل سنت به شبکه ولايت آمدند و تفکر سلفي و وهابي را محکوم کردند و اين قدم مبارک و خوبي بود البته ما براي آينده هم طرحهايي داريم. * سايت «وليعصر» قوي‌ترين سايت پاسخ به شبهات در خاورميانه سايت «وليعصر» حدود 20 سال سابقه دارد و ما در آن شبهات را پاسخ مي دهيم. احساس مي‌کنيم قوي‌ترين سايت پاسخ به شبهات در خاورميانه هستيم. حتي من زماني به آمريکا رفته بودم تعدادي از دانشجويان که آمده بودند گفتند فلاني تنها پناهگاه ما در غرب در پاسخ به شبهات، سايت وليعصر است و هر شبهه‌اي را که وهابي‌ها مطرح مي‌کنند ما مي‌بينيم که در سايت پاسخ داده شده است. يک سري شبهاتي است که وهابي‌ها در سايتهايشان مطرح مي‌کنند و کارشناسان ما آنها را رصد مي‌کنند و جواب مي‌دهند و يک سري شبهاتي است که در ماهواره ها مطرح مي‌کنند که آنها هم بررسي شده و پاسخ داده مي‌شوند. *محصول 4 دهه کار حوزوي من 4 کارشناس موثر بوده است ما تعداد نيروهاي کارشناس براي پاسخگويي به اين شبهات، کم داريم و محصول بيش از 4 دهه عمر حوزوي و نزديک 30-25 سال تدريس، 4 نفر هستند؛ آقايان ابوالقاسمي، روستايي، عباسي و يزداني که به صورت آنلاين در شبکه هستند و به شبهات پاسخ مي‌دهند. البته حدود 30 نفر از حوزويان را سال گذشته، دوره‌هاي مخصوصي داديم و در حال تربيت آنها هستيم. حتي تعدادي طلبه‌هاي فاضل غيرايراني را تربيت مي‌کنيم و حتي 12-10 خانم از اساتيد جامعه الزهرا و دانشگاه‌ها هم تربيت مي‌کنيم و بخشي از آنها هم الان برنامه پاسخگويي به شبهات دارند ولي من احساس مي‌کنم در شبهاتي که مطرح مي‌شود اگر به روز نباشيم دچار مشکل مي شويم. با اين حال ما شبهات مطرح شده را حداکثر با يک ماه يا دو ماه تأخير به آنها پاسخ مي‌دهيم و نمي‌گذاريم که بدون پاسخ باقي بماند. *حدود 95 درصد شبهات را پاسخ مي دهيم/جوانهايي در اروپا اين موارد را تدريس مي‌کنند به طور متوسط هر روز بالاي 000/30 مراجعه کننده به سايت داريم و غالب سؤالاتي که مي‌شود، پاسخ داده شده است، يعني از 100 شبهه ما 95-90 شبهه را جواب داديم. پاسخ ها در سايت وليعصر هم مستدل و وزين است و توهين و فحش و ناسزا به هيچ وجه نداريم و آمار ما در بعضي ماه‌ها که بالاي 000/200 صفحه از سايت دانلود شده نشان دهنده همين است. من چندي پيش مشهد بودم يک عده از جوانان از لندن آمده بودند مي‌گفتند که بخشهايي را که شما در شبکه داريد را پياده مي کنيم و به زبان انگليسي ترجمه و در مراکز اسلامي تدريس مي‌کنيم يا در آلمان، بخشهاي سايت را ترجمه و تدريس مي‌کنند. * مبلغ وهابي که شيعه شد رئيس دارالافتاء يک از کشورهاي آسياي ميانه که از شخصيت‌هاي ممتاز و منشي اعظم آن کشور است که به شبکه «ولايت» آمد و مصاحبه‌اي با ما داشت، مي‌گفت: من 4 ماه است شبکه شما را مي‌بينيم حنفي هم بودم اما شيعه شدم، خانواده و 60 تا نوه و نتيجه من شيعه شدند. يا مورد ديگر اينکه يک يا شب درباره سلمان حدادي برنامه‌اي داشتيم، که يک نفر از استانهاي سني‌نشين تماس گرفت و گفت ما سه برادر هستيم، 20 عائله داريم و به حقانيت شيعه يقين پيدا کرديم و شيعه شديم. ما افرادي از اين نوع زياد داريم مخصوصاً خارج از کشور. حتي مسيحياني که شيعه شدند و يا وهابي بودند مثل سلمان حدادي که خودش مبلغ وهابيت بود و مي‌گفت من دوره ديده بودم که ظرف 5 دقيقه يک مسلمان را وهابي کنم! اما يک بار يک جمله از آقاي قزويني شنيدم که تلنگري در دل من به وجود آورد و تحقيق کردم سپس يقين کردم که مذهب شيعه حق است که الان ايشان مبلغ شيعه شدند. يا يک فردي که از لندن آمده بود و مي‌گفت من 19 سال مبلغ بهايي در لندن بودم ولي وقتي از مذهب شما شنيدم منقلب شدم. شماره خودش را هم داد و گفت پسران من چندين مراکز تجاري در لندن دارند و عمده غذاي حلال لندن، در دست آنهاست و اصرار مي‌کرد که اگر آمديد لندن مديون هستيد اگر جاي ديگر برويد. يا چندي قبل خانمي از آمريکا تماس گرفته بود و مي‌گفت: من هر گناهي که بگوييد مرتکب شدم و هر معصيت و جنايي از آدم کشتن و غيره را انجام دادم اما صحبتهاي شما من را منقلب کرده است اگر من برگردم توبه من پذيرفته است يا نه؟ و از اين دست موارد زياد اتفاق افتاده است.  * روايتي از استاد کانادايي که در عربستان شيعه شد من سه سال پيش مکه بودم با يکي از بزرگواراني که از کويت آمده بود يک جلسه‌اي داشتيم گفت: در کانادا در يکي از دانشگاه‌ها استادي بود که خيلي برو بيا داشت و دانشجويان و اساتيد از او حرف شنوي داشتند. او يهودي بود وهابي‌ها سرمايه‌گذاري زيادي روي او کردند و طي 5-4 سال او را مسلمان و وهابي کردند و از او دعوت کردند که در دانشگاه محمد بن سعد رياض تدريس کند. او آمد و در همان 2-1 سال اول، موجي ايجاد کرد و بسياري از دانشجويان و اساتيد را به سمت خودش جلب کرد. وهابي‌ها از او درخواست کردند که يک کتابي در رد فرقه‌اي به نام شيعه که يهوديها آن را تأسيس کرده‌اند بنويسد و ما اين کتاب را با تيراژ گسترده چاپ و پخش مي‌کنيم او گفت: خب کتابهاي آنها را به من بدهيد که من نقدي روي آنها بنويسم. آنها گفته بودند که همين مطالبي که علماي ما از شيعه نقل کردند کافي است اما آن استاد کانادايي اصرار کرد که خودش کتابهاي شيعه را بخواند که بالاخره قبول مي کنند. بعد از حدود 6-5 ماه او اعلام جلسه مي‌کند و در جلسه مي‌گويد که آقايان چنين درخواستي از من داشتند و من تحقيق و بررسي کردم، آقايان اساتيد و دانشجو من به اين نتيجه رسيدم که تنها مذهبي که با قرآن و سنت پيامبر تطبيق مي‌کند، مذهب شيعه است و من رسماً تشيع خود را اعلام مي‌کنم. اما اين استاد کانادايي شيعه شده را به زندان مي‌اندازند و وزير کانادا با مشکلاتي او را آزاد مي‌کند و بعد از آن به کانادا هم نرفت و الان در لندن است و من شماره ايشان را دارم و خيلي خوب است که پيگيري بشود که ايشان کجا هستند و چه مي‌کنند چون انسان قيمتي است. الان شبکه ولايت شق‌القمر نکرده و اين که اين همه اهل سنت، اظهار علاقه مي‌کنند و وهابي‌ها را محکوم مي‌کنند به خاطر اين است که ما معتقديم بايد مؤدب و علمي حرف بزنيم. ما اسم خلفاي اهل سنت را هم با ادب ذکر مي‌کنيم. * ترويج فرهنگ شيعه جز با احترام به مقدسات طرف مقابل امکان پذير نيست من از بدو ورودم به حوزه علميه (سال 47-46 دروس حوزوي را از حوزه علميه قزوين شروع کردم) در منطقه اي زندگي مي کرديم که اهل سنت در آنجا ساکن بودند و من با اينکه کوچک و کم سن بودم مي‌رفتم با آنها بحث مي‌کردم. از همانجا من به اين نتيجه رسيدم که اگر ما بخواهيم فرهنگ شيعه را براي مخالفين بيان کنيم جز از طريق احترام به طرف مقابل و احترام به مقدسات آنها امکان‌پذير نيست. خب اگر من بيايم توهين کنم آن وقت نبايد انتظار داشته باشم که طرف مقابلم، سخن مرا بشنود و اين انتظار بي‌جا است چون اين فطرت است و اگر کسي بخواهد حرفش در طرف مقابلش تأثيرگذار باشد بايد از توهين دوري کند و لذا قرآن مي‌فرمايد که با مردم با سخن خوب حرف بزنيد نمي‌گويد قولوا للمسلمين يا مؤمنين. مي گويد با توده مردم. اين دستور قرآني است و لذا ما سيره ائمه (ع) را در کتب شيعه مي‌بينيم که نسبت به کساني که منطق فحش و ناسزا و اهانت داشتند با آنها برخورد تند کردند. در کتاب اعتقادات شيخ صدوق نقل مي‌کنند که مردي به امام صادق (ع) گفت: يکي از دوستان شما به مسجد مي‌رود و در آنجا به دشمنان شما فحش مي‌دهد و اسم آنها را هم مي‌برد، امام صادق (ع) فرمودند: چه مرضي دارد؟ خدا لعنتش کند که ما را در معرض فحش دشمن قرار مي‌دهد چون وقتي شما به مقدسات آنها توهين مي‌کنيد آنها هم به مقدسات شما توهين مي‌کنند. *حديث جالب امام صادق(ع) درباره اهل سنت يا در کافي جلد 2، ص 636 حديث 4 و 5 که هر دو از نظر سندي صحيح هستند، معاويه بن وهب مي‌گويد يا بن رسول‌الله برخورد ما با اهل سنت چگونه باشد، امام صادق مي‌فرمايند: شما اماماني داريد که از آنها تقليد مي‌کنيد و به آنها اقتدا مي‌کنيد، امام شما من هستم والله من اگر يک سني مريض باشد به عيادتش مي‌روم، يا اگر يک شبي از دنيا برود در تشييع جنازه‌ي او حاضر مي‌شوم يا اگر يک سني امانتي به من بسپارد، امانت‌داري مي‌کنم، اگر براي محکمه، کمکي بخواهد به کمک او مي‌روم. اين منطقه ائمه‌ي ماست با مخالفين.من خودم فرزندانم را طوري تربيت کردم که نسبت به اهل سنت، مؤدبانه برخورد کنند. اين احترام ما در ماهواره و شبکه به اهل سنت، تظاهر نيست بلکه من به اين معتقدم. همين چند روز پيش خانمي از آبادان تماس گرفت و گفت فلاني اسم خلفا را در کتابهايش با رضي‌الله آورده، من از او ناراحتم و ديگر شبکه ولايت را گوش نمي‌کنم. من هم گفتم، خواهرم، ما براي شما نامه ننوشتيم، اختيار داري مي خواهي گوش کن يا نه. اين منطق ماست. قبل از ما علامه شرف‌الدين، علامه عسگري و بزرگان ما اين کار را کردند. من نمي‌توانم براساس احساسات شما از عقيده شخصي خودم برگردم. *در اهل سنت روايات صحيح داريم که هرکس بغض حضرت علي را داشته باشد منافق است هم اهل سنت و هم شيعه مي‌گويند بر دشمنان اهل بيت لعنت. در اهل سنت روايات صحيح مبني بر اينکه هرکس بغض حضرت علي را داشته باشد، منافق است. و اين روايت صحيح مسلم است جلد اول حديث 144 و قرآن هم مي‌فرمايد که منافقين درجاتشان از کفار هم در جهنم پايين‌تر است. *روايت هاي جالبي از زرقاوي و ريگي درباره ناسزاگويي به خلفا شما ببينيد در بيانيه‌اي که از زرقاوي، رهبر وهابيهاي تکفيري عراق قبل از مرگش مي‌گويد، قتل شيعه واجب است چون به صحابه ناسزا مي‌گويند. حتي الان در سوريه که اينها به اين شکل شيعه را مي‌کشند، مجوزشان ناسزاگويي شيعه به صحابه است. وقتي عبدالمالک ريگي را دستگير کردند يکي از سئوالاتي که از او پرسيدند اين بود که شما چقدر زمان و هزينه مي‌کنيد تا مغز يک سني را شستشو دهيد که برود در عزاداري شيعيان و کمربند انفجاري به خود ببندد و هم خودش را منفجر کند و هم دهها نفر را به خاک و خود بکشد؟ او گفت: کاري نمي‌کنيم؛ فيلم چند نفر از مداحان و مجلسهايي که در آن به خلفا ناسزا مي‌گويند را مي‌گذاريم و وقتي آن فرد سني اين ناسزاهايي که به خلفا گفته مي‌شوند را مي‌شنود، يک پارچه باروت مي‌شود و هرچه ما بگوييم، مي‌گويد چشم! *حديث رفع‌القلم به هيچ وجه من الوجوه سنديت ندارد حديث رفع‌القلم که برخي مي گويند به هيچ وجه من الوجوه سنديت ندارد. من در اين باره حاضرم با هرکسي بحث کنم. اصلاً اين خلاف قرآن و سنت و عقل و بعثت انبياء است. البته اين رفع القلمي که برخي اين تفاسير را از آن دارند معني اش چيز ديگري است که الان فرصت نيست آنرا تبيين کنيم. * سخت‌ترين شبهه‌اي که شنيدم ما تا به حال شبهه‌اي نشنيديم که سخت باشد چون شبهات وهابيت چيزي نيست که برايش جواب نداشته باشيم اما شايد گاهي شبهه‌اي مطرح شود که حضور ذهن نداشته باشم. مثلاً يک بار پرسيدند که شما معتقديد که زماني که پيامبر در قيد حيات بودند، براي رابطه با همه مردم با زبانهاي متفاوت، مترجم داشتند. حال که پيامبر از دنيا رفتند و شما معتقديد که ايشان صداي همه را مي‌شنود يکي به ترکي، يکي چيني، فارسي و انگليسي و غيره چگونه ممکن است؟ اين شبهه‌اي بود که ما يکدفعه به آن برخورد کرديم و البته در فاصله کمتر از يک ساعت پاسخ اين شبهه داده شده و پاسخ اين بود که مقام پيامبر ما از حضرت سليمان بالاتر است و اين را شيعه و سني اعتقاد دارد. حال آنکه حضرت سليمان حرف حيوانات را هم مي‌شنيد، بشر که جاي خود دارد. يا شبهه ديگري که مي‌گويند: در حرم امامان شيعه که چندين هزار نفر با ايشان صحبت مي‌کنند، چطور متوجه حرف همه مي‌شوند، در پاسخ مي‌گوييم، خداي عالم وقتي به کسي بخواهد قدرت بدهد، اينگونه مي‌شود، همانطور که شيعه و سني اعتقاد دارد که عزرائيل که ملک‌الموت است در لحظه‌اي جان هزاران و بلکه ميليونها نفر را مي‌گيرد مثل سيل، زلزله و... حتي معتقديم که حيوانات را هم حضرت عزرائيل قبض روح مي‌کند، همان خدايي که اين قدرت را به او داده به امام هم که مقامي بس بالاتر دارد نيز اين قدرت را مي‌دهد. | ||