* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 28 اسفند 1387 تعداد بازديد: 3219 
اطلاعيه معاونت اطلاع رساني مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر پيرامون همايش اهل سنت مهاباد
 

طي روز‌هاي گذشته در برخي از سايت‌هاي اينترنتي اهل سنت و بعضاً وابسته به وهابيت، گزارشي از همايش علماي اهل سنت مهاباد منتشر گرديد و در آن سعي شده تا با سياه‌نمايي، حقايق را دگرگون جلوه داده و با اين گزارش جوّ و فضاي موجود در منطقه مهاباد و بعضي از شهرهاي غربي كشور را بر عليه عزيزان اهل سنت و شيعه متشنج سازند، از اين رو بر آن شديم تا در راستاي تعهد اطلاع رساني خود، نكاتي را به اطلاع عموم برسانيم:

از چندين ماه قبل دعوت‌هاي متعددي از سوي عده‌اي از مسئولان محترم استان  آذربايجان غربي صورت گرفت و پس از پي‌گيري‌هاي به عمل آمده از سوي مسئولين آن منطقه 2 ماه قبل جناب آقاي دكتر حسيني قزويني كه انجام رسالت ديني، تبليغي، و اجتماعي را خصوصاً در ديدار چهره به چهره با مردم و علماي شيعه و سني در اولويت برنامه‌هاي خود مي‌دانند، در شرايط نامساعد جسماني اين دعوت را اجابت نموده و با مسافرتي به منطقه «مهاباد» در اولين جلسه مشترك با حضور علماي اهل سنت منطقه شركت جسته و به ايراد سخنراني پرداختند. در آن نشست كه در فضايي بسيار دوستانه و صميمي و با استقبال گرم حاضران برگزار گرديد بيش از يكصد نفر از علماي اهل سنت مهاباد و حومه حضور داشتند.

از جمله موضوعاتي كه در آن جلسه در سخنراني جناب استاد دكتر حسيني قزويني طرح گرديد: عقائد، شاخصه‌ها و مباني فكري فرقه وهابيت و سعي و تلاش آنها در ايجاد تفرقه ميان صفوف امت اسلامي بود.

بر اساس نظر سنجي‌هايي كه توسط برگزار كنندگان آن جلسه صورت گرفت و نتيجه آماري آن نيز موجود و در صورت نياز و ضرورت قابل ارائه است،80 درصد از علماي اهل سنت سخنراني جناب آقاي دكتر قزويني را خوب و مفيد و20 در صد ديگر متوسط ارزيابي نمودند.

بعد از اتمام جلسه قبل و مشاهده تأثيرات مثبت آن، بيش از60 نفر از علماي اهل سنت مهاباد جهت طرح پرسش‌ و پاسخ درخواست تكرار اين جلسه را نمودند. البته بعضي نيز به صورت حضوري و به طور مستقيم از جناب دكتر حسيني قزويني چنين درخواستي را تكرار نمودند.

3 ـ با توجه به نكات فوق و در اجابت از دعوت مزبور، بار ديگر روز چهارشنبه 21 اسفندماه‌ 1387 جناب آقاي دكتر حسيني قزويني در جلسه‌اي كه در سالن اجتماعات شهرداري مهاباد و با حضور بيش از صد تن از علماي اهل سنت شهرستان برگزار گرديده بود شركت نمودند.

4 ـ در جلسه ياد شده پس از آغاز برنامه و خوش آمد گويي توسط ماموستا سهرابي «امام جمعه محترم اهل سنت مهاباد»، جناب آقاي دكتر قزويني طي سخناني كوتاه، هفته وحدت را كه همزمان با ميلاد فرخنده رسول اعظم صلي الله عليه وآله و فرزند بزرگوارش حضرت امام صادق عليه السلام برگزار مي‌گرديد، تبريك گفته و در سخنان خود در رابطه با وحدت از منظر قرآن و سنت مطالبي را ايراد نموده و بر اين مطلب تأكيد نمودند كه با توجه به تلاش استكبار جهاني و دشمنان قسم خورده اسلام در مبارزه با وحدت جهان اسلام، اساسي‌ترين نياز جهان اسلام حفظ وحدت ميان شيعه و سني است؛ و هر كس، در هر مقامي بخواهد برخلاف اين مسير حركت و در ميان صفوف جامعه و امت اسلامي تفرقه ايجاد نمايد، در خدمت اهداف دشمنان اسلام و استكبار جهاني قرار گرفته و اقدام وي به شدت محكوم است.

5 ـ  بعد از بيانات كوتاه و مقدماتي جناب دكتر و اشاره به اين مطلب كه بر اساس درخواست قبلي برادران بنا شد در اين جلسه زمان بيشتري به طرح پرسش و پاسخ اختصاص داده شود؛ در اين هنگام ماموستا فتاح شيخي (يكي از علماي اهل سنت مهاباد) بدون رعايت هر گونه احترامي براي علماي بزرگ‌تر حاضر در مجلس و كسب اجازه از هر كس ديگر و با عجله و با لحني تند و خشم آلود نامه سرگشاده‌اي را كه از قبل آماده شده بود قرائت نمود.

در اين‌جا لازم مي‌دانيم قسمت‌هايي از نامه سر گشاده وي را بيان نموده و آن را مورد نقد و بررسي قرار دهيم.

البته لازم به ذكر است در همان جلسه پاسخ‌هايي از جانب استاد دكتر حسيني قزويني مطرح گرديد اما به علت ضيق وقت و نبود فرصت كافي براي پاسخ تفصيلي در اين فرصت مطالب تكميلي را عنوان مي‌نماييم:

وي در بخش‌هايي از نامه تند و سرگشاده خود اين‌گونه اظهار داشت:

الف: چرا اين همايش توسط يك مركز نظامي تشكيل شده است!!!

در پاسخ به اين قسمت از اظهارات نامبرده (ماموستا فتاح شيخي)، جناب سرهنگ عابدي فرمانده محترم سپاه و بسيج مهاباد و حجة الاسلام كريمي نماينده محترم رهبري در سپاه و بسيج اين‌گونه پاسخ دادند:

اولاً: وظيفه سپاه پاسداران و نيروي مقاومت بسيج حراست از آرمان‌هاي مقدس نظام جمهوري اسلامي است و با توجه به تبليغ شديد وهابيت در منطقه، ما وظيفه خود دانستيم تا همايشي را در همين راستا برگزار نماييم.

ثانياً: اين همايش به دنبال استقبال گرم و با شكوهي كه از همايش قبل و سخنراني قبلي جناب آقاي دكتر حسيني قزويني صورت گرفت و در فرم‌هاي نظر سنجي منعكس گرديد به عمل آمد، كه درخواست كتبي و دعوت حضوري تعداد زيادي از اين عزيزان ما را بر اين اقدام مصرّ نمود.

ب: اين جلسه درحقيقت همايش نيست بلكه نمايش است. برخي ديگر از علماي اهل سنت نيز در سخنان خود گفتند: اين جلسات عمدتا سخنراني به عهده علماي شيعه است و به ما اهل سنت فرصت سخن گفتن داده نمي شود و به نمايش بيشتر شبيه است تا به همايش!!!

جناب دكتر حسيني قزويني در پاسخ به اين قسمت از اظهارات وي اظهار داشتند:

ما بنا به دعوت علماي اهل سنت در اين جلسه شركت نموده تا شما علماي اهل سنت سخنان و سؤالات خود را مطرح كنيد تا به تعبير شما اين همايش از حالت نمايش خارج گرديده و به همايش مبدل گردد!

از همين رو لازم به ذكر است كه در اين جلسه90 درصد از وقت جلسه در اختيار علماي اهل سنت قرار گرفت و به هيچ وجه از سوي جناب دكتر حسيني قزويني و مجريان و برگزار كنندگان برنامه اعتراضي صورت نگرفت.

ج: چرا اين جلسات توسط برادران اهل تشيع و بدون اطلاع اهل سنت برگزار مي‌شود و اين يك توهين است و ما اهل سنت نياز به قيّم نداريم!!!

گويا آقايان علماي اهل سنت فراموش كرده‌اند كه حكومت جمهوري اسلامي حكومتي شيعي بوده و همواره تصميم گيري و برگزاري اين گونه جلسات به عهده مسئولين و دست اندركاران نظام بوده و مي‌باشد. امري كه در طول سي سال گذشته و در جلسات مشابه آن به همين منوال برگزار مي‌گرديده است. به عنوان مثال مي‌توان به همايش‌ سالانه بين المللي وحدت اسلامي اشاره نمود كه نه تنها از سوي هيچ يك از شركت كنندگان مورد اعتراض قرار نگرفته، بلكه همواره از سوي شركت كنندگان، مورد تقدير و تشكر بوده است.

د: اگر هدف از نمايش، مناظره علمي است ما به شرط حضور داوران مستقل و پخش  مستقيم از تلويزيون حاضر به مناظره هستيم.

اولاً: برگزاري مناظرات در ملاء عام و در برنامه‌هاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي غير ممكن مي‌باشد، زيرا اين اقدام در راستاي مصالح كلي نظام و تصميمات مديريت اين سازمان كه پرهيز از پخش برنامه‌هاي حساسيت‌زا است نبوده و از اين جهت تحقق اين شرط امكان پذير نمي‌باشد.

ثانياً: جناب آقاي دكتر حسيني قزويني بارها نسبت به اين گونه دعوت‌ها پاسخ مثبت داده و با شركت در بعضي از شبكه‌هاي ماهواره‌اي جهاني از قبيل شبكه وهابي «المستقله» و يا شبكه شيعي «سلام تي.وي.» اقدام به مناظرات متعدد نموده است. و مهم‌تر از اين با مفتي اعظم عربستان سعودي «عبدالعزيز آل الشيخ» در شهر طائف به گفتگو و مناظره پرداخته كه متن كامل اين مناظره و ديگر مناظرات ايشان به شكل‌هاي مختلف در سايت مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) موجود و قابل دسترس عموم مي‌باشد.

ثالثاً: جناب دكتر حسيني قزويني نه تنها خود از اين‌گونه دعوت‌ها استقبال ‌نموده‌اند،  بلكه همواره از پيشنهاد دهندگان و پيش‌گامان دعوت براي برگزاري اين‌گونه مناظرات بوده‌اند.

اگر چه در بسياري از موارد تاكنون جواب مثبتي از طرف مقابل داده نشده و در مقابل دعوت ايشان به مناظره، با طرح مباهله، فرار نموده‌اند (اشاره به سخنان مولوي عبدالحميد امام جمعه اهل سنت زاهدان در پاسخ به درخواست مناظره از سوي جناب دكتر حسيني قزويني). و در موردي هم كه اين دعوت از سوي يكي از اساتيد حوزه‌هاي علميه (جناب مولوي عبد المجميد مراد زهي) مورد اجابت قرار گرفت و اين مناظره برگزار گرديد، بعد از مناظره ايشان از سوي بسياري از اهل سنت منطقه خود مورد كم مهري و اعتراض شديد قرار گرفت.

رابعاً: در همين همايش و در خلال گفتار‌ها به محض اين كه جناب ماموستا «ابوبكر كريمي» از جناب دكتر حسيني قزويني دعوت به مناظره و گفت‌وگوي علمي نمود، بلافاصله از سوي جناب دكتر حسيني قزويني مورد قبول واقع گرديد.

 اصرار جناب دكتر قزويني در اجابت اين دعوت به حدي بود كه ايشان ساير علماي اهل سنت را شاهد بر اين دعوت گرفته و حتي حاضر به داوري بي‌طرفانه يكي از ماموستاهاي اهل سنت در اين مناظره گرديده و اضافه فرمودند: من اين دعوت شما را كه به صورت علني و در جمع حاضر صورت پذيرفت، قبول نموده و از همين‌جا آمادگي خود را براي حضور در اين مناظره اعلام كرده و مايلم تا در سفري ديگر به عنوان ميهمان به منزل شما وارد شده و در هر مكاني كه مايل باشيد جلسه مناظره برگزار گردد؛ و تنها شرط لازم در برگزاري اين مناظره را دو نكته اساسي تعيين مي‌نمايم:

الف: مناظره در كمال آرامش و متانت و بدون كوچك‌ترين اهانت به شخصيت‌ها و مقدسات طرفين برگزار گردد.

ب: نسبت به نظام جمهوري اسلامي اهانتي صورت نگرفته و دايره مباحث كاملاً علمي و به دور از طرح مسائل سياسي باشد.

شايان ذكر است: جناب دكتر حسيني قزويني پس از مراجعت به قم نيز طي تماس تلفني كه با جناب ماموستا كريمي داشتند، بار ديگر آمادگي خود را براي حضور در گفتگوي علمي مورد توافق اعلام نمودند.

هـ : و در پايان اشاره كردند كه شبكه سلام در خدمت انگليس و دشمنان اسلام هستند.

جناب آقاي دكتر قزويني به اين اتهام اين‌گونه پاسخ دادند:

آقاياني كه اين چنين بي پروا نسبت ناروا مي‌دهند آيا فرداي قيامت قادر به پاسخ خواهند بود؟ و اين جانب طبق تكليف شرعي خود در طول سي ماه كه در شبكه سلام حضور داشته و برنامه زنده برگزار نموده‌ام همواره بر اين سعي و تلاش بوده‌ام تا نسبت به اهل سنت و مقدسات آنان با نهايت احترام برخورد نموده و همواره اين نكته را در برنامه‌هاي خود تكرار كنم كه هرگونه اهانت به مقدسات اهل سنت گناهي نابخشودني است. و اگر آقايان بتوانند در كلمات اين جانب كوچك‌ترين اهانتي نسبت به اهل سنت بيابند و آن را ثابت كنند بنده حاضر به قبول آن بوده و اين شهامت و شجاعت را داشته كه همين جا و يا در شبكه سلام رسماً عذرخواهي نمايم.

 و نيز چنانچه در گذشته و يا حال هر يك از مراجع عظام تقليد و يا يكي از مسئولين بلند پايه و محترم نظام جمهوري اسلامي به بنده اشاره‌اي داشته باشند تا اين جانب در شبكه مورد نظر برنامه نداشته باشم؛ همان لحظه و براي هميشه ارتباط خود را با شبكه سلام قطع خواهم نمود.

 

نقدي به خبر پايگاه‌ اطلاع ‌رساني كُرد نيوز

در ادامه لازم مي‌دانيم نسبت به مطالب برخي از سايت‌هاي اهل سنت و بعضاً وهابيت، كه گزارش همايش برگزار شده مهاباد را با تحريف نقل نموده‌اند مطالبي را اشاره كنيم:

اگر چه در اين جلسه كه براي طرح پرسش و پاسخ برگزار گرديده بود اما به علتي كه اشاره مي‌شود كمتر به اين موضوع پرداخته شد و زمان بيشتري از اين جلسه به طرح اعتراضات و گفت‌و‌گوهاي بي هدف و غير منضبط و جار و جنجال بعضي افراد تلف گرديد، اما با اين وجود بعضي افراد نيز سؤالاتي را طرح نمودند كه به برخي از آنها و پاسخ‌هاي جناب دكتر اشاره مي‌شود:

الف: ماموستا ابوبکر محمّد کريمي اظهار داشتند كه در كتاب‌هاي اهل سنت سراسر مدح و تمجيد از امامان شيعه است و به هيچ وجه و در هيچ كتابي حتي يك مورد اهانت و يا بي ادبي نسبت به امامان شيعه ديده نمي‌شود؛‌ و از علماي شيعه خواستند اگر حتي يك مورد هم به عنوان نمونه يافتند آن را ذكر نمايند.  

جناب دكتر حسيني قزويني در پاسخ به ايشان موارد متعددي از اهانت‌هاي ابن خلدون و بعضي ديگر را ذكر نموده و اظهار داشند: البته در برابر اين چند نفر، 95 درصد اهل سنت از امامان شيعه تجليل كرده و به زيبايي سخن گفته‌اند.

ب: در سايت اطلاع رساني كُرد نيوز آمده است: از طرف اساتيد سني جواب داده شد که اين مسأله‌ مربوط به علم الحديث است و اهانتي در آن وجود ندارد. دكتر حسيني قزويني سکوت کرد و جوابي براي گفتن نداشته‌اند.

نه تنها اين ادعا، دروغ محض بوده و هيچ اساسي ندارد، بلكه جناب دكتر حسيني قزويني پاسخ دادند: «عبارت ابن خلدون اين است كه ائمه شيعه بدعت گذار بودند، شما چه اهانتي از اين بالاتر سراغ داريد و اگر كسي همين عبارت را به امام شافعي و ديگر بزرگان شما نسبت دهد آيا به همين راحتي از كنار آن گذشته و آن را اهانت به آنان تلقي نمي‌كنيد؟

ج: در سايت مزبور، در رابطه با سؤال يكي از روحانيون شيعه حاضر در جلسه كه اين گونه اظهار داشت: اهل سنّت که داراي چهار مذهب مدوّن مي‌باشند در مسائل جديد و مستحدثه چگونه و به چه شكلي پاسخ مي‌گويند و حال آن كه معتقد به بسته بودن باب اجتهاد شده‌اند؟ اين گونه آمده:

سپس آقاي قزويني نيز از ماموستاها سؤال مي‌‌کرد که شما الان از چه کسي تقليد مي‌‌کنيد؟ ... در همين ميان يکي از استادان گفت: ما در مهاباد وهّابي نيستيم، ما شافعي هستيم و پيرو مذهب امام شافعي هستيم.

مطلب ادعا شده فوق نيز خلاف واقع مي‌باشد زيرا: با بيان اين مطلب ميان علماي حاضر اهل سنت اختلاف شديدي افتاد، برخي قائل به مفتوح بودن باب اجتهاد در مذهب شافعي و برخي ديگر قائل به مسدود بودن آن گرديدند و برخي ديگر مي‌گفتند: ما هم اكنون نيز مقلد امام شافعي هستيم و هر كس خلاف آن را بگويد قبول نداشته و برخي مي‌گفتند: علماي ما مسائل را استنباط مي‌كنند.

جناب ماموستا ملا محمّد ثباتي گفتند: ما از فتواهاي امام شافعي و علماي شافعي پيروي مي‌کنيم، البته کتاب‌هاي ما بسيار غني مي‌‌باشند و هيچ کس و هيچ مسئله‌اي بي ‌پاسخ نيست و اگر احياناً مسأله‌اي جديد پيش بيايد، عالمان ما از قياس استفاده مي‌‌کنند.

جناب دكتر حسيني قزويني سؤال نمودند: آنچه گفتيد مربوط به وظيفه علماي شما بود اما نسبت به عوام، آنها به هنگام مواجه شدن با مشكل در مسائل ديني بايد چگونه پاسخ خود را بيابند؟

ايشان (ماموستا ملا محمد ثباتي) پاسخ داد: عوام ما از علماي بزرگ ما تقليد مي‌كنند.

جناب دكتر حسيني قزويني از وي سؤال نمودند: اگر امكان دارد نام يكي از علماي بزرگ خود كه اكنون نيز عوام از او تقليد مي‌كنند را بيان نماييد. يعني: همان‌گونه كه مثلا عوام شيعه در سراسر جهان از مقام معظم رهبري، و يا حضرات آيات عظام: وحيد خراساني، مكارم شيرازي، صافي گلپايگاني و ديگران تقليد مي‌كنند، عوام شما از چه كسي تقليد مي‌كنند؟

 وي پاسخ داد: مراجع تقليد ما همان مفتياني هستند كه شما در اين جلسه، نام چند تن از آنان را بر زبان آورده‌ و از آنها نام برده‌ايد كه در عربستان سعودي هستند. مانند: مفتي بن جبرين و مفتي بن باز و شيخ برّاك و مفتي بن باز و ديگران كه در عربستان سعودي هستند.

نكته‌‌اي كه تذكر آن ضروري به نظر مي‌رسد اين است كه از جمله مسائلي كه از سوي علماي اهل سنت در آغاز و پايان و در نامه سرگشاده ماموستا فتاح شيخي بر آن تأكيد مي‌شد و بر اساس آن سخنان جناب دكتر حسيني قزويني را بي مورد و غير متناسب با آن منطقه مي‌دانستند اين مطلب بود كه اگر شما مطالبي در رابطه با علماي وهابيت و مفتيان و خطرات آنها داريد برويد و به خود آنها بگوييد و به اطلاع مي‌رسانيم كه در اين منطقه از وهابيت و علماي آنها خبري نيست و اين مطالب بايد در ميان خود آنها طرح گردد؛ اما با اين سخن ماموستا ملا محمد ثباتي مشخص گرديد كه نه تنها علماي وهابي كه نام آنها برده شده در آن مناطق رسوخ و نفوذ كرده‌اند بلكه طبق اعتراف وي بسياري از عوام از آنها تقليد نيز مي‌نمايند؛ اما با اين وجود تلاش دارند تا با ناديده گرفتن اين مسئله طرح فتنه وهابيت در منطقه را بي مورد و با آن مخالفت مي‌ورزند.   

د: در سايت مذكور در رابطه با سؤال ديگري كه از سوي حاضران به اين شكل مطرح گرديد كه چرا از ابوبکر، عمر و عثمان و فرزندان امام علي (ع) كه در كربلا شهيد شدند سخن نمي‌گوييد؟ اگر چنين کاري را انجام دهيد فکر کنم وحدت عملي خواهد شد؛ آمده:

«آقاي قزويني به‌ اين سؤال و خيلي از سؤال‌هاي مکتوب ديگر يا اصلاً پاسخ نداده و يا طفره رفت و يا متوسل به خشونت و تهديد مي‌‌شد؛ مثلاً چنين سخناني را بر زبان مي‌‌آورد: ما با کسي شوخي نداريم ما چندين تن از وهّابي‌ها را در زاهدان به دار آويختيم. آنها وهّابي بودند، وهّابي‌ها الفباي فکريشان براندازي حکومت جمهوري اسلامي است، بنابراين ما با کسي تعارف نداريم من اين دفعه فقط براي تذکر آمده‌ام و خيلي ديگر از اين تهديدها.»

اين مطالب نيز كاملا خلاف واقع و دروغ محض است زيرا:

اولاً: به علت سخنان غير منضبط و پراكنده و ناهماهنگ آقايان ماموستاها، فرصتي براي پاسخ به اين سؤال و بعضي سؤالات مكتوب پيش نيامد.

ثانياً: همين سؤال را بارها جناب آقاي دكتر قزويني در سايت مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) و برنامه‌هاي خود در شبكه سلام پاسخ داده‌اند كه قابل مراجعه عموم مي‌باشد. كه خلاصه پاسخ اين‌گونه است كه شيعه در ميان 72 نفر از شهداي كربلا غالبا از تعداد خاصي تجليل مي‌كند، همانند: حضرت ابالفضل العباس، حضرت علي اكبر، حضرت قاسم بن الحسن و علي اصغر عليهم السلام‌؛ و اين بدان معنا نيست كه نسبت به ديگر شهدا بي اهميت باشند؛ بلكه به خاطر اين كه شهادت اين چند نفر به صورت جانسوز و دلخراش‌تر بوده است و در جلسات عزاداري غالبا مصائب اين‌ها بيان مي‌شود.

 حضرت عباس سلام الله عليه داراي سه برادر به نام‌هاي عثمان، جعفر و عبد الله بودند كه از هيچكدام از آن‌ها در مجالس روضه و عزاداري شيعيان نامي برده نمي‌شود آيا اين به خاطر بي اهميتي و يا خداي ناكرده بي احترامي آنها نزد شيعه است؟!! و يا اين بدان خاطر است كه نام برادر حضرت ابالفضل همنام عثمان خليفه سوم اهل سنت است؟!!

و اما در باره عمر بن علي ابي طالب كه شخص مورد نظر در جلسه ادعا نمود كه او در كربلا به شهادت رسيده و شيعيان نامي از او به عنوان شهداي كربلا نمي‌آورند بايد گفت:

عمر بن علي بن ابي طالب در كربلا حضور نداشته، بلكه در قيام مختار به همراه مصعب بود و كشته شد و يا به قول بعضي تا زمان وليد بن عبد الملك زنده بوده است كه ابن حجر در اين باره مي‌نويسد:

قتل(عمر بن علي) مع مصعب أيام المختار. قلت : ذكر الزبير ما يدل على أنه عاش إلى زمن الوليد بن عبد الملك.

عمر بن علي در ايام قيام مختار همراه با مصعب بود. و به عقيده من: از زبير بن بكار جمله‌اي هست كه دلالت مي‌كند كه او تا زمان وليد بن عبدالملك زنده بوده است.

تهذيب التهذيب، ج 7، ص 427.

ثالثاً: ادعاي تهديد بر به دار آويختن كاملا دروغ بوده و تمام كساني كه با مشي و سلوك جناب دكتر حسيني قزويني كم‌ترين آشنايي را دارند كذب اين ادعا را تأييد مي‌نمايند.

اما در توضيح بايد به اطلاع برسانيم اين جمله جناب دكتر حسيني قزويني بعد از حدود يك ساعت و نيم گفت‌و‌گو و شنيدن صبورانه همراه با سعه صدر ايشان و در چند جمله پاياني سخنان ايشان و در پاسخ به سخنان برخي از ماموستاها كه بارها گفتند: «مگر ما وهابي هستيم كه شما بحث وهابيت را ميان ما مطرح مي‌كنيد؟ و يا به ما چه ربطي دارد كه در عربستان و ميان وهابيت چه مي‌گذرد؟» مطرح گرديد.

جناب دكتر قزويني در پاسخ اين افراد اين گونه بيان داشتند:

ما بحث وهابيت را حتي ميان طلاب حوزه‌هاي علميه شيعه و يا در مدرسه فيضيه قم نيز مطرح مي‌نماييم و اين به آن معنا نيست كه آنان وهابي هستند بلكه به خاطر تحركات زياد وهابيت در ايران به ويژه ميان طلاب شيعه و سني اين مباحث مطرح مي‌گردد و ما وظيفه خود دانسته‌ايم تا خطر وهابيت را گوشزد كنيم و بگوييم كه الفباي فكري وهابيت مبارزه با شيعه و براندازي حكومت شيعه است.

جناب دكتر حسيني قزويني در ادامه سخنان خود اين گونه بيان داشتند كه ما به همه آقايان شيعه و سني اعلام مي‌كنيم كه فريب وهابيت را نخورند كه عاقبت خوشي ندارد و در اين موضوع، نظام جمهوري اسلامي با كسي شوخي ندارد و هركس به دام وهابيت افتاد و به فكر براندازي نظام جمهوري و يا عمليات‌هاي انتحاري و انفجار و از اين قبيل كار‌ها بيافتد، نظام با شدت هر چه تمام‌تر با او برخورد خواهد كرد. و در اين رابطه براي نظام جمهوري اسلامي، شيعه و سني و عالم شيعه و مولوي و ماموستا فرقي نمي‌كند؛ همان‌گونه كه در خوزستان شاهد بوديم برخي از شيعيان به دام وهابيت افتادند و دست به انفجار زدند و نظام هم با آنان برخورد كرد و آنها را بالاي چوبه دار فرستاد و همچنين در حوزه علميه چاجمال ايرانشهر كه چند مفتي همانند مولوي عبد القدوسي و مولوي سهرابي و... فريب وهابيت را خورده و اقدام به تهيه سلاح و مواد منفجره جهت انفجار اجتماعات شيعه و سني را نموده بودند، كه اين عمل آنان با برخورد قاطع نظام جمهوري اسلامي مواجه شده و به دار مجازات آويخته شدند.

و آن‌گاه جناب دكتر حسيني قزويني سخناني از امام راحل(ره) را قرائت نمودند كه در آن اين گونه آمده است:

«مگر مسلمانان نمى‌بينند كه امروز مراكز وهابيت در جهان به كانون هاى فتنه و جاسوسى مبدل شده‌اند»

صحيفه امام، ج 21، ص80، پيام امام خمينى به مناسبت سالگرد كشتار زائران در مكه. 

و در وصيتنامه سياسى الهى خود از وهابيت به عنوان يك فرقه ضد قرآني ياد كرده و مي‌نويسد:

اين‌ها اين مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترويج مى‌كند ... و از اسلام عزيز و قرآن كريم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مى‌كنند.

وصيت نامه سياسى و الهى امام خمينى، 26 بهمن 1361ـ 1 جمادى الاولى 1403.

و همچنين سخن مقام معظم رهبرى را قرائت نمودند كه فرموده‌اند:

از اول، وهابيّت را براى ضربه زدن به وحدت اسلام و ايجاد پايگاهى ـ مثل اسرائيل ـ در بين جامعه مسلمان‌ها به وجود آوردند. همچنان كه اسرائيل را براى اين كه پايگاهى عليه اسلام درست كنند، به وجود آوردند ... . استكبار جهاني از طريق به وجود آوردن وهابيت سعي كرده است در داخل جامعه اسلامي، مركز امني را براي خود ايجاد كند و شما بايد به طور صريح و آشكار مردم را نسبت به نقش وهابيون در ضربه زدن به وحدت اسلامي آگاه كنيد.    پايگاه اطلاع رسانى دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبرى،  farsi  .  khamenei  .  ir

اگر ما در جلسات اين همه از وهابيت سخن مي‌گوييم و خطر آنها را براي همه اعم از شيعه و سني گوشزد مي‌كنيم در حقيقت برگرفته از سخنان بنيانگذار جمهوري اسلامي و رهبر معظم انقلاب مي‌باشد كه گمان مي‌كنم اين دو شخصيت براي همه اهل سنت نيز محترم هستند.

خوانندگان عزيز ملاحظه فرمودند كه مطالب فوق به هيچ وجه تهديد علماي اهل سنت به شمار نمي‌رود بلكه ذكر حقايقي است كه غالباً بيان آن تلخ و ناخوشايند است.

رابعاً: با كمال تاسف شاهد بوديم، نشانه‌هايي از هشدار‌هاي جناب دكتر حسيني قزويني در همين جلسه محقق گشت و يكي از آقايان اهل سنت در عكس العمل به سخنان جناب دكتر حسيني قزويني اين گونه گفت:

«امام خميني كه معصوم نيست شايد در اين مطالبي كه نقل كرديد ايشان اشتباه كرده باشند.»

يعني وقتي در جلسه‌اي كه در هفته وحدت و در همايش وحدت و در حضور برگزار كنندگان اين همايش كه از مسئولان منطقه و شهر مهاباد باشند چنين جسارتي به بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي صورت پذيرد ديگر نبايد از هشدار‌هاي مؤكّد جناب دكتر حسيني قزويني نسبت به خطر گسترش و نفوذ وهابيت و تهديد‌هاي آنان تعجب نمود.

گفتني است كه اين سخن و برخورد آقايان ما را به ياد سخنان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله انداخت كه فرمود:

ائْتُونِي بِكِتَاب أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا.

 كاغذ و قلمي بياوريد تا مطلبي بنويسم كه شما را براي هميشه از گمراهي بيمه كند.

متاسفانه عده‌اي از صحابه در محضر رسول اكرم صلي الله عليه وآله به اختلاف و نزاع پرداخته و نستجير بالله نسبت هذيان به آن حضرت دادند.

فَتَنَازَعُوا وَلاَ يَنْبَغِي عِنْدَ نَبِيّ تَنَازُعٌ فَقَالُوا هَجَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم.

در حالي كه نزاع نزد پيامبر شايسته نمي‌باشد اما نزد رسول خدا به نزاع پرداختند و به او نسبت هذيان دادند.

صحيح بخارى، ج 4، ص 31،  ح 3053.

و يا خليفه دوم گفت: اين سخنان حضرت در اثر شدت بيماري است و نيازي به نوشته نداريم و قرآن در ميان شما هست و كفايت مي كند:

 فَقَالَ عُمَرُ إِنَّ النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْوَجَعُ  وَعِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ، حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ.

عمر در آن ميان گفت: بر رسول خدا صلّي الله عليه [وآله] وسلّم تب غلبه نموده است. و قرآن ميان شما هست و آن براي ما كفايت مي‌كند. 

صحيح بخاري، ج    ص 9، ح 5669 .

و اين سخنان صحابه، به قدري موجب ناراحتي پيامبر گرامي گرديد كه شخصيتي كه به تعبير قرآن كريم داراي خلق عظيم و نيكوست (وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ)  سورة القلم، آيه 4 اما بر اثر اين برخورد صحابه فرمودند:

قُومُوا عَنِّي، وَلاَ يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ.

برخيزيد و از من دور شويد و از خانه من بيرن رويد.

صحيح بخاري، ج 1، ص 36، ح 114.

 

نكات قابل توجه!

در پايان جهت روشن شدن هر چه بيشتر افكار عمومي لازم مي‌دانيم كه چند نكته تكميلي ديگر را  نيز بيان كنيم:

1 ـ با اين كه برخي از آقايان علماي اهل سنت به ظاهر از حضور جناب آقاي دكتر قزويني ناراحت بودند، اما جناب ماموستا ابوبكر كريمي رسماً از جناب آقاي دكتر قزويني دعوت كردند تا در جلسه‌اي ديگر براي انجام مناظره و گفت‌و‌گوي دوستانه با علماي اهل سنت در مهاباد حضور پيدا كنند كه جناب دكتر قزويني بلافاصله آمادگي خود را اعلام و حضور خود را به دعوت رسمي جناب ماموستا كريمي موكول نمودند.

2 ـ تعداد زيادي از علماي اهل سنت به صورت كتبي سؤالات علمي و اساسي مطرح كرده بودند كه با توجه به مشكل كمبود وقت، فرصت كافي براي پاسخ به تمام آنها ايجاد نگرديد و جناب دكتر قزويني تمام سؤالات را تحويل گرفته و قول دادند تا پاسخ‌‌هاي آن را در سايت مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) و يا در شبكه سلام مطرح كنند.

و اين خود نشانگر استقبال خوب علماي اهل سنت از حضور جناب دكتر قزويني در مهاباد بود.

3 ـ در نامه‌اي كه تصوير آن در سايت‌هاي مذكور آمده و به امضاي 18 تن از علماي مهاباد رسيده است آمده:

آقاي قزويني مهمان ناخوانده است و اين همايش را به رسميت نمي‌شناسيم و در آن شركت نخواهيم كرد.

در حالي كه مي‌بينيم:

اولاً: بعد از پايان سخنراني كه دو ماه قبل جناب دكتر حسيني قزويني در همين جمع داشتند، حدود60 تن از آقايان ماموستا خواستار حضور مجدد ايشان شده بودند كه به همين جهت يكي از مسئولين عالي رتبه استان آذربايجان غربي و كردستان، شخصاً به قم و منزل جناب دكتر قزويني تشريف آورده و از ايشان رسماً جهت حضور در منطقه و اين برنامه دعوت به عمل آوردند.

ثانياً: همان امضا كنندگان و حدود هشتاد نفر از ديگر علماي مهاباد در اين جلسه حضور يافته و تا آخرين لحظه در جلسه باقي ماندند. و اين خود نشانگر استقبال گسترده آنان از اين برنامه بود.

4 ـ از جناب آقاي دكتر حسيني قزويني غير از جلسه مهاباد در جلسات علمي متعددي در منطقه استان آذربايجان غربي و استان كردستان دعوت به عمل آمده بود و ايشان در تمام آنها شركت نموده و با استقبال پور شور و بي نظير شركت كنندگان مواجه گرديد كه به شرح ذيل مي‌باشد و در آينده متن سخنراني‌هاي ايشان از نوار پياده شده و در سايت مؤسسه تحقيقاتي قرار خواهد گرفت:

الف: نشست با حضور چند تن از مسئولين امور فرهنگي منطقه استان آذربايجان غربي. (تاريخ:19/12/87).

ب: سخنراني در جلسه‌اي كه با حضور بيش از50 نفر از مسئولان امور فرهنگي استان و رؤساي آموزش و پرورش استان آذربايجان غربي صورت گرفت، و معاون محترم سياسي استانداري، امام جمعه محترم موقت اروميه، مسئول صدا وسيما، سازمان ارشاد اسلامي، سازمان تبليغات اسلامي، مركز بزرگ اسلامي و ... نيز در آن حضور داشتند. (تاريخ:20/12/87).

ج: سخنراني و پاسخ به سؤالات در همايش مربيان و مديران و افراد تاثير گذار آموزش و پرورش اروميه با شركت حدود 500 نفر. (تاريخ:20/12/87)

د: جلسه علمي و هم انديشي با حضور بيش از40 نفر از اساتيد منتخب دانشگاه‌هاي مركز استان آذربايجان غربي كه مصرانه درخواست استمرار اين گونه جلسات را داشتند. (تاريخ20/12/87)

هـ: سخنراني در جمع پر شور بيش از 1000 نفر از فرهنگيان و اساتيد دانشگاه و روحانيون و ماموستا‌هاي شهر سقز كه مسئولين محترم آن شهر همانند فرماندار و رئيس دادگستري و شهردار و اعضاي شوراي اسلامي شهر و ... نيز در آن شركت داشتند. (تاريخ21/12/87).

و: سخنراني در جمع نيروهاي پايور ستاد سپاه بيت المقدس. (تاريخ22/12/87).

ز: سخنراني در جمع پرشور بيش از دو هزار نفر از مردم شهرستان سنندج در سالن شهداي گمنام كه با استقبال بي نظير شركت كنندگان مواجه بود. (تاريخ22/12/87).

به طوري كه يكي از شركت كنندگان در جلسه پس از اتمام سخنراني جناب دكتر حسيني قزويني با صداي بلند و به زبان كردي فرياد زد كه شما با اين سخنراني روح تازه‌اي در كالبد مردم سنندج دميديد و در رابطه با وحدت اسلامي و نقش دشمنان اسلام در تفرقه، روشنگري داشتيد و ما به وجود شما افتخار مي‌كنيم و با جملاتي اين گونه براي ايشان دعا نمودند: خداوند شما را از تمام بليات دنيا و آخرت محافظت نمايد...

 

قم

معاونت اطلاع رساني

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف


 

 



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  مسعود خادم     -   تاريخ:  28 اسفند 87 - 00:00:00
سلام عليکم
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت جناب استاد دکتر قزويني و همچنين بزرگواران موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج) و تشکر فراوان از اطلاعات دقيق و زحماتي که براي تهيه آن متحمل ميشويد.الهي در ظهور مولايمان آقا امام زمان (عج) تعجيل فرما تا حضرت، خودشان ريشه اين همه اختلاف را برکنند. چرا که اگر حضرت گوشه چشمي نظر کنند همه عالميان با انصاف، عاشق او و مکتبش خواهند شد و جور ديگر خواهند نگريست و آموخته هايشان را بازنگري خواهند کرد تا حق را دريابند. چشم ها را بايد شست ،جور ديگر بايد نگريست.
اللهم عجل في فرج مولانا صاحب العصر
هر کس به کسي نازد ما هم به تو مي نازيم
2   نام و نام خانوادگي:  هادي از ديار باکري     -   تاريخ:  29 اسفند 87 - 00:00:00
با سلام با نهايت تاسف بايد به عرض برسانم ،که همين ماموستاهاي اهل سنت آذربايجان غربي دست وهابيها را در سياست از پشت بسته اند! اين ماموستاهايي که ذکرشان رفت با داشتن چهار يا پنج کلاس سواد به چرچيل هم درس ميدهند! همين آقايان فتوا داده اند که هيچ کردي حق جلوگيري از بچه دارشدن ندارد و تا مي توانيد زاد و ولد کنيد ! در اثر همين سياست است که منطقه شيعه نشين آذربايجان غربي به شدت در حال تغيير ترکيب جمعيتي است و تا چند سال آينده به منطقه سني نشين تبديل خواهد شد! اين را بنده به عنوان يک شيعه آذربايجاني از سر دلسوزي به عرض رساندم تا شايد مسولان خواب زده ما کمي به خود آمده و فکري به حال ما ترک هاي شيعه آذربايجاني بکند! لازم به ياد آوري است همين آقايان ماموستا فتوا مي دهند که قاچاق ،حتي قاچاق ؟؟؟؟ به داخل کشور حلال است و با همين درامدهاي ميلياردي قاچاق است که زمين هاي شيعيان خريداري شده و اندک اندک آذربايجان به تصرف شان در مي آيد! هرچند که مي دانم شما وحدت را بهانه قرار خواهيد داد و اين نظر را درج نخواهيد کرد،ولي بدانيد که تمامي حرفهاي من نه از سر هوا و هوس هاي دنيا بود و نه به خاطر حس ناسيوناليستي بلکه به خاطر اهل بيت رسول بود و مذهب حق شيعه . الحمدالله الذي جعلنا من المتمسکين بولايه الاميرالمومنين و الائمه الهاديين و المعصوميين سلام الله عليهم اجمعين. والسلام
3   نام و نام خانوادگي:  احسان     -   تاريخ:  30 اسفند 87 - 00:00:00
در مورد ادعايي که در مورد مطالب مندرجه در شبکه« سلام.تي.وي» شده است نميدانيم که دم خروس را قبول کنيم يا قسم حضرت عباسي را؟؟؟!!!..... که البته سايت وليعصر در واقع، ملفوظات شبکه سلام را به صورت مکتوبات منتشر مي کند و هر دوي آنها يکي است. فقط يا خدا مدد......
4   نام و نام خانوادگي:  عليرضا اميني     -   تاريخ:  01 فروردين 88 - 00:00:00
سلام بر شيعيان علي
من در سايت سني وهابي نيوز مطلبي را خواندم كه يك وهابي بنام عبدالله حيدري نوشته و به شيعه و آقاي قزويني توهين نموده است اگر لط نماييد جواب او را هم بدهيد فکر کنم از لاشخورهاي وهابيون است
5   نام و نام خانوادگي:  سيدابطحي     -   تاريخ:  01 فروردين 88 - 00:00:00
اي هادي عزيز بخدا قسم مدتها پيش اين مطلب شما را چندين شخصيت دلسوز بيان کرده اند ولي هنوز راه چاره اي نيانديشيده اند در سيستان هم اوضاع بمراتب بدتر است متاسفانه بچه کمتر زندگي بهتر شعارغلطي بود که تبديل به فرهنگ مردم شده است
6   نام و نام خانوادگي:  mohammadreza.t     -   تاريخ:  01 فروردين 88 - 00:00:00
سلام بر جويندگان حق

عده‌اي سوال ميکنند که چرا نام علي‌ در قران صراحتا ذکر نشده است؟

يا چرا خداوند حکيم غافل از ذکر صريح امامت اميرلمو منين در طي آيه‌اي يا سوره‌اي بود ه است آيا خدا عاجز يا غافل بو د ه ؟

جواب

اين جواب از الهامات غيب خدا وند بر اين فقير سراپا تقصير کرمت شد پس هديه مي‌کنم بر اهل اشاره:

فرض کنيد اصلا سوره‌اي کامل در بيان مولا علي‌ و امامت ايشان نازل ميشد آيا از اين بهتر؟

حالا ببينيم چه ميشد؟

آيا بعد از پيامبر جا نشين يعني‌ علي‌ هم بايد دار فاني را وداع ميگفت يا نه؟ اگر پاسخ مثبت است پس همهٔ دعوا‌ها به نفر جا نشين ايشان منتقل ميشد.

پس لازم ميشد سوره‌اي هم برا ي نفر بعدي و هجييت او نازل ميشد و به همين ترتيب تا قيامت براي هر امامي سوره‌اي نازل ميشد.

اگر هم تا قيامت اسامي همه امامان را با نام و نشان دقيقا بيان مينمود

و نام مادر و پدر و ايل و تبار آنها را چنان توضيح ميداد که کسي تقللب نکند اين مجموعه بزرگتر از خود قرآن ميشد .

از طرف ديگر دشمنان اهل بيت راهنما‌اي ميشدند که چه کساني را هدف قرار بدهند.

پس خدا وند ميدانست که چگونه موسا را در کنار فرون نگاه دارد و ميدانست که با پرت کردن نان غصبي خلا فت به دهان سگان آنها را مشغول کار دنيا کند تا معناي دين حق نم نم در فراز و نشيب حوادث قابل جذب اهل اشاره گردد.

سلام بر نور چشمم حسيني قزويني اشتبا‌ها ت ديکته‌اي مرا ببخشيد

محمدرضا. ت از لوس انجلس کاليفرنيا آمريکا



7   نام و نام خانوادگي:  خادم القرآن     -   تاريخ:  29 فروردين 88 - 00:00:00
با سلام به دست اندر درکاران سايت ولي عصر اينجانب فردي در کسوت محقق و نويسنده در حوزه مطالعات اسلامي و فارغ التحصيل دانشگاه تقريب مداهب اسلامي هستم، در رابطه با نقدها و اظهارات مسولين سايت نسبت به همايش علماي اهل سنت با آيت الله قزويني لازم است نکاتي را به عرض برسانم: اولا: با توجه به فضاي حساس فرهنگي، قومي و مذهبي کشور به ويژه در دهه اخير آيا حضور يک عالم(اسماً) شيعه که در تمام جهان نزد دوست وشمن به عنوان نماد تفرقه شناخته شده در مهد و مرکز سني نشين ايران يعني شهر مهاباد، آن هم با آن محتواي سخنراني واقعا تلاش درصدد ضايع کردن آرمانهاي انقلاب و امام خميني نيست!!! دوماً: معمولا هر نشستي دستاوردي مثبت داشته و به توليد مي انجامد(سال نوآوري و شکوفايي) آيا دستاورد اين نشست چيزي جز بي اعتمادتر کردن اهل سنت به حکومت و نيز افکندن تخم عداوت و تفرقه هست؟! سوماً: چه لزومي داشت در هفته مبارک وحدت!! در حاليکه در تهران کنفرانس بزرگ تقريب شيعه و سني برگزار بود چنين نشستي در مهاباد انجام شود؟؟ بدون شک در لاي آن بازيهاي سياسي نهفته است؟ چهارم: اهل سنت ايران و مردم شريف کردستان عزيز را با وهابيت چه کار؟ اصلاً خود آقاي قزويني و امثال ايشان مي دانند وهابيت يعني چه؟ 5: اگر آقاي حسيني از لحاظ سياسي از طرف ايران حمايت نمي شود و خود نيز در کاسه دست ندارد چطور مي داند که فلاني و فلاني اعدام شده اند و صراحتاً علماي معزز اهل سنت را در کمال بي ادبي مورد تهديد بچگانه قرار مي دهد؟؟ و سخن آخر با شما مسولين اين سايت که اطلاع رساني صحيحي نمي کنيد و تحت تاثير فضاي سياسي و تعصب مذهبي هستيد(ان شاء الله از شما به دور باد) چرا مي گوييد آقاي حسيني اين حرفها را نزده و از او استقبال بي نظير شده است؟؟ اما سرهنگ عابدي نگذاشت؟؟ فيلم و نوار مراسم نيز که به صورت مخفيانه تهيه شده موجود است و اين خود برهاني است بدون ترديد.-والسلام- به اميد فردايي بهتر
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي  با پوزش از  تأخير پاسخ؛

1 -   شما  چگونه مدعي هستيد فارغ التحصيل دانشگاه هستيد ولي  نمي دانيد كلمات فارسي همانند دوم و سوم تنوين بر نمي دارد ، با اين كه اين موضوعات در ادبيات فارسي  دوران نظري خوانده مي شود!!

2 -   همين كه شما ، كسي را كه طبق نظر مراجع عظام شيعه ،‌ از علماي به نام شيعه به شمار مي رود ،‌ و سخنان ايشان در حوزه و دانشگاه و ماهواره ها حتي ماهواه وهابي المستقله به عنوان نماد سخنان شيعه محسوب مي شود،  عالمي اسما شيعه مي خوانيد ، مشخص است كه  يا در حقيقت چيزي از تشيع نمي دانيد ؛  و يا سخنان شما از روي تعصب و جهل مي باشد اين سخن شما در واقع قبل از بي احترامي به جناب دكتر قزويني ، بي احترامي به مراجع عظام تقليد است .

و اين كه شما از يك سو از جناب دكتر قزويني به عنوان آيت الله تعبير مي كنيد و از سوي ديگر شيعه اسمي ياد مي كنيد، نشانگر سر در گمي و تناقض گويي است!

3 -  شما كه جناب آقاي دكتر قزويني را به عنوان نماد تفرقه تعبير مي كنيد ، اي كاش يك جمله از سخنان تفرقه انگيز ايشان را نقل مي كرديد تا راست و دروغ ادعاي شما مشخص شود .

ايشان در همان جلسه مهاباد اعلام كردند: هر كس بتواند از سه سال بحث من در شبكه سلام يك كلمه اهانت به اهل سنت و يا تفرقه انگيز ذكر كند من جايزه مي دهم و رسما همين جلسه و در شبكه سلام رسما عذر خواهي مي كنم و هيچكدام از حاضرين در جلسه نتوانستند حتي يك كلمه اهانت به اهل سنت از ايشان ذكر كنند.

4 -  شما  نوشته ايد: دستاورد  اين نشست چيزي جز بي اعتمادتر کردن اهل سنت به حکومت و نيز افکندن تخم عداوت و تفرقه هست؟

جناب آقاي دكتر قزويني در دوماه قبل از اين جلسه ، در جمع علماي اهل سنت بحث مفصلي پيرامون جنايت وهابيت داشتند حدود 50 نفر از علماي اهل سنت شركت كننده در جلسه  از ايشان جهت حضور در مهاباد و تشكيل جلسه پاسخ به سؤالات دعوت كردند كه تمام مدارك آن موجود است. اگر چنان كه نتيجه اين جلسات فقط تفرقه است پس چرا علماي اهل سنت از ايشان دعوت كردد؟

5 -  نوشته ايدچه لزومي داشت در هفته مبارک وحدت!! در حاليکه در تهران کنفرانس بزرگ تقريب شيعه و سني برگزار بود چنين نشستي در مهاباد انجام شود؟؟
مگر روز قبل از آمدن جناب آقاي دكتر قزويني، جلسه وحدت با حضور علماي اهل سنت و استاندار و نماينده محترم مقام معظم رهبري و ... در مهاباد تشكيل نشد؟ آيا شما جرأت داريد همين تعبير را نسبت به همان جلسه هم ابراز نماييد؟


6 -  نوشته ايد: اهل سنت ايران و مردم شريف کردستان عزيز را با وهابيت چه کار؟
اولا: ما هم مي‌گوييم مردم شريف كردستان را با چند آخوند خود فروخته وهابي همانند عبد المالك ريگي و مولوي سهرابي و عبد القدوس و يا چند جوان جاهل و ناداني كه فريب وهابيت را خورده اند چه كار؟

ولي از شما مي پرسيم پس چرا جلساتي كه در مساجد مهاباد در ترويج فرهنگ ضد اسلامي وهابيت تشكيل مي شود و تبليغات علني كه  از اين فرقه مي شود،  مردم شريف كردستان  اعتراض نمي كنند؟

ثانيا: با توجه به خطر وهابيت در سطح بين الملل و مخدوش كردن چهره نوراني اسلام به وسيله چند تروريست وهابي ، و نظر مقام معظم رهبري و مراجع عظام تقليد، جناب آقاي دكتر قزويني در تمام حوزه هاي علميه شيعه و  دانشگاهها و حتي در جمع سپاهيان در سطح كشور بحث وهابيت را مطرح مي كنند.

آيا اين چنين مباحث، دليل بر متهم ساختن مخاطبين به وهابيت است؟

به نظر شما اگر فردي از حوزه علميه شيعه و دانشگاه و ... بگويد: مارا به وهابيت چه كار؟ آيا اين سخن احمقانه نيست؟

چرا تا كنون در طول 25 سال فعاليت جناب آقاي دكتر قزويني، حتي يك مورد مشابه سخن شما را كسي اظهار نكرده ؟ آيا همين سخن دليل بر ارتباط شما با وهابيت و دفاع از آنان نيست؟

7 -   شما  نوشته ايد: (چرا ترس از حکومت عربستان آنقدر به آنان فشار آورده که لحظه اي آرام و قرار ندارند؟

اولا: آيا اين چنين سخن گفتن وابستگي شما به حكومت وهابي عربستان را ثابت نمي كند!!

ثانيا: بايد بدانيد كه موضوع حكومت عربستان نيست بلكه امروز وهابيت عامل اجراي  سياستهاي ضد اسلامي استكبار جهاني در ايجاد تفرقه ميان  مسلمانان شده اند وبا انجام ترورها و انفجارها به نام اسلام، چهره اسلام را در سطح بين الملل مخدوش كرده اند  و  اسلام را به عنوان  يك دين ترور و قتل و ... معرفي ميكنند ، قضيه فيلم فتنه نمونه بارز عكس العمل مردم اروپا و امريكا به اين عملكرد وهابيت بود.


8 - شما نوشته ايد: (اگر آقاي حسيني از لحاظ سياسي از طرف ايران حمايت نمي شود و خود نيز در کاسه دست ندارد چطور مي داند که فلاني و فلاني اعدام شده اند.

ظاهرا جنابعالي بي خبر هستيد كه  اعدام اين افراد  به صورت علني انجام گرفت و در صداو سيما و روزنامه ها و سايت ها اعلام شد اين قضيه مخفيانه و سري نبود و اگر كسي همانند كبك سر در زير برف فرو برده و از آن چه كه مي گذرد بي خبر مي باشد، مشكل او هست ؟

اگر بحث اعدام چند نفر مزدور امريكا كه حوزه علميه اهل سنت را محل نگهداري مواد منفجره و مهمات قرار داده اند ، اهانت به علماي اهل سنت بدانيد پس بايد گفت: وعلي الاسلام السلام

9 - شما نوشته ايد (چند ماموستا در جلسه نزديک بود با وي درگير فيزيکي شوند و فيلم نيز به صورت مخفيانه تهيه شده.

ما از شما تقاضا مي كنيم  اگر راست مي گوييد  سريعا اين فيلم  را در سايتهاي خود قرار دهيد تا مردم بدانند كه سخنان شما بي اساس و دروغ محض است.

ظاهرا چشم جنابعالي  روبوسي گرم  ماموستاها را با جناب دكتر قزويني نديده است ؟

وگوش مبارك شما خوش آمدگويي ماموستا سهرابي امام جمعه محترم مهاباد را به جناب آقاي دكتر قزويني نشنيده است؟

و دعوت رسمي جناب ماموستا ابوبكر كريمي از جناب آقاي دكتر قزويني جهت حضور در مهاباد و تشكيل جلسه گفتگوي دوستانه و مناظره با علماي اهل سنت از ديد جنابعالي مخفي مانده است !!


10 - اطلاع رساني سايت ، بدون اهانت و تنها با ذكر منابع و مدارك صحيح صورت مي گيرد.

برادر عزيز! اگر كسي مطالب شما را مطالعه كند بعيد  مي داند كه از  علماي بزرگوار تقريبي باشيد ، بلكه سخنان شما بيشتر به سخنان فريفتگان وهابيت مي خورد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

8   نام و نام خانوادگي:  ساجدي     -   تاريخ:  18 ارديبهشت 89 - 00:00:00
اجتماعي كه علي (عليه السلام)را كنار گذاشت علي (عليه السلام) را از علي بودن منع نكرد بلكه خود را از علي (عليه السلام) داشتن محروم كرد.
9   نام و نام خانوادگي:  ن.غ     -   تاريخ:  17 مرداد 89 - 11:12:53
بسمه تعالي
با عرض سلام و تشکر از جواب ايميلم از طرف شما و معرفي اين صفحه سيو نمودم بخوانم التماس دعا




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما