* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: عليرضا -
تاريخ: 12 ارديبهشت 92 - 12:51:35
سلام دوستان اينم PDF پست بالا: آدرس: http://www.uploadtak.com/images/7951________.pdf پيروز باشيد ياعلي |
2 |
نام و نام خانوادگي: احمد -
تاريخ: 17 ارديبهشت 92 - 09:38:23
درود بر شما ، چگونه مي شود متن كتاب ها يا مقالات را دانلود كرد جواب نظر: باسلام دوست گرامي؛ ابتدا در قسمتي كه پيوند پي دي اف اين مقاله وجود دارد كليك كرده پس از آن كه باز شد، بالاي صفحه سمت راست ، دومين ايكن براي دانلود است، روي آن كليك كنيد سپس پيامي خواهد آمد گزينه Save File را اگر انتخاب نشده است انتخاب كنيد سپس تاييد كنيد تا عمليات دانلود شروع شود. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
3 |
نام و نام خانوادگي: محمد7 -
تاريخ: 01 خرداد 92 - 14:16:11
واقعا خيلي دقيق و کامله مقالات |
4 |
نام و نام خانوادگي: علي -
تاريخ: 19 خرداد 92 - 22:45:37
معلوم است اولين کسي که با ابوبکر بيعت کرد به قول حضرت علي در کتاب قيس شيطان است و...پس اين خلافت غصبي است لعنت بر دشمنان وغاصبين اهل بيت |
5 |
نام و نام خانوادگي: ابواسحاق مصطفي -
تاريخ: 23 خرداد 92 - 23:36:51
بنام خدا باسلام جناب علي کاملا درست فرموديد که داستانش ب صورت زير است. وقتى بعد از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مردم با ابوبكر بيعت كردند، سلمان گويد: نزد حضرت على عليه السّلام رفتم ، او مشغول غسل دادن پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود، عرض كردم : هم اكنون ابوبكر بالاى منبر رسول خدا صلى الله عليه و آله جاى گرفته و به خدا سوگند كه راضى نيست مردم با يكدست با او بيعت كنند بلكه با هر دو دست با او بيعت مى كنند. على عليه السّلام فرمود: اى سلمان آيا فهميدى اولين كسى كه بالاى منبر با ابوبكر بيعت كرد كه بود؟ عرض كردم : نمى دانم ، همينقدر ديدم كه در سقيفه بنى ساعده وقتى انصار در انتخاب خليفه منازعة مى كردند نخستين كسى كه با او بيعت كرد مغيرة سپس بشير بن سعد و ابو عبيده جراح و بعد از آن دو عمر و سپس سالم مولى ابوحذيفه و معاذبن جبل . حضرت فرمود: اينها را از تو نپرسيدم آيا مى دانى وقتى ابوبكر بالاى منبر رفت نخستين كسى كه با او بيعت كرد كه بود؟ عرض كردم : نه ولى پير مردى سالخورده را ديدم كه بر عصاى خود تكيه زده بود و ميان دو چشمش اثر سجده زيادى بود و او نخستين كسى بود كه از پله منبر بالا رفت و در حالى كه گريه مى كرد گفت : شكر خداى را كه مرا از دنيا بيرون نبرد تا تو را در اين جايگاه ديدم ، دست بگشا، ابوبكر دستش را باز كرد، پيرمرد بيعت كرد و سپس از منبر پائين آمده و از مسجد خارج شد. على عليه السلام فرمود: دانستى او كه بود؟ گفتم : نه ، ولى از سخنان او ناراحت شدم زيرا مثل آن بود كه از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله خوشحالى مى كرد. حضرت فرمود: او ابليس لعنه اللّه بود، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به من خبر داد كه شيطان و سران اصحاب او در غدير خم كه پيامبر صلى الله عليه و آله مرا براى مردم (به امامت ) نصب كرد، حضور داشتند، آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من از شما به خودتان سزاوارترم و به آنها دستور داد تا حاضرين به غائبين برسانند. در آن هنگام پيروان و ايادى شيطان به ابليس گفتند: اين امت مورد رحمت و محفوظ است ، نه تو و نه ما بر آنها راه نفوذ نداريم ، اينها امام و رهبر خود را پس از پيامبرشان شناختند. در اين موقع شيطان افسرده و ناراحت دور شد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به من خبر داد كه چون حضرتش رحلت كند مردم در سقيفه بنى ساعدة با آنكه تو نسبت به حق خودت مخاصمه كرده و استدلال مى كنى با ابوبكر بيعت مى كنند، سپس به مسجد مى آيند و اولين كسى كه بر روى منبر من به شكل پيرمردى با حالت شاد با او بيعت مى كند ابليس است و چنين و چنان مى گويد، آنگاه در حاليكه به شدت خوشحالى مى كند و با بينى خود سوت مى كشد و جست و خيز مى كند و به ديگر شياطين گويد: شما خيال كرديد كه مرا بر ايشان راهى نيست ، اكنون ديديد من با آنها چه كردم تا سرانجام دستور خداوند و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را رها كردند. روضه كافى و الاحتجاج ، ج 1، ص 105 و كتاب سليم بن قيس ، ص 78. |
6 |
نام و نام خانوادگي: قدرت ا.. شيرازي -
تاريخ: 03 تير 92 - 03:00:45
1-شهادت بر يگانگي خداوند ميدهم 2-شهادت بر نبوت محمد (ص) ميدهم كه محمد رسول خداوند است وقرآن توسط جبرييل برآن حضرت نازل شد وفرمان به يکتا پرستي خدا داد ودستور دادبسمت قلبه براي نماز وعبادت پروردگار قيام کنيم. 3- شهادت بر امامت علي (ع) ويازده فرزند برگزيده آن امام همام كه آخرين آنها ابوصالح المهدي (عج) است ميدهم . معتقدم پيامبر مکرم ودوازده امام همام بهمراه فاطمه زهرا دختر نبي مکرم همگي رحمت للعالمين هستند و واجب است براي قرب ونزديکي خدا به وجود مقدس چهارده معصوم متوسل شويم تا مورد عنايت باري تعالي قرار بگيريم . 4- هر انچه پيامبر فرموده واز طريق امامان معصوم با مجاهدتهاي سخت وشهادت امامان معصوم تا کنون به شيعيان رسيده وحفظ گرديده است همه وحي الهي است که توسط جبرئيل امين به نبي مکرم حضرت محمد (ص) نازل گرديده ويا کلام قدسي است . 5-افزودن ويا کسر کردن هر انچه پيامبر امر به ان کرده حرام وبدعت است وبدعت گذار گافر است . 6-انان که فرمان غدير را زير پا گذاشتند وخلافت غاصبان سقيفه را بر خلافت مولا علي (ع) برگزيدند قطعاً پشت به فرمان الهي کردند وبر خود ودين خدا ظلمي بزرگ ونابخشودني کردند . وهيچگاه از ظلمي که بر دين خدا وامت رسول اله کردند خلاصي ورهايي نخواهند يافت . 7- بواسطه اين ظلم بزرگ ونابخشودني برکات والطاف دايمي خدا را بر خلق خدا تباه کردند .و قلب ملکوتيان را غمناک وقلب شياطين را شاد وخرسند کردند . 8- ادامه نافرماني از خداوند توسط شيطان براي سجده نکردن بر انسان همان ظلم عظيم غصب خلافت خليفه و ولي خداوند در جهان آفرينش يعني مولا علي (ع) است. 9-اولين موجودي که با خليفه غاصب بيعت کرد شيطاني بيش نيست. ومورد لعنت ونفرين ابدي خداوند است. 10- وارثان غصب خلافت براي دور کردن مسلمانان از اصل وحقيقت دين اسلام دست از هيچ جنايت وننگي برنمي دارند وآخرين آن تا کنون خدمت ديگري است به شيطان رجيم که لعنت خدابراوباد وآن هم حلال کردن عمل شنيع لواط است که در آمريکا در مسجد خانه خدا عقد ونکاح حرام وننگين دو مرد هم جنس باز توسط روحاني تعليم ديده در مکتب خانه وهابيون عربستان خوانده ميشود که دل هر مسلماني بدرد مي ايد .؟؟؟!!!! |
7 |
نام و نام خانوادگي: هادي -
تاريخ: 23 مرداد 92 - 13:38:01
با سلام در قضيه قرتاس احتجاج به اين موضوع شده است كه حضرت رسول از هوا و هوس سخن نميراند و هر چه از زبان مباركشان نقل ميشود عين حجت است . آيا حديث سلمان از ما اهل بيت است ايشان را تا مرحله عصمت پيش نميبرد . و همچنين جمله اي كه حضرت علي در خصوص مالك اشتر و تشبيه نسبت و نقش مالك به ايشان مانند نسبت حضرت علي به پيامبر است . مقام ايشان را در حد ائمه بالا نميبرد . همانگونه كه ما در ادله خود به روايت منزلت احتجاج ميكنيم . ممنون ميشود جواب محكمي ارائه فرمائيد جواب نظر: باسلام دوست گرامي؛ اين گونه احاديث با توجه به مورد صدور آنها، چنين احتجاجي نمي توان به آنها داشت، اين روايات بر علو مقام و جايگاه آنها دلالت دارد و در مورد سلمان غير از علو مقام ايشان، به بحث بر سر محل كار ايشان و اختلاف اصحاب در موردشان هم خاتمه داد. البته شايد ايشان تا مرز عصمت پيش رفته باشد اما يقيناً عصمت او در حد عصمت معصومين و اهل بيت عليهم السلام نبوده است. و در مورد مالك غير از علو جايگاه، منزلت ايشان در دفاع از رهبر در ميدان جنگ و حرف شنوي از او را هم به ما نشان مي دهد. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
8 |
نام و نام خانوادگي: ستار -
تاريخ: 29 مرداد 92 - 13:45:21
جل الخالق! به جان خودم قسم ، به شرفم قسم ، اگر اهل سنت ، چنين مطالب مستند ، دقيق و غيرقابل انكار را از كتب شيعيان مي آوردند و خلافت ابوبكر را اثبات و امامت علي (ع) را رد ميكردند ، حتي براي يك لحظه هم شيعه نمي ماندم و سني ميشدم . اما تمامي سلولهاي بدنم ، هاج و واج مانده است كه چگونه است كه اهل سنت ، اينهمه مستندات در اثبات امامت و خلافت علي(ع) و رد خلافت ابوبكر ، در كتابهايشان و رواياتشان دارند و باز قدم در راهي گذاشته اند كه مورد رضايت خدا و رسول و ملائكه نيست و جز ضلالت و آتش جهنم ، سرنوشتي بر آن متصور نيست. خداوند همه را هدايت فرمايد. |
9 |
نام و نام خانوادگي: شيعه -
تاريخ: 11 شهريور 92 - 14:49:23
ستار جان برادرم فکر کرده اي هر کسي بهاي شيعه شدن رو داره؟ مشکل از مادراشونه، و الا جز ولد حيض و ولد زنا با علي و آلش عليهم السلام دشمن نيست. |
10 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 06 آبان 92 - 23:03:23
ا ي علماو بزرگان و دانشمندان و اهل معرفت اهل سنت .خداوندو پيامبرش از شما راضي و خشنود باشند.اين گوي و اين ميدان به اين فراخي.يامستند بفرماييداين كتب وصاحبان انها و اسناد انهاو گفتار انهافاسد و باطل و هيچ وپوچ و غير قابل اعتنا هستند و يا مستندات قوي تر در اين مقوله عظيم ازعلما وبزرگان شيعه بخواهيدويادلايل وبراهين و مستندات مهمتربراي در هم شكستن اين اسنادو تاييداين امر عظيم-مسئله خلافت- از جانب شما بزرگان ارايه شود. |
11 |
نام و نام خانوادگي: هاشم مرواريد -
تاريخ: 29 آبان 92 - 19:38:15
با سلام، خدا اجرتون بده. |
12 |
نام و نام خانوادگي: باقر -
تاريخ: 01 آذر 92 - 22:57:32
...و چه ها کشيد علي... |
13 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 03 آذر 92 - 11:37:48
ما احتياجي براي ثابت امامت حضرت علي نداريم انها بيايند وبا دليل رد کنند |
14 |
نام و نام خانوادگي: مسعود خضرايي -
تاريخ: 18 آذر 92 - 19:20:47
شيعه هم به جماعت معتقد هست هم سنت براي همين محمد ص براي علي ع از جماعت اصلي در روز غدير بيعت گرفت و دين را كامل كرد و دو خليفه و حجت براي ما گذاشت قرآن و اهل بيت (آل عبا ) اگر اهل سنت بدرستي اين مطالب را بخوانند عاشق اهل بيت مي شوند كشتي نجات قرآن است و اهل بيت نبوه و معصوميت اينها از انجاست كه قبل از هجرت از ديار باقي خداوند متعال آنها را سرور بهشتيان خوانده و حديث كسا وتطهير مختص اين بزرگان است. يا حق |
15 |
نام و نام خانوادگي: مهدي محلاتي -
تاريخ: 11 بهمن 92 - 18:00:32
با سلام ..منظور علماي اسلام از اهل سنت از عدم اجماع مخالفت نيست بلکه عدم حضور است يعني زمانيکه عده اي از اهل حل و عقد حضور داشته باشند و عده اي حضور نداشته باشند اجماع همان عده حاضر کافيست. و اين سخن امام علي ع نيز هست که در خطبه 173 نهج البلاغه مي فرمايند: به جانم سوگند اگر شرط انتخاب رهبرحضور تمامي مردم باشدهرگز راهي براي تحقق آن وجود نخواهد داشت بلکه آگاهان داراي صلاحيت و راي و اهل حل و عقد (خبرگان ملت) رهبر و خليفه را انتخاب ميکنند که عمل آنها نسبت به ديگر مسلمانان نافذ است آنگاه نه حاضران بيعت کننده حق تجديد نظر دارند و نه آنانکه در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابي ديگر را خواهند داشت. .... اين خطبه امام گوياي اين واقعيت است که:علاوه بر عدم نياز حضور تمامي صحابه در اجماع دال بر اين مطلب است که خلافت امري مشورتيست و نه منصوص. جواب نظر: باسلام
دوست گرامي؛ منظور اهل سنت اجماع حاظرين است و سخن ما اين است كه چنين اجماعي صورت نگرفته، دليل ما هم شواهدي است كه با مدرك در اين مقاله بيان داشته ايم در مورد خطبه 173 هم به تفصيل در مطلب «امامت ائمه (عليهم السلام) در قرآن» توضيح داده شده به آنجا مراجعه نماييد.
خلاصه جواب اينكه:
1. امام در اين خطبه به اين صورت شروع كرده اند كه: «لئن كانت الإمامة لا تنعقد حتى يحضرها عامة الناس» اگر امامت اينطور باشد كه با اجماع مردم حاصل شود... يعني دارند با خصم طبق عقايد خود او احتجاج مي كنند و به هيچ عنوان نظر خود را بيان نداشته اند.
2. در جاهاي ديگري از نهج البلاغه ايشان بر منصوص بودن امامت تصريح كرده اند مانند:
لهم خصائص حق الولاية و فيهم الوصية و الوراثة.
الآن إذ رجع الحق إلى أهله و نقل إلى منتقله.
و... .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
16 |
نام و نام خانوادگي: محمدجوادجوان خاکسار -
تاريخ: 05 بهمن 93 - 14:36:52
؟؟؟؟به سايتم سري بزن وپيام بگذار... |