* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: ثامر -
تاريخ: 02 شهريور 89 - 21:18:10
بابا لااقل ترجمش را هم مي نوشيتيد تا بتونيم درست استفاده کنيم . |
2 |
نام و نام خانوادگي: فاطمه نبوي -
تاريخ: 06 مهر 93 - 19:02:14
اگر ترجمه بشه مثل هميشه به ما لطف کرديد چون خيلي شديد به اين مطالب ضرورت دارم جواب نظر: باسلام
خواهر گرامي؛ بزودي اين مقاله اصلاح و به همراه ترجمه و تحقيق مصادر، روي سايت گذاشته خواهد شد ولي ترجمه آن به اين صورت است :
طلحه و زبير از منتقد ترين کساني بودند که بر سياست عثمان ايراد مي گرفتند و با آنکه بعد از عثمان اولين نفراتي بودند که با امام علي عليه السلام بيعت کردند ، حرکت اصلاحي امام در جامعه اسلامي هوس رياست را از آن دو گرفت لذا عليه ايشان خروج کرده و مردم را هم بر آن تحريک نمودند ، حاصل آن فتنه اي کور کننده بود که خسارت بزرگي بر جامعه وارد نمود . آنها عايشه را هم راضي کردند تا با آنها همراه بسوي بصره شود و رهبري اين قيام را بر عهده بگيرد . چون اين گروه پيراهن عثمان را علم کرده و ادعاي طلب خون او را مي کردند بايد موقعيت رهبران اين قيام را بررسي کنيم و ببينيم آنها در زمان حيات او چه نقشي را ايفا مي کردند که به خونخواهي او برخواسته اند .
روايت شده که زبير مي گفت : عثمان را بکشيد دين شما را تغيير داده ، به او گفتند : فرزند تو از او حمايت مي کند و در بين محاصره شدگان قرار دارد . گفت : من قتل عثمان را بد نمي دانم ولو با فرزندم کاري بشود ، عثمان فردا مرداري خواهد بود که در راه افتاده است . طلحه ، وقتي عثمان کشته شد و در مورد دفن و محل آن بحث مي کردند گفت : در قبرستان يهود دفن شود . ابن ابي الحديد مي گويد : طلحه از همه بيشتر مردم را عليه عثمان تحريک مي کرد و زبير بعد از او در اين جريان بود و روايت شده که عثمان گفت : واي بر فرزند حضرميه يعني طلحه در فلان قدر طلا به او دادم ولي او خون من را مي ريزد و مرد را عليه من تحريک مي کند خدايا آنها را نصيب او نگردان و عواقب اين ظلمش را به او برسان . امام علي عليه السلام وقتي عثمان در خانه اش محاصره بود فردي را به دنبال طلحه فرستاد تا مردم را از محاصره باز دارد . طلحه گفت : نه بخدا تا بني اميه حق مرا بدهد . يعني بني اميه که نزديکان خليفه بودند مطالبات مردم را که با ظلم و جور از مردم غصب کرده بودند اعاده کنند . اما عايشه دختر ابي بکر و همسر رسول الله صلي الله عليه و آله از سرسخت ترين افراد عليه عثمان بود و بخاطر جايگاهش در ميان مردم ، سخنان او بر ضد عثمان سريع پخش مي شد . وقتي محاصره بر عثمان تنگ شد ، او از مدينه به حج حرکت کرد ، برخي از نزديکان او اصرار کردند در مدينه بماند تا شايد وجود او بخشي از اين انقلابي که عليه عثمان بپا شده را خاموش کند ، مروان حکم در راس درخواست کنندگان بود ، عايشه او را رد کرد و گفت : اي مروان! مي خواهم عثمان را در شيشه اي بگذارم و درب آن را ببندم و او را در دريا بيندازم . در راه حج به عبدالله بن عباس برخورد و او را از حمايت عثمان نهي کرد و گفت : اي ابن عباس! خداوند به تو عقل و فهم و بيان داده است ، مبادا مردم را از اين ظالم باز داري . براي عايشه جايگاه مشهوري در مورد عثمان بوده که شعار معروف او نيز مطابق آن بود : بکشيد اين يهودي(يا پير خرفت يا احمق) را کافر شده است . يعقوبي مي گويد : عثمان خطبه مي خواند که عايشه پيراهن رسول الله صلي الله عليه و اله را آورد و گفت : اي مسلمانان! اين لباس رسول الله صلي الله عليه و آله است که خشک نشده ولي عثمان سنت او را زير پا گذاشته . عثمان گفت : خدايا کيد زنها را از من دفع کن که کيد آنها بزرگ است . ابن اعثم مي گويد : چون ام المومنين اتفاق مسلمانان را بر قتل عثمان ديد به او گفت : اي عثمان بيت المال مسلمانان را براي خود اختصاص داده اي و دست بني اميه را بر اموال مسلمانان باز گذاشته اي و آنها را در شهر ها فرمانروا ساخته اي و مسلمانان را در سختي نگه داشته اي ؟ خداوند برکات آسمان را از تو بگيرد و خيرات زمي رابر تو محروم کند اگر نمازهاي پنجگانه را نمي خواني تو را همانند شتر نحر مي کرديم عثمان اين آيه را دار جواب او خواند : خداوند براي کافران ، زن نوح و زن لوط را مثال زده که همسرانشان افراد صالحي بوده اند ولي به آنها خيانت کردند ، لذا خداوند از آن دو به آنها چيزي نرساند و به آنها گفت وارد آتش شويد با داخل شوندگان لذا خليفه به عايشه مراجعه مي کرد و او وي را با شعار «اين احمق را بکشيد کافر شده» او را در مي کرد و منظور ش از نعثل عثمان بود . حالا منظورش از نعثل درنده نر يا پيره مرد احمق يا يک فرد يهودي باشد همه اينها کلمات درد آوري است. اما عمرو عاص بعد از آنکه عثمان او را از ولايت مصر عزل کرد غضب کرد و مردم را عليه او شوراند و از شديد ترين افراد در طعن عثمان بود و گفت : بر عثمان خشمگين شدم و مردم را عليه او تحريک کردم حتي چوپان در گله گوسفند . بعد به فلسطين رفت و در آنجا هم مردم را تحريک کرد . اما معاويه سپاهي را براي کمک به ياري عثمان فرستاد ولي به فرمانده آنها دستور داد خارج مدينه بماند و هدف او اين بود که منتظر عاقبت کار بماند ... قتل عثمان و بيعت مردم با امام علي عليه السلام امور را در مجراي ديگري قرار داد زيرا کساني که گنجها اندوخته بودند و زمينهايي را غصب کرده و قصرها از اموال مسلمانها بنا نموده بودند عدالت علي و تمسک او به اسلام را بر نمي تافتند ؛ لذا با هم متحد شدند تا جلوي عدالت اسلامي که قطعا بزودي آن اموالي را که به زور و ناحق بدست آورده بودند را از آنها پس مي گرفت بگيرند و همينها که دنبال مرگ عثمان بودند و مردم را عليه او تحريک مي کردند تا جايي که به حيات او پايان دادند همه با هم متحد شده و طلب خون او را کردند ، طلحه و زبير و عايشه با هم متحد شده و بسوي بصره راه افتادند در حالي که خونخواهي عثمان را ادعا داشتند! اينها از اموري است که هر عاقلي را متعجب مي کند. موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |