* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 21 آذر 1386 تعداد بازديد: 5571 
حديث‏ سازان رسوا مي‏شوند!
 
نقل شده است که پس از آنکه مامون دخترش را به امام جواد تزويج کرد  در مجلسي که مامون و امام و يحيي بن اکثم و گروه بسياري در آن حضور داشتند، يحيي‏به امام گفت:

روايت‏ شده است که جبرئيل به حضور پيامبر رسيد و گفت: يا محمد! خدا به شما سلام مي‏رساند و مي‏گويد: «من از ابوبکر راضي هستم، از او بپرس که آيا او هم از من راضي است؟» نظر شما درباره اين حديث چيست؟ (9)



امام فرمود: من منکر فضيلت ابوبکر نيستم، ولي کسي که اين خبر را نقل مي‏کند بايد خبر ديگري را نيز که پيامبر اسلام در حجة الوداع بيان کرد، از نظر دور ندارد.



پيامبر فرمود: «کساني که بر من دروغ مي‏بندند، بسيار شده‏اند و بعد از من نيز بسيار خواهند بود. هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جايگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حديثي از من براي شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنيد، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگيريد و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنيد.»



امام جواد افزود: اين روايت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نيست، زيرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفريديم و مي‏دانيم در دلش چه چيز مي‏گذرد و ما از رگ گردن به او نزديکتريم‏.» (10)

آيا خشنودي و ناخشنودي ابوبکر بر خدا پوشيده بوده است تا آن را از پيامبر بپرسد؟ ! اين عقلا محال است.



يحيي گفت: روايت‏شده است که: «ابوبکر و عمر در زمين، مانند جبرئيل در آسمان هستند.»



حضرت فرمود: درباره اين حديث نيز بايد دقت ‏شود، چرا که جبرئيل و ميکائيل دو فرشته مقرب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهي از آن دو سر نزده است ‏و لحظه ‏اي از دايره اطاعت ‏خدا خارج نشده ‏اند، ولي ابوبکر و عمر مشرک بوده ‏اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده ‏اند، اما اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستي سپري کرده ‏اند، بنابر اين محال است که خدا آن دو را به جبرئيل و ميکائيل تشبيه کند.



يحيي گفت: همچنين روايت‏شده است که: «ابو بکر و عمر دو سرور پيران اهل بهشتند.» (11) درباره اين حديث چه مي‏گوييد؟



حضرت فرمود: اين روايت نيز محال است که درست‏ باشد، زيرا بهشتيان همگي جوانند و پيري در ميان آنان يافت نمي‏شود (تا ابوبکر و عمر سرور آنان باشند!) اين روايت را بني اميه، در مقابل حديثي که از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم درباره حسن و حسين -عليهما السلام- نقل شده است که «حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند»، جعل کرده ‏اند.



يحيي گفت: روايت‏ شده است که «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.‏»



حضرت فرمود: اين نيز محال است؛ زيرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد صلي الله عليه و آله و سلم و همه انبيا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت ‏با نور اينها روشن نمي‏شود ولي با نور عمر روشن مي‏گردد؟!



يحيي اظهار داشت: روايت‏ شده است که «سکينه‏» به زبان عمر سخن مي‏گويد (عمر هر چه گويد، از جانب ملک و فرشته مي‏گويد.)



حضرت فرمود: من منکر فضيلت عمر نيستم؛ ولي ابوبکر، با آنکه از عمر افضل است، بالاي منبر مي‏گفت: «من شيطاني دارم که مرا منحرف مي‏کند، هرگاه‏ ديديد از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست ‏باز آوريد».



يحيي گفت: روايت‏ شده است که پيامبر فرمود: «اگر من به پيامبري مبعوث نمي‏شدم، حتما عمر مبعوث مي‏شد.» (12)



امام فرمود: کتاب خدا (قرآن) از اين حديث راست ‏تر است، خدا در کتابش فرموده است: «به خاطر بياور هنگامي را که از پيامبران پيمان گرفتيم، و از تو و از نوح... » (13) از اين آيه صريحا بر مي‏آيد که خداوند از پيامبران پيمان گرفته است، در اين صورت چگونه ممکن است پيمان خود را تبديل کند؟ هيچ يک از پيامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزيده‏ اند، چگونه خدا کسي را به پيامبري مبعوث مي‏کند که بيشتر عمر خود را با شرک به خدا سپري کرده است؟! و نيز پيامبر فرمود: «در حالي که آدم بين روح و جسد بود (هنوز آفريده نشده بود) من پيامبر شدم.‏»



باز يحيي گفت: روايت ‏شده است که پيامبر فرمود: «هيچگاه وحي از من قطع نشد، مگر آنکه گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است.‏»، يعني نبوت از من به آنها منتقل شده است.



حضرت فرمود: اين نيز محال است، زيرا امکان ندارد که پيامبر در نبوت خود شک کند، خداوند مي‏فرمايد: «خداوند از فرشتگان و همچنين از انسانها رسولاني بر مي‏گزيند.» (14) (بنابر اين، با گزينش الهي، ديگر جاي شکي براي پيامبر در باب پيامبري خويش وجود ندارد.)



يحيي گفت: روايت‏ شده است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «اگر عذاب نازل مي‏شد، کسي جز عمر از آن نجات نمي‏يافت.‏»



حضرت فرمود: اين نيز محال است، زيرا خداوند به پيامبر اسلام فرموده است: «و مادام که تو در ميان آنان هستي، خداوند آنان را عذاب نمي‏کند و نيز مادام که استغفار مي‏کنند، خدا عذابشان نمي‏کند.» (15) بدين ترتيب تا زماني که پيامبر در ميان مردم است و تا زماني که مسلمانان استغفار مي‏کنند، خداوند آنان را عذاب نمي‏کند. (16)







9) علامه اميني در کتاب الغدير (ج 5، ص 321) مي‏نويسد: اين حديث دروغ و از احاديث مجعول محمد بن بابشاذ است.

10) «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد» (سوره ق: 16) .

11) علامه اميني اين حديث را از برساخته‏هاي «يحيي بن عنبسة‏» شمرده و غير قابل قبول مي‏داند، زيرا يحيي شخصي جاعل حديث و دغلکار بوده است (الغدير، ج 5، ص 322) . «ذهبي‏» نيز «يحيي بن عنبسه‏» را جاعل حديث و دغلکار و دروغگو مي‏داند و او را معلوم الحال شمرده و احاديثش را مردود معرفي مي‏کند (ميزان الاعتدال، الطبعة الاولي، تحقيق: علي محمد البجاوي، دار احياء الکتب العربية، 1382 ه. ق، ج 4، ص 400) .



12) علامه اميني ثابت کرده است که راويان اين حديث دروغگو بوده ‏اند (الغدير، ج 5، ص 312 و 316) .

13) «و اذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منک و من نوح‏» (سوره احزاب: 7)

14) «الله يصطفي من الملائکة رسلا و من الناس‏» (سوره حج: 75)

15) «و ما کان الله ليعذبهم و انت فيهم و ما کان الله معذبهم و هم يستغفرون‏» (سوره انفال: 33)



16) طبرسي، احتجاج، نجف، المطبعة المرتضوية، 1350 ه. ق، ج 2، ص 247-248-مجلسي، بحار الانوار، الطبعة الثانية، تهران، المکتبة الاسلامية، 1395 ه. ق، ج 50، ص 80-83-قرشي، سيد علي اکبر، خاندان وحي، چاپ اول، تهران، دار الکتب الاسلامية، 1368 ه. ش، ص 644-647-مقرم، سيد عبد الرزاق، نگاهي گذرا بر زندگاني امام جواد-عليه السلام-، ترجمه دکتر پرويز لولاور، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1370 ه. ش، ص 98-100.


مهدي پيشوائي
    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:   محمد علي رزمي     -   تاريخ:  21 آذر 86 - 00:00:00
سلام عليکماز زحمات تمامي شما عزيزان در امر روشنگري معارف اهل بيت و همچنين افشاي چهره ننگين وهابيت کمال تشکر و قدرداني را دارم.التماس دعا
2   نام و نام خانوادگي:  صادق مصلحي     -   تاريخ:  16 دي 86 - 00:00:00
سلام حقا زحمت كشيده ايد حق يارتان خدانگهدارتان
3   نام و نام خانوادگي:  عباس سالاري     -   تاريخ:  08 خرداد 87 - 00:00:00
يسمه تعالي
سلام عليكم
اجركم عندالله عزوجل از شما عزيزان بسيار ممنون ومتشکر
يوم تبلي السراير روزي همه چيز اشکار مي شود رسوا مي شوند همه ان کساني که دل پيامبر اسلام محمد مصطفي ص امام اميرالمومنين علي بن ابيطالب ع وحضرت فاطمه زهرا ع وامام حسن مجتبي ع وامام حسين ع وامامان معصوم ع را با لجبازي وتندي دل انها را خون کردند ودر مقابل با سنگدلي انها را ازردن بايد پاسخگو باشند در همين دنيا هم که همه چيز اشکار مي شود با تحقيق وبررسي منصفانه انسان منصف در ک مي کند
حق کجاست
مسلمان بيدار باشيد هوشيار وبا اندشه مسايل بررسي کنيد
4   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:  15 فروردين 88 - 00:00:00
با سلام مطوئنيد امام فرمودند من منکر فضائل ابوبکر و عمر نيستم؟؟؟ مگر چه فيلتي داشتند انها که امام منکر نشد؟؟؟
جواب نظر:
با سلام
1- در مناظره ، يكي از روش هاي مرسوم ‌،‌آن است كه در ابتدا نظر طرف مقابل را تاييد كرده و سپس با استفاده از همان نظر ، او رامنكوب كنيد .
http://www.valiasr-aj.com/lib/book101/04.htm#17
2- حضرت فرمودند من فضيلت ابوبكر را انكار نمي كنم ؛‌ اما اين دليل بر اثبات فضيلتي براي ابوبكر هم نمي شود ؛ انكارنكردن مطلبي با اثبات آن فرق مي كند ؛ شايد عدم انكار به خاطر ترس از جان باشد . و اين يكي از روش هاي توريه است .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
5   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:  22 آذر 90 - 10:36:56
شايد منظور امام از فضيلت اسلام اوردن ابوبکر و عمر است و ضمنا ايشان نفرموده اند فضائل پس ظاهرا ايندو نفر فقط يک فضيلت داشته اند که ان هم تشرف به اسلام بوده است
6   نام و نام خانوادگي:  سيد عبدالرحمن حسيني     -   تاريخ:  10 بهمن 90 - 10:49:34
عالي بود ...
همانگونه كه در قرآن امده است : حضرت ابراهيم عليه السلام به آن قوم گفت : من خورشيد پرستم ! و پس از مدتي گفت من ستاره پرستم و... در حاليكه خداپرست بود . اما براي اثبات حق مجبور شد با آنها همراه شود و به رنگ انان درايد تا هدايتشان كند .
7   نام و نام خانوادگي:  علي روشن ضمير     -   تاريخ:  06 ارديبهشت 92 - 19:42:05
همش ماله کشي ؛خسته نميشيد از دروغ گفتن و ماله کشي؟
خود امام به صراحت گفته من منکر فضائل ابوبکر و عمر نيستم.بعد در اينجا سخنان امام هيچگونه ضديتي با شيخين نداره فقط داره احاديث جعلي رو رد ميکنه همين.همانطور که اگر احاديث جعلي در مورد اهل بيت هم باشد بايد ان را رد کرد.مثل همون حديث جعلي که قرآن قبل از پيامبر بر امام علي نازل شد. و از اين دست جعليات که در کتب شيعه ماشاء الله فراوان است.
در ضمن آيه 100 سوره توبه کامل فصل الخطاب است.
8   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:  11 مرداد 92 - 10:09:16
کامنت7 عمر تاريک ضمير : در کدام منبع معتبر شيعه روايت نزول قرآن بر حضرت علي آمده ؟ لطفا آدرس بدهيد .علي (ع) در نظر شيعه اولين مرد ايمان آورنده به رسول خدا , معصوم و جانشين بلافصل پيامبر و منصوب از طرف خدا و پيامبر و راس همه ي مومنين و افضل از همه ي انبيا جز رسول اکرم هستند . از نظر مقام و منزلت بعد از رسول اکرم قرار دارند . غير از اين را قبول نداريم .




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما