* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 11 آبان 1385 تعداد بازديد: 422 
وضو از ديدگاه فريقين: المسح علي الرجلين از ديدگاه اهل بيت عليهم السلام (1)
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 المسح علي الرجلين از ديدگاه ائمه عليهم السلام (1)                                                                            11/08/85

 

ادله شيعه بر مسح علي الرجلين

روايات دال بر مسح :

روايات متعدد است و من چهار روايت را انتخاب کرده‌ام که سه تاي از اين ‌ها صحيحه است و يکي از اين‌ها ضعيف است.

روايت اول :

اولين روايت را از تهذيب شيخ، ج1، ص55 نقل مي‌کنيم. تعبير اين است:

 ما اخبرني الشيخ ايده الله.

 مراد از «الشيخ» در تمام تهذيب و استبصار، شيخ مفيد محمد بن محمد النعمان است. البته در ابتداي تهذيب «ايده الله » دارد، از جلد سوم و چهارم به بعد «رحمه الله » دارد. مشخص مي‌شود که در اوائل تأليف تهذيب، استادش شيخ مفيد زنده بوده است و در اوخر آن از دنيا رفته است.

عن احمد بن محمد.

احمد چون بر زون اَفعَل و غير منصرف است و جرّ قبول نمي‌کند فلذا هميشه احمدَ مي‌خوانيم؛ ولي ابن چون منصرف است به جر مي‌خوانيم.

عن ابيه عن الحسين بن الحسن بن أبان.

در تهذيب شايد به بيش از هزار مورد برخورد کنيد در اوائل سند به واژه احمد بن محمد و غالبا هم بعد از شيخ مفيد است. احمد بن محمد که قبل از شيخ مفيد است و استاد ايشان است، احمد بن محمد بن حسن بن وليد است و علي التحقيق ثقه است.

عن ابيه

منظور از ابيه در اين جا محمد حسن بن وليد از اجلاء فقهاي شيعه است و از کساني است که در علم رجال هم يد طولايي داشته است و از مشايخ مرحوم شيخ صدوق است.

حسين بن حسن بن أبان هم ثقه است، امامي است و مشکلي ندارد.

عن الحسين بن سعيد.

منظور حسين بن سعيد اهوازي است که دو برادر بودند. حسين بن سعيد و حسن بن سعيد. هر دو از از اجلاء فقها و روات شيعه هستند و دو تايي 33 تا کتاب تأليف کردند؛ ولي از آن‌جايي که حسين خوش شانس‌تر بوده، غالبا اين کتاب‌ها به نام حسين تمام شده است.

عن ابن أبي عمير.

ابن أبي عمير هم که از اصحاب اجماع است و هم از مشايخ الثقات است. بعد در اين‌جا مي‌گويد:

عن ابن أبي عمير و فضالة، عن جميل بن درّاج.

کلمه «واو» که در وسط هر سندي مي‌آيد که از آن تعبير مي‌کنند به «واو هيلوله »، يک سند را به دو سند تبديل مي‌کند و در بعضي جاها سه يا چهار و حتي تا شش هفت سند تبديل مي‌کند. در اين‌جا فضاله را بايد به کجا عطف بزنيم؟ و از کجا به دو سند تبديل شده است.

عن جميل بن دراج، عن زراره.

در اين‌جا فضاله را به کجا بزنيم؟ ما علي القاعده دو تا به عقب بر مي‌گرديم؛ البته همه جا اين قاعده نيست؛ ولي بهترين راه اين است. فضاله را بايد اساتيدش را بگرديم، شاگردانش را بگرديم،‌ ببنيم  از ميان اساتيد فضاله بن ايوب، حسين بن أبان است يا حسين بن سعيد است يا ابن ابي عمير است يا محمد بن حسن بن وليد؟ يک جا بايد عطف بزنيم که امکان روايت فضاله از او باشد. اين جا واو را عطف مي‌زنيم به حسين بن سعيد.

يعني حسين بن حسن بن أبان يک بار از حسين بن سعيد از ابن أبي عمير عن زراره نقل کرده است. يک بار از حسين بن سعيد، عن فضاله، عن زراره.

يعني در حقيقت بهتر است که به اين شکل بنويسيم:

حسين بن حسن بن أبان، عن حسين بن سعيد، عن جميل، عن ابن أبي عمير، عن زاره.

حسين بن حسن بن أبان، عن فضاله، عن جميل، عن زراره.

فايده‌اش اين است که اگر در يک سند ضعف باشد، سند ديگر جبران مي‌کند و ضرري به اعتبار روايت نمي‌زند.

حديث معلق حديثي است که از اول سند چند راوي حذف کرده باشد، به اعتبار اين‌که در سند‌هاي قبلي ذکر شده است و با کلمه «وعنه» تعبير مي‌کنيم. غالب روايت‌هاي وسائل معلق است.

و في الوسائل: وعنه، عن ابن أبي عمير و فضاله، عن جميل بن دراج، عن زرارة بن أعين. قال حکى لنا أبو جعفر عليه السلام وضوء رسول الله صلى الله عليه وآله فدعا بقدح من ماء فأدخل يده اليمنى فاخذ کفا من ماء فأسدلها على وجهه من أعلى الوجه ثم مسح بيده الحاجبين جميعا، ثم أعاد اليسرى في اناء فاسدلها على اليمنى ثم مسح جوانبها، ثم أعاد اليمنى في الاناء ثم صبها على اليسرى فصنع بها کما صنع باليمنى ثم مسح ببقية ما بقي في يديه رأسه ورجليه ولم يعدها في الاناء.

تهذيب الأحکام،  الشيخ الطوسي، ج 1، ص 55، 56  و الاستبصار، الشيخ الطوسي، ج1، ص58، ح171  و وسائل الشيعة (آل البيت)، الحر العاملي، جلد 1، ص392

هر جا در يک حديثي عمل معصوم براي ما معين شد، مثل وضوي پيامبر و...، از آن تعبير مي‌کنند به حديث بيانيه. يعني بيانگر فعل معصوم است. به قدري ظريف است که تمام جزئيات وضو را هم مطرح مي‌کند. تمام ريزه‌کاري‌ها را بيان کرده است.

اين روايت صحيحه است، مشکلي ندارد. شيخ دو طريق نقل کرده است و هر دو طريق هم روات ما ثقه و امامي هستند.

روايت دوم صحيحه ابوعبيده حزاء است.

اخبرني الشيخ، عن احمد بن محمد، عن أبيه، عن الحسين بن حسن بن أبان و محمد بن يحي، عن احمد بن محمد، عن الحسين بن سعيد، عن صفوان و فضالة بن ايوب، عن فضيل بن عثمان، عن ابي عبيدة الحزاء.

در اين روايت دو «واو» قرار گرفته است که سند ما را به چهار طريق تقسيم مي‌کند؛ يعني اين روايت از چهار طريق از معصوم به ما رسيده است.

محمد بن يحيي، ابوجعفر عطار القمي است که از اساتيد مرحوم شيخ کليني است که کليني نزديک دو هزار روايت از ايشان نقل کرده است. در اين‌جا دو تا به عقب بر مي‌گرديم که مي‌شود:

احمد بن محمد بن حسن بن وليد، و محمد بن يحيي عن احمد بن محمد.

احمد بن محمد که محمد بن يحيي از او نقل مي‌کند، معمولا مشترک بين دو نفر است: احمد بن محمد بن خالد و احمد بن محمد بن عيسي؛ ولي از آن‌جايي که محمد بن احمد بن خالد ارتباطي با محمد بن يحيي زياد نداشت، غالبا، منصرف است به احمد بن محمد بن عيسي؛ البته ضرري به اعتبار روايت نمي‌زند؛ چون هر دوي آن‌ها ثقه هستند.

صفوان بن يحيي هم از اصحاب اجماع است و هم از مشايخ الثقات. دو باره مي‌گويد، عن صفوان و فضالة بن ايوب، عن فضيل. يعني محمد بن يحيي از دو طريق نقل مي‌کند:

احمد بن محمد عن الحسين بن سعيد، عن صفوان، عن أبي عبيدة الحزاء،

عن فضالة بن ايوب، عن فضيل بن عثمان، عن أبي عبيدة الحزاء.

فضيل بن عثمان أعور ثقه است و هيچ شکي در او نيست. ابوعبيده حزاء اسمش زياد است، زياد بن عيسي يا زياد بن أبي رجا، کوفي و امامي و ثقه است و از ائمه عليهم السلام در بارة ايشان تمجيد زياد داريم که تعبير مي‌کنند به

حسن المزلة عن آل محمد (ص).

اين سندي است که تهذيب نقل کرده است. در وسائل محمد بن الحسن باسناده عن الحسين بن سعيد.

هر کجا واژة «اسناد» ، يا «بطريقه» مي‌آيد، يعني در شکم بإسناده، چند رواي خوابيده است. منظور از اين مشيخه است. شيخ صدوق و شيخ طوسي کارشان اين بود که در اصل کتاب، اول سند را حذف کرده‌اند؛ مثلا آمده پانصدتا روايت از زراره داشته است و معمولا روايت‌هايي که از زراره داشته است، از افراد مشخصي بوده است که اين افراد را در تمام سند‌ها حذف کرده است. در تهذيب صدها روايت نقل شده است که در سند آن دارد: عن زراره، عن أبي جعفر. زراره متوفاي 150 است، شيخ طوسي متوفاي 460 هست. شيخ طوسي طبقه 12 است و زراره طبقه 4. هشت تا نُه واسطه افتاده است. در اين‌جا بايد به مشيخه مراجعه کرد و واسطه را پيدا کرد. مشيخه در جلد آخر من لايحضر و جلد آخر تهذيب در کتاب مشيخه هستند. درآن‌جا مي‌گويد:

کلما رويت عن زراره، فقد رويت عن...

تمام روايات واسطه‌هايش اين‌ها هستند. اگر آن‌ها ثقه بودند روايت صحيح است و گرنه، روايت ناصحيح است. بعضي از بزرگان آمده‌اند و طرق شيخ صدوق و شيخ طوسي را بررسي کرده‌اند و نتيجه‌اش را اعلام کرده‌اند. اول کسي که متصدي اين کار شد علامه حلي است که در آخر کتاب رجالش اين کار را کرده است. ابن داود هم اين کار را کرده است. هر کسي از بزرگان کتاب رجال نوشته‌اند، تکليف اسناد و مشيخه را معين کرده‌اند. مفصل‌ترين کتابي که در باره مشيخه است، کتاب مجمع الرجال مرحوم قحبائي است که در آخر جلد هفتم مفصل بحث کرده است و دليل آن را نيز ذکر کرده است. و بعد از ايشان مرحوم اردبيلي صاحب مجمع الروات اين کار را کرده است. همچنين آقاي خويي در معجم الرجال اين کار را کرده است.

172، 2 وبهذا الاسناد عن الحسين بن سعيد عن صفوان وفضالة بن أيوب عن فضيل ابن عثمان عن أبي عبيدة الحذاء قال: وضأت أبا جعفر عليه السلام بجمع  وقد بال فناولته ماء فاستنجى ثم صببت عليه کفا فغسل به وجهه وکفا غسل به ذراعه الأيمن وکفا غسل به ذراعه الأيسر ثم مسح بفضل الندا رأسه ورجليه.

الاستبصار، الشيخ الطوسي، ج 1، ص 58 و  ج 1، ص 69 و تهذيب الأحکام، الشيخ الطوسي، ج 1، ص 58  و ج 1، ص 79، 80 و وسائل الشيعة (آل البيت)، الحر العاملي، ج 1، ص 391 



آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما