* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 14 فروردين 1389 | تعداد بازديد: 485 | |
نماز تراويح: علت نامگذاري تراويح | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع: نماز تراويح 02 تاريخ: 14 / 01 / 89 بحث ما در رابطه با نماز تراويح بود. يكي از موضوعات اختلافي ميان شيعه و سني، خواندن نوافل ماه رمضان به جماعت است. در اينكه نافله ماه رمضان، أمر مشروعي است، ميان شيعه و سني، اتفاق نظر است. روايات متعددي از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام) نقل شده است كه در ماه رمضان، نوافلي وجود دارد. اما در تعداد ركعات و كيفيت خواندن آن اختلافي وجود دارد. شايد تعداد ركعاتي كه ما شيعه داريم، از أهل سنت بيشتر باشد. گرچه آنها [مذاهب أهل سنت] اختلاف زيادي در تعداد ركعات نوافل ماه رمضان دارند. ولي اختلاف اصلي ميان ما و أهل سنت، اين است:
آيا اين نافله را بايد به فراديٰ خواند، يا به جماعت؟ شيعه با پيروي از ائمه (عليهم السلام)، خواندن نافله ماه رمضان را به جماعت، حرام ميداند. در جوامع روائي خودمان، روايات متعددي داريم از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و ائمه (عليهم السلام) كه نافله ماه رمضان بدعت است. روايات متعددي داريم كه أمير المؤمنين (عليه السلام) در زمان خلافت خويش، تلاش كرد تا نماز تراويح را بردارد. مردمي كه نافله ماه رمضان را به جماعت ميخواندند، اعتراض و سر و صدا كردند و گفتند: وا سنة عمرا! أمير المؤمنين (عليه السلام) هم وقتي ديد اگر اين بدعت برداشته شود، در ميان مسلمانان، تفرقه ايجاد ميشود، دست از اين كار برداشت. أمير المؤمنين (عليه السلام) ميفرمايد: اگر بخواهم اين بدعتها را بردارم: لتفرق عني جندي حتي أبقي وحدي أو قليل من شيعتي الذين عرفوا فضلي و فرض إمامتي من كتاب الله عز وجل و سنة رسول الله (صلي الله عليه و آله) . . . كساني كه در اطراف من هستند، همه پراكنده ميشوند و من يا تنها ميمانم يا فقط تعداد اندكي از شيعيانم كه امامت مرا از طريق كتاب و سنت معتقدند، در كنارم ميمانند . . . الكافي للشيخ الكليني، ج8، ص59 ـ وسائل الشيعة (آل البيت) للحر العاملي، ج1، ص458 لذا به امام حسن (عليه السلام) فرمود: به مردم بگو: همين نماز بدعتيِ خودشان را بخوانند. بحث بر اين است كه آيا ميشود يك بدعت را به قيمت ايجاد اختلاف و تفرقه و زير سؤال رفتن حكومت، از ميان برداشت؟ بحث مهمتر، نگهداشتن حكومت بود. لذا أمير المؤمنين (عليه السلام) فقط تكليف خود را انجام داد و به مردم متذكر شد: وَ مَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ سوره يس/آيه17 مگر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) چه كرد؟ آيا مردم را به زور، مؤمن كرد؟ خير. احكام را براي مردم بيان كرد و: وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ سوره كهف/آيه29 أمير المؤمنين (عليه السلام) فرمود: اين كار، بدعت است. وقتي ديد در ميان مردم، تفرقه و تشتّت ايجاد ميشود، از تلاش براي منصرف كردن مردم منصرف شد. ما روايات متعددي داريم كه ائمه (عليهم السلام) و أمير المؤمنين (عليه السلام) بر بدعت بودن نماز تراويح، تصريح كردهاند. أهل سنت هم بر اين مسئله اتفاق نظر دارند كه در زمان نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و خليفه اول، نافله ماه رمضان به جماعت خوانده نشده است و در زمان خليفه دوم اين كار انجام شد و خود خليفه دوم هم تصريح كرد: نعم البدعة هذه. به جماعت خواندن نافله ماه رمضان، بدعت خوبي است. صحيح بخاري، ج2، ص252، كتاب صلاة التراويح صحيح مسلم هم از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) نقل ميكند: كلّ بدعة ضلالة. صحيح مسلم، ج3، ص11 كلمه كلّ در هر جا بيايد، تخصيصپذير نيست. مگر بعضي از مواردي كه جمله مخصّصه، متصل به كلام باشد. گرچه بعضيها در اين مورد هم اختلاف كردهاند كه إستثناء كردن أمري از جملهاي كه شامل أدوات عام (كل، أجمع، أكتع و ...) است، خلاف فصاحت است. از طرفي هم آقايان أهل سنت ميگويند با اينكه خود خليفه دوم نماز تراويح را پايهريزي كرد، خودش حتي يك مورد هم به جماعت نخواندند. زيرا خودشان نقل كردهاند كه اگر خليفه دوم به جماعت ميخواند، خودش بايد امام جماعت ميشد، نه أبي بن كعب. آنها يك روايت مرسل يا ضعيف هم ندارند كه عمر بن خطاب نافله ماه رمضان را به جماعت خوانده باشد. همچنين پسر خليفه دوم، عبد الله بن عمر، يك مورد هم در عمرش نافله ماه رمضان را به جماعت نخواند. حتي از او سؤال كردند: أقوم خلف الامام في شهر رمضان؟ فقال: تنصت، كأنك حمار؟ آيا ميتوان نافله ماه رمضان را به جماعت خواند؟ عبد الله بن عمر گفت: ميخواهي پشت سر امام جماعت مانند الاغ ساكت باشي؟! المصنف لعبد الرزاق الصنعاني، ج4، ص264 ـ المصنف لإبن أبي شيبة الكوفي، ج2، ص288 ـ السنن الكبري للبيهقي، ج2، ص494 چون در نماز تراويح، امام جماعت، يك جزء قرآن ميخواند و عبد الله بن عمر كنايه ميزند كه آيا امام جماعت قرآن بخواند و ثواب ببرد و تو ميخواهي ساكت باشي؟! بعضي از فقهاء أهل سنت هم قائل به إستحباب به جماعت خواندنِ نماز تراويح نيستند. در روايات زيادي هم از نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) آمده و از خود محمد بن ادريس شافعي هم آمده است: نافلههايتان را در منازل بخوانيد؛ منازلتان حق دارند و حق منازلتان را أداء كنيد. ولي فرائض و نمازهاي واجب را در مسجد بخوانيد. إن شاء الله در بخش احاديث أهل سنت، اينها را بررسي خواهيم كرد. الف) علت نامگذاري تراويح بايد در رابطه با اصل نماز تراويح، مطلبي را اشاره كنم و سپس وارد مباحث بعدي شويم. چرا به تراويح، ترواويح ميگويند؟ اگر به كتابهاي لغت مراجعه كنيد، مفصل آمده است: 1. كتب أهل سنت إبن اثير: التراويح جمع ترويحة و هي المرة الواحدة من الراحة، تفعيلة منها، مثل تسليمة من السلام. النهاية في غريب الحديث لإبن الأثير، ج2، ص274 ـ لسان العرب لإبن منظور، ج2، ص462 ـ فتح الباري في شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج4، ص217 مجمع البحرين للشيخ الطريحي، ج2، ص244 اين بود علت نامگذاري نماز تراويح. ب) روايات ائمه (عليهم السلام) در نماز تراويح اين روايات بر 2 دسته است: 1. روايات دالّ بر مشروعيت نوافل ماه رمضان 2. روايات دالّ بر حرمت اقامه نوافل ماه رمضان به جماعت 1. روايات دالّ بر مشروعيت نوافل ماه رمضان روايت اول: مرحوم شيخ طوسي (ره) در روايت موثقهاي نقل ميكند: الحسين بن سعيد عن القاسم عن علي بن أبي حمزة قال: دخلنا علي أبي عبد الله (ع)، فقال له أبو بصير: ما تقول في الصلاة في رمضان؟ فقال: إن لرمضان لحرمة و حقا لا يشبهه شئ من الشهور، صل ما استطعت في رمضان تطوعا بالليل و النهار و إن إستطعت في كل يوم ألف ركعة فصل، إن عليا (ع) كان في آخر عمره يصلي في كل يوم و ليلة ألف ركعة، صل يا أبا محمد! زيادة في رمضان، فقال: كم جعلت فدك؟ فقال في عشرين ليلة، تمضي في كل ليلة عشرين ركعة ثماني ركعات قبل العتمة و إثنتي عشرة بعدها سوي ما كنت تصلي قبل ذلك، فإذا دخل العشر الأواخر فصل ثلاثين ركعة كل ليلة ثماني ركعات قبل العتمة و إثنتين و عشرين بعد العتمة سوي ما كنت تفعل قبل ذلك. حسين بن سعيد اهوازي (از أجلّاي روات شيعه) از قاسم بن محمد جوهري (غير إمامي و ثقه) از علي بن أبي همزه بطائني (از بنيانگزاران مذهب واقفيه كه قبل از انحرافش، مورد وثوق و وكيل رسمي امام كاظم (عليه السلام) بود و رواياتي كه از ايشان نقل شده، عمدتا مربوط به دوران قبل از انحرافش بود و او و چند نفر ديگر، بعد از انحراف، مطرود جامعه شيعي شدند و امام رضا (عليه السلام) آنها را طرد كرد و مطالبي در مذمت آنها نقل كرد و امام جواد (عليه السلام) از آنها تعبير كرد به كفار و مشرك و زنديق. بعد از انحراف آنها، كسي به سراغشان نرفت و روايتي از آنها نقل نكرد) نقل ميكند: أبو بصير از امام صادق (عليه السلام) سؤال كرد: نظر شما درباره نافله ماه رمضان چيست؟ حضرت فرمود: ماه رمضان احترامي خاص دارد كه هيچيك از ماهها، اين احترام را ندارند. تا جائيكه ميتواني، در شب و روز ماه رمضان، نافله بخوان. اگر توانستي در هر شبانهروز، هزار ركعت نماز بخوان. علي (عليه السلام) در اواخر عمرش، در هر شبانهروز ماه رمضان، هزار ركعت نماز ميخواند. اي ابا محمد! در ماه رمضان زياد نماز بخوان. أبو بصير گفت: فدايت شوم! چقدر نماز بخوانم؟ حضرت فرمود: 20 ركعت در هر شب از 20 شب اول و 30 ركعت در 10 شب آخر. الإستبصار للشيخ الطوسي، ج1، ص463، ح1798 ـ تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج3، ص64، ح215 ـ الكافي للشيخ الكليني، ج4، ص154 ـ وسائل الشيعة (آل البيت) للحر العاملي، ج8، ص31، ح10038 روايت دوم: در روايت صحيحي ديگر از امام صادق (عليه السلام) آمده است: علي بن الحسن بن فضال عن هارون بن مسلم عن مسعدة بن صدقة عن أبي عبد الله عليه السلام قال: مما كان رسول الله (صلي الله عليه و آله) يصنع في شهر رمضان كان يتنفل في كل ليلة و يزيد علي صلاته التي كان يصليها قبل ذلك منذ أول ليلة إلي تمام عشرين ليلة، في كل ليلة عشرين ركعة، ثماني ركعات منها بعد المغرب و إثنتي عشرة بعد العشاء الآخرة و يصلي في العشر الأواخر في كل ليلة ثلاثين ركعة إثنتي عشرة منها بعد المغرب و ثماني عشرة بعد العشاء الآخرة و يدعو و يجتهد اجتهادا شديدا و كان يصلي في ليلة إحدي و عشرين مائة ركعة و يصلي في ليلة ثلاث و عشرين مائة ركعة و يجتهد فيهما. از كارهايي كه رسول الله (صلي الله عليه و آله) در ماه رمضان انجام ميداد، اين بود كه در هر شب، نافله ماه رمضان را ميخواند و نافلههايي كه قبل از ماه رمضان ميخواند، در ماه رمضان بر تعداد نافلههايش ميافزود. 20 ركعت در هر شب از 20 شب اول و 30 ركعت در 10 شب آخر نافله ماه رمضان ميخواند ... . الإستبصار للشيخ الطوسي، ج1، ص462، ح1796 ـ تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج3، ص62، ح213 ـ وسائل الشيعة (آل البيت) للحر العاملي، ج8، ص29، ح10036 روايت سوم: در روايت موثقه ديگري (كه موثقه بودنش به دليل وجود زرعة بن محمد حضرمي در سند روايت است كه از واقفيهاي ثقه است) از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است: الحسين بن سعيد عن الحسن عن زرعة عن سماعة بن مهران قال: سألته عن شهر رمضان كم يصلي فيه؟ فقال: كما يصلي في غيره، إلا أن لرمضان علي سائر الشهور من الفضل ما ينبغي للعبد أن يزيد في تطوعه، فإن أحب و قوي علي ذلك أن يزيد في أول الشهر عشرين ليلة كل ليلة عشرين ركعة سوي ما كان يصلي قبل ذلك، من هذه العشرين إثنتي عشرة ركعة بين المغرب و العتمة و ثماني ركعات بعد العتمة، ثم يصلي صلاة الليل التي كان يصلي قبل ذلك ثماني ركعات و الوتر ثلاث ركعات، ركعتين يسلم فيهما، ثم يقوم فيصلي واحدة يقنت فيها فهذا الوتر، ثم يصلي ركعتي الفجر حين ينشق الفجر، فهذه ثلاث عشرة ركعة، فإذا بقي من شهر رمضان عشر ليال، فليصل ثلاثين ركعة في كل ليلة سوي هذه الثلاث، عشرة ركعة يصلي بين المغرب و العشاء إثنتين و عشرين ركعة و ثمان ركعات بعد العتمة، ثم يصلي بعد صلاة الليل ثلاث عشرة ركعة كما وصفت لك و في ليلة إحدي و عشرين و ثلاث و عشرين يصلي في كل واحدة منهما إذا قوي علي ذلك مائة ركعة سوي هذه الثلاثة عشرة ركعة و ليسهر فيهما حتي يصبح، فان ذلك يستحب أن يكون في صلاة و دعاء و تضرع، فإنه يرجي أن يكون ليلة القدر في إحداهما. سماعة بن مهران از مقدار نوافل ماه رمضان از امام صادق (عليه السلام) سؤال كرد و حضرت فرمود: همان مقدار را كه در ماههاي قبل ميخواندي، در ماه رمضان هم بخوان. ولي به خاطر برتري و فضيلت ماه رمضان بر بر ساير ماهها، سزاوار است بنده را كه در تطوّع و اعمال مستحبّ خود بيفزايد. پس اگر دوست بدارد و قدرت داشته باشد، در در 20 شب اول، علاوه بر نمازهائي كه پيش از اين ميخواند، هر شب 20 ركعت اضافه كند و سپس نماز شب را در 8 ركعت و وتر را در 3 ركعت بخواند به اين ترتيب كه دو ركعت بجا آورد و سلام بگويد و سپس يك ركعت ديگر بخواند و در اين يك ركعت أخير، قنوت را بجا آورد و اين همان وتر است. سپس 2 ركعت فجر را تا وقت شكافته شدن فجر برگزار كند، كه مجموع آنها 13 ركعت است. در 10 شب آخر، علاوه بر اين 13 ركعت، در هر شبي 30 ركعت نماز بخواند و پس از آن 13 ركعت نماز شب را بدانگونه كه وصف كردم انجام دهد. در شبهاي 21 و 23 در صورتيكه قادر باشد، در هر يك از آن 2 شب 100 ركعت علاوه بر آن 13 ركعت أداء نمايد و بايد در اين 2 شب تا صبح بيدار بماند؛ زيرا مستحب است كه آن 2 شب در دعا و تضرّع سپري گردد. به دليل اينكه اميد ميرود شب قدر در يكي از آن 2 شب باشد. الإستبصار للشيخ الطوسي، ج1، ص463، ح1797 ـ تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج3، ص63، ح214 ـ وسائل الشيعة (آل البيت) للحر العاملي، ج8، ص30، ح10037 ـ من لا يحضره الفقيه للشيخ الصدوق، ج2، ص138، ح1967 روايت چهارم: در روايت صحيح ديگري از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است: علي بن حاتم عن علي بن سليمان الزراري قال: حدثنا أحمد بن إسحاق عن سعدان بن مسلم عن أبي بصير قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: صل في العشرين من شهر رمضان ثمانيا بعد المغرب و إثنتي عشرة ركعة بعد العتمة، فإذا كانت الليلة التي يرجي فيها ما يرجي فصل مائة ركعة، تقرأ في كل ركعة قل هو الله أحد عشر مرات، قال قلت: جعلت فداك فإن لم أقو قائما؟ قال: فجالسا، قلت : فإن لم أقو جالسا؟ قال: فصل و أنت مستلق علي فراشك. در هر شب از 20 شب اول ماه رمضان، 20 ركعت نماز بخوان؛ 8 ركعت بعد از مغرب و 12 ركعت بعد از عشاء. در شبي كه اميد است شب قدر باشد، 100 ركعت نماز بخوان و در هر ركعت، 10 مرتبه سوره توحيد را بخوان. أبو بصير ميگويد: گفتم: فدايت شوم! اگر نتوانستم ايستاده نماز بخوانم؟ حضرت فرمود: نشسته بخوان. گفتم: اگر نتوانستم نشسته بخوانم؟ حضرت فرمود: به صورت دراز كشيده و خوابيده نماز بخوان. تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج3، ص64، ح216 ـ وسائل الشيعة (آل البيت) للحر العاملي، ج8، ص31، ح10039 البته درباره نماز شب روايتي ديدهام كه آمده است: اگر ميتوانيد نماز شب را ايستاده بخوانيد. اگر نميتوانيد، در حال راه رفتن بخوانيد. اگر نميتوانيد، در حالت نشسته بخوانيد. اگر نميتوانيد، در رختخواب در حالت خوابيده ـ كف پايتان به طرف قبله باشد يا مانند ميت در قبر، سينهتان به سمت قبله باشد ـ بخوانيد و نگذاريد نماز شبتان از دست برود. يعني شارع مقدس ميخواهد اين ثوابها از دست نرود؛ ولو اينكه نماز شب در حالت خوابيده خوانده شود. خاطرهاي از مرحوم حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) از مرحوم حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) هم نقل ميكردند كه ايشان گاهي نماز شب خود را در حالت راه رفتن ميخواندند. وقتي از علت اين كار از ايشان سؤال شد، فرمود: در روايت آمده است در منزلي كه هستيد، در جاي جاي آن نماز بخوانيد. چون فرداي قيامت، آن مكان نماز، شهادت ميدهد كه اين شخص بر روي آن نماز خوانده است. من با اين راه رفتن، ميخواهم در جاي جاي اين منزل نماز بخوانم تا اين زمين شهادت بدهد. روايت چهارم: در روايت ديگري با سندهاي ضعيف و از طُرُق متفاوت (از 8 طريق نقل شده كه محمد بن سليمان در سند آنها قرار گرفته كه مجهول است) از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است: البته اين روايت در منابع أهل سنت هم آمده است كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) نماز ميخواند و وقتي شروع كرد به خواندن نافله، مردم آمدند پشت سر حضرت ايستادند به جماعت و حضرت فرمود: نافله ماه رمضان را نميشود به جماعت خواند. مردم متفرق شدند. وقتي حضرت شروع كرد به نماز خواندن، باز هم مردم آمدند پشت سر ايشان. حضرت فرمود: و اعلموا أن لا جماعة في نافلة، فافترق الناس فصلى كل واحد منهم على حياله لنفسه. نافله ماه رمضان را نميشود به جماعت خواند. تهذيب الأحكام للشيخ الطوسي، ج3، ص64، ح217 ـ الإستبصار للشيخ الطوسي، ج1، ص465، ح1801 ـ وسائل الشيعة (آل البيت) للحر العاملي، ج8، ص32، ح10040 مجموعاً آنچه كه توانستم در كتب أربعه پيدا كنم، 8 روايت است كه مشروعيت نافله ماه رمضان را ثابت ميكند. ائمه (عليهم السلام)، صحابه را تشويق و تحريك كردهاند به خواندن اين نوافل؛ حتي اگر ايستاده نميتوانند، نشسته بخوانند و اگر نشسته نميتوانند، در حالت خوابيده و درازكش بخوانند. إن شاء الله در جلسه بعدي در رابطه با روايات دالّ بر حرمت اقامه نوافل ماه رمضان به جماعت بحث خواهيم كرد. حتي أمير المؤمنين (عليه السلام) با اين بدعت و ساير بدعتهايي كه در زمان خلفاء پايهريزي شده بود، مبارزه كرد، ولي نتوانست به نتيجه برسد. در خطبه 53 نهج البلاغه ميفرمايد: فإن هذا الدين قد كان أسيرا في أيدي الأشرار، يعمل فيه بالهوى و تطلب به الدنيا. ««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»» آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||