* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 02 آبان 1386 تعداد بازديد: 441 
اذان از ديدگاه فريقين: نحوه تشريع اذان از ديدگاه شيعه
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 
 02/08/86

 

روايات شيعه در چگونگي تشريع أذان

مرحوم شيخ حر عاملي رضوان الله تعالي عليه در کتاب وسائل الشيعه سه روايت در اين زمينه آورده است که دو روايت صحيحه و يک روايت مرسل است.

اذان و اقامه گفتن جبرئيل به هنگام معراج پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله

روايت اول در جلد 5، صفحه 369، حديث 6814 است:

محمد بن يعقوب عن علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي عمير عن عمر ابن أذينة عن زرارة والفضيل، عن أبي جعفر (عليه السلام) قال لما أسري برسول الله (صلى الله عليه وآله). إلى السماء فبلغ البيت المعمور وحضرت الصلاة، فأذن جبرئيل (عليه السلام) وأقام فتقدم رسول الله (صلى الله عليه وسلم) وصف الملائکة والنبيون خلف محمد (صلى الله عليه وآله).

نبي مکرم که به معراج رفتند، به بيت المعمور رسيدند، وقت نماز رسيد، جبرئيل اذان و اقامه گفت. نبي مکرم جلو افتاد، ملائکه و پيامبران پشت سر آن حضرت نماز خواندند.

وسائل الشيعة (آل البيت)، شيخ حر عاملي، ج 5، ص 369.

علي بن ابراهيم، صاحب تفسير قمي و از اجلاء اصحاب و کسي است که کتاب تفسيرش در حدي است که تمام روات آن ثقه است. آقاي خويي رضوان الله تعالي عليه مي‌گويد: مجهولي که علماي رجال بر وثاقتش تصريح نکرده باشند؛ ولي اين راوي در اسانيد تفسير علي بن ابراهيم قرار گرفته باشد، حکم بر وثاقت آن راوي بايد کرد.

ابراهيم بن هاشم هم از اجلاء روات قم است. اين پدر و پسر حق بزرگي به گردن شيعه دارند. شما اگر احاديث اين پدر و پسر را حذف کنيد، چيزي براي شيعه نمي‌ماند. يعني بيش از هفت هزار روايت از مجموع 16199 روايت کافي، از اين پدر و پسر است.

راوي سوم، ابن أبي عمير است که از اجلاء اصحاب امام هشتم و امام نهم عليهما السلام است. اين مرد هم حق بزرگي به گردن شيعه دارد. هم از اصحاب اجماع و هم از مشايخ الثقات است و هم در حفظ آثار شيعه نهايت تلاش خود را کرده است. عمر بن اذينه، وثاقتش قطعي است. نجاشي و شيخ تصريح بر وثاقت او دارند. زراره هم که افقه فقهاي عصر معصوم است که امام صادق عليه السلام فرمود: لولا زراة لأندرست احاديث أبي.

اگر احاديث زراره نبود احاديث پدرم از بين رفته بود.

وسائل الشيعة (آل البيت)، شيخ حر عاملي، ج 27، ص 144.

فضيل بن يسار هم که صاحب کرامت و از اولياء الله است. ابو جعفر هم کنيه براي دو معصوم است؛ هم براي امام باقر و هم براي امام جواد سلام الله عليهما؛ ولي أبو جعفر مطلق عمدتاً انصراف دارد به امام باقر عليه السلام.

 غالباً اين گونه است که از امام جواد عليه السلام معمولاً به أبو جعفر الثاني تعبير مي‌کنند. محقق بايد تشخيص بدهد که اين راوي از معاصرين امام باقر عليه السلام است يا از معاصرين امام جواد عليه السلام. البته ما در موسوعه امام جواد عليه السلام که کتاب برگزيده سال هم شد، در آخر جلد دوم خيلي از مواردي را که حتي علامه مجلسي رضوان الله تعالي عليه يا صاحب وسائل دچار سهو شده‌اند، را روشن کرده‌ايم.

همين طور نسبت به امام ابا الحسن عليه السلام: ما در جلد آخر موسوعه امام هادي، مواردي را که بزرگان دچار شبهه شده‌اند را بيان نموده‌ايم و با توجه به اطلاعات رجالي و از قرينه راوي تشخيص داده‌ايم که اين « أبو الحسن» کدام يک از ائمه است. البته اين اشتباه در امام رضا و امام کاظم عليهما السلام خيلي بيشتر است؛ چون پدر و پسر هستند و راويان هم معمولاً مشترک هستند؛ لذا تشخيص بين اين دو امام خيلي سخت است. و اين در وثاقت و عدم وثاقت راوي اثر مي‌گذارد. مثلاً يک شخصي به نام حماد داريد که معاصر امام کاظم عليه السلام و ثقه است، يک حماد ديگري داريد که معاصر امام رضا عليه السلام و ضعيف است. اگر روايت را به امام کاظم نسبت بدهيم، روايت صحيحه و اگر به امام رضا نسبت بدهيم روايت ضعيف مي‌شود.

در اين روايت آمده که اذان توسط حضرت جبرئيل؛ آن هم در شب معراج نازل شده است؛ البته اذان گفتن جبرئيل اعم از تشريع در آن زمان و يا قبل از آن است. شايد قبلاً تشريع شده است و در اين جا جبرئيل اذان گفته باشد. گرچه ظهور روايت بر اين است که اذان و اقامه اولين بار توسط جبرئيل نازل شده باشد؛ البته اين ظهور خيلي کم رنگ است. روايت از نظر سند هم صحيح است.

تشريع اذان توسط جبرئيل

وعنه عن أبيه عن ابن أبي عمير عن حماد عن منصور بن حازم عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لما هبط جبرئيل (عليه السلام) بالاذان على رسول الله (صلى الله عليه وآله) کان رأسه في حجر علي (عليه السلام) فأذن جبرئيل وأقام فلما انتبه رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال: يا علي سمعت؟ قال نعم قال: حفظت؟ قال نعم قال: ادع لي بلالا نعلمه فدعا علي عليه السلام بلالا فعلمه.

هنگامي که جبرئيل امين، نازل شد و اذان را براي رسول خدا آورد (يعني نخستين بار اذان توسط جبرئيل بر پيامبر اکرم نازل شد) سر مبارک رسول خدا در دامن امير المؤمنين بود. جبرئيل هم اذان را از طرف خدا آورد و هم اقامه را. وقتي رسول خدا بيدار شد ـ يا از حالت نزول وحي بيرون آمد ـ به امام علي عليه السلام فرمود: شنيدي که جبرئيل چه گفت؟ عرض کرد: آري شنيدم. فرمود: آيا حفظ هم کردي؟ عرض کرد: آري. رسول خدا دستور داد: بلال را دعوت کن و اذان را به او آموزش بده.

وسائل الشيعة (آل البيت)، شيخ حر عاملي، ج 5، ص 369.

بررسي سلسله سند: حماد بن بن عثمان فرقي نمي‌کند که حماد بن عيسي باشد يا حماد بن عثمان ناب؛ چون هر دو ثقه هستند؛ لذا اشتراک راوي ضرر به اعتبار روايت نمي‌زند. منصور بن حازم هم ثقه است.

ما تا کنون از آقا امام حسين عليه السلام به عنوان «ابا عبد الله» در سند روايت نديده‌ايم، از اين رو أبا عبد الله انصراف دارد به امام جعفر صادق عليه السلام.

 

عبادي بودن اذان با تشريعي بودن آن سازگار است

اين روايت بر خلاف روايت قبلي، در تشريع اذان توسط جبرئيل صراحت دارد. اين نوع از تشريع مقبول عند العقلاء و مشرعين است؛ چون اذان امري عبادي است و امر عبادي بايد از ناحيه حق تعالي نازل شود، يا نبي مکرم به اذن الله او را بيان کند. اما اين که بعضي از صحابه خواب ببينند، دنبال ناقوس و شيپور بگردند، و ـ نستجير بالله ـ از اين کانال بخواهند اذان را بر نبي مکرم صلي الله عليه وآله وسلم تحميل کنند، غير عاقلانه است و وجدان نمي‌پذيرد. حتي وقتي بعضي از فقهاي اهل سنت اين روايت را نقل مي‌کنند، خودشان معطل مي‌مانند. در حقيقت شعري گفته‌اند که در قافيه آن مانده‌اند. عمده اين است که قضيه تشريع اذان توسط جبرئيل از جانب رب الجليل نازل شده است. تشريع امور عبادي در شريعت بايد متصل به وحي باشد.

 

لحن شديد امام صادق در ردّ تصور بعضي در تشريع اذان

روايت سوم، روايت مرسل است:

محمد بن مکي الشهيد في (الذکرى) عن ابن أبي عقيل عن الصادق (عليه السلام) أنه لعن قوما زعموا أن النبي (صلى الله عليه وآله وسلم) أخذ الأذان من عبد الله بن زيد فقال: ينزل الوحي على نبيکم فتزعمون أنه أخذ الأذان من عبد الله بن زيد؟!

امام صادق عليه السلام لعنت کردند آن ملتي را که خيال مي‌کنند نبي مکرم صلي الله عليه وآله وسلم اذان را از عبد الله بن زيد گرفته است. امام فرمود: وحي هر لحظه بر پيامبر نازل مي‌گرديد، گمان مي‌کنيد که پيامبر اذان را از عبد الله بن زيد گرفته است؟

وسائل الشيعة (آل البيت)، شيخ حر عاملي، ج 5، ص 370.

منظور از قدمين در بين فقهاي شيعه 

مرحوم شهيد اول در کتاب ذکري از ابن أبي عقيل از فقهاي عصر غيبت صغري نقل کرده است که در کتاب‌هاي قديم وقتي به «قديمين» تعبير مي‌شود، مراد «ابن عقيل» و «ابن جنيد اسکافي» است.

مرحوم آيت الله مرعشي مي‌فرمودند: اين دو شخص سني بودند، اما بعدها مستبصر و از بزرگان شيعه شدند. تأليفاتي هم در فقه و حديث شيعه دارند. و با توجه به اين که مسبوق به تفکرات سني بودند، در آثار فقهي شان در بعضي از موارد براي استنباط حکم شرعي شان به قياس و استحسان استدلال مي‌کنند.

 



آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما