* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 08 آبان 1386 | تعداد بازديد: 348 | |
اذان از ديدگاه فريقين: روايت صحيح بخاري در چگونگي تشريع اذان | ||
پخش صوت
دان لود | ||
08/08/86روايت صحيح بخاري در چگونگي تشريع نمازقسم دوم از روايات، رواياتي است که تشريع اذان را به پيشنهاد شخص عمر بن خطاب ميداند. در اين زمينه در صحيح بخاري روايتي داريم:حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَيلَانَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ قَالَ أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيجٍ قَالَ أَخْبَرَنِي نَافِعٌ أَنَّ ابْنَ عُمَرَ کانَ يقُولُ کانَ الْمُسْلِمُونَ حِينَ قَدِمُوا الْمَدِينَةَ يجْتَمِعُونَ فَيتَحَينُونَ الصَّلَاةَ لَيسَ ينَادَى لَهَا فَتَکلَّمُوا يوْمًا فِي ذَلِک فَقَالَ بَعْضُهُمْ اتَّخِذُوا نَاقُوسًا مِثْلَ نَاقُوسِ النَّصَارَى وَقَالَ بَعْضُهُمْ بَلْ بُوقًا مِثْلَ قَرْنِ الْيهُودِ فَقَالَ عُمَرُ أَوَلَا تَبْعَثُونَ رَجُلًا ينَادِي بِالصَّلَاةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ يا بِلَالُ قُمْ فَنَادِ بِالصَّلَاةِوقتي مسلمانها آمدند و در مدينه مستقر شدند، وقتي براي نماز جماعت دعوت ميشدند راهي نبود تا همه را از آن با خبر کنند. تا اين که روزي با هم صحبت کردند و به توافق رسيدند که براي اين که براي نماز نداي عمومي داده شود تا مردم در نماز جماعت حضور پيدا کنند، بعضي از صحابه گفتند: ناقوسي مثل ناقوس نصاري بگيريم و در آن بدميم تا مردم متوجه وقت نماز جماعت شوند. بعضي گفتند: از شيپوري استفاده کنيم مثل شيپوري که از شاخ حيوان ساخته ميشود و يهوديها در آن فوت ميکنند و صدا ميکند. تا اين که عمر گفت: آيا نميخواهيد کسي را براي خبر ساختن مردم از نماز انتخاب کنيد؟ از اين رو رسول خدا دستور داد تا بلال مردم را براي نماز خبر کند.صحيح البخاري، ج 1، ص 219، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثير, اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا.صحيح مسلم، ج 1، ص 285، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي.اين روايت در صحيح مسلم هم آمده است.اذان بدون شهادت بر رسالت پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلمدسته سوم از روايات اين است که ميگويد: ابتدا عمر بن خطاب اذان را به اين شکل آورد:الله اکبر الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله حي علي الصلاهيعني: شهادت بر رسالت در اذان نبود. جناب عمر بن الخطاب به قدري علاقهمند و دلسوز و عاشق حضرت بود که براي اعتلاي نام نبي مکرّم پيشنهاد کرد تا در کنار شهادت به وحدانيت خداوند، شهادت به رسالت پيامبر هم داده شود.ابن خزيمه در صحيحش از عبد الله بن نافع از پدرش آن هم باز از عبد الله عمر روايت کرده است:حدثنا بندار نا أبو بکر يعني الحنفي نا عبد الله بن نافع عن أبيه عن بن عمر أن بلالا کان يقول أول ما أذن أشهد أن لا إله إلا الله حي على الصلاة فقال له عمر قل في إثرها أشهد أن محمد رسول الله فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم قل کما أمرک عمربلال در ابتدا اين گونه اذان ميگفت: أشهد أن لا إله إلا الله حي على الصلاة تا اين که عمر به آن اضافه کرد أشهد أن محمد رسول الله از اين رو پيامبر اکرم به عمر فرمود: همانگونه که عمر تو را امر کرد اذان بگو.صحيح ابن خزيمة، ج 1، ص 188 و 187، اسم المؤلف: محمد بن إسحاق بن خزيمة أبو بکر السلمي النيسابوري الوفاة: 311 ، دار النشر: المکتب الإسلامي - بيروت - 1390 - 1970، تحقيق: د. محمد مصطفى الأعظميگرچه بحث ما در باره بودن و يا نبودن شهادت بر رسالت پيامبر در اذان نيست، که آن بحثي جداگانه است، ولي به عللي ما بحثمان در اين است که آيا اين اذان که تشريع شد به چه شکلي تشريع شد؟ اين روايت ميگويد: فقط ميگفتند: اشهد ان لا اله الا الله، حي علي الصلاه، بعد عمر بن خطاب که سال هفتم يا بنا به نقلي سال هشتم، اسلام آورده و در اين هشت سال تمام مردم خدا را عبادت ميکردهاند و نماز ميخواندهاند و او بت ميپرستيده است ولي آقاي عمري که سالها مشغول بتپرستي بوده است و خيلي از مردم به خاطر ترس از او جرأت اسلام آوردن نداشتند اين قدر دلسوز شده که در سال اول هجرت ميآيد و ميگويد: اي پيامبر! شما در کنار اشهد ان لا اله الا الله شهادت به رسالت پيامبر را فراموش نکنيد.دريافت مستقيم اذان از جبرئيل توسط عمر بن خطاباز اين بالاتر دسته بعدي روايات است که ميگويد: عمر اذان را مستقيماً از جبرئيل امين گرفت است. يعني پيامبر اکرم، عبد الله بن زيد، ابوبکر و ديگر صحابه نقشي نداشتهاند. اصلاً تشريع اذان توسط عمر بن خطاب و به استناد دريافت مسيقيم او از جبرئيل صورت گرفته است. به اين روايت توجه کنيد:أَوَّلُ مَنْ أَذَّنَ فِي السَّمَاءِ جِبْرِيلُ فَسَمِعَهُ عُمَرُ وَبِلالٌ فَأَقْبَلَ عُمَرُ فَأَخْبَرَ النَّبِي بِمَا سَمِعَ ثُمَّ أَقْبَلَ بِلالٌ فَأَخْبَرَ النَّبِي بِمَا سَمِعَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللهِ سَبَقَک عُمَرُ يا بِلالُ أَذِّنْ کمَا سَمِعْتَ قَالَ ثُمَّ أَمَرَهُ رَسُولُ اللهِ أَنْ يضَعَ أُصْبُعَيهِ فِي أُذُنَيهِ اسْتِعَانَةً بِهِمَا عَلَى الصَّوْتِاولين کسي که در آسمان اذان گفت جبرائيل بود. عمر و بلال هر دو از جبرئيل شنيدند و عمر اين موضوع را به اطلاع رسول خدا صلّي الله عليه و آله رسانيد، ولي وقتي بلال آمد نزد رسول خدا و قضيه را به عرض رسول خدا رسانيد پيامبر اکرم فرمود: قبل از تو عمر آمد و اين خبر را اطلاع داد، تو به همان شکل که شنيدي اذان بگو. و رسول خدا صلّي الله عليه و آله بلال را امر نمود تا به هنگام اذان گفتن دستهاي خود را در گوشهاي خود بگذار تا به صدايت کمک شود.مسند الحارث (زوائدالهيثمي)، ج 1، ص 245، بغية الباحث عن زوائد مسند الحارث، اسم المؤلف: الحارث بن أبي أسامة / الحافظ نور الدين الهيثمي الوفاة: 282، دار النشر: مرکز خدمة السنة والسيرة النبوية - المدينة المنورة - 1413 - 1992، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. حسين أحمد صالح الباکريالمطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج 3، ص 70، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر العسقلاني الوفاة: 852، دار النشر: دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية - 1419هـ ، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري.البته در اين روايت اسمي هم از بلال آوردهاند تا کمي از حساسيت آن کم شود و شبههاي در جعلي بودن روايت پيش نيايد.آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||