* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 26 آبان 1388 تعداد بازديد: 360 
نکاح متعه: پاسخ به شبهات متعه (بحث روايي) (4)
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 

بسم الله الرحمن الرحيم

 

موضوع: نكاح متعه ـ بخش سوم: نظر وهابيت 09                     جلسه 31 ـ تاريخ: 26/08/88

 

اضطراب فقهاء اهل سنت در زمان تحريم متعه

بحثي که تا حدودي مي‌تواند افسانه تحريم متعه را باطل کند، اضطراب کلمات اهل سنت در زمان تحريم است که اين تحريم در چه زماني حلال و حرام شد. نووي در شرح صحيح مسلم، در رابطه با زمان تحليل و تحريم متعه، مفصل بحث کرده است و خلاصه‌اش اين است:

1. أُحلت و حُرّمت في غزوة خيبر، رووه عن علي  عليه السَّلام

2. ما حُلّت إلاّ في عمرة القضاء و هو المروي عن الحسن البصري و روى هذا عن سبرة الجهني

3. أُحلّت و حرمت يوم الفتح و هو المروي عن سبرة الجهني أيضاً

4. نهى عنها النبي في غزوة تبوك، كما في رواية إسحاق بن راشد عن الزهري

5. أباحها يوم أوطاس

6. أباحها يوم حجة الوداع.

شرح صحيح مسلم للنووي، ج9، ص191

تمام اينها به دليل دفاع از موضع خليفه دوم در مورد حرمت متعه است، در حالي‌که قرآن و سنت پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) گواهي بر مشروعيت متعه مي‌دهند.

توجيه نووي

آقاي نووي مي‌گويد: «إنّ الذي جرى في حجّة الوداع مجرّد النهي، كما جاء في غير رواية و يكون تجديده صلَّى الله عليه و آله و سلَّم النهي عنها يومئذ لاجتماع الناس و ليبلغ الشاهد الغائب و لتمام الدين و تقرر الشريعة كما قرر غير شيء و بين الحلال و الحرام يومئذ و بتَّ تحريم المتعة حينئذ لقوله إلى يوم القيامة : در حجة الوداع، فقط نهي از متعه شده است، نه تحريم. به خاطر اين‌که همه مردم در اين روز جمع شده بودند و صلاح نبود که متعه در حجة الوداع انجام شود و دستور داده شد تا به همه اطلاع دهند ... »

شرح صحيح مسلم للنووي، ج9، ص180

اين گفتار آقاي نووي، فقط حدس است، وگرنه تمام برنامه‌هاي حجة الوداع، از شروع تا پايان و تمام خطبه‌هاي پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) ثبت شده است و در هيچ‌کدام از اين خطبه‌ها، کوچک‌ترين اشاره و کنايه و تصريحي بر متعه نشده است.

توجيه ابن قدامه

ابن قدامه مقدسي ـ که از فقهاء بزرگ اهل سنت و حنبلي مذهب است و وهابي‌ها هم ارادت ويژه‌اي به او دارند ـ مي‌گويد: «إختلف أهل العلم في الجمع بين هذين الخبرين تحريم المتعة يوم خيبر و في فتح مكة فقال قوم في حديث علي: «نهى عن متعة النساء يوم خيبر و عن لحوم الحمر الأهلية»، تقديم و تأخير و تقديره: أنّ النبي صلَّى الله عليه و سلَّم نهى عن لحوم الحمر الأهلية يوم خيبر و نهى عن متعة النساء و لم يذكر ميقات النهي عنها و قد بيّنه الربيع بن سبرة حديثه أنّه كان في حجة الوداع، لأنّه قال: أشهد على أبي أنّه حدّث أنّ النبي نهى عن المتعة في حجة الوداع : ميان اهل علم در جمع بين اين دو خبر ـ تحريم متعه در روز خيبر يا در فتح مکه ـ اختلاف شده است و گروهي گفتند در حديث علي که گفت: «متعه کردن زنان و گوشت الاغ در روز خيبر نهي شد» تقديم و تأخير وجود دارد. يعني رسول الله (صلى الله عليه و سلم) نهي کرد از گوشت الاغ در روز خيبر و نهي کرد از متعه کردن زنان و زمان نهي از متعه ذکر نشده است... »

المغني لعبد الله بن قدامه، ج7، ص572

ببينيد که شريعت را چگونه بازيچه قرار داده‌اند؟! تصرف در روايت مي‌کنند! مي‌گويد قيد «روز خيبر» را براي «گوشت الاغ‌ها» بايد قرار داد و نهي از متعه زنان، قيد ندارد. بر فرض که در اين روايت تصرف کردند، رواياتي که تحريم متعه را در يوم أوطاس و فتح مکه و حجة الوداع و تبوک مي‌دانند، چه مي‌کنند؟! آيا مي‌توانند در آنجا هم اين تصرف را بکنند؟ اگر افراد عادي اين حرف را بزنند، آدم گلايه نمي‌کند، ولي کسي که از فقهاء کم‌نظير اهل سنت است، نبايد اين حرف را بزند. جناب عمر آمده در شريعت تصرف کرده و اين آقايان هم براي توجيه اين تصرف، تصرفات ديگري انجام مي‌دهند.

توجيه شافعي

«و قال الشافعي: لا أعلم شيئاً أحلّ اللّه ثمّ حرمه، ثمّ أحلّه، ثمّ حرمه، إلاّ المتعة. فحمل الأمر على ظاهره و أنّ النبي صلَّى الله عليه و سلَّم حرمها يوم خيبر، ثمّ أباحها في حجة الوداع ثلاثة أيام ثم حرمها : ابن قدامه مي‌گويد: شافعي مي‌گويد: چيزي را سراغ ندارم که خداوند آن را حلال کند و سپس حرام کند و باز حلال کند و سپس حرام کند، مگر متعه. آقاي شافعي، أمر را بر ظاهرش حمل کرده است ...»

المغني لعبد الله بن قدامه، ج7، ص572

حديث سبره‌اي که اينها به رخ مي‌کشند، اين است:

« ... وَ كَانَ رِدَاءُ صَاحِبِي أَجْوَدَ مِنْ رِدَائِي وَ كُنْتُ أَشَبَّ مِنْهُ فَإِذَا نَظَرَتْ إِلَى رِدَاءِ صَاحِبِي أَعْجَبَهَا وَ إِذَا نَظَرَتْ إِلَىَّ أَعْجَبْتُهَا، ثُمَّ قَالَتْ أَنْتَ وَ رِدَاؤُكَ يَكْفِينِي، فَمَكَثْتُ مَعَهَا ثَلاَثًا. ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم قَالَ: مَنْ كَانَ عِنْدَهُ شَىْءٌ مِنْ هَذِهِ النِّسَاءِ الَّتِي يَتَمَتَّعُ، فَلْيُخَلِّ سَبِيلَهَا»

صحيح مسلم، ج4، ص131، حديث3309

در روايت ديگري هم آمده است:

« ... إِنَّ بُرْدَ هَذَا خَلَقٌ وَ بُرْدِي جَدِيدٌ غَضٌّ، فَتَقُولُ بُرْدُ هَذَا لاَ بَأْسَ بِهِ، ثَلاَثَ مِرَار أَوْ مَرَّتَيْنِ، ثُمَّ اسْتَمْتَعْتُ مِنْهَا، فَلَمْ أَخْرُجْ حَتَّى حَرَّمَهَا رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم»

صحيح مسلم، ج4، ص132، حديث3310

نتيجه سخن آقاي شافعي اين مي‌شود که پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) متعه را حلال کرد و ديد به صلاح نيست و فسادي بر آن مترتب است و حرام کرد و باز هم ديد حرمت آن فساد دارد، متعه را حلال کرد و باز هم ديد جواز متعه، فساد دارد، حرام کرد. ما در قوانين دنيا هم سراغ نداريم که مجلس، قانوني را تصويب کند و لغو کند و دوباره تصويب کند و لغو کند. حتي در مجالس عادي مردمي، هم‌چنين چيزي را نشنيده‌ايم، تا چه رسد به نبي مکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) که: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ـ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى (سوره نجم/4-3)». اين کار، زير سوال بردن حکمت خداوند است. يعني ـ نستجير بالله ـ خداوند متوجه نبود و آمد حلال کرد و پشيمان شد و حرام کرد و ... . اين نشان مي‌دهد که اينها براي منزّه کردن ساحت عمر،‌ حاضر هستند حتي به خدا نسبت‌هاي نادرست بدهند.

توجيه ابن حجر

«قال السهيلي: و قد اختلف في وقت تحريم نكاح المتعة، فأغربُ ما روي في ذلك، رواية من قال في غزوة تبوك، ثمّ رواية الحسن أنّ ذلك كان في عمرة القضاء و المشهور في تحريمها إنّ ذلك كان في غزوة الفتح كما أخرجه مسلم من حديث الربيع بن سبرة عن أبيه و في رواية عن الربيع أخرجها أبو داود أنّه كان حجّة الوداع، قال: و من قال من الرواة كان في غزوة أوطاس فهو موافق لمن قال عام الفتح : سهيلي مي‌گويد: در زمان تحريم متعه، اختلاف شده است و غريب‌ترين روايتي که در اين مورد آمده، روايتي است که زمان تحريم را در غزوه تبوک مي‌داند، سپس روايت حسن بصري که زمان تحريم را در عمره قضاء مي‌داند. مشهور اين است که اين تحريم در غزوه فتح مکه بوده است، چنانچه صحيح مسلم روايتي از سبره آورده است و در روايت ابو داود از ربيع، تحريم متعه در حجة الوداع آمده است. کساني هم زمان تحريم را در غزوه أوطاس مي‌دانند که اين قول، موافق قول تحريم متعه در سال فتح مکه است»

فتح الباري لإبن حجر، ج9، ص145

در روايت آمده است که تحريم، در فتح مکه بوده است، نه در سال فتح مکه، تا ايشان بتواند روايت تحريم در غزوه أوطاس را موافق آن بداند.

ابن حجر در ادامه مي‌گويد: «فتحصّل ممّا أشار إليه ستة مواطن: خيبر، ثمّ عمرة القضاء، ثمّ الفتح، ثمّ أوطاس، ثمّ تبوك، ثمّ حجّة الوداع، إلى أن قال: و من قال لا مخالفة بين أوطاس و الفتح لأنّ الفتح كان في رمضان ثمّ خرجوا إلى أوطاس في شوال : نتيجه موارد اشاره شده اين است که در اين 6 زمان، متعه تحريم شده است: جنگ خيبر، عمره قضاء، فتح مکه، غزوه أوطاس، غزوه تبوک، حجة الوداع. ...»

فتح الباري لإبن حجر، ج9، ص146

استوانه‌هاي علمي اهل سنت در حل اين مسئله مانده‌اند که چه کنند.

داستان عمره القضاء

«عمرة القضاء في ذي القعدة سنة سبع من الهجرة: سميت بذلك لأنها كانت قضاء للعمرة التي صدت قريش فيها النبي (ص) عن العمرة عام الحديبية سنة ست من الهجرة، فإنه جاء قاصدا العمرة لا يريد حربا، فصدته قريش و منعته من ذلك، ثم جرت المهادنة و الصلح بينهم و بينه على ترك الحرب عشر سنين و إن يرجع عنهم في تلك السنة، فإذا كانت السنة الآتية خرجوا عن مكة و دخلها بأصحابه فاعتمر و أقام بها ثلاثا، معه سلاح الراكب السيوف في الأغماد، كما مرّ تفصيله في الجزء الثاني، فلما كانت هذه السنة جاء لقضاء العمرة التي صد عنها في السنة الماضية حسب المعاهدة بينه و بين قريش و كان معه في هذه العمرة علي و الزهراء V»

أعيان الشيعة للعاملي، ج1، ص407

نتيجه

«و على كلّ حال فهذا الإختلاف الكبير يجرّ الباحث إلى التشكيك في أصل التحريم و إلاّ فكيف خفي زمان التحريم و مكانه على المسلمين حتّى صاروا طوائف ست لا سيما في مسألة كمسألة المتعة التي يبتلي بها الناس في حلّهم و ترّحالهم، فلا يمكن نسخ القرآن الكريم بهذه الأخبار المشوّشة المضطربة»

 

««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»

 



آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما