* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 20 دي 1388 | تعداد بازديد: 432 | |
نکاح متعه: پاسخ به شبهات متعه (نکاح مسيار) (2) | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: نكاح متعه ـ بخش سوم: نظر وهابيت 17 جلسه 39 ـ تاريخ: 20/10/88
بحث ما در رابطه با «نكاح مسْيار» بود كه أخيراً در كشورهاي عربي رسم شده است. ديروز نكاتي را از بعضي از سايتهاي اينترنتي خوانديم و امروز هم از سايت «اسلام وب ـ www.islamweb.net» مطالبي را نقل ميكنيم كه از سايتهاي مشهور أهل سنت است و عقايد أهل سنت را مطرح ميكنند و در دفاع از «نكاح مسْيار» مطالبي را مطرح كردهاند. «فزواج المسيار له صورتان: الأولى: أن يتم عقد الزواج بين الزوجين مستوفياً جميع الأركان و الشروط المطلوبة في العقد من وجود المهر و الولي و شاهدي عدل، إلا أن الزوج يشترط في العقد إسقاط النفقة أو المسكن، بحيث تسكن هي في مسكنها و يأتي الزوج إليها في مسكن مخصص لها، فيكون الزوج غير مكلف بالسكنى و النفقة عليها، هذه صورة» ««نكاح مسْيار» دو صورت دارد: صورت اول: وجود تمام شرايط نكاح مانند وجود مهريه و ولي زن و دو شاهد عادل؛ مگر اينكه زوج شرط كند عدم دادن نفقه و مسكن را به زوجه و زن بايد در خانه خودش ساكن باشد....» «و الصورة الأخرى: ألا يشترط الزوج إسقاط النفقة، لكن يشترط عدم الإلتزام بالقسم في المبيت و هو الأكثر، لأن الحامل على مثل هذا الزواج هو رغبة الزوج في إخفاء أمر هذا الزواج عن أهله و أولاده، درءاً للمشاكل المحتملة منهم إذا علموا بذلك و الأول قد يكون الحامل عليه رغبة الزوجة التي لم يتيسر لها زوج ترضى به، في أن ترزق بذرية و أن تحمي نفسها من الوقوع في الحرام، فإذا كان ما ذكر هو زواج المسيار، فهو عقد صحيح و لا يعكر عليه إسقاط أحد الزوجين بعض حقوقه، إذا كان فعل ذلك راضياً مختاراً، مقدماً مصلحة أعلى بالنسبة له، سواء كان ذلك أثناء العقد أو بعد تمامه و أخرج ابن أبي شيبه عن عامرالشعبي: أنه سئل عن الرجل يكون له امرأة فيتزوج المرأة فيشترط، لهذه يوماً و لهذه يومين قال لا بأس به» «صورت دوم: اينكه شرط شود نفقه دادن به زن، ولي شرط شود حق همخوابگي نباشد. أكثراً «نكاح مسْيار» به اين شكل انجام ميشود. زيرا انگيزه چنين ازدواجي اين است كه مرد ميخواهد اين مسئله را از خانوادهاش مخفي كند و اگر آنها بدانند، براي او مشكل درست ميشود. زن هم ميخواهد با اين ازدواج، بچهدار شود و مردي را براي اينكار پيدا نميكند تا از به حرام افتادن جلوگيري شود. اگر به اين شكل باشد، همان «نكاح مسْيار» است كه عقد صحيح است. بر زن و شوهر تحميل نميشود كه بعضي از حقوقشان را إسقاط كنند. با اينچنين ازدواجي، مقدم است مصلحت زن بر مرد. أعمّ از اينكه اين مسائل را در ضمن عقد به توافق برسند يا بعد از عقد ... » براي اين هم روايتي ميآورد. البته استدلال بياساسي است. چون از هر 4 شب، يك شب حق همخوابگي براي زن است و 3 شب باقيمانده براي مرد است و مرد ميتواند هر 3 شب را با زن ديگر بخوابد و فقط يك شب را با آن زن بخوابد. آنچه كه وظيفه مرد است اين است كه إجحاف نكند و زن اول نميتواند بگويد چرا 3 شب را نزد زن دوم خوابيده است. اين حق مسلم مرد كه ميتواند براي 3 شب بعد، تصميم بگيرد كجا بخوابد. «و أخرج أيضاً أن الحسن البصري كان لا يرى بأساً في الشرط في النكاح إذا كان علانية و هذا النوع من الزواج ـ زواج المسيار ـ فيه مصالح، من حفظ الأعراض و قطع أسباب الفساد، خاصة من جهة النساء التي لا تتيسر لهن أسباب الزواج و هن كثيرات، كما أنه لا يسلم من مؤاخذات، خاصة بعد وفاة الزوج من المشاحة و المشاحنة في الحقوق و الإرث و لهذا منعه بعض أهل العلم و الأظهر – و الله أعلم - جوازه لأنه لا دليل على منعه بعد إستيفائه أركان و شروط النكاح الصحيح و قد يظن البعض أن زواج المسيار زواج مؤقت بوقت و ليس كذلك، بل لو وُقِّت بوقت محدد كان باطلاً لأنه و الحالة هذه يكون متعة» «حسن بصري هم اين نظر را داشت كه شرط علني در ازدواج اشكالي ندارد و اين «نكاح مسْيار» داراي مصالحي است و از مفاسد جلوگيري ميكند، خصوصا براي آن زناني كه اسباب ازدواج براي آنها فراهم نيست... گمان شده است كه نكاح مسيار همان «عقد موقت» است، ولي اينچنين نيست. اما اگر «نكاح مسْيار» هم محدود به وقت شود و مدت عقد مشخص شود، باطل است و مانند «عقد موقت» ميشود» www.islamweb.net/VER2/Fatwa/ShowFatwa.php?Option=FatwaId&lang=A&Id=3329 ببينيد كه اينها چه ميكنند؟! اينها مجبورند براي اينكه توقيت را در عقد از بين ببرند و حرف جناب خليفه دوم را تثبيت كنند، ميگويند اگر در عقد، توقيت شود، باطل است. اينها صورت مسئله را عوض كردهاند، ولي مسئله را حل نكردهاند. من تلاش كردم كتاب مستقلي كه توسط أهل سنت در اين زمينه نوشته شده باشد، پيدا كنم، ولي چيز مكتوبي نديدم و هنوز جرأت نكردهاند چيزي بنويسند. ولي مقالات زيادي در مجلات و روزنامهها دارند و اين «نكاح مسْيار» را ترويج ميدهند. در مورد نظر وهابيت نسبت به «نكاح مسْيار»، آقاي بنباز و صالح فوزان بن فوزان هم فتوا به حرمت اين نوع نكاح دادهاند. از آقاي شيخ حامد العلي ـ از فقهاي مشهور وهابي ـ در سايت خود به نام «العلي نت ـ alali.net» سوال كردهاند: «ما الفرق بين زواج المتعة المجوسي الحيواني و بين زواج المسيار» و متن سوال اين است: «رافضى يقول لى بأن زواج المسيار عند أهل السنه هو نفس زواج المتعة عند الرافضة فنأرجوا من فضيلتكم تبين الفرق و هل زواج المسيار حلال ... ؟» «يك رافضي به من گفت: «نكاح مسْيار» در أهل سنت، همان ازدواج موقت نزد رافضه است. از شما ميخواهيم كه فرق بين اين دو را براي ما بيان كنيد و آيا «نكاح مسْيار» حلال است؟» قد أجاب الشيخ حامد العلي: الحمد لله و الصلاة و السلام على نبينا محمد و على آله و صحبه و بعد: ــ المشكلة في زواج المسيار، هي في إسمه فقط، فالذين أطلقوا عليه هذا الإسم جعلوه يبدو كأنه زواج مؤقت عابر، بينما لو قيل مثلا في السؤال عنه: ما حكم تنازل المرأة عن حقها في مبيت الزوج عندها كل ليلة أو حقها في النفقة لفقر الزوج أو انشغاله بالسفر، لما تردد أحد في الجواب أنه يجوز لها التنازل عن حقها و لايحتاج الأمر إلى السؤال» «شيح حامد علي جواب داد: مشكل ما در «نكاح مسْيار» فقط اسم آن است و همان نكاح دائم است. كساني كه اين اسم را براي «نكاح مسْيار» گذاشتهاند، اينطور ميرسانند كه همان «عقد موقتِ» گذشته است. به جاي اينكه بگوييد «نكاح مسْيار» چيست؟، اينگونه سوال كنيد: اگر زوجه بعضي از حقوقش مانند حق مسكن و نفقه را ضمن عقد دائم به زوج ببخشد و تنازل كند، چه حكمي دارد؟» «لأن معنى زواج المسيار هو أن يكون الزوج غير قادر على البقاء مدة طويلة في بلد الزوجة، لأن له زوجة ثانية في بلد آخر أو يكون أحيانا أيضا غير قادر على النفقة على الزوجة، فتقبل الزوجة التي تفضل زوجا لا يأتيها إلا بالشهر أو الشهرين أو أكثر إلا أياما معدودة و لديها من المال ما يمكنها من النفقة على نفسها، تفضل هذا الحال، على كونها بلا زوج، فيتفقان على الزواج مع تنازل الزوجة عن بعض حقوقها و ليس في هذا إشكال البتة، كما قال في الروض: و لزوجة بذل قسم و نفقة لزوج ليمسكها و يعود حقها برجوعها أي يجوز للزوجة أن تتنازل عن حقها في القسم أي المبيت عندها في ليلتها إن كانت ضرة و كذلك عن حقها في النفقة، مقابل أن يمسكها الزوج و لا يطلقها و لكن هذا التنازل ليس أبديا، فيجوز لها بعد ذلك أن تتراجع عن تنازلها و تطالب بحقها، فهذا هو زواج المسيار» «زيرا معناي «نكاح مسْيار» اين است كه شوهر قادر به ماندن طولاني در شهر همسرش نيست. زيرا زوج، همسري در شهري ديگر دارد يا نميتواند نفقه همسر را بدهد. پس قبول ميكند زن كه شوهرش يك يا دوماه يكبار يا فقط چند روز معين به او سر بزند. نزد زن هم امكانات مالي وجود دارد كه نيازي به نفقه شوهرش ندارد و وقتي شوهرش نيست، تصور ميكند كه شوهري ندارد. پس توافق ميكنند بر ازدواج با هم به شرط تنازل زن از بعضي حقوقش و اين هم اشكالي ندارد. چنانچه در كتاب روض آمده: زوجه ميتواند بعضي از حقوقش را به زوج ببخشد و اگر روزي هم گفت نميبخشم، مرد ميتواند حقوق آن زن را بدهد، مانند نفقه دادن به زن و يك شب از چهار شب را نزد زن خوابيدن. زن حقوقش را ميبخشد تا مرد او را نگهدارد و طلاقش ندهد. اما اين تنازل زن از حقوقش، أبدي نيست؛ چون در ضمن عقد شرط نكردهاند و زن ميتواند بعد از تنازل از حقوقش، آن حقوق را مطالبه كند. اين همان «نكاح مسْيار» است» «أما زواج المتعة فهو دعارة مبطنة و لهذا انتشرت في إيران بطريقة مخزية، تستغل فيها الفتيات الفقيرات الصغيرات، إستغلالا مقيتا و يعاملن بكل قسوة، حيث يلقى بهن في أحضان الرجال، فيتحولن إلى سلع للتجارة، بحجة إباحة نكاح المتعة و ما هو إلا زنى في حقيقته، قد حرمه الله تعالى إلى يوم القيامة و الفرق بين ما يطلق عليه نكاح المسيار و نكاح المتعة، هو الفرق بين ما أباحه الله و ما حرمه» «اما «عقد موقت»، انتشار فحشاي باطني است كه به روشهاي زشتي در ايران گسترش يافته است. عدهاي از دختران فقير و كوچك، مشغول متعهشدن هستند كه گناه و معصيت است. دختران و زنان متعهاي در ايران با برخوردهاي تندي معامله ميشوند و دو دستي در دامن مردان مياندازند و مانند كالاي تجاري در اختيار مردان است به اين دليل كه اين ازدواج موقت است. اين كار جز زنا نيست كه خداوند تا روز قيامت آن را حرام كرده است. فرق «نكاح مسْيار» و «عقد موقت»، فرق ميان حلال و حرام خداوند است» اينكه اين مسائل را از كجا آوردهاند؟ ما نميدانيم! شايد كنار خانمهاي خود نشستهاند و موهوماتي را براي خود ميبافند. شايد مطالبي را كه دشمنان شيعه مطرح ميكنند، اينها هم بدون تحقيق و بررسي، در ماهواره و سايتهاي اينترنتي بيان ميكنند. روزي وارد بيت الله الحرام شديم و يكي دو تا از شرطهها فهميدند كه ما ايراني هستيم و آمدند دور ما را گرفتند و با نرمي صحبت ميكردند. گفتند: «اگر ما به ايران بياييم، در آنجا زن متعهاي پيدا ميشود؟ گفتم: زن متعهاي پيدا ميشود، ولي زنان ايراني خود را به هر كس و ناكسي نميدهند. همانطور كه شما حاضر نيستيد دخترانتان را به عقد يك شيعه دربياوريد».
««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»
آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||