* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 03 بهمن 1388 | تعداد بازديد: 425 | |
متعه الحج: متعه الحج از ديدگاه ائمه عليهم السلام (1) | ||
پخش صوت
دان لود | ||
بسم الله الرحمن الرحيم
موضوع: متعة الحج 02 تاريخ: 03/11/88
بحث ما در رابطه با «متعة الحج» بود و تقسيمبنديهاي حج در شيعه و أهل سنت را عرض كرديم. در اين رابطه بايد روي 5 موضوع كار كنيم:
موضوع اول:
در صحيحين و سنن و مسانيد أهل سنت داريم كه عرب، طبق تفكر دوران جاهليت، عمره در أشهر الحرم را از أفجر الفجور ميدانستند. يعني اگر كسي در ماههاي ذي القعده و ذي الحجه و محرم، إحرام براي عمره ميبست، ميگفتند بدترين فسق را مرتكب شده است.
أن العمرة في أشهر الحج من أفجر الفجور في الأرض
صحيح البخاري، ج2، ص152 ـ صحيح مسلم، ج4، ص56 ـ مسند احمد، ج1، ص252 ـ سنن النسائي، ج5، ص180 ـ السنن الكبرى للبيهقي، ج4، ص345
موضوع دوم:
نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در حجة الوداع اين أمر جاهلي و شرك را به هم زد و فرمود: كسي كه قرباني همراه خود نياورده است، به مجرد رسيدن به مكه و انجام مناسك عمره، بايد از إحرام خارج شود و اين حكم هم موقتي نيست و تا أبد جريان دارد و خروج از إحرام، لازم و واجب است.
موضوع سوم:
صحابه در برابر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ايستادند و مقاومت كردند و بيادبي كردند و نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) را مسخره كردند كه ميفرمايد: از إحرام خارج شويد و برويد با زنانتان همبستر شويد و با دستشان اشاره ميكردند در حاليكه مني از ذكرهايشان ميريزد، به عرفات بروند.
أمرنا أن نفضي إلى نسائنا، فنأتي عرفة تقطر مذاكيرنا المنى، قال: يقول جابر بيده كأني أنظر إلى قوله بيده يحركها
صحيح البخاري، ج8، ص162 ـ صحيح مسلم، ج4، ص37
موضوع چهارم:
غضب شديد نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) از اين برخورد صحابه بود كه عايشه هم آن صحابه را نفرين ميكند و از خداوند ميخواهد آنها را وارد آتش جهنم كند.
فدخل علىّ و هو غضبان، فقلت: من أغضبك يا رسول الله؟ أدخله الله النار! قال: أو ما شعرت أنى أمرت الناس بأمر فإذا هم يترددون
صحيح مسلم، ج4، ص34
موضوع پنجم:
با اينكه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) دستور دارد از إحرام خارج شوند و در روز ترويه إحرام ببندند، خليفه دوم در زمان خلافت خود، مردم را نهي كرد از بيرون آمدن از إحرام و گفت:
متعتان محللتان في زمن رسول الله (صلي الله عليه و سلم) و أنا أحرمهما ...
اينها خلاصهاي از بحث عمرة الحج بود. اما توضيح آنها:
موضوع اول: عمره در ماههاي حرام نزد عرب جاهلي، آفجر الفجور بود
اولا:
كانون يرون أن العمرة في أشهر الحج من أفجر الفجور في الأرض و يجعلون المحرم صفرا و يقولون إذا برأ الدبر و عفا الأثر و إنسلخ صفر حلت العمرة لمن إعتمر. قدم النبي صلى الله عليه و سلم و أصحابه صبيحة رابعة مهلين بالحج فأمرهم أن يجعلوها عمرة فتعاظم ذلك عندهم، فقالوا: يا رسول الله! أي الحل؟ قال: حل كله
انجام عمره در ايام حج و ماههاي حرام، أفجر فجور در روي زمين است و محرم را صفر قرار دادهاند و ميگفتند وقتي زخم روي شتران بهبود يافت و أثرات خستگي و زخم از بين رفت و ماه صفر هم رفت، عمره حلال ميشود براي كسي كه ميخواهد عمره انجام دهد. تا اينكه رسول الله (صلي الله عليه و سلم) و أصحابش صبح روز 4 ذي الحجه در حاليكه إحرام براي حج بسته بودند، وارد مكه شدند و به صحابه أمر كرد اين إحرام را إحرام عمره قرار بدهند. اين قضيه براي صحابه، سنگين بود. صحابه گفتند: اگر از إحرام خارج شويم، چه چيزي براي ما حلال ميشود؟ حضرت فرمودند: تمام محرمات إحرام براي شما حلال ميشود
صحيح البخاري، ج2، ص152 ـ صحيح مسلم، ج4، ص56 ـ مسند احمد، ج1، ص252 ـ سنن النسائي، ج5، ص180 ـ السنن الكبرى للبيهقي، ج4، ص345
إبن حجر ميگويد:
«الدبر» بفتح المهملة و الموحدة، أي ما كان يحصل بظهور الإبل من الحمل عليها و مشقة السفر، فإنه كان يبرأ بعد إنصرافهم من الحج و قوله «و عفا الأثر» أي إندرس أثر الإبل و غيرها في سيرها و يحتمل أثر الدبر المذكور
«الدبر» يعني زخمهايي كه حاصل ميشود بر پشت شتران از باري كه بر آنها حمل ميشود و مشقت سفر. اين زخمها بهبودي حاصل ميكرد بعد از برگشتن از حج. «عفا الأثر» يعني اين راهي كه شتران ميرفتند، به صورت بيابان در ميآمد و از بين ميرفت يا از بين رفتن اثر زخم را ميگفتند
ثانيا:
شارحين صحيحين هم در مورد يجعلون المحرم صفرا غوغا كرده و اختلاف دارند.
آقاي نووي در مورد اين جمله اينچنين ميگويد:
قال العلماء المراد الإخبار عن النسئ الذي كانوا يفعلونه و كانوا يسمون المحرم صفرا و يحلونه و ينسئونه المحرم، أي يؤخرن تحريمه إلى ما بعد صفر، لئلا يتوالى عليهم ثلاثة أشهر محرمة تضيق عليهم أمورهم من الغارة
علماء ميگويند: مراد، إخبار از نسي و جابجايي ماهها و تأخير حجي است كه اينها انجام ميدادند و ماه محرم را صفر ميناميدند و در ماه محرم، إحرام را حلال ميدانستند و تا اينكه كاه صفر تمام شود. براي اينكه 3 ماه متوالي ماه حرام نباشد تا زندگي بر آنها سخت نباشد و اموال مردم را غارت نكنند
شرح مسلم للنووي، ج8، ص225
ثالثا:
نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) با اين كار، آن آثار شرك دوران جاهليت را از بين برد.
عن إبن عباس: قال: والله! ما أعمر رسول الله صلى الله عليه و سلم عائشة في ذي الحجة إلا ليقطع بذلك أمر أهل الشرك، فإن هذا الحي من قريش و من دان دينهم كانوا يقولون: إذا عفا الوبر و برأ الدبر و دخل صفر، فقد حلت العمرة لمن إعتمر، فكانوا يحرمون العمرة حتى ينسلخ ذو الحجة و المحرم
إبن عباس ميگويد: قسم به خدا! رسول الله (صلي الله عليه و سلم) عايشه را در ذي الحجه به عمره نبرد، مگر اينكه با اين كار، قطع كرد أمر أهل شرك را. هر كسي كه دين قريش را داشت، ميگفت: ...
سنن أبي داود، ج1، ص442 ـ السنن الكبرى للبيهقي، ج4، ص345 ـ فتح الباري لإبن حجر العسقلاني، ج3، ص337 ـ عمدة القاري للعيني، ج9، ص199 ـ تفسير القرطبي، ج2، ص393
رابعا:
آقاي عظيم آبادي در عون المعبود صراحت دارد:
و ليبطل بذلك أي بإعتمارها في ذي الحجة أمر أهل الشرك الذين يرون أن العمرة في أشهر الحج أفجر الفجور في الأرض و يجعلون المحرم صفرا و هذا من تحكماتهم الباطلة المأخوذة من غير أصل
عون المعبود شرح سنن أبي داود للعظيم آبادي، ج5، ص320
موضوع اول: إحرام عمره پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در ماههاي حرام
نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) 3 مرتبه در ماههاي حرام، عمره بسته است. كساني كه ميگويند ما أهل سنت هستيم و سنت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را احترام ميگذاريم، بدانند كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) 3 مرتبه در ماههاي حرام، إحرام عمره بسته است:
1. عمره حديبيه
نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در سال 6 هجري إحرام عمره بست و قصد مكه كرد و مشركين در حديبيه جلوگيري كردند و نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در همانجا قرباني كشت و از إحرام خارج شد و به مدينه برگشت.
2. عمرة القضاء
در سال بعد، نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) عمره بست و به عمرة القضاء مشهور شد. يعني عمرهاي كه در سال قبل، مشركين جلوگيري كردند و قراردادي ميان نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و مشركين قريش انجام شد و در سال آينده، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) إحرام عمره بست و وارد مكه شد.
3. عمره جِعرانه
وقتي به حنين رفتند، بعد از برگشتن از حنين به مدينه، در جعرانه إحرام عمره بست.
پس ثابت شد كه عرب در ماههاي ذي الحجه، مُحْرِم شدن به إحرام عمره را أفجر الفجور ميدانستند و نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) در سال 10 هجرت در حجة الوداع به مردم دستور داد هر كسي با خودش قرباني نياورده است، بايد از إحرام خارج شود.
«متعة الحج» سنت أبدي است
اينها تصور ميكنند حكم نبي مكرم (صلي الله عليه و آله)، موقتي بود و علتي داشت.
اولا:
در صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است كه إبن عباس ميگويد:
قدم النبي صلى الله عليه و سلم صبح رابعة من ذي الحجة مهلين بالحج لا يخلطهم شئ، فلما قدمنا أمرنا فجعلناها عمرة و أن نحل إلى نسائنا، ففشت في ذلك القالة، قال عطاء: فقال جابر: فيروح أحدنا إلى منى و ذكره يقطر منيا؟ فقال جابر بكفه، فبلغ ذلك النبي صلى الله عليه و سلم فقام خطيبا فقال: بلغني أن أقواما يقولون كذا و كذا! و الله! لأنا أبر و أتقى لله منهم و لو إنى إستقبلت من أمرى ما أستدبرت ما أهديت و لو لا أن معي الهدى لأحللت، فقام سراقة بن مالك بن جعشم فقال: يا رسول الله! هي لنا أو للأبد؟ فقال: لا، بل للأبد
رسول الله (صلي الله عليه و سلم) صبح روز چهارم ذي الحجه، در حاليكه إحرام بسته بود، آمد و تلبيه ميگفت. وقتي ما آمديم، إحرام بستيم براي حج و رسول الله (صلي الله عليه و سلم) دستور داد و ما اين را عمره قرار داديم و با زنانمان همبستر شديم. اعتراضات در ميان مردم شايع شد و عطاء گفت: جابر ميگويد: آيا از إحرام خارج شويم و يكي از ما به منا برود در حاليكه از آلت او قطرات مني سرازير است؟ جابر هم با دستش اشاره ميكرد و مسخره ميكرد. خبر اين اعتراضات به رسول الله (صلي الله عليه و سلم) رسيد و خطبهاي خواند و فرمود: شنيدهام كه بعضيها چنين و چنان ميگويند! به خدا قسم! من از همه آنها نيكوكارتر و باتقواتر هستم و اگر آنچه را كه در آخر متوجه شدم، از اول متوجه ميشدم، قرباني را با خودم نميآوردم و تمام محرمات را بر خودم حلال ميكردم. سراقة بن مالك بن جعشم گفت: يا رسول الله! آيا اين خارج شدن ما از إحرام به دليل نياوردن قرباني، آيا فقط براي ما است، يا براي أبد است؟ حضرت فرمود: نه، براي أبد است
صحيح البخاري، ج3، ص114
ثانيا:
صحيح مسلم هم از جابر مفصل نقل ميكند:
... لسنا ننوي إلا الحج، لسنا نعرف العمرة، حتى إذا أتينا البيت معه إستلم الركن فرمل ثلاثا و مشى أربعا، ثم نفذ إلى مقام إبراهيم عليه السلام فقرأ و اتخذوا من مقام إبراهيم مصلى ... حتى إذا كان آخر طوافه على المروة، فقال: لو إنى إستقبلت من أمرى ما إستدبرت لم أسق الهدي و جعلتها عمرة، فمن كان منكم ليس معه هدي فليحل و ليجعلها عمرة، فقام سراقة بن مالك بن جعشم فقال: يا رسول الله! ألعامنا هذا أم لابد؟ فشبك رسول الله صلى الله عليه و سلم أصابعه واحدة في الأخرى و قال: دخلت العمرة في الحج مرتين، لا بل لأبد أبد ...
ما نيت نميكرديم در إحراممان، مگر حج تمتع را و ما عمره را نميشناختيم. با رسول الله (صلي الله عليه و سلم) وارد مكه شديم و حضرت هم ركن يماني را استلام كرد و 3 مرتبه دور مكه گشت و 4 مرتبه هم بعد از آن طواف كرد و سپس پشت سر مقام ابراهيم قرار گرفت ... در آخرين طوافي كه در مروه داشت، فرمود: و اگر آنچه را كه در آخر متوجه شدم، از اول متوجه ميشدم، قرباني را با خودم نميآوردم و حجم را عمره قرار ميدادم. هر كسي با خودش قرباني نياورده، از إحرام خارج شود و حجش را عمره قرار دهد. سراقة بن مالك بن جعشم گفت: آيا اين فقط براي امسال است يا براي هميشه؟ حضرت دو مرتبه به اين شكل انجام داد و عمره، داخل حج شد و فرمود: اين كار براي هميشه است ...
صحيح مسلم، ج4، ص39
««« و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »»»
آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||