* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 22 آبان 1386 | تعداد بازديد: 430 | |
اذان از ديدگاه فريقين: نقد روايات اهل سنت در کيفيت تشريع اذان (2) | ||
پخش صوت
دان لود | ||
22/08/86
نظر مرحوم آية الله خوئي راجع به کتاب رجال ابن غضائري مرحوم آقاي خوئي انتساب کتاب رجالي معروف به رجال ابن غضائري را به اين بزرگوار اصلاً قبول ندارد. ابن غضائري، معاصر مرحوم نجاشي بوده است. نجاشي شاگرد ابن غضائري است. ايشان فردي بوده است که در مسائل رجالي ضد مرحوم مامقاني است. مامقاني نود و نه در صد تلاش ميکند يک راوي را توثيق کند. ابن غضائري نود و نه در صد تلاش ميکرده است که يک راوي را تضعيف کند. کمتر رواي است که از اعتراض و لبه تيز شمشير ابن غضائري در امان باشد؛ حتي شخصيتهاي بزرگ روائي شيعه. حال بحث در اين است که اولاً: اين کتاب مال ابن غضائري هست يا نه؟ و اگر مال ايشان است، گفتار ايشان صحيح است يا نه؟ بعضي از بزرگان شيعه مثل شيخ آقا بزرگ تهراني ميگويند: اين کتاب مال يکي از معاندين شيعه است که اين کتاب را به نام ابن غضائري تأليف کرده است تا بتواند در زير چتر ايشان روات شيعه را قلع و قمع کند. و همچنين مرحوم علامه وحيد بهباني شبيه اين نظر را دارد. مرحوم آقاي خويي ميگويد: انتساب الکتاب الي مؤلفه غير ثابت. مرحوم تستري ميگويد: کتاب ابن غضائري از اوثق کتب شيعه است و نظرات ايشان بر نظريات نجاشي و شيخ هم مقدم است. مصيبت ما اين است که ابن غضائري چهار کتاب داشته است. دو تا کتاب در رابطه با توثيق روات، دو کتاب در تضعيف روات. اينها در يک جا بوده است، اولاد و ورثه او بعد از پدر تعمد داشتهاند که آثار پدر را محو کنند. خدا بيامرزد آقاي شيخ موسي زنجاني که ايشان الحق آمده يک دنياي ديگري از مباحث رجالي را در کتاب الجامع في الرجال پيش روي محقق باز کرده است. مثلاً از ويژگيهاي اين کتاب اين است که تمام راويان شيعه که در کتب روائي اهل سنت هستند را استخراج کرده است. يعني در کتب روائي اهل سنت هر راويي از شيعه که روايتي نقل کردهاند، جمع شده است. روايان اهل سنت در کتب روائي شيعه جمع شده است. راويان اهل سنت که به نفع شيعه روايت دارند استقصاء شده است. در بررسي يک راوي از کتب رجالي فراتر رفته و در کتب تاريخي، تفسيري و... اگر مطلبي بوده است که بوي وثاقت ميآمده اين مرد جمع کرده است. محصول بيش از 45 سال از عمر مؤلف است. ما اين کتاب را تحقيق کردهايم با سي هزار پاورقي شده 12 جلد. بحثي ما داريم، عمدتاً نسبت به رواياتي که از شيعه نقل ميکنيم، ناگزيريم به کتاب رجالي شيعه مراجعه کنيم. اگر روايتي را از کتب اهل سنت نقل کنيم، هيچ راه گريزي نداريم از اين که به کتب رجالي اهل سنت مراجعه کنيم. اگر ميخواهيم بگوييم اين روايت صحيح است؛ يعني از نظر اهل سنت صحيح است. اگر يک روايتي را رد ميکنيم، از نظر اهل سنت ضعيف است و گرنه بخواهيم از ديدگاه خودمان بحث کنيم، شايد نود درصد روات اهل سنت در کتب رجالي شيعه اسمش نيامده است. مثلاً ذهبي در تاريخ اسلام نزديک چهل هزار راوي و شخصيت علمي اهل سنت را بحث کرده است و حال آن که آقاي خويي در اين 24 جلد مجموعاً با حذف مکررات ده هزار راوي آورده است. از اين ده هزار راوي هم، نه هزار و پانصد تا شيعه است و بقيه از اهل سنت. توضيحاتي پيرامون کتابهاي رجالي اهل سنت کتابي که در اهل سنت شبيه معجم الرجال باشد، کتاب تهذيب الکمال مزّي است. يعني ايشان هر راوي را که ميآورد، اول اساتيد راوي را بعد تلاميذ راوي را ميآورد؛ چون براي تمييز مشترکات نقش اساسي دارد. تنها کتابي که ما را در اين رابطه ياري ميکند، کتاب مزي است. مزي متوفاي 742 هـ است. و بعد مزي هم عنايت دارد آنچه در رابطه با يک راوي مدحاً و ذماً گفته شده است را بياورد؛ يعني تلاشش بر اين بوده است که چيزي را جا نگذارد. روات اهل سنت البته غير از صحابه که اگر آنها ـ نستجير بالله ـ به خدا فحش هم بدهند، ميگويند که فوق وثاقت است. يعني از ديدگاه اهل سنت اگر به خدا و پيامبر هم جسارت کند، ميگويند ضرر به عدالت صحابه نميزند؛ چون صحابه مجتهد بودند و خداوند گناه آنها را نمينويسد. اصلاً ملائکهاي که گناه صحابه را بنويسد وجود ندارد. نسبت به صحابه يک نظر ويژه دارند و دليلي هم ندارند، فقط شعار است. به تعبير آقاي دکتر عصام بهتر اين است اينها را اهل سنت نبوي ندانيم، اينها اهل سنت اموي هستند. سنت بني اميه را احياء ميکنند. از صحابه که بگذريم ميشود تابعين، از آنها که بگذريم ميشوند اتباع تابعين. براي اين سه طبقه که از آنها به سلف صالح تعبير ميکنند، ارزش ويژه قائل هستند. يک اشکال اساسي که کتاب تهذيب الکمال دارد اين است که راويانش منحصر است به روات صحاح سته اهل سنت. هر راوي که در صحاح سته راوي دارد آنها را ترجمه کرده است. اگر در صحاح سته نباشد، ترجمه نکرده است. ابن حجر عسقلاني اين کتاب را تلخيص کرده در 12 جلد اسمش را گذاشته است، تهذيب التهذيب. دو باره ديد که 12 جلد خيلي زياد است، دوازده جلد را تلخيص کرده به نام تقريب التهذيب. براي معلوم شدن ثقه يا عدم ثقه بودن راوي کفايت ميکند. و در کنار کتابهاي مفصلي که اينها دارند، مفصلترين کتاب رجالي شان که هم روات صحاح سته را آورده و هم روات سنن و مسانيد، تفاسير و تاريخ را آورده است، تاريخ الإسلام ذهبي است. و بعد از آن کتاب سير اعلام النبلاء ذهبي است. نزديک 18 هزار راوي در اين کتاب بحث شده است. نکته ديگري که دوستان بايد توجه کنند، مسأله ضبط روات است که در بحثهاي رجالي نقش اساسي بازي ميکند. و لذا تسلط به ضبط روات، يکي از اساسيترين نکات رجالي است. يعني: اولاً موقع تلفظ درست بخوانيم و اين که روي راويها در تلفظ تقيد داشته باشيم. اهل سنت هفت هشت کتاب منحصراً براي ضبط روات دارند. شيعهها هم سه چهار کتاب دارند که چندان خوب کار نشده است. ولي اهل سنت در اين مقوله به طور مفصل وارد شدهاند. يکي از کتابهايي که در اين باره هست، توضيح المشتبه ابن ناصر الدين در ده جلد است و همچنين المؤتلف والمختلف دارقطني است. دارقطني متوفاي 385 هـ است. ابن ناصر الدين متوفاي 842 هـ است. و همچنين ابن ماکولا متوفاي 475 کتابي دارد به نام الإکمال که تقريباً هفت جلد است. ابن حجر هم کتابي دارد به نام تبصير المنتبه دارد که آقاي شبيري زنجاني ميگفت اين کتاب قويترين کتاب در اين باب است. در شيعه، مرحوم علامه حلي کتابي دارد به نام ايضاح الإشتباه که بعد از تحقيق و پاورقي 300 صفحه شده است. شايد خود کتاب بدون پاورقي چاپ بشود، شايد 120 صفحه بيشتر نشود. بعد مرحوم ساروي مازندراني، متوفاي 1104 هـ يک کتابي دارد به نام توضيح الإشتباه. اين کتاب قبل از انقلاب چاپ شده و ديگر چاپ نشد. سي درصد از نظريات ايشان که در ضبط روات آورده است، اشتباه است. آقاي شبيري ميفرمودند: نه خود ساروي مرد محققي است و نه کتابش کتاب معتبري است. در بعضي از موارد هم با علامه کاملاً در تضاد است. مثل جميل بن دراج. مرحوم مامقاني عنايت داشته است که هر راوي را ترجمه کرده است، ضبطش را هم آورده است. ولي شما اگر چنانچه ميخواهيد دنبال يک راوي بگرديد؛ مثلاً اعين را ميخواهيد پيدا کنيد، بايد علم غيب داشته باشيد که اعين جدّ کدام يک از اين روات است. التبه دوستان ما کار کردند و مجموعهاي آماده کرديم تا کل روات شيعه و سني را استخراج شود.
آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||