* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 29 آبان 1386 | تعداد بازديد: 449 | |
اذان از ديدگاه فريقين: آتش زدن احاديث توسط ابوبکر | ||
پخش صوت
دان لود | ||
29/08/86
ابوبکر روايات پيامبر اکرم را جمع آوري کرده و ميسوزاند عزيزان خواستهاند که سند روايت سوزاندن احاديث در زمان ابو بکر را نقل کنيم. روايت اين است: قالت عائشة جمع أبي الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم وکانت خمسمائة حديث فبات ليلته يتقلب کثيرا قالت فغمني فقلت أتتقلب لشکوى أو لشيء بلغک فلما أصبح قال أي بنية هلمي الأحاديث التي عندک فجئته بها فدعا بنار فحرقها عايشه ميگويد: پدرم احاديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله را جمع کرده بود که به پانصد حديث رسيده بود تا اين که شبي در بستر خود به فکر فرو رفته و خوابش نميبرد عايشه ميگويد من که از اين موضوع ناراحت شده بودم گفتم آيا موضوعي باعث ناراحتي شما شده است؟ صبحگاهان پدرم مرا صدا زد و گفت: دخترکم! بشتاب و احاديثي را که را نزدت گذاردهام را بياور. من هم آوردم و او هم آتشي طلب کرد و آنها را آتش زد. تذکرة الحفاظ، ج 1، ص 5، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الکتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى. روايات در اين باره متعدد وارد شده است که ابوبکر اول کاري که کرد احاديث مربوط به اهل بيت يا احاديثي که ارکان حکومت آنها را متزلزل ميکند، آتش زد تا در ميان مردم نباشد. اين يک دردي است و يک سؤالي است که ما از اهل سنت داريم. براي چه احاديث را آتش زدند. اگر چنانچه بر فرض ابوبکري که به عنوان خليفه است و به قول شما جزء اولين کساني است که اسلام آورده و همه را ميشناسد، امکاناتش هم هست، بيايد به مردم اعلان کند که فلان حديث صحيح است و فلان حديث صحيح نيست. فلاني ثقه و فلاني غير ثقه است. اين در حقيقت عذري است بدتر از گناه. مردم خودشان هم ميتوانستند بررسي کنند. اين کار ابوبکر عدالت صحابه را نيز زير سؤال ميبرد... يا گفتهاند که ابو بکر عذر آورد که ميترسم سنت پيامبر با قرآن مخلوط شود. از اين آقايان سؤال ميکنيم وقتي که در باره محل دفن پيامبر اختلاف کردند، مگر ابو بکر نگفت که هر نبيي هر کجا از دنيا رفت همان جا دفن کنيد. حضرت زهرا سلام الله عليها هم وقتي آمد تقاضاي فدک کرد، مگر ابو بکر نگفت: من از پيامبر شنيدم «نحن معاشر الأنبياء لا نورث»؟ مگر ابو بکر نگفت: از پيامبر شنيدم که «لو کان في أمتي محدثون لکان عمر»؟ (اگر در امت من کسي محدَّث (کسي که مائکه با او سخن ميگويند) وجود داشته باشد آن کس عمر ميباشد) اين همه مطالبي که از قول ابوبکر و عمر نقل کردهاند، چيست؟ چطور شد که اينها با قرآن مخلوط نشد؟ روايتي دارند اهل سنت و تقريباً اگر نگوييم متواتر، قريب به تواتر است، به نام حديث اريکه. اين روايت از رواياتي است که شايد کسي بررسي کند بيش از سي چهل سند براي آن پيدا کند. پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: الا يوشِک رَجُلٌ ينثني شَبْعَاناً على أَرِيکتِهِ يقول عَلَيکمْ بِالْقُرْآنِ فما وَجَدْتُمْ فيه من حَلاَلٍ فَأَحِلُّوهُ وما وَجَدْتُمْ فيه من حَرَامٍ فَحَرِّمُوهُ به زودي شخصي شکم باره بر تخت خود تکيه ميزند و ميگويد: بر شما باد روي آوردن به قرآن کريم هر آنچه در آن حلال يافتيد حلال و هر آنچه حرام يافتيد حرام بدانيد. مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج 4، ص 130، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، الوفاة:241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر ـ مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 132 ـ سنن الدارمي، عبد الله بن بهرام دارمي، ج 1، ص 144 ـ سنن ترمذي، ج 4، ص 145 ـ السنن الکبرى، بيهقي، ج 9، ص 331 و 332 ـ المعجم الکبير، طبراني، ج 20، ص 275 ـ الکفاية في علم الرواية، خطيب بغدادي، ص 23 و...
آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني | ||