* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 01 دي 1386 تعداد بازديد: 456 
اذان از ديدگاه فريقين: نمونه هايي از بدعت، در نزد اهل سنت
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 

01/10/86

بدعت در اهل سنت و نمونه‌هايي از آن

ما در بحث تثويب رسيديم به مرحله‌اي که اقوال علماي اهل سنت را اشاره کرديم. عبارتي از صنعاني و ابن قدامه نقل شد که تثويب چيزي است که أحدثه الناس، احدث يعني بدعت؛ واژه احدث را علماي اهل سنت در کل بدعة ضلالة و کل ضلالة في النار صراحت دارند که مراد از محدث و احدث، يعني بدعت گذاشتن.

بحث بدعت، که امروز وهابيت دنبال مي‌کنند بحث پر ماجرائي است و اهل سنت هم غالبا دارند به طرف آنها کشيده مي‌شوند، همين بحث بدعت است که متأسفانه بعضي از خودي‌ها هم بدون توجه به زواياي کار، از بعضي از قضايا تعبير به بدعت مي‌کنند و من بحثي را به اختصار عرض مي‌کنم در رابطه با مصاديق بدعت که امروز وهابيت پيشتاز اين قضيه است، روشن بشود و اين يکي از اساسي‌ترين مباحثي است که بايد مثل حمد و سوره حفظ کنيم و در غالب فتاواي تکفيري وهابيت، عمدتا علت کفر شيعه را ابتداع شيعه و گرايش شيعه به طرف امور بدعي ذکر مي‌کنند.

 

 

از مصاديق بدعت به ادعاي اهل سنت:

چند نمونه از مصاديق بدعت را که ساعت‌ها براي پيدا کردن آن وقت صرف شده است را از کتاب‌هاي اصيل وهابيت، ذکر مي‌کنم. يکي از مواردي که همواره به خاطر آن مورد اتهام بوده‌ا‌يم که بدعت گذار و تابع بدعت هستيم، «مراسم و جشن‌ها» است؛ يعني در ميلاد آقا رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه عليهم السلام و شهادت آنان، مراسمي در شهرهاي شيعه نشين انجام مي‌گيرد. البته در ميلاد رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، غالب اهل سنت با شيعه هم صدا هستند؛ ولي در مراسم شهادت ائمه عليه السلام و رحلت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، آنها تابع آقاي بخاري هستند و مي‌گويند هرکس از دنيا برود فقط منسوبين او در سال اول وفات مي‌توانند سه روز مراسم بگيرند و ختم و تشکيلات داشته باشند و بعد از سه روز را جائز نمي‌دانند.

 

 

امام جمعه زاهدان عزاداري براي امام حسين عليه السلام را بدعت اعلام نمود

امام جمعه زاهدان سال گذشته در نماز جمعه گفت: علت اين که ما با شيعيان در مراسم عزاداري امام حسين عليه السلام همگام نيستيم، چون عقيده داريم مجلس عزاداري و ختم، فقط سه روز بيشتر نيست. بعد از اين که امام حسين عليه السلام شهيد شد، موظف بودند سه روز براي او عزاداري کنند و بعد از او، سال‌هاي بعد را ما بدعت مي‌دانيم؛ عين عبارت ايشان است. يعني همان حرفي که وهابيت هفتصد، هشتصد سال قبل آوردند.

 

 

بن باز (مفتي أعظم عربستان) ميلاد پيامبر را بدعت مي‌داند

تعبيري دارد بن باز مفتي اعظم عربستان سعودي که 6 يا 7 سال پيش مرد و الآن به جاي او شيخ عبدالعزيز آل شيخ که از نواده‌هاي محمد بن عبدالوهاب است، مفتي اعظم عربستان سعودي است، مي‌گويد:

لا يجوز الإحتفال بمولد الرسول و لا غيره، لأن ذلک من البدع المحدثة في الدين، لأن الرسول لم يفعله و لا خلفاؤه الراشدون و لا غيرهم من الصحابة و لا التابعون لهم بإحسان في القرون المفضلة.

جشن گرفتن براي ميلاد رسول خدا صلّي الله عليه و آله و غير او جايز نيست؛ زيرا آن از بدعت‌هايي است که در دين ايجاد نموده‌اند زيرا که رسول خدا صلّي الله عليه و آله و خلفاي راشدين و نه ديگر صحابه و تابعين در بهترين قرون اسلامي آن را انجام نداده‌اند.

(أفتى الشيخ عبد العزيز بن عبد الله بن باز، الرئيس العام لإدارات البحوث العلمية و الافتاء و الدعوة والارشاد في السعودية في صحيفة الشرق الأوسط بتاريخ 3 / 12 / 1984 تحت عنوان( حکم الاحتفال بالمولد النبوي وغيره من الموالد)

احتفال يعني مراسم، چه مراسم شادي باشد و چه عزا. چون از بدعت‌هائي است که در دين حادث شده؛ چون رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) براي خودش جشن تولد نگرفته است؛ و خلفاء راشدين براي خودشان و رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) جشن نگرفتند و ديگر صحابه هم نگرفتند؛ و نه تابعيني که از صحابه تبعيت در قرون مفضله نيک کرده‌اند.

 

 

قرون مفضله (بهترين قرون) نزد اهل سنت

قرون مفضله را اينها سه قرن اول اسلام مي‌دانند. روايت جعلي که اينها به رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نسبت مي‌دهند و مي‌گويند:

خير القرون قرني، ثم الذي يليه، ثم الذي يليه (يا ثم الذي يتلوه ثم الذي يتلوه)

بهترين قرن‌ها، قرن من است، سپس قرن بعدي و سپس قرني که بعد از آن خواهد آمد.

که ما معتقد هستيم رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم وجودشان رحمت بود و تفضلي از خداي عالم و منتي بود که خدا بر بشر نهاد و رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را براي بشر فرستاد و فوق او نعمتي نيست و لکن همان قرن رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، صحابه، قلب مقدس رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را خون کردند و بعد از او در همان قرن رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، صديقه طاهره سلام الله عليها و محسن عليه السلام به شهادت مي‌رسد. اميرالمؤمنين 25 سال خانه نشين مي‌شود و بعد از آن به تعبير آقايان، فتنه قتل عثمان پيش مي‌آيد و بعد قضيه شهادت امام مجتبي عليه السلام و امام حسين عليه السلام پيش مي‌آيد. بلکه بايد مي‌گفت شر القرون است قرني که من هستم، بعد بني اميه مي‌آيد و بعد از آن بني عباس مي‌آيد.

خلاصه، واژه القرون المفضلة، به قول امروزي‌ها يعني قرون طلائي؛ که البته اختلاف است که آنها 100 سال را قرن مي‌گويند يا 50 سال را.

بن باز دليلش اين است که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم براي خود جشن ميلاد نگرفته و خلفاء هم نگرفتند. ما همين جا بايد مچشان را بگيريم و ببينيم آيا عمل نکردن رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و صحابه، مي‌تواند منشأ تشريع باشد يا نه؟ مثلا رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) همسرش را طلاق نداده، آيا مي‌توانيم بگوئيم طلاق در کار نيست. خيلي از قضايا هست که رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) انجام نداده و خيلي از مکروهات را رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) انجام نداده و بايد بگوئيم چون رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) انجام نداده، ما بايد بگوئيم اين حرام است.

بحث ديگر «اصالة الإباحة في کل أمر» هست. اين را هم قرآن تأييد مي‌کند و هم سنت و هم سيره فقهاي شيعه و سني. حتي يک تعبيري از ابن تيميه پيدا کردم که ايشان هم مي‌گويد اصل در اشياء، اباحه است و اگر حذري از طرف شارع نيامده باشد، ما نمي‌توانيم از پيش خود بگوئيم اين حلال است يا حرام است. ما بايد اين قضيه و استدلالي که آقايان دارند را در مورد احتفال، همين را بگوئيم بدعت است و بگوئيم آيا رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرموده که احتفال و جشن ميلاد حرام است يا نه؟ مي‌گويند: نه. پس شما از کجا اين حرام را آورده‌ايد؟ اين از مصاديق قرآن است که مي‌فرمايد:

و لا تقولوا لما تصف ألسنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علي الله الکذب...

به خاطر دروغى که بر زبانتان جارى مى‏شود (و چيزى را مجاز و چيزى را ممنوع مى‏کنيد،) نگوييد: «اين حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببنديد. سوره النحل (16)، آيه 116.

 

 

نسبت دادن بدعت به ديگران خود بدعت است

اين احتفال که آقايان مي‌گويند حرام است اين را از کجا مي‌گويند؟ خدا گفته حرام است يا رسول اکرم؟ آيا همين قول شما به بدعت، بدعت نيست؟ خداي عالم مواردي را که حرام و حلال بوده همه را شمرده و اين نشان مي‌دهد که شما معتقديد دين اسلام دين ناقصي است. رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم حقائقي را و بعضي از محرمات را يادش رفته و يا قصور کرده معاذ الله و شما وهابيت، بعد از 1400 سال کشف کرديد که اين حرام بوده و رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم کوتاهي فرموده است. در حالي که دين کامل شده بود: اليوم أکملت لکم دينکم.يعني چيزي که مربوط به حلال و حرام است، رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم همه را ابلاغ کرده است. يکي از چيزهائي که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در روز غدير خم، به روايتي که طبراني و سيره حلبي دارد، از مردم اعتراف گرفت که اي مردم! آيا من در ابلاغ رسالت به شما کوتاهي کرده‌ام؟ همه گفتند خير، بعد حضرت عرضه داشت: أللهم فأشهد که من در ابلاغ رسالت کوتاهي نکردم. يا اگر شما مي‌گوئيد اين را از يک عمومي استفاده مي‌کنيد، شما که چيزي نداشتيد اينجا. شما گفتيد: که پيغمبر انجام نداده است. آيا کل شيء لم يفعله رسول الله فهو حرام، مي‌توانيد اين را ثابت کنيد؟

 

 

نمونه‌هايي از بدعت در زندگي وهابيت به تعريف خودشان از بدعت

الآن شما از هواپيما و ماشين و هزاران چيز ديگر استفاده مي‌کنيد که در زمان رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نبوده و شما الآن با قاشق غذا مي خوريد ولي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين کار را نکرده. با ماشين، در حال احرام مي‌رويد حج عمره، که يک عمل عبادي است، در حالي که نه رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و نه خلفاء راشدين و نه صحابه در قرون مفضله شما، سوار ماشين نشدند. پس چرا اينچنين مي‌کنيد؟ رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وقتي طواف مي‌کرد، روي خاک ها طواف مي‌کرد؛ پس شما چرا روي مرمر طواف مي‌کنيد؟ در نماز جمعه چرا از بلند گو استفاده مي‌کنيد؟ در حالي که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و خلفاء راشدين استفاده نمي‌کردند. اگر بنا است که کل فعل لم يفعله رسول الله فهو حرام صحيح باشد، سنگ روي سنگ بند نمي‌شود. رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم خليفه انتخاب نکرده، شما چرا خليفه انتخاب مي‌کنيد؟ او از تلفن استفاده نکرده، چرا شما استفاده مي‌کنيد و صدها چيز ديگر. کما اين که وقتي تلگراف آمد، وهابيت فتوا دادند که حرام و بدعت است؛ چون رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و خلفاء راشدين از تلگراف استفاده نکردند؛ بعد ديدند خيلي آبروريزي مي‌شود و همه دارند به آنها مي‌خندند، سريع فتوايشان را برگرداندند.

چند اشکالي که ما در اينجا داريم اين است که آورده‌اند که:

لأن الرسول لم يفعله و لا خلفاؤه الراشدون.

اين عدم فعل رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و صحابه، يعني يک امر عدمي، نمي‌تواند منشأ وجود حرمت و وجوب باشد. بله فعل رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و فعل معصوم، فقط «لا يدل إلا علي الإباحة.» از احکام خمسه در عمل رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، جز إباحه، چيز ديگري فهميده نمي‌شود. حتي استحباب هم نمي‌توانيم بفهميم. ولي از جاي ديگري داريم که شارع مقدس آمده «إصالة الإباحة» را براي ما تشريع کرده يا قاعدة «کل شيء لک حلال حتي تعرف أنه حرام بعينه» و «کل شيء لک طاهر حتي تعرف أنه قذر بعينه.»

اشکال ديگر اين که، ايشان مي‌گويد: صحابه و تابعين در قرون مفضله انجام ندادند.

رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) که عمل صحابه و تابعين را براي ما مصدر تشريع قرار نداده. ما مي‌بينيم خود صحابه و تابعين اين همه جدال و جنگ داشتند و اگر قرار باشد عمل صحابه را ملاک قرار بدهيم، مثلا اگر کسي بخواهد عمل عايشه و طلحه را ملاک قرار بدهد، واجب است در برابر خليفه زمان بشورد و شورش کند و اين هم در هر قرني سي إلي چهل هزار نفر را به کشتن مي‌دهد. اگر بنا است که ملاک اين باشد و قول و فعل صحابه حجت باشد، اين مواردش است. اگر عمل صحابه حجت باشد، صحابه آمدند و عثمان را کشتند، پس بايد در هر زمان خليفه را بکشند. قطعا بدعت‌هائي که اينها امروز گذاشتند، کمتر از بدعت‌هاي عثمان نيست. همان طور که فتوا دادند خودشان بر کفر دولت آل سعود و گفتند اينها اهل بدعت‌اند. در حدود بيست سال اخير 5 يا 6 مورد علماي افراطي و تند رو عربستان سعودي، عليه دولت سعودي فتوا صادر کرده‌اند. کار به جائي رسيد که هيئت کبار علماء، که منزله مثلا شوراي انقلاب فرهنگي ما هستند، با مقداري قدرت بيشتر، آمدند فتوا صادر کردند که علماي وهابي که شب مي‌خوابند و صبح فتوا به تکفير ديگران مي‌دهند، فتاوايشان غير شرعي است. يعني خود مفتيان عربستان به جان هم افتاده‌اند، عده‌اي طرفدار دولت و عده‌اي مخالف دولت. يا مثلا فتواي عالي افتاي سعوي صراحت دارد که:

لا يجوز الإحتفال بمن مات من الأنبياء و الصالحين و لا إحياء ذکراهم بالمواليد، لأن جميع ما ذکر من البدع المحدثة في الدين و من وسائل الشرک.

برگزاري مراسم عزا و نيز مراسم جشن براي هر يک از انبياء و صلحاء جايز نمي‌‌باشد زيرا که تمام اين موارد از بدعت‌هايي است که در دين ايجاد شده و از موارد شرک به حساب مي‌آيد. 

هم بدعت است و هم از وسائل شرک اما هيچ دليلي براي اين سخن خود نياورده‌اند که چرا بدعت است. و جالب‌تر اين که همين هيئت افتاء مي‌گويد:

ذکر الصلاة و السلام علي الرسول قبل الأذان و هکذا الجهر بها بعد الأذان مع الأذان من البدع المحدثة في الدين.

صلوات فرستادن بر رسول خدا صلّي الله عليه و آله قبل از اذان و نيز با صداي بلند بعد از اذان و يا همراه با اذان از بدعت‌هايي است که در ايجاد شده است.

ببينيد کار به کجا کشيده شده که مي‌گويند: اگر شما قبل از اذان و در اذان و بعد از اذان بر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم درود بفرستيد، اين بدعت و حرام است.

يعني در زمان رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم که اذان مي‌گفتند، کسي در وسط اذان صلوات نمي‌فرستاد، قبل و بعد از اذان، کسي صلوات نمي‌فرستاد. اينها مسخره است و در حقيقت اهداف اينها، همان اهداف دودمان بني اميه است که مي‌خواهند نور اسلام و نور نبوت را خاموش کنند. حتي زيني دحلان که مفتي مکه مکرمه است و متوفاي 1305 هجري است، کتابي دارد به نام «فتنه الوهابيه» که کتاب خيلي خوبي است، در صفحه 20 مي‌گويد:

خود محمد بن عبدالوهاب بنيانگذار وهابيت، وقتي اين فتوي را داد که کسي حق ندارد در کنار اذان، بر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم درود بفرستد، يک مؤذني بود نابينا، روزي رفت بالاي مأذنه و شروع کرد به اذان گفتن و روي عادتي که داشت، در وسط اذان بر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم درود فرستاد،‌ محمد بن عبدالوهاب دستور داد اين مؤذن نابينا را از بالاي مأذنه کشاندند پائين و گردنش را زدند. اينها نشان دهنده اين است که اهدافشان نابود کردن دين به نام دين است.

 

 

رفت و آمد زياد کنار قبر رسول خدا بدعت است

يا مثلا دعا در کنار قبر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به قصد اجابت، بدعت است. خيلي عجيب است که انسان نمي‌داند به حال اينها تأسف بخورد، گريه کند، يا شديدترين نفرين‌ها را نثارشان کند. تعبيرشان اين است شيخ صالح فوزان که عضو شوراي عالي افتاء است، مي‌گويد:

من البدع التي تقع عند قبة الرسول، کثرة التردد عليه.

از بدعت‌هاي که در کنار قبر رسول خدا صلّي الله عليه و آله واقع شده است کثرت رفت و آمد به آن مکان است.

يعني هرکس روزي دو سه بار برود حرم رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و بياد بيرون، مي‌شود کثرت تردد و اين بدعت و حرام است. چرا؟ چون ما نداريم که مثلا خلفاء راشدين روزي دو سه بار بروند کنار قبر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و بيايند؛ چقدر مسخره بازي است. اينها فتاوايشان چاپ شده و رفته روي اينترنت و ماهواره؛ اينها هيچ إبائي هم ندارند از گفتن اين فتاوا.

 

 

سلام به رسول خدا و دعا و مناجات کنار قبر آن حضرت بدعت است

شيخ صالح فوزان عضو شوراي عالي افتاء فتواي ديگري داده و مي‌گويد:

کل ما دخل المسجد ذهب يسلم عليه هذا من البدع المحدثة.

اين که انسان هر بار که وارد مسجد النبي مي‌شود سلام به رسول خدا کند اين از بدعت‌هايي است که ايجاد شده است.

و اگر در اين حين سلام کند به رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) اين هم بدعت است. حالا اين را از کجا در آورده‌اند خدا مي‌داند. اين تصريح قرآن است که:

إن الله و ملائکته يصلون علي النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما.

خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏فرستد اى کسانى که ايمان آورده‏ايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و کاملًا تسليم (فرمان او) باشيد.

 سوره احزاب (33)، آيه 56.

اين آيه اطلاق دارد و نمي‌گويد روزي يک بار يا هزار بار؛ بعد مي‌گويد:

کذلک الجلوس عنده و من البدع کذلک الدعاء عند قبر الرسول أو غيره من القبور مظنة أن الدعاء عنده يستجاب.

همچنين نشستن کنار قبر رسول خدا صلّي الله عليه و آله و دعا نمودن در آنجا با اين گمان که دعا مستجاب مي‌شود و يا کار‌هاي ديگر از اين قبيل بدعت‌ مي‌باشد.

همين طور اگر بنشيند کنار قبر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و همچنين در کنار قبر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و ساير قبور، اگر دعا کند به اميد اين که مستجاب شود، اين بدعت و حرام است. حالا دليل و مبنايشان چيست؟ نمي‌گويند.

 

 

الباني از دولت عربستان مي‌خواهد تا قبر رسول خدا را ويران کند

تعبيري دارد آقاي ناصر الدين الباني مي‌گويد:

اگردولت عربستان واقعا مدعي توحيد است و مدعي است که ناشر تفکر توحيدي است، چرا قبر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را ويران نمي‌کند؟ اگر راست مي‌گويد که با شرک مبارزه مي‌کند و مي‌خواهد که توحيد را در سراسر جهان منتشر کند، يکي از اسباب شرک، همين گنبد خضراء رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم است.

اينها که در سال 1344 قبرستان بقيع را تخريب کردند، تصميم گرفتند قبر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را هم خراب کنند، ولي دولت هاي اسلامي گفتند که اگر به قبر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم دست بزنيد، ما وارد جنگ خواهيم شد. از ترس دولت هاي منطقه، اينها دست به ضريح و گنبد سبز رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نزدند. يا مثلا عجيب تر اين که:

لا يجوز إهداء الثواب بالرسول لا ختم القرآن و لا غيره.

اهداء ثواب به رسول خدا صلّي الله عليه و آله و ختم قرآن و غير آن به رسول خدا صلّي الله عليه و آله جايز نمي‌باشد.

فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلمية و الإفتاء، ج 9، ص 56

شما الآن مي‌خواهيد قرآن بخوانيد، سوره حمد و اخلاص و غيره و ثواب آن را اهداء کنيد به روح پاک رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، مي‌گويند اين حرام است. اين واقعا دردآور است. اخيراً هم فايلي را گذاشته‌اند روي سايت اهل سنت زاهدان، که هرگونه اهداء ثواب به انبياء و اولياء و اموات و ائمه عليهم السلام حرام است. چرا؟ چون صحابه اين کار را انجام نداده‌اند و قرآن نخوانده‌اند که ثواب آن را اهداء کنند به اموات.

 

 

افتتاح جلسات با قرائت قرآن بدعت است

جالب اين که شيخ عثيمين که مفتي شماره دو عربستان بود در زمان بن باز، مي‌گويد:

إفتتاح الندوات و المحاضرات بآيات من القرآن دائما کأنها سنة مشروعة هذا لاينبغي.

برگزاري نشست‌ها و سخنراني‌ها با آياتي از قرآن کريم که به طوردائم که گويي آن از سنت‌هاي مشروع خداوند است جايز نيست.

اين که حالا رسم است بر اين که در اول مجالس و همايش ها قرآن مي‌خوانند، اين بدعت است؛ چون رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و صحابه در مجالس و همايش هايشان قرآن نمي‌خواندند؛ قرآن دسته جمعي بدعت است.

 

 

صدق الله العظيم گفتن بعد از قرائت قرآن، بدعت است

باز هم شيخ عثيمين مي‌گويد:

قول صدق الله العظيم بعد الإنتهاء من قرائة القرآن بدعة.

صدق الله العظيم گفتن بعد از قرائت قرآن، بدعت است.

 

 

ذکر با تسبيح بدعت و حرام است

يا بن باز مي‌گويد:

کسي که با تسبيح ذکر بگويد، بدعت و حرام است؛ چون رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم با تسبيح ذکر نمي‌گفت؛ آقاي ابوبکر و عمر هم تسبيح نداشتند و با سر انگشتانشان ذکر مي‌گفتند.

اهل سنت چيزهائي را که به نفع خودشان باشد انجام مي‌دهند؛ اينها جشن روز ملي مي‌گيرند؛ جشن روز ارتش دارند؛ جشن تأسيس دولت عربستان سعودي دارند و اينها هيچ يک بدعت نيست؛ ولي اگر کسي براي مبعث رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، که براي نجات بشر بوده، جشن بگيرد، مي‌گويند: هذا من البدع المحدثة في الدين، اين از بدعت است.

معناي بدعت در شيعه و سني

در رابطه با بحث بدعت، عقيده وهابيت و برخي از اهل سنت را ديروز عرض کرديم. در رد اين عقائد، توجه به چند نکته ضروري است:

نکته اول: معناي بدعت چه از طريق شيعه و چه از طريق اهل سنت.

 



آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما