* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 29 بهمن 1386 تعداد بازديد: 329 
اذان از ديدگاه فريقين: اثبات شهادت ثالثه از کتب شيعه و سني
 پخش صوت  پخش صوت
   دان لود   دان لود 

29/11/86

 

اثبات شهادت ثالثه در اذان از روايات عامه

بحث ما در شهادت ثالثه بود که آيا مي‌توانيم از روايات خاص يا از عمومات و اطلاقات استفاده کنيم يا خير؟ دو روايت خوانديم از کتاب السلافة في أمر الخلافة آقاي مراغي مصري که تصريح داشت بر اين که سلمان و ابوذر در اذان خود بعد از شهادت بر رسالت، شهادت بر ولايت آقا اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌دادند. همچنين عرض کرديم که اين دو روايت را مي‌شود پشتيباني گرفت از سيره علماء و متشرعين که از قديم الأيام اينچنين بوده است. قبل از اين که به آيه ولايت برسيم، چون بحث مفصلي دارد و بحث در آن ضروري هم هست ، روايات ديگري از منابع شيعه و سني داريم که تقريبا حالت عموميت دارد که عموميت آن مانع استعمالش در اذان نيست.

 

نام امير المؤمنين عليه السّلام‌ بر جاي جاي آسمان‌ها نوشته شده است

يکي از آنها روايتي است که طبرسي در کتاب احتجاج (چاپ قديمي)، ص 158 دارد:

قاسم بن معاويه، قلت لأبي عبدالله (عليه السلام): هؤلاء (أهل سنت) يروون حديثا في أنه لما أسري برسول الله رأي علي العرش مکتوبا: لا إله إلا الله محمد رسول الله ابوبکر الصديق، ‌فقال (عليه السلام): سبحان الله، غيروا کل شئ حتي هذا؟ قلت: نعم، قال (عليه السلام): إن الله عزوجل لما خلق العرش کتب عليه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي اميرالمؤمنين، ‌و لما خلق الله عزوجل الماء کتب مجراه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي اميرالمؤمنين؛ لما خلق الله عزوجل الکرسي، کتب علي قوائمه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي اميرالمؤمنين؛ هکذا لما خلق الله عزوجل اللوح، و لما خلق الله عزوجل جبرئيل و لما خلق الله عزوجل الأرضين...؛ فقالت الأخير و لما خلق الله عزوجل القمر، کتب عليه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي اميرالمؤمنين؛ و هو سواد الذي ترونه في القمر. فإذا قال أحدکم لا إله إلا الله، محمد رسول الله، فليقل علي اميرالمؤمنين.

به امام صادق عليه السلام عرض کردم که اهل سنت اين چنين روايتي را نقل مي‌کنند که وقتي رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به معراج رفت، ديد در کنار عرش نوشته شده: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، ابوبکر صديق؛ امام صادق عليه السلام فرمود: سبحان الله! اهل سنت همه چيز را تغيير دادند حتي اين را؟! گفتم: بله، حضرت فرمود: خداوند وقتي عرش را خلق کرد، بر آن نوشت: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي اميرالمؤمنين؛ وقتي خداوند آب را آفريد، بر مجراي آب نوشت: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي اميرالمؤمنين؛ و... و وقتي که خداي عالم ماه را خلق کرد بر او نوشت: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي اميرالمؤمنين و اين همان سياهي است که در ماه مي‌بيني. بعد فرمود: هرکه از شما گفت: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، بايد بگويد: علي اميرالمؤمنين.

الاحتجاج، شيخ طبرسي، ج 1، ص 230.

روايت کاملا مطلق است و مقيد نکرده که در روز يا شب، ‌اذان يا غير اذان گفته شود. اطلاقش شامل مي‌شود خود اذان و اقامه را و هيچ منعي از گفتن شهادت ثالثه نيست و تعبير هم خيلي صريح است. اين يک روايت که به اطلاقه شامل اذان و اقامه هم مي‌شود.

 

نام رسول خدا صلّي الله عليه وآله به نام امير المؤمنين عليه السّلام‌ تأييد گشته است

روايت دوم از ابوحمراء از رسول الله (صلي الله عليه و سلم):

لما أسري بي إلي السماء إذاً علي العرش مکتوب لا إله إلا الله، محمد رسول الله، أيدتُه بعلي.

هنگامي‌ که مرا به معراج سير دادند ديدم که بر عرش نوشته شده است: لا اله الا الله، محمد رسول الله، و او (حضرت محمد صلي الله عليه و آله‌) را به وجود علي [حضرت] علي تاييد نمودم.

کتاب الشفا(م)، ج 1، ص 138، اسم المؤلف: القاضي عياض(م) الوفاة: 544، دار النشر ـ مناقب مغازلي، ص 39 ـ الرياض النضرة طبري، ج 2، ص 172 - نظم الدرر السمطين حمويني، ص 120 - مجمع الزوائد هيثمي، ج 9، ص 121 -الدرالمنثور سيوطي، ج 4، ص 153 - خصائص کبري سيوطي، ج 1، ص 7.

اين روايتي است که در غالب منابع اهل سنت آمده است، يعني ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و تأييد حضرت، نسبت به رسالت، قبل از خلقت آسمان‌ها بوده است و فراتر از حديث غدير، منزلت و دار است. گرچه اين روايت، خاص يا اطلاق آنچناني ندارد، ولي عموميتي دارد که تائيد علي عليه السلام همواره با رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم بوده است، و لذا اگر کسي در اذان و اقامه و گفتارش، بعد از شهادت بر وحدانيت حق و شهادت بر رسالت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، شهادت بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام بدهد، چيز زائدي نبوده است و بيان‌گر همان واقعيتي است که خداي عالم در عرش نوشته است.

 

نام رسول خدا و امير المؤمنين عليهما السّلام‌ بر روي درب بهشت نوشته شده است

روايت سوم که عموميت دارد و از منابع اهل سنت هم هست، از جابر بن عبدالله انصاري است:

قال: قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): مکتوب علي باب الجنة: محمد رسول الله، علي بن أبيطالب أخو رسول الله، هذا قبل أن يخلق الله السماوات و الأرض بألفي علم.

خداي عالم دو هزار سال قبل از خلقت آسمان و زمين، بر درب بهشت نوشته است که محمد رسول الله، و علي بن أبي طالب برادر رسول الله است.

 فضائل الصحابة لابن حنبل، ج 2، ص 665، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني، الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس ـ المعجم الأوسط، ج 5، ص 343، اسم المؤلف: أبو القاسم سليمان بن أحمد الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: دار الحرمين - القاهرة - 1415، تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد, ‏عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني ـ حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، ج 7، ص 256، اسم المؤلف: أبو نعيم أحمد بن عبد الله الأصبهاني، الوفاة:430، دار النشر: دار الکتاب العربي - بيروت - 1405، الطبعة: الرابعة ـ تاريخ بغداد، ج 7، ص 387، اسم المؤلف: أحمد بن علي أبو بکر الخطيب البغدادي، الوفاة: 463، دار النشر: دار الکتب العلمية، بيروت ـ تاريخ مدينة دمشق وذکر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل،  ج 42، ص 59، اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي، الوفاة: 571، دار النشر: دار الفکر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري ـ  ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج 3، ص 112، اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي، الوفاة: 748، دار النشر: دار الکتب العلمية - بيروت - 1995، الطبعة: الأولى، تحقيق: الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود ـ لسان الميزان، ج 2، ص 483، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي، الوفاة: 852 ، دار النشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت - 1406 - 1986، الطبعة: الثالثة، تحقيق: دائرة المعرف النظامية، الهند ـ و...

يعني ارتباط اميرالمؤمنين عليه السلام با رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، ربطي به اسلام و حديث دار و منزلت و غدير و امثال آن ندارد و فراتر از اينهاست.

 

تمام انبياء بر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام‌ مبعوث گرديده‌اند

روايت چهارم باز هم در منابع اهل سنت است. اين روايت خيلي زيباست. عبدالله بن مسعود از نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي‌کند:

أتاني ملک، فقال: يا محمد! و اسئل من أرسلناک من قبلک من رسلنا علي ما بعثوا؟ قال قلت: علي ما بعثوا؟ قال: علي ولايتک و ولاية علي بن أبيطالب.

اي محمد! از پيامبران قبل از خودت سؤال کن که بر چه چيزي مبعوث شده‌اند؟ گفتم: بر چه چيزي مبعوث شده‌اند؟ فرمود: بر ولايت تو و ولايت علي بن أبي طالب.

معرفة علوم الحديث، ج 1، ص 95، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عبد الله الحاکم النيسابوري، الوفاة: 405، دار النشر: دار الکتب العلمية - بيروت - 1397هـ - 1977م، الطبعة: الثانية، تحقيق: السيد معظم حسين ـ الکشف والبيان (تفسير الثعلبي)، ج 8، ص 338، اسم المؤلف: أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم الثعلبي النيسابوري، الوفاة: 427 هـ - 1035م، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان - 1422هـ-2002م ، الطبعة: الأولى ، تحقيق: الإمام أبي محمد بن عاشور، مراجعة وتدقيق الأستاذ نظير الساعدي ـ تاريخ مدينة دمشق وذکر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 42، ص 241، اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي، الوفاة: 571، دار النشر: دار الفکر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري ـ الجواهر الحسان في تفسير القرآن (تفسير الثعالبي)، ج 8، ص 338، اسم المؤلف:  عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبي، الوفاة: 875، دار النشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت ـ شواهد التنزيل حسکاني، ج 2، ص 223 و...

اين روايت خيلي صريح‌تر از بقيه روايات است. پس شهادت بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام پس از شهادت بر رسالت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، چيز عبث و زائدي نيست. همان مطلبي را ما در اذان و اقامه خود مي‌گوئيم که بزرگان شما در کتاب‌هاي حديثي خود نقل کرده‌اند.

 

زماني که امير المؤمنين عليه السّلام‌ به اين نام ملقب گرديده ‌است

روايت پنجم از حذيفه از نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم است که فرمود:

لو علم الناس متي سُمّي علي اميرالمؤمنين (عليه السلام) ما أنکروا فضله؛ سُمّي اميرالمؤمنين (عليه السلام) و آدم بين الروح و الجسد، قال الله تعالي و إذ أخذ ربک من بني آدم من ظهورم و ذريتهم و أشهدهم علي أنفسهم ألست بربکم، قالت الملائکه: بلي، فقال أنا ربکم، محمد نبيکم، علي أميرکم.

اگر مردم مي‌دانستند که علي (عليه السلام) از چه زماني لقب اميرالمؤمنين (عليه السلام) را گرفته است، فضائل او را انکار نمي‌کردند؛ او اميرالمؤمنين (عليه السلام) ناميده شد، وقتي که حضرت آدم (عليه السلام) بين روح و جسد بود، يعني هنوز روح در او دميده نشده بود. هنگامي که خداوند به فرزندان آدم گفت: آيا من پروردگار شما نيستم؟ ملائکه گفتند: بله، خداوند گفت: پس من پروردگار شمايم و محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) نبي شما و علي (عليه السلام) امير شماست.

الفردوس بمأثور الخطاب، ج 3، ص 354، اسم المؤلف: أبو شجاع شيرويه بن شهردار بن شيرويه الديلمي الهمذاني الملقب إلکيا، الوفاة: 509 هـ ، دار النشر: دار الکتب العلمية، بيروت، 1406 هـ - 1986م، الطبعة: الأولى، تحقيق: السعيد بن بسيوني زغلول.

پس ولايت و اميري اميرالمؤمنين عليه السلام چيزي است که قبل از خلقت حضرت آدم عليه السلام بوده است.

از اين پنج روايت، روايت اول صراحت داشت در اين که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: فليقل علي اميرالمؤمنين (عليه السلام). چهار سند ديگر، اگر چه ضعيف هم باشد، سندها متعدد و مختلف است و يؤيد بعضه بعضا. اگر بخواهيم بحث رجالي هم بکنيم، بالاتر از 3 روايت، مستفيض مي‌شود. اين روايات مضمون مشترکي دارند بر اين که ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام قرين ولايت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم است.

 

از خداوند خواسته‌ام تا نام مرا با نام تو قرين سازد

رواياتي به اين معنا در منابع شيعه زياد داريم. مثلا نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:

يا علي! إني طلبت من الله أن يذکرک بکل مورد يذکرني، فأجابني و استجاب لي

يا علي! از خدا خواسته‌ام که هر کجا نام من بيايد، نام تو هم، قرين نام من باشد، ‌خدا هم دعاي مرا به اجابت رساند.

ما مشابه اين روايت را در منابع شيعه زياد داريم، اما آنچه که خيلي مهم است، دو سه روايت صحيح در منابع اهل سنت به اين معنا دارد که:

 

آنچه براي خود خواستم براي امير المؤمنين عليه السّلام‌ نيز خواستم

رسول خدا صلّي الله عليه وآله به امير المؤمنين عليه السّلام‌ فرمود:

ما سألت ربي شيئا في صلاتي إلا أعطاني، و ما سألت لنفسي شيئا إلا سألت لک.

هر چه را که من در نماز از خدا خواسته‌‌ام، به من داد، و هيچ چيز براي خودم نخواستم مگر اين که براي تو هم طلب کردم.

أنساب الأشراف، ج 1، ص 281، اسم المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري (المتوفى: 279هـ) الوفاة: 279، دار النشر ـ المعجم الأوسط، ج 8، ص 47، اسم المؤلف: أبو القاسم سليمان بن أحمد الطبراني، الوفاة:360، دار النشر: دار الحرمين - القاهرة - 1415، تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد, ‏عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني تاريخ مدينة دمشق وذکر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 42، ص 310، اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي، الوفاة: 571، دار النشر: دار الفکر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى، ج 1، ص 61، اسم المؤلف: محب الدين أحمد بن عبد الله الطبري، الوفاة: جمادى الآخرة / 694هـ ، دار النشر: دار الکتب المصرية – مصر ـ مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9، ص 110، اسم المؤلف: علي بن أبي بکر الهيثمي، الوفاة: 807، دار النشر: دار الريان للتراث/‏دار الکتاب العربي - القاهرة, بيروت – 1407ـ جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الکبير)، ج 11، ص 295، اسم المؤلف: الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي، الوفاة: 19/جمادى الاولى / 911هـ ، دار النشرـ کنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، ج 13، ص 50، اسم المؤلف: علاء الدين علي المتقي بن حسام الدين الهندي، الوفاة: 975هـ ، دار النشر: دار الکتب العلمية - بيروت - 1419هـ-1998م ، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمود عمر الدمياطي.

از جمله اين موارد، ذکر رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در اذان و اقامه است و اين از مقام و منزلت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم است.

 

آنچه براي خود پسنديدم براي امير المؤمنين عليه السّلام‌ نيز مي‌پسندم

يا در صحيح ترمذي آمده که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:

يا عَلِي ! انى أُحِبُّ لک ما أُحِبُّ لنفسي وَأَکرَهُ لک ما أَکرَهُ لنفسي.

يا علي! من هر چه براي خود دوست دارم، براي تو هم دوست دارم؛ و هر چه براي خود نمي‌پسندم، براي تو نيز نمي‌پسندم.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج 1، ص 146، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة مصرـ مسند أبي داود الطيالسي، ج 1، ص 25، اسم المؤلف: سليمان بن داود أبو داود الفارسي البصري الطيالسي، الوفاة: 204، دار النشر: دار المعرفة - بيروت ـ المصنف، ج 2، ص 144، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الرزاق بن همام الصنعاني، الوفاة: 211، دار النشر: المکتب الإسلامي - بيروت - 1403، الطبعة: الثانية، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمي ـ الطبقات الکبرى، ج 4   ص 231، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري، الوفاة:230، دار النشر: دار صادر - بيروت ـ

الجامع الصحيح سنن الترمذي، ج 2، ص 72، اسم المؤلف: محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي، الوفاة: 279، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: أحمد محمد شاکر وآخرون و...

قطعا رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم شهادت بر رسالت در أذان و اقامه را دوست دارد و ما در اين باره شکي نداريم؛ و وقتي شهادت بر رسالت را دوست مي‌دارد، قطعا شهادت بر ولايت را هم دوست مي‌دارد. يعني ما چيزي را در اذان مي‌گوئيم که مورد رضاي نبي مکرم صلي الله عليه و آله و سلم است.

 

بعد از خلقت آسمان و زمين، خداوند منادي را به شهادت بر ولايت امير المؤمنين  امر فرمود

شيخ صدوق در امالي خود، ص 701، روايتي  از امام صادق عليه السلام دارد که فرمود:

أَنَا أَوَّلُ أَهْلِ بَيتٍ نَوَّهَ اللَّهُ بِأَسْمَائِنَا إِنَّهُ لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ أَمَرَ مُنَادِياً فَنَادَى أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ثَلَاثاً أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ثَلَاثاً أَشْهَدُ أَنَّ عَلِياً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً ثَلَاثاً.

فرمود ما اول خاندانيم که خدا نام ما را بلند کرده چون خدا آسمان‏ها و زمين را آفريد به منادى دستور داد سه بار ندا دهد: اشهد ان لا اله الا اللَّه، اشهد ان محمدا رسول اللَّه اشهد ان عليا امير المؤمنين حقا.

کافي، ج 1، ص 441 – بحارالأنوار، ‌ج 16، ص 368.

از اين روايت هم مي‌توان به عنوان مؤيد براي آن پنج روايت أهل سنت استفاده کرد. در مجموع از روايات شيعه و سني استفاده مي‌شود بر جواز شهادت بر ولايت در تمام اوقات شبانه‌روز و در همه حال و اشکال شرعي ندارد و شهادت بر يک امري است محقق.

 



آيت الله دکتر سيد محمد حسيني قزويني

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما