* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 09 ارديبهشت 1388 تعداد بازديد: 2370 
سومين مولود خانه وحي
 

حضرت زينب(‏عليهاالسلام) سومين فرزند حضرت فاطمه و حضرت علي(عليهماالسلام) در روز پنجم جمادي‏الاول سال پنجم يا ششم هجري چشم به جهان گشودند. در اين زمان، پيامبر اکرم(‏صلي الله عليه و آله) در مدينه حضور نداشتند. اميرالمؤمنين (‏عليه‎السلام) نام‏گذاري اين کودک را به تاخير انداختند تا رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به مدينه بازگشتند.

آن حضرت به فرمان الهي نام اين مولود مبارک را «زينب» گذاشتند و توصيه فرمودند که اين طفل را همواره گرامي بداريد؛ چون او شبيه جده‏اش خديجه کبري(‏عليهاالسلام) است. يعني همانگونه که حضرت خديجه(‏عليهاالسلام) در آغاز بعثت ‏با شجاعت و فداکاري متحمل زحمات زيادي شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زينب(‏عليهاالسلام) نيز با صبر و ايثار و تحملِ سخت‏ترين فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگيري به عمل مي‏آورند.

در توصيف آن زينب کبري(عليهاالسلام) مي‏گويند: حضرت در وقار و شخصيت چون جده‏اش حضرت خديجه‏(عليهاالسلام) و در عفاف و عصمت همانند مادرش حضرت زهرا(عليهاالسلام) بودند.

زينب کبري تا حدود پنج ‏يا شش سالگي، تحت تربيت شخص پيامبر اکرم(‏صلي الله عليه و آله) و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهرا(عليهاالسلام) پرورش يافت و از اين پس، مسؤوليت تربيت و پرورش او به عهده حضرت علي‏(عليه‎السلام) نهاده شد. تا اين ‏که در سال هفدهم هجري به همسري پسرعمويش، عبدالله بن جعفر درآمد. آنگاه که مردم با اميرالمؤمنين علي(‏عليه‎السلام) بيعت کردند، حضرت براي ياري پدر از مدينه به کوفه رفت و در مدت پنج ‏سال دوران سخت‏ حکومت حضرت علي‏ (عليه‎السلام)، همواره يار و تسکين‎بخش غم‏هاي پدر بودند و زنان کوفه را آموزش مي‏دادند... چون حضرت علي(‏عليه‎السلام) در محراب عبادت با شمشير ابن ملجم مرادي ضربه ‏خوردند، پرستاري آن حضرت را برعهده گرفتند و به دنبال شهادت اميرالمؤمنين(‏عليه‎السلام) و هنگام نوبت امامت ‏برادر بزرگشان امام حسن‏(عليه‎السلام) در کنار برادر قرار گرفتند و آنگاه که امام حسن‏(عليه‎السلام) از کوفه به مدينه برگشتند، به همراه ايشان، حضرت زينب(‏عليهاالسلام) نيز به مدينه آمدند.

پيامبر به فرمان الهي نام اين مولود مبارک را «زينب» گذاشتند و توصيه فرمودند که اين طفل را همواره گرامي بداريد؛ چون او شبيه جده‏اش خديجه کبري(‏عليهاالسلام) است. يعني همانگونه که حضرت خديجه(‏عليهاالسلام) در آغاز بعثت ‏با شجاعت و فداکاري متحمل زحمات زيادي شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زينب(‏عليهاالسلام) نيز با صبر و ايثار و تحملِ سخت‏ترين فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگيري به عمل مي‏آورند.

وقتي که در سال پنجاه هجري معاويه حضرت امام حسن‏(عليه‎السلام) را مسموم کرد باز غمخواري و پرستاري برادر با زينب بود و پس از شهادت امام حسن(‏عليه‎السلام) در خدمت امام حسين (‏عليه‎السلام) بودند و زماني که در سال شصت هجري امام حسين‏(عليه‎السلام) عازم مکه شدند، به همراه آن حضرت از مدينه خارج شدند و از آن لحظه به بعد تا روز عاشورا در خدمت ‏به قيام حضرت اباعبدالله(‏عليه‎السلام) تلاش مي‏کردند و لحظه‏اي از آن حضرت جدا نشدند.

نقل مي‏کنند در جريان حرکت ‏به سوي عراق، ابن عباس به امام حسين(‏عليه‎السلام) گفت اگر ناگزير بايد به اين سفر برويد، حداقل زنان و بچه‏ها را با خود نبريد.

در اين لحظه، حضرت زينب‏(عليهاالسلام) خطاب به ابن عباس فرمودند: ... سوگند به خدا از حسين جدا نخواهم شد، همراه او خواهم بود با او زندگي کرده و با او مي‏ميرم.

برگرفته از کتاب خصائص الزينبيه



هدهدي
    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  09 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام
نام زينب در شئون زندگي گل مي كند در دل عشاق ايجاد تحول مي كند
مهدي زهرا كه خود رمز توسل با خداست در مقام ذكر با زينب توسل مي كند
ميلاد مبارك.
2   نام و نام خانوادگي:  سيد حسين     -   تاريخ:  10 ارديبهشت 88 - 00:00:00
در وقار زينب وقار مادر است هيبت دشمن ستيز حيدر است رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم چون حسين عليه السلام را ديد اشك به چشمانش امد و حسين عليه السلام با تعجب علت گريه رسول خدا را پرسيدو رسول اكرم صل الله عليه و اله فرمود: هنگامي كه جبرئيل فرمان خدا را به من رساند او را گريان ديدم، وقتي علت گريه اش را پرسيدم عرض كرد: همانا اين دختر از اغاز تا پايان روزگار ناپايدار، بي رنج و عنا و درد و بلا نخواهد زيست. گاه به درد و مصيبت تو مبتلا و گاهي در مصيبت پدر و گاهي به درد و فراق برادرش حسن مجتبي دچار خواهد بود و افزون بر همه به مصايب كربلا و نوائب دشت نينوا گرفتار مي شود چنانكه موهايش سپيد و قدش خميده خواهد شد. روح آسماني‏اش، در سايه سار کوثر، شاد، و شفاعت بشکوهش، دستگيرمان باد! السلام عليك يا عقيله بني هاشم يا زينب كبري (س)




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما