همانا من برادرم و پسر عمويم و شخص مورد اعتماد اصحابم، يعني مسلم بن عقيل را به سوي شما (مردم کوفه) ميفرستم تا حقيقت امر شما را به من اعلام کند و آنچه از اجتماع شما براي او روشن ميشود به من بنويسد. ضمن تسليت شهادت سفير امام حسين(عليه السلام) حضرت مسلم بن عقيل، گفتوگويي با حجت الاسلام امير علي حسنلو، مسئول گروه تاريخ و سيره مرکز ملي پاسخگويي به سئوالات ديني را منتشر ميکند. * از تبار نيکان مسلم بن عقيل از تبار پاک بنيهاشم و نواده حضرت ابوطالب عموي پيامبر(ص) است، ابو طالبي که تا آخرين ساعات حيات خود دست از حمايت پيامبر برنداشت و دعوت پيامبر را اجابت کرد، مسلم از چنين نسلي است او از خانداني پاک، شجاع و با فضيلت برخاست و زير نظر عموي گرامياش، علي عليهالسلام، و پسر عموهاي خود امام حسن عليهالسلام و امام حسين عليهالسلام پرورش يافت و از علم، تقوي و ديگر فضائل آن بزرگواران بهرهمند گرديد. [1] و افتخار دامادي امير المومنين(عليه السلام) را داشت و سالها در کنار امام حسن و امام حسين عليهما السلام به ايشان اقتدا کرده بود با اينکه در آن زمان بسياري از افراد اين بصيرت را نداشتند. * نقش آفرينيهاي مسلم پيش از حادثه کربلا ، مسلم در رکاب امير المومنين رشادتهاي زيادي از خود نشان داد از جمله در جنگ صفين و حکومت امير المومنين يکي از نقش آفرينان معرکه نبرد بود و جناح راست سپاه امير المومنين در دست او بوده است [2] و اينها همه نشان از شجاعت و مديريت بالاي اوست * نائب خاص امام معصوم اگر بخواهيم شخصيت مسلم بن عقيل را واکاوي کنيم، بايد او را در رديف شخصيتهاي ديني بزرگ اسلام و بالاتر از آنها محسوب کرد، چرا که مسلم بن عقيل نماينده خاص امام معصوم بودهاند، هم در زمان امير المومنين مورد توجه خاص حضرت بود و هم در دوران امام حسن مجتبي يار و کمک کار ايشان بودند و از ياران با وفا و بر جسته آن حضرت به شمار ميرفتند. [3] و پس از شهادت امام حسن عليهالسلام همراه امام حسين عليهالسلام رهسپار مکه شد. [4] و به عنوان نائب خاص و وکيل امام به کوفه اعزام شد و امام اين اعتماد خاص را به ايشان داشت که او را به عنوان سفير و کارشناس امور سياسي و نظامي به کوفه فرستادند. * علت انتخاب مسلم بن عقيل به عنوان سفير خاص امانت داري و تعهد مسلم و سابقه درخشان و بصيرت بالاي او در تبعيت از ولايت و جامعيت علمي و عملي ، همه و همه سبب شد که امام (عليه السلام) او را به عنوان نماينده خود برگزيد و در معرّفي او به مردم کوفه نوشت: وَ انّي باعِثٌ اليکُم بِاخي وَ ابْنِ عَمّي وَ ثِقَتي مِنْ اهْلي «مُسْلِمِ بن عَقيل» لِيُعْلِمَ لي کُنْهَ امْرِکُمْ وَ يَکْتُبَ الَيَّ به ما يَتَبَيَّنَ لَهُ مِنْ اجْتماعِکُمْ. [5] و همانا من برادرم و پسر عمويم و شخص مورد اعتماد اصحابم، يعني مسلم بن عقيل را به سوي شما (مردم کوفه) ميفرستم تا حقيقت امر شما را به من اعلام کند و آنچه از اجتماع شما براي او روشن ميشود به من بنويسد.مردم کوفه نيز به جلالت قدر نماينده امام (عليه السلام) واقف بودند، لذا قبل از آمدن «عبيدالله بن زياد» به کوفه به خوبي از او استقبال کردند و در مورد جايگاه مسلم نزد امام حسين (عليه السلام)، همين بس که وقتي خبر شهادت او به حضرت (عليه السلام) رسيد فرمود: «لا خَيْرَ فِي الْحَياةِ بَعْدَکُمْ» [6] بعد از شما خيري در زندگي نيست. * جايگاه بلند علمي مسلم بن عقيل از ديگر جنبههاي شخصيتي مسلم بن عقيل، جايگاه بالاي علمي ايشان ميباشد هر چند گزارشات کمي در اين زمينه بدست ما رسيده است، ولي مواردي را مشاهده ميکنيم که اين جايگاه را نشان ميدهد از باب نمونه رجال نويسان اهل سنت، مسلم بن عقيل را محدّثي تابعي شمرده و گفتهاند که صفوان بن موهب از او حديث نقل کرده است [7]. وي فقيه و دانشمند بود [8] و همان جايگاه نيابت خاصهاي که نواب اربعه نسبت به امام زمان عليهالسلام داشتند مسلم بن عقيل همان جايگاه را نسبت به امام حسين عليهالسلام داشتند، به علاوه سجايا و شاخصهاي ديگري که تنها در وجود ايشان بود. * عامل به سيره نبوي در سختترين شرايط در جريان پيشنهاد ترور عبيد الله ابن زياد در منزل هاني بن عروة با وجود مهيا بودن همه شرايط براي از بين بردن ابن زياد، مسلم بن عقيل از اين کار امتناع نمود ، زماني که علت را جويا شدند فرمود : سخن پيامبر صلي الله عليه و آله را به ياد آوردم که فرمود: «مؤمن غافلگيرانه نميکُشد و اين عمل خود را مستند کرد به سيره نبوي و اين نشان از آگاهي و دانش او نسبت به سيره نبوي و پايبندي و تقواي بالاي او در التزام به اصول ميباشد. [9] * پيشتاز حماسه عاشوراء در حادثه عاشورا مسلم، پيشتاز حماسه عاشورا بود و حضور او در کوفه موجب آشکار شدن تزوير و رياکاري امويان شد و غربت او در کوفه ياد آور غربت و مظلوميت خاندان پيامبر در کربلا است. * شجاعت مسلم : مسلم را شجاعترين فرزند عقيل خواندهاند [10] ؛ بعد از استقرار مسلم در خانه طوعه، بلال فرزند وي که براي ميگساري با دوستان خود بيرون رفته بود، به خانه بازگشت و از حضور مسلم در خانه مطلع شد. علي رغم تأکيد مادر، موضوع را کتمان نکرد و نزد عبدالرحمن بن اشعث رفت و داستان را با او در ميان گذاشت و ابن زياد نيز از موضوع با خبر شد و در پي آن شصت يا هفتاد و به قولي سيصد تن از سربازان ويژه خود را همراه محمد بن اشعث رهسپار محل اختفاي مسلم کرد. [11] جنگ سختي در گرفت و شماري از سربازان ابن زياد کشته شدند. وقتي خبر به ابن زياد رسيد، به ابن اشعث پيغام داد که من تو را براي دستگيري يک نفر فرستادهام، در حالي که ضربه سختي بر سپاهم وارد شده است. ابن اشعث پاسخ داد: آيا ميداني ما را براي دستگيري شيري دلاور و شمشيري بران که در دست مردي شجاع و با اراده قرار دارد فرستادهاي؟ او از خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله است. ابن زياد پيغام فرستاد که به او امان دهيد زيرا جز اين راهي براي دستگيري او نخواهيد يافت.[12] مسلم گفت: نيازي به امان مکر پيشگان نيست . اينها همه برخاسته از ايمان بالاي او و اعتقاد او به ولايت بود . * بصيرت بسياري از بنيهاشم با امام به کربلا نيامدند ، البته امام تکليف نکرده بودند، ولي او خود همراه امام آمد و اين مسئله ناشي از بصيرت بالاي مسلم است * مهمترين پيامهايي که ميتوان از سيره مسلم بن عقيل گرفت با همه مدارج علمي و تقوايي او مهمتر از همه بصيرت او و ايثار و پيش قدم شدن براي قيام امام حسين عليهالسلام است و حضور او در کوفه بعدها تاثير مهمي داشت ، فعاليتهاي مسلم در کوفه بعدها موجب قيامهايي در جامعه مسلمين از قبيل قيام توابين و غير آن و تبعيت مطلق او از امام عصرش شد. شجاعت در راه حق از ديگر مطالبي است که در سيره مسلم قابل مشاهده است از ديگر ويژگيهاي مسلم بن عقيل تبعيت او از سنت نبوي است و اين در زماني واقع شد که امويان اسلام را به گوشهاي گذاشته و اکثر مردم درانحراف بودند و جرياني در جامعه به وجود آمده بود که مردم را از سيره نبوي دور ميکرد و اگر قيام امام و اخلاص افرادي مثل مسلم نبود فضاي الان جامعه ما تيره و تار و خط واقعي اسلام گم ميشد و اگر اين الگوها نبودند ارزشهاي دين از بين ميرفتند و مسلم بن عقيل و امثال وي الگو و اسوه جامعه هستند و اگر مسلم و مانند او نبودند نه از علمي خبري بود و نه از فرهنگ واقعي اسلام اثري مانده بود و اساس مکتب اسلام مديون اين خونها و بصيرتهاست و فرهنگ مقاومت با توجه به اين اسوهها و الگوها باقي ماند تا اينکه به دوران طلايي انقلاب اسلامي رسيد. [1] - الشهيد مسلم بن عقيل، ص 81 و 83 [2] - مناقب آل ابيطالب، ج 3، ص 197 [3] - رجال الطوسي، ص 70 [4] - الامامة و السياسة، ج 2، ص 230 [5] - اخبار الطوال، دينوري، ص 230 [6] - مروج الذّهب، ج 3، ص 72 [7] - الثقات، ج 5، ص 391؛ الاعلام، ج 7، ص 222 [8] - الشهيد مسلم بن عقيل، ص 109 [9] - التاريخ الکبير، ج 4، ص 266 از ابوهريره نقل شده است كه گفت: از ميان فرزندان عبدالمطلب، او شبيهترين فرد به پيامبر صلى الله عليه و آله است [10] - . المعارف ج 7، ص 204 [11] - الكامل فى التاريخ، ج 4، ص 32 [12] - الفتوح، ج 5، ص 92
|