* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 25 تير 1393 تعداد بازديد: 4096 
دلم براي علي (ع) مي‌سوزد!
 



حتما شنيده‌ايد که بعضيها! مي گويند کلمه «مولا» در حديث غدير که پيامبر فرمود «مَن کُنت مَولاهُ ‌فَهذا عليٌ مَولاهُ» به معناي دوستي است نه به معناي ولايت و سرپرستي و سزاواري.‌

شايد فکر کنيد و با خود بگوييد: خُب آنان تقصير ندارند، اين کلمه دو معنا دارد و آنها فکر کرده‌اند ‌که منظور پيامبر معناي دوستي کلمه را اراده کرده...‌

اما مي‌خواهم برايتان با تعريف يک خاطره، روشن کنم که:‌
اولاً: آنها خوب مي‌دانستند که پيامبر علي را منصوب به ولايت کرده نه دوستي و منظورش از ‌مولا، سروري است نه چيز ديگر.‌

ثانياً: خيلي‌ها که بعدها حتي شايد زير اصل ماجراي غدير هم زدند و انواع و اقسام تشکيکها و ‌تفسيرها برايش کردند، همانها بارها و بارها بر صدق آن و بر روشني معنا و مراد آن اعتراف ‌کرده‌ بودند و تأييد نمودن بودند.‌

من وقتي گذرم بر اين روزهاي سرد و تاريک تاريخ مي‌افتد، چقدر دلم مي‌گيرد و چقدر دلم براي ‌علي و زن و فرزندش (عليهم السلام) مي‌سوزد. ‌

با خود مدام در اين فکرم که مگر علي چه هيزم تري جز نيکي به آنها فروخته بود که اينچنين زير ‌همه چيز زدند و بر سرش و بر سر همسر و فرزندانش آنچه آوردند که نبايد!‌

من چقدر دلم مي‌سوزد!‌...

روزگار عثمان؛ مدينه؛ مسجد پيامبر(ص) (‌1)
حموئي در فرائد السمطين، سمط 1، باب 58 (1/319/251)، به سندش از سليم پسر قيس هلالي ‌کوفي نقل کند که او گفت:

در روزگار خلافت عثمان، گروهي بيش از دويست نفر از مهاجران و ‌انصار، در مدينه، در مسجد فرستاده خدا (ص) نشسته بودند، از جمله: علي پسر ابوطالب، سعد ‌پسر ابو وقاص، عبدالرحمن پسر عوف، طلحه، زبير، مقداد، هاشم پسر عتبه، عبدالله پسر عمر، ‌حسن، حسين، عبدالله پسر عباس، محمد پسر ابوبکر، عبدالله پسر جعفر، و از انصار: ابي پسر ‌کعب، زيد پسر ثابت و... و... هر يک از فضايل قوم و قبيله و خاندان خويش سخن مي‌گفتند.‌‌ ‌

- علي پسر ابوطالب خاموش بود، او و هيچ يک از خاندانش سخني نمي‌گفتند. ‌

- جمع حاضر به او رو کردند و گفتند: اي ابوالحسن! چرا سخني نمي‌گوئي؟! ‌

- فرمود: .. شما را به خدا سوگند مي‌دهم، آيا مي‌دانيد آن هنگام که اين آيه: «اي کساني که ايمان ‌آورديد! خدا را فرمان بريد و فرستاده را فرمان بريد و صاحبان امرتان را...»(2) و اين آيه: «ولي ‌شما تنها خدا و فرستاده او و کساني که ايمان آوردند، کساني که نماز را پاي مي‌دارند...»(3) و ‌اين آيه: ... و جز خدا و فرستاده‌اش و مومنان را هم راز نگيرند...»(4) نازل شد، مردم گفتند: اي ‌فرستاده خدا! آيا اين آيات ويژه برخي مومنان است يا شامل همه‌شان مي‌شود؟

‌خداوند به پيامبرش(ص) فرمود تا واليان امرشان را بر آنان بشناساند و با انتصاب من در غديرخم ‌براي مردم، ولايت را براي‌شان مانند نماز و زکات و حج‌شان روشن نمايد. آنگاه خطبه خواند و ‌فرمود: اي مردم! هان که خداوند مرا به رسالتي فرستاد که بر من گران آمد و باور داشتم که مردم ‌مرا تکذيب کنند، تا که تهديدم کرد که آن پيام را برسانم يا که مرا کيفر کند.

‌سپس فرمود که نداي نماز جماعت دهند. سپس خطبه خواند و فرمود: «اي مردم! آيا مي‌دانيد که ‌خداوند مولاي من است و من مولاي مومنانم، و من به آنان از خودشان سزاوارترم؟»

گفتند: آري اي فرستاده خدا. ‌فرمود: برخيز اي علي. ‌[و من] برخاستم. ‌‌[آنگاه] فرمود: هر که من مولاي اويم، علي مولاي اوست. خدايا! دوست بدار هر که او را دوست ‌دارد و دشمن باش با هر که او را دشمن دارد. ‌

سلمان برخاست و گفت: اي فرستاده خدا! چگونه ولايتي؟
فرمود: ولايتي چون ولايت من، هر که را به او از خودش سزاوارترم، علي به او از خودش ‌سزاوارتر است.

خداوند اين آيه را نازل فرمود: « امروز آيين‌تان را براي‌تان کامل کردم...» ‌

فرستاده خدا(ص) تکبير گفت و فرمود: الله اکبر که پايان نبوتم و پايان دين خدا، ولايت علي پس از ‌من است.

ابوبکر و عمر برخاستند و گفتند: اي فرستاده خدا! اين آيات ويژه علي است؟ ‌
فرمود: آري! درباره او و درباره اوصيايم تا روز رستخيز است.

گفتند: اي فرستاده خدا! براي ما معرفي‌شان کن. ‌
فرمود: علي برادرم و وزيرم و وارثم و وصي‌ام و جانشينم در ميان امتم و ولي هر مومني پس از ‌من است. سپس فرزندم حسن، سپس فرزندم حسين، سپس نه فرزند از پسران حسين، يکي پس از ‌ديگري. قرآن با آنان است و آنان با قرآن هستند. از قرآن جدا نشوند و قرآن از آنان جدا نشود تا در ‌کنار حوض بر من در آيند

‌[وقتي کلام علي عليه السلام به اينجا رسيد تمام حاضران در مسجد اعتراف کردند و]‌

- همگي گفتند: آري! راستا که آن را شنيديم و آن گونه که گفتي گواه بوديم و... و... . ‌

اين حديثي است که حموئي نقل کرده است. همين حديث در کتاب سليم 2/636/11، با ‌اندکي اختلاف آمده است. ‌

پي نوشت:
1- خلاصه الغدير، ص 213 ، برگزيده و ترجمه‌ي دکتر محمود رضا افتخارزاده
2- نسأ 59‌
3- مائده 55 ‌
4- توبه 16‌


 



حسين عسگري
    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  غلام مولا علي(ع) علي محمدي     -   تاريخ:  15 مهر 88 - 00:00:00
سلام
قربون هر چه سنگ پاي قزوين !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2   نام و نام خانوادگي:  باران     -   تاريخ:  19 مرداد 91 - 10:37:56
سلام. وهابيت که اينا رو نميفهمه،دنيا داره توي آتيش تفرقه مي سوزه اونوقت اونا چسبيدن به اينکه مرده اينطوري شد،جنازه اونطوري شد، زيارت فلان شد،قبر بهمان شد.
3   نام و نام خانوادگي:  محب علي     -   تاريخ:  24 مرداد 91 - 17:30:15
قربونتون برم مولاي مهربونم يا علي ... چقدر شما مظلوميد چقدر شما اهل بيت مظلوميد نه فقط اون موقع بلكه الان هم خيلي مظلوميد ... چقدر خون به دل شما كردند و شما سكوت كرديد ...بميرم براتون مولاي مهربونم يا علي جان اللهم عجل لوليك الفرج
4   نام و نام خانوادگي:  محمد رضا خاکسار     -   تاريخ:  30 مرداد 91 - 06:39:59
اسد الله در وجود آمد در پس پرده هر چه بود آمد
5   نام و نام خانوادگي:  havafer     -   تاريخ:  16 مهر 91 - 12:28:22
دلم براي علي ميسوزد؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
6   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:  16 مهر 91 - 13:07:46
امير المومنين شاه مردانه،کون و مکان دستشه،واسه خودتون دلسوزي کنين
7   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:  16 مهر 91 - 17:04:18
با سلام به دوستان: جناب هوا هپروت:احتمالا خيلي هوايي شدي و زيادي توي ابرهايي. پسر خوب اشتباه گرفتي و توهم زدي بايد دلت براي كسايي بسوزه كه الان واقعا ميسوزن و براي پيروانشون كه بعدا خواهند سوخت
8   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  16 مهر 91 - 19:05:38
الله اکبر با سلام دلم براي مولاي متقيان حضرت امير المومنين الامام علي ابن ابي طالب عليه صلوات و سلام نمي سوزد ... ايشان و همسرشان و اولادشان عليهما السلام از امتحانات الهي چنان پيروز و سر بلند بيرون امدند که حضرت حق الله سبحان تعالي در مقابل ملائکه به وجودشان مباحات کرد ... دلم براي ان کساني ميسوزد که براي شادي و دلخوشي شيطان رجيم همه دنيا و اخرت خود را نابود کردند ... چه ارزان خود را فروختند اين جماعت کور دل .. خداوندا دوستي حضرت محمد و ال مکرمش را براي ما زياد تر بفرما لبيک يا علي




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما