| تاريخ: 21 خرداد 1387 | تعداد بازديد: 2271 |
|
| بانويي از بهشت ... | ||
|
آمديد از بهشت تا که خدا ... بکند فخر پيش مريم ها نه فقط مريم؛ آسيه، هاجر ... نه! کجا شانشان و شان شما که تمام بهشت محو شماست که تمام جهان و ما فيها ... قطره اي از يم سخاوتتان ذره اي از حريمتان دنيا آري آري بهانه خلقت! آري آري خداي خلقت ما! تا که پا روي خاک بنهاديد ... از شما جزء عرش شد اينجا که شما گفته ايد قاعده و کرده مير بلاغتش انشا کاش آن شب سحر نمي آمد سحر پر کشيدن بابا غم بي انتهايتان بي بي! ابتداي تمام مرثيه ها آيه ي بي بديل خوف و رجاست ... دست پهلو نشين و دست دعا اي خليلي که کرده از اعجاز پهنه ي لاله زار، بستر را ! و اي که روح لطيف حضرتتان مثل روح خداست بي همتا ! آفتابيد، ليک وقت غروب ماهتابيد، ليک پر اما غمتان مي کشد به بي خويشي سجع و وزن و رديف و قافيه را آه ! اين آه را تمام مکن نشود تا تمام دل غوغا بي شما رنگ مي دهد شادي پاي اشک شبانه ي مولا شب تاريک را سفر مکنيد مکشيد از سحرگه ما پا چه شده بي صدا سحر کرديد اي صداي بلند قدّ رسا بعدتان مانده روي دست علي حسرت يک نگاه روح فزا بعدتان مردم هميشه غريب مي زند نيش قلب حيدر با ... حرفهايي هميشه پُر اما چشمهايي هميشه پُر آيا در رثاي شما رثا فرسود شرح اين قصه نيست کار رثا بعدتان شهر را بهانه گرفت شکل دين را گرفت شکل ادا شير غُران ذوالفقار به دست ... همپر مرغ ِ قافِ "او ادني" ... پشت پرچين بيست و پنج سکوت ... ماند آن خطبه هاي رعد آسا کي خدا خواهد و سپيده دمد رسد از راه شمس بزم آرا
ببرد آبروي ديو دغل حامد اهور | ||
| فهرست نظرات |
| 1 |
نام و نام خانوادگي: محمد طاهري -
تاريخ: 20 مرداد 88 - 00:00:00
آقا حامد سلام شعري كه درخصوص حضرت زهرا بود كجاست آن شعري كه نجف خوانديد يادش به خير! |