* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 05 فروردين 1392 | تعداد بازديد: 5229 | |
شهرستاني و روايت شهادت حضرت زهرا (س) | ||
اين مقاله در جواب دوست عزيزي نوشته شده است در قسمت تازههاي خبري اشكالي به مناظره استاد قزويني در شبكه المستقله داشتهاند . اصل نظر ايشان در همان قسمت موجود است ؛ اما به خاطر طولاني نشدن مطلب ، ما جواب آن را در اين قسمت ميگذاريم . ---------------------------- دوست گرامي ! از اطلاع رساني و ارتباط صميمانه شما سپاسگذاريم . استاد حسيني قزويني در اين مناظره مستنداتي را از كتابهاي اهل تسنن براي اثبات شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها بيان كردند كه بعد از نقل روايتهاي صحيح السندي از ابن أبي شيبه ، ابن جرير طبري ، بلاذري و ... به روايت شهرستاني به نقل از نظام نيز اشاره نمودند . اما زماني كه نوبت به حسن الحسيني رسيد ، ايشان روايتهاي ديگر را رها و فقط به نقد روايت شهرستاني پرداخته و استاد حسيني قزويني را متهم به تدليس و ... كردند . متأسفانه بعد از آن ارتباط تلفني استاد قزويني قطع شده بود و ايشان در آن روز نتوانستند به سخنان حسن الحسيني پاسخ دهند . فرداي آن روز نيز كه دوباره نوبت استاد قزويني بود ، ايشان جواب محكم و قاطعي را آماده كردند ؛ اما متأسفانه و بر خلاف روزهاي قبل ، جناب دكتر هاشمي با قطع پي در پي سخنان استاد قزويني اجازه ندادند كه جواب شبهات حسن الحسيني و ابوشوارب داده شود . به همين خاطر دوستان گروه پاسخ به شبهات تصميم گرفتند كه تمامي اين مناظرات را پياده كرده و به تمامي شبهات طرح شده پاسخ دهند كه يكي از اين شبهات هم ، تضعيف نظام توسط شهرستاني است . از آن جايي جناب ابوذر براي دومين بار از ما درخواست فوري پاسخ اين مطلب را كردهاند ، برآن شديم كه پاسخ اين مطلب را زودتر از بقيه روي سايت قرار دهيم . مهمترين اشكالاتي كه شهرستاني به نظام ميگيرد و به همين دليل روايت وي را رد ميكند ، چهار مطلب (به علاوه تصريح به شهادت حضرت زهرا توسط عمر) است كه ما همه آنها را نقل و نقد آن را نيز ذكر خواهيم كرد : 1 . تصريح به انتصاب اميرالمؤمنين ، توسط رسول خدا (عليهما السلام) :
نخستين اشكال شهرستان بر نظام اين است كه وي تصريح اعتقاد به منصوص بودن امامت بعد از پيامبر داشته است و گفته است رسول خدا (ص) امير المؤمنين (ع) به عنوان امام بعد از خودش نصب كرده بود ؛ ولي عمر آن را انكار كرده است . شهرستاني مينويسد : قال أولا لا امامة الا بالنص والتعيين ظاهراً مكشوفاً وقد نص النبي صلى الله عليه وسلم على على رضى الله عنه في مواضع واظهر اظهاراً لم يشتبه على الجماعة الا ان عمر كتم ذلك وهو الذي تولى بيعة أبى بكر يوم السقيفة . نظام گفته : اولاً : امامت و جانشيني محقق نميشود مگر با نص و تعيين ، مشخص و آشكار ، كه در باره علي عليه السلام بارها از طرف رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به صورت آشكار و علني اين كار انجام شد تا براي هيچ كس شبهه و ايرادي باقي نماند ؛ اما پس از وفات آن حضرت ، عمر آن را انكار و كتمان كرد و در سقيفه بني ساعده براي به خلافت رساندن ابوبكر نهايت تلاشها را انجام داد . پاسخ :
اين عبارت اختصاص به نظام ندارد ؛ بلكه بسياري از بزرگان اهل تسنن ؛ از جمله امام الحرمين غزالي نيز به آن تصريح كرده است ؛ چنانچه مينويسد : ... واجمع الجماهير على متن الحديث من خطبته في يوم عيد يزحم باتفاق الجميع وهو يقول: « من كنت مولاه فعلي مولاه » فقال عمر بخ بخ يا أبا الحسن لقد أصبحت مولاي ومولى كل مولى فهذا تسليم ورضى وتحكيم ثم بعد هذا غلب الهوى تحب الرياسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى في قعقعة الرايات واشتباك ازدحام الخيول وفتح الأمصار وسقاهم كأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول: « فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا » . ولما مات رسول الله صلى الله عليه وسلم قال قبل وفاته ائتوا بدواة وبيضاء لأزيل لكم إشكال الأمر واذكر لكم من المستحق لها بعدي. قال عمر رضي الله عنه دعوا الرجل فإنه ليهجر سر العالمين جزء 1 ، ص 4 ، باب في ترتيب الخلافة والمملكة .
از خطبههاي رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) خطبه آن حضرت به اتفاق همه مسلمانان در روز عيد غدير خم است كه در آن فرمود : هر كس من مولا و سرپرست او هستم ، علي مولا و سرپرست او است . عمر پس از اين فرمايش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به علي (عليه السلام) اين گونه تبريك گفت : «افتخار ، افتخار اي ابوالحسن ، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولاي ديگري هستي.» اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبري علي (عليه السلام) و نشانه رضايتش از انتخاب علي (عليه السلام) به رهبري امت دارد ؛ اما پس از گذشت آن روزها ، عمر تحت تأثير هواي نفس و علاقه به رياست و رهبري خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلي تغيير داد و با لشكر كشيها ، برافراشتن پرچمها و گشودن سرزمينهاي ديگر ، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلي هموار كرد و [مصداق اين آيه قرآن شد :] پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن ، بهايى ناچيز به دست آوردند، و چه بد معامله اى كردند. و زماني كه رسول خدا از دنيا رفتند ، قبل از رحلتشان ، فرمودند : كاغذ و دواتي براي من بياوريد تا مشكل شما را در امر خلافت بعد از خودم حل و كسي را كه مستحق آن است ، براي شما ذكر نمايم . اما عمر گفت : به سخنان اين مرد توجه نكنيد كه او هذيان ميگويد . سؤال من از دوستان اهل تسنن اين است كه : آيا شما مي توانيد به خاطر اين سخن امام الحرمين غزالي ، اين شخصيت برجسته اهل تسنن را تضعيف کنيد . 2 . شك عمر در نبوت رسول خدا (ص) :
اشكال دوم شهرستاني به نظام اين است كه وي معتقد است عمر بن الخطاب در صلح حديبيه در نبوت رسول خدا شك كرده است : ونسبه إلى الشك يوم الحديبية في سؤاله الرسول عليه الصلاة والسلام حين قال السنا على حق أليسوا على الباطل قال نعم قال عمر فلم نعطى الدنية في ديننا قال هذا شك وتردد في الدين ووجدان حرج في النفس مما قضى . در داستان حديبيه ، عمر در مقابل رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) و فرمان وي دچار شك و ترديد ميشود و با حالتي اعتراض گونه ميگويد : مگر ما بر حق وآنان بر باطل نيستند ؟ رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود : بلي ، روش ما بر حق است و آنان به بيراهه ميروند ، عمر گفت : پس چرا بايد با كساني كه همسنگ ما نيستند ، پيمان ميبنديم ؟ اين سخن عمر نشانهاي است از شك و ترديد او در درستي راه و فرماني كه پيامبر صادر كرده بود . پاسخ :
اين مطلب كه عمر بن الخطاب در صلح حديبيه در نوبت رسول خدا شك كرده است ، از مسائل قطعي و اتفاقي ميان شيعه و سني است ؛ تا جايي كه بسياري از بزرگان اهل تسنن از جمله ذهبي در تاريخ الإسلام ، ابن حبان در صحيحش كه تمامي روايات وي از ديدگاه آنها صحيح هستند، عبد الرزاق صنعاني استاد بخاري در المصنف و ... نقل كردهاند و اختصاص به نظام ندارد . ... فقال عمر : والله ما شككت منذ أسلمت إلا يومئذ ، فأتيت النبي صلى الله عليه وسلم فقلت : يا رسول الله ، ألست نبي الله قال : بلى قلت : ألسنا على الحق وعدونا على الباطل قال : بلى قلت : فلم نعطي الدنية في ديننا إذا قال : إني رسول الله ولست أعصيه وهو ناصري . قلت : أولست كنت تحدثنا أنا سنأتي البيت فنطوف حقا قال : بلى ، أفأخبرتك أنك تأتيه العام قلت : لا . قال : فإنك آتيه ومطوف به ... . تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 2 ، ص 371 – 372 و صحيح ابن حبان ، ابن حبان ، ج 11 ، ص 224 و المصنف ، عبد الرزاق الصنعاني ، ج 5 ، ص 339 – 340 و المعجم الكبير ، الطبراني ، ج 20 ، ص 14 و تفسير الثعلبي ، الثعلبي ، ج 9 ، ص 60 و الدر المنثور ، جلال الدين السيوطي ، ج 6 ، ص 77 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 57 ، ص 229 و ... . عمر گفت : قسم به خدا ! از زماني كه اسلام آوردهام ، جز امروز ( در نبوت رسول خدا ) شك نكردهام . سپس پيش پيامبر آمد و گفت : اي رسول خدا ! مگر شما پيامبر خدا نيستي ؟ !!! . پيامبر فرمود : بلي هستم . عمر گفت : مگر ما بر حق و دشمنان ما بر باطل نيستند ؟ پيامبر فرمود : بلي چنين است . عمر گفت : پس چرا ذلت و حقارت در دينمان نشان دهيم ؟ پيامبر فرمود : من پيامبر خدا هستم و هرگز از دستورات او سرپيچي نخواهم كرد و او ياور من است . عمر گفت : مگر شما نگفتي كه وارد خانه كعبه شده و طواف خواهيم كرد ؟ پيامبر فرمود : آيا من گفتم كه همين امسال اين كار را خواهيم كرد ؟ عمر گفت : نه ، پيامبر فرمود : تو وارد مكه ميشوي و طواف خواهي كرد .
محمد بن عمر واقدي در تاريخش مينويسد : . . . فكان ابن عباس رضي اللّه عنه يقول : قال لي في خلافته ]يعني عمر[ وذكر القضية : إرتبت ارتياباً لم أرتبه منذ أسلمت إلا يومئذ ، ولو وجدت ذاك اليوم شيعة تخرج عنهم رغبة عن القضية لخرجت . ابن عباس ميگويد : عمر بن الخطاب در زمان خلافتش از قضيه حديبيه ياد كرد و گفت : در آن روز (در نبوت پيامبر ) شك كردم ؛ به طوري كه از زمان اسلام آوردنم ، چنين شكي به من دست نداده بود ، اگر در آن روز كساني را پيدا ميكردم كه از من پيروي كنند و به دلخواه از اين معاهده خارج شوند ، من نيز خارج مي شدم . ... والله لقد دخلني يومئذٍ من الشك حتى قلت في نفسي : لو كنا مائة رجلٍ على مثل رأيي ما دخلنا فيه أبداً ! . كتاب المغازي ، الواقدي ، ج 1 ، ص 144 ، باب غزوة الحديبية ، طبق برنامه المكتبة الشاملة ، الإصدار الثاني . قسم به خدا چنان شك كرده بودم كه با خودم مي گفتم : اگر صد نفر با من هم نظر بود ، هرگز اين معاهده را نميپذيرفتم . بنابراين ، نقل اين مطلب ، اختصاص به نظام ندارد و بسياري از بزرگان اهل تسنن آن را نقل كردهاند . آيا ميتوان بزرگاني همچون ذهبي ، ابن حبان ، عبد الرزاق صنعاني ، طبراني ، سيوطي و ... را به خاطر نقل اين مطلب تضعيف كرد ؟ 3 . نماز تراويح از بدعتهاي عمر : | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: محمدرضا بلبل پور -
تاريخ: 15 تير 87 - 00:00:00
آقا كمتر بتركونيد!!!! چيزي از اين بيچاره ها نموند!!!!! اينها اگر حقيقت طلب بودند، نيازي به توضيحات آيت الله قزويني نداشتند. مگر خيلي ها كه شيعه شدند، از طريق مناظره شيعه شدند؟ نه بخدا! خودشان حقيقت طلب بودند. اما دفاع جانانه آيت الله قزويني، فعلا چشم كور كن دشمن شده!!!! |
2 |
نام و نام خانوادگي: مسعود -
تاريخ: 16 تير 87 - 00:00:00
سلام. واي. پوست يارورو كنديد. آقايان وهابي چه جواب قانع كننده اي در مورد اين موضوعات دارند؟ اميدوارم كه شما عزيزان هميشه سربلند باشيد كه اينچنين كشف حقيقت ميكنيد. |
3 |
نام و نام خانوادگي: محمد علي -
تاريخ: 18 تير 87 - 00:00:00
سلام عليكم از همه شما دوستان عزيز در موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر(ع) تشكر و سپاسگذاري مي كنم و از راهي دور بر دستان جناب آقاي دكتر قزويني بوسه مي زنم. خداوند به حق چهارده نور مقدس اش ايشان را در زير سايه توجهات حضرت حق و امام زمان(ع) حفظ فرمايد. اميدوارم مسئولين فرهنگي كشور هم اينقدر بيكار ننشينند و براي اين همه هجمه حملات دشمنان تشيع دستي برآرند و فقط به فكر سرگرم كردن مردم از طريق فيلم و سريال و فوتبال و ... نباشند. آيا همان قدر كه براي فوتبال يورو 2008 تبليغات و وقت مردم را گرفتند و آخر هم نه چيزي عايد مردم شد غير از تلف كردن وقت ، براي اشاعه فرهنگ تشيع هم اينکار ها را مي کنند..!!!!!!! اللهم العن اول ظالم ظلم حق و محمد و آل محمد و آخر تابع له علي ذلک التماس دعا |
4 |
نام و نام خانوادگي: محصل -
تاريخ: 18 تير 87 - 00:00:00
به نام خدا از دوستان خواهش مي کنم در قسمت نظرات کمي جدي تر باشند چون اين مسائل بازي بين تيم هاي استقلال و پيروزي نيست که اين گونه مي نويسيد! بحث بر سر راه راست از بي راهه و رستگاري مردم است. کور کوري خواندن در بحث علمي روي خوشي ندارد. من فکر نمي کنم هيچ جوينده ي حقي از ديدن اين کامنت ها خوشحال شود ؛ سعي کنيم کساني را که در طرف مقابل هستند جذب کنيم نه دفع! پس از دوستان خواهش مي کنم در قرار دادن کامنت هاي خود دقت بيشتري داشته باشند. همچنين از دست اند کاران سايت کمال تشکر را دارم. الهم عجل لوليک الفرج. |
5 |
نام و نام خانوادگي: يزدان -
تاريخ: 23 تير 87 - 00:00:00
آية الله الاعظم و الفقيه الافخم، سيد الفضلاء في دهره و الاحد في نصرت دين ربه، حجة الزمان و حقيقة البيان، العبد المخلص والحضرة الاقدس، حجة الاسلام و مرجع الاحكام و المولى القمقام، مدقق المحققين و محقق المدققين، شمس فلك التحقيق و بدر سماء التدقيق، العالم الفاضل والمومن الكامل، صائن لنفسه و حافظ لدينه، مخالف لهواه و مطيع امر مولاه، آية اللّه فى الورى و الصابر علي البلوي، مولانا الاجل الاكرم، و استاذنا الاعظم الافخم، السماحة السيد محمد القزويني الحسيني حفظه الله و ادامه و ابقاه |
6 |
نام و نام خانوادگي: سيد علي -
تاريخ: 14 دي 89 - 09:00:50
سلام خسته نباشيد سوالي از خدمتتان داشتم وآن اينکه در سنن نسايي آمده است که عمر از اينکه متعه حج را منع کرده خود را بري نموده وگفته :سوگند به الله، من شما را چگونه از تمتع منع مي كنم؟ حال آنكه تمتع در قرآن آمده و رسول الله آن را انجام داده است. أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَقِيقٍ قَالَ أَنْبَأَنَا أَبِي قَالَ أَنْبَأَنَا أَبُو حَمْزَةَ عَنْ مُطَرِّفٍ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ عَنْ طَاوُسٍ عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ سَمِعْتُ عُمَرَ يَقُولُ وَاللَّهِ إِنِّي لَأَنْهَاكُمْ عَنْ الْمُتْعَةِ وَإِنَّهَا لَفِي كِتَابِ اللَّهِ وَلَقَدْ فَعَلَهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَعْنِي الْعُمْرَةَ فِي الْحَجِّ من سند روايت را هم بررسي کردم همه صحيح بود حال اين روايت چگونه با رواياتي که در آن عمر صريحا مردم را از متعتين نهي مي کند قابل جمع است ؟ وچگونه مي توان صحت اين روايت را زير سوال برد چرا که اهل سنت هرجا گير مي کنند به اين روايت استناد کرده وروايات ديگر را مي گويند با توجه به اين روايت مشخص مي شود که منظور از نهي عمر در روايات ديگر نهي اباحت است ولا غير!!! بسيار ممنون جواب نظر: با سلام دوست گرامي يكي از نكاتي كه در تاريخ آمده است ، برگشتن عمر از نظرات خويش است ، وي بارها سخنان اشتباه و فتاواي اشتباه ميداد و وقتي كه مدرك را به او گوشزد ميكردند ،از سخن خويش باز ميگشت و يكي از آنها همين مورد است ! و حتي گاهي مي گفت : كلكم افقه من عمر حتي المخدرات موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
7 |
نام و نام خانوادگي: fgdlsoll -
تاريخ: 02 ارديبهشت 91 - 03:12:25
20 |
8 |
نام و نام خانوادگي: احمد نوري -
تاريخ: 06 ارديبهشت 91 - 20:49:17
از خدا نمي ترسي چيزي که علماي اهل سنت از يک شيعه بعنوان عقييده اش نقل ميکنند را به خود نويسنده نسبت مي دهي جواب نظر: باسلام دوست گرامي ادعاي مورد نظر شما مبهم است بيشتر يوضيح دهيد و مشخصا مورد را ذكر كنيد تا پاسخ داده شود. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
9 |
نام و نام خانوادگي: خادم الزهراء -
تاريخ: 26 اسفند 91 - 23:32:48
بسم الله،براي إثبات شهادت حضرت زهراء (س)مخفي بودن قبر ايشان كافي است وإلابراي چه وصيت كردند كه شبانه دفن شوند وان دونفركه اوراآزردند(عمر وابوبكر)درتشيع جنازه ايشان شركت نكنند.من از آقايان أهل سنت ميخواهم كه تعصب را رهاكنندومنصفانه به اين قضيه نگاه كنندكه آيا اين جواب زحمتها وتلاش پيامبر بودكه باعزيزانش چنين كنند؟وباجانشينش اينگونه برخوردكنند؟كه حكومت را از او بگيرند واو را خانه نشين كنند؟واين اختلاف بزرگ را بين مسلمانان ايجاد كنند؟ودر آخر أيام فاطميه را به ساحت مقدس امام عصر(عج)وشيعيانشان تسليت عرض ميكنم.السلام عليك يا اباصالح المهدي وعلى أمك الصديقة الشهيدة ورحمة الله وبركاته |