* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 09 خرداد 1391 تعداد بازديد: 13250 
آيا اهميت دادن به عيد نوروز بدعت نيست؟
گروه  
  باسمه تعالي
 
جهت استحضار جنابعالي و خوانندگان گرامي نظريه فقهاي بزرگ شيعه و رواياتي را كه از ائمه عليهم السلام آمده ذكر مي كنيم و آن سيره خلفاي اهل سنت را در گرامي داشتن  عيد نوروز نقل مي كنيم و قضاوت را به عهده خوانندگان گرامي مي گذاريم


نظريه فقهاى بزرگ شيعه نسبت به نوروز

ابن فهد حلى از فقهاى بزرگ شيعه مى فرمايد: «يوم النيروز يوم جليل القدر». روز نوروز يك روز با عظمتى است. المهذب البارع، ج 1، شرح ص 191.

حضرت آيت اللّه العظمى خوئى در پاسخ به استفتايى پيرامون فضيلت و اعمال عيد نوروز پرسيده اند، ايشان پاسخ داده اند: «لا بأس بالاتيان بالأعمال المذكورة رجاء ، والله العالم». اگر اين اعمال را به قصد رجاء باشد نه به قصد ورود، اشكال ندارد. صراط النجاة للميرزا جواد التبريزي، ج 2، ص 426.

از حضرت آيت اللّه العظمى سيستانى پرسيده اند: «هل يعد اعتبار النيروز عيدا من البدع في الدين؟»

 كه آيا معتبر دانستن عيد نوروز بدعت است؟

پاسخ داده اند: «لا يعد بدعة». خير، بدعت شمرده نمى شود.

فقهاى شيعه به استناد روايات متعدد، فتوى به استحباب غسل روز نوروز داده اند.

علامه حلى مى فرمايد: «ويستحب الغسل ليلة الفطر... ويوم النيروز للفرس». غسل شب عيد فطر و... و نوروز مستحب است. منتهى المطلب (ط.ق)، ج 1، ص 130.

همين فتوى را مرحوم ابن فهد در مهذب ج 1، ص 191، صاحب حدائق در حدائق، ج 4، ص 234، و مقدس اردبيلى در مجمع الفائدة، ج 7، ص 19.

صاحب جواهر مى فرمايد: «وأما غسل يوم النيروز فعلى المشهور بين المتأخرين بل لم أعثر على مخالف فيه&raquo.

و اما استحباب غسل روز نوروز، نظريه مشهور ميان متأخرين است بلكه در ميان فقهاء كسى را مخالف نيافتم.  جواهر الكلام، ج 5، ص 41.

 

سخنان ائمه عليهم السلام در باره نوروز

 

شيخ صدوق نقل مى كند: «وأتي علي عليه السلام بهدية النيروز ، فقال عليه السلام : ما هذا؟»

خدمت حضرت امير (ع) هديه اى آوردند، حضرت فرمود اين چه هديه اين است؟ پاسخ دادند: «يا أمير المؤمنين اليوم النيروز» اين هديه روز نوروز است، حضرت هديه را پذيرفت و فرمود «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا». شما هر روز را براى ما نوروز قرار دهيد. (هر روزتان نوروز باد). من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 300، ح 4073 .

از اين روايت استفاده مى شود كه حضرت هيچگونه مخالفتى با عيد نوروز نفرمودند، بلكه فرمودند هر روزتان نوروز باد.

و در روايت ديگرى حضرت امير عليه السلام فرمود: «اليوم لنا عيد ، وغدا لنا عيد ، وكل يوم لا نعصي الله فيه فهو لنا عيد

امروز  براى ما عيد است و فردا هم عيد ما هست و هر روز كه خدا را معصيت نكنيم آن روز عيد ما است.

مستدرك الوسائل، ج 6، ص 154، ح 6679.

شيخ طوسى در مصباح از امام صادق (ع) نقل كرده كه حضرت به معلى بن خنيس فرمودند: «إذا كان يوم النيروز فاغتسل والبس أنظف ثيابك ، وتطيب بأطيب طيبك ، وتكون ذلك اليوم صائما

روز نوروز غسل كن و پاكيزه ترين لباست را بپوش و خود را خوشبو نما و اين روز را روزه بگير و بعد از نماز ظهر و عصر چهار ركعت نماز (با آداب خاصى) بجاى آور و دعا كن «يغفر لك ذنوب خمسين سنة». خداوند گناه پنجاه سال تو را مى آمرزد.

 وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 172 - 173، ح 10338، مصباح المتهجد : 790.

ابن فهد حلى در مهذب نقل كرده كه امام صادق (ع) به معلى بن خنيس فرمود: «إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي ( صلى الله عليه وآله ) لأمير المؤمنين ( عليه السلام ) العهود بغدير خم فأقروا له بالولاية ، فطوبى لمن ثبت عليها ، والويل لمن نكثها»

روز نوروز همان روزى است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در غدير خم، از مردم نسبت به امير مؤمنان (ع) عهد و پيمان گرفت. و در اين روز با ولايت على (ع) تجديد پيمان نماييد، خوشا به حال كسى كه در ولايت على (ع) ثابت قدم بماند و واى به حال كسى كه پيمان شكنى كند.

و حضرت در ادامه فرمود: «وما من يوم نيروز إلا ونحن نتوقع فيه الفرج ، لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه».

ما در روز نوروز انتظار فرج داريم، زيرا آن روز از روزهاى ويژه ما اهل بيت است كه شما آن را ضايع كرديد ولى فارسها آن را حفظ كردند.

المهذب : 194،  وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 173 ، ح 10339، والبحار 59 : 119.

 

سيره خلفاي اسلامي در عيد نوروز

علامه سيد جعفر مرتضى مى نويسد:  اهل سنت روز نوروز را گرامى مى داشتند و به همديگر هدايا مى فرستادند، خليفه اسلامى متوكل عباسى، در بغداد، چيزهاى ساخته شده از عنبر و گلهاى مخصوصى ميان مردم توزيع مى كرد. الديارات / ص 57 ، وراجع ص 39 / 40 ونشوار المحاضرات / ج 8 / ص 246 والعامة في بغداد / ص 253 / 254 عنهما وعن عجائب المخلوقات / ص 121 وعن صبح الأعشى / ج 2 / ص 420 .

«وقيل إنّه أول من أخر النيروز رفقا بأهل الخراج

گفته اند كه ايشان اولين كسى بود كه  روز عيد نوروز را به خاطر مدارا با اقليتهاى مذهبى، به تأخير انداخت. محاضرة الأوائل / ص 142 .

و مادر مقتدر عباسى اين روز را گرامى مى داشت.  نشوار المحاضرات / ج 1 / ص 293 ، وراجع : المستطرف / ج 2 / ص 52 .

واثق هم اين روز را گرامى مى داشت. الأغاني / ج 19 / ص 230 .

و مصنور دوانيقى نيز به اين روز اهميت مى داد

و اول كسى كه روز نوروز را گرامى داشت و عيد باستانى اعلام كرد، حجاج بن يوسف ثقفى بود. الأوائل / ج 2 / ص 34.

دكتر صالح وردانى از علماى مصر مى نويسد: وكان الفاطميون بالإضافة إلى ذلك يحتفلون بعيد النيروز ويوزعون فيه أصناف الحلوى.

در زمان حكومت فاطميون، عيد نوروز را جشن مى گيرفتند و انواع شيرينى جات در اين روز توزيع مى كردند. الشيعة في مصر ص 34.

تمام اين كارها توسط خلفاى اسلامى در سه قرن آغازين اسلام، انجام مى گرفت و هيچ يك از علماى بزرگ اعتراض نمى كردند. المواسم والمراسم  ص 99.



    فهرست نظرات  
41   نام و نام خانوادگي:  ه . ق     -   تاريخ:  17 فروردين 91 - 02:24:09
سلام من به عنوان يک آدم بي طرف خيلي از صحبتهاي آقاي عبد الامير استفاده کردم و کاملا منطقي و مستدل بود ولي اي کاش ايشان به روايت امام موسي کاظم عليه السلام که در بحارالانوار در رد نوروز آمده و تفسير الميزان که در تحت سوره فرقان استاد معظم مرحوم علامه طباطبايي در توضيح اصحاب راس آورده اند اشاره اي ميفرمودند و صد حيف که لباس نو پوشيدن خونه تکاني کردن و عيدي دادن و عيدي گرفتن و..... براي افضل الاعياد که که عيد غدير هست نباشد
42   نام و نام خانوادگي:  جواد     -   تاريخ:  17 فروردين 91 - 02:44:54
نزد خداوند عليم و حکيم عيد فقط عيد غدير است و بس
از پس او جمعه و اضحي و فطر بهر کمال ما همين چار بس
جاي علي کي به اهورا دهيم مذهب و کيش ما همان است و بس
43   نام و نام خانوادگي:  عبد     -   تاريخ:  15 ارديبهشت 91 - 09:36:45
عليکم السلام در جواب ه . ق هرچه اين قوم را دعوت به بحث منطقي ابتداً روي آيات و سپس بررسي کل روايات نموديم حق را معوج پنداشتند و حاضر نشدند کليه روايات را سنداً و متناً بررسي کنند و کنيم حرف براي گفتن بسيار است طالبين حق را همين مقدار کافيست که بدانند عيد نوروز بدعتيست در دين که با جان مردم عجين شده مواليان آقا اميرالمؤمنين عليه السلام محور زندگي را روي عمل آنها بنا ميکنند نه اقوام ديگر والسلام
44   نام و نام خانوادگي:  عليرضا     -   تاريخ:  03 آذر 91 - 22:20:25
عيد نوروز رسمي زيبا و مورد تاييد ائمه ي اطهار است .
کساني که با نظر علي ع و ائمه ي اطهار هم مخالفت ميکنند و از آنها خود را مقيد تر و مسلمان تر ميدانند راه به بيرهه ي عظيم برده اند
45   نام و نام خانوادگي:  به تو چه     -   تاريخ:  08 اسفند 91 - 09:58:07
پيامبر طي يك روايت گفته سه كشور مسامانبشو نيستند
ايران-تركيه-عراق
شما يا مرده پرستي ميكنيد يا در دين اسلام بدعت مياوريد
شيعه يك مذهب نيست بلكه ديني مسقل است
زنده باد ملازاده زنده باد يوسف قرضاوي
46   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  09 اسفند 91 - 22:30:49
الله اکبر با سلام جناب "" به تو چه "" خداوند تو را با ملق زاده و قرض اوي محشور کنه ان شاء الله بيا بگو امين لبيک يا علي
47   نام و نام خانوادگي:  غضنفري     -   تاريخ:  10 اسفند 91 - 22:40:34
جناب به توچه: تو به پيامبر صلي الله عليه واله وسلم دروغ بستي و عجيب اينجاست که کاملا بر عکس فرموده آن حضرت حرف ميزني چرا که ايشان ايرانيان را بسيار ستايش فرموده که اگر علم در ثريا باشد ايرانيان انرا بدست مياورند يا اينکه ايرانيان اسلام ناب را به اعراب عرضه ميکنند . واين ادعاي تو نشانگر اين است که تو و امثال تو از شدت تعصب به عمر و ابوبکر و عبدالله ابي و ابوجهل و ابولهب و امثالهم نميتواني گسترش سريع اسلام ناب را ببيني و حسادت چشمان تو و بزرگانت را کور کرده. اميدوارم که خدا تو را با عمر وابولهب و ابوبکر و ابوجهل محشور کند و مارا هم با 14معصوم عليهم السلام
48   نام و نام خانوادگي:  نور غدير     -   تاريخ:  23 اسفند 91 - 00:34:59
اولا: گفتن علما اگر کاشف از قول معصوم و يا عين کلام معصوم باشد حجت است و الا اصلا بدرد بشريت نمي خورد (چرا که در زمان غيبت بايد رجوع کرد به کساني که حرف ائمه را مي زنند [واما الحوادث الواقعه فرجعوا الي روات حديثنا])
ثانيا: همه علما شيعه معتقدند که مجتهد جامع الشرايط حتي اگرمنصوب از طرف شخص امام زمان هم که باشد مخطي است.
ثالثا: حرف علما اگر (سهوا)در مقابل نص قرار گرفت آن حرف باطل مي شود و نص جاي آن را مي گيرد(البته اگر از روي عمد خلاف نص حرفي زده شود عدالت از بين مي رود)
رابعا: در طول تاريخ بوده است مواردي که علما اشتباه مي کردند و بعد ها علماء متأخر آن اشتباه را اصلاح کردند ( مثل [ منزوعات بئر ]که ديگر در هيچ رساله اي حرفي از آن نيست در حالي که در قديم بطور مفصّل درباره آن فتوي داده مي شد)
خامسا: تأئيديه اي از همه علما براي نوروز جمشيدي وجود ندارد.
نتيجه: نوروز جمشيدي اگر چه مسلماً عيد ايرانيان باستان (آتش پرست و مشرک ) بوده و هست ولي از نظر قرآن و روايات (سنت پيامبر و آل پيامبر) باطل است و براي فرد محقق ادله آن روشن و واضح است .
49   نام و نام خانوادگي:  نور غدير     -   تاريخ:  23 اسفند 91 - 00:45:19
و نکته اي که فراموش شد اينکه:
در زمان کنوني با سخنراني هايي که از طرف متدينين مخصوصا طلاب کم اطلاع مي شود به نوروز يک وجهه اسلامي داده اند و اين مسلما وارد کردن چيزي در اسلام است که در آن نبوده و ظاهرا بدعت هم جز اين نيست و اگر واقعا معتقد هستيد اسلامي نيست پس چرا اينقدر نسبت به کساني که در مقابل نوروز جمشيدي ايستاده اند حساسيت نشان مي دهيد و در تأييد نوروز جمشيدي مقاله مي نويسيد اينها نشان مي دهد شما به نوروز جمشيدي علاقه مند هستيد و مي خواهيد آن را توجيه کنيد که البته لولا التوجيه لهلک الطلبه
در پايان متذکر مي شوم که قرآن و روايات صريحا نوروز جمشيدي را رد مي کند.
50   نام و نام خانوادگي:  شكوري     -   تاريخ:  23 اسفند 91 - 23:21:25
سلام
جناب نور غدير مطالب خوبي را ارائه فرموده اند ، و البته كساني كه فكر مي كنند نوروز از نظر روايات مورد تاييد است به خطا رفته اند.
51   نام و نام خانوادگي:  mosasalam     -   تاريخ:  24 اسفند 91 - 12:06:34
سلام
جناب آقاي سني که نوشتي :شيعه يك مذهب نيست بلكه ديني مسقل است
زنده باد ملازاده زنده باد يوسف قرضاوي ./
آويزه گوش داشته باش : شيعه حقيقت اسلام است .
اين مخالفت با نوروز مختص سنيها نيست که تو دور گرفتي اراجيف ميگي، بعضي از علماء شيعه هم اين عيد نوروز را عيد اسلامي نميدانند و با آن مخالفند.
ضمنا عمده مطالبي که به عنوان نقد در همين نظرات نوشته شده توسط يک شيعه علوي نوشته شده و او در 16گفته : (سخني کوتا با غريبه ها : نوشته ذيل موجب تجرّي وهابيت خبيث و برادران اهل تسنن نشود که من خود شيعه علوي ام و با اهل ولاء عليّ و اولاد کرامش سخني دوستانه مي گويم.)
پس شماي وهابي کافر بي ادب يا سني جاهل پوسته پرست ادب داشته باش و نسبت مرده پرستي به شيعه نده (نخود آش)
به اميد ظهور امام زمان روحي فداه تا چند سال آينده
52   نام و نام خانوادگي:  يونس     -   تاريخ:  28 اسفند 91 - 23:39:38
بسم الله گذشته از زحمت اثبات بدعت بودن يا نبودن نوروز، روايتي كه شيخ صدوق از امير المؤمنين عليه السلام نقل كرده اند (و گروه پاسخگوي سؤالات آنرا در صدر روايات آورده اند) مطلب را براي پيروان امير المؤمنين تمام كرده است. با دقت در اين روايت متوجه مي شويم كه حضرت برخلاف سنت ايرانيان باستان در روز نوروز بدون اعتنا به نوروز به كارهاي خود اشتغال دارد. فرمايش حضرت كه فرمود «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا» تأييد نوروز نيست. فعل حضرت نشان از اين دارد كه در مرام ايشان نوروز با بقيه ايام فرقي ندارد (برخلاف ما ايرانيان كه به تبعيت از نياكان خود حساب ويژه اي براي آن قائليم و برنامه خاصي در ايام نوروز داريم كه در بقيه ايام سال سابقه ندارد) و شايد مراد حضرت همين باشد كه براي ما اهل بيت، نوروز با ساير ايام يكسان است. در سيره اهل بيت عليهم السلام اثري از آدابي كه ايرانيان در نوروز به آن مقيدند يافت نمي شود. شيعه بناست پيرو اهل بيت باشد نه پيرو ايرانيان باستان و ... و اين براي پيرو اهل بيت كافي است خواه نوروز بدعت به معناي خاص باشد خواه نباشد. و صرف اينكه در روايات نهيي از حضرات معصومين نسبت به عيد گرفتن نوروز وارد نشده دليل بر اين نيست كه من شيعه خود را مقيد به آداب باستاني نوروز كنم و در تأييد نوروز به اين روايات استناد كنم. راه راست و راه نجات پيروي محض از اهل بيت است و بس.
53   نام و نام خانوادگي:  محمد مهدي     -   تاريخ:  04 فروردين 92 - 17:33:17
سلام قطعيست که عيدنوروز عيد زرتشت و مجوس است و ما آن را نا دانسته نوشخوار کرديم روايتي را که از لحاظ سند در نهايت اتقان است حضرت علامه طباطبائي مفسر کبير در تفسير الميزان ذيل آيه اصحاب رس ج 15 ص 301 آورده اند جهت اطلاع از ريشه اسامي سالهاي فارس ترجمه اين روايت از کتاب ترجمه الميزان برايتان ارسال شد در پايان هم مطالبي از رساله نوين از لغت نامه دهخدا نقل شده است: بحث روايتى [ (رواياتى در باره اصحاب رس و عذاب آنان و ...)] در كتاب عيون به سند خود از ابو الصلت هروى از حضرت رضا (ع) روايت كرده كه امير المؤمنين (ع) در حديثى طولانى كه راجع به داستان اصحاب رس‏ است فرمودند: اصحاب رس مردمى بودند كه درخت صنوبرى را مى‏پرستيدند و نام آن را" شاه درخت" نهاده بودند و آن درختى بود كه" يافث" فرزند نوح آن را بعد از داستان طوفان بر كنار چشمه‏اى به نام" روشن آب" كاشته بود و اين قوم، دوازده شهر آباد پيرامون نهرى به نام رس داشتند و نام آنها: آبان، آذر، دى، بهمن، اسفند، فروردين، ارديبهشت، خرداد، مرداد، تير، مهر و شهريور بود كه مردم فرس اين اسامى را بر ماههاى دوازده‏گانه خود قرار دادند، قوم نامبرده از آن صنوبر دوازده جوانه گرفته در هر يك از شهرهاى خود، يكى را كاشتند و نيز از آن چشمه كه گفتيم صنوبر بزرگ بر كنار آن بود- نهرى به طرف آن جوانه‏ها و قريه‏ها بردند، و نوشيدن از آب آن نهرها را بر خود حرام كردند، به طورى كه اگر كسى از آن نهرها مى‏نوشيد و يا به چهارپاى خود مى‏داد به قتلش مى‏رساندند، چون مى‏گفتند: زنده ماندن اين دوازده خدا بستگى به آب اين نهرها دارد پس سزاوار نيست كسى از آنها بخورد و مايه حيات خدايان را كم كند. و نيز در هر ماه يك روز را در يكى از آن شهرها عيد مى‏گرفتند و همگى در زير درخت صنوبر آن شهر جمع شده قربانى‏هايى پيشكش و تقديم آن مى‏كردند، و آن قربانيها را در آتشى كه افروخته بودند مى‏سوزاندند، وقتى دود آن بلند مى‏شد براى درخت صنوبر به سجده مى‏افتادند و به گريه و زارى در مى‏آمدند و شيطان هم از باطن درخت، با آنان حرف مى‏زد. اين عادت آنان در آن دوازده شهر بود تا آنكه روز عيد شهر بزرگ فرا مى‏رسيد، نام اين شهر" اسفندار" بود و پادشاهشان نيز در آنجا سكونت داشت و همه اهل شهرهاى دوازده‏گانه در آنجا جمع شده به جاى يك روز دوازده روز عيد مى‏گرفتند، و تا آنجا كه مى‏توانستند بيشتر از شهرهاى ديگر قربانى مى‏آوردند و عبادت مى‏كردند، ابليس هم وعده‏ها به ايشان مى‏داد، و اميدوارشان مى‏كرد (البته) بيشتر از آن وعده‏هايى كه شيطانهاى ديگر در اعياد ديگر، از ساير درختان به گوششان مى‏رسانيدند سالهاى دراز بر اين منوال گذشت و هم چنان بر كفر و پرستش درختان، ادامه دادند تا آنكه خداوند رسولى از بنى اسرائيل از فرزندان يهودا، به سوى ايشان فرستاد آن رسول مدتى آنها را به پرستش خدا و ترك شرك مى‏خواند، ولى ايشان ايمان نياوردند پيغمبر نامبرده، آن درختان را نفرين كرد تا خشك شدند چون چنين ديدند به يكديگر گفتند: اين مرد خدايان ما را جادو كرد، عده‏اى گفتند: نه، خدايان بر ما غضب كردند، چون ديدند كه اين مرد ما را مى‏خواند تا بر آنها كفر بورزيم و ما هيچ كارى به آن مرد نكرديم و درباره آلهه خود غيرتى به خرج نداديم، آنها هم قهر كردند و خشكيدند. لذا همگى راى را بر اين نهادند كه نسبت به آلهه خود غيرتى نشان دهند، يعنى آن‏ پيغمبر را بكشند. پس چاهى عميق حفر كرده او را در آن افكندند و سر چاه را محكم بستند و آن قدر ناله او را گوش دادند تا براى هميشه خاموش گشت. دنبال اين جنايت خداى تعالى عذابى بر ايشان مسلط كرد كه همه را هلاك ساخت «1». و در نهج البلاغه، على (ع) فرموده: كجايند صاحبان شهرهاى رس كه پيغمبران خود را كشتند و سنت‏هاى مرسلين را خاموش، و سنتهاى جباران را احياء كردند؟ «2». و در كافى به سند خود از محمد بن ابى حمزه و هشام و حفص از امام صادق (ع) روايت كرده كه: چند نفر زن به خدمت امام صادق (ع) وارد شدند يكى از ايشان از مساحقه (جماع زنان با يكديگر) پرسيد، حضرت فرمود: حدش همان حد زنا است. آن ديگرى پرسيد آيا خداى تعالى اين مساله را در قرآن كريم ذكر كرده؟ فرمود: بلى، پرسيد در كجا است؟ فرمود: زنان رس «3». و در الدر المنثور است كه ابن ابى الدنيا (در مذمت ملاهى) و بيهقى و ابن عساكر از جعفر بن محمد بن على (ع) روايت كرده‏اند كه دو نفر زن از آن جناب پرسيدند: آيا افتادن زن روى زنى ديگر را در كتاب خدا حرام مى‏دانى؟ فرمود: بلى، اين عمل همان زنان است كه در عهد تبع مى‏زيستند و آن زنان كه با رس بودند. آن گاه اضافه كرده‏اند كه هر نهر و چاهى را رس گويند، سپس فرمود: كسانى كه چنين كنند بر ايشان جلباب و زره و كمربند و تاج و چكمه‏اى از آتش درست كرده روى همه آنها پارچه‏اى غليظ و خشك و متعفن از آتش بر تنشان مى‏كنند، آن گاه جعفر فرمود: اين مساله را به همه زنان خود ياد دهيد «4». مؤلف: قمى هم از پدرش از ابن ابى عمير از جميل از امام صادق (ع) روايتى در اين معنا آورده «5». در «لغت نامه دهخدا» در مادّه أمرداد گويد: در «أوستا» أمريتات است، جزء اخير آن كه تات باشد پسوند است كه جداگانه مورد استعمال ندارد، همين جزء در خرداد نيز ديده مى‏شود. پاره ديگر اين واژه از دو جزء ساخته شد، نخست از «آ» كه از أدوات نفى است يعنى نه. از براى اين جزء در فارسى «نا» يا «بى» آورده مى‏شود. جزء دوّم مِرْت يا مَرْت است يعنى مردنى و درگذشتنى و نيست شدنى و نابود گرديدنى. بنابراين أمرداد يعنى بى مرگ و آسيب نديدنى يا جاودانى، و بايد أمرداد با أدات نفى «آ» باشد نه مرداد كه معنى بر خلاف آن را مى‏دهد. أمرداد در دين زردشتى أمشاسپندى است كه نماينده بى مرگى و جاودانى يا مظهر ذات زوال ناپذير أهورامزدا است. در جهان خاكى نگهبانى گياهها و رستنى‏ها به او سپرده شده است (از فرهنگ ايران باستان نگارش ابراهيم پور داود ص 59) و رجوع به مزديستا و تأثير آن در ادبيات فارسى تأليف آقاى دكتر معين و أمشاسپندان شود و محصّل آنچه كه در اينجا از «لغت نامه دهخدا» آورديم در تعليقه ماده مرداد از همين لغت نامه آورده است، و نيز گويد: أمرداد كه پنجمين ماه سال و هفتمين روز ماه بدو سپرده شده از أمشاسپندان و مظهر جاودانى أهورامزدا و در جهان مينوى بخشايش ايزدى، جزاى كارهاى نيكوكاران است. و در جهان خاكى نگهبانى گياه با أمرداد است. استرابون مورّخ يونانى معبد أمرداد را در آسياى صغير ديده است. أمرداد روز از ماه أمرداد جشن أمردادگان بر پا مى‏شده ... زرتشتيان ايران هم آن را أمرداد خواند (از حاشيه دكتر معين بر برهان قاطع، ذيل مرداد) و نيز در اين تعليقه آورده است كه: تات كه پسوند است، دالّ بر اسم مجرّد مؤنّث است. و نيز در همين لغت نامه در مادّه أمشاسپند گويد كه: به معناى فرشته و مَلك است، و در أوستا «أمِشَه و سِپسنته» آمده: مركب از دو جزء. جزء اوّل (أمشه) نيز مركّب است از (آ) علامت نفى، و (مشه) از ريشه مَرْ به معنى مردن. جزء دوّم (سپسپنته) يعنى مقدّس، مجموعاً به معنى «جاودان مقدّس» است. شماره أمشاسپندان يا مهين فرشتگان هفت است كه نام شش تاى آنان در ضمن ماههاى دوازده گانه كنونى مندرج است. هومن- بهمن، اشه و هيشته- أرديبهشت. خشتره و اثيريه- شهريور. سپنته ارمينى- سپندارمد، هُور و تات- خرداد. أمرتات- أمرداد. در رأس اين شش، سپنتامينو (خِرَد مقدّس) قرار داشته است، بعدها به جاى او أهورامزدا را گذاشتند، در گاتهاى كه قديمى‏ترين قسمت أوِستا است، نا أمشاسپندان به كرّات ذكر شده است.
54   نام و نام خانوادگي:  مقدم     -   تاريخ:  01 فروردين 93 - 10:09:47
از چنين سايت معتبري انتظار نميرود که اينگونه مقالات که سر تا پا اشکال دارد و بسيار ناقص ميباشد را در سايت قرار دهند، چرا که اينگونه مقالات بي اساس فقط اعتبار سايت را زير سوال ميبرند
55   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  02 فروردين 93 - 16:30:24
بدعت بودن و خرافي بودن نوروز براي آن افرادي که در شيراز و اصفهان و ... زندگي ميکنند يا کمي تاريخ نوروز را از اهل نوروز و کتابهايشان بخوانند مثل روز روشن است زيرا اعمال ايام نوروز که از شب چهارشنبه سوري شروع و تا سيزده بدر هم ادامه داره معلومه چيه. بعضي هم ميخوان تاريخ رو تحريف کنن بگن همش ديد و بازديد و صله رحم بوده وا عجبا از اينکه کسي نخواد تعصبش رو کنار بگذاره.
اين بابا مقدم از کي گله کرده از خودش که حرفش سر تا پا اشکال دارد و بسيار ناقص ميباشد يا از موافقين نوروز يا مخالفين نوروز ظاهرا حق طلب نبوده و فقط داغ کرده بنده خدا وگرنه اينجوري اعتبار همه رو زير سؤال نمبرد يک نظر منطقي ميداد نه اينکه گفتش پارادوکس داشته باشه حرفهاش ناقص باشه و اعتبارش رو زير سوال ببره
حق با علي است که وقتي يک عده _ افراد غير مسلمان _ در نوروز براش فالوده آوردن اصلا نميدونست نوروزه پرسيد اين فالوده چيه يعني اينقدر عيد نوروز براي ايشان بي ارزش بوده که حضرت متوجه نشدن نوروز غير مسلمانهاست.
56   نام و نام خانوادگي:  شمس الدين جليليان     -   تاريخ:  03 فروردين 93 - 23:06:08
نوروز بيانگر هنر ايراني است و مايه ي فخر نياکان ما بر ملل ديگر است . نوروز يک جشن ملي است که تقارن عيد غدير با اين عيد ، به آن رنگ مذهبي بخشيد و ايرانيان که محبان واقعي امير مؤمنان بودند آن را بيش از پيش گرامي داشته و خواهند داشت . عيد نوروز هيچ تقابل يا تضادي با اسلام ندارد آنچه که ايرانيان در ايام نوروز انجام مي دهند ، جز اندکي همه مورد تأييد اسلام است . ديد وبازديد پوشيدن لباس نو هديه دادن و ... همه مورد تاکيد اسلام است ضمن اينکه هيچ مخالفت آشکاري هم با آن نشده . تازيان وحشي بعد از رحلت پيامبر اسلام بلکه از همان لحظه ي رحلت پيامبر اعظم بدعتهاي آشکار در دين ايجاد کردند و به بهانه ي گسترش اسلام به غارتگري و وحشيگري پرداختند و هيچ يک از بدعتهاي آنان مورد بحث نيست اما نوروز را که در بدترين حالت آن مي توان گفت که نه مورد تاييد بوده و نه انکار شده به باد انتقاد مي گيرند . کساني که نوروز را بدعت مي دانند بروند با خود و وجدان خود خلوت کنند ببينند نوروز بدعت است يارقص و شرابخواري و اختلاط هايي که در مجامع مسلمين به کرات ديده مي شود ؟ نوروز بدعت است و مخرب يا ماهواره ؟ نوروز بدعت است يا جهاد نکاح ؟ نوروز بدعت است يا لواط وهابي ها ؟ نوروز بدعت است يا خوردن مارمولک ؟نوروز بدعت است يا گارد گرفتن در نماز ؟ نوروز بدعت است يا آمين گفتن بعد از قرائت سوره ي حمد ؟ نوروز بدعت است يا نماز مستحب جماعت ؟ نوروز بدعت است يا خليفه ي حرامزاده ي سگ باز ؟ نوروز بدعت است يال آب در شراب ريختن ؟ نوروز بدعت است يا وهابيت ؟ نوروز بدعت است يا رضاع کبير ؟ نوروز بدعت است يا محرم شدن با ساندويچ ؟ به جاي پيش کشيدن نوروز آقايان بهتر است فکري براي سگ بازي و سگ گرداني در شهرهاي مسلمانان بکنيد که مثل وبا به جان قشر بزرگي از جامعه افتاده و متاسفانه گاه در بين بزرگان نيز مشهود است .
57   نام و نام خانوادگي:  محمد مهدي     -   تاريخ:  07 فروردين 93 - 12:27:59
سلام
در بين فقهاي عظام شيعه نيز افرادي بودند و هستند که عيد نوروز را بدعت ميدانند.
ريشه اختلاف در بين روايات شيعه است که برخي مؤيد انگاشته اند و برخي مخالف. گرچه برخي افراد عيد را ملي ميدانند که اين فاجعه اي عظيم تر است بر پيکره مسلمين.
خوب است روايات فقه الروايه در آن جاري و ساري شود تا بهتر فهم شوند برخي گفته اند: (يك حديت از حضرت امير المومنين حضرت علي عليه السلام :

وأتي علي عليه السلام بهدية النيروز ، فقال عليه السلام : ما هذا؟»
خدمت حضرت امير (ع) هديه اى آوردند، حضرت فرمود اين چه هديه اين است؟ پاسخ دادند:
«يا أمير المؤمنين اليوم النيروز»
اين هديه روز نوروز است، حضرت هديه را پذيرفت و فرمود
«اصنعوا لنا كل يوم نيروزا».
شما هر روز را براى ما نوروز قرار دهيد. (هر روزتان نوروز باد).
من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 300، ح 4073 .)
درحاليکه اين روايت دقيقاً تحريف شده و معنا و مفاد آن برعکس مدعا است: توضيح اينکه اولا در روايات مشابه تصريح شده که کساني که هديه آوردند اصلا مسلمان نبودند و حضرت آن را از باب هديه قبول نکردند بلکه خراج و جريه محاسبه نمودند. دوم اينکه: حضرت اصلا نميدانستند عيد است يا لا أقل تجاهل فرمودند که نشان نفي نوروز است و بي اطلاعي حضرت از چنين واقعه اي. سوم: حضرت فرضا هم هديه را قبول کردند از يک عده غير مسلمان کجاي آن دلالت دارد که عيد مسلمين شود؟! چهارم: عبارت: «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا» نيز عليه نوروز است زيرا حضرت نفرمودند: (اليوم عيد) و مانند آن بلکه فرمودند اصنعوا يعني شما بسازيد براي ما هر روز را عيد آنهم نه امروز را فقط بلکه هر روز را. . اين بدين معنا است که حضرت آن روز را عيد قصد نکردند بلکه همه روزها را عيد قصد نمودند و اين دقيقا نفي نوروز خواص است که ادعا شده.
حديث ديگر نيز همينطور کج فهمي شده :(اين حديث را هم مهمونم باش :

امام صادق (ع) به معلى بن خنيس فرمود:
«إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي ( صلى الله عليه وآله ) لأمير المؤمنين ( عليه السلام ) العهود بغدير خم فأقروا له بالولاية ، فطوبى لمن ثبت عليها ، والويل لمن نكثها وما من يوم نيروز إلا ونحن نتوقع فيه الفرج ، لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه»

روز نوروز همان روزى است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در غدير خم، از مردم نسبت به امير مؤمنان (ع) عهد و پيمان گرفت. و در اين روز با ولايت على (ع) تجديد پيمان نماييد، خوشا به حال كسى كه در ولايت على (ع) ثابت قدم بماند و واى به حال كسى كه پيمان شكنى كند.ما در روز نوروز انتظار فرج داريم، زيرا آن روز از روزهاى ويژه ما اهل بيت است كه شما آن را ضايع كرديد ولى فارسها آن را حفظ كردند.

المهذب : 194، وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 173 ، ح 10339، والبحار 59 : 119.)
اين روايت هم کاملش نشان دروغ بودنش است زيرا توصيفاتي که براي نوروز آورده که هو اليوم الذي ... و هو اليوم الذي ووو همه نشان اين است که اين نوروز را از عيد غدير هم بزرگتر دانسته و اين خلاف اعتقاد تمام شيعيان است يا به عبارت صريحتر راوي چنان مشغول دروغگويي شده که حد دروغ را هم فراموش کرده و دروغگوي اش در کلامش هويدا شده همه فهيدند که او ميخواهد بگويد نوروز از عيد غدير و عيد فطر و عيد اضحي و... هم بزرگتر و عظيمتر است و اين همان کذبه معه است يا پارادوکس. در انتهاء روايت هم دروغي را به افترا از طرف امام بصورت اهانت به رسول خدا بسته آنجا که گفته که امام فرموده:(لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه) يعني اين روز ماست فارسها حفظش کردند در حاليکه عرب آن را ضايع کرده و به آن عمل نکرده خوب حالا عرب کيست رسول خدا عرب است که ما اصلا نداريم عيدنوروز داشته يعني او ضايع کرده يعني امام مجتبي امام حسين و حضرت اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا سلام الله عليهم همه عرب بودند و ضايع کرده اند اين روز عظيم را که از روز غدير هم بالاتر و عالي تر است طبق توصيفات راوي دروغگو.
روايات ديگر و عبارات ديگر نيز بايد با دقت بررسي شوند تا شيعيان موحد در سياه ي جهل اجداد نباشند و به صراط مستقيم اهلبيت عليهم السلام مشي و حرکت کنند.
و بماند مخالفت آن با آيات قرآن کريم
در مورد تمسک به ادله سنن نيز نکته اي مورد غفلت واقع شده در حاليکه ميگويند مدعيان نوروز ميگويند:(آيا در باب مستحبات ، يك روايت ضعيف نيز كفايت نمي‌كند؟) ما به روايات از باب تسامح در ادله سنن عمل ميکنيم.
جواب : اينکه مجراي تسامح در سنن در همه جا نيست بلکه فقط در آداب و اعمال و اخلاقيات است ( نه در استنباط حکم شرعي) آنهم نه به اين وسعت که شما فرض کرديد وگرنه همه روايات خرافي بحار را بايد از باب تسامح معتقد باشيد و عمل کنيد. دوم اينکه در آداب و اعمال و اخلاقيات نيز در جايي که منجر به بدعت يا تشريع حکم يا مفسده شود جاري نميشود بدين معنا که اگر انجام اعمال سبب شود که مفسده بزرگتر (بدعت) پيش بيايد قطعا عمل به آن حرام است زيرا دائر مدار مستحب و حرام است.
در تعريف قاعده تسامح اجمالا يايد گفت: قاعدة تسامح در أدلّة سنن آن است كه أخبار ضعيفه(اي که مخالف با روايات معتبره نيست و منجر به بدعتي نيز نمي‌شود) را نيز به اساس ادلة ديگري مانند: روايات «مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ عَلَى شَىْ‏ءٍ فَأتَىِ بِه الْتِمَاسَ ذَلِكَ الثَّوَابِ اوتيَهُ وَ إنْ لَمْ يَكُنْ كَمَا بَلَغَ‏ ...» پذيرفت و مورد عمل و قبول قرار داد و نسبت دادن آن به إمام را در جاى خود باقى گذاشت.
پس لا أقل اگر به تسامح در ادله سنن تمسک فرموديد آن را به امام نسبت ندهيد تا حرف خود را نقض کنيد از طرفي قبول کرديد روايات تأييد نوروز ضعيف هستند و نميشود آنها را به امام نسبت داد ولي از باب کسب ثواب ميشود به اعمال آن عمل کرد و از طرفي ميگوييد در روايات معصومين نوروز عيد اينجوري اونجوريست.
مثل برخي موافقين کمي دقيقتر باشيد که ميگويند عيد ملي است نه عيد شرعي. يعني عيد ايرانيان قديم است نه عيد اسلام.
خواهشمندم لکه ننگ را به تشيع نبنديد بلکه ببنديد به ايرانيان.
58   نام و نام خانوادگي:  متقيان محمول     -   تاريخ:  07 خرداد 93 - 23:35:35
اجتناب از نوروز اگر بدعت هم نباشه که هست بهتره تا اينکه عيد گرفته بشه چون لا أقل يک سري خرافات حذف شده و ديگه اينقدر غربي ها براي زنده نگهداشتنش دست و پا نميزنن و اوباما بهمون تبريک نميگه
59   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  11 مهر 93 - 04:24:56
من تعجب ميکنم ما شيعيان چرا هميشه بايد آبروي خودمون رو با احاديث جعلي ببريم؟بابا جان کجا اهل بيت نوروز رو تاييد کردند؟کجا پيامبر نوروز رو تاييد کرد؟
قطب الدين راوندي (م‏۵۷۳) در کتاب «لبّ اللباب» آورده است:
عن رسول اللّه(ص): أبدلکم بيومين يومين: بيوم النيروز و المهرجان، الفطر والأضحي. [۲۹]
دو روز را براي شما جانشين دو روز کردم: عيد فطر و قربان را به جاي عيد نوروز و مهرگان
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سيد محمد محسن حسيني طهراني به صراحت اعلام کردند که روايات تاييد نوروز جعلي است.
متاسفانه همين طرز تفکر جاهلانه باعث شده که بر عليه شيعه تبليغ بشه و بگويند شيعيان همان مجوس ها هستند در لباس اسلام.اگر از مردم ميترسيد و به خاطر اينکه مردم بدشون نياد نوروز رو تاييد ميکنيد پس الکي از پيامبر و اهل بيت مايه نذاريد و احاديثي رو که خودتونم ميدونيد جعلي هستند رو اينجا ننويسيد.
اما حديث ديگر در رد نوروز توسط اهل بيت:
منصور به امام کاظم(ع) پيشنهاد کرد که نوروز را براي تبريک و شاد باش و گرفتن هدايا جلوس کنند.
حضرت کاظم در جواب فرمود: من در ميان روايت هاي جدّم رسول خدا(ص) جستجو کردم و تأييدي براي اين عيد نيافتم. همانا اين سنّت فارسيان است که اسلام، آن را نابود ساخته است و پناه مي برم به خدا که آنچه را اسلامْ نابود ساخته، زنده بدارم.
[۲۹]. مستدرک الوسائل، ج‏۶، ص‏۱۵۲ (چاپ آل البيت).
[۳۰]. المناقب، ج‏۴، ص‏۳۱۹، ج‏۳، ص‏۴۳۳؛ بحارالأنوار، ج‏۴۸، ص‏۱۰۸-۱۰۹ و ج‏۹۵، ص‏۴۱۹٫
خودتون رو اصلاح کنيد و اينقدر دروغ نگيد.اينم احاديث معتبر کتب شيعه.
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي
اين دو روايتي که شما ذکر کرده ايد هيچکدام سند ندارند و ضعيفند و علمائي که به استحباب برخي کارها در روز عيد فتوا داده اند هم اين روايات را ديده اند و فتوا به استحباب داده اند پس آنها روايات تعظيم را ترجيح داده اند مضاف به اينکه روايات تعظيم بيشتر و مستندتر و قوي تر اند چنانکه علامه مجلسي بعد از نقل روايات تعظيم و روايت دومي که شما ذکر کرده ايد مي فرمايد روايات تعظيم قوي تر اند و بين اصحاب مشهورتر اند و روايت امام کاظم(ع) را حمل بر تقيه نموده اند و در پايان مي فرمايد : ممکن است روزي که تعظيم داشته شده غير از نوروزي باشد که در روايات تعظيم آمده است.
ثالثاً در امور مستحبي عموما تسامح مي شود و چنين سختگيريهايي نمي کنند.
اما مومنين لازم است در اين مورد اعمال را از باب ورود انجام نداده بلکه به قصد رجاء بجا آورند تا هيچ گونه اشکالي در اعمالشان پيش نيايد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)




  [1] [2]   صفحه قبل

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما