* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
41 |
نام و نام خانوادگي: bisetareh -
تاريخ: 08 آبان 92 - 13:16:05
آقاي نام شما پيرو امام حسين ع نيستي اگر هم ميباشي به نظرات سايت عزيز اضافه کنم دو اشتباه کردي بخش دوم رو سايت جواب داد اشتباه اول تو اگر خود را پيرو راه امام ميداني امام حسين عليه السلام است نه رضي الله عنه چون به اعتقاد ما امام حسين جزو آيه تطهير است وگناه واشتباهي نکرده پس اگر خود را شيعه ميداني به احترام آقا عليه السلام بکار ببر شيعه معمولا از ع براي 12 امام ص پيامبر وس براي بي بي دوعالم به کار ميبرد و از صحابه بزرگ رض ع استفاده ميکند نکنه شما مثل اون سنيا هستي ميگن ما شيعه ايم براي وحدت انقدر به حضرت عمر چيز نگيم براي شيعه بودن ادبيات شيعه هم ياد بگيريد منبع همين سايت مقدس http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=23 لعنت بر دشمنان اهل بيت «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ (وَ آلِ مُحَمَّدٍ) كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ (وَ آلِ مُحَمَّدٍ) كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيد ياعلي |
42 |
نام و نام خانوادگي: moji -
تاريخ: 28 آبان 92 - 00:06:58
بالفيديو/مفتي السعودية يتهرب من سؤال عن حديث عن معاوية والفئة الباغية http://www.alalam.ir/news/1535216 فيديو المستبصرون http://forum.shabir.tv/index.php?page=forum&show=1&id=114 |
43 |
نام و نام خانوادگي: ذکري متين -
تاريخ: 29 آبان 92 - 12:57:57
در زيارت ناحيه امده است : فَلَمّا رَأَيْنَ النِّـسآءُ جَوادَک َ مَخْزِيّاً ، وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً ، پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تيزپايت را خوار و زبون بديدند، و زينِ را براو واژگونه يافتند، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ، ازپسِ پرده ها(ىِ خيمه) خارج شدند، درحاليکه گيسوان برگونه ها پراکنده نمودند، لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات ، بر صورت ها طپانچه مى زدند و نقاب ازچهره ها افکنده بودند، منظور امام زمان (ع) از جمله ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ، چيست؟ با تشکر جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
اولا: پريشان کردن گيسو ربطي به مكشوف شدن حجاب ندارد؛ چون ممكن است كه گيسوان خود را به نشانة عزا و حزن و مصيبت، زير عبا و حجاب كامل، پريشان كرده باشند؛ چنانچه اين شيوه، بين زنان عرب، رسم و عرف بوده است.
ثانيا:پريشاني گيسوان زنان عزادار ذکر شده نه رؤيت مردان نامحرم و دليلي بر رؤيت مردان نامحرم نداريم لذا زنان در بين خود گيسوان را پريشان کنند چه اشکالي دارد؟ ثالثا:عين همين جريان در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله اتفاق افتاد باشد: نساء الأنصار قد خدشن الوجوه ونشرن الشعور وجززن النواصي وخرقن الجيوب وحرمن البطون على النبي ( صلى الله عليه وآله ) فلما رأينه قال لهن خيرا وأمرهن أن يستترن ويدخلن منازلهن ...
زنان انصار ( به محض شنيدن خبر ( شايعه ) شهادت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در جنگ احد) صورت هاي خود را خراشيدند و موهاي خود را پريشان نمودند و موهاي جلوي سر خود را كندند و گريبانها چاك زدند و غذا خوردن را بر خود حرام كردند . و زماني كه پيامبر را ديدند ، حضرت دعاي خير براي آنان كرد و آنها را امر نمود كه خود را بپوشانند و به منزلهاي خود بروند ...همانطور كه مي بينيد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم وقتي با زنان مواجه شد براي آنان دعاي خير فرمود .الكافي ج 8 ، ص 322 ، باب غزوة أحد و قصة المنهزمين ، ح 502 . در اين صورت چرا پيامبر صلي الله عليه و آله از کار آنها نهي نکرد و. نگفت چرا موهايتان را در مقابل نامحرم نمي پوشانيد؟!
جهت اطلاع بيشتر به اين آدرسها رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
44 |
نام و نام خانوادگي: بت شکن -
تاريخ: 02 آذر 92 - 15:58:58
سلام شيعيان دائم مي گويند که حضرت عمر رضي الله عنه در جاهليت بت مي پرستيدند (!!!) اگر اين موضوع صحت دارد مي گوييم پس کجاست سند و مدرکتان ؟؟؟ ايشان نيز مثل حضرت ابوبکر و حضرت عثمان رضي الله عنهما موحد و پيرو آيين حضرت ابراهيم عليه السلام بودند. جواب شما چيست؟ لطفا اگر داريد سند معتبر + اقرار علماي اهل سنت و جماعت را مبني بر بت پرستي خلفا به ويژه عمر ارائه دهيد. منتظرم. جواب نظر: باسلام
دوست گرامي؛ در مورد مشرك بودن سه خليفه اول كسي تشكيك نكرده است بخصوص در مورد عمر حتي بعد از اسلام آوردن هم موارد فراواني بر تشكيك او در رسالت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وجود دارد در اين مورد مي توانيد به مقاله «عمر در صحاح سته اهل سنت» مراجعه كنيد تا بطور مفصل با مطالبي در اين مورد آشنا شويد.
ذهبي در تاريخ الإسلام و بسياري ديگر از بزرگان اهل سنت مطلبي نوشته اند كه نشان از اين دارد كه او يكي از كساني بوده كه بر تازه مسلمانان سخت مي گرفته:
«كان عمر من أشد الناس علينا في إسلامنا؛ عبد الله بن عامر بن ربيعه از مادرش ليلى نقل مى کند که گفت : عمر از سختگير ترين مردمان در مورد اسلام آوردن ما بود ( مانع ما مى شد ) و وقتي حرف از اسلام او شد راوي مي گويد: فوالله لا يسلم حتى يسلم حمار الخطاب . يعني من شدته على المسلمين؛ قسم به خدا او اسلام نمى آورد تا اينکه الاغ خطاب هم اسلام آورد ( يعنى حتى اگر الاغ هم اسلام بياورد او اسلام نمى آورد ) از بس که بر مسلمانان سخت گير بود.» (تاريخ الإسلام ، ذهبي ، ج1 ، ص181 و الكامل في التاريخ ، ج2 ، ص 84 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 3 ، ص 100 و المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 4 ، ص 58 – 59 و السيرة النبوية ، ابن كثير ، ج 2 ، ص 32 – 33 و سيرة النبي (ص ) ، ابن هشام الحميري ، ج 1 ، ص 229 و ... .) اگر هيچ سندي بر شرك عمر نباشد هم همينكه در جامعه شرك زندگي مي كرده و سن او زياد بوده و كارهاي مشركان مانند زنده به گور كردن دختران و خشونت و... را داشته براي مشرك بودن او كافيست اگر شما ادعايي غير از اين داريد بايد با دليل و مدرك اثبات كنيد.
محمد امين شنقيطى و تميمى حنبلى در كتابهاي خود آورده اند كه عمر مي گويد:
«كنت أصْنَعُ إلهًا من التمرِ أضَعُهُ عند رأسي يَحْرُسُنِي لَيلاً ، فإذا أصْبَحْتُ مُعَافًى أكلتُه ، فإذا تَذَكرت ذلك ضَحِكْتُ من نَفْسِي.»
خداى از خرما مىساختم، شبها آن را بالاى سر خود مىگذاشتم تا از من محافظت كند؛ وقتى صبح مىشد و گرسنه مىشدم، آن را مىخوردم . وقتى اين خاطره را به ياد مىآورم، به خودم مىخندم . الجكني الشنقيطي، محمد الأمين بن محمد بن المختار (متوفاى 1393هـ.)، أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن، ج 8 ص 439، تحقيق: مكتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر. - بيروت. - 1415هـ - 1995م. التميمي الحنبلي، حمد بن ناصر بن عثمان آل معمر (متوفاى 1225هـ)، الفواكه العذاب في الرد علي من لم يحكم السنة والكتاب، ج 9 ص 80 ، طبق برنامه الجامع الكبير. در مورد اعمال جاهلي عمر همانند زنده بگور كردن به مقاله «آيا حقيقت دارد كه عمر بن خطاب، دختران خود را در جاهليت زنده به گور كرده است؟» مراجعه نماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
45 |
نام و نام خانوادگي: مويّد -
تاريخ: 02 آذر 92 - 23:23:31
بسم الله الواحد کساني که براي خدا جسم قائلند شيعه را متهم به شرک ميکنند. کساني که براي خدا جسم قائلند شيعه را متهم به شرک ميکنند. کساني که براي خدا جسم قائلند شيعه را متهم به شرک ميکنند. ahlevela.ir/mp3-sort/mabahese-eteghadi/vahhabiiat/910602%20kasani%20k%20braye%20khoda%20jesm%20ghaeland%20shie%20ra%20motaham%20b%20sherk%20mikonnand.mp3 |
46 |
نام و نام خانوادگي: bisetareh -
تاريخ: 03 آذر 92 - 21:04:29
آقاي بت شکن اضافه به اسناد بالا اين سخن از عمر نقل شده است که : دو خاطره از دوران جاهليت دارم که يکي از آنها مرا گريه و ديگري به خنده ميآورد . اما آن خاطرهاي که مرا به گريه درميآورد اين است که : من رفتم تا دختر خودم را زنده به گور کنم؛ من براي او گودال ميکندم؛ ولي او خاکها را از ريشم ميزدود؛ در حالي که نميدانست من چه قصدي براي او دارم. وقتي اين خاطره را به ياد ميآوردم، گريه ميکنم. اما ديگري: من خداي از خرما ميساختم، شبها آن را بالاي سر خود ميگذاشتم تا از من محافظت کند؛ وقتي صبح ميشد و گرسنه ميشدم، آن را ميخوردم . وقتي اين خاطره را به ياد ميآورم، به خودم ميخندم . منبع: الجکني الشنقيطي، محمد الأمين بن محمد بن المختار (متوفاى 1393هـ.)، أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن، ج 8 ص 439، تحقيق: مکتب البحوث والدراسات، ناشر: دار الفکر للطباعة والنشر. - بيروت. - 1415هـ - 1995م. التميمي الحنبلي، حمد بن ناصر بن عثمان آل معمر (متوفاى 1225هـ)، الفواکه العذاب في الرد علي من لم يحکم السنة والکتاب، ج 9 ص 80 ، طبق برنامه الجامع الکبير براستي کسي که آرزويش نزول از اشرف مخلوقات است وخود را پست ميداند به خدا اعتقاد دارد؟ اي کاش گوسفندي در خانواده ام بودم که هرگاه بخواهند مرا فربه کنند تا پس از فربه شدن مرا مي کشتند وقسمتي از گوشتم را کباب ميکردند وقسمتي را خشک مي کردند وسپس مرا مي خوردند وچون مدفوع خارج مي شدم وبشر نبودم منهاج السنه ابن تيميه ج3/ص131 حليه الاوليا ابونعيم ج1/ص52 |
47 |
نام و نام خانوادگي: شمس الدين جليليان -
تاريخ: 04 آذر 92 - 16:34:49
آقاي bisetareh با سلام به نظرم خرما پرستي عمر چون مربوط به عصر جاهليت و يا بهتر بگويم حماقت او بوده ممکن است نسبت به فجايعي که در مسلماني مرتکب شد قطره از درياي فسق و فجور اين ؟؟؟؟الناس باشد . و باز به نظرم عمر خواسته لطيفه بگويد چون هيچ گاه مسلمان نشد و در ماجراي صلح حديبيه مکنونات قلبي خود را به رفيقش اعلام کرد آنجا که گفت آيا به راستي محمد (ص)پيامبر خداست و ... .معشر الحماري که بعد از رحلت حضرت رسول به امير مومنان پشت کردند و به ؟؟فروشي مثل عمر و ؟؟؟؟؟؟ اش روي آوردند و سال ها بعد امام حسن و امام حسين را نيز ياري نکردند و تنها گذاشتند ، آن چنان در لهيب خشم و غضب الهي گرفتار شدند که اندک زماني پس از شهادت امام حسين (ع) به دستور امامشان يزيد حدود ده هزار زنازاده بر سر سفره هاي حرامشان نشانده شد . انسان وقتي حوادث دهه ي 60 هجري را مي خواند از سويي ناراحت مي شود که چرا در فاصله ي چند دهه بعد از رحلت حضرت رسول بايد اين حوادث پيش بيايد و از طرفي وقتي روي ديگر حوادث را نگاه مي کني مي بينيد خداوند به انتقام خون اهل بيت مدينه و عراق را به بدترين شکل ممکن خوار و ذليل مي کند و من يکي واقعا از فجايعي که يزيد بر سر اهل مدينه آورد خرسندم ... |
48 |
نام و نام خانوادگي: مويّد -
تاريخ: 05 آذر 92 - 10:50:43
سلام عليکم سايتتون خيلي جالبه فقط اي کاش مطالب و روايات توحيدي از پيامبر و ائمه عليهم السلام بيش تر روي سايت بزاريد. |
49 |
نام و نام خانوادگي: bisetareh -
تاريخ: 05 آذر 92 - 13:59:52
دوست عزيز" شمس الدين جليليان" عزيز کلام شما درست است من فقط خواستم با زباني که اين جمع لايقش هستند بشون بفهمونم ارباباشون چه کساني بودند وگرنه ايمان دارم که سه خليفه يک لحظه ايمان نياوردند ايمان آوردن آنها صوري واگر کسي تاريخچه آنها را بکاود در چهارصد سال قبل از تولد پيامبر به مهاجرت بخشي از يهود کابالا وشيطان پرست بر ميخورد که به شبه الجزيره وارد شدند وريشه دواندند وهدف آنها از بين بردن حضرت محمد ص و تحريف اسلام بود امثال ابوهريره علني هستند ولي بي شک باتحقيق ميشود ثابت کرد سه خليفه نفوذي هاي يهود براي تحريف دين اسلام بودند اگر محقق با وجدان بيدار بکاود خواهد ديد هر جا جنگ با يهود است تفرقه وکارشکني درکار پيامبر را در حد بالايي انجام ميدهند سوزاندن احاديث وآزاد گذاشتن مبلغين يهود و داستان سرايي آنها حقيقت را نمايانتر ميکند ضمن اينکه عمر وحفصه گرايش شديدي به تورات داشتند درضمن ما سند از کتب اهل سنت گذاشتيم براي اهل سنت حجت باشد وگرنه ما کتاب سليم بن قيس راقبول داريم که اشاره شده که درجنگ احزاب عمر وابوبکر بت باخود داشتند اگر اسلام پيروز شد بگويند مسلمانيم وآنان را مخفي کنند واگر قريش بر پيامبرص پيروز شد بگويند بت پرستيم جبراييل به پيامبر حقيقت را گفت وبه حضرت علي ع پيامبر ص گفت که گردنشان رابزند حضرت علي ع ضمانتشان راکرد که ديگر بت نپرستند ياعلي براي هيچ شيعه اي که تحقيق کند کفر سه خليفه وجنايات آنان پوشيده نيست |
50 |
نام و نام خانوادگي: www.alsonnat.blogfa.com -
تاريخ: 06 آذر 92 - 00:01:55
سلام دوستان. وبلاگ راهي بسوي حقيقت منتشر کرد: شخصيت عمر بن خطاب در کتب اهل سنت + اسناد اينترنتي و تصويري http://alsonnat.blogfa.com/post/92 فهرست: نقد و بررسي فضائل عمر اقرار ابن حجر عسقلاني به جعلي بودن اکثر فضائل عمر عدالت صحابه حديث عشره مبشره احاديث نبوت عمر بن خطاب نزول آيات موافق نظر عمر و مخالف نظر رسول خدا ترس شيطان از عمر !! زندگي زاهدانه برپا دارنده ي سنت پدر زن رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم داماد امام علي عليه السلام لقب اميرالمومنين لقب فاروق مسلمان کردن با کشور گشايي صفات ظاهري عمر بن خطاب چهره ي عمر از زبان شيخ الازهر سياه چرده و رنگ پريده بود. چشمانش بسيار سرخ و لوچ بود. داراي سبيل کلفت بود. داراي پريدگي ها و خطوط سياه در صورتش بود. قدش بسيار بلند بود و پاهايش شتر مرغي. موهاي جلوي سرش ريخته بود. عمر بن خطاب در جاهليت دلالي اسب و شتر بت پرستي زنده به گور کردن دخترش ابنه اي بودن شجاعت عمر ترس از مسلمان شدن فرار از جنگ احد فرار از جنگ خيبر فرار عمر از جنگ حنين علم عمر جهل عمر به حکم تيمم جهل عمر به معناي کلاله جهل عمر به معناي ابا يادگيري سوره ي بقره در 12 سال!! عمر: همه ي مردم از عمر داناترند!! ايمان عمر بالا بردن صدا در محضر پيامبر و احتمال حبط اعمال اعتراض عمر به پيامبر شک عمر در نبوت پيامبر دادن نسبت هذيان گويي به پيامبر اعتقاد عمر به تحريف قرآن شرابخواري تا آخر عمر نژاد پرستي عمر تحريم يادگيري زبان غير عربي!! منع از ارث بردن عجم!! بدعت گذاري عمر بدعت نماز تراويح بدعت تحريم متعه بدعت اضافه کردن الصلاة خير من النوم عمر بن خطاب چگونه به خلافت رسيد؟ عاقبت عمر نظر بزرگان اهل سنت درباره ي عمر |
51 |
نام و نام خانوادگي: \\\\\\ -
تاريخ: 09 آذر 92 - 15:22:20
سلام خواستم نظر شيعيان رو در خصوص صحابه بدونم جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
جهت آشنايي با ديدگاه شيعه درباره صحابه نظر علامه شرف الدين که نظر جامعي هست را نقل مي کنيم:
علامه شرف الدين عاملي که از علماي بزرگ شيعه است، مي نويسد :إنّ من وقف على رأينا في الصحابة، علم أنّه أوسط الآراء، إذ لم نفرّط فيه تفريط الغلاة الذين کفرّوهم جميعاً، ولا أفرطنا إفراط الجمهور الذين وثّقوهم أجمعين . فإنّ الکامليّة ومن کان في الغلوّ على شاکلتهم، قالوا: بکفر الصحابة کافّة، وقال أهل السنّة : بعدالة کلّ فرد ممّن سمع النبي صلى اللّه عليه وآله أو رآه من المسلمين مطلقاً، واحتجّوا بحديث کلّ من دبّ أو درج منهم أجمعين أکتعين أبصعين.أمّا نحن، فإنّ الصحبة بمجرّدها وإن کانت عندنا فضيلة جليلة ، لکنّها - بما هي ومن حيث هي - غير عاصمة ، فالصحابة کغيرهم من الرجال . فيهم : العدول ، وهم عظماؤهم وعلماؤهم ، وأولياء هؤلاء ، وفيهم : البغاة ، وفيهم : أهل الجرائم من المنافقين ، وفيهم : مجهول الحال.فنحن نحتجّ بعدولهم ونتولّاهم في الدنيا والآخرة، أمّا البغاة على الوصيّ، وأخي النبي، وسائر أهل الجرائم والعظائم کابن هند، وابن النابغة، وابن الزرقاء وابن عقبة، وابن أرطاة، وأمثالهم، فلا کرامة لهم، ولا وزن لحديثهم.ومجهول الحال نتوقّف فيه حتّى نتبيّن أمره هذا رأينا في حملة الحديث من الصحابة وغيرهم، والکتاب والسنّة بنينا على هذا الرأي، کما هو مفصل في مظانّه من اصول الفقه.کسي که اطلاع از نظر ما در مورد صحابه داشته باشد مي داند که ميانهروترين نظرها است ؛ زيرا نه مانند غلاتي که همه ايشان را تکفير کردهاند ، زياده روي کرده و نه مانند جمهور (اهل سنت) که همه ايشان را مورد اعتماد شمردهاند ، سهلانگاري نموده ايم .پس بدرستيکه فرقه کامليه و کساني که در غلو مانند ايشان هستند همه صحابه را کافر ميدانند ؛ و اهل سنت نيز همه مسلماناني را که از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) چيزي شنيده و يا ايشان را ديده باشد ، عادل ميشمرند و به حديث تمامي ايشان ، بدون هيچ استثنا تمسک ميجويند . اما ما ، اگر چه صحابه بودن را به تنهايي فضيلتي والا مي دانيم اما آن را سبب عصمت (از گناه و عدالت) نميدانيم ؛ صحابه از اين جهت مانند ديگران هستند که در بين ايشان عادل ديده مي شود ، که ايشان بزرگان و علما و اوليا در بين صحابه هستند ؛ و در بين صحابه سرکشان نيز يافت ميشوند ؛ و ايشان اهل گناه از منافقين هستند ؛ و در بين ايشان مجهول الحال نيز وجود دارد .ما به عادلان ايشان تمسک جسته و در دنيا و آخرت ايشان را دوست خواهيم داشت ؛ اما کساني که بر وصي رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و برادر وي سر کشي کرده و نيز ساير اهل گناه و بدي از صحابه مانند فرزند هند جگر خوار ، و فرزند نابغه و فرزند زرقاء و ابن عقبة و ابن ارطاة و امثال ايشان گرامي نبوده و هيچ ارزشي ندارند .وکسي که حال او مجهول است در مورد او توقف کرده تا وضعيت وي مشخص گردد .اين نظر ما است در مورد صحابهاي که حديث نقل کرده اند و غير ايشان ؛ و کتاب خدا و سنت در بين ما است و شاهد بر نظر ما ؛ و اين نظر ما به طور مفصل در کتب اصول فقه آمده است .أجوبة مسائل جار الله - السيد شرف الدين - ص 15
موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
52 |
نام و نام خانوادگي: سيد ذولفقار -
تاريخ: 19 آذر 92 - 01:59:29
سلام ، آيا نامه عمر در زمان حكومتش به معاويه نوشت را كه بعدها معاويه آن را به يزيد داد كه نشان عبدالله ابن عمر دهد را داريد؟ كه قسم به لات و عزي را ذكر نموده است؟ چرا پسر عمر گوشه گير و ساكت ماند تا مرد؟ جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
در خصوص نامه اي که اشاره کرديد به بحار الأنوار ، العلامة المجلسي، ج30، ص288 ـ 294 .حديث 151 مجمع النورين - الشيخ أبو الحسن المرندي - ص 98 .مراجعه کنيد
اما در خصوص پسر عمر بايد بگوييم عبدالله بن عمر مردى ضعيف و از جهت روحى، فردى سست بوده تا آنجا که پدرش عمر نيز او را قبول نداشته است. وقتى به عمر پيش نهاد كردند كه براى پسرت عبداللّه پست و منصبى در نظر بگير، او در جواب گفت: عبداللّه نمى داند كه چگونه همسرش را طلاق دهد، با اين حال من چگونه مقام و پستي را به او واگذار كنم؟ الطبقات الكبرى: 3 / 343.
از طرفى او نيز پدرش را قبول نداشت و حتى در مواردى مخالفت مى نمود; مخالفتى كه از نظر اهل سنّت براى وى نقص محسوب مى شود. از اين رو در مسئله «متعه» مشهور است كه گفت: اين حكم حرمت متعه كه پدرم آن را صادر نموده مخالف حكم رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله است و ما بايد از حكم پيامبر خدا اطاعت كنيم، نه از حكم پدرم».3 اما در خصوص سکوت او نوشته اند که معاويه مبلغ يك صد هزار درهم به او داد. او نيز اين پول را پذيرفت تا در باره ولايت عهدي يزيد سکوت کند!. فتح البارى: 13 / 60; الكامل في التاريخ: 5 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
53 |
نام و نام خانوادگي: عالم مقدس ملکوت -
تاريخ: 25 آذر 92 - 23:02:41
اگر اسيب رساندن حضرت زينب عليها السلام به سر خود صحت داشته باشد حديث ما رايت الا جميلا و صبر ايشان را زير سوال ميبرد ... اگر قرار بود ايشان بي صبري به خرج دهند همان دم که بالاي تل رفتند اين بي صبري به خرج ميدادند پس چنين تهمتي به عقيله بني هاشم عليها السلام صحت ندارد و به دور از مقام ان بانوي بزرگوار است که اسوه صبر و مقاومت است .... در ضمن در تمامي رساله مراجع عظام تقليد بالخصوص ايت الله بهجت وارد است که گريبان چاک زدن جز در مرگ پدر و برادر جايز نيست ..... اي کاش ان چنان که امروزه عده اي دستگاه و شعائر حسيني را چيزهاي سبکي مانند قمه و چاقو و بزن وب کوب و چاک و بند زدن نشان داده اند قدري به عظمت ان حضرت پي برده و درک کنند شعائر ان حضرت دين و معارف اسلام و ايات قران کريم و نماز است که به خاطر ان رو به دشمن انداختند و يک شب ديگر براي هر چه بيشتر انس با کلام الله جنگ به تاخير انداختند ........ افلا تعقلون ؟؟؟؟ |
54 |
نام و نام خانوادگي: محمد محمدي -
تاريخ: 26 آذر 92 - 11:34:20
سلام اينو الان ديدم وهابيا کلاً ترسو هستند http://shiayan.ir/3753/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87/ |
55 |
نام و نام خانوادگي: bisetareh -
تاريخ: 26 آذر 92 - 12:56:54
بازهم اين وهابي شيعه نما عالم هپروت پيداش شد اگر همان عالم ملکوتي که قبلا کامنت ميزاشتي بايد گفت 1- درباره مراجع که ميگيد گفتن فقط گريبان دريدن براي پدر ومادر درست است مغاير بادريدن لباس با اهل بيت نيست زيرا براي شيعه اهل بيت از پدر ومادرش بالاتر ومقام بيشتري دارد 2- کوبيدن سر حضرت زينب با صبر او منافات ندارد.همچون صبر امام حسين ع وگريدن براي حضرت عباس. همچون گريدن واز حال رفتن پيامبرص براي حضرت حمزه عليه السلام. قمه زدن وانواع عزا داري براي اهل بيت يک چيز داخلي بين تشيع هست که رد و جواز آن بر عهده علماي شيعه هست به غير شيعه مربوط نيست زين پس خواستي نظر بدي از دين خود وهابيت بگو فلان چيز را در تشيع قبول ندارم تا ما از منابعتون جواب دندان شکن بدهيم هنوز حضرت عمر شما را در ذهن داريم که هيچ شيعه اي حضرت به غاصبين نميگوييد ودر آن سايت به نظر شيعه تان بعد از دو کامنت که دست شما رو شد ديگر کامنتي از ما تاييد نکردي ياعلي مدد ميگوييم وبر منکرش لعنت ياعلي |
56 |
نام و نام خانوادگي: غلامرضا عظيمي -
تاريخ: 02 دي 92 - 10:07:56
ببخشيد دوستان عزيز يه سوال مهم و ضروري دارم يکي از دوستان سني من ميگه در سوره عبس آمده که پيامبر معصوم نيست آيا اين صحت داره....و آيا در کتب خودشون مدرکي خلاف اين هست که به من معرفي کنيد؟؟؟ جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
بسياري از بزرگان شيعه و سني صراحت دارند كه مخاطب در اين عبس و تولي، نبي مكرم صلي الله عليه و آله نيست و ضمير به نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بر نميگردد. چون عَبَسَ وَ تَوَلَّي صيغه غايب است و وَ مَا يُدْرِيكَ صيغه مخاطب است. اگر مخاطب نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) بود، بايد به جاي عَبَسَ وَ تَوَلَّي ميگفت: عبست و توليت و به جاي أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَي ميگفت: أن جائك الأعمي. ولي ميبينيم كه اينگونه نيست.
زركشي ـ از علماي بزرگ أهل سنت و از متوليان علوم قرآني ـ در كتاب البرهان في علوم القرآن، جلد 2، صفحه 43 صراحت دارد: قيل: إنه أمية إبن خلف و هو الذي تولي دون النبي (ص)، ألا تري أنه لم يقل عبست. كسي كه روي برگرداند، أمية بن خلف بوده، نه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله). آيا نميبينيد كه خداوند فرمود: عبس، نه عبست. قاضي عياض ـ از شخصيتهاي پر آوازه أهل سنت ـ ميگويد: و قيل أراد ب (عبس) و (تولي) الكافر الذي كان مع النبي (ص)، قاله أبو تمّام. مراد از عبس، كافري است كه همراه رسول الله (صلي الله عليه و سلم) بوده. الشفا بتعريف حقوق المصطفي للقاضي عياض، ج2، ص161، دار الأرقم ـ بيروت موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
57 |
نام و نام خانوادگي: حسين مرادي -
تاريخ: 03 دي 92 - 15:04:45
لطفا ميشه بيان بفرماييد منظور از آل پيامبر در صلوات ها چه کساني هستند؟؟؟ آيا روايتي در اين باب در کتب اهل سنت هست؟؟؟؟ جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
همچنانکه از روايات استفاده مي شود، مقصود از آل پيامبر، اهل بيت هستند. مسلم از عايشه نقل مي کند: رسول خدا صبحگاهي در حالي که بر دوش او کسايي خياطي نشده بود خارج شد. در آن هنگام حسن بن علي وارد شد، او را داخل کسا کرد، سپس حسين آمد، او را نيز داخل آن نمود، سپس فاطمه آمد او را نيز داخل کسا کرد، سپس علي(عليه السلام) آمد، او را نيز در آن داخل نمود، سپس اين آيه را تلاوت کرد: " إِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکُمْ تَطْهيرا
در سنن ترمذي نيز آمده است : ودعا رسول الله صلى الله عليه وسلم الحسن والحسين وعليا وفاطمة فمد عليهم ثوبا فقال اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا رسول خدا، حسن حسين علي وفاطمه را خواست پس پارچه اي بر روي ايشان کشيد و گفت خداوندا ايشان اهل بيت من هستند پس بدي را از ايشان دور گردان وايشان را پاک نما
سنن النسائي الكبرى ج5/ص113
جهت اطلاع بيشتر در اين خصوص به اين آدرس رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
58 |
نام و نام خانوادگي: حميدرضاغلامي زاده -
تاريخ: 03 دي 92 - 22:35:40
خدا قوت .يا علي مد د |
59 |
نام و نام خانوادگي: وحيد -
تاريخ: 23 ارديبهشت 93 - 06:39:59
با سلام در حکمت 144 نهج البلاغه امام علي عليه السلام ميفرمايد: ﻳﻨﺰﻝ ﺍﻟﺼﺒﺮ ﻋﻠﻰ ﻗﺪﺭ ﺍﻟﻤﺼﻴﺒﺔ، ﻭﻣﻦ ﺿﺮﺏ ﻳﺪﻩ ﻋﻠﻰ ﻓﺨﺬﻩ ﻋﻨﺪ ﻣﺼﻴﺒﺘﻪ ﺣﺒﻂ ﺃﺟﺮﻩ ترجمه: ﺻﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ ﻭ ﻫﺮﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﺰﻧﺪ، ﺍﺟﺮ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﻣﻲ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺿﺎﻳﻊ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﺍﻧﺶ « ﭘﺎﻳﺶ » ﺑﺰﻧﺪ ﺍﺟﺮ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ميرﻭﺩ ﭘﺲ ﮐﺴﺎﻧﻲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻣﺤﺮّﻡ ﻗﻤﻪ ﻣﻲ ﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﻳﺒﺎﻥ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺯﺧﻤﻲ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ... ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺎﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﺧﺪﺍ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﺩ، ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ، ﭼﻪ ﺗﻮﺟﻴﻬﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺨﻦ ﺍﻣﺎﻡ علي عليه السلام ﺩﺍﺭﻧﺪ؟ جواب نظر: باسلام
دوست گرامي؛ معناي اين حکمت کاملا مشخص است. زدن دست بر پا نشانه جزع و بي تابي است و معلوم است که حضرت چنين فردي را منظور داشته اند که به قضاي الهي راضي نيست و بي تاب مي کند. آيا به نظر شما کسي که بدون جزع دستش به پايش بخورد شامل اين سخن خواهد بود؟ خير آنچه ملاک حبط عمل است جزع و عدم رضايت به قضاء الهي است و الا اگر غير از اين باشد سخني خواهد بود که نه عقل آن را مي پذيرد و نه با قرآن و سنت الهي تطابق خواهد داشت.
بر سر و سينه زدن و زنجير و ... در غم آقا ابا عبدالله الحسين عليه السلام موجب تقرب به خداوند و عبادت است بلکه از برترين عبادات است. بر اين اعمال در روايات تاکيد شده است. اما از اين کارها در غم اقوام و... بايد اجتناب کرد و در عزاي آقا ابا عبدالله الحسين هم از اموري که مراجع نهي کرده اند بايد خود داري نمود.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
60 |
نام و نام خانوادگي: mohsen -
تاريخ: 06 آذر 93 - 11:54:17
با سلام آيا اين روايت در کتب اهل سنت موجود هست يا نه؟؟!!((... نساء الأنصار قد خدشن الوجوه ونشرن الشعور وجززن النواصي وخرقن الجيوب وحرمن البطون على النبي ( صلى الله عليه وآله ) فلما رأينه قال لهن خيرا وأمرهن أن يستترن ويدخلن منازلهن ... الكافي ج 8 ، ص 322 ، باب غزوة أحد و قصة المنهزمين ، ح 502 .)) جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
عين اين مطلب را از کتب اهل سنت پيدا نکرديم اما مشابه آن در منابع اهل سنت ديده مي شود که مواردي اشاره مي کنيم
1- زنان مدينه در مرگ خالد چنين عزاداري کردند:
عن عبد الله بن عكرمة قال: عجبا لقول الناس إن عمر بن الخطاب نهى عن النوح لقد بكى على خالد بن الوليد بالمدينة ومعه نساء بني المغيرة سبعا يَشقُقْن الجيوب ويضربن الوجوه وأطعموا الطعام تلك الأيام حتى مضت ما ينهاهن عمر 2- عزاداري عايشه روي أحمد بإسناده عن يحيى بن عَبَّادِ بن عبد اللَّهِ بن الزُّبَيْرِ عن أبيه عَبَّادٍ قال سمعت عَائِشَةَ تَقُولُ مَاتَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم بين سحري وَنَحْرِى وفي دولتي لم أَظْلِمْ فيه أحد فَمِنْ سَفَهي وَحَدَاثَةِ سني ان رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قُبِضَ وهو في حَجْري ثُمَّ وَضَعْتُ رَأْسَهُ على وِسَادَةٍ وَقُمْتُ أَلْتَدِمُ مع النِّسَاءِ واضرب وجهي. . عايشه مي گويد : ( زماني كه پيامبر خدا از دنيا رفت ) من به همراه بقيه زنان پيامبر سينه مي زديم و من به صورتم مي زدم
مسند أحمد بن حنبل ج 6 ص 274، نشر : مؤسسة قرطبة – مصر ، 3- در قتل عثمان زن عثمان چنين صيحه و بر صورت مي زد:ولما قتلوه أرادو حز رأسه فوقعت عليه نائلة وأم البنين يصحن ويضربن الوجوه التمهيد والبيان في مقتل الشهيد عثمان ، اسم المؤلف: محمد بن يحيى بن أبي بكر المالقي الأندلسي الوفاة: 741 ، دار النشر : دار الثقافة - الدوحة - قطر - 1405 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. محمود يوسف زايد ج 1 ص 144 4-زنان در شهادت امام حسين عليه السلام چنين عزاداري کردند: خرجت النساء منتشرات الشعور يلطمن في الأسواق، وأقيمت النائحة على الحسين عليه السلام.
المنتظم، ابن جوزي ج 4 ، ص 208 (حوادث سال 352 ) ؛ تاريخ الاسلام _ ذهبي _ (حوداث سال 352 ه)، ص 11،
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
[1] [2] | صفحه قبل |