* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 14 شهريور 1386 تعداد بازديد: 2784 
آيا ائمه عليهم السلام فقط بيانگر احكام هستند و وظيفه ما مطرح كردن مرجعيت علمى اهل‏بيت عليهم السلام است؟
گروه امامت و خلافت  

آقاى واعظ زاده در مصاحبه خود گفته :

 



«آيت اللّه بروجردى اصرار داشت كه ما بايد حديث ثقلين را معيار قرار بدهيم ، نه احاديث مربوط به خلافت را . ما در مسئله خلافت&rlmبا اهل&rlmسنت اختلاف داشته&rlmايم ، اما الان كه خلافتى در بين نيست كه بر سر آن دعوا كنيم ، آن بعد ولايت كه به كار امروز ما مى&rlmآيد ، حجيت و به تعبير ايشان ، مرجعيت علمى اهل&rlmبيت است ايشان در مقدمه جامع الاحاديث&rlmبابى را با عنوان «باب فى حجية فتوى&rlmالائمة» نوشته است . ايشان مى&rlmفرمودند كه پيغمبر اينها را باب احكام قرار داده و قولشان را در اختلاف فقهى حجت دانسته است . ايشان هميشه بر مسئله مرجعيت فقهى اهل&rlmبيت تاكيد مى&rlmكرد .

 



مجله هفت آسمان شماره 9 صفحه 18

 



در رابطه با حرف بى اساس و سراپا افتراء آقاى واعظ زاده توجه خوانندگان گرامى به پاسخ حضرت آيت اللّه سبحانى جلب مى&rlmكنم :

 



شكى نيست كه اهل بيت پيامبر گرامى ( ص ) به حكم «حديث ثقلين» ، باب احكام و مرجع علمى مسلمانان جهان مى&rlmباشند و سينه آنان مخزن علوم نبوى مى&rlmباشد و در پرتو الهامها و تربيت&rlmهاى غيبى ، حافظ و نگهبان اصول و فروع اسلام هستند ، ولى سخن اينجاست كه آيا مقام و موقعيت آنان در همين مرجعيت علمى خلاصه مى&rlmشود ، يا مرجعيت علمى ، يكى از شئون آنهاست .

 



در مقاله «چشم&rlmانداز تقريب» ، تقريبا و تلويحا اصرار بر اين است كه بايد از ائمه اهل&rlmبيت ، اصول و فروع را آموخت ، و آنان را به عنوان مرجع احكام و معارف شناخت ، زيرا آنان «امام» بودند ، نه «خليفه» ، و خلافت اسلامى و حكومت از آن ديگران بود و آيت&rlmالله بروجردى نيز همين نظر را داشت . اكنون به بررسى اين نظريه مى&rlmپردازيم :

 



1 . در آن مقاله كه چكيده مصاحبه است ، تصريح شده كه خلافت و حكومت&rlmيكى از ضروريات اسلام است و كسانى كه وجود حكومت را در اسلام انكار مى&rlmكنند ، خطرناكتر از كسانى هستند كه خلافت بلافصل على ( ع ) را منكر مى&rlmباشند ، زيرا وجود دولت و احكام سياسى يكى از واضحات اسلام است . چگونه مى&rlmتوان گفت كه در اسلام ، حكومتى وجود ندارد!؟ اكنون سؤال مى&rlmشود : هرگاه اساس خلافت اسلامى را تنصيص الهى تشكيل نمى&rlmدهد ، و على و فرزندان او ، وظيفه&rlmاى جز بيان احكام نداشتند ، پس چرا اين اصل ضرورى ، در قرآن ، حديث و سيره پيامبر ، مسكوت و خاموش مانده و درباره شيوه حكومت اسلامى و ديگر ويژگيهاى آن سخنى گفته نشده است؟ هرگاه درباره خلافت اسلامى ، شيوه تنصيص را انكار ورزيم و تمام نصوص بر خلافت را از حديث «يوم&rlmالدار» ، «منزلت» و «غدير» بر مرجعيت على ( ع ) حمل نماييم ، در اين صورت ، شيوه حكومت اسلامى كه از نظر اهميت در نظر ايشان در كنار اصول سه&rlmگانه است ، بايد به صورت «گزينشى» و انتخابى باشد ، پس چرا درباره خصوصيات اين اصل ضرورى به اين شيوه ، حتى يك حديث ، چه رسد به آيه ، وارد نشده است ، و مخالفان در مقام استدلال - فقط - به اجماع مهاجر و انصار تكيه مى&rlmنمايند!؟

 



2 . اگر صلاحيت ائمه اهل بيت در مساله&rlmگويى و بيان احكام خلاصه مى&rlmشود ، پس اين تاريخ پرهياهوى تشيع را كه از دوران سقيفه تا امروز كه ناظر به خلافت آنها است ، چگونه مى&rlmتوان توجيه نمود و چرا ائمه اهل&rlmبيت آنان را از چنين انديشه&rlmهايى منع نكردند . تا از اين طريق حافظ و نگهبان خون هزاران شيعه شوند؟

 



3 . اگر آنان مقام و موقعيتى جز بيان احكام و اصول و فروع نداشته&rlmاند ، پس اين سؤال پيش مى&rlmآيد كه چرا پيوسته مورد خشم خلفا و زمامداران قرار داشتند و همه آنان يا جام شهادت نوشيدند و يا حداقل زندانى و تبعيدى گشتند . هرگاه مقام و موقعيت امام صادق ( ع ) همين بود و بس ، و فرقى با مالك بن انس نداشت ، چرا يكى مورد تكريم عباسيان بود كه به هنگام ورود به مسجد نبوى دامن&rlmهاى گسترده او را ماموران خليفه به دست مى&rlmگرفتند ، ( 2 ) ولى امام صادق ( ع ) به كوفه و حيره تبعيد مى&rlmگشت .

 



4 . اگر مناصب ائمه اهل&rlmبيت&rlmبه آنچه كه در آن مصاحبه آمده است محدود مى&rlmباشد ، طبعا بايد آخرين حلقه از آنان نيز وظيفه&rlmاى جز بيان احكام نداشته باشد . در اين صورت ، قيام حضرت مهدى - عجل&rlmالله تعالى فرجه الشريف - نيز چه معنا خواهد داشت؟ آيا موضوع «يملا الله به الارض قسطا و عدلا» با مساله&rlmگويى و سخنرانى عملى مى&rlmگردد؟ حكومت جهانى حضرت مهدى - عجل&rlmالله تعالى فرجه الشريف - چيزى نيست كه تنها مورد پذيرش شيعيان باشد ، بلكه مسلمانان جهان بر اين اصل اتفاق&rlmنظر دارند ، و صحاح و مسانيد اهل&rlmسنت از احاديث&rlmحضرت مهدى ( ع ) موج مى&rlmزند و جهان در انتظار چنين حاكم دادگرى است ، ولى لازمه سخن ايشان اين است كه او نيز پيرو نياكان خود ، فقط باب علم و احكام مى&rlmباشد .

 



5 . حديث غدير و گردآورى مسلمانان را در هواى گرم ، و معرفى اميرمؤمنان را با جمله «من كنت مولاه فهذا على مولاه» ، آن هم پس از جمله «الست اولى بكم من انفسكم» ، چگونه مى&rlmتوان تفسير كرد؟ چرا از اولويت پيامبر و على ( ع ) نسبت&rlmبه آنان سخن به ميان آمده است؟ اگر واقعا هدف بيان مرجعيت&rlmبود ، بايد پيامبر ( ص ) بگويد : «ايها الناس ان عليا واولاده مراجع الدين فى الاحكام والعقائد والفروع والاصول» و يا هر جمله&rlmاى كه بيانگر آن مى&rlmباشد ، نه اينكه پس از دعوت مردم به توحيد و نبوت و معاد ، ولايت على را مطرح كند . از روز نخست ، ادبا ، شعرا و نويسندگان منصف جز خلافت بلافصل ، مطلب ديگرى از اين حديث تلقى نكردند . فقط عده كمى براى حفظ مذهب به تاويل آن پرداخته&rlmاند . حتى خود مصاحبه&rlmكننده محترم در «كنگره شناخت شيعه» در تركيه با جمله «الست اولى بكم من انفسكم» بر تفسير مولى به معنى «مولى» استدلال مى&rlmكرد . حالا چه شد كه پس از اندى ، انديشه جديدى رخ داده است؟ خدا مى&rlmداند! آقاى دكتر رمضان بوطى - استاد دانشكده الهيات دمشق - در دلالت حديث غدير بر خلافت بلافصل امام ، خدشه كرد و گفت : مقصود از «مولى» ، «محب و ناصر» است . وقتى نوبت&rlmسخن گفتن به جناب آقاى واعظزاده رسيد ، ايشان در رد سخنان وى چنين گفت : آنان كه «مولا» را به «اولى» تفسير مى&rlmنمايند ، بر صدر حديث تكيه كرده و آن را گواه بر تفسير به «اولى» مى&rlmگيرند ، يعنى همان جمله «الست اولى بكم من انفسكم

 



مجله هفت آسمان شماره 1110 :  ، مقاله : تقريب در چشم&rlmانداز پايه&rlmگذاران آن .

 



 




آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما