* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: سيد حسين -
تاريخ: 15 اسفند 87 - 00:00:00
اين معاويه اي كه عده اي بي عقل او را كاتب وحي و صحابي جليل مي نامند و براي پاك كردن دامن او از جنايات و بدعت هايي كه در طول عمر نكبت بار خود مرتكب شده متوسل به روايات جعلي مي شوند همان فردي است كه هنگام ولادتش چهار نفر مدعي پدري او بودند: 1_عماره بن وليد بن مغيره 2_مسافر بن عمرو 3_ابوسفيان 4_شخصي که نامش را ذکر نکرده اند وگفته اند:رجل الاخر(شايد صباح) غلام سياهي كه هند جگر خوار با او الفت تمام داشت باشدهند مادر معاويه از بدکاران معروف وصاحب پرچم بود (؟؟؟؟) ربيع الابرار جلد سوم صفحه 549-551 مثال العرب صفحه 72 الاغاني جلد 9 صفحه 49 العقد الفريد جلد 6 صفحه 86 همچنين مادربزرگ معاويه نيز صاحب پرچم بود واين اخلاق و رفتار در طايفه رفيع بني اميه رواج داشت شرح ابن ابي الحديد جلد 2 صفحه 225 |
2 |
نام و نام خانوادگي: ميثم -
تاريخ: 16 اسفند 87 - 00:00:00
با عرض سلام خدمت دوستان و شما بزرگواران آيا ميتوان گفت خال المومنين معاويه کاتب وحي بوده ؟ خير او در سال دهم هجرت اسلام آورده بود و از دوران وحي چيزي نمانده بود بلکه عده اي گويند او کاتب مراسلات بود. چون رسول اکرم(ص) را خيلي آزار نموده و بد ها گفته بود و بعد از اينکه سال هشتم در فتح مکه ابوسفيان مسلمان شد نامه ها براي پدر نوشت و او را توبيخ و سرزنش نمود که چرا مسلمان شدي، وقتي هم که خودش ناچار شد در اثر بسط اسلام در شبه جزيرة العرب و خارج از آن مسلمان شود ميان مسلمانان موهون بود. جناب عباس عم اکرم رسول الله(ص) از آن حضرت درخواست نمود که يک امتيازي به معاويه بدهيد تا از خجلت بيرون آيد حضرت براي رعايت تقاضاي عمّ بزرگوارش او را کاتب مراسلات نمود. چنانکه مداعني گويد: زيد بن ثابت کاتب وحي و معاويه نويسنده بين آن حضرت وعرب بوده. در پناه حق |
3 |
نام و نام خانوادگي: جواد صفاري -
تاريخ: 16 اسفند 87 - 00:00:00
هيچ فضيلتي به جز جنگ تا آخرين لحظه با پيامبر (ص) و تظاهر به اسلام از روي اضطرار براي معاويه عليه الهاويه پيدا نكردند گفتند كي به كيه تو هم كاتب وحي و خال المومنين حالا كه هر كي به هر كيه ابولهب هم عم المومنين كي به كيه . |
4 |
نام و نام خانوادگي: علي -
تاريخ: 17 اسفند 87 - 00:00:00
سلام بر همه سالروز آغاز امامت مهدي موعود مبارك . عيدالزهرا مبارك . ولي عصريهاي پر تلاش دستتان درد نكند . انشاالله خدا بيشترين موفقيت ها را نصيبتان كند. با تشكر |
5 |
نام و نام خانوادگي: حسام -
تاريخ: 19 اسفند 87 - 00:00:00
با عرض سلام و ادب خدمت دکتر حسيني قزويني و دست اندر کاران مؤسسه ي تحقيقاتي حضرت ولي عصر ( عج ) ، در مورد کتابت معاوية بن أبي سفيان ، آنچه که واضح است آن است که اگر او کاتب وحي هم بوده باشد ، اين امر براي او فضيلتي محسوب نمي شود . چرا که افرادي همچون عبد الله بن سعد بن أبي سرح نيز کاتب وحي بودند و مرتد گشتند . هر چند محمود أبو رية ، محقق و عالم معاصر اهل سنت ، از جمله افرادي است که به کلي اين امر را مخدوش و باطل دانسته و معاوية را کاتب وحي نمي داند و حتي آن را به سخره مي گيرد و از آن با عنوان « الوضع الأموي » ياد مي کند . رجوع کنيد به : شيخ المضيرة أبو هريرة ، العلامة الشيخ محمود أبو رية ، بيروت : مؤسسة الأعلمي للمطبوعات ، الطبعة الرابعة 1413 ، صفحه ي 222 با تشکر ... |
6 |
نام و نام خانوادگي: سيد ذوالفقار -
تاريخ: 20 اسفند 87 - 00:00:00
با سلام خدمت استاد بزرگوارم جناب اقاي دكتر حسيني... از صحبت هاي جنابعالي در دانشگاه فردوسي مشهد استفاده ها برديم...بازهم جاي ما تشريف بياوريد. در ضمن از وبلاگ من هم باز ديد بفرماييد. ياعلي مدد/ http://movlaali.mihanblog.com |
7 |
نام و نام خانوادگي: عبدالرحمن عثمان ال عارف -
تاريخ: 20 اسفند 87 - 00:00:00
سلام: با عرض تاسف امروزه خيلي از علماي ما فقط براي مقابله با برادران اهل تشيع از معاويه حمايت مي كنند .وحال انكه خيلي از علماي سابق ما شجره خبيثه در قران را بني الاميه مي دانستند.مگر مي شود عقل باور كند كه دو سپاه در برابر هم قرار گيرند وهمديگر را تار ومار كنند وهر دو وارد بهشت شوند. من به انهايي كه كتاب در مدح معاويه نوشته اند ومتاسفانه خود را سني معرفي مي كنند مي گويم اگر يك بچه از من وتو سوال كند كه اين كوچه بن بست است يا نه ؟ من بگويم نه اما تو بگويي بله باور نمي كند ومي گويد اين نمي شود يا تو دروغ مي گويي يا او محال است هر دو راست گفته باشند . چگونه مي خواهند افكار عمومي عقلاي عالم قبول كنند؟!!!من به اينها مي گويم دو راه بيشتر نداريد يا بگوييد علي راست مي گويد ومعاويه باطل بوده ويا اينكه معاويه راست مي گفته وعلي با طل بوده.زيرا راه سومي وجود ندارد. شايد كسي بگويد كه هردو اجتهاد كرده اند يكي اجتهادش به واقع خورده وديگري به خطا.انكه به حق خورده دو پاداش دارد وانكه به باطل خورده يك پاداش دارد.اين بيان به چند دليل اشتباه است 1/اولا اجتهاد شرايطي دارد وعلومي را مي طلبد كه معاويه از ان محروم بوده است.احدي از علماي اسلام به صراحت قائل به اجتهاد معاويه نيست. 2/روايات صحيحه فراواني داريم كه خروج بر عليه امير مومنان ممنوع وحرام حتي موجب خروج از دين مي شود .از سويي روايات متواتري از طريق اهل سنت وشيعه داريم كه پيامبرص.فرمدند جنگ با علي جنگ با من است.بر فرض اجتهاد معاويه اجتهاد در مقابل نص ممنوع است اجماعا. 3/در امور حكومتي اطاعت ولي امر وخليفه مسلمين واجب است مطلقا اصلا جاي اجتهاد نيست.كسي كه مردم با او بيعت كرده اند(طبق نظر ما اهل سنت)ويا خداوند اورا به امامت تعيين كرده است(طبق نظر شيعه)اطاعتش واجب است جايي براي اجتهاد باقي نمي ماند. 4 /اجتهاد در امور فرعي مانند:طهاره ونجاست ومانند ان است كه اگر هم به خطا رفت رفع عن امتي ما لا يعلمون ان را مي گيرد.نه در امور حكومتي ان هم اساسيترين امر حكومتي مانند:جنگ وصلح كه از مناصب پيامبر خدا وخليفه منتخب جانشين اوست. ايا عقلا وشرعا جايز است اين همه انسان كشته شوند به خاطر خطا در اجتهاد و خداوند او (طاغي)را وارد جهنم نكند؟!! 5/روايت مشهور بين تمام مسلمين اين است كه پيامبر اعظم(صلي الله عليه وسلم)فرمودند عمار به دست قوم طاغي به شهادت مي رسد.=از مجمو انچه بيان شد هيچ ترديدي نيست كه معاويه(ل.ه)خارجي واهل جهنم است . متاسفانه جديدا گروهي در بين ما رخنه كرده اند وافكار وهابيت را به عنوان نظر اهل سنت به خورد مردم مي دهند.وبزرگترين ضربه را به اهل سنت مي زنند. |
8 |
نام و نام خانوادگي: سيد حسين -
تاريخ: 23 اسفند 87 - 00:00:00
گويا مدعيان كاتب وحي بودن معاويه از گفتار او بي خبرند که گفت من نام پيامبر را دفن خواهم کرد !! و شايد هم افشاگري مغيره بن شعبه را راجع به معاويه را نشنيده يا باورندارد که در جلسه خصوصي،معاويه به او گفت:به خدا سوگند،تا هستم سعي وتلاش ميکنم،نام محمد را دفن وبه خاک بسپارم ادرس:شرح ابن ابي الحديد جلد 5 صفحه 129 (به نقل از الموفقيات زبيربن بکار) هنگامي که امام بيهقي شنيد بعضي ميگويند :معاويه در اثر جنگ با علي(عليه السلام)از ايمان خارج شد،گفت:خيرمطلب چنين نيست،چون معاويه مومن نبوده و داخل در ايمان نشده بود،تا از ان خارج شود،بلکه در زمان پيامبر(صلي الله عليه واله وسلم) مانند پدرش ابوسفيان (لع)از کفر به نفاق امد_يعني جز منافقين شد_و پس ازرحلت پيامبر(ص) به کفر اصلي برگشت ادرس:الکامل (الطبري)جلد 2 صفحه 204 باب 27 فصل 2 الکني والالقاب جلد 2 صفحه 114 (ان المعاويه خرج...) اهل سنت براي تبرئه معاويه (لعنه الله عليه) اين حديث را از پيامبراکرم(صلي الله عليه واله وسلم)نقل مي كنند :هرکس درباره اصحاب مرا اذيت وازار دهد خداوند آزارش خواهد داد. گويا فراموش كرده اند كه معاويه ملعون با اصحاب رسول الله (صلي الله عليه و آله ) چه كرد.همه ي علماي اهل سنت پذيرفته اند که معاويه با اصحاب رسول خدا وارد جنگ شد عمار ياسر و حذيفه و خزيمه بن ثابت ذوالشهادتين را در صفين به شهادت رساند وخيلي از صحابه را آزار دادوبه زندان افکند وتبعيد واعدام کرد.معاويه با امام علي وامام حسن(عليهماالسلام)جنگ کرد در حالي که هزاران صحابي با اين دو بزرگوار بودند.به امام حسن زهر داد وعمر بن حمق صحابي و حجر بن عدي را به قتل رساند. |
9 |
نام و نام خانوادگي: سيد حسين -
تاريخ: 29 اسفند 87 - 00:00:00
با سلام خدمت دوست عزيز جناب عبد الرحمن عثمان آل عارف . در ابتدا از انصافي كه در برخورد با عملكرد معاويه روا داشتيد تشكر مي كنم . اما بعد سخن شما در مورد اينكه علماي سابق اهل سنت معاويه را قبول نداشته و شجره خبيثه قران را شجره معاويه و بني اميه مي دانسته اند و اخيرا علماي اهل سنت به خاطر مخالفت با شيعه از او دفاع مي كنند : اين سخني است غير علمي كه با منابع اهل سنت و حقايق تاريخي كاملا مغايرت دارد و چنانچه صحاح سته را مطالعه كنيد به وضوح متوجه خواهيد شد كه نگارنده هاي صحاح سته (به جز نسائي ) در كتب خود بابي را به معاويه و فضائل او اختصاص داده و به شدت از عملكرد او دفاع كرده اند به عنوان مثال ترمذي در سنن خود از معاويه با نام (هادي و مهدي ) و بخاري از او با عنوان مجتهدي عظيم الشان ياد كرده است حال آنكه همان تعداد معدود از علماي اهل سنت مانند نسائي و حاكم نيشابوري و عبد الرزاق صنعاني كه معاويه رادشمن داشته و عملكرد او را تقبيح كرده اند نيز به شدت مورد بي احترامي اهل سنت قرار گرفته اند كه ضرب و شتم نسائي كه منجر به مرگ او شد و شكستن منبر حاكم نيشابوري نمونه هايي از آن مي باشد . موفق باشيد دوست عزيز . |
10 |
نام و نام خانوادگي: حسين استواري مقدم -
تاريخ: 23 فروردين 88 - 00:00:00
تاسف ميخورم به حال آنهايي كه شجره طيبه و معصوم پيامبر را كه علم خدايي دارند را رها كرده و از روي ضد وكينه از اشخاصي مانند معاويه پست و حيله گر و دنيادوست و به زور مسلمان شده و دشمن پيامبر و اهل بيتش را سرلوحه خود قرار داده اند. همان معاويه اي كه نزديك 60 سال لعن و نفرين بر مولايمان علي(ع) را كه به اصطلاح خليفه چهارم خود ميدانستند را رواج داده بود. چه خليفه اي هست كه لعن و نفرينش ميكنند؟ ولي چون هر جور شده بايد اين معاويه را بزرگ بدارند هيچ حرف و توجيهي ندارند |
11 |
نام و نام خانوادگي: علي مسكوني -
تاريخ: 31 فروردين 88 - 00:00:00
سلام بنده با تلاش فراوان جناب عبد الرحمن عثمان را پيدا كردم .چون به نظر مي امد انسان خوشفكر وبي طرفي است دوست داشتم با ايشان صحبت كنم الحمد الله موفق شدم بعد از بحثهاي فراوان از ايشان پرسيدم شما كه هم غدير خم را قبول داريد وهم امامت ائمه اهل بيت را بگو ببينم شيعه هستي يا سني ؟ايشان در جواب من گفت هم شيعه هم سني نه شيعه ونه سني.گفتم چطور ممكن است ؟گفت در اعتقاد شيعه شدم چون معتقدم پيامبر خدا علي را به عنوان جانشين وخليفه مسلمين بعد از خود قرار داده است. در اعمال واحكام سني وپيرو سنت رسول خدا هستم واحكام را از كتاب وسنت مي گيرم .اما نه شيعه ام ونه سني:يعني سني اموي نيستم .شيعه نيستم :يعني شيعه غالي صفوي نيستم.ايا اين تعبيرات صحيح است لطفا دلائل ان را بيان كنيد.متشكرم. جواب نظر: با سلام دوست گرامي اين سخنان در واقع فرار از حقيقت است ، وقتي كه شخصي دانست كه خدا و رسولش علي بن ابي طالب را به خلافت تعيين كرده اند ، چاره اي جز قبول غصب خلافت ندارد ؛ آيا كسي كه غصب خلافت كرده باشد ، نمي تواند روايتي دروغين نقل كند ؟ آيا كساني كه غصب خلافت را ديده و دم بر نياوردند نمي توانند روايتي دروغين نقل كنند ؟ چطور سنت رسول خدا (ص) را از اينان مي گيرد ؟ و اگر بخواهد سنت را از اهل بيت عليهم السلام بگيرد ، راهي جز قبول نظرات شيعه ندارد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
12 |
نام و نام خانوادگي: عبدالرحمن عثمان ال عارف -
تاريخ: 01 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام:جاي بسي تاسف است كه خود را كارشناس مي دانيد واين گونه عجولانه ديگران را محكوم مي كنيد.اولا بنده به اين برادرمان گفتم : كه من شيعه علوي وسني نبوي هستم. شيعه صفوي وسني اموي نيستم .اما نگفتم كه سنت رسول خدا را از چه كسي مي گيرم از اهل بيت او ويا از ديگران؟ چگونه خود دادگاه گرفتيد يكطرفه قضاوت كرديد.انگاه بنده را محكوم نموديد.ايا اين رسم الگو گيري شما از قضاوتهاي مولاي متقيان- عدل محض-حيدر كرار-قاضي كامل-نفس رسول است. ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا اسمان است موفق باشيد .اگر شيعه علي را يافتيد سلام من را به او برسانيد.واگر مالكي ويا ابوذري ديديد سلام علي را به او برسانيد. |
13 |
نام و نام خانوادگي: علي کريمي -
تاريخ: 14 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام بنده با دقتي در بيانات اين برادر بزرگوار جناب اقاي ال عارف كردم متوجه شدم كه ايشان مذهب تشيع را هم در اصول وهم در فروع پذيرفته اند من اين موفقيت را به ايشان تبريك عرض مي كنم. دوست دارم اقاي حسيني وخود ايشان نظر خويش را بيان نمايند.تولدت مبارك. |
14 |
نام و نام خانوادگي: محب علي -
تاريخ: 05 تير 88 - 00:00:00
همه، شيعه وسني قبول دارند كه علي عليه السلام باب مدينه علم رسول خداست پس علي اعلم است و او بر بطلان معاويه آگاه است كه به جنگ آن ملعون مي رود، علي عليه السلام نه اينكه به معاويه عليه الهاويه رضي الله عنه نگفت ( بر خلاف برادران اهل سنت) بلكه به جنگ آن ملعون رفت واگر بر او دست پيدا مي كرد يقينا او را به اجداد خبيثش ملحق مينمود پس بيايم معاويه ملعون را از زبان امام علي (ع) بشناسيم كه فرمود: ومتى كنت يا معاوية من ساسة الرعية وولاة أمر الأمة؟ بغير قدم سابق ولا شرف باسق ونعوذ بالله من لزوم سوابق الشقاء وأحذرك أن تكون متماديا في غرة الأمنية مختلف العلانية والسرية. ولقد دعوت إلى الحرب فدع الناس جانبا واخرج إلي واعف الفريقين من القتال، لتعلم أينا المرين على قلبه والمغطى على بصره! فأنا أبو الحسن قاتل جدك وأخيك وخالك شدخا يوم بدر وذلك السيف معي، وبذلك القلب ألقى عدوي ما استبدلت دينا ولا استحدثت نبيا وإني لعلى المنهاج الذي تركتموه طائعين ودخلتم فيه مكرهين " (نهج البلاغة من رسائل أمير المؤمنين رقم 10).نامه/10 |
15 |
نام و نام خانوادگي: محمد خسروي زاده -
تاريخ: 29 آبان 88 - 00:00:00
سلام.بنده با الاستمرار مجبورم شبكه هاي وهابي را تماشا كنم و يكي از مسائل مطروحه عداوت ميان صحابه با برادر پيامبر و ولي مومنين حضرت علي است و تا به اين موضوع جنگها ميرسند ايه ي تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ «141» براي ساكت كردن طرف مقابل مي آورند لطفا يك جواب ساكت كننده بياوريد با تشكر جواب نظر: با سلام دوست گرامي اين آيه در مورد يهود و نصاري نازل شده است ! آيا اهل سنت صحابه را يهودي و نصراني ميدانند كه اين آيه را با آنها تطبيق ميكنند ؟ جداي از اين ، اين آيه مي گويد دين آنها (كافر يا مسلمان بودن آنها) تاثيري در مسلمان يا كافر شدن شما ندارد ! چرا بيجهت در مورد آنها بحث ميكنيد ! اما دين صحابه در دين ما تاثير دارد ! اگر گروهي از صحابه از راه به در شده باشند ، ديگر نميتوان از آنان دين را گرفت ، زيرا سبب گمراهي است ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
16 |
نام و نام خانوادگي: محمد رضا ياور -
تاريخ: 07 آذر 88 - 00:00:00
دوستان گرامي، بعد از عمري تازه متوجه شده ام که معاويه فرزند ابوسفيان بوده. ممکن است مرجعي معرفي نموده که مراحل به خلافت نشيني هر يک از چهار خليفه را بشرح توضيح داده باشد. آنچه که مسلم است اينست که حديث غدير نزد برادران اهل سنت اعتبار سياسي ندارد و تنها به معناي دوستدار تعبير ميگردد. و اما مشکل اينجانب آن است که چگونه ميشود که فرزند خبيث ترين دشمن اسلام که تا آخرين لحظه از هيچ ظلم و ستمي به پيغمبر و اصحاب آن مقام کوتاهي ننمود، بايد در مسند قدرت قرار گرفته و بر امت اسلام حکومت کند. و پس از خود، عثمان را با ايده دشمني علي و با ترفند هيئت شش نفره و قانون طابعت از خدا، قران، و روش شيخين بر کرسي خلافت تکيه مسند نمايد؟؟ خواهشمند است چنانچه مرجعي سراغ داريد که وقايع را براستي ثبت نموده و هر دو برادران شيعه و اهل تسنن بر سقم و صحت گفتار آن شهادت داده باشند را معرفي نموده تا جهت مطالعه استفاده گردد. و من ا... توفيق |
17 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 07 آذر 88 - 00:00:00
جناب محمد رضا ياور حکومت فرزند خبيث ترين دشمن اسلام بر مسلمين امري بيسابقه نيست. يکي از يهودياني که خون عده زيادي از مسيحيان را ريخت و آنها را شکنجه وحشيانه ميداد پولس از تارسوس بود. اکنون نصاري او را يکي از قديسين ميدانند. چرا که او ، بعد از توبه، تفکر تثليث را وارد مسيحيت کرد و عجيب تر آنکه انجيل شاگرد او جناب لوک را مقدم بر تمام اناجيل ديگر ميدانند در صورتيکه نه پولس و نه لوک حضرت عيسي مسيح (عليه السلام) را درک نکردند!!!! جناب محمد رضا ياور از منابع شيعه لطفا به اينجا رجوع کنيد: http://www.al-taei.com/index.php?boo=1309&id=Cbook&pageID=32.htm لطفا بخوانيد عقايد شيعه را در مورد قاتلين ابوبکر و پزشک ابوبکر و پسر ابوبکر و دختر ابوبکر عايشه. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
18 |
نام و نام خانوادگي: هادي (منتظر المهدي (عج)) -
تاريخ: 25 فروردين 89 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام آقايان موسسه واقعاً گل کاشتيد . دست تان درد نکند . واقعاً خوب چيز ها را اثبات مي کنيد . اللهم عجل لوليک الفرج يا علي مدد . |
19 |
نام و نام خانوادگي: علي رضا -
تاريخ: 28 خرداد 89 - 07:40:32
معاوية خال المؤمنين بل هو تبخال المؤمنين و ربما زيگيل المؤمنين |
20 |
نام و نام خانوادگي: جعفر -
تاريخ: 17 مرداد 89 - 00:17:08
سلام عليكم فرضا معاويه بن ابي سفيان آدم خوب و كاتب وحي ، ولي مطلب مهم اين است كه عليه ولايتمدار امت اسلامي علي عليه السلام خروج كرده است . چنين فردي به عنوان محارب قتلش واجب است و كسي كه توسط حاكم امت اسلام خونش بريزد از نظر جهان اسلام مترود است آيا چنين فردي ارزش آن را دارد كه درباره اش وقت گرانبها را تلف كنيم . |
21 |
نام و نام خانوادگي: فا -
تاريخ: 23 آبان 89 - 13:04:30
جناب علي رضا بسيار درست فرمودند... بل هو تبخال المومنين |
22 |
نام و نام خانوادگي: حيدر -
تاريخ: 10 شهريور 93 - 11:40:24
با سلام اول نظر خودم راجع به امامت وجانشيني وخلافت امير المومنين بعد از پيامبر *به نظر مي آيد هدايت انسان توسط خداوند داراي اهميت فراوان وپيچيدگي ومشمول قانون تدريج است بطوريکه 124000پيامبر جهت راهنمايي انسان مبعوث شده اند وتدريجا قانون برنامه سعادت انسان براي او ارسال شده است آيا مسئله ايي به اين مهمي در پيامبر ما ختم وانسان ّ,ديگر نيازي به برنامه نداشته است ؟مسلما نياز بوده فردي که در درجه وفهم به آيين الهي وپيامبر اونزديک بوده سکان مديريت ورهبري اين برنامه را به عهده بگيرد فردي که بتواند اين برنامه را بفهمد وبا زندگي بشر تطبيق وانسان را به سر منزل سعادت برساند .ومسلما ( طبق آيات وروايات وتاريخ پيامبران) فردي که از گناه بري بوده وحتي در نسل خود سالم وبت پرست نبوده وشراب خوار نباشد و قص علي هذا حائز اين شرايط مي باشد وتا آن جايي که مي دانم حضرت علي طبق آيه مباهله جان پيامبر و طبق خيلي از روايات سني وشيعه از پاکترين شجاعترين با تقواترين ومدبر ترين افراد صدر اسلام بوده است البته سعي ام اين است که بي تعصب سخن بگويم والا به نظر بنده ادامه نبوت که امامت مردم است فقط از عهده چنين شخصي بر مي آمده وبس حالا افرادي را که بعد از پيامبر به دلايلي حکومت را به دست گرفتند با ايشان ونسل ايشان و خصوصيات ايشان مقايسه کنيم و ببنيم حکومتي که مي توانست خوشبختي بشر را به همراه داشته باشد به کجا کشيده شده است ..... *حالا افرادي که بخاطر حکومت در برابر اين اصل الهي ايستاده اند تکليف شان مشخص است خواه کاتب باشند يا سلطان *اميدوارم مطلب گويا باشد وتوانسته باشم آنرا خوب ادا کنم *خداوند قلب مسلمانان را به هم رئوف و آنان را به شناخت حق موفق کند التماس دعا |