* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 20 مهر 1393 تعداد بازديد: 16019 
اگر در غدير خم چندين هزار نفر حضور داشتند ، چرا بعد رسول خدا (ص) با ابوبكر بيعت كردند ؟
گروه امام علي (ع)  

سؤال كننده : بهرامي :

توضيح سؤال :

اگر به قول شيعه در غدير خم چندين هزار نفر حضور داشتند ، چرا بعد رسول خدا (ص) با ابوبكر بيعت كردند ؟

آيا همه اين افراد ، سخنان رسول خدا را آن‌هم بعد از  چند روز فراموش كردند ؟

پاسخ :

 هيچ يك از كساني كه در واقعه غدير خم حضور داشتند ، سخنان رسول خدا را فراموش نكرده بودند ؛ بلكه برخي به خاطر ترس از جان و مال و برخي ديگر به خاطر حبّ دنيا و رياست ، و يا به خاطر بغض و كينه‌اي كه از امير المؤمنين عليه السلام در سينه داشتند ، خود را به فراموشي زدند ؛ چنانچه غزالي ، عالم مشهور اهل سنت در باره پيمان شكني عمر بن خطاب مي‌گويد :

من خطبته في يوم غديرحم باتفاق الجميع وهو يقول: « من كنت مولاه فعلي مولاه » فقال عمر بخ بخ يا أبا الحسن لقد أصبحت مولاي ومولى كل مولى فهذا تسليم ورضى وتحكيم ثم بعد هذا غلب الهوى تحب الرياسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوى في قعقعة الرايات واشتباك ازدحام الخيول وفتح الأمصار وسقاهم كأس الهوى فعادوا إلى الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا.

سر العالمين وكشف ما في الدارين ، ابوحامد غزالي ، ج1 ، ص4 ، باب في ترتيب الخلافة والمملكة

اين كتاب را در اين سايت نيز مي‌توانيد پيدا كنيد :

http://www.alwarraq.com

از خطبه‌هاي رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) خطبه آن حضرت به اتفاق همه مسلمانان در روز عيد غدير خم است كه در آن فرمود : هر كس من مولا و سرپرست او هستم ، علي مولا و سرپرست او است . عمر پس از اين فرمايش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به علي (عليه السلام) اين گونه تبريك گفت :

«افتخار ، افتخار اي ابوالحسن ، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولاي ديگري هستي .»

اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبري علي (عليه السلام) و  نشانه رضايتش از انتخاب علي (عليه السلام) به رهبري امت دارد ؛ اما پس از گذشت آن روز‌ها ، عمر تحت تأثير هواي نفس و علاقه به رياست و رهبري خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلي تغيير داد و با لشكر كشي‌ها ، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمين‌هاي ديگر ،  راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلي هموار كرد و [مصداق اين آيه قرآن شد :]

پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن ، بهايى ناچيز به دست آوردند، و چه بد معامله‏اى كردند.

البته ذهبي ، يكي ديگر از بزرگان اهل سنت ، همين مطلب را از غزالي نقل كرده‌ ؛ اما مثل هميشه دستان امانت‌دارش تغييراتي را به نفع عمر بن الخطاب اعمال كرده است .

رك : سير أعلام النبلاء، ج 19، ص 328 ، ترجمه ابوحامد غزالي .

ضمن اين كه بسياري از مسلمانان ؛ همانند فاطمه زهرا ، سعد بن عباده و ... تا آخر عمر و برخي ديگر تا ماهها بعد با ابوبكر بيعت نكردند ؛ ولي بعد از آن كه ابوبكر به قدرت كامل رسيد ، با زور شمشير و سرنيزه مخالفين را مجبور به بيعت كردند .

چنانچه محمد بن اسماعيل بخاري در صحيح ترين كتاب اهل سنت بعد از قرآن در باره عدم بيعت حضرت زهرا سلام الله عليها و ناراحتي آن حضرت از دست ابوبكر مي‌نويسد :

فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّى تُوُفِّيَت .

صحيح البخارى ، ج4 ، ص42، ح 2862.

فاطمه دختر رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) از دست ابوبكر ناراحت شد ، و تا زماني كه از دنيا نرفته بود ، از دست او ناراحت بود .

و نيز در باره تخلف بسياري ديگر از صحابه مي‌نويسد :

حِينَ تَوَفَّى اللَّهُ نَبِيَّهُ - صلى الله عليه وسلم - إِلاَّ أَنَّ الأَنْصَارَ خَالَفُونَا وَاجْتَمَعُوا بِأَسْرِهِمْ فِى سَقِيفَةِ بَنِى سَاعِدَةَ ، وَخَالَفَ عَنَّا عَلِىٌّ وَالزُّبَيْرُ وَمَنْ مَعَهُمَا .

صحيح بخاري ، ج8 ، ص 26 ، كتاب المحاربين .

زماني كه رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) از دنيا رفت ، تمامي انصار با مخالفت كردند و در سقيفه بني ساعده جمع شدند ، و نيز علي (عليه السلام) و زبير و كساني كه همراه آن‌ها بودند ، با ما مخالفت كردند .

براي اطلاع بيشتر در اين باره به اين آدرس مراجعه بفرماييد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=7

 

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

 



    فهرست نظرات  
1   نام و نام خانوادگي:  هادي از مياندواب     -   تاريخ:  09 ارديبهشت 87 - 00:00:00
اگر ممکن است سوابق ابوبکر ،عمر و عثمان را در جنگهاي صدر اسلام بخصوص در بدر،احد، خيبر ،احزاب،حنين وذات السلاسل باذکر منابع اهل سنت بطور مفصل در سايت جامع وزيبايتان بگذاريد . چون سني ها چنان از قهرماني افراد مذکور در اين نبردها در سايتهايشان مي نويسند که اگر کسي واقعيت را نداند مسلما گمراه مي شود. با تشکر از مطالب ارزشمندتان
جواب نظر:
انشاء الله به مناسبتي به فرارهاي آ‌ن‌ها در جنگ‌هاي صدر اسلام اشاره خواهد شد .
2   نام و نام خانوادگي:  هادي     -   تاريخ:  10 ارديبهشت 87 - 00:00:00
سلام عليکم
برادران عزيز در گروه امام علي موسسه وليعصر (عج)روايات زيربه نقل از سايت سني نيوز در باره سخنان اميرالمومنين در مورد خلفاي غاصب است آيا اين روايات صحيح است و آيااين سخنان علي(ع)در نهج البلاغه وجود دارد ؟لطفا مرا راهنمايي کنيد.
امام علي –رضي الله عنه- مي‌فرمايد : (سوگند به جانم که منزلت آن دو (ابوبکر و عمر) در اسلام بسيار والاست و رحلت و کوچ آنها به آخرت، لطمه سنگين و درد شديدي براي اسلام مي‌باشد، خداوند آنان را رحمت کند و به نيکوترين شيوه پاداش دهد).[ô]
حضرت علي در فرازي ديگر از سخنان خويش برهر سه خليفه پيش از خود و بانيان انتخاب آنها درود فرستاده و مي‌فرمايد :
(من با قومي بيعت کرده‌ام که با ابوبکر و عمر و عثمان بيعت کرده‌اند و مفاد بيعت من با آنها همان است که با سه خليفه قبلي بوده است. نه آنانکه در اينجا حاضرند و نه آنانکه غايبند حق انتخاب خليفه‌اي جز خليفه منتخب مردم را ندارند و حق تشکيل شوري منحصر براي مهاجرين و انصار است. و اگر بر هر شخصي اتفاق نظر حاصل کردند و او را امام خواندند، آن شخص مورد پسند و رضاي خداوند نيز هست. و اگر کسي کار آنان را عيب گيرد و يا بدعتي ايجاد کند شوري وي را به عدالت و بازگشت به مسير حق و پيروي از منهج مؤمنان خدا خواه توصيه مي‌کند، و در صورت بازنگشتن به منهج صحيح، با وي مبارزه مي‌کنند و خداوند نيز وي را به سرپرستاني ديگر غير از خود وامي‌گذارد).[ُ]
امام علي –عليه السلام- در ستايش حضرت عمر –رضي الله عنه- مي‌فرمايد : (پاداش نيک فلاني (عمر –رضي الله عنه) نزد خداست، زيرا کجي را راست کرده و بيماران را مداوا ساخت، سنت را برپاداشت و فتنه و (بدعت) را پشت سر انداخت و در حالي از دنيا رفت که دامانش پاکيزه و وجودش کم عيب بود. به خير دنيا رسيد و از شر آن گريخت. طاعت حق را بجاي آورد و آنگونه که شايسته بود تقوا گزيد).[ِ]
[ô]- نگا : وقعه صفين، ص ّّ و شرح نهج البلاغه، ج ٌُ، ص ÷ِ.
[ُ]- نهج البلاغه، ص َِِ و بحارالانوار، ج ََ، ص ÷ِ.
[ِ]- نهج البلاغه، ص ًَُ. ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغع بيان مي‌دارد که منظور از «فلان» عمر –رضي الله عنه- است .
جواب نظر:
برادر گرامي ! ما قبلا اين شبهات را پاسخ داديم، لطفاً به اين آدرس مراجعه بفرماييد :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=449

موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
3   نام و نام خانوادگي:  ف- وطنخواه     -   تاريخ:  11 خرداد 87 - 00:00:00
پاسخ به دو شوال ذيل
به قول شيعه در غدير خم چندين هزار نفر حضور داشتند ، چرا بعد رسول خدا (ص) با ابوبكر بيعت كردند ؟
آيا همه اين افراد ، سخنان رسول خدا را آن‌هم بعد از چند روز فراموش كردند ؟
جواب اين سوالالت جريان كتك زدن حضرت فاطمه الزهرا (ع) و آتش زدن خانه وي است زيرا.
1- آيا مگر مهاجمين دست شكسته احاديثي را كه در مورد حضرت فاطمه الزهرا (ع) مستقيما از زبان مبارك رسول اكرم (ص) نشنيده بودند؟؟؟؟!!!!!!!
2- آيا نشنيده بودند كه رسول اكرم (ص) فرموده بودند كه خشم حضرت فاطمه الزهرا (ع) خشم خداوند متكبر جبار قهار است ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
3 - آيا صاحب خانه و افرادش را نميشناختند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
4- آيا از طلب حق ولايت مولي الموحدين(ع) توسط حضرت فاطمه الزهرا (ع) با آن خطبه مشهور در مسجدالنبي (ص) نا آگاه بودند ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
5- آيا حضرت فاطمه الزهرا (ع) را نمي شناختند و در عرض سه روز پس وفات نبي اكرم (ص) مقام و منزلت ايشان را نزد نبي اكرم (ص) فراموش كردند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
6 - آيا نميدانستند كه ايشان ام ابيهاست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
7- با كمال تاسف بايد اقرار كرد كه همه اينها را ميدانستند با اين وجود ايشان را تا دم مرگ كتك زدتد و هم خانه اش را به آتش كشيدند.
8- اما همانطور كه نبي اكرم (ص) فرمودند حب الدنيا راس كل خطيئه پس دستيابي به جانشيني نبي اكرم (ص) به همه مصائب و بي آبروئيش مي ارزيد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
4   نام و نام خانوادگي:  عباس علي پيکاني     -   تاريخ:  13 خرداد 87 - 00:00:00
به نام خدا
باسلام
از زحمات شما در تهيه اين مطالب تشكر مي كنم.
5   نام و نام خانوادگي:   سيدفريدالدين محمدصديقيان     -   تاريخ:  27 مهر 87 - 00:00:00
قران مجيد قصه هاي اقوام پيشين را براي سرگرمي ما بيان نکرده است بلکه براي اين است که بدانيم تاريخ تکرار مي شود ايا مگر بني اسراييل معجزات موسي را به چشم نديده بودند مگر وصاياي او رانشنيده بودند که فقط خداوند ده روز براي امتحان ميقات موسي را به تاخير انداخت تا همه انها جز اندکي کهحتي به زور به تعداد انگشتان دست مي رسيدند گوساله پرست شدند همه انها تحقيقا و يقينا حق را ميدانستند و به قول قران حتي بهتر از فرزندان خود بر ان شناخت داشتند اگر باور نداريد قصيده جلجليه عمرعاص را بخوانيد.
6   نام و نام خانوادگي:  مجاهدسيستاني     -   تاريخ:  07 آبان 87 - 00:00:00
جناب محمدشريف زاهدي از سني حنفي هاي شيعه شده است كه از اهلسنت بلوچستان سوالي را مي پرسند چگونه است كه كلمه مولا در مورد مولوي محمد عمر سربازي به معناي سرور و پيشوا صدق ميكند ولي در مورد خليفه چهارمتان بمعني يارو دوست است
7   نام و نام خانوادگي:  سلامات     -   تاريخ:  20 آبان 87 - 00:00:00
تعداد افراد در سقيفه بني ساعده 4 يا 5 نفر بودند.سقيفه را بي خود بزرگ كردند تا كارشان رسميت پيدا كند.در اتاق 2 در 2 چند نفر مي توانند جمع شوند و مشورت كنند. خلاصه اين 4 نفر تصميم را پنهاني گرفتند و در بيرون از جلسه از بقيه مسلمانان به زور بيعت گرفتند.البته مقدمه سقيفه بني ساعده ، سقيفه ملعونه است.
8   نام و نام خانوادگي:  علي احمد     -   تاريخ:  05 فروردين 88 - 00:00:00
باسلام آياحسان بن ثابت شاعرعرب درروز غديرودرحضورپيامبراكرم (ص) سرود؟: يناديهم يوم الغدير نبيهم بخم وأسمع بالرسول مناديا فقال: فمن مولاکم ونبيکم فقالوا، ولم يبدوا هناک التعاميا إلهک مولانا وأنت نبينا ولم تلق منا في الولاية عاصياً فقال له: قم يا علي، فإنني رضيتک من بعدي إماما وهادياً فمن کنت مولاه فهذا وليه فکونوا له أتباع صدق موالياً هناک دعا: اللهم وال وليه وکن للذي عاد عليا معادياً
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي در مورد سروه شدن اين شعر در محضر رسول خدا مدارك بسيار در كتب شيعه و سني وجود دارد :
رسائل المرتضى ج 4 ص 131
خصائص الأئمة شريف رضي  ص 42
الاقتصاد شيخ طوسي  ص 221
الأمالي شيخ صدوق  ص 670
المسترشد محمد بن جرير الطبري  ص 469
علماي اهل سنت كه اين شعر را به نقل از حسان نقل كرده اند :
1- سيوطي :
سيوطي ، علامه معروف اهل سنت كه تاريخ دان ، اديب ، محدث و اصولي است اين شعر را در كتابي كه در مورد اشعار برگرفته شده از روايات نوشته است به حسان نسبت مي دهد :
وأنشد الشيخ تاج الدين بن مكتوم لحسان بن ثابت الأنصاري رضي الله عنه:
يناديهمُ يومَ الغدير نبيُّهم ... بِخُمٍّ فأسمعْ بالرَّسول مناديا
وقالَ فمن مولاكم ووليُّكم ... فقالوا ولم يُبدوا هناك تعاميا
إلهك مولانا وأنت وليُّنا ... ولم يُلْفَ منا في الولاية عاصيا
فقالَ له قم يا عليُّ فإنني ... رضيتك من بعدي إماماً وهاديا
فمنْ كنتُ مولاه فهذا وليُّه ... فكونوا له أنصارَ صدقٍ مواليا
هناك دعا اللهم والِ وليَّه ... وكن بالذي عادى عليّاً معاديا
الازدهار في ما عقده الشعراء من الأحاديث و الآثار  ص19 ، اسم المؤلف:  عبد الرحمن بن أبو بكر، جلال الدين السيوطي (المتوفى : 911هـ) الوفاة: 911
شيخ تاج الدين بن مكتوم اشعار حسان را خواند كه ...

2- ابو المظفر سبط الحافظ ابن الجوزي الحنفي: المتوفى (654).
فقال حسان بن ثابت:
يناديهم يوم الغدير نبيهم***بخم فأسمع بالرسول مناديا
وقال : فمن مولاكم ووليكم***فقالوا ولم يبدوا هناك التعامياً
إلهك مولانا وأنت وليّنا***ومالك منّا في الولاية عاصياً
فقال له قم يا علي فإنّني***رضيتك من بعدي إماماً وهادياً
فمن كنت مولاه فهذا وليّه ***فكونوا له أنصار صدق موالياً
هناك دعا اللهم وال وليّه ***وكن للذي عادى عليّاً معادياً
ويروى أن النبي صلى اللّه عليه وسلم لما سمعه ينشد هذه الأبيات قال له : يا حسان، لا تزال مؤيّداً بروح القدس ما نصرتنا أو نافحت عنّا بلسانك
تذكرة الخواص ص 20 وفي الطبعة الحديثة: 28 ـ 34.
حسان بن ثابت گفته است ...
و روايت شده است كه وقتي پيامبر شنيدند كه اين اشعار را سرود به او فرمودند : اي حسان ،‌ روح القدس تا زماني كه از ما دفاع مي كني يا از ما بدي ها را با زبانت دور مي داري ، ياور تو باشد

مشخص است كه ابن جوزي صريحا اين اشعار را به حسان نسبت مي دهد .

3- أخطب الخطباء الخوارزمي المكي: المتوفى (568).
  المناقب  ص 136،  مقتل الامام الحسين (ع) : ص47.

4-  ابن مردويه .
  مناقب علي بن أبي طالب (ع) وما نزل من القرآن في علي (ع) - أبي بكر أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني - ص 121

5- الحافظ ابو نعيم الاصبهاني: المتوفى (430).
ما نزل من القرآن في علي : ص57 .

6- صدر الحفاظ الكنجي الشافعي المتوفى (658) . 
كفاية الطالب : ص64 باب1 .

7- شيخ الاسلام صدر الدين الحموئي: المتوفى (722).
فرائد السمطين  ج 1 ص 73 ،  ح39 .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

8- الحافظ جمال الدين محمد بن يوسف الزرندي الحنفي المتوفى (بضع و750).
  نظم درر السمطين : ص112 .
9   نام و نام خانوادگي:  علي ايماني نسب     -   تاريخ:  25 تير 89 - 00:08:09
اين سوال مارا جواب نداديد كه چطور مي شود؛ غزالي متعصبِ سني مسلكِ دلداده ي خلفا اين صفات را براي عمر بشمارد: 1- هواپرست 2-غصب كننده خلافت 3-نقض كننده پيمان خدا و پيامبر 4-دنياپرست 5-آشوب گر 6-بازگردانندهي امت به جاهليت(يعني خودش هم به نحو اولي در عمق جاهليت به سر مي برده است) 7-محب دنيا 8- اختلاف گر در ميان امت ببينيد برادران، من شيعه ام. ولي واقعا با عقلم جور در نمي آد كه يك عالم سني ،آن هم از نوع غزالي اش اينجوري عمر را تحقير كند! اگر نمي خواهيد اين مطلب را در سايت قرار دهيد،مهم نيست؛ ولي جوابش را لطفا در جي ميلم ارسال فرماييد! چون از اين سخنان غزالي خيلي متعجب شده ام وباورم نيست كه اين حرفها را او زده باشد!!!!!!!!!!!!!!
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

مهمترين نکته اي که بايد به آن توجه داشته باشيد ، علت نوشتن کتاب سرالعالمين است ! که اين کتاب را براي سلطان زمان خويش ، و رهنمودي براي حکومت داري ، نوشت ، و در فصل اول آن که «في آداب الملک» است ، به سلطان مي گويد :جناب سلطان ، گمان نکن که اين وسوسه مقام ، صحابي و غير صحابي و مومن و منافق مي شناسد ! خليفه دوم ، با علي بيعت کرده بود ! و بخ بخ گفته بود ! اما حق او را گرفت ! واي به حال تو ! پس محکم به خلافت بچسب !

و اگر غير واقعيت را نوشته بود ، حاکم پشيزي براي کتاب او ارزش قائل نمي شد ! (در حقيقت او مجبور بود چنين بنويسد ، تا حاکم ، کتاب او را به عنوان يک راهنماي حکومتي قبول کند !)

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

10   نام و نام خانوادگي:  علي ايماني نسب     -   تاريخ:  21 مرداد 89 - 22:06:07
به هر دليلي كه مي خواهد نوشته باشد، مهم نيست!بحث ما روي اين است كه غزالي يا سني است يا شيعه! اگر سني است كه هيچگاه نبايد چنين سخناني را در حق عمر بگويد.به هر دليلي كه مي خواهد باشد.كدام سني اي را ديده ايد كه خليفه دوم، فاروق اعظمشان را اينچنين ياد كند؟شما جرات مي كنيدبا اين عباراتي كه غزالي از عمر ياد مي كند، نزد يك سني مسلك خواه عالم باشد خواه عامي عمر را ياد كنيد؟!
اينگونه جوابي حالي ما يكي نمي شود.احتمالاتي كه مي توان براي توجيه نوشتن اين جملات از سوي غزالي برشمرد اينگونه است :
1-غزالي به هنگام نوشتن اين كتاب شيعه شده باشد!كه به نظر بعيد است.
2-غزالي دچار تشويش فكري شده يا شايد به هنگام نوشتن اين كتاب تازه از خواب بيدار شده و مستي خواب هنوز از او برگرف نشده و نمي داند كه دارد چه مي نويسد!
3-غزالي مي داند كه حق خلافت با علي است ولي از روي عناد و لجاجت باز هم سني مانده است!كه اگر اينگونه است،لعنت خدا برا و باد!
4-اين عبارات از غزالي نيست!!
بدرود!
11   نام و نام خانوادگي:  جواد حميد     -   تاريخ:  04 شهريور 89 - 12:41:21
دوست عزيزلطفا به اين وبلاگ سري بزنيد و ما را از نظرات خود مستفيد كنيد. تشكر
http://haqiqate-iman.blogspot.com
در اين وبلاگ شما با نظرات بيطرفانه در مورد بسياري از قضاياي مذهبي آشنا ميشويد و براي بسياري از سوالات خود پاسخ مناسب مي يابيد. مناظرات علمي را در اين وبلاگ تماشا كنيد و خود به قضاوت بپردازيد.
12   نام و نام خانوادگي:  كريم گوش     -   تاريخ:  10 شهريور 89 - 23:58:41
سلام آقايون محترم! خلافت ابوبكر بعد از پيامبر را خدا تعيين كرده. چون پيامبر 34 بار گفته بود كه علي جانشين من است و چيزي كه خدا بخواهد همان شد كه مي‌بينيد و اگر شما هزار بار خودتان را به آسمان ببريد و به زمين بياندازيد، هيچ چيز عوض نمي‌شود. رو سياه‌هاي بدبخت
13   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  11 شهريور 89 - 04:43:37
جناب كريم گوش! پس به نظر شما اين اوني که با مادرش همبستر مي‌شد، يزيد، را هم خداوند تعيين کرده است؟؟ براساس اين منطق درخشان شما، ديگر چه کسي را خداوند تعيين کرده است؟؟ صدام يزيد کافر را هم خداوند تعيين کرده بود؟؟ يا علي
14   نام و نام خانوادگي:  موحد شيعي     -   تاريخ:  03 آذر 89 - 17:14:47
چند موضوع جالب 1چطور شير خدا از ترس سرنيزه وشمشير بيعت ميكند2 چطور در مقابل قاتل همسرش سكوت ميكند حتي در نهج البلاغه3چطور جانشين اودر هنگام فتح بيت المقدس در مدينه مي شود3چطور به صلاحديد او تاريخ هجري معين مي گردد4 چطور ديوان اداري را براي غاصبان پيشنهاد مي كند5 چرا بعد از مرگ خليفه دوم در شورا ي تعين خليفه شركت ميكند6 چطور پسر غاصب را در خانه پرورش مي دهد7 چطور از ترس دخترش را به عمر ميدهد 8 چطور بعد از خليفه سوم از غدير نم گويد 9چطور شرط خلافت را راي شورا مي داند(نامه 6 نهج البلاغه )9 چطور در هنگام خلافت تن به حكميت مي دهد 10چرا در هنگام خلافت فدك وصيغه را ازاد نكرد11 چطور براي خود جانشين انتخاب نكرد 12 چرا امام حسن امانت الهي را بدون اذن خدا به معاويه بخشيد 13 چرادر صلحنامه حرف از غدير وامامت نشد شايد از ترس ها...14 چرا امام حسين بعنوان جانشينش از سوي او تعيين نشد .........................مانفهميدم پسر شجاعتر بود يا پدر چه بر سر اين دين وبزرگانش آورديد
15   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  03 آذر 89 - 19:09:18
جناب شيعه عمر
تاکنون نام حضرت يوسف (عليه السلام) به گوش شما خورده است؟
ايشان به حکومت سزاوارتر بودند يا کافر مصر؟
پس چرا ايشان به او مشاوره مي‌داد؟

يا علي
16   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  03 آذر 89 - 21:43:25
با سلام
حقير سني ( 14 ) اول تو بمن بگو چطور شد كه يهوديان اصحاب موسي عليه السلام جانشين ايشان حضرت هارون عليه السلام كنار زدند و يك گوساله جايش گذاشتند . تا من جوابتو بدم .

لبيك يا علي
17   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:  03 آذر 89 - 23:48:01
به: 14
چند جوابِ جالبتر
1شيرخدا اگر از شمشير ميترسيد كه دشمنش هم به او شيرخدا نميگفت! شيرخدا از خاموشي چراغ هدايت -كه هنوز تازه ميخواست مشتعل شود- ترسيد، نه از كسيكه معترفست همچون بزكوهي قلّهء أحد را فراراً صعود كرده.
2درمقابل قاتل زوجه اش سكوت نكرد بلكه در حضور إفراد مسلّحش با دستِ خالي آن ملعون را خاكمال كرد ولي افسوس كه كودك پدرمردهء إسلام جز او مادري نداشت، لذا خوب تدبير كرد كه حتي اگر كودكش را به إسارت هم ببرند بهتر از آنست كه سر به نيستش كنند؛ إتفاقاً اگر معصوم نبوده و از كوره در ميرفت، كاري جز آب به آسيابِ دشمن إسلام ريختن، نكرده بود.
3چون نخواسته سرباز كودتاگر إسلام باشد.
3چون تاريخ هجري، نبوي است نه عمري.
4چون ميخواست بي-دين و وجدان را با أهرم قانون مهار كند.
5چون خودِ غاصب، دعوتش كرده بود و اگر شركت نميكرد، سالبه به إنتفاي موضوع بود، يعني موضوع جانشيني إلهي اش در عيدغدير مورد إنكار قرار ميگرفت.
6چون إسلام، باور فردي است نه ميراثِ تعصّبي.
7چطور وقيحي كه خواستگار نالايق مادر همان دختر بوده، بيشرمانه مسئلهء خواستگاري از دخترش را مطرح كرده؟!
8بعد از تصدي خلافت، إدّعاي خلافت تحصيل حاصل و بيهوده است.
9أوّلاً: متن مذكور اينست: "إِنَّهُ بَايَعَنِي الْقَوْمُ الَّذِينَ بَايَعُوا أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ عَلَى مَا بَايَعُوهُمْ عَلَيْهِ فَلَمْ يَكُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَخْتَارَ وَ لِلْغَائِبِ أَنْ يَرُدَّ وَإِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَسَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا فَإِنْ خَرَجَ عَنْ أَمْرِهِمْ خَارِجٌ بِطَعْنٍ أَوْ بِدْعَةٍ رَدُّوهُ إِلَى مَا خَرَجَ مِنْهُ فَإِنْ أَبَى قَاتَلُوهُ عَلَى اتِّبَاعِهِ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ وَوَلاهُ اللَّهُ مَا تَوَلَّى" هر چه خواندم تأييد خلافتِ قبليها را در آن نيافتم؛ أمّا آنچه كه ميخواهي مصادره به مطلوبش كني نقطهء مقابل منظور توست، يعني حضرت، به مسلمين ميفرمايد: همانطوريكه حكومتِ أوّل و ثاني و ثالث را پيروي كرديد، همچنان از من هم بايستي متابعتِ بي-چون وچرا داشته باشيد (يك بام و دوهوا نكنيد!) و اگر عايشه يا معاويه نامي قصد تمرّد داشت، سركوبش كنيد!
ثانياً: ترجمهء تحت اللّفظي "إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ" اينست: شوري فقطوفقط از آنِ مهاجرين وأنصارست؛ حال آيا كودتاي سقيفه، چه شباهتي با شوري داشت؟! آيا همهء مهاجرين و أنصار در آن حاضر بودند؟! أساس شوري بر مشورت است، آيا به كسي حقّ رأي داده شد؟! اين چه شوراي دزدكي است كه جانشين 70روز قبل پيغمبر، جزو مدعويّنش هم نيست؟!
ثالثاً: مگر پيغمبر به صريح قرآن پشتِ پا زده و بدون وصيّ و وصيّت از دنيا رفته تا نيازي به جعل شبيه-سازي اي بنام شوري باشد؟!
رابعاً: اگر إدّعا كني: شوري شرط خلافت است، در اينصورت، خلافتِ ثاني، خلافِ شرطت بوده و نامشروعش كرده اي! و اگر تعيين وصيّ را براي أوّل جايز بداني، ديگر نميتواني از لفظ شوري سوء إستفاده كني!
خامساً: حضرت ميفرمايد: "فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَسَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا" يعني: اگر مهاجرين و أنصار بر مردي إجتماع كردند مورد رضاي خداست؛ لكن راجع به هيچكدام از قبليها اين "اگر" بوقوع نپيوست، بلكه فقطوفقط حضرت علي عليه السلام به إلتماس جمهور مهاجرين و أنصار إنتخاب شد.
9مگر روز كودتاي سقيفه، خليفهء رسول الله صلي الله عليه وآله نبود؟! مگر روزيكه كشان كشان به زورگيري بيعت مي بردندش، خليفهء رسول الله صلي الله عليه وآله نبود؟! حكميّت را هم بدلايل مشابه -فوق الذكر1و2- بگردنش گذاشتند.
10راجع به فدك: اگر ميخواست بالاكشيده هاي قبليهايش را پس بگيرد متّهم به تصاحبِ قدرت بمنظور رسيدن به منافع شخصي، ميشد.
راجع به صيغه: أوّلاً: منعش نكرده بود كه بخواهد آزادش كند، ثانياً: صيغه را حتي خداي سبحان هم إختياري كرده نه إجباري!
11اگر مسلمان باشي بايد حضرتِ علي عليه السلام را خليفهء بداني و اگر خليفه دانسته اي بايد بداني كه خليفه، وصيّتش را به جانشينش ميگويد و حضرت هم به إمام حسن عليه السلام وصيّت كرده؛ اگر تو خواب بوده اي تقصير ديگري نيست!
12بهمان دلايلي كه در جوابِ سؤال مشابه فوقت، گفتم.
13چون جاي مطرح كردنش نبود؛ مگر نشنيده اي چرا رسول الله صلي الله عليه وآله در صلح حديبية مجبور شد از عنوانِ إلهي رسالتش تنازل كند؟!
14هرچند خودت هم با ول كردن نقطه ها از سؤالاتِ كودك-نافريبانه-ات خسته شده اي، لكن بدان كه هم رسول الله صلي الله عليه وآله، عدد و أسامي أئمهء إثني عشر را بدستور خدا معيّن كرده بود و هم يكايكشان إمام بعدي را معيّن فرموده اند.

أمّا اينكه چه بر سر ديانتت آمده، تقصير كسي جز خودت نيست! از خداي كريم، صادقانه طلب هدايت كن تا هدايتت كند.
18   نام و نام خانوادگي:  باران     -   تاريخ:  04 آذر 89 - 00:09:42
و اما علي کيست ؟
1-اولين کودک که خشم مشرکان او را از اسلام منصرف نکرد
2-کسي که در بستر در ليلةالمبيت به جاي پيامبر خوابيد
3-همراه خانواده به مدينه هجرت نمود نه تنها
4-درجنگ خندق عمر بن عبدود را به خاطر خدا نه بخاطر خشم خود به هلاکت رساند
5-فاتح خيبر
و........ آيا ترس شمشير صديق حمله فاروق بر ناموس او و سکوت بر او جايز است
19   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  05 آذر 89 - 17:35:31
سرکار خانم باران حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) کيستند؟ 1)) اولين مسلمان جهان هستي که خشم جهان کفر او را متوقف نکرد. 2)) کسي در جريان احد خودش و نائبش تنها در برابر لشکر کفار شجاعانه جنگيدند. 3)) نهايت و غايت شجاعت و مردانگي کل مخلوقات و .... حال شما شکي داريد که حضرت خديجه کبري (سلام الله عليها) مقابل چشمان ايشان از شدت گرسنگي و سختي و بايکوت و محاصره کفار شهيد شدند و ايشان هم دست به حمله نظامي نزد؟ البته واضح است که هدف شما از تشکيک در ددمنشي کفار مکه و منافقين مدينه نسبت به دو بانوي جهان اسلام حضرت خديجه و فاطمه (سلام الله عليهما) جز همراهي و ياري کفر و نفاق نيست. يا علي
20   نام و نام خانوادگي:  حسين محمدحسين     -   تاريخ:  07 آذر 89 - 19:30:15
سوال: اگر در روز غدير نعوذبالله ابوبكر بجاي حضرت علي (ع) معرفي ميشد آيا باز هم ابابكر و عمر ميگفتند كه خليفه بايستي توسط مردم تعيين شود؟
21   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  08 آذر 89 - 13:59:13
با سلام
برادر عزيز جناب حسين محمدحسين ابوبكر اصلاً اعتراض نمي كرد اما عمر 100% معترض ميبود .
بينيد كه ابوبكر بوسيله عمر به سقيفه برده شد و عمر اولين بيعت كنند با او بود , درسته . بعدش در مورد اين خليفه منتخب خودش چي گفت ؟؟

کانت بيعه ابي بکر فلته وقي الله المسلمين شرها فمن عاد الي مثلها فاقتلوه .( صحيح بخاري ج5 ص208الصواعق المحرقه ص 5 تاريخ الخلفاء ص67)

بيعت ابوبکر لغزشي بود که خداوند شرّش را مرتفع سازد واگر کسي دوباره چنين خطايي مرتکب شد او را بکشيد.


الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ياحق
لبيك يا علي


22   نام و نام خانوادگي:  سيده مريم حسيني     -   تاريخ:  13 آبان 90 - 12:45:33
اولين کسي که در روز غدير به مخالفت پرداخت که بود ؟
جواب نظر:

با سلام

خواهر گرامي

طبق روايات اهل سنت ، اولين كسي كه بعد غدير خم به مخالفت پرداخت ، حارث بن عامر فهري بود .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

23   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:  21 آبان 90 - 12:20:38
با عرض سلام به تمامي هموطنان عزيز
هموطنان با توجه به اينكه همه ما از شيعه و سني در اصول دين اتفاق نظر داريم پس چه لزومي دارد به دنبال نقاط ضعف يكديگر باشيم در صورتي كه دشمنان ما مشتركند بهتر است نقاط قوت يكديگر را تقويت كنيم تا اسلام پايدار بماند.
24   نام و نام خانوادگي:  داش حميد     -   تاريخ:  05 دي 90 - 13:58:29
جناب ف- وطنخواه با عرض سپاس، يك آخوندي كه نامش را نمي دانم در تلويزيون پس از مجموعه مختارنامه كه هر دفعه تفسير بود گفت اين كه پهلوي حضرت زهرا شكسته شد توي تاريخ نيامده و ما با تحليل به آن رسيديم. پس فكر نمي كنيد درباره چيزي كه در تاريخ نيست بهتر باشد اين طور متعصّبانه و پر از علامت ! قضاوت نكنيم. سپاسگزارم و معذرت مي خواهم
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

بهتر است به ايشان بگوييد شكسته شدن پهلوي حضرت زهرا سلام الله عليها در يكي از قديمي‌ترين منبع تاريخي شيعه ، يعني كتاب سليم بن قيس آمده است ؛ همچنين در كتاب امالي شيخ صدوق رحمه الله آمده است ؛ در كتاب فضائل ، تاليف شاذان بن جبريل قمي و... آمده است !

بهتر است جهالت خود را به عنوان نبودن در كتب تاريخي مطرح نكنند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

25   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  06 دي 90 - 01:24:41
با سلام
جناب احمد ميشود اين اصول دين را براي ما ذكر كنيد .تا ببينيم پشت كدام علم هستي .

لبيك يا علي
26   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:  26 اسفند 90 - 00:12:19
لطفا براي بيدار شدن از خواب غفلت وبي خبري به قرآن و سيره ي پيامبر واهل بيت( ادعيه ها وسخنانشان) برگرديد ودست از اين سخنان باطل وپوچ برداريد. ما نگوييم بد وميل به ناحق نكنيم جامه ي كس سيه ودلق خود ارزق نكنيم
27   نام و نام خانوادگي:  مسعود     -   تاريخ:  11 مرداد 91 - 13:29:07
سلام نظر دوستان رو به اين وبلاگ جلب مي کنم qadirchera.blogfa.com
28   نام و نام خانوادگي:  سلمان     -   تاريخ:  01 آبان 91 - 16:38:09
خيلي عالي بود
29   نام و نام خانوادگي:  سيد جواد     -   تاريخ:  26 بهمن 91 - 11:11:11
آيا امكان دارد اسنادي از كتب اهل سنت مبني بر بيعت عمومي مردم در غدير خم بيان نماييد ؟ با تشكر
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
در اين خصوص به اين آدرس رجوع كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
30   نام و نام خانوادگي:  محمد     -   تاريخ:  01 آبان 92 - 14:10:27
عالي بود واقعا که فيض بردم بسيار تشکر.
31   نام و نام خانوادگي:  ارمين ارش     -   تاريخ:  18 مهر 93 - 22:16:52
چرا خداوند تبارک و تعالي ائمه معصومين را باب الله قرار داد؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ خداوند براي امور مختلف وسايلي قرار داده است و امور را از راه و مجراي آنها جلو مي برد براي سيراب شدن زمين تشنه و نياز آب زمين، چرخه تبخير و ابر را قرار داده براي ارتباط با مردم و اطلاع آنها از دستورات و احکام خود هم انبيا و اوليا را قرار داده است تا راه دسترسي مردم به خدا و معرفت به او باشند . ما انسانهاي مادي براي عرضه نياز به درگاه بي کران الهي نياز به مردان الهي داريم که منازل پايين مادي را با بي اعتنايي پشت سر گذاشته و خود را به درگاه معنوي خداوند نزديک کرده اند از اين کار به باب الله تعبير مي کنند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
32   نام و نام خانوادگي:  مصطفي محمدي     -   تاريخ:  22 مهر 93 - 12:26:07
در روز عيد غدير چند هزار نفر در انجا بود و خطبه ي غدير چند روز طول کشيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
خطبه هاي غدير و بيعت مردم با حضرت علي عليه السلام در غدير، سه روز به طول انجاميد اما در خصوص تعداد افراد حاضر در غدير برخي تعداد آن را آنقدر دانسته اند که قابل شمارش نبوده و برخي چهل هزار، هفتاد هزار، نود هزار، و صد بيست هزار نيز گفته اند
حلبي در اين خصوص مي‌نويسد: وعند خروجه صلى الله عليه وسلم للحج أصاب الناس بالمدينة جدري بضم الجيم وفتح الدال وبفتحهما أو حصبة منعت كثيرا من الناس من الحج معه صلى الله عليه وسلم ومع ذلك كان معه جموع لا يعلمها إلا الله تعالى قيل كانوا أربيعن ألفا وقيل كانوا سبعين ألفا وقيل كانوا تسعين ألفا وقيل كانوا مائة ألف وأربعة عشرة ألفا وقيل وعشرين ألفا وقيل كانوا أكثر من ذلك 
السيرة الحلبية في سيرة الأمين المأمون ج 3   ص 308 علي بن برهان الدين الحلبي الوفاة: 1044 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت – 1400
دهلوي نيز صد بيست هزار نفر ذکر کرده است
موفق باشيد
گروه  پاسخ به شبهات




   

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما