* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: رضانور -
تاريخ: 15 شهريور 87 - 00:00:00
سلام عليكم.ممنون كه جواب سوالم را داديد.ولي سوال من اينطور نبود.من سوال كردم كه آيا صحيح است كه به هنگام قبض روح كردن رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم . عزراييل از خانم فاطمه زهرا سلام الله عليها اجازه ورود گرفتنتد تا وارد خانه شوند و اين تا 3 مرتبه اتفاق افتاد در مرتبه سوم نبي ص به حضرت فاطمه س گفتند ايشان عزراييل هستند اجازه دهيد وارد خانه شوند. جواب نظر: دوست گرامي جناب آقاي رضا نور سلام عليكم ! از ارتباط بسيار صميمانه شما سپاسگذاريم . ما در خصوص سؤال شما تحقيق كرديم و تنها چيزي كه در روايات آمده بود ، همين بود كه ما &zwnjآورده&zwnjايم و آن طوري كه شما اشاره كرده&zwnjايد ، در كتابهاي روائي يافت نشد ، لا اقل ما نتوانستيم پيدا كنيم . به همين خاطر مجبور شديم سؤال شما را ويرايش نماييم . البته از شما تشكر ويژه داريم ؛ چرا كه سؤال شما باعث شد در اين باره تحقيق نماييم . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
2 |
نام و نام خانوادگي: رضانور -
تاريخ: 18 شهريور 87 - 00:00:00
سلام عليك . واقعا دست شما درد نكنه . ضمن عرض تشكر و خسته نباشيد براي اينكه مزاحم نباشم سوال ديگري دارم كه همينجا مطرح ميكنم كه اگر صلاح دانستيد در صفحه اصلي چاپ نماييد . يک دوست دارم که ميگويد من هم موسي هستم هم فرعون . بستگي دارد کدام را اختيار کنم . و در باره وحدت وجودي صحبت مي کند . اما چيزي سر در نمياورم. همش از اولياي خدا ميگويد البته خداي نکرده توهين نميکند بلکه مثلا از شيخ رجبعلي خياط و آقاي ابطحي بسيار تعريف و تمجيد ميکند . ميخواستم راجع به وجدت وجودي کمي صحبت کنيد . چيست آيا در شيعه جايگاهي دارد يا خير ؟ ممنون ميشوم . جواب نظر: دوست عزيز و گرامي جناب آقاي رضا نور سلام ! وحدت وجود ، نظريه&zwnjاي ثابت شده در فلسفه اسلامي كه نخستين بار توسط صدر المتألهين شيرازي مطرح شده است . وبالطبع نمي&zwnjتوان در چنين مجالي در باره آن صحبت و آن را به صورت كامل توضيح داد ، وظيفه ما نيز فقط پاسخ گويي به شبهات امامت و ولايت است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
3 |
نام و نام خانوادگي: Golmaghani -
تاريخ: 11 فروردين 88 - 00:00:00
سلام باتشكرازمطالب ارزنده تان سوالي دارم اميداست موردالطاف قرارگيرد معناي جان به سرشدن،واحياي بيمارپس ازفوت كه دوباره حيات ميگيردازنظرشرع چگونه است ،سپاسگزارم جواب نظر: با سلام دوست گرامي سوال شما واضح نيست ، آيا مقصود شما رجعت است ؟ يا اينكه سوال در مورد اجل معلق و محتوم است ؟ موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
4 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 23 بهمن 88 - 00:00:00
سلام جناب رضانور راست مي گويد چون امشب يعني روز رحلت اقا رسول الله مداحي در روضه هايش همين روايت را گفت |
5 |
نام و نام خانوادگي: هادي -
تاريخ: 16 دي 89 - 12:54:09
با سلام در بعض احاديث وارد شده است که پيامبر صلوات الله عليه در اثر مسموميت از دنيا رفتند، لطفاً توضيح بفرمائيد که اين مسئله با مطلب فوق چگونه قابل جمع است، با تشکر. جواب نظر: با سلام دوست گرامي بين اين دو منافاتي نيست ، بهر صورت بايد جان فرد قبض شود ، چه مسموم شده باشد و چه نشده باشد ! فرشته مامور قبض روح هم جان كساني را ميگيرد كه مسمومشده اند و هم جان كساني كه مسموم نشدهاند ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
6 |
نام و نام خانوادگي: طاهره حبيب لي -
تاريخ: 11 اسفند 89 - 21:23:46
با عرض سلام-پاسخ شما درباره ي اين سوال که عزرائيل چگونه جان پيامبر را گرفت عالي بود و درست چون پدر خدابيامرز خودم که يکي از روحانيون بزرگ و عارف اهل تسنن بود هميشه اين جواب را به من ميداد. |
7 |
نام و نام خانوادگي: سميه از بندرعباس -
تاريخ: 30 خرداد 91 - 10:04:10
ممنون از سايت خوبتون |
8 |
نام و نام خانوادگي: اشکان -
تاريخ: 11 مهر 91 - 05:19:24
واقعا عالي بود |
9 |
نام و نام خانوادگي: ميلاد دشتي -
تاريخ: 30 فروردين 92 - 17:44:58
سلام درود خداوند بر حضرت محمد مصطفي (ص) و حضرت عزرايل (ع) باد |
10 |
نام و نام خانوادگي: آرمان -
تاريخ: 18 دي 92 - 09:14:53
سلام يعني تعالي روح انسان ميتواند تا کجا باشد ؟ که ملائک براي حضور اجازه ميخواهند ... ما کجاي اين ... هستيم . لطفا دعاي فرج قرائت گردد / |
11 |
نام و نام خانوادگي: رامين دلشاد -
تاريخ: 12 بهمن 92 - 18:03:17
سلام. ميخواَستم بدونم چرا خداوند بااين همه اخطار دررابطه باشيطان به آدم راجع به آزمايش چيزي نگفتند بااينکه اين همه مقدمه چيني کرد ازراه دادن يک. جن بدسته ملايک تا آفريدن يک گياه درجايي که نبايد باشد آيا معني عدالت دزست کردن زمينه سازي يا معنيش جبره آدم با اون عظمت که خداروديد اون کاررو کرد واي بحال ما که حتي ادم نديديم بعدبياد به حن عاصي اينهمه قدرت بده وتازه دشمن داخلي بنام نفس. قربونش برم. هر موقع کمکها ازش بخواي اگه نده هزاربهونه ميسازيم اگه بده بايدهزارجواب بديم ا روزي هرکسي روبخون آلوده کرده. نه دنياش زيبايي داره نه بهشتش جاي همه انسانهاروتشنه خون کرده سبب ساز خدا جزتو چنداشم نميشه تجليش داد اخرواول مشخص کرده انقدرترسونده که معني من از مادرمهربانترم رو لوس شده ونه اينکه انقدر ستاره که آدم باخودش ميگه نکنه بخشيده. در بخشش اميدواري نيست درعتابش حتم. اونقدردوره که ميشه نفيش کرد وازنبودش دل ادم ميميره نه اثباتش دليل ميخواد نه نفيش سبب. فقط بگيد اسنها چه معني داره |
12 |
نام و نام خانوادگي: zahra jafari -
تاريخ: 03 تير 93 - 14:01:34
با عرض سلام و خسته نباشيد قبض روح پيامبر به چه صوررت بود جواب نظر: باسلام
خواهر گرامي؛ امام علي عليه السلام در خطبه اول نهج البلاغه اين قبض روح را کريمانه توصيف نموده اند و در خطبه 197 مي فرمايند: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حالى كه سرش بر روى سينه ام بود قبض روح گرديد، و جان او در كف من روان شد آن را بر چهره خويش كشيدم. متصدّى غسل پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من بودم، و فرشتگان مرا يارى مى كردند، گويا در و ديوار خانه فرياد مى زد. گروهى از فرشتگان فرود مى آمدند و گروهى ديگر به آسمان پرواز مى كردند. گوش من از صداى آهسته آنان كه بر آن حضرت نماز مى خواندند، پر بود، تا آنگاه كه او را در حجره اش دفن كرديم.
در روايتي که شيخ صدوق در امالي و علامه مجلسي در بحار الانوار و فتال نيشابوري در روضه الاعظين آورده اينگونه مي خوانيم: «چون فرشته مرگ فرود آمد. گفت: اى رسول خدا! سلام و درود بر تو باد.
پيامبر (ص) پاسخ او را داد و فرمود: مرا به تو نيازى است. فرشته مرگ پرسيد: اى رسول خدا! نياز شما چيست؟ فرمود: اينكه جان مرا نستانى تا جبرئيل برسد. من بر او سلام دهم و او بر من سلام دهد. فرشته مرگ در حالى كه مى گفت: آوخ بر از دست دادن محمد بيرون رفت. جبرئيل در هوا به او رسيد و پرسيد: آيا محمد (ص) را قبض روح كردى؟ گفت: نه از من خواست كه او را قبض روح نكنم تا ترا ببيند و تو بر او سلام دهى و او بر تو سلام دهد. جبرئيل گفت: مگر نمى بينى كه دروازه هاى آسمان براى ورود روح محمد (ص) گشوده است و فرشتگان براى رويارويى با روح محمد خويشتن را آراسته اند؟ جبرئيل فرود آمد و گفت: اى ابو القاسم! درود بر تو باد. پيامبر پاسخ سلامش را داد و فرمود: اى حبيب من! به من نزديك شو. جبرئيل نزديك شد. فرشته مرگ باز آمد. جبرئيل بدو گفت: سفارش خداوند را در مورد قبض روح محمد (ص) به جاى آور. در اين حال جبرئيل بر سمت راست و ميكائيل بر سمت چپ رسول خدا بودند و فرشته مرگ شروع به قبض روح رسول خدا كرد. و هر گاه پارچه از چهره رسول خدا بر كنار مى شد، به جبرئيل مى نگريست و مى فرمود: به هنگام سختيها مرا رها مكنى و جبريل مى گفت: اى محمد «همانا كه تو مى ميرى و آنان هم مى ميرند، و همه كس چشنده مرگ است.» در ادامه اين روايت آمده در اين ميان که حال پيامبر سنگين شد حسن و حسين كه درود خداوند بر ايشان باد آمدند. با ناله و فرياد مى گريستند و خود را بر پيكر پاك پيامبر افكندند. على (ع) خواست آن دو را بردارد و كنار برد. پيامبر (ص) به خود آمد و فرمود: اى على! بگذار تا من رايحه آن دو را استشمام كنم و آن دو رايحه مرا و بگذار كه من از ديدار آن دو بهره گيرم و آن دو از ديدار من بهره ببرند. همانا كه به آن دو به زودى پس از من ستم مى شود و با ستم كشته مى شوند و نفرين خداوند بر هر كس كه بر ايشان ستم كند و اين سخن را سه بار تكرار فرمود. سپس دست على (ع) را گرفت و آن را كشيد و على را زير جامه اى (ملافهيى) كه بر روى آن حضرت بود وارد كرد و دهان بر دهان على نهاد و مدتى با او همچنان آهسته سخن مى گفت تا جان مقدسش از تن بيرون شد. على (ع) سر از زير آن ملافه بيرون آورد و فرمود: خداوند پاداش شما را در مصيبت از دست دادن پيامبرتان افزون و بزرگ فرمايد و صداى ناله و گريه از حاضران برخاست. به امير المؤمنين على (ع) گفته شد: هنگامى كه سر در زير جامه پيامبر داشتى با تو چه مى فرمود و چه رازى را بيان مى كرد؟ فرمود: هزار باب از علم به من آموخت كه از هر يك هزار باب ديگر گشوده مى شد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |