* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: عليرضا -
تاريخ: 30 خرداد 87 - 00:00:00
به نام خدا داستان سه گاو را به دقت خواندم و متوجه شدم چيزي جز داستاني نا مأنوس و تشبيهي عجيب و دروغين در آن نيست آيا از شخصيت فصيح و بزرگواري چون حضرت علي (ع) که کتاب گرانمايه اي چون نهج البلاغه دارد که داراي محتواي بسيار زيبا و فصاحتي عجيب از يک انسان معمولي مبرا است چنين داستاني ذکر کند که بگويد ما دو نفر مثل سه گاو هستيم . آيا اين صحيح است که تشبيه دو چيز را به سه چيز کند ؟ و اين از فصاحت به دور است. ثانيا: در داستان مذکور ذکر شده که «اکنون نوبت تو است مي خواهم تو را بخورم» يعني قبل از اينکه گاو آخر را بخورد اجازه گرفته يا لا اقل به او خبر داده است و در اين داستان که ذکر شده ؛ يعني قبل از اين که حضرت بالاي منبر بروند و مشغول صحبت و خطبه بشوند خبر از اين داشته اند که گروهي مي خواهند عليه حضرت شعار بدهند و حضرت نتواند خطبه را ادامه يا شروع کند ولي حضرت باز هم مشغول خطبه خواندن شدند باز هم اين عمل از شخصي عاقلي مثل حضرت مبرا مي باشد. ثالثا: در داستان ذکر شده که شير تصميم به تفرقه ميان گاوها گرفت تا بتواند انها را بخورد معلوم مي شود در در اين گاوها اختلاف شديدي بوده که به وسيله اين اختلاف مي توانست تفرقه بيندازد در صورتي اين اختلاف طبق پاسخي که دوستان پاسخ به شبهات موسسه حضرت ولي عصر (عج) داده اند اختلاف از طرف معاويه بوده يعني معاويه قصد اختلاف داشته است يعني اين معاويه بوده است که گاو اول و دوم و سوم را خورده است ؛ يعني معاويه بوده است که عثمان را به قتل رسانده است و همچنين حضرت علي را. و خلاصه من از اين داستان چيزي جز دروغ بودنش در نيافتم . |
2 |
نام و نام خانوادگي: يك دوست -
تاريخ: 01 تير 87 - 00:00:00
نويسنده اين افسانه كسي نيست مگر آقاي مولوي عبدالمجيد (به قول يكي از دوستان عكاس باشي) كه بسياري از مقالات عليه نظام و شيعه تراوشات ذهني اين آخوند وهابيست . يك مثل معروف داريم كه ميگه « الولد الچموش يشبه بالعموش » حالا اين شخص هم افكارش متاثر از افكار عموي عزيزشان جناب مولوي ملا زاده است اين را بايد عرض كنم كه ملا زاده برادر مولوي عبدالعزيز ، پدر عبدالمجيد و پدر خانم عبدالحميد است كه از ليدر هاي وهابيت واز دشمنان درجه يك شيعه و جمهوري اسلاميست كه براي هيچ كس اين مطلب پوشيده نيست . خود مولوي عبدالعزيز آنطور كه نقل مي كنند شديدا طرفدار وحدت بوده و افكار ضد وهابيت داشته ولي بعد از فوتشان اطرافيانش در دامن وهابيت افتاده اند واين درد است كه رهبري اهل سنت منطقه به دست چنين افراد تندرو و بي منطق و گاها هتاك وبي ادب باشد . از شما كه تلاش مي كنيد و پاسخ اين شبهات را ميدهيد تشكر ميكنم يكي از اثرات افشاگري شما اين است كه اين افراد مجبور ميشوند بخاطر حفظ آبروي نداشته خود اين چرنديات را از وبلاگشان خذف كنند خدا به شما جزاي خير دهد |
3 |
نام و نام خانوادگي: ابوعمار -
تاريخ: 04 تير 87 - 00:00:00
تشكر از توجه و محبت شما اينجانب ديشب اتفاقا شام را مهمان برادر گرامي دكتر قزويني بودم. امشب تهران منزل يكي از اساتيد هستم . از نوع برداشت برخي از برادران متاسفم. هدف من از آوردن اين داستان پند آموز و حكيمانه از حضرت علي اين است كه ما نيز از اين داستان پند بپذيريم و مواظب باشيم دشمنان نبايد ما را از هم جدا كنند و يكي يكي به حسابمان برسند . من از اين داستان در مجالس مختلف به عنوان عبرت گرفتن و دوري نجستن از هم استفاده كرده ام . خداوند به مسلمانان بينش عنايت فرمايد جواب نظر: جناب ابوعمار ! انشاء الله كه هدف شما همان است كه خود گفتهايد ؛ اما اين را نيز بدانيد كه شما يك عالم ديني هستيد ، از يك عالم ديني انتظار نميرود كه مطالبي را نقل كند كه سر تا پا دروغ است . از شخصي همانند شما انتظار ميرود كه قبل از نوشتن هر مطلبي ، روي صحت و سقم آن و نيز عوارضي كه دارد فكر كنيد . بي شك اين افسانه را بني اميه ساختهاند كه ميخواستند امير المؤمنين عليه السلام را قاتل عثمان و مقصر اصلي معرفي كنند ؛ در حالي كه همه ميدانند ياران رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به دستور عايشه ، طلحه و زبير و با نقشههاي كه آنها كشيده بودند ، از اطراف و اكناف كشورهاي اسلامي جمع شدند و عثمان را كشته و حتي به همسر او نيز تعرض كردند و امير المؤمنين عليه السلام و ياران آن حضرت هيچ نقشي در كشتن عثمان نداشتهاند . استاد حسيني قزويني مد ظله العالي در مقالهاي اين مطلب را بررسي كرده است كه ميتوانيد به اين آدرس مراجعه بفرماييد : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=47 آيا بهتر نبود كه قبل از نوشتن اين مطلب ، لا اقل سند آن را بررسي ميكرديد ؟ والسلام علي من اتبع الهدي گروه پاسخ به شبهات |
4 |
نام و نام خانوادگي: ابومصعب -
تاريخ: 09 تير 87 - 00:00:00
يک چيزي به شما رافضي ها بگم.نميدونم اين مطالب رو لز کجا مياريد.ولي واقعا در دروغ گفتن اعجوبه هستيد و خيلي خوب پيامبر را زير سوال ميبريد که نتونست شاگردان خوب تربيت کنه بلکه همه دنبال قرات بودند مانند حضرت عمر که حتي موقع خواب بر روي خاک ميخوابيد و کفشها را به زير سر ميگذاشت.ببينيد چه ثروتي لعنت الله عليک يا رافضي جواب نظر: بد نيست به بررسي سند روايت فوق از کتب اهل سنت دقت نماييد تا ديگر مدعي از کجا پيدا کردن مطلب توسط ما نباشيد ادعاي گفتن اين که شما دروغ مي گوييد و ... آسان است اما بهتر است به جاي ادعا کمي تعقل کرده و با منطق بحث نماييد اگر مدرک مستدلي در رد و يا تاييد حديث فوق داريد بفرماييد تا ما هم استفاده کنيم راجع به فضائل جناب عمر خوب است که به لينک ذيل نيز مراجعه نماييد: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=31 و در رابطه با غلو در مذهب اهل سنت نيست مي توانيد به لينک زير مراجعه کنيد: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=105 |
5 |
نام و نام خانوادگي: مهدي ذ -
تاريخ: 10 تير 87 - 00:00:00
با سلام به ابو مصعب : اولا" كه فرموديد (يک چيزي به شما رافضي ها بگم) ، با يد عرض كنم اگر منظور از رافضي كساني هستند كه سنت رسول ا...(ص) را پيروي كرده و اهل بيت او را كشتي نجات ( صواعق المحرقه را ببينيد) و حبل المتين ( اشعار امام شافعي را ببينيد ) ميدانند ، حق با شماست و ما رافضي و ترك كننده هر چيز غير از اسلام هستيم و عادت به ازدواج با محارم نداريم (المغني:10/155-152والمبسوط للسرخسي / ج 9 / ص 85 / ط دار المعرفة 1406 ه ) و همجنس بازي را سنت پيامبر نمي دانيم ( طبقات الشافعية الكبرى/ ج4 / ص43 الى ص45 ت263 / ط دار هجرالثانية 1992 ) و كرم خوري و خوردن اينگونه جانورها را در شان انسان نمي بينيم واينكار را انجام نمي دهيم (المغني لابن قدامة 11 / 65، رحمة الأمة في اختلاف الأئمة ، ص 251 .) و... بلي ما رافضي هستيم . يعني كساني كه غير سنت الهي را ترك مي كنند . ثانيا" فرموديد (نميدونم اين مطالب رو لز کجا مياريد) . بايد عرض كنم اگر كمي دقت مي كرديد اين داستان را از كتاب البدايه و النهايه ج 7 ص 233 ميتوانستيد مطالعه كنيد . انسان با جانور يك فرق اساسي دارد .آن هم قوه تعقل اوست . اوبايد ابتدا مطالعه كرده و با اين نعمت خدا ، مطالب راتجزيه و تحليل كند . نه آنكه هر جا فرم ( ارسال نظر ) را ديد آنرا پر كند بدون آنكه كتابهاي خود را مطالعه كرده باشد . ثالثا" فرموديد :(واقعا در دروغ گفتن اعجوبه هستيد و خيلي خوب پيامبر را زير سوال ميبريد). بخاري در صحيح خود جزء 7 باب ما ذبح علي النصب و الاصنام ! آورده : ( پيامبر قبل از بعثت خود براي زيد غذا آورد که در ان گوشت نيز بود .زيد آن غذا را نخورد و به پيامبر اکرم فرمود من از اين گوشتهائي که شما بنام بتها ي خود ذبح ميکنيد نمي خورم .) . يعني كه : 1- زيد قبل از بعثت رسول به مسئله توحيد آشنا تر بوده و 2-رسول خدا نيز مانند ساير مردم عصر جاهليت داراي بت بوده و ذبح خود را با نام آنها انجام مي داده است . در صحيح بخاري ج 6 باب كتاب النبي الي كسري و قيصر و مسلم در صحيح خود ج 7 باب كراهيه التدوي باللدود ، آورده اند : (دردوران مرض پيامبر به دهان او دوا ريختيم و آن حضرت اشاره مي كرد كه نريزيد ما گفتيم چون او مريض است از خوردن دارو امتناع مي ورزد ولي چون به هوش آمد گفت مگر من شما را از ريختن دوا نهي ننمودم گفتيم ما فكر كرديم كه در اثر مرض از خوردن آن كراهت داريد آنگاه فرمود نبايد بجز عباس كسي در اين خانه بماند مگر اينكه در جلو چشم من به دهان وي از همين دوا ريخته شود ) واقعا" خجالت آور است ترجيح مي دهم ديگر دروغ هاي شما را كه به رسول ا... مي بنديد ننويسم . چون حتي دهان ناقل اين حديث ها هم واجب التطهير ميشود . رابعا" فرموديد :( مانند حضرت عمر که حتي موقع خواب بر روي خاک ميخوابيد و کفشها را به زير سر ميگذاشت). عزيزم چطور ممكن است فردي اينگونه باشد اما حتي از احوال ضعيفان پايتخت حكومت خود نيز خبر نداشته باشد ؟ تاريخ مي گويد : هنگاميكه عمر از شام به مدينه بازگشت روزي از مردم كناره گرفت تا از احوال مردم مطلع شود از كنار خيمه پشمينه پيرزني گذر كرد و به سوي او رفت .پيرزن به او گفت اي مرد عمر هنگاميكه از شام بازگشت چه كرد؟ عمر به او گفت او از شام بازگشته وبه مدينه رسيده است . پيرزن گفت خدا او را از طرف من جزاي خير ندهد عمر گفت واي بر تو ! چرا ؟ پيرزن گفت زيرا سوگند به خدا او از وقتي كه به خلافت رسيده تا به حال هيچ درهم و ديناري از عطاهايش به من نداده است .عمر گفت واي بر تو ، عمر از كجا حال تو را بداند . حال آنكه تو در اينجا هستي . زن گفت سبحان ا... گمان نمي كردم كسي بر مردم والي شود و از شرق و عرب حكومتش مطلع نباشد . (من حياه الخليفه ص 380 و فتوحات الاسلاميه ج2 ص 407 ). اين در حاليست كه در كتاب نظريات الخليفتين ج2 ص8 و شيخان بلاذري ص237 مي خوانيم : مردي به عمر گفت چاق شده اي . عمر در پاسخ گفت : چرا نشوم حال انكه من در ميان زناني هستم كه جز پر كردن شكم من تلاشي ندارند . در كتاب نظريات الخليفتن ص76 و طبقات ج3 ص 230 ميخوانيم : عبدالله بن عمر نقل مي كند كه پدرم را در حالي ديدم كه دهانش آب افتاده بود . پرسيدم در چه حالي؟ گفت ملخ سرخ شده ميل دارم . آيا اين همان خليفه تارك دنيا و ساده زيست است ؟ . در شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد شافعي معتزلي مي خوانيم : ابن عباس نقل مي كند : در اوايل حكومت عمر بر او وارد شدم بر او ظرفي شامل يك صاع خرما آورده شد . مرا دعوت به خوردن نمود .من يك دانه خرما خوردم و او شروع به خوردن كرد و تا آخرش را خورد سپس از كوزه اي كه نزد او بود نوشيد و بر متكائي تكيه داد و دراز كشيد . در آخر بايد بگويم كه ما چون پيرو اهل بيت و رسول ا... هستيم با دليل و مدرك با شما روبرو شديم و از فحش و تهمت بي دليل پرهيز مي كنيم . اميدوارم كه با كمي تفكر به دين شريف اسلام رو آوريد . ... قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين ... |
6 |
نام و نام خانوادگي: امير -
تاريخ: 20 تير 87 - 00:00:00
آقايان سايت وليعصر اگر آقاي ابوعمار بخواهد هر حديثي را که مي خواند سندش را بررسي کند او هم کم کم بايد يک کتاب مثل الغدير بنويسد . نمي شود پس ديگر به علماي اهل سنت نگوييد سند حديث بررسي کنند بيچاره مي شوند . |
7 |
نام و نام خانوادگي: مهدي -
تاريخ: 28 تير 87 - 00:00:00
lمن جوابي به ابو مصعب وهمچنين دوست عزيز مهدي ذ بدهم . ببينيد اصلا چه اهميتي دارد که امثال عمر ساده زيست باشند يا نباشند .؟؟؟ .اينها دراصل موضوع تغييري نمي دهد . ببنيد اگر شخصي تادرتوان دارد درسجده باشد .تا مي تواند نماز بخواند دائما روزهاي غيرحرام را روزه بگيرد .هرساله حج برود .هزاران يتيم را سرپرستي نمايد .هرچه دارد براي خدا انفاق کند بدنش درنهايت في سبيل الله قطعه قطعه شود ان هم در مسجد الحرام .بدنش را بسوزانند وبه اب بيفکنند . وخلاصه حتي يک غيبت وتهمت ودروغ درتمام عمرش نداشته باشد .هزاران کافر محارب را کشته باشد .اما و اما فقط اندازه ذره اي بغض يا دشمني نسبت به اميرالمومنين (ص)ويا حضرت زهراي اطهر (ص)وياسايربزرگان دين داشته باشد بهشت براوحرام است وحتي بوي بهشت را استشمام نمي تواند بکند . اين درمورد دشمني بااميرالمومنين (ص)در بالاترين درجه قرار دارد .حال کسي بخواهد بادوتانمازوجهاد وکم خوردن قاتل حضرت زهرا (ص)را بهشتي بکند .ازعقل دوراست . اي ابومصعب اگر باانکه ادله روشن برايت امده است باهمين وضع از دنيا بروي ارزو مي کني اي کاش خاک بودي واي کاش دنيا نيامده بودي |
8 |
نام و نام خانوادگي: شيعه كوچولو : لطفا" اينقدر به .......... -
تاريخ: 07 مرداد 87 - 00:00:00
خواهشمند است اينقدر به اين برادر ابومصعب گير ندهيد و از او نخواهيد كه كتاب بخواند !!! آخر اين برادر عزيز . هنوز كلاس ششم ابتدائيش را تمام نكرده و سوادي درست و حسابي ندارد كه بخواهد كتابي خوانده و آن را تجزيه و تحليل نمايد !!! ضمنا" اگر نمي دانيد بدانيد كه دادن فتوا در دكان وهابيت با علمايي چنين برجسته . مانند اين شيخ الشيوخ : ابومصعب : شروع شده است !!! |
9 |
نام و نام خانوادگي: احمد -
تاريخ: 14 مرداد 87 - 00:00:00
خدا به شما مسئولين سايت خير بدهد که چنين فضايي را براي گفتگو آماده کرده ايد. ان شا الله خود آقا امام زمان اجر شما را بدهد. |
10 |
نام و نام خانوادگي: امير -
تاريخ: 31 مرداد 87 - 00:00:00
تمام آيه ي قرآن همين است به قرآن كه حرف يزدان اينچنين است به كوري دو چشم اهل سنت فقط حيدر امير است .... (يادي از سيد جواد ذاكر) و السلام علي من اتبع الهدي |
11 |
نام و نام خانوادگي: محسن -
تاريخ: 24 شهريور 87 - 00:00:00
سلام به همه رافضيان احمق ويهودي صفت جواب نظر: قال الله تبارك و  تعالي : وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا . فرقان 63 . و عليك السلام |
12 |
نام و نام خانوادگي: عبدالله غزنوي -
تاريخ: 17 مهر 87 - 00:00:00
اين که علي به جان خودش قسم خورد آيا توهين خود شما کثافت ها به حضرت علي نيست .آيا علي عليه اسلام مثل شما خدا را ول کرد وبه جانش قسم خورد ؟ جواب نظر: جناب عبد الله سلام عليكم ! اولاً : تا آن جايي كه ما با دوستان افغانستاني كه اهل شهر غزني هستند ارتباط داريم ، آن&zwnjها مردم مؤدب و با فرهنگي هستند و هرگز نديده&zwnjايم كه همانند شما فحاشي كنند . پس سعي نكنيد كه خودتان را به مردم اين شهر منتسب كنيد . ثانياً : مگر قسم خوردن به غير خدا هم شرك است ؟! اگر قسم خوردن به غير خدا شرك باشد ، چرا رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم در موارد بسياري به غير خداوند قسم ياد مي&zwnjكردند ؛ از جمله مسلم نيشابوري در صحيح خود مي&zwnjنويسد : 2430 - وَحَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِى شَيْبَةَ وَابْنُ نُمَيْرٍ قَالاَ حَدَّثَنَا ابْنُ فُضَيْلٍ عَنْ عُمَارَةَ عَنْ أَبِى زُرْعَةَ عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَىُّ الصَّدَقَةِ أَعْظَمُ أَجْرًا فَقَالَ « أَمَا وَأَبِيكَ لَتُنَبَّأَنَّهُ أَنْ تَصَدَّقَ وَأَنْتَ صَحِيحٌ شَحِيحٌ تَخْشَى الْفَقْرَ وَتَأْمُلُ الْبَقَاءَ وَلاَ تُمْهِلْ حَتَّى إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ قُلْتَ لِفُلاَنٍ كَذَا وَلِفُلاَنٍ كَذَا وَقَدْ كَانَ لِفُلاَنٍ ». صحيح مسلم - (ج 3 / ص 93) طبق برنامه المكتبة الشاملة . |