* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 28 مهر 1393 | تعداد بازديد: 1582 | |
چرا پيامبر علي را در مكه و يا عرفات به مردم معرفي نكرد؟ | ||
گروه شيعه | ||
شبهه فوق كه توسط ابن تيميه مطرح گرديده، در صدد است تا اين مطلب را القاء كند كه اگر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم در صدد بودند تا امير المؤمنين عليه السّلام را به خلافت بعد از خود معرفي كنند ميتوانستند در جايي كه جمعيتي بيشتر حضور دارند مثل شهر مكه و يا صحراي عرفات، به اين كار مبادرت ورزند. پس در نتيجه آنچه در غدير اتفاق افتاد آنچيزي نيست كه شيعه ادّعاي آن را دارد. اصل شبهه ابن تيميه اصل شبهه ابن تيميه به شرح زير است: أن الذي جرى يوم الغدير لم يكن مما أُمر بتبليغه، كالذي بلَّغه في حجة الوداع؛ فإن كثيراً من الذين حجُّوا معه - أو أكثرهم - لم يرجعوا معه إلى المدينة، بل رجع أهل مكة إلى مكة، وأهل الطائف إلى الطائف، وأهل اليمن إلى اليمن، وأهل البوادي القريبة من ذاك إلى بواديهم. وإنما رجع [معه] أهل المدينة ومن كان قريباً منها ...[1] و از مطالبي كه مي فهماند آنچه در غدير خم اتفاق افتاد چيزي نبود كه پيامبر مأمور به تبليغ آن باشد اين است كه بسياري از مردم كه به همراه پيامبر به حج رفته بودند به مدينه باز نميگشتند؛ بلكه بعضي كه اهل شهر مكه بودند در همان شهر ميماندند و بعضي كه اهل طائف بودند مستقيما به طائف ميرفتند و بعضي ديگر كه اهل يمن بوده به يمن ميرفتند. [وهيچكدام مسيرشان از غدير خم نميگذشت تا شاهد ابلاغ از جانب رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم باشند.] پس اگر حضرت قصد اين ميداشتند كه در روز غدير امامت علي را اعلام كنند بايد آن را در حجهالوداع ابلاغ ميكردند. پس حال كه حضرت اينگونه نكردند و سخني كه مربوط به امامت علي بشود نفرمودند و هيچ كس نيز در اين رابطه روايتي نه ضعيف و نه صحيح نقل نكرده است و حتي آن حضرت در خطبه خود نامي از علي هم به زبان نياوردند در حالي كه اين مجمعي عمومي بود كه همه حاجيان در آن حضور داشتند پس معلوم ميشود كه حضرت مأمور به ابلاغ امامت علي نبودهاند. جواب: 1 ـ رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كاملا تابع وحي است رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كاملاً تابع وحي است، و چون آيه ابلاغ در غدير نازل شده است او نيز مأمور است تا همان مكان و نه هيچ مكان ديگري به اين امر اختصاص يابد. كه در ادامه، روايات اهل سنت مبني بر نزول آيه ابلاغ و اكمال در غدير خم ذكر ميگردد. نظير اين مورد: نزلت هذه الآية: «يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك» على رسول الله صلى الله عليه وسلم يوم غدير خم في علي بن أبي طالب.[2] آيه «يا ايها الرسول بلغ ...» در غدير خم بر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم و در شأن [حضرت] علي بن ابي طالب [عليهما السلام] نازل شده است. زماني كه به تأييد منابع اهل سنت شأن نزول آيه ابلاغ در غدير خم و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ثابت شد؛ در اين صورت مبتدا و خبر كامل شده و معنا و مفهوم مورد ادعاي شيعه نيز ثابت شده و دروغگو وكاذب نيز مشخص گرديده و در آن صورت است كه بايد گفت: «فثبت ولايه علي بن ابي طالب» 2 ـ تمام فتنهها از مدينه برخواهد خاست. مشكلي كه براي خلافت و امامت امير المؤمنين عليه السّلام ميتواند پيش آيد بيشتر ميتواند از ناحيه جمعيت مسلمان قريش و ساكنان مدينه ايجاد گردد (همانگونه كه بعد از وفات پيامبر تجربه شد) و نه از ناحيه مسلمانان دور دست همچون يمن و طائف و يا ساير ديار، از اين رو خداوند پيامبر خويش را مأمور ميسازد تا بيشترين تأكيد و توجه مردم را در منطقهاي كه تجمع مردم بيشتر به آنها معطوف است عملي سازد. بخاري در باره پيش بيني رسول خدا از وقوع فتنهها بعد از خود در مدينه ميگويد: حَدَّثَنَا أَبُو نُعَيْم، حَدَّثَنَا ابْنُ عُيَيْنَةَ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ أُسَامَةَ رضى الله عنه قَالَ أَشْرَفَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم عَلَى أُطُم مِنَ الآطَامِ، فَقَالَ هَلْ تَرَوْنَ مَا أَرَى إِنِّي أَرَى الْفِتَنَ تَقَعُ خِلاَلَ بُيُوتِكُمْ مَوَاقِعَ الْقَطْرِ.[3] رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم به روي تلّي از بلنديهاي اطراف مدينه رفت و فرمود: آيا شما هم آنچه من ميبينم ميبينيد؟ من ميبينم كه فتنهها از لابلاي خانههاي شما [اهل مدينه] همچون باران باريدن نمايد. نووى در شرح اين جمله در صحيح بخاري ميگويد: ... والتشبيه بمواقع القطر في الكثرة والعموم أي أنها كثيرة وتعم الناس لا تختص بها طائفة وهذا اشارة الى الحروب الجارية بينهم كوقعه الجمل وصفين والحرة ومقتل عثمان ومقتل الحسين رضى الله عنهما وغير ذلك وفيه معجزة ظاهرة له صلى الله عليه وسلم .[4] اين تشبيه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كه از معجزات آن حضرت ميباشد اختصاص به طايفهاي خاص از اهل مدينه ندارد؛ بلكه اين سخن به جنگهايي بين مردم مدينه اشاره دارد مثل جنگ جمل و صفين و حرة و مقتل عثمان و مقتل حسين عليه السلام و غير اين جنگها ابن حجر در شرح اين فقره از سخن رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم ميگويد: ... اني لارى الفتن خلال بيوتكم وكان خطابه ذلك لاهل المدينة.[5] خطاب رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم به اهل مدينه است. از اين رو خدا و رسول او لازم ميدانند تا تمام تأكيد و عنايت خود را در امر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام با مردم مدينه داشته باشند. 3 ـ مني و عرفات و يا مكه نا مناسب براي معرفي امير المؤمنين عليه السّلام وعن ابن عباس : لما أمر النبي (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) أن يقوم بعلي ابن أبي طالب المقام الذي قام به؛ فانطلق النبي (صلى اللّه عليه وآله وسلم) إلى مكّة، فقال: رأيت الناس حديثي عهد بكفر- بجاهلية - ومتى أفعل هذا به، يقولوا: صنع هذا بابن عمّه ثم مضى حتى قضى حجة الوداع.[6] ابن عباس مي گويد: چون رسول الله مامور شد كه علي عليه السلام را به جانشيني خود نصب كند به مكه رفت(ولي در آنجا اقدام به اين كار نكرد) و گفت مردم هنوز در آنها علايق كفر (و جاهليت) باقي است اگر اقدام به اين كار كنم مي گويند اين كار را بخاطر پسر عمو بودن انجام داده لذا از اين كار صرف نظر كرد تا در برگشت از حجه الوداع آن كار را انجام داد. همچنين مني و عرفات و يا شهر مكه محلي است كه تمام توجه مردم در ايام حضور در آن مكان، به عبادت و تضرع و انقطاع الي الله و اعمال مخصوص به آن مكان و زمان مبذول ميگردد و هر گونه برنامهاي ديگر در آن سرزمين، يا توجه مردم به عبادت را متوجه خود ميسازد و يا اهميت ويژه آن امر را از بين ميبرد. 4 ـ اعلام عمومي در مدينه بر آموزشي بودن حجه الوداع از ابتداي امر و قبل از حركت كاروان حجه الوداع در مدينه ندا داده شده بود كه رسول خدا براي آموزش احكام و مناسك حج عازم مراسم حج هستند. عن حذيفة: أمر رسول الله صلى الله عليه وآله المؤذنين، فأذنوا في أهل السافلة والعالية: ألا إن رسول الله صلى الله عليه وآله قد عزم على الحج في عامه هذا ليفهم الناس حجهم ويعلمهم مناسكهم ، فيكون سنة لهم إلى آخر الدهر ...[7] رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم به مؤذنان امر فرمود تا در تمامي شهرها و ديارها اعلام كنند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم در اين سال (سال آخر عمر پيامبر) قصد حج دارند و منظور و غرض از اين حج آموزش و تعليم مناسك و اعمال حج است تا اين مناسك براي هميشه بين مردم بماند ... از اين رو شايد بتوان اينگونه گفت: كه خدا و رسول او نخواستهاند هرگونه امري كه از توجه مردم به آموختن و تعليم مناسك و اعمال حج ميگردد را در ايام حضور در مكه و عرفات و مني مطرح سازند. 5 ـ تاييد مناسبت غدير در معرفي امير المؤمنين به پيام تبريك ديگران شرايط و ظروف زماني و مكاني در غدير به حدي مهيّا و مناسب بوده كه جمعيت حاضر در غدير جلو آمده و با امير المؤمنين عليه السّلام بيعت كرده و با كلماتي همچون «بخ بخ لك يا بن ابي طالب!» تبريك گفته اند و در مرئي و منظر تمام حاضران در غدير اين اتفاق را به عنوان سندي ماندگار در تاريخ ثبت نمودند. [1] . منهاج السنه النبويه، ج 7، ص 315 تا 317. [2] . [3] . صحيح بخاري، ج 4، ص176، ح 3597، كتاب المناقب، ب 25 ، باب عَلاَمَاتِ النُّبُوَّةِ فِي الإِسْلاَمِ. [4] . شرح مسلم، نووي، ج 18، ص 7. [5] . فتح الباري ج 13، ص 38. [6] . تاريخ الخلفاء للسيوطي، ص158 ؛ كنز العمال ، ج11، ص603 ، ح32916 بنقل از امالي محاملي. [7] . إرشاد القلوب، ص 328 ـ بحار الانوار،ج 28، ص 95 و ج 37، ص 115 و ج 21، ص 378، باب 26. | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: احمد -
تاريخ: 28 مهر 93 - 22:37:56
چند جواب بنده از اين شبهه اولا : اين امر به دستور خداوندصورت گرفته که در شهر مکه صورت نگيرد و در غدير خم به سرانجام رسد وما بايد در مقابل فرمان خداوند مطيع باشيم نه اهل بهانه و بهانه تراشي ثانيا: جمعيت حاضردر غدير خم که بالغ برصدهزار نفر ميشد در آن عصر جمعيت کمي نبود خصوصا آنکه در ميان همان جمعيت ، همه صحابه بزرگ وسرشناس رسول خدا (ص) وتمامي همسران حضرت بعنوان پيام رسانان غدير ،حضور داشتند و نبايستي فراموش کرد که آنچه در نزول وحي وشريعت ملاک هست کميت نيست بلکه کيفيت ملاک مي باشد چه آنکه اگر کميت ملاک بود مي بايست خداوند از ميان اهل فارس و روم ، پيامبر واسلام را انتخاب مي نمود که جمعيت عظيم تري از جامعه حجاز آن روز داشتند ثالثا : اگر آن حقيقت در مکه ابلاغ ميشد يقيناً جاذبه روز غدير را نداشت ودلها را به سمت خود جذب نميکرد چون همه مردم در حال عبادت وانجام مناسک حج بودند از اين رو لازم بود اين امر مهم، در مکاني صورت گيرد که خالي از هرگونه مراسم عبادي وديني باشد تا فکر وحواس مسلمين بدان متمرکز گردد. سرزمين غدير بنا به موقعيتي که داشت چنين ويژگي را دارا بود |
2 |
نام و نام خانوادگي: عباس -
تاريخ: 24 دي 93 - 12:27:20
با سلام واحترام پاسخ اين سوال ناقص آمده؛ لطفا براي تکميل آن به کتابهايي که حديث بشارت به حديث دوازدگانه از سوي پيامبر مربوط است مراجعه شود. گفتني است که مجله امامت پژوهي (شماره دوازدهم) مقالات چندي در اين باره دارد. همچنين آقاي کوراني در اين باره کتابي دارد که به فارسي هم ترجمه شده است. |