* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 28 مهر 1393 | تعداد بازديد: 1467 | |
روايت غدير از چند طريق نقل شده است؟ | ||
گروه عقائد شيعه | ||
سوال:روايت غدير از چند طريق نقل شده است؟ جواب: طرق روايت غدير در قرون آغازين اسلام بسيار فراوان بوده كه علما گاهي كتابهاي غطور و چند جلدي فقط خاص آن تاليف مي كرده اند. ابن حجر مي گويد: جمعه بن جرير الطبري في مؤلف فيه أضعاف من ذكر وصححه واعتنى بجمع طرقه أبو العباس بن عقدة فأخرجه من حديث سبعين صحابيا أو أكثر[1] روايت غدير را ابن جرير طبري با طرق مختلف در كتاب ذكر كرده و ابن عقده طرق آن را تصحيح كرده و از بيش از هفتاد صحابي يا بيشتر نقل كرده است. ابن کثير دمشقي سلفي هم در مورد اين كتاب طبري مي گويد: وقد رأيت له كتابا جمع فيه أحاديث غدير خم في مجلدين ضخمين وكتابا جمع فيه طريق حديث الطير.[2] کتابي را از ابن جرير طبري ديدم که احاديث غدير را در 2 جلد قطور و ضخيم آورده است و کتابي که در آن طرق حديث طير را آورده بود. ابن حجر هيثمي مي گويد: رواه عن النبي صلى الله عليه وسلم ثلاثون صحابيا وأن كثيرا من طرقه صحيح أو حسن[3] اين حديث را سي نفر از صحابه نقل كرده اند. ذهبي ميگويد: من طريق حديث غدير را كه در كتاب ابن جرير طبري آمده را ديدم: فاندهشت له ولكثرة تلك الطرق. [4] من وحشت زده و شگفت زده شدم از اين همه طريق براي حديث غدير. در كتاب ديگرش مي گويد: جمع طرق حديث غدير خم في أربعة أجزاء رأيت شطره فبهرني سعة رواياته وجزمت بوقوع ذلك.[5] آقاي ابن جرير طبري طرق حديث غدير خم را در 4 جلد جمع کرده است، بعضي از اينها را ديدم و مبهوت ماندم و عقل از سرم پريد و اين همه روايات متعدد ديدم و قطع پيدا کردم که اين حديث غدير اتفاق افتاده است. همين آقاي ذهبي در كتاب سومش يعني ميزان الاعتدال ميگويد: يشهد القلب انه باطل.[6] قلبم شهادت مي دهد كه اين روايت باطل است.! از اين كارها عجيب فراوان از علماي اهل سنت سر مي زند مثلاً ابن جوزي حديث طير را با سندهاي متعدد (17 سند) مي آورد سپس ميگويد: همه ضعيف و جعلي و دروغ است؛ ولي وقتي به حديث«اقتدوا بالذين من بعدي أبي بكر وعمر».[7] مي رسد با اين که 5 نفر بيشتر نقل نکردهاند ميگويند: متواتر است و اين روايت را 5 نفر از صحابه نقل کردهاند، مگر ميشود که 5 نفر از صحابه نقل کنند و متواتر نباشد. آقاي بخاري اصلا حديث غدير را نياورده است و مسلم هم به صورت ابتر ذکر کرده است. و فقط حديث ثقلين را آورده است؛ حتي «من کنت مولاه فعلي مولاه» را هم نياورده است. آقاي بخاري ميگويد: از 600 هزار روايت من اين احاديث صحيح بخاري را گزينش کردهام. کنار بيت الله الحرام ميرفتم و 2 رکعت نماز ميخواندم و استخاره ميکردم و اگر استخاره خوب ميآمد اين روايت را در صحيح خود ميآوردم. چرا آقاي بخاري حديث غدير را در صحيح خود نياورده است؟ آيا اين که 70 نفر از صحابه نقل کردهاند، حجت و دليل نبود که بخاري در صحيح خود بياورد؟ يا تمامشان مطرود و ضعيف و کذاب بودهاند؟ جناب آقاي بخاري، آيا براي حديث غدير هم استخاره کرديد؟ او خودش ميگويد: من 100 هزار روايت صحيح حفظ هستم. از اين 100 هزار روايت صحيح، چرا در اين کتاب فقط 2700 تا را با حذف مکررات آورده است؟ 97 هزار روايت صحيح کجاست؟ چرا ايشان نياورده است؟ غير از صحيح بخاري، تاريخ و ادب مفرد هم دارد. آيا تمام اينها را شما جمع کنيد به 5 هزار روايت ميرسد؟ آن 95 هزار روايت کجا رفت؟ احمد بن حنبل با 40 سند و طبري بيش از 70 سند و ابن عقدة 105 طريق و ابو سعيد سجستاني 120 طريق و ابوبکر جعابي 125 طريق آوردهاند. از بعضي تا 150 طريق براي اين قضيه و از بعضي 250 طريق ذکر کردهاند. با وجود اين کثرت صحابه و ناقلين و کثرت طرق و تعدد، باز هم آقاي ابن تيميه دست از لجاجت و عناد برنداشته و مي گويد: قد تنازع الناس في صحته. مردم در صحت آن نزاع دارند. [1] . تهذيب التهذيب ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1404 - 1984 ، الطبعة : الأولى، ج 7، ص 297 [2] . البداية والنهاية، ج 11، ص 147 [3] . الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة ، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر الهيثمي الوفاة: 973هـ ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417هـ - 1997م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ج 2 ص 355 [4] . تذكرة الحفاظ، ج 2، ص 713 [5] . سير أعلام النبلاء، ج 14، ص 277 [6] . ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج 1، ص 213 [7] . الطبقات الكبرى، ج 2، ص 334 | ||