* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 24 خرداد 1393 | تعداد بازديد: 19995 | |
آيا طبق منابع شيعه و اهل سنت، در ميان313 نفر از ياران امام زمان (عج) زن نيز وجود دارد؟ (ويرايش جديد) | ||
گروه مهدويت | ||
سؤال كننده : ليلا مشکاني آيا طبق منابع شيعه و اهل سنت در ميان313 نفر از ياران امام زمان (عج) زن نيز وجود دارد؟ | ||
فهرست نظرات |
1 |
نام و نام خانوادگي: علي برهانني -
تاريخ: 11 شهريور 88 - 00:00:00
سلام عليكم اللهم عجل لوليك الفرج والعافيه والنصر واجعلنا من خير انصاره واعوانه والمستشهدين بين يديه صحبت ها در مورد ياران امام زمان (عج) بسيار زياد است و اين حرف ها همه تا وقتي است كه ظهور اين امام بزرگوار به تعجيل برسد يا علي مدد خدانگهدار |
2 |
نام و نام خانوادگي: طاهر -
تاريخ: 27 اسفند 89 - 21:03:59
سلام سربازان واقعي گمنام امام زمان 313 نفر مرد خواهند بود . من در محضر استادان بزرگي حضور داشته ام و اين مورد را با گوش هاي خود شنيده ام كه 50 نفر شير زن بين ياران امام زمان خواهند بود |
3 |
نام و نام خانوادگي: محمدفريدالبشيري-افغانستان -
تاريخ: 09 مهر 90 - 12:52:03
در توقيع آخر حضرت امام زمان(عج) به نايب چهارم شان تاکيد شده به اينکه به زودي عدهاي ادعا خواهند کرد که امام رمان (عج) راديده اند امّا آنان دروغ ميگويند وتا زمان خروج سفياني کسي ايشان را نخواهد ديد. در حاليکه جلد 13 بهار مملو از تشرفات بعضي از شيعيان درنزد امام ع ميباشد.آيا اين اخبار تشرّف درنزد امام زمان(عج) مانند : مقدّس اردبيلي، اسماعيا هرقلي،پسر مهزيار و...... درست است. البته با توجه به نامه امام به نايب شان محمد فريدالبشيري- مزار شريف(افغانستان) جواب نظر: با سلام دوست گرامي ادعاي كاري داشتن ، يعني شخص ميتواند آن كار را با قدرت و اختيار خويش انجام دهند؛ ادعاي مشاهده يعني بتواند حضرت را هر زمان بخواهد ببيند (مانند نواب اربعه كه به لطف امام زمان قدرت چنين كاري داشتند) . و علماي ذكر شده ، نه ادعايي داشتند ، و نه گفتهاند ما حضرت را هر وقت بخواهيم ميبينيم ؛ بلكه بسياري از اين ديدارها از عموم مردم مخفي ميماند و تنها تعداد اندكي ازخواص از آن اطلاع پيدا ميكردند و بعد از رحلت اين علما خبرش پخش ميشد ؛ تا شايد حمل بر تزكيه اين عالم نشود . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
4 |
نام و نام خانوادگي: سيد محمد حسيني -
تاريخ: 10 مهر 90 - 15:30:04
جواب نظر جناب آقاي-------------------------------------محمدفريدالبشيري-افغانستان---------------------------------------- زماني حضرت عيسي(ع) به عنوان پيامبر مبعوث شدند و نويد پيامبر خاتم(ص)را دادند.حال ممكن است كه در اين بين افرادي به دروغ ادعاي نبوت بكنند.اين امر هيچگاه باعث نميشود كه ما بتوانيم پيامبر خاتم را تكذيب كنيم.چون انسان قدرت فكر و تامل دارد و بايد بتواند فرق اين دو را تشخيص دهد. در خصوص مشرف شدن به محضر حضرت ولي عصر(عج) نيز همينگونه است.اينكه امام فرموده اند افرادي به كذب ادعاي ديدار مارا خواهند كرد نشان دهنده اين امر نيست كه هركسي ادعا كرد دروغ گفته است. يا علي |
5 |
نام و نام خانوادگي: ياس -
تاريخ: 17 تير 91 - 01:16:22
سلام اول ميخوام بگم الللهم عجل لوليک الفرج دوم: تاکي به تمناي وصال تو يگانه سوم: دلم ميخوادمنم يکي از اون زنايي باشم که در خدمت امام زمانند و جونشونو ميدن اميدوارم من يکي از دعاهام همينه دعاي دنيوي ندارم فقط ميخوام با امام زمان باشم امام زمان ه که مارو از اين لجنزار دنيوي نجات ميده بيايم هميشه بجاي اينکه برا خودمون دعا کنيم برا اماممون دعا کنيم که زودتر بيايند من ديگه خسته شدم چقد رخوب ميشد ما هم امامي داشتيم باهاش زندگي ميکرديم ودوره اي بود که کسي جاهل نبود اي کاشششششششششششششششششششششش بياييد هر روز براي امام زمان عاشورايي بخونيمو اونو قسم بديم به جدشون که هر چه زودتر بيايند و انتقامخون مظلوم امام حسين و بگيرن آمين فقط لحظه اي چشماتو ببندو به اين فکر کن که امام زمان چقدر منتظره تا بياد و انتقام خون جدشون امام حسين و بگيره به اين فکر کن که امام زمان در صحراي کربلا شاهد مظلوميت امامانمون بودن و منتظر اون روزي هستند که بياد و دل مادرش حضرت زهرا رو شاد کنه به اميد آنکه ما باشيمو اون روز را ببينيم آمين اللهم عجل لوليک الفرج دعا برا فرج يادتون نره |
6 |
نام و نام خانوادگي: مهرداد -
تاريخ: 10 مرداد 91 - 07:31:22
سلام- با ارادتي که به مولايم صاحب الزمان دارم يک لحظه از يادش غافل نميشم وقتي داريد ميگيد تعداد ياران آقا 313 نفر هست ونام هايشان رادر کتاب هاي معتبر شيعه زده پس بقيه شيعيان ديگه نميتونن از سريازان جز 313 نفر باشن. جواب نظر: با سلام دوست گرامي در برخي روايات تعداد ياران امام زمان(ع) 313 ذكر شده است . امام صادق(ع) فرمود: "گويا مي نگرم قائم را بر منبر كوفه و 313 نفر يارانش، كه پيرامونش گرد آمده اند به شمار اهل بدر". شيخ صدوق، كمال الدين و تمام الغمه، ص 672. در برخي روايات ديگر تعداد ياران امام زمان(ع) ده هزار بيان شده است.نعماني، الغيبه، ص 307. از روايات ديگر استفاده مي شودكه مهدي، ميان دوازده تا پانزده هزار ياور قيام خواهد كرد.سيد بن طاووس، الملاحسن والفتن، ص 65. روايات ديگر بدون ذكر تعداد ياران امام، به تعداد انبوهي اشاره مي كند. در جمع بين اين روايات مي توان ياران امام زمان(ع) را به سه گروه تقسيم نمود: 1) تعدادي از ياران افراد خاص و اصحاب ويژه هستند كه 313 نفر هستند. اين تعداد افرادي قاطع، دين مدار و ... بوده و فرمانبر ترين افراد هستند.و به عنوان كادر اصلي امام مي باشند و هستة مركزي حكومت را تشكيل مي دهند. در برخي انقلاب هاي ديگر نيز در ابتدا افراد ويژه اي وجود دارند كه مشاوران امين رهبري بوده و سياست هاي كلي انقلاب و حكومت را تعيين مي كنند. در ابداي شكل گيري انقلاب اسلامي ايران افراد خاصي وجود داشت كه امام را در شكل گيري انقلاب، سپس در تشكل حكومت ياري كردند. 2) تعداد ديگري از ياران امام را كساني تشكيل مي دهند كه در شكل گيري انقلاب و تشكيل حكومت نقش بنيادي دارند، گرچه اين تعداد شايد مانند 313 نفر تأثير گذار نباشند. 3) دستة سوم تودة مردم هستند كه نقش بنيادي در حكومت عدالت گستر و قانون مند دارند. مردم ستون فقرات نظام را تشكيل مي دهند. امام زمان(ع) بعد از تشكيل حكومت و پيروزي بر مخالفان با بهره گيري از تودة مردم سياست و استراتژي خويش را اجرا مي كنند. در يك حكومت جهاني همة مردم حضور داشته و هر كدام نقش ايفا مي كند. مردم به عنوان شهروندان در حكومت امام زمان حقوقي دارند كه رعايت آن ها لازم است. البته نقش آفريني سه گروه يكسان نبوده و گروه اوّل نقش بيشتري در پيروزي و تشكيل حكومت دارند، زيرا در ابتدا حضرت با 313 نفر قيام مي كنند بعد ديگران به حضرت مي پيوندند. بعد از تشكيل حكومت جهاني، همة مردم در حكومت نقش آفريني مي كنند. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
7 |
نام و نام خانوادگي: اصغر -
تاريخ: 01 دي 91 - 06:58:59
با سلام به پيشگاه منجي عالم بشريت حضرت مهدي (عج) و سپاس از شما عزيزان که اين سايت را اداره مي کنيد . عزيزان من سوالم اين است که اين 313نفر نقشان چيست در برپايي قيام موالايمان؟ مگر باقي خواهان امام از ياران امام محسوب نمي شوند و يا نقشي ندارند که فقط 313 نفر بيان شده است ؟ با تشکر جواب نظر: باسلام دوست گرامي ياران حضرت را سه گروه تشکيل مي دهند: الف. 313 که ياران خاص هستند؛ ب. ده هزار نفر ج. عموم شيعيان و محبان. در روايتي از امام جواد(ع) آمده است: «پس هنگامي که اين تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامي که براي او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خداي عزوجل خروج مي کند».(کمال الدين، ج2، ب36،خ2) و نقش ياران حضرت مهدي (عج) اين است كه بعد از ظهور، تحت امامت و راهنمايي ايشان به وظايف ديني خود عمل مي كنند و آنچه را حضرت از آنان مي خواهد به بهترين و کاملترين صورت انجام مي دهند و اين تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت هستند كه در واقع فرماندهان لشکري و کشوري دولت کريمه مهدي(ع) ميباشند. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
8 |
نام و نام خانوادگي: رضا -
تاريخ: 09 اسفند 91 - 16:25:56
سلام.اين اسامي كه گفتيد حقيقت نداره و اسامي ياران امام زمان هيچ موقع آشكار نميشه |
9 |
نام و نام خانوادگي: يونس -
تاريخ: 25 فروردين 92 - 12:50:01
سلام.بعد از ظهور چه بر سر زمين ميايد جواب نظر: باسلام دوست گرامي حيات مادي بعد از ظهور از جهت قوانين و سنتهاي حاکم بر جهان هستي و ماده با قبل از ظهور تفاوت ندارد. تولد و مرگ افراد يکي است، استعدادها و ويژگيهاي انساني فرق نميکند. بنابراين انسانهاي بعد از ظهور نيز هنگام پايان عمرشان از دنيا ميروند. خداوند ميفرمايد: "کل نفس ذائقه الموت؛ هر کس مرگ را ميچشد(خواهد مرد)"(آل عمران، آيه 185) هرچند ممکن است به علت رشد چشمگير علم و دانش بشري و از بين رفتن بسياري از عوامل مرگ زودرس مانند جنگ و بيماريها، انسانها عمر طولاني داشته باشند. ولي سر انجام همه ميميرند. بعد از ظهور امام مهدي عليه السلام جامعه به بالاترين درجه پيشرفت علمي معنوي و دنيوي مي رسد . درباره شکوفايي و پيشرفت در جامعه پس از ظهور، به صورت عام و کلي به چند گزينه ميتوان اشاره کرد: 1. اجراي مقررات و دستورهاي زيبا و مترقي و انسانساز اسلام با عمل به کتاب خداو احياي سنت پيامبر و از بين بردن بدعتها؛ امام علي(ع) فرمود: "آنچه از کتاب و سنت مرده است، زنده ميکند".(نهج البلاغه، خطبه 138). 2. شکوفايي علم و دانش ؛ امام صادق(ع) ميفرمايد: "دانش، بيست و هفت حرف است و همه آن چه پيامبران آوردهاند، تنها دو حرف از آن است و مردم تا کنون جز با آن دو حرف با حرفهاي ديگر آشنايي ندارند. هنگامي که قائم قيام کند، بيست و پنج حرف ديگر را بيرون ميآورد و بين مردم نشر و گسترش دهد و آن دو حرف را نيز ضميمه کند و مجموع بيست و هفت حرف را ميان مردم گسترش ميدهد.(بحار الانوار، ج52، ص336). 3. پيشرفت و گسترش امور ديني و معنوي که با آموزههاي مختلفي همراه است؛ امام علي(ع) فرمود: "گويا شيعيانم را ميبينم که در مسجد کوفه، گرد آمده اند و با برپايي چادرهايي، مردم را به همان ترتيبي که قرآن فرود آمده بود، آموزش ميدهند".(بحار الانوار، ج52، 364). امام باقر(ع) فرمود: در روزگار مهدي(ع) به اندازهاي به شما حکمت و فهم داده ميشود که يک زن در خانهاش، بر طبق کتاب خدا و سنت پيامبر قضاوت (رفتار) ميکند".(بحار الانوار، ج52، ص352). نيز فرمود: "در زمان او به شما حکمت داده ميشود"(بحار الانوار، ج52، ص352). امام علي(ع) فرمود: "مردم در روزگار مهدي(ع) به عبادت و دين روي ميآورند و نماز را به جماعت برگزار ميکنند". (عقد الدرر، ص159). امام علي(ع) فرمود: "هنگامي که قائم ما قيام کند کينههاي بندگان نسبت به هم از دلهايشان زدوده ميشود". و در روايتي امام باقر(ع) فرمود: "هنگامي که قائم ما قيام کند، دستش را بر سر بندگان ميگذارد و اخلاقشان را به کمال ميرساند".(بحار الانوار، ج52، ص336). 4. امنيت فراگير در عرصههاي مختلف؛ خداوند ميفرمايد:"و ليبدلنهم من بعد خوفهم امناً؛ ترسشان را به امنيت و آرامش مبدل ميکند".(نور؛ آيه 55). امام صادق درباره آيه "سيروا فيها ليالي و اياماً آمنين"(سبأ، آيه 18) فرمود: "همراهي با قائم ما اهل بيت است". (بحار الانوار، ج 52، ص313، ح8). 5. اقتصاد شکوفا و سالم؛ امام صادق(ع) فرمود: "در دولت مهدي(ع) ربا از بين ميرود". (منتخب الاثر، ص474) و در مورد عمران و آبادي، امام باقر(ع) فرمود: "در زمان حکومت مهدي(ع) در روي زمين، ويرانهاي باقي نميماند، مگر آنکه آباد ميگردد".(منتخب الاثر؛ ص606). محصولات کشاورزي فراوان ميشود. پيامبر(ص) فرمود: "رودخانهها، پر از آب ميشود و چشمهسارها به جوشش آمده، لبريز ميگردد و زمين چند برابر محصول ميدهد". (بحار الانوار، ج52، ص304) و دام و گوسفند فراوان ميگردد.(بحار الانوار، ج 51، ص81). 6. سلامتي جسم و روان؛ امام باقر(ع) فرمود: "هر کس قائم را درک کند، اگر به بيماري دچار باشد، شفا يابد و چنانچه دچار ناتواني باشد، توانا و نيرومند گردد".(بحار الانوار، ج52، ص335، ح68). بنابراين شيعه معتقد است بعد از ظهور، زندگي مثل قبل بلكه بهتر از قبل برقرار است و ظهور به معني پايان دنيا نيست بلكه معتقدند بعد از امام زمان عجل الله فرجه الشريف، ائمه ديگر مانند امام حسين عليه السلام به دنيا رجعت كرده و حكومت امام مهدي عليه السلام را ادامه مي دهند. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
10 |
نام و نام خانوادگي: مامنتظريم منتطريوسف زهرايم -
تاريخ: 11 تير 92 - 23:14:52
مامنتظريم منتطريوسف زهرايم ولي فکرمن اينست که يوسف زهرامنتظر است تابسازيم خودرا تاساخته شود دنيا امام زمان هست ولي چشم دلمان آماده نيست بصيرت دلمان را روشن کنيم تا بسازيم خودرا تاگوشهايمان اين عمار رانشيد آيا گوش هايمارا هم بسته ايم بصيرتمان کمک نبود خون دلها داده ايم آقا را زهري که بامام خميني داده ايم بس نبود آيا به گوشه هايمان را به شيطان « ماهواره »داده ايم دعا ميکنم خدا به ماکمک کند تا خانه يمان راآمده نکنيم تا ميهمان ديگر پشت در نماند |
11 |
نام و نام خانوادگي: مجمد -
تاريخ: 11 مرداد 92 - 14:37:00
اين احاديثي که مجلسي وامثال ان از قول ائمه نقل کرده ا ند در خصوص بيشترشان خرافاتي دور از واقيعت است تنها خدا مي داند امام زمان کي ظهور خواهد نمود وچه کساني ان را ياري خواهند نمود کساني بايد در کنار امام زمان قرار بگيرند که اشنايي به مسائل روز داشته باشند نه کساني که هزاران سال است در قبر خوابيده وهيچ اطلاعي هم از دنيا ندارند |
12 |
نام و نام خانوادگي: محمدي -
تاريخ: 05 شهريور 92 - 18:27:59
برادر محترم شماره11!لطف کنيد و اثبات کنيد که همه احاديثي که مرحوم علامه مجلسي و....از ائمه_سلام الله عليهم_نقل کردن خرافاته.....براي دليل بايد اثبات کرد.....بله!احاديثي که به دست ما رسيده همش درست نيست و بايد آنها رو به قرآن عرضه کرد............خداوند در آيه243سوره مبارکه بقره ميفرمايد=آيا حال کسي که از بيم مرگ از خانه هاي خود خارج شدند و هزاران تن بودند خبر نيافتي؟پس خداوند به آنان گفت=تن به مرگ بسپاريد.آنگاه آنان را دوباره زنده کرد. پس طبق آيه اي که آوردم پرورگار عالم شهادت داد به اينکه آنها را زنده کرد و دوباره به دنيا بگرداند. و چرا اين طور نباشد....ان الله علي کل شيءقدير....خدا بر هر کاري تواناست... |
13 |
نام و نام خانوادگي: شاه حسيني -
تاريخ: 30 مهر 92 - 20:29:43
اگر هركس به همان اندازه كه زمان تشنگي طلب آب ميكند براي فرج دعا كند امام زمان ظهور ميكنند. |
14 |
نام و نام خانوادگي: mehrdad1347 -
تاريخ: 20 آبان 92 - 08:55:14
اين 313نفرسردارن حضرت قائمند که حضرت صادق(ع)ميفرمايد آيه قرآني که امام زمان ميخواند وآنهادرزمين پراکنده ميشوند ميداند. فاستقبواالخيرات فاينماتکنوا يات بکم الله جميعا يعني بدنبال خيرات باشيد پس هرکجا بوديد خدا همه شمارايک جا جمع خواهد کرد ازمعصوم پرسيدند خيرات چيست؟ فرمودند منظور ماييم درواقع اين 313 از امام زمان هنگام احظار دليل اثبات مدعا مي خواهند که امام اين ايه راميخواند وآنها براي تحقيق صحت ادعا چون هفتادوچندمهدي همزمان مدعي هستند درزمين بدنبال خيرات ميگردند وقتي مطمئن ميشوند مدعي واقعي همان است که ازکعبه ومکه مدعي شده بقدرت خدا همه درمحضرايشان جمع ميشوند باعرض عفوازدرگاه خداوند وپيامبر وائمه ومعصومين وملائکه مقرب |
15 |
نام و نام خانوادگي: الي -
تاريخ: 29 آبان 92 - 00:33:58
اللهم عجل لوليک الفرج |
16 |
نام و نام خانوادگي: الي -
تاريخ: 29 آبان 92 - 00:37:21
ya mahde |
17 |
نام و نام خانوادگي: پوريا -
تاريخ: 25 بهمن 92 - 13:35:10
باعرض سلام وخسته نباشيد. مي خواستم بدانم که آيااين313نفرکه از مسلمانان واقعي هستندفقط دريک برهه يي زماني خاص آنها هستند که به امام مي پيوندنديااز زماني ظهر حضرت آغار شده واگرازآغاز هستندتااين زمان ما 313نفر مسلمان واقعي نداريم(مانند شهدا،اولياو...) جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
از مجموعه ي احاديث استفاده مي شود که حضرت دو دسته يار و ياور بعد از ظهور دارند: يکي ياوران خاص که 313 نفرند و دسته ي ديگر ياوران عام که ده هزار نفرند و بايد اين تعداد جمعيت نيز آماده شود. همچنين فراهم شدن 313 نفر از ياران خاص حضرت علت تامّه براي ظهور حضرت نيست، بلکه يکي از شرايط تحقق ظهور است، حضرت با کمک اين تعداد افراد حکومت عدل گستر جهاني را پياده مي کند، اما اينکه آيا فراهم شدن اين تعداد نفر علت تامه ي ظهور است؟ خير، بلکه علل و عوامل و شرايط ديگري از جمله فراهم شدن زمينه ي لازم و مساعد براي حکومت حضرت نيز لازم است.به عبارت ديگر براي ظهور شرايط و بسترهاي فراواني لازم است و چه بسا 313 تن نيز جمع بشوند ولي شرايط مناسب آن فراهم نشود . ياران امام نيز منحصر در 313تن نيستند و شامل افراد فراواني مي گردد و روشن است كه بايد عده اي حق طلب گرد امام جمع شوند و به ياري انقلاب جهاني او بشتابند. همچنين ممكن است ياران امام تكميل شده باشند ولي ساير شرايط ( مثل زمينه سازي هاي جهاني و آمادگي هاي لازم )فراهم نباشد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
18 |
نام و نام خانوادگي: ياصاحب الزمان -
تاريخ: 28 بهمن 92 - 23:42:14
من خيلي دوستدارم هرچه زودترآقابياد.ازفساد دنياديگه خستم.امازمان بين ماشيعيان خيلي غريبه.واقعاتنهاست اين ماهستيم که باگناهانمون اذيتشون ميکنيم.توروخدابراي سلامتي وخشنوديش دعاکنيد.برثانيه ظهورمهدي صلوات |
19 |
نام و نام خانوادگي: مصطفي1887 -
تاريخ: 16 اسفند 92 - 17:02:04
سلام بر اقام امام زمان(عج) سلام دوستان:به جاي اين همه حرف بيايين ما خودمان 313نفر از ياران اقام باشيم-بيايين ديگه دروغ نگوييم حتي يک کلمه مطمئن باشيد اقام امام زمان(عج)جمعه ديگه حتما مياد.باور نميکنيد دروغ نکيد. بر طبش هاي مهدي(عج)صلوات |
20 |
نام و نام خانوادگي: ........... -
تاريخ: 21 ارديبهشت 93 - 13:46:30
اينکه در بين ياران امام زمان زني وجود ندارد غلط است نام ياران امام زمان (ع) هرگز بر ملا نمي شود اسامي ياران مرد امام زمان اسم واقعي خود ايشان نيست بلکه معني ويژگي انها يا چيز هاي ديگري است و اسامي که متعلق به مردان است چه بسا که اسم ياران زن امام باشد جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
اگر در روايات در اين خصوص دقت شود، متوجه خواهيد شد که در کنار لفظ «رجل» که گفته است 313 نفرند، لفظ « فيهم امرأة» آمده است که نشان از اين دارد که زنان در کنار آن 313 هستند نه اينکه جزء آن 313 نفر باشند يعني آنها نيز مسئوليهايي دارند که در کنار ياران اصلي امام ايفاي نقش مي کنند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
|
21 |
نام و نام خانوادگي: يا علي -
تاريخ: 23 ارديبهشت 93 - 14:29:08
آيا اين مقاله اين پاسخ شما به سوال را رد نمي کند؟ امروز بانوان همانند بسيارى از مردم به آينده مىانديشند؛ به يك انقلاب جهانى و يك حكومت موعود، كه چگونه در برابر قدرتهاى بزرگ غلبه پيدا مىكند! آيا برنامههاى اوچيست؟ چه كسانى با او همكارى مىكنند و زنان در آن زمان چه نقشى دارند؟ دشمنانش چه كسانىاند و راز و رمز موفقيتش در گرو چيست؟ ما در اين نوشتار كوتاه نقش زنان در ايّام غيبت و ظهور امام زمان، عليهالسلام، را مورد بررسى قرار مىدهيم. نقش زنان در دوران غيبت صغرى در دوران سخت غيبت صغرى، در روزهايى كه شيعيان پس از دويست و شصت سال با يك آزمايش بزرگ رو به رو بودند و مىبايست با غيبت امام خو كنند، يك زن به عنوان مفزع و پناه معرفى مىشود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسكرى، عليهالسلام، است. در اين دوره، اگر چه امام هادى و امام حسن عسكرى، عليهماالسلام، زمينه غيبت را از پيش فراهم كرده بودند و شخصيتهاى مورد اعتمادى همانند عثمانبن سعيد عمرى و پسرش محمد بن عثمان رابهعنوان وكيل معرفى كرده بودند، بهدلايلى از موقعيت مادر امام حسن عسكرى، عليهالسلام، معروف به جدّه، استفاده شد و وى پناه شيعه معروف گرديد. ازگفتگوى احمد بن ابراهيم با حكيمه دختر امام جواد، عليهالسلام، برمىآيد كه پس از گذشت دوسال از رحلت امام حسن عسكرى، عليهالسلام، همچنان بسيارى از كارها بهدست مادر بزرگوار امام حسن عسكرى، عليهالسلام، انجام مىشده است ولى در حقيقت ازطرف حضرت حجهبنالحسن، عليهالسلام، و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است. شيخ صدوق، رحمهاللهعليه، از احمد بن ابراهيم نقل كرده است كه در سال 262 ق. بر حكيمه دختر امام جواد، عليهالسلام، وارد شدم و از پس پرده با وى سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسيدم. او همه آنها را يكايك شمرد و آنگاه حجهبنالحسن بن على را نيز نام برد... از او پرسيدم: اين فرزند كجاست؟ گفت: در پس پرده غيب است. گفتم پس شيعه به چه كسى پناه ببرد؟ گفت: به جدّه، مادر امام حسن عسكرى، عليهالسلام. سپس افزود: اين دستور از سوى امام حسن عسكرى، عليهالسلام، و بهپيروى از امام حسين، عليهالسلام، صورت گرفته است. زيرا امام حسين، عليهالسلام، در ظاهر براى حفظ جان فرزندش امام سجاد، عليهالسلام، به خواهرش زينب كبرى، عليهاالسلام، وصيت كرد و درنتيجه تا مدتى هرآنچه از امام زينالعابدين، عليهالسلام، صادر مىشد به حضرت زينب، عليهاالسلام، نسبت داده مىشد تا امر پنهان باشد1 و حساسيتها نسبت به امام سجاد، عليهالسلام، كمتر شود. اين امتياز براى جدّه باقى بود تاآنكه كسانى مانند عثمانبن سعيد و ديگر سفرا و نايبان خاص امام زمان، عليهالسلام، در بين شيعيان شناخته شدند و منزلت يافتند. پس از شهادت امام عسكرى، عليهالسلام، يك بانو، نظر دستگاه خلافت بنىعباس را نسبت به تعقيب امام زمان تغيير داد. نوشتهاند پس از گزارش جعفر كذّاب، كه در خانه امام حسن عسكرى، عليهالسلام، فرزند خردسالى از آن حضرت باقى مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگيرى صيقل (يكى از كنيزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه كردند. او نخست انكار كرد و آنگاه براى اينكه موضوع براى آنها پوشيده ماند، گفت من حامله هستم. از اينرو آن كنيز را بهدست أبى الشوارب، قاضى وقت، سپردند تا از او مراقبت كند. در مدتى كه صيقل زيرنظر قاضى نگهدارى مىشد دستگاه خلافت با مرگ عبيد بن خاقانى و شورش صاحب الزنج روبهرو شد و صيقل از وضعيت آشفته سود جست و فرار كرد.2 نقش زنان در دوران ظهور حال سزاوار است بدانيم زنان در حكومت قائم آل محمد، عليهالسلام، چه مىكنند؟ چه كسانى هستند؟ چند نفرند؟ از كجا مىآيند و چه مسؤوليتى برعهده دارند؟ براساس برخى از روايات، حضور و نقش اين زنان ازنظر زمان و موقعيت، چهارگونه است: الف) حضور پنجاه زن در بين ياران امام اولين گروه از زنانى كه به محضر امام زمان مىشتابند آنهايند كه در آن ايّام مىزيستهاند و همانند ديگر ياران امام، عليهالسلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهى بهخدمت امام، عليهالسلام، مىرسند. در اينباره دو روايت وجود دارد: روايت اول: امّ سلمه ضمن حديثى درباره علايم ظهور، از پيامبر روايت كرده است كه فرمود: يعوذ عائذ من الحرم فيجتمع الناس إليه كالطّير الوارده المتفرقه حتّى يجتمع إليه ثلاث مأه و أربعه عشر رجلاً فيه نسوه فيظهر على كلّ جبّار و ابن جبّار...3 در آن هنگام پناهندهاى به حرم امن الهى پناه مىآورد و مردم همانند كبوترانى كه از چهار سمت به يك سو هجوم مىبرند بهسوى او جمع مىشوند تا اينكه در نزد آن حضرت سيصد و چهاردهنفر گرد مىآيند كه برخى از آنان زن مىباشند كه بر هر جبار و جبار زادهاى پيروز مىشود.4 روايت دوم: جابربن يزيد جعفى، ضمن حديث مفصلى از امام باقر، عليهالسلام، در بيان برخى نشانههاى ظهور نقل كرده كه: و يجيىء واللَّه ثلاث مأه و بضعه عشر رجلاً فيهم خمسون امراه يجتمعون بمكه على غير ميعاد قزعاً كقزع الخريف يتبع بعضهم و هىالآيه الّتى قال اللَّه: أينما تكونوا يأت بكم اللَّه جميعاً إنّ اللَّه على كلّ شىء قدير...5 بهخدا سوگند، سيصد و سيزده نفر مىآيند كه پنجاه نفر از اين عده زن هستند كه بدون هيچ قرار قبلى در مكه كنار يكديگر جمع خواهند شد. اين است معناى آيه شريفه: هرجا باشيد خداوند همه شما را حاضر مىكند. زيرا او بر هر كارى توانا است. پنجاه زن از سيصد و سيزده نفر! نكته شگفت در اين دو روايت اين است كه مىفرمايد: سيصد و سيزده مرد گرد آيند كه پنجاه نفر ايشان زن هستند! دوم آنكه: در روايتى كه نام ياران برشمرده شده است نام هيچ زنى وجود ندارد.6 در پاسخ اين شبهه مىتوان گفت: اين چند نفر در زمره همان سيصد و سيزده نفر هستند. زيرا اولاً امام، عليهالسلام، مىفرمايد: فيهم؛ يعنى در اين عده پنجاه زن مىباشد. دوم: شايد تعبير مردان بدين سبب باشد كه بيشتر اين افراد مرد هستند و اين كلمه از باب فزونى عدد مردان، چنين ذكر شده است. سوم: اگر مقصود همراهى خارج از اين عده بود امام مىفرمود: معهم، نه اينكه بفرمايد فيهم، زيرا اين سيصد و سيزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شدهاند و همه ياران و فرماندهان عالىرتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسيار بالايى هستند كه برخى با ابر جابهجا مىشوند و اينها بدون شك با بقيه مردم آن زمان فرق بسيار دارند. بنابراين اگر بگوييم آنها جزو همان سيصد و سيزده نفر هستند براى آنها رتبه و موقعيت ويژه قائل شدهايم و اگر بگوييم در زمره ياران ديگر حضرت باشند از امتياز كمترى برخوردارند. ب) زنان آسمانى دسته دوم چهارصد بانوى برگزيده هستند كه خداوند براى حكومت جهانى حضرت ولىعصر، عليهالسلام، در آسمان ذخيره كرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عيسى، عليهالسلام، به زمين مىآيند. ابوهريره از پيامبر، صلّىاللَّه عليه و آله، روايت كرده كه: ينزل عيسى بن مريم على ثمان ماه رجل و أربع مائه امرأه خيار من على الأرض و أصلح من مضى. عيسىبن مريم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترين و شايستهترين افراد روى زمين فرود خواهد آمد. آيا اين زنان از امتهاى پيشين هستند يا امت اسلامى زمان پيامبر، صلّىاللَّهعليهوآله، و معصومين، عليهمالسلام؛ يا از دورانهاى مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شدهاند و براى عهدهدارى منصبى در حكومت حضرت مىآيند يا براى مسايل ديگر؟ اينها پرسشهايى است كه اين حديث از آنها چيزى نمىگويد. ج ) رجعت زنان سومين گروه از ياوران حضرت بقيهاللَّه، عليهالسلام، زنانى هستند كه خداوند به بركت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد كرد و بار ديگر به دنيا رجعت خواهند نمود. اين گروه دو دستهاند: برخى با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى ديگر فقط از آمدنشان سخن بهميان آمده است. در منابع معتبر اسلامى نام سيزده زن ياد مىشود كه به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلّىاللَّهعليهوآله، زنده خواهند شد و در لشكر امام زمان به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بيماران خواهند پرداخت. طبرى در دلائل الامامه، از مفضلبن عمر نقل كرده كه امام صادق فرمود: همراه قائم [آل محمد، صلّىاللَّهعليهوآله] سيزده زن خواهند بود.گفتم آنها را براى چه كارى مىخواهد؟ فرمود: به مداواى مجروحان پرداخته، سرپرستى بيماران را بهعهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آنها را بفرماييد. فرمود: قنواء دختر رشيد هجرى، ام ايمن، حبابه والبيه، سميه [مادر عمار ياسر]، زبيدهام خالد احمسيّه، ام سعيد حنفيه، صيانه ماشطه، ام خالد جهنّيه.7 صيانه ماشطه در زمان حضرت موسى مىزيسته است و مادر عمار ياسر در ابتداى بعثت به شهادت رسيد. حبابه در زمان على، عليهالسلام، و قنواء در زمان امام حسن و امام حسين، عليهالسلام، و بقيه در زمانهاى ديگر زندگى مىكردهاند. اين گروه سيزده نفرى رجعت خواهند كرد و خداوند براى قدردانى از آنها، به بركت امام زمان آنها را زنده خواهد كرد. در اين روايت امام صادق، عليهالسلام، از آن سيزده زن فقط نام نه نفر را ياد مىكند. در كتاب خصايص فاطميّه8 بهنام نسبيه، دختر كعبه مازينه، و در كتاب منتخبالبصائر بهنام وتيره و أحبشيه اشاره شده است.9 زنان سرافراز اينك به اختصار به شرح حال برخى از زنان نامبرده اشاره مىكنيم. 1. صيانه ماشطه او يكى از همان سيزده بانويى است كه در دولت حضرت مهدى، عليهالسلام، زنده شده، به دنيا بازمىگردد. وى همسر حزقيل، پسر عموى فرعون، و شغلش آرايشگرى دختر فرعون بود.او همانند شوهرش به پيامبر زمان خود، حضرت موسى، ايمان آورده بود امّا همچنان ايمان خود را پنهان مىكرد. نوشتهاند: روزى وى مشغول آرايش دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد و بىاختيار نام خدا را برزبان جارى ساخت. دختر فرعون گفت: آيا نام پدر مرا بر زبان آوردى؟ گفت: نه، بلكه نام كسى را بر زبان آوردم كه پدر تو را آفريده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو كرد و فرعون صيانه را احضار كرد و گفت: مگر به خدايىِ من اعتراف ندارى؟ گفت: هرگز! من از خداى حقيقى دست نمىكشم و تو را پرستش نمىكنم. فرعون دستور داد تا تنور مسى برافروزند و همه بچههاى آن زن را در حضورش در آتش افكنند. چون نوبت به طفل شيرخوارش رسيد صيانه مىخواست به ظاهر از دين برائت جويد كه كودك شيرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر كن كه تو بر حق هستى! فرعونيان آن زن و بچه شيرخوارش را در آتش افكنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دين، او را در دولت امام مهدى زنده مىگرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند وهم انتقام خود را از فرعونيان بگيرد. 2 - سميه، مادر عمار ياسر وى هفتمين نفرى بود كه به اسلام گرويد و بدينسبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترين شكنجهها را براو روا داشت.10 او و شوهرش ياسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار كرد كه پيامبر خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنينكارى نشدند. او نيز زره آهنى به سميه و ياسر پوشانيد و آنها را در آفتاب سوزان نگهداشت. پيامبر كه گاه از كنارشان عبور مىكرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش مىنمود و مىفرمود: صبراً يا آل ياسر فإنّ موعدكم الجنه. اى خاندان ياسر، صبر پيشه سازيد كه وعده گاه شما بهشت است. سرانجام ابوجهل برهريك ضربتى وارد ساخت و ايشان را بهشهادت رساند.11 خداوند اين زن را به پاداش صبر و مجاهدتى كه در راه اعتلاى اسلام نشان داد و بدترين شكنجه را از دشمن خدا تحمل كرد، در ايّام ظهور مهدى آل محمد، صلّىاللَّهعليهوآله، زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهى را ببيند و در لشكر ولىّ خدا به ياوران آن حضرت خدمت كند. 3 - نسيبه، دختر كعب مازنيه او معروف به امعماره و از زنان فداكار صدر اسلام است كه در برخى از جنگهاى پيامبر اسلام، صلّىاللَّهعليهوآله، شركت جسته و مجروحان جنگى را مداوا كرده است. او در جنگ احد بهترين نقش را ايفا كرد. با ديدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پيامبر به دفاع از جان شريف پيامبر پرداخت و در اين راه بدنش زخمهاى فراوان برداشت. پيامبر عزيز اين فداكارى را ستود و به فرزندش عماره چنين فرمود: امروز مقام مادر تو از مردان جنگى والاتر است.12 پس از فروكش كردن جنگ، نسيبه با سيزده زخم13 سنگين به همراه ديگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنيدن فرمان پيامبر خدا، صلّىاللَّهعليهوآله، كه فقط مجروحان جنگ بايد به تعقيب دشمن بشتابند، نسيبه از جاى برخاست و آماده رفتن شد، امّا بهعلت شدت خونريزى نتوانست شركت كند. همين كه پيامبر از تعقيب دشمن برگشت، پيش از آنكه به خانه برود، عبداللَّه بن كعب مازنى را براى احوالپرسى نسيبه و سلامتى وى به نزد او فرستاد و چون از سلامتى وى آگاه گشت شادمان موضوع را به پيامبر خبر داد.14 نسيبه از كسانى است كه براى يارى امام مهدى، عليهالسلام، زنده خواهد شد.15 4. امّ ايمن از زنان پرهيزكار و خدمتكار حضرت رسول، صلّىاللَّهعليهوآله، است. پيامبر بهاو مادر خطاب مىكرد و مىفرمود: هذه بقيه اهل بيتى.16 اين زن، باقىماندهاى از خاندان من است. وى همواره در كنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداواى مجروحان مىپرداخت.17 ام ايمن از شيفتگان خاندان امامت بود كه در ماجراى فدك، حضرت زهرا، عليهاالسلام، او را بهعنوان شاهد معرفى كرد. وى پنج يا شش ماه پس از پيامبر از دنيا رفت.18 خداوند به بركت مهدى آل محمد، عليهالسلام، به هنگام ظهور، او را زنده مىگرداند تا در لشكرگاه امام به خدمت گماشته شود. 5. امّ خالد در روايت دو بانو بدين نام مشهور شدهاند: ام خالد احمسيه و ام خالد جهنّيه. شايد مقصود ام خالد مقطوعه اليد (دست بريده) باشد كه يوسفبن عمر، پس از بهشهادت رساندن زيدبن على بن الحسين در كوفه، دست او را به جرم شيعه بودن قطع كرد. در كتاب رجال كشى درباره شخصيت و مقام اين زن فداكار از امام صادق، عليهالسلام، مطلبى ذكر گرديده كه حايز اهميت است. ابوبصير گويد: در خدمت امام صادق نشسته بوديم كه ام خالد مقطوعهاليد از راه رسيد. حضرت فرمود: اى ابابصير، آيا ميل دارى كه كلام امّ خالد را بشنوى؟ من عرض كردم: آرى اى فرزند رسول خدا، با شنيدن آن شادمان مىگردم... در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت. ديدم وى در كمال فصاحت و بلاغت صحبت مىكند. سپس حضرت پيرامون موضوع ولايت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.19 6. زبيده مشخصات كاملى از او نقل نشده است. احتمال دارد زبيده زن هارونالرشيد باشد كه شيخ صدوق، رحمهاللهعليه، دربارهاش گفته است: وى يكى از هواداران و پيروان اهل بيت است. هنگامى كه هارون دانست از شيعيان است قسم خورد كه طلاقش دهد. زبيده كارهاى خدماتى بسيارى داشت كه يكى آبرسانى به عرفات است. همچنين نوشتهاند وى يكصد كنيز داشت كه پيوسته مشغول حفظ قرآن بودند و هميشه از محل سكونت او صداى تلاوت قرآن شنيده شد. زبيده در سال 216 ق. رحلت كرد.20 7. حبّابه والبيّه از زنان والامقامى است كه دوره زندگى هشت امام معصوم را درك كرد و پيوسته مورد لطف و عنايت ايشان قرار داشت. در يك يا دو نوبت بهوسيله امام زينالعابدين و امام رضا، عليهماالسلام، جوانىاش بهاو بازگردانده شد. اولين ملاقات وى با امير مؤمنان، عليهالسلام، بود كه از آن حضرت دليلى بر امامت درخواست كرد. حضرت در حضور وى سنگى را برداشت و بر آن مهر خود را نقش كرد و اثر آن مهر در سنگ جاى گرفت و به او فرمود: پس از من هر كه توانست در اين سنگ چنين اثرى برجاى بگذارد او امام است. از اين رو حبابه پس از شهادت هر امامى نزد امام بعدى مىرفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ مىزدند و اثر آن نقش مىبست. نوبت كه به امام رضا، عليهالسلام، رسيد حضرت نيز چنين كرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا، عليهالسلام، زنده بود و پس از آن بدرود حيات گفت.21 روايت شده است كه وقتى حبابه به خدمت امام زينالعابدين رسيد يكصد و سيزده سال از عمرش سپرى شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشارهاى نمود و جوانىاش بازگشت.22 همچنين نوشتهاند: صورت حبابه از زيادى سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشكيدهاى شده بود.23 8. قنواء دختر رشيد هجرى، يكى از شيعيان و پيروان على، عليهالسلام، و خود از ياران باوفاى حضرت امام جعفر صادق، عليهالسلام، است24. وى دختر بزرگمردى است كه در راه محبت و دوستى امير مؤمنان بهطرز دلخراشى بهشهادت رسيد. از گفتار شيخ مفيد برمىآيد كه قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبيداللَّه بن زياد شاهد قطع دو دست و دو پاى پدر خود بوده و بهكمك ديگران بدن نيمهجان پدر را از دارالاماره بيرون آورده و بهخانه منتقل كرده است. روزى قنواء به پدرش گفت: پدرجان، چرا اين همه خود را بهرنج و مشقت عبادت مىاندازى! پدر درجواب گفت: دخترم، پس از ما گروهى خواهند آمد كه بينش دينى و شدت ايمانشان از ما، كه اين همه خود را بهزحمت عبادت انداختهايم، بيشتر است.25 د. بانوان منتظر چهارمين گروه ياوران امام زمان بانوان پرهيزكارى هستند كه پيش از ظهور حضرت بقيهاللَّه، عليهالسلام، رحلت كردهاند. به ايشان گفته مىشود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مايلى مىتوانى حضور داشته باشى. آنان نيز به اراده پروردگار زنده خواهند شد. رجعت زنان مربوط به گروه خاصى نيست و هر بانويى خود را با خواستهها و شرايط زندگى در حكومت مهدى آل محمد، عليهالسلام، تطبيق دهد ممكن است در آينده از رحمت خداوندى بهرهمند گشته، براى يارى امام زنده شود. يكى از آن شرايط خواندن دعاى عهد است كه در فرد، نوعى آمادگى براى پذيرش حكومت آخرين ذخيره الهى ايجاد مىكند. بهفرموده امام صادق، عليهالسلام: هر كه چهل صبح دعاى عهد را بخواند از ياوران قائم ما باشد و اگر هم پيش از ظهور آن حضرت از دنيا برود خداوند او را از قبر بيرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...26 انتظار فرج يكى از شرايط حضور در حكومت بقيهاللَّه و توفيق ديدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ يعنى آمادگى كامل براى پذيرش حكومت حق و آراستن به آنچه كه مهدى، عليهالسلام، مىگويد و مىخواهد. انتظار فرج يعنى نفى هرگونه سلطه از بيگانگان و مبارزه با افكار انحرافى و فساد اخلاق و در يك كلام، انتظار فرج يعنى بيزارى از دشمنان خدا و پيامبر و معصومين، عليهمالسلام. بىسبب نيست كه انتظار از بهترين اعمال شمرده شده است، بلكه فرد منتظرِ دولت مهدى همانند كسى است كه در پيش روى رسول خدا شهيد گشته و در خون خود غلتيده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنيا برود بسان كسى باشد كه در خيمه مهدى فاطمه، عليهماالسلام، مىباشد. ابوبصير از امام صادق روايت كرده كه آن حضرت روزى فرمود: آيا شما را خبر ندهم به چيزى كه خداوند عملى را بدون آن از بندگانش قبول نمىكند؟ گفتيم: آرى. فرمود: شهادت بر وحدانيت خدا و رسالت پيامبر، صلّىاللَّهعليهوآله، و اقرار به آنچه كه خداوند فرموده، از دوستى ما و بيزارى از دشمنان و اطاعت و پيروى از ما. نيز داشتن ورع و پرهيزكارى و انتظار كشيدن براى قائم، عليهالسلام. آنگاه فرمود: بدرستى كه براى ما دولتى است، خداوند آن را هر زمانى كه اراده كند برقرار مىسازد. سپس افزود: هركس كه دوست دارد از ياران قائم، عليهالسلام، باشد بايد در انتظار بهسر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بيارايد، و اگر در همان حال بميرد براى او اجرى همانند كسى است كه آن حضرت را درك كرده باشد.27 پىنوشتها: 1. سوره تحريم (66)، آيه 11. 2. صدوق، محمد بن على بن الحسين، كمالالدين، ج 2، ص50؛ الطوسى، محمد بن الحسن، الغيبه، ص 138. 3. همان، ص 476. 4. الهيثمى، نورالدين علىبن ابى بكر، مجمعالزوائد، ج 7، ص315؛ معجم احاديث الإمام المهدى، ج 1، ص 500. 5. همان. 6. المجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 223. 7. الطبرى، محمد بن جرير، دلائل الامامه، ص 314. 8. همان، ص 260. 9. رياحين الشريعه، ج 5، ص 41؛ به نقل از خصايص فاطميه. 10. چشماندازى از حكومت مهدى، عليهالسلام، ص 74؛ بهنقل از بيان الائمه، ج 3، ص 338. 11. ابن الاثير، على بن ابى الكرم، اسدالغابه، ج 5، ص 481. 12. رياحينالشريعه، ج 4، ص 353. 13. الواقدى، محمد بن عمر، مغازى، ج 1، ص 273. 14. همان، ج 2، ص 268. 15. همان، ج 1، ص 270. 16. رياحين الشريعه، ج 5، ص 41؛ بهنقل از خصايص فاطميّه. 17. چشماندازى از حكومت مهدى، عليهالسلام، ص 76؛ تهذيب الكمال، ج 35، ص 329. 18. طبسى، محمد جواد، نقش زنان مسلمان در جنگ، ص20. 19. قاموس الرجال، ج 10، ص 387. 20. المامقانى النجفى، عبدالله محمد حسن، رياحينالشريعه، ج 3، ص 381؛ بهنقل از تنقيح المقال. 21. همان، ج 3، ص 78. 22. القمى، شيخ عباس، سفينه البحار، ج 1، ص 204. 23. همان. 24. جامعالرواه، ج 2، ص 458؛ رجال شيخ طوسى، ص 341. 25. المفيد، محمدبن محمدبن النعمان، الاختصاص، ص 73072. 26. القمى، شيخ عباس، همان، ج 2، ص 294. 27. القمى، شيخ عباس، منتهىالآمال، ج 2، ص 486؛ بهنقل از: النعمانى، محمد بن ابراهيم، الغيبه. جواب نظر: باسلام
دوست گرامي
1. در اين دو روايت لفظ «فيه» و «فيهم» آمده که صريح در اينکه اين پنجاه نفر جزئي از 313 نفرند ندارد. بلکه ظهور در عدم آن دارد؛ لفظي که در معني مد نظر شما تصريح دارد «منهم» است.
2. روايت دوم(يزيد جعفي) بدليلي که در متن گفته شده قابل استناد نيست.
3. حضور آنها در اين جمع خاص مهم است که ثابت است، اما اينکه حتما از اين 313 نفر که نقش فرماندهي را دارند هم باشند ثابت نيست که بنظر مي آيد بخاطر وضعيت فيزيکي آنها باشد و هيچگونه عيبي از اين جهت بر زنان مترتب نخواهد بود. ما در اين مقاله در مقام رد فضائل و توانايي هاي زنان نيستيم زنان در طول تاريخ چنانکه در مطالبتان به گوشه اي از آنها اشاره شد نقش کليدي داشته اند و در دوران ظهور هم يقينا همين طور خواهد بود.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
22 |
نام و نام خانوادگي: مهدي رضايي -
تاريخ: 24 خرداد 93 - 13:56:39
سلام.ببخشيد يک سوال داشتم.ايا ايت الله خويي در کتاب معجم الرجالش،اين راوي را توثيق کرده است يا خير. عبدالله بن محمد بن اخي حماد با تشکر.لطفا در اسرع وقت پاسخ بدهيد و فقط يک کلمه بفرمائيد اين راوي را توثيق کرده يا خير. يا علي مدد لعنت بر ابن ملجم جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
اين شخص را آيه الله خويي توثيق نکرده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
23 |
نام و نام خانوادگي: ميثم -
تاريخ: 25 خرداد 93 - 20:29:21
سلام. خيلي ممنون از مطالبتون. هميشه واسم سوال بود اهل سنت رواياتي در مورد 313 نفر ياران امام زمان آوردن يا نه كه واسم حل شد. در مورد حادثه ي خارق العاده ي ازدواج نرجس خاتون با امام عسگري در كدوم منابع معتبر روايت نقل شده؟ يه سوال ديگه داشتم اينكه آيا كتاب هدايه الكبري خصيبي معتبره؟ چون حوادث خارق العاده ي نقل شده از خصيبي خيلي زياده تو اين كتاب و كتابهاي ديگش. يه نكته ي ديگه يه انتقادي به شما داشتم از شما هميشه در همه ي موارد جوابهاي مستدل ديدم به جز يك جا اونم اينكه نويسنده ي كتاب اثبات الوصيه رو مسعودي دونستين و به اين دليل كه سبكي مسعودي رو شافعي دونسته نويسنده ي كتاب اثبات الوصيه رو مسعودي شافعي معرفي كردين. در حالي كه نويسنده ي كتاب اثبات الوصيه فردي به نام شلمغاني يا حبشيه اگه اشتباه نكنم. اوني كه سبكي شافعي معرفي كرده نويسنده ي كتاب مروج الذهب و التنبيه و الاشرافه. جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
1-جريان ازدواج امام عسگري عليه السلام با نرجس خاتون در کتاب الغيبه شيخ طوسي،کمال الدين،دلائل الامامه طبري نقل شده است : الغيبة - الشيخ الطوسي - ص 208 - 214 و كمال الدين وتمام النعمة - الشيخ الصدوق - ص 423 دلائل الامامة - محمد بن جرير الطبري ( الشيعي) - ص 495 آمده است:اين عبارت را جستجو کنيد: فإنها زوجة أبي محمد وأم القائم عليه السلام
2- در خصوص کتاب الهداية الکبري بايد بگوييم بخاطر همان چيزهايي گه گفتيد در اين کتاب است، برخي امثال غضائري او را از نظر مذهب فاسد المذهب دانسته اند که درمقابل افرادي مانند سيد محسن امين از او دفاع کرده و گويند: به مذمتهاي ابن غضائري که کسي از مذمت او در امان نمانده است، نمي شود اعتنا کرد و علماء نيز اعتنا نکرده اند:
أقول لا يبعد أن يكون أصل ذمه من ابن الغضائري الذي لم يسلم منه أحد فلذلك لم يعتن العلماء بذمومه وتبعه النجاشي فوصفه بفساد المذهب والتخليط وتبعه.أعيان الشيعة - السيد محسن الأمين - ج 5 ص 490 روايات اين کتاب اگر سندش داشت،مي شود اعتماد کرد و بررسي سندي کرد و اگر سند نداشت اما در کتب ديگر رواياتي بود، روايات اين کتاب به عنوان شاهد قابل پذيرش است
اما در خصوص مسعودي بايد بگوييم بله در مورد او و کتاب اثبات الوصيه حرف و حديث زياد است که نياز به بررسي زياد است ما فقط کلام نجاشي را ذکر مي کنيم که ايشان اين کتاب را از آن مسعودي دانسته است هرچند برخي اين نظر را قبول ندارند:
علي بن الحسين بن علي المسعودي أبو الحسن الهذلي له كتاب المقالات في أصول الديانات ، كتاب الزلف ، كتاب الاستبصار ، كتاب سر الحياة ، كتاب نشر الاسرار ، كتاب الصفوة في الامامة ، كتاب الهداية إلى تحقيق الولاية ، كتاب المعالي في الدرجات ، والابانة في أصول الديانات ، رسالة إثبات الوصية لعلي بن أبي طالب عليه السلام ، رسالة إلى ابن صعوة المصيصي ، أخبار الزمان من الامم الماضية والاحوال الخالية ، كتاب مروج الذهب ومعادن الجوهر ، كتاب الفهرست . هذا رجل زعم أبو المفضل الشيباني
رحمه الله أنه لقيه واستجازه وقال : لقيته . و بقى هذا الرجل إلى سنة ثلاث وثلاثين وثلاثمائة النجاشي ص 254
اما در خصوص شلمغاني نيز بايد بگوييم در منابع از کتاب او به کتاب الاوصياء ياد شده است و رواياتي که از او نقل شده است به اين صورت است: وروى الشلمغاني في كتاب الاوصياء . الغيبة - الشيخ الطوسي - ص 245و درجاهاي ديگر به اسم ديگر آمده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
24 |
نام و نام خانوادگي: سيد محمد باقر پوسايي -
تاريخ: 25 خرداد 93 - 21:28:29
با سلام ببخشيد يک سوال لطفا صحت حديث معنعن را بفرمائيد چقدر است؟يک جا خواندم چون عن فلان ميتواند هر کدام از طرق تحمل حديث باشد پس علما برايش شرط گذاشته اند.ايا اين صحت دارد؟با تشکر جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
حديث معنعن در اصطلاح علم حديث به حديثي گفته مي شود که بين افراد سند آن با کلمه «عن» اتصال برقرار شود اما اينکه آيا اين روايت مورد قبول هست يا نه اختلاف است که برخي گفته اند اگر روايت معنعن داراي چند شرط باشد مورد قبول است:
نووي گويد:
فصل فى الاسناد المعنعن وهو فلان عن فلان قال بعض العلماء هو مرسل والصحيح الذى عليه العمل وقاله الجماهير من أصحاب الحديث والفقه والأصول انه متصل بشرط أن يكون المعنعن غير مدلس وبشرط امكان لقاء من أضيفت العنعنة اليهم بعضهم بعضا وفى اشتراط ثبوت اللقاء وطول الصحبة ومعرفته بالرواية عنه خلاف منهم من لم يشترط شيئا من ذلك وهو مذهب مسلم ادعى الاجماع عليه وسيأتى الكلام عليه حيث أذكره فى أواخر مقدمة الكتاب ان شاء الله تعالى ومنهم من شرط ثبوت اللقاء وحده
برخي گويند اين روايت مرسل است جمهور اهل حديث ، فقه و اصول گفته اند متصل است درصورتي که غير مدلس باشد، و امکان ملاقات با شيخ خود را داشته باشد و اما اينکه اين حتما بايد ملاقات صورت گرفته باشد، ملاقت طولاني بايد باشد، در اين شرط اختلاف است و برخ اينها را اصلا شرط نداسته اند که اين مذهب و روش مسلم نيشابوري است که ادعاي اجماع بر اين مسئله کرده است اما برخي فقط ملاقات را شرط دانسته اند. شرح النووي على صحيح مسلم ج 1 ص 32
نووي همچنين در کتاب ديگرش گويد: متصل بشرط أن لا يكون المعنعن مدلساً وبشرط إمكان لقاء بعضهم بعضاً، معنعن متصل است بشرط اينکه مدلس نباشد و بشرط اينکه امکان ملاقات برخي برخي ديگر را داشته باشند .التقريب ج 1 ص 4
در کتاب النکت نيز آمده است که :في الإسناد المعنعن والصحيح أنه من قبيل الاسناد المتصل. صحيح اين است که معنعن از قبيل اتصال باشد .النكت على ابن الصلاح ج 2 ص 583
در کتاب كشف الأسرار نيز آمده است: والصحيح أنه من قبيل الإسناد المتصل .كشف الأسرار ج 3 ص 110
ولي در هر صورت اکثر علماي اهل سنت معتقدند به اين روايت مي شود عمل کرد اما افراد کمي هستند که معتقد به عدم احتجاج به اين روايت هستند امثال خطيب بغدادي که گويد: قال الخطيب وفي الجملة فإن كان من روى عن شيخ شيئا سمعه منه وعدل عن تعريفه بما اشتهر من امره فخفي ذلك على سامعه لم يصح الاحتجاج بذلك الحديث للسامع لكون الذي حدث عنه في حاله ثابت الجهالة معدوم العدالة ومن كان هذا صفته فحديثه ساقط والعمل به غير لازم على الأصل الذي ذكرناه فيما تقدم والله أعلم . الكفاية في علم الرواية - الخطيب البغدادي - ص 409
نکته قابل توضيح درباره تدليس اينکه در منابع اهل سنت آمده است :
اساساً بر دو گونه است: تدليس اِسناد و تدليس شيوخ. الف: تدليس اسناد آن است که راوي از فرد معاصر خود کلامي را به صورتي نقل کند که شنونده يا خواننده گمان کند وي آن کلام و يا حديث را بدون واسطه از خود مرويٌّ عنه شنيده ، در حالي که مستقيم از او نشنيده است . خطيب بغدادي، احمدبن علي ، الکفاية في علم الرواية، ص 395 البته برخي آن شروط را در اين قسمت يعني تدليس اسناد ذکر کرده اند و گفته اند: راوي حديث مرويٌّ عنه را ملاقات کرده يا دست کم معاصر او باشد، اما از او روايتي نشنيده باشد. ب: تدليس شيوخ آن است که راوي براي پوشاندن ضعف شيخ خود و يا بخاطر شناخته نشدن او نام، کنيه، لقب، قبيله، شهر يا صفتي را در باره وي به کار مي برد که پيش از آن سابقه نداشته باشد. مقدمة ابن الصلاح في علوم الحديث ، ص 43 موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
25 |
نام و نام خانوادگي: سيد محمد باقر پوسايي -
تاريخ: 25 خرداد 93 - 21:39:34
با سلام. ببخشيد لطفا بررسي بفرمائيد ببينيد اين سند صحيح است يا خير.راويانش مشکلي ندارد؟لطفا با دقت بررسي کنيد ﺍﻟﺼﺪﻭﻕ، ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻤﺘﻮﻛﻞ، ﻋﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻜﻮﻓﻲ، ﻋﻦ ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻦ ﻋﻤﺮﺍﻥ، ﻋﻦ ﻋﻤﻪ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ، ﻋﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺳﺎﻟﻢ ﻋﻦ ﺃﺑﻴﻪ، ﻋﻦ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻦ ﺩﻳﻨﺎﺭ، ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻃﺮﻳﻒ، ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﻧﺒﺎﺗﻪ با تشکر يا علي مدد جواب نظر: باسلام
دوست گرامي
1. ابن متوکل(محمد بن موسى بن المتوكل): والظاهر أنه كان يعتمد عليه وقد وثقه العلامة(معجم الرجال خوئي، ج 18 ص299)
2. محمد بن ابي عبدالله الاسدي الکوفي: هو شيخ الكليني... ثقه (همان ج15 ص 283) در اسناد کامل الزيارات هم آمده است.
3. ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻦ ﻋﻤﺮﺍﻥ النخعي: نام او در اسناد کامل الزيارات آمده است.
4. حسين بن زيد: مجهول است. ممکن است منظور حسين بن يزيد باشد که در اسناد کامل الزيارات آمده است.
5. علي بن سالم(ابي حمزه بطائني): در مورد او اختلاف است به مقاله « اعتراف علماي اهل سنت به تولد حضرت مهدي (عج)» بخش نظرات مراجعه نماييد .
6. سالم بن ابي جعد الاشجعي البطائني: مجهول
7. سالم بن دينار : در کتب اهل سنت توسط ابن معين و مزي و ابن حبان و ابن حجر و... توثيق شده است. الباني هم در ارواء الغليل روايتي از او را توثيق کرده است.
8. سعيد بن طريف: ثم إن الظاهر وثاقة الرجل ، لقول الشيخ : وهو صحيح الحديث(معجم الرجال خوئي، ج9 ص70)
9. اصبغ ابن نباته: از ياران خاص حضرت علي عليه السلام است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
26 |
نام و نام خانوادگي: پيام -
تاريخ: 31 خرداد 93 - 00:34:00
در نقد باب "باب الاشارة و النص علي علي بن الحسين" کتاب اصول کافي، اين ايرادات را وارد کرده اند: "اين باب مشتمل است بر چهار حديث که آقاي بهبودي هيچ يک را صحيح ندانسته است. مجلسي حديث 2 -1 را ضعيف و 3 را حسن و 4 را مجهول شمرده است. ملاحظه مي کنيد که براي منصوصيت ائمه دليل و مدرک صحيح ندارند. حديث 1 و 2 به قول مجلسي حديث نخست اين باب، قسمت اخير حديث ششم باب صد و بيست و دو است که کليني آن را تقطيع کرده و مجددا در اينجا آورده است. حديث اول و دوم اين باب هر دو منقول از"ابو الجارود" است که او را قبلا معرفي کرده ايم.(ص 80) دو حديث مذکور، با حديث سوم اين باب موافق نيستند؛ زيرا در اين دو مي گويد امام حسين وصيتنامه خود را به دخترش فاطمه داد، ولي در حديث سوم گفته است به "ام سلمه" سپرد! حديث 3 – جالب است که مجلسي حديث "سيف بن عميره" که مورد لعن ائمه قرار گرفت، حسن شمرده است! راوي ديگر نيز"علي بن الحکم" است که قبلا معرفي شده است (ص 245). حديث 4 – فقط در نسخه صفواني مذکور بوده و نسخ ديگر کافي فاقد آن است. اگر اين حديث در باب بعدي مي آمد مناسبتر بود. و به باب "الاشارة و النص علي ابي جعفر": در اين باب چهار حديث آمده که مجلسي حديث 1 و 2 را مجهول و 3 را ضعيف و سند اول حديث 4 را ضعيف و سند دوم آن را موثق شمرده، آقاي بهبودي نيز هيچ يک از احاديث اين باب را صحيح ندانسته است. مجلسي در باره سند روايت اول يعني نتيجه آن حضرت، مستقيما از امام مي گويد بعيد است که خلف سوم حضرت سجاد از باقر حديث نقل کند. دو حديث نخست مي گويند هنگام وفات صندوق و... را علي بن الحسين به باقر سپرد.! طبيعي است هرکه مي خواهد از دنيا برود، کتب خود را به فرزندش حضرت باقر و صندوق و چيزهاي مخصوص خود را به فرزندي که امين مي داند مي سپارد، اما از اين مطلب، امامت منصوص من عند الله که مقصود کليني است، استخراج نمي شود. علاوه بر اين پيامبر که سواد نداشت تا از کتاب استفاده کند. پس کتب مذکور چه کتبي بوده که در تاريخ هيچ کس از آن خبر ندارد، مگر چند راوي مجهول و ضعيف؟! دو حديث اخير اين باب مي گويد: يکي از فرزندان امام حسن، عبدالعزيز گفته است که دفتر موقوفات و صدقات پس از حضرت علي نزد امام حسن و پس از او نزد امام حسين بوده است و پس از او نزد امام سجاد و پس از او نزد حضرت باقر که اين ادعا نيز مثبت امامت منصوص من عند الله نيست. لطفا براي بنده اشکالات و ايرادات ان را ذکر کنيد. بنظرم شايسته است چند مطلب در مورد افرادي چون برقعي و طباطبايي و .... بگذاريد.(که اگر برايتان مقدور باشد که کتابهايشان را نقد کنيد خيلي عاليست.) جواب نظر: باسلام
دوست گرامي
1. نظريات آقاي بهبودي توسط برخي از علما مانند آيت الله ميلاني رد شده و وي با مباني رجالي به درستي آگاهي نداشته است و سخت گيريهاي بي موردي در مورد برخي از راويان بخرج داده است.
2. تضعيفات ذکر شده بخاطر راوياني چون ابوالجارود و ابراهيم بن هاشم و سيف بن عميره است.
ابوالجارود به لحاظ عقيده آنهم در سالهاي آخر عمرش رد شده و اين چنين قضاوتي صحيح نيست چون توثيق فرد به مذهب او ربطي ندارد مگر اينکه روايتي را طبق عقيده خود نقل کند که مورد اتهام خواهد بود. برخي از روايات موثق ما را راويان اهل سنت روايت کرده اند همچنين بالعکس.
ابراهيم بن هاشم را هم برخي بخاطر عدم توثيق، مجهول دانسته اند با آنکه وي در سند روايات کتاب کامل الزيارات و تفسير علي بن ابراهيم وجود دارد و او از بزرگان اصحاب است و شان او دون توثيق است چنانکه اهل سنت چنين عقيده اي در مورد اصحاب رسول الله صلي الله عليه و اله دارند. روايات فراواني از ايشان نقل شده که دلالت بر جايگاه ويژه او نزد علما دارد. ميرداماد او را شيخ الشيوخ، مطب الأشياخ، وترالاوتاد و سند الأسناد دانسته و شهيد ثاني هم او را از اجلاّء و بزرگان اصحاب دانست است.
سيف بن عميره: شيخ او را در رجالش موثق دانسته و آقاي شبيري هم فرموده اند: وي بنا بر تحقيق، موثق است و نسبتش به وقف، سهوي است كه برخي مرتكب شده اند.
3. سواد نداشتن رسول الله صلي الله عليه و آله صحيح نيست بلکه ايشان قبل از بعثت خط ننوشته و کتاب نخوانده تا کفار او را تعليم ديده کسي ندانند در اين مورد مقاله «آيا پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم بي سواد بودند ؟» را بخوانيد.
4. اما در مورد ارتباط روايات با باب، خوب است بار ديگر به عنوان باب توجه كنيد كه ايشان هم تعبير اشاره و هم نص را آورده اند.«باب الاشاره والنص ...»
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
27 |
نام و نام خانوادگي: 5500 -
تاريخ: 31 خرداد 93 - 11:44:34
با سلام آن چه که به ما رسيده است آن است که زنان نيز 50 نفر از 313 نفر را که همگي اين افراد فرماندهان لشکر امام عج هستند و هسته ي آن را تشکيل مي دهند مي باشد(وبحارالانوار.ج53.ص223) هم چنين در احاديث ذکر شده است که بيشتر ياران ايشان را جوانان تشکيل ميدهند. جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
همچنانکه ذکر شد فقط يک روايت ضعيف بود که زنان را جزء 313 نفر مي دانست که آنهم صراحت نداشت البته کسي منکر اين نيست که از بين ياران امام مهدي عليه السلام زنان نيز هستند و وظايفي مهمي نيز به تناسب خود دارند که کمتر از يک مسوليت فرماندهي نيست
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
28 |
نام و نام خانوادگي: esi -
تاريخ: 31 خرداد 93 - 18:29:49
به نام خدا با سلام. ببخشيد که انتقاد ميکنم. شبکه ولايت بيشتر به درد عمري ها ميخورد تا شيعه ها. چون شما هيچ برنامه اي براي معرفي اهل بيت نداريد.توحيد اهل بيت چگونه است . معاد ،عدل و .... در احاديث و روايات اهل بيت چگونه است. خب شما فرض کنيد يه سني هم شيعه شد بعدش چي علوم اهل بيت عليه السلام را چگونه و کجا ياد بگيرد.؟(سوال اول) آقاي قزويني که ملزم است حتي در پاور پوينتها که خودشان درست ميکنند دقيقا" عين عبارت را بياورند.نميتوانند در پرانتز اله صلوات را اضافه کنند. صلي الله عليه و (اله) و سلم .؟ -آيا آقاي قزويني براي روش خود دليلي از اهلبيت عليه السلام را هم دارند.؟(سوال دوم) تمام بزرگان که به مقامات بالايي هم از نظر ايماني رسيده اند. مثلا آقاي نخودکي اصفهاني آخر عمر اين آرزو را کردند که کاش در خدمت امام عصر بودند ،اما شما يک برنامه کسل کننده در جمعه شب گذاشته ايد و به حواشي ميپردازيد.آيا آقاي قزويني واقعا" دارد به اما عصر خدمت ميکند. در کدام روايت گفته اند که برويد به هر روشي شيعه سني کنيد.؟(سوال سوم)اگر ميگوييد که هدف برنامه ما شيعه سني کردن نيست. اين کلام قابل قبولي نيست..چون محور برنامه هايتان اثبات حقانيت امير المومنين است .البته به روش خودتان .در صورتيکه به نظر ميرسد در زمان غيبت اثبات حقانيت امام عصر هم بايستي در دستور کار باشد.لاقل در شبکه تان نصف وقت را صرف معرفي و يار جمع کردن براي امام عصر کنيد.امام زمان نياز به شيعه با اطلاع دارد و شما بايد جوابگوي امکاناتي که داريد باشيد.شما يک شيعه آتشين مثل آقاي يزداني را که بهترين کارشناس شما ست را يک برنامه بد بهش داديد . اميدوارم هرقسمت از نظر من را که توانستيد درج نماييد .اما تمامي نظر من را به آقاي قزويني برسانيد. من حدود 3 سال بود که شبکه شما را دنبال ميکردم .توانستم حقانيت اهلبيت عليه السلام را اثبات کنم. اما نتوانستم از برنامه هاي شما ايشان را بشناسم. اگر نتوانستيد نظر من را درج کنيد لاقل بر روي ايميلم جواب دهيد. جواب نظر: باسلام
دوست گرامي
1. در شبکه ولايت، کارشناسان مختلف در موضوعات مختلف برنامه دارند شايد شما تمام برنامه ها را نمي بينيد. مي توانيد ليست برنامه ها و محتواي آنها را در سايت اين شبکه ببينيد و از وقت پخش برنامه مورد علاقه خود جويا شده و در آن ساعت آن برنامه را دنبال کنيد.
2. در مورد انتقادات خود در مورد موضوعات مربوط به شبکه، با برنامه زنده حاج آقاي قزويني به نام «با شما» تماس بگيريد و با ايشان در ميان بگذاريد تا پاسخگو باشند.
3. انتقاد خود در مورد بقيه برنامه هاي شبکه را هم با تماس به آنها بگوييد، تا در صورت توضيح خواستن، درخواست خود را شرح دهيد.
4. هر سوالي که در مورد امور ديني داريد را مي توانيد در برنامه تريبون آزاد مطرح و جواب آنها را بگيريد و با اين کار خودتان اداره کننده برنامه در موضوع مورد نظر خود باشيد.
تشکر از انتقادات شما
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
29 |
نام و نام خانوادگي: مصطفي -
تاريخ: 04 تير 93 - 14:46:20
با سلام و خسته نباشيد چند هفته قبل سوالي ازتون پريده بودم که هنوز جواب ندادين، چون ممکنه به دستتون نرسيده باشه دوباره مي پرسم و تقاضا دارم سريع تر جواب بدين و اگه ميشه جواب رو برام ايميل کنين.ممنون سند اين سه حديث که مداحا و روضه خون ها خيلي استفاده مي کنن رو ميخواستم: 1.حضرت زهرا(س) روز قيامت دستان حضرت عباس(ع) رو براي شفاعت ميارن 2.حضرت زهرا(س) بين در و ديوار فرمودن خدايا فرزندم مهدي کي مياد 3.امام زمان(عج) فرمودن هر کجا روضه حضرت عباس(ع) باشه من در اون مراسم حاضر ميشم جواب نظر: باسلام
دوست گرامي
1. روايت اول را خصائص العباسيه از اسرار الشهاده دربندي و او هم از برخي از مقاتل که نام آنها را نبرده آورده است.
2. روايت دوم را ما نديديم.
3. جريان سوم در تشرفات آمده و روايت نيست و مربوط به صحراي عرفات است که ايشان به هر خيمه اي که روضه حضرت عباس(ع) خوانده شود سر زده اند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
30 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان -
تاريخ: 06 تير 93 - 01:22:54
سلام منظور از زهري دراين سند کيست؟ حَدَّثَنَا أَبُو اليَمَانِ، أَخْبَرَنَا شُعَيْبٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو سَلَمَهَ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ، أَنَّ أَبَا هُرَيْرَهَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ ممنون از شما جواب نظر: باسلام
دوست گرامي؛ وي همان زهري معروف است که از توابع مي باشد و هم عصر امام سجاد عليه السلام بوده و در بارگاه عبدالملک مروان سمتي داشته است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
31 |
نام و نام خانوادگي: موسي سلفي -
تاريخ: 08 تير 93 - 13:26:31
با سلام. چند سخن: 1-اقاي مسلمان.شما که زهري رو نميشناسي غلط ميکني حديث بررسي کني.مثل اينه من امام صادقو نشناسم بعد بخوام احاديث اصول کافي رو بررسي کنم! 2-سندي که شما گفتيد در صحيح بخاري در باب فضائل حضرت ابوبکر صديق است ها.ميخواستي اينو رد کني بگي زهري مجهوله؟!!!خدا بشناستون چند نکته: 1-همين سايت گفته هرچي تو صحيح بخاري هست ما قبول داريم و شما حق نداري راويانشو بررسي کني.جوازه قنطره فکر کنم. 2-همين سايت باز هم نوشته حديث ضعيف تو فضائل مورد قبوله. 3-اين حديث هيچ مشکل سندي نداره 4-اين حديث متواتره.حديث متواتر رو اصلا بررسي نميکنن جواب نظر: باسلام
دوست گرامي
1. ما قائل به صحت روايات صحيح بخاري نيستيم اگر جايي چنين سخني گفته ايم از نظر اهل سنت بيان کرديم يعني چون عليه آنها استدلال کرديم روايت را که در بخاري آمده براي آنها بررسي نکرده ايم چون اعتقاد آنها بر صحت آن است.
2. صحت روايت فضائل هم مبناي اهل سنت است که براي توجيه روايات فضائل خلفاي خود که همه آنها با سند ضعيف نقل شده آن را بنا گذاشته اند.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
32 |
نام و نام خانوادگي: شمس الدين جليليان -
تاريخ: 10 تير 93 - 05:31:28
کامنت31 موسي سلفي . فضائل ابوبک فراوان است هرچند در برابر فضائل عمر قطره از درياست . فضائلي نظير جهاد در راه خدا و فرار در راه ابوسفيان خصوصا در جنگ احد آنچنان از رسول اکرم دفاع کرد و فرار را بر قرار ترجيح داد که ... اما بعد از رسول اکرم خدماتش چشمگيرتر بود بعد از پوشيدن رداي ؟؟؟؟؟؟خلافت برقامت خود براي حفظ اسلام و رعايت مصلحت خصوصا اداي اجر و مزد رسالت پيامبر در اولين اقدام فدک را از دخترش گرفت و سپس دستور حمله را به خانه ي ام ابيها صادر کرد که در پي آن ، ؟؟؟؟الناس با همراهي تعدادي ديگر از ؟؟؟؟؟؟؟؟تحت امرش نظير خالدبن وليد و ... مرتکب جناياتي شدند که جنايات کربلا استمرار آن بود . تازيانه اي که بعد از رحلت رسول اکرم بر پيکر زهراي اطهر فرود آمد بارها بالا رفت و بر بدنهاي اهل بيت و محبين آن ها فرود آمد و غلافي که بر بدن حضرت زهرا کوفته شد ، شمشيرش بر فرق امير مومنان فرود آمد و تيرهاي کينه اي که در ماجراي سقيفه در کمان ؟؟؟؟؟اصحاب سقيفه نهاده شد سالها بعد بر تابوت سبط اکبر رسول الله فرود آمد و بر گلوي علي اصغر نشست . و هنوز هم ادامه دارد و ادامه خواهد داشت به خدا قسم کربلا نتيجه ي سقيفه بود چون معاويه و يزيد دست پرورده ي عمر بودند و امروز هر جنايتي که پيروان معاويه در شامات و عراق و ساير بلاد مسلمين مرتکب مي شوند نتيجه ي مکتب ؟؟؟؟؟؟؟سقيفه است . |
33 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان -
تاريخ: 10 تير 93 - 21:01:25
جناب موسي سلفي اگر اين سايت،روايات صحيح بخاري را بررسي نکرده اند،به اين خاطر است که نزد شما تمام روايات آن صحيح است.نه اينکه اين سايت اعتقاد داشته باشد که روايت ضعيف در اين کتاب نيست دوست عزيز،شما اگر يک مرد در بيت تمام علما و ماموستاها و مولوي ها و مفتي هاي شما مي بود،دو سال است شبکه ولايت تحدي کرده که يک روايت صحيح و بدون اشکال در فضايل خلفايتان و ام المومنين تان،مي آورند...کجا هستند؟چرا يکي از اين يک ميليارد و 500 ميليون نفر شما،زنگ نميزنه به شبکه ولايت و جواب کارشناسان اين شبکه را بدهد؟ شايد ندونم زهري کيه ولي اينو ميدونم که روايت متواتر ضعيف نداريم.هاشمي و خدمتي که يادت هست چه سوتي دادند.ناسلامتي اينها علما و نمايندگان شما هستند. بي سوادترين افراد (مثل من) هم براي رسوا کردن شما و بزرگان شما کافي اند.شما را چه به ابوالقاسمي و يزداني. بهتره به جاي فحش،يک روايت صحيح که اشکالي در آن نباشد در فضيلت عايشه و خلفايتان بياوريد..من تمام بزرگان و مولوي هاي شما را دعوت مي کنم که حداقل يک بار در عمر خود،مردانگي کنند و بيايند و يک روايت صحيح در فضيلت ابوبکر عمر عثمان و عايشه ارئه دهد.. اينهمه سنگ خلفا و عايشه را به سينه مي زنيد،آن وقت،يک روايت صحيح،،حتي يک روايت بدون اشکال در فضيلت اينها نداشته باشيد،واقعا باعث آبروريزي و ننگ براي شماست. |
34 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان -
تاريخ: 13 تير 93 - 16:51:34
موسي سلفي ميگم اين زهري هموني نيست که:دارقطني و شافعي مي گفتند او تدليس مي کرد؟ و ابن حجر هم اسمش رو در طبقات مدلسين يعني کساني که تدليس مي کردند،ذکر کرده؟ مگه تدليس، برادر دروغ نيست؟مگه بزرگان شما نگفته اند:زنا کنيم بهتر از اين است که تدليس کنيم؟ زهري همون نيست که خواهرش رقيه مي گفت:از زهري حديث نقل نکنيد؟ همون نيست که ابن معين گفت: بيزازم از اين كه اعمش مثل زهرى باشد؟؟ همون نيست که از عمرسعد،قاتل امام حسين عليه السلام،حديث نقل مي کرد!!! همون نيست که علماي شما مي گفتند از پيش خودش الفاظي به احاديث اضافه مي کرد؟ هموني نيست که بهش مي گفتند:دستمال پادشاهان؟؟از بس براي سلاطين،دم تکان مي داد؟ چه جالب تو که زهري رو با امام صادق عليه السلام مقايسه مي کردي موسي سلفي،شما گفتي اين حديث هيچ مشکل سندي نداره..پس اينا چي اند؟ |
35 |
نام و نام خانوادگي: هادي -
تاريخ: 14 تير 93 - 22:13:06
از ادعيه و زيارت هاي ائمه اطهار عليهم السلام چنين استفاده مي شود که بدون هيچ تفاوتي مردان و زنان در رسيدن به کمالات انساني مساوي هستند؛ چنانكه در رسيدن به مراتب عالي كمال انسان جنسيت دخلي ندارد و همه انسانها به شرط داشتن ايمان، انجام عمل صالح و مراقبت بر اوامر الهي ميتوانند به اين مراتب دست يابند، در دست يافتن به مقام ياري و نصرت امام عصر(عج) نيز جنسيت مطرح نيست و مهم عمل به وظايف و تكاليفي است كه منتظران واقعي براي رسيدن به اين مقام بايد آنها را انجام دهند. لذا منعي از اين جهت وجود ندارد که عده اي از ياران خاص امام زمان عليه السلام از زنان باشد. اما اينکه آيا در بين ياران خاص حضرت قائم (عج) زنان نيز وجود دارند يا نه، برخي روايات، ياران خاص امام زمان را فقط از مردان و برخي ديگر از روايات عده اي از ياران حضرت را از زنان معرفي مي کنند. «عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع سَيَأْتِي فِي مَسْجِدِكُمْ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا يَعْنِي مَسْجِدَ مَكَّةَ يَعْلَمُ أَهْلُ مَكَّةَ أَنَّهُ لَمْ يَلِدُهُمْ آبَاؤُهُمْ وَ لَا أَجْدَادُهُمْ عَلَيْهِمُ السُّيُوفُ مَكْتُوبٌ عَلَى كُلِّ سَيْفٍ كَلِمَةٌ تَفْتَحُ أَلْفَ كَلِمَةٍ فَيَبْعَثُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رِيحاً فَتُنَادِي بِكُلِّ وَادٍ هَذَا الْمَهْدِيُّ يَقْضِي بِقَضَاءِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ ع لَا يُرِيدُ عَلَيْهِ بَيِّنَة». (بحار الانوار ج 52 ص 286؛ کمال الدين ج 2 ص 671 ؛ الغيبه النعماني ص 313؛ بصائر الدرجات 311) در مقابل عده بسياري از روايات، تصريح مي کنند که برخي از ياران حضرت زن هستند: امام باقر ( عليه السلام) مي فرمايند: «به خدا سوگند سيصد و اندي نفر خواهند آمد و پنجاه زن در ميان آنان است» (بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 52، ص 223) مفضل بن عمر مي گويد: امام صادق ( عليه السلام) فرمودند: «همراه حضرت قائم، سيزده زن هست . عرض کردم، آنان چه نقشي خواهند داشت؟ فرمودند: زخمي ها را مداوا مي کنند و از بيماران پرستاري مي نمايند . آنچنان که همراه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بودند(بحار النوار، ج 89، ص 225؛ اثبات الهداه، ج3، ص575) امام محمد باقر عليه السّلام فرمود: «بخدا قسم سيصد و سيزده مرد كه پنجاه زن نيز در ميان آنهاست مانند قطعههاى ابر در فصل پائيز، در غير موسم حج در مكه معظمه جمع ميشوند. چنان كه خداوند مي فرمايد: أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ يعنى: هر جا باشيد خداوند تمام شما را گرد آورد، خداوند بر هر چيز تواناست» (مهدى موعود، ترجمه جلد سيزدهم بحار ص 1000) در بعضي روايات نيز از حضور زنان در رديف اولين ياران امام زمان و کادر اوليه قيام ياد گرديده است (معجم احاديث الامام المهدي، مؤسسه معارف اسلاميه، ج 1، ص 500) بنابراين با توجه به روايات، حضور زنان در کادر اول انقلاب مهدي نه تنها امر بعيد و يا غير ممکن نيست، بلکه باتوجه به روايات، ممکن و حتي مسلم است. اما در رابطه با تعداد زنان برخي روايات تعداد ياوران زن را 50 نفر(روايات امام محمد باقر عليه السلام در ابتداي پاسخ) و برخي ديگر 13 نفر (روايات امام صادق عليه السلام روايت دوم در ابتداي پاسخ)ذکر کرده اند، روايات ديگر هم وجود دارند که تعداد زنان را چهارصد زن، (کنز العمال، علاء الدين هندي، ج 14، ص 338) و برخي، تعداد آنان را 7800 (مراجعه کنيد به:چشم اندازي از حکومت مهدي، نجم الدين طبسي، ص 74) نفر معرفي مي کند . دسته ديگري از روايات نيز وجود دارد که تنها به همراه بودن زنان با حضرتش اکتفا کرده و تعدادشان را ذکر نکرده است. جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
اولا: منابعي که براي روايتي که زنان را نيز از 313 نفر شمرده است تنها به يک روايت بر مي گردد که گفتيم ضعيف است
ثانيا: کسي منکر اين نيست که در بين ياران امام زمان عليه اسلام غير از 313 نفر، زن نيز وجود دارد البته روايات ديگر در اين زمينه وجود دارد اما از آنجا که اين 313 نفر از فرماندهان هستند و اين مقام براي مردان مناسب است لذا زنان در بين آنان نيستند و گفتيم که اين به اين معنا نيست که ارزش زنان از مردان کم است بلگه زنان در عرصه هاي ديگر مي توانند کاري را بکنند که مرد بر آن قادر نيست
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |
36 |
نام و نام خانوادگي: خشايار -
تاريخ: 17 تير 93 - 20:46:17
با عرض سلام اخيرا ؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟ در پاسخي به سوالي درباره روايات "زمين از حجت خدا خالي نمايد " نوشته: در کتاب کافي دو باب هست با اين عناوين أن «الأرض لا تخلو من حجة» و« أنه لو لم يبق في الأرض الا رجلان لکان أحدهما الحجة». در باب نخست ۱۳ روايت است و در باب دوم ۵ روايت. به تحقيق محمدباقر مجلسي در مرآتالعقول از اين ۱۸ روايت تنها دو روايت به لحاظ سندي معتبر است، روايات دوم و پنجم باب نخست. از اين دو روايت روايت دومي دلالتي بر حجت ندارد: «إن الله لم يدع الأرض بغير عالم ولولا ذلک لم يعرف الحق من الباطل». در نتيجه اينکه زمين از حجت خدا خالي نمي ماند حداقل در کتاب کافي خبرواحد است نه متواتر. اصل اعتقادي نمي تواند بر اساس خبر واحد بنا شود. آيا سخن ايشان درست هست؟ لطفا با استدلال جواب دهيد. ممنونم. جواب نظر: باسلام
دوست گرامي؛ اولاً عدم خلو زمين از حجت منحصر به دلايل روايي نيست. ثانياً روايات عدم خلو هم منحصر به کتاب کافي نيست. ثالثاً مرحوم مجلسي بيش از دو روايت را معتبر دانسته و اين روايت را که مستشکل غير مرتبط دانسته هم مرتبط است چون ذکر عالم بجاي امام در برخي روايات معمول است و با قرائن مي توان فهميد مطلق عالم اراده نشده است چنانکه در اينجا معلوم است که منظور امام است. رابعاً فردي که نزديک به دوران ائمه است از وضع راويان اطلاع بيشتري دارد تا فردي مانند علامه مجلسي که تخصص او احوال راويان نيست و سالهاي بسيار از دوران ائمه دور است. خامساً اين اعتقاد يک مساله قطعي است و ذکر روايات موثق در نظر نويسنده ولو در عصرهاي بعد تشکيک شود آن را از بين نمي برد چون او از بين روايات مختلف چند روايت را انتخاب کرده است. سادساً بررسي سندي يک اجتهاد شخصي است و با آن نمي توان اعتقاد مسلم يک مذهب را مخدوش کرد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1) |
37 |
نام و نام خانوادگي: شمس الدين جليليان -
تاريخ: 17 تير 93 - 22:15:01
کامنت35 آقاي هادي . با سلام خدمت شما اولا اين مباحث حاشيه و فرع و موجب غفلت از اصل و دستمايه ي معاندين براي نقدهاي مغرضانه مي شود . انشا ءالله وقتي امام زمان ظهور فرمودند و ماها زنده بوديم اگر به جاي زن تکه چوبي را هم بر ما امير و فرمانرواکنند همه موظف به اطاعت مطلق و محض و بدون چون و چرا هستند اما طبق روايات امام زمان بر سنت جدش رسول الله و اميرالمومنين حکومت خواهند کرد و در سنت آن بزرگواران چنين چيزي نيست و اما فرموده ايد زن و مرد در تحصيل کمالات مساوي هستند اين درست است اما راه رسيدن به کمالات و بسياري از وظايف و اعمال و زن متفاوت است چون زن و مرد متفاوت هستند و تفاوت منافاتي با تساوي حقوق ندارد . بنده پيشنهاد مي کنم اين افکار فمينيستي را از فکر و ذهنتان خارج کنيد دنياي زن و مرد متفاوت و توانايي ها و قابليتهاي آن ها نيز متفاوت است در بعضي از امور زنان قوي هستند و هيچ مردي نمي تواند با آن ها برابري کند و در بعضي امور هم مردان توانايي هايي دارند که زنان ندارند . موفق باشيد . |
38 |
نام و نام خانوادگي: مجنون و عاشق سينه چاك اهل البيت سلام الله عليها -
تاريخ: 20 تير 93 - 23:00:24
سلام بر اساتيد سايت ولي عصر انشاالله كه نماز روزه هايتان قبول باشد كه قطعا هم هست.يك سوالي دارم آن هم اينكه آيا ابوعلي سينا از خليفه دوم تمجيدكرده و اورا به احاظ سياسي بالاتر تر از نفس پيامبر يطهركم تطهيراي الهي كسي كه ولايت و اطاعت او در رديف خدا و رسولش ميباشد كسي كه ولايت او دين و نبوت را اكمال كرد دانسته؟؟؟؟ممنون كه جواب ميديد خداقوت جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
حرف او در اين خصوص بر خلاف قرآن، سنت و مذهب ما شيعيان است لذا حرف او در اين باره اشتباه بوده است البته لازم به ذکر است که علماء در خصوص مذهب او اختلاف دارند البته عده اي معتقدند او شيعه اسماعيلي بوده است
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات |